در گذشته تولید کتاب در ایران به صورت دست نوشته انجام می گرفت. با ورود صنعت چاپ در دوره صفویه انتشار مکتوبات گسترش یافت و در دوره قاجار به اوج خود رسید، ولی چاپ سربی نسبت به همتای خود، چاپ سنگی از اقبال خوبی برخوردار نشد. به همین دلیل نوشته حاضر در نظر دارد با مرور تاریخچه حضور چاپ سربی و سنگی در ایران، به مطالعه شرایط و اتفاقات تاریخی-اجتماعی پیرامون این دوگونه خاص از صنعت چاپ پرداخته و استفاده جدی از آنها را در چاپ کتب فارسی اوایل دوره قاجار بررسی و دلایل تاریخی-اجتماعی عدم تداوم، در بکارگیری چاپ سربی را ذکر نماید.این مقاله از نظر هدف، بنیادی و از نظر روش، توصیفی- تحلیلی است و به شیوه کتابخانه ای جمع آوری شده است،
یافته های تحقیق نشان می دهد که عدم تمایل ایرانیان آن دوران به چاپ با حروف سربی، که بسیاری از منابع تاریخی و تخصصی هم به آن اشاره کرده اند، می تواند به علل زیر باشد:
-عدم زیبایی حروف سربی نسبت به خوشنویسی.
-در دسترس بودن چاپ سنگی نسبت به چاپ سربی.
-وابستگی به واردات قطعات دستگاه چاپ.
-در انحصار بودن صنعت چاپ سربی به دستگاه حاکمیت.
مناسبات معماری با علوم دقیقه (ریاضیات و تکنولوژی) در دوره اسلامی، به دلیل گستره وسیع این علوم و مطالعات میان رشته ای محدود دو قلمرو، آشکارا تبیین نشده است. از سویی، شناخت این مناسبات تنها با بررسی آثار معماری و بدون درنظرگرفتن میراث علمی دانشمندان آن دوران به دست نخواهد آمد. هدف مقاله حاضر، بررسی بخشی از این مناسبات، با استناد به متون ریاضیات و دانش نامه های علوم در سده های دوم تا یازدهم هجری است. پژوهش حاضر تعاملات علوم دقیقه با معماری و صنایع وابسته را ذیل دو محور طبقه بندی علوم و کاربرد ریاضیات در شکل گیری معماری، براساس روش تفسیر تاریخی بررسی می کند. یافته های این پژوهش نشان می دهد که معماری به رغم پیوند عمیق با علوم دقیقه در مرحله طراحی و ساخت، به دلیل تفاوت در ماهیت و اهداف آن دو، در شمار این علوم قرار نمی گیرد. هرچند اصناف معماران و بنّایان ارتباط مستقیمی با میراث علمی و فنی ریاضی دانان نداشته اند، از شواهد تاریخی چنین برمی آید که این میراث به واسطه معماران شبهِ ریاضی دان و پیشرو، به زبان مسائل عملیِ معماری ترجمه و توسعه می یافت.