فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۶۸۴ مورد.
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
87 - 111
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: شهر و محلاتی که با تنوع فرهنگ و سلایق شهروندان، فارغ از برنامه ریزی دو بعدی «طرح جامع» فضای زندگی و رُشد ساکنین بوده، هم اکنون در چارچوب الگوی تقلیدی تعیین سرانه و کاربری طرح های جامع و تفصیلی -که با غفلت از مبانی نظری فرهنگ اسلامی و سبک زندگی ایرانی همراه بوده - زندگی و سلامت شهروندان را با مخاطره روبرو نموده است. هدف: این موضوع ضرورت بازبینی و آسیب شناسی وضعیت موجود را به متخصصین و مدیران شهری یاد آور می نماید. روش: روش این مقاله تطبیقی است، بدین معنا که در پاره ای از موارد با تجزیه و تحلیل همبستگی ها، داده های پرسشنامه ای را مورد کنکاش قرار می دهد و در پاره ای دیگر از طریق پالایش دادها و استخراج اشتراکات، رویکرد کیفی را در تجزیه و تحلیل داده ها در پیش می گیرد. تکنیک این مقاله دلفی است که به کمک 30 نفر از متخصصان تکمیل گردیده است. یافته ها: با در نظر گرفتن تمام معیارهای ارتباط انسان با خدا، جامعه، طبیعت و تاریخ، معیار ادراکی و بصری رتبه اول را دارا بوده و پس از آن به ترتیب معیارهای فعالیتی، زیست محیطی و کالبدی جای می گیرند. در نهایت این نتیجه مستفاد می گردد که معیارهایی که باید برحسب ضوابط و مقررات شهرسازی اسلامی امتیازبندی گردند باید دارای این درجه بندی باشند. نتیجه گیری: تحلیل های مولفه فرهنگی ارتباط انسان با طبیعت، تاریخ، خدا و جامعه از منظرهای کالبدی و کاربری، فعالیت، ادراکی و بصری و زیست محیطی در مجموع ماتریسی بوجود آورده است که در قسمت تحلیل های این مقاله بدان پرداخته شده است. این تحلیل ها در محله یاغچیان مطابقت داده شده و رهاورد آن ها تحلیل های راهبردی ای است که در زمینه ضوابط و مقررات ملاک عمل در ساختار فضایی آن محله مثمر ثمر می باشد.
بررسی ترفندهای طراحی سکونتگاه های مسکونی جهت ارتقا امنیت محیطی
حوزه های تخصصی:
تا پیش از سال 1980 اکثر اطلاعات ما درباره ی جرم وجنایت از آمارهای رسمی جرم می آمد، که تنها شامل جرم های گزارش شده و ثبت شده توسط پلیس می شد. با این حال، در سال های اخیر بررسی های محلی و ملی جرم و جنایت به خوبی میزان اطلاعات موجود را افزایش داده اند. همراه با یکدیگر، این بررسی ها نشان داده اند که جرم و جنایت بسیار گسترده تر از آن که پیش از این ثبت شده است، بیش از دو برابر حد سرقت؛ پنج برابر اکثر جراحت ها و ده برابر بیش تر از خراب کاری. روش تحقیق پژوهش حاضر تحلیلی و اسنادی است که با بهره گرفتن از منابع و دست آوردهای صاحب نظران بروز فعال در طراحی محیطی شهر منجر به کاهش جرائم شهری بر آن بوده که در پی تبیین موضوع روش ها و راه کارهایی را در راستای امر فوق، پیش رو گذارد. بر این اساس، رویکردهای جلوگیری از جرائم از طراحی محیطی درحوزه های منظر، شهر و مسکن مورد توجه برنامه ریزان و صاحبان اندیشه حوزه معماری و شهرسازی قرار دارد. مقاله حاضر نیز به امید بهره از تحقیقات و تجارب موجود در سال های پایانی سده بیستم به عنوان پایلوت های تجربی به رشته تحریر درآمده است.
واکاوی تطبیقی معیارهای اقتصادی- اجتماعی در محله خواجه ربیع و نه دره کلانشهر مشهد
حوزه های تخصصی:
رشد سریع شهر و شهرنشینی و افزایش جمعیت شهری در کشور از مشکلات کلان شهرها می باشد. یکی از معضلاتی که این نوع توسعه در پی داشته، پیدایش و توسعه سکونتگاه های غیررسمی و حاشیه ای بوده و به دنبال آن فقری است که در وجوه مختلف این سکونتگاه ها معنی پیدا می کند. محله های غیرمجاز شهری باعث مشکلات بحرانی چند وجهی می شوند. هم چنین در دهه های اخیر، رشد و گسترش سکونتگاه های غیررسمی در اطراف شهرهای بزرگ به ویژه در کشورهای در حال توسعه با ماهیتی خودرو و خودجوش، مشکلات اقتصادی، اجتماعی عدیده ای را به همراه داشته که در نهایت باعث بروز ناپایداری الگوی توسعه شهری در کشورهای مذکور شده است. روش تحقیق دراین مقاله توصیفی – تحلیلی و از نوع کاربردی می باشد و هدف آن، بررسی و ارزیابی تطبیقی شاخص های اقتصادی، اجتماعی در محله های خواجه ربیع و نه دره (به عنوان سکونتگاه های غیررسمی شهر مشهد) با کمک روش آماری تحلیل واریانس می باشد. هم چنین جهت تکمیل پرسشنامه با توجه به حجم جامعه آماری 29920 نفر و استفاده از جدول تعیین حجم نمونه مورگان تعداد 375 پرسشنامه مورد پرسشگری قرار گرفته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که محله نه دره از لحاظ شاخص های های اقتصادی، اجتماعی در سطح بالاتری نسبت به محله خواجه ربیع قرار دارد. همچنین نتیجه بررسی تحولات اقتصادی با استفاده از آزمون Chi-squared نشان می دهد که سکونتگاه های مذکور در حال گذار از فرهنگ سنتی خود می باشند.
بررسی طراحی ساختمان های همساز در دریافت میزان انرژی تابشی
حوزه های تخصصی:
خورشید یكی از دو منبع مهم انرژی است كه باید به آن روی آورد زیرا به فن آوری های پیشرفته و پر هزینه نیاز نداشته و میتواند به عنوان یك منبع مفید و تامین كننده انرژی در اكثر نقاط جهان بكار گرفته شود. تاثیر عناصر اقلیمی بر محیط های مسکونی یکی از موضوعات کاربردی آب و هوا شناسی است. در سال های اخیر به منظور هماهنگ سازی ساختمان ها و محیط های مسکونی با شرایط اقلیمی حاکم بر آن و به دلیل گرانی انرژی در جهان از اهمیت چشمگیری برخوردار بوده است. در این پژوهش از داده های ساعتی پارامترهای اقلیمی(رطوبت، حداقل دما، حداکثردماو ساعت آفتابی) استفاده شده است. و با استفاده از نرم افزارهای Squre one، Ecotect تحلیل داده ها انجام شد و همچنین میزان انرژی دریافتی ساختمان از طریق تابش غیر مستقیم (جذب از طریق دیوار ها و سقف) محاسبه شد که نتایج حاصل از بررسی این محاسبات نشان می دهد که که اوج انرژی در ساعات بین 16 - 11 می باشد این زمانی است که در ساختمان از موادی با تاخیر حرارتی به طور متوسط تنها 7-6 ساعت استفاده شود. میزان انرژی حاصل از تابش خورشید برای ساختمان (نفوذ از طریق پنجره ها، درهای ورودی و بازشوها) برای هر سه بخش ساختمان نمونه طراحی شده برای تهران محاسبه شد که به طور کلی بررسی نمودارها نشان می دهد که که در ماهای گرم سال بازشو پنجره این بخش نقش بسیار موثری در کاهش انرژی داخلی ساختمان و خنک شدن هوای داخل ساختمان می شود.
کاربرد تکنیک FMEA و تاپسیس فازی در رتبه بندی محلات بافت تاریخی شیراز با هدف سنجش تحقق پذیری سیاست های بازآفرینی پایدار شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
149 - 169
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: بافت تاریخی و فرهنگی شیراز یکی از بافت های کهن کشور است که به دلیل معماری و بافت شهری خاص خود واجد ارزش های معماری و برنامه ریزی شهری قابل توجهی است. قدمت کالبدی بافت تاریخی و به تبع آن پیچیدگی و فرسودگی شدید، مشکلات اجتماعی و اقتصادی خاص این بافت، عاملی در راستای افت شدید شهری و به دنبال آن اقبال کمتر ساکنین محلی در امر نوسازی و همچنین سکونت در بافت می باشد.هدف: مقاله حاضر در نظر دارد به کاربرد تکنیک FMEA و تاپسیس فازی در رتبه بندی محلات بافت تاریخی شیراز با هدف سنجش تحقق پذیری سیاست های بازآفرینی پایدار شهری(شامل مولفه های اقتصادی، مدیریتی، حقوقی، قانونی، مشارکتی، اجتماعی-جمعیتی، فرهنگی-گردشگری، زیست محیطی و کالبدی-عملکردی) در محلات بافت تاریخی شیراز (درب شازده، سردزک، بازار مرغ و سنگ سیاه) بپردازد.روش:داده های موردنیاز تحقیق از طریق مطالعات کتابخانه ای و تکمیل پرسشنامه گردآوری شده است. جامعه آماری این پژوهش را شهروندان چهار محله از محلات منطقه هشت شهرداری شیراز معادل 24871 نفر تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران 384 نفر انتخاب و پرسشنامه متناسب با جمعیت هر محله به روش تصادفی طبقه بندی شده در سطح محلات توزیع و تکمیل گردید. به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و آزمون آماری T تک نمونه ای و جهت رتبه بندی محلات از مدل FMEA و تاپسیس فازی با استفاده از روشAHP در نرم افزار Expert Choice بهره گرفته شده است.یافته ها: یافته های مدل تاپسیس فازی نشان داد که از مجموع محلات مورد مطالعه، محله سنگ سیاه با وزن 618/0 در رتبه اول قرار گرفته است. محله بازار مرغ با وزن 470/0 در رتبه دوم، محله درب شازده با مقدار 265/0 در رتبه سوم و محله سردزک با مقدار 083/0 در رتبه آخر قرار گرفته است.نتیجه گیری: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیانگر آن است که میانگین کلی سیاست ها و استراتژی های توسعه شهری با رویکرد احیاء و بازآفرینی در سطح محلات مزبور در سطح نامطلوبی به سر می برد.
تحلیلی بر جایگاه سرمایه های اجتماعی در بازآفرینی بافت فرسوده تاریخی محله امامزاده یحیی با بکارگیری معادلات ساختاری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ تابستان ۱۳۹۸ شماره ۲
49 - 63
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی در فرایند بازآفرینی بافتهای فرسوده شهرهای امروز، عدم توجه به اعمال مفهوم سرمایه اجتماعی بعنوان یکی از پتانسیلهای محله است.اهمیت سرمایه اجتماعی در فرآیند بازآفرینی از آن جهت محسوس است که مداخله در بافتهای فرسوده در بیشتر موارد در ظرف مکانی محله انجام میشود، اما این عنصر معمولا مغفول باقی میماند.هدف این پژوهش تدوین چارچوبی است که علاوه بر معرفی شاخص های سرمایه اجتماعی دخیل در بازآفرینی بافتهای فرسوده و سنجه های مرتبط، آنها را در موقعیت بومی ایران و محله تاریخی امامزاده یحیی مورد سنجش قرار دهد.روش تحقیق مقاله حاضر، روش کمی و با استفاده از راهبردهای استدلال منطقی، تطبیقی و همبستگی است. نوع پژوهش از لحاظ روش تحقیق توصیفی-تحلیلی و روش گردآوری داده ها کتابخانه ای و میدانی (پیمایشی) است و از مدلسازی معادلات ساختاری و نرم افزار لیزرل برای تحلیل اطلاعات استفاده شده است.پس از تکمیل مطالعات نظری با استفاده از مشاهده مستقیم و مصاحبه، کارائی سنجه ها در محله امامزاده یحیی به کمک سوالات پرسشنامه مورد بررسی قرار گرفته است.یافته های تحقیق حاکی از آن است که شاخصهای اعتماد و هنجارها و ارزشهای اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته مشارکت،در بازآفرینی این محله موثر و انسجام اجتماعی بلاتاثیر بوده و سرمایه اجتماعی در محله امامزاده یحیی با شدت تاثیر0.93بر بازآفرینی موثر است.در انتها پیشنهاداتی در جهت ارتقاء تحقق اهداف بازآفرینی بوسیله سرمایه اجتماعی بیان شده است.
علل و پیامدهای پراکنده رویی در شهر- منطقه مرکزی استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۴۰۲ شماره ۴۷
65 - 78
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی به تفکیک زیرسیستم های برنامه ریزی و تحلیل پیامدهای برآمده از شکل گیری پراکنده رویی و دستیابی به شرایط زمینه ای، علّی و تداوم آن در شهر_ منطقه مورد مطالعه است. پژوهش ماهیت توصیفی_تحلیلی داشته و هدف آن کاربردی است. روش گردآوری اطلاعات به صورت کتابخانه ای_اسنادی و پیمایشی است. در بخش نخست پرسشنامه ای از متغیرهای مؤثر بر شکل گیری پراکنده رویی که مستخرج از مطالعات داخلی و خارجی هستند با نمونه گیری هدفمنددر اختیار کارشناسان قرار گرفته و سپس با استفاده از روش دلفی فازی به تحلیل نتایج پرداخته شده است. در بخش دوم با استفاده از مصاحبه ساختارمند از متخصصین در دستگاه نظریه زمینه ای و با استفاده از نرم افزار Max qda به بررسی، تحلیل و کدگذاری مصاحبه ها پرداخته شده است. برای بررسی علل شکل گیری پراکنده رویی 38 متغیر در شش عامل به صورت پرسشنامه در اختیار 25 نفر از متخصصین که براساس نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند، قرار داده شد. در راستای تحلیل پیامدهای پراکنده رویی با استفاده از مصاحبه نیمه ساختارمند با تعداد 34 نفر از مشارکت کنندگان در محدوده مطالعاتی به بررسی پیامدهای فضایی پراکنده رویی در شهر_منطقه مورد مطالعه پرداخته شده و 249 کد اولیه و 28 کد کانونی تعیین گردید. بیشترین علل شکل گیری پراکنده رویی در محدوده مطالعاتی شامل سرانه درآمد خانوار، سوداگری زمین و مسکن و قیمت زمین است. در تحلیل پیامدهای پراکنده رویی، شرایط زمینه ای توسعه و تغییر ساختار اقتصادی، شرایط علی ناکارآمدی سیستم مدیریت و نظارت، شرایط تداوم شامل تحول اجتماع بومی و تخریب ساختار طبیعی و پیامد تغییر ساختار کالبدی و فضایی منطقه تبیین شد.
ارزیابی توسعه میان افزا در محله های شهری با رویکرد زمینه گرایی در افزایش تعاملات ساکنین (مطالعه موردی:کوی دانش تبریز)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۲ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
79 - 93
حوزه های تخصصی:
توسعه میان افزا، ضرورت گریزناپذیر شهر در مواجهه با رشد بی رویه شهرنشینی، خزش شهر به حاشیه ها و پراکنده رویی می باشد. اما تأثیر توجه به پیامد آن بر پیکره شهر در بهبود اقدامات آتی، ضرورت تمرکز بر مرحله ارزیابی را به رغم تأخر زمانی نسبت به مراحل اولیه توسعه، در درجه بالایی از اهمیت قرارداده و لزوم سنجش موفقیت هر توسعه را در گذر زمان در تطابق با اهداف مشخص شده از سوی نهادهای شهری و برنامه های فرادست ایجاب میکند. اگرچه رشد شهر حاصل تعامل پیچیده ی عوامل مختلف و گاهاً پنهان در طول زمان بوده و به تدریج نمود می یابد؛ لیکن بازتاب کلیه ی تصمیمات کلان و عوامل تاثیر گذار، اعم از کالبدی و کارکردی به مرور در محتوای ذهنی ساکنین بروز می یابد. بر این اساس میزان همگرایی ذهنی و اتفاق نظر شهروندان در جهت تعامل هرچه بیشتر می تواند نشانه ای از اتخاذ تصمیمات به جا در بدو شکل گیری و انسجام حاصل از توسعه ای موفق و معیاری بر میزان تعاملات بخش اضافه شده با زمینه، به لحاظ کارکردی و فضایی تبیین و تعبیر شود. هدف از این پژوهش ارزیابی موفقیت توسعه میان افزا در مطالعه موردی کوی دانش تبریز پس از سپری شدن سه دهه از جاگیری در محله قدیمی امامیه با معیارهای مستخرج از اصول زمینه گرایی و تاثیر آنها در محتوای ذهنی ساکنین می باشد. دراین مقاله کوشیده شده است با مراجعه به منابع معتبر علمی، معیارهای ارزیابی توسعه میان افزا بر اساس رویکرد زمینه گرایی با روش متنی روایی استخراج و درنهایت میزان همگرایی ذهنی اهالی درمطابقت با این معیارها در مطالعه موردی کوی دانش تبریز از طریق پرسشنامه و مصاحبه، با روش تحلیل داده های کمی مورد بررسی قرارگیرد. نتایج مطالعات نشان می دهد ساکنین کوی دانش به غیر از تعاملات اجتماعی و فرهنگی و تعهد اکولوژیکی از حیث سایر معیارهای زمینه گرایی اعم از مشارکت فضایی، معنایی، تاریخی، تمایلی برای تعامل با محلات مجاور نداشته و در مجموع ترجیح بر دوری گزینی دارند.
واکاوی اثرگذاری دگرگونی و تغییرات شهری بر دلبستگی مکانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
1 - 20
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: مسئله ی اصلی پژوهش، تصور کاهش احساس پیوند میان شهروندان و محیط زندگی آن ها است. در واقع اگر به شهر، سرعت و میزان تغییرات شهری در ابعاد گوناگون کالبدی، عملکردی، اجتماعی و... دقت شود، عدم تطابق این تغییرات با فرآیندهای ادراکی انسان ها، تصور اولیه را تایید می کند. تغییرات محیط شهری به واسطه ی پیامدهای خواسته و یا ناخواسته گوناگون، باعث ایجاد چالش های بسیار می شوند. بررسی ها حاکی از آن است که تاثیر پیامدهای مذکور غالبا از جنبه های کمّی مورد مطالعه و برنامه ریزی قرار گرفته است. اما به تاثیر این پیامدها بر فرآیندهای اجتماعی و تعاملی انسان ها با محیط شهری به-خصوص دلبستگی مکانی، کمتر پرداخته شده است. هدف: بازیابی و معرفی نقش اجزای شکل دهنده ی دگرگونی، تغییرات شهری و دلبستگی مکانی و هم چنین تاثیر و رابطه آن ها بر یک دیگر را می توان به عنوان هدف اصلی پژوهش تعریف نمود. روش: برای پیشبرد پژوهش، به روش توصیفی و بر پایه مطالعات اسنادی، به بررسی آراء و نظرات صاحب نظران در ارتباط با تغییرات شهری و دلبستگی مکانی پرداخته می شود. در تحلیل یافته ها از روش تحلیل محتوای کیفی و نیز روش فراترکیب استفاده می گردد. منظور از روش فراترکیب، ترکیب تفسیرهای داده های مطالعات منتخب به منظور کشف مفاهیم و استعاره های جدید است. یافته ها: پی بردن به تفاوت ها و جایگاه هر یک از مفاهیم دگرگونی، انتقال و تغییرات شهری، به انواع فرآیند تغییرات شهری و روابط آن ها با یک دیگر، به عوامل موثر بر ادراک فرد از تغییرات محیط شهری، به مفهوم دلبستگی مکانی و عوامل موثر و اثرپذیر از آن و در نهایت ارائه مدل و چارچوبی برای پی بردن به چگونگی تاثیر مفاهیم مذکور، از یافته های پژوهش می باشد. نتیجه گیری: دگرگونی و تغییرات شهری بر رابطه افراد با مکان به خصوص بر دلبستگی مکانی تاثیرگذار است، و همچنین کیفیت، میزان و سرعت تغییرات با دلبستگی مکانی ساکنان شهر، ارتباطی خاص و معنادار دارد.
شهرسازی مبتنی بر محیط زیست، چالشهای بهداشتی شهرهای تالابی
حوزه های تخصصی:
افزایش سرسام آور جمعیت جهان طی چند دهه گذشته و روند توسعه ناپایدار جوامع شهری باعث تجاوزات آشکار به زمین ها و اکوسیستم های ارزشمند حاشیه شهرها شده است. تالابها مهمترین این اکوسیستم ها هستند که طی صده های اخیر با توسعه نامتوازن شهرها به کلی بلعید شده و نابود یا تخریب شده اند. تغییر دیدگاه در فرایند توسعه شهرها از شکل ها و الگوهای نامطلوب سازه ای به سوی توسعه ی دوست دار محیط زیست، باعث شکل گیری مفهوم جدیدی تحت عنوان شهرهای اکولوژیک شده است. در این شهرها سعی می شود تا ارزش های ذاتی محیط زیست در تصمیمات مدیریت شهری و برنامه ریزی های توسعه منعکس شده و بروز یابد. به این ترتیب، با ایجاد تعامل سازنده میان محیط زیست، اقتصاد، سیاست و فاکتورهای فرهنگی-اجتماعی، شهرها در هماهنگی با طبیعت به شکوفایی رسیده و توسعه خواهد یافت. توجه به نقش تالاب در بهبود فضاهای شهری، به دلیل واهمه همیشگی انسان از تاثیرات ناآشنای این محیط ها بر امنیت و سلامت انسان با تاخیری تاریخی همراه بوده است. تنها در سال های اخیر و آن هم از منظر محیط زیستی، کنوانسیون جهانی حفاظت از تالابها معروف به کنوانسیون رامسر ایده شهرهای تالابی را جهت حفاظت از تالابهای داخل و پیرامون شهرها پیشنهاد کرده است. در این تحقیق با تشریح مفهوم شهرهای تالابی، بهداشت آب که مهمترین چالش در بهره برداری مستقیم از تالابها است، با بررسی یک نمونه موردی در شهر بابل مورد بررسی و آزمون قرار می گیرد.
ارزیابی عوامل موثر بر تحقق رویکرد شهر آرام؛ محدوده مورد مطالعه: مهرشهر کرج(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳
45 - 64
حوزه های تخصصی:
بیان مسأله: رشد و توسعه سریع شهرها و عدم توجه به نیازهای روحی در ایجاد آرامش کافی برای ساکنان که به افول کیفیت زندگی انجامیده، مسئله ای است که بیشتر شهرهای دنیا با آن روبرو هستند. برای برطرف کردن چالش های پیش رو، دیدگاه های متعددی در راستای دستیابی به پایداری تدوین شده است؛یکی از جدیدترین و موفق ترین رویکردها، جنبش «شهر آرام» است که از اکتبر سال 1999 آغاز شد. هدف: هدف این مقاله بررسی خاستگاه، مفهوم، ویژگی ها، الزامات و شاخص های شهرآرام و ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج است. روش:روش تحقیق، روش فراتحلیل براساس شاخص های بومی سازی شده و داده های پرسش نامه است. بدین ترتیب که بعد از شناسایی مؤلفه ها و شاخص های شهرآرام از متون متعبر خارجی و براساس وضعیت منطقه مورد مطالعه، همپوشانی شاخص های نهایی بر اساس موضوع تحقیق و قابلیت سنجش این شاخص ها در منطقه، صورت گرفته است. یافته ها: براساس یافته های روش دلفی، 36 شاخص در 6 دسته از مؤلفه ها شامل: حفاظت از محیط زیست، زیرساخت های سیاسی، کیفیت شهری، تولیدات محلی، مهمان نوازی و دانش و معلومات به منظور ارزیابی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج استخراج گردید. در نتایج حاصل از بررسی عوامل مؤثر بر تحقق شهرآرام در مهرشهر کرج با استفاده از تحلیل عاملی، 5 دسته از عوامل نهایی مؤثر بر تحقق رویکرد شهر آرام در مهرشهر کرج به دست آمد که عامل اول 13.77 درصد از واریانس کل را تبیین می کند و شامل 9 شاخص اصلی مؤثر بر تحقق رویکرد شهر آرام در مهرشهر کرج است. نتیجه: شهر آرام به عنوان رویکردی جدید در مدیریت و برنامه ریزی توسعه شهری و به عنوان جایگزینی برای رویکردهای پیشین برنامه ریزی شهری است. چرا که شهر آرام بر منابع محلی، اقتصاد خودکفا و نقاط قوت فرهنگی و تاریخی منحصربه فرد یک شهر تمرکز دارد. همچنین شهر آرام می تواند به عنوان یک استراتژی برای دستیابی متقابل بین اهداف توسعه اقتصادی، زیست محیطی و عدالت اجتماعی مطرح شود.
رهیافتی نو در توسعه شهری مبتنی بر رویکرد حق به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ تابستان ۱۴۰۱ شماره ۲
61 - 85
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: حق به شهر مفهومی فضایی- اجتماعی و فراخوانی به سوی ایجاد شهری قابل زیست و عادلانه است؛ اما همان طور که مارکوزه بیان کرده است، مشخص نیست این شهر درنهایت چگونه خواهد بود. هدف: در این مقاله از طریق کاوش در مفهوم حق به شهر به دنبال ترسیم چارچوبی برای توسعه شهری هستیم، شهری که لوفور از آن به عنوان اثر هنری یاد می کند. روش: تحقیق حاضر از نوع کیفی است و از روش تحلیل محتوای کیفی جهت دار برای ترسیم چارچوبی جهت بسط مفهومی توسعه شهری از منظر نظریه حق به شهر استفاده شده است. منبع گردآوری داده ها، اسنادی است و از روش نمونه گیری هدفمند جهت گردآوری داده ها بهره گرفته شده است. رسیدن اشباع نظری برای رسیدن به هدف تحقیق با بررسی تعداد 155 مورد حاصل شد. یافته ها : نتایج نشان می دهد حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت به ترتیب سه ضرورت اقتصادی، سیاسی و اجتماعی توسعه شهری را شکل می دهند. حق به تصاحب از دو مقوله کارکرد اجتماعی املاک و اراضی و حق به توزیع فضایی عادلانه تشکیل می شود. همچنین، حق به شهروندیت شهری، مشارکت دموکراتیک و حکمروایی دموکراتیک مقوله های اصلی حق به مشارکت را تشکیل می دهند. سرانجام حق به تفاوت بعد نمادین توسعه شهری است که شامل مقوله های اولویت اجتماعی-فضایی، عدالت زیست محیطی، فضای شهری متنوع و سرزنده و حق به خلاقیت است. این مقوله ها تضمین کننده عدالت فضایی، دموکراسی و سرزندگی در توسعه شهری را فراهم می سازد. نتیجه گیری: الگوی توسعه شهری مبتنی بر حق به شهر مجموعه ای از مفاهیم و ابزارها را برای تغییرات بنیادین در فضای شهر بسط می دهد که امکان تصاحب و تولید جمعی فضا توسط ساکنان را بر اساس ارزش استفاده از آن فراهم کند. برای رسیدن به این اصل شهروندان باید عدالت فضایی، دموکراسی شهری و سرزندگی شهری را از مفاهیم حق به تصاحب، حق به مشارکت و حق به تفاوت مطالبه کنند. این حق هرچند به بخش های مختلفی اشاره دارد اما کاملاً درهم تنیده هستند و حق به یک کلیت است، نه مجموعه ای از حقوق منفرد و مجزا.
سنجش میزان اثر گذاری فضاهای صنعتی بر کیفیت زندگی محلات محصور در این عملکرد (نمونه موردی محله ویلاشهر در منطقه21 تهران)
حوزه های تخصصی:
با ظهور انقلاب صنعتی و رونق پدیده شهرنشینی، بسیاری مردم از مناطق روستایی به مراکز شهرها با هدف به دست آوردن اشتغال و زندگی بهتر برای خود و خانواده مهاجرت کردند. این سبک از مهاجرت تغییر سبک زندگی و افزایش مشکلات اجتماعی در نواحی مختلف شهری را بوجود آورد. نواحی سکونتی مجاور صنایع شهری به دلیل مشکلات موجود در این مناطق چندان مورد توجه قشرهای ممتاز شهری قرار نمی گیرد به همین دلیل امکان تزریق امکانات و سرمایه ها در این مناطق از طرف جامعه شهری وجود ندارد و در این مکان ها اغلب جامعه متوسط و پایین شهری سکنی دارند. محله ویلاشهر که در غربی ترین نقطه شهر، واقع در پهنه غربی منطقه 21 شهری تهران؛ این محله با توجه به شرایط اجتماعی و سکونتی خود که در آن از حمایت و امکانات شهری فاصله دارد و به جامعه آماری و مطالعاتی پژوهش حاضر بسیار نزدیک است مورد مطالعه و پژوهش واقع شده است. هدف پژوهش حاضر تحلیل اثر صنایع بر کیفیت زندگی محلات پیرامون این کاربری ها می باشد که از نظر هدف کاربردی و به لحاظ روش توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری 3759 نفر بوده که با استفاده از فرمول کوکران تعداد 348 نفر به صورت تصادفی ساده انتخاب شدند. به منظور انجام این پژوهش شاخص های تاثیر صنعت و کیفیت زندگی توسط پرسشنامه از جامعه آماری به پرسش گذاشته شده است. تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. نتایج این پژوهش نشان می دهد؛ شاخص های اقتصاد، سلامت، مسکن جز سه شاخص اصلی محله ویلاشهر از لحاظ میزان تاثیرگذاری کیفیت زندگی شهری از اولویت بیشتری نسبت به شاخص های زیرساخت، تفریح و آموزش برخوردارند. همچنین بررسی و تحلیل اطلاعات و داده های آماری نشان می دهد تاثیر صنعت بر کیفیت زندگی در محله ویلاشهر دارای تأثیر منفی و معناداری می باشد.
تحلیل شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با تاکید بر کاهش گازهای گلخانه ایی
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
226-237
حوزه های تخصصی:
امروزه مسئله اصلی شهرها انتشار کمتر گازهای گلخانه ایی، بخصوص کربن و نیتروژن است. هدف این پژوهش کاربردی با ماهیتی توصیفی- تحلیلی از نوع پیمایشی، بدنبال ارزیابی شاخص های دستیابی به شهر پایدار دزفول با طراحی هدفمند متدهای بدیع و تلفیق تکنیک های شهرسازی نوین و معماری بومی و قدیمی شهر دزفول به منظور کنترول میزان انتشار گازهای گلخانه ایی در سطح شهر است. روش مطالعه تحقیق تجربی و روش جمع آوری داده ها کتابخانه ایی و میدانی است. جامعه آماری، کلیه شهروندان دزفول و روش نمونه گیری احتمالی تصادفی ساده است. تعیین حجم نمونه با فرمول کوکران صورت گرفت. با تحلیل مدل AHP در نرم افزارSuper Decisions به تعیین مهمترین شاخص پایداری دزفول پرداختیم که در نتیجه درختکاری بالاترین درصد و پس از آن کشاورزی زیرزمینی و ایجاد فضاهای زیرزمینی شهری مهمترین شاخص ها می باشند. برای یکی از سوالات تحقیق، پرسش نامه ایی توزیع شد و نتایج با استفاده از روش های آماری در نرم افزار SPSS به صورت کمی تحلیل شد. بالای 65% شهروندان با احداث شبکه گذرگاهی وسایل نقلیه، میادین میوه و تره بار و پاساژها در زیرزمین و ایجاد فضای سبزگسترده، آبنما، مسیر دوچرخه سواری و پیاده روی در تراز سطح زمین و ارتقا کت ها و تبدیل آن به اقامتگاه برای جذب گردشگر موافق بودند. علاوه برآن به پیشنهاداتی از جمله،کار کردن در شیفت شب، استفاده از کشاورزی زیرزمینی در شوادان ها و قمش های متروکه به منظور جلوگیری از انتشار نیتروژن در آبراهه ها و تشکیل باران اسیدی و افزایش محصولات کشاورزی، تزریق یخ خشک به ابرها در روزهای غبارآلود یا کم باران، متعادل سازی کربن با بالابردن سرانه فضای سبز و جنگل کاری و حبس کربن در سفره های آب زیرزمینی پرداخته شد.
تبیین مفاهیم و رویکردهای ساختار فضایی در مناطق شهری چندمرکزی: ارائه چارچوبی مفهومی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
37 - 62
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: گرایشات اولیه تمرکززدایی و تغییرات در تکنولوژی اطلاعات، حمل ونقل و ارتباطات منجر به تغییر ساختاری عمده ای در شهرها شد که ظهور مناطق شهری چندمرکزی را در پی داشته است. با این حال در سال های اخیر توسعه شهری چندمرکزی به بحثی مهم بین محققان شهری، جغرافیدانان، برنامه ریزان، اقتصاددانان و سیاست گذاری شهری تبدیل شده است و هر کدام از دیدگاه خود به آن پرداخته و تعاریفی ارائه کردند. هدف: این پژوهش با این هدف به بررسی رویکردهای نظری مناطق شهری چندمرکزی و تبیین آن از منظر مفاهیم مرتبط و رویکردهای آن پرداخته تا یک مدل مفهومی برای درک ساختار فضایی تبیین کند. روش: روش تحقیق به کار گرفته شده تحلیل محتوی کیفی بود؛ به طوری که با مفروض گرفتن تعریف های مشخص به مطالعه متون تعیین شده پرداخت شد. این مفاهیم و تعاریف عملیاتی بر اساس مباحث نظری استخراج شد که گام نخست یعنی برنامه ریزی را شامل می شد. منابع تحقیق براساس معتبرترین پایگاه علمی جهانی مورد بررسی قرار گرفت. در گام دوم بازیابی منابع بر اساس کلید واژگان، عنوان و چکیده انجام شد و نهایتاً در مرحله سوم تحلیل و چارچوب مفهومی تدوین شد. یافته ها : یافته های تحلیل نشان داد مفهوم چندمرکزی بر مبنای بعد مقیاس جغرافیایی درون و برون شهری و ماهیت تحلیل و تجویزی قابل تبیین است. همچنین بررسی ها نشان داد که منطقه شهری چندمرکزی عملکردی نسبت به چندمرکزی ریخت شناسی کمتر درک شده است. رویکرد ریخت شناسی بر پایه میزان جمعیت، فعالیت یا اشتغال است و رویکرد عملکردی بر شبکه های زیرساختی، جریان ها و تعاملات بین گره های شهری به عنوان روابط بین شهری، فاصله، رفت وآمدهای روزانه و شبکه فعالیت ها تاکید دارد. توزیع جریان ها در این رویکرد می تواند یک طرفه یا دوطرفه باشد. همچنین سیستم های شهری دارای یکپارچگی فضایی ساختار عملکردی ممکن است، نامتعادل باشد و از سویی دیگر سیستم های شهری متعادل به لحاظ عملکردی ممکن است دارای یکپارچگی فضایی ضعیف یا قوی باشند. نتیجه گیری: در نهایت اینکه برای مناطق شهری چندمرکزی چهار بعد پژوهش های تحلیلی – توصیفی برای نشان دادن، اندازه گیری و مشخص کردن وضعیت موجود یک ساختار فضایی، بعد مفهومی است برای تشخیص پیکربندی فضایی چنین ساختاری، بعد حوزه فضایی برای تحقق بعد مفهومی تحلیلی یا تجویزی و بعد عملکردی و ریخت شناسی قابل تشخیص است.
مفهوم سازی فرایند تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ بهار ۱۳۹۸ شماره ۱
1 - 13
حوزه های تخصصی:
یکی از مسایلی که نظام شهری بسیاری از کشورهای در حال توسعه از جمله ایران با آن روبرو هستند، شکل گیری شهرهای نوپدیدی است که به دلیل شناسایی نقاط روستایی به عنوان شهر رخ داده است. مسئله تبدیل مراکز روستایی به شهر در استان گیلان نیز به دلیل احتمال نابودی اراضی کشاورزی و پراکندگی سکونتگاه های روستایی در سطح منطقه، مورد توجه زیادی قرار گرفته است. در این میان، تبیین اینکه چه عوامل و فرایندهایی در تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر موثر بوده اند را می توان به عنوان بنیانی ترین سوال درخور توجه در رابطه با این موضوع دانست؛ با این حال تنوع دیدگاه های موجود در این خصوص منجر به این شده تا نتوان پاسخ مناسبی برای این پرسش پیدا نمود. بدین لحاظ این پژوهش از رویکرد کیفی بهره می گیرد و بر کاربست نظریه زمینه ای برای این امر متمرکز می شود تا با اجتناب از ارایه دیدگاه های سلیقه ای، ماهیت این موضوع را از زبان صاحب نظران امر تبیین کند. برای این منظور، 15 نفر از صاحب نظران با روش نمونه گیری گلوله برفی انتخاب شده و مورد مصاحبه عمیق قرار گرفتند. یافته های پژوهش نشان می دهد تبدیل سکونتگاه های روستایی به شهر در استان گیلان از طریق 5 مولفه کلیدی رخ داده است که همگی به نوعی دارای ماهیت سیاسی هستند. این 5 مولفه عبارتند از، مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر، بازتعریف نحوه مدیریت فضا، نگرش مردم نسبت به شهر و روستا، نادیده گرفتن ظرفیت های کلیدی سکونتگاه ها و وابستگی اقتصادی سکونتگاه ها به منابع دولتی. در این میان نقش مسئولین و خصوصا نمایندگان مجلس از طریق مداخله توسط قدرت سیاسی برای تبدیل روستاها به شهر و بازتعریف نحوه مدیریت فضا به دلیل ایجاد شهرستان ها و بخش های جدید در استان، به عنوان موثر ترین مولفه ها در شکل گیری شهرهای نوپدید پس از سال 1370 عمل نموده است.
بازاندیشی در چالش مفهومی بین «برنامه» و «طرح» در گفتم ان توس عه شهری ایران: از آموزش تا عمل(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۳ زمستان ۱۳۹۸ شماره ۴
15 - 32
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: استفاده از مهارت های تخصصی- دانشگاهی در عرصه حرفه، همواره از مهم ترین دغدغه های دولت ها بوده است که علاوه بر ایجاد پیوند بین دو حوزه دانشگاه و حرفه، برای هرکدام از آن ها به نحوی جهت دهی و معنابخشی می کند. این مقوله برای برخی شاخه های تخصصی مثل دانش شهرسازی، که با زندگی و نیازهای فردی- اجتماعی روزمره شهروندان ارتباطی ملموس و همه جانبه دارد، از حساسیت بالاتری برخوردار است. اما اختلالاتی در گفتمان معاصر شهرسازی ایران وجود دارد که ریشه های آن به سال های ابتدایی پیدایش این شاخه از دانش، تقریباً هم زمان با تأسیس سازمان برنامه (1327 شمسی) بازمی گردد. ازجمله تناقضات موجود در این گفتمان که موجب نابسامانی های فراوان در امر توسعه شهری شده است، تناقض و کج فهمی نسبت به دو پارادایم مفهومی- عملیاتی غالب «برنامه» و «طرح» بوده است. هدف: مقاله حاضر با هدف جستجوی ریشه های ناکارآمدیِ پرتناقض بین برنامه و طرح و یافتن راهکارهایی برای برون رفت از این شرایط تدوین شده است. روش: در فرایند پژوهش ضمن طرح پرسش هایی مفهومی در آغاز، با استفاده از روش تحلیل گفتمان و بر اساس شواهد و تجربیات موجود در عرصه شهرسازی کشور، با تمرکز بر طرح های جامع شهری و ضمن بررسی بازتاب آموزش های دانشگاهی در این فرایند، به تحلیل و ارزیابیِ انتقادی آن پرداخته است. یافته ها: یافته های پژوهش در 10 محور مجزا عوامل مؤثر بر فرایند شهرسازی کشور را شناسایی کرده و آن ها را در انطباق با محیط آموزش دانشگاهی این رشته، مورد نقد و بررسی قرار داده است. این محورها در حقیقت به عنوان دریچه هایی برای پاسخ به پرسش های مطرح شده در ابتدای مسیر تحقیق، دسته بندی و ارائه شده اند. نتیجه: عمده انتقادات مطرح شده در حوزه کاستی های گفتمان شهرسازی ایران، ناشی از عدم رعایت سلسله مراتب «برنامه» و «طرح» است. تأکید بر تهیه طرح های جامع برای رفع همه مشکلات شهرها، بر شدت تناقضات موجود افزوده است.
کاربست رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی با تأکید بر روش نظریه ی زمینه ای؛ نمونه موردی: محله آبکوه شهر مشهد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ بهار ۱۴۰۱ شماره ۱
39 - 57
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه پایداری شهرها بر مدار شهروندی و مشارکت شهرها استوار بوده و با تعهد جامعه شهروندی در اجتماعات سکونتی تحقق می یابد. قراردادهای اجتماعات محلی با معرفی از سوی سازمان هبیتات به عنوان فرآیندی مردمی معرفی شده اند که در تمامی برنامه های محلی به حضور مردم تأکید ویژه دارند. این رویکرد چند سالی است که مورد توجه بسیاری از کشورهای درحال توسعه و توسعه یافته به منظور توانمندسازی و بهبود مدیریت محلی قرار گرفته است. هدف: با توجه به نوآوری موضوع در ایران قصد بر آن است؛ تا با انتخاب محله آبکوه در شهر مشهد به عنوان مورد پژوهی به معرفی و امکان سنجی رهیافت قراردادهای اجتماعی در توانمندسازی محلی و با استفاده از روش نظریه ی زمینه ای پرداخته شود. روش: تبیین چارچوب موضوعی این پژوهش به روش کتابخانه ای و امکان سنجی اجرای رویکرد به روش میدانی همراه با مصاحبه و پرسشنامه است. روش پژوهش با توجه به هدف بیرونی کاربردی و ماهیت آن توصیفی – تحلیلی می باشد. نمونه گیری در مصاحبه و پرسشنامه به روش هدفمند و تا رسیدن به حد اشباع انجام شده است. شیوه ی تحلیل یافته ها بر اساس تحلیل محتوای جهت دار است. یافته ها: نتایج تحلیل نشان از 193 کد باز، 12 زیر مقوله، 2 مقوله اصلی و یک هسته اصلی دارد که در تحقق پذیری رویکرد قراردادی در محله آبکوه مشهد نقش کلیدی دارند. نتیجه گیری: بر اساس نتایج، اگرچه اجرا و پیاده سازی رویکرد قرارداد اجتماعات محلی در سطح محلات به ظاهر سهل و ممکن است، اما تحقق این رویکرد در محله آبکوه نیازمند یکپارچگی و همسو نمودن سازمان های دخیل در بافت است. از طرفی فقدان بودجه برای واگذاری اقدامات ساماندهی محله به شهروندان، ضعف یکپارچگی در امر مدیریت، تصمیم گیری و نظارت بر ساماندهی بافت های فرسوده و نیز ضعف فرهنگ مشارکت در مردم و مدیران شهری از مواردی است که پیش از پیاده سازی رویکرد باید در نظر گرفته شود.
واکاوی انتقادی مفهوم تاب آوری شهری از دیدگاه مناسبات قدرت نهادی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۶ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳
39 - 65
حوزه های تخصصی:
بیان مساله: مفهوم تاب آوری یکی از مفاهیم تقریبا جدید در عرصه برنامه ریزی شهری می باشد که از بستر علوم اکولوژیکی وارد این عرصه شده است. غلبه رویکرد توصیفی در تحلیل این موضوع که ناشی از ذات محافظه کارانه و غیرسیاسی مفاهیم با پیش زمینه اکولوژیکی می باشد، مساله اصلی در کاربرد آن در سیستم های مختلط اجتماعی و اکولوژیکی مانند نواحی شهری می باشد. هدف : هدف مقاله ارائه تحلیلی مفهوم تاب آوری شهری از دریچه روابط و مناسبات قدرت نهادی است تا از این طریق بتوان به چالش های مفهومی آن از بعد سیاسی دست یافته و دیدگاه کامل تری از آن را که تناسب بیشتری با خصوصیات نواحی شهری داشته باشد، ارائه کرد. روش: روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی محتوا و بر مبنای داده های ماخذوه از اسناد کتابخانه ای می باشد. یافته ها: اصلی ترین یافته تحقیق، تبیین ابعاد مختلف تحلیل سیاستی تاب آوری شهری و استخراج جهتگیری های سیاسی این مفهوم می باشد. در این راستا ارتباط متقابل بین تاثیر اهداف تاب آوری بر روی سیاست های قدرت نهادی از یک سو و تاثیر جریان سیاست گذاری های عمومی بر اهداف مذکور در نظر گرفته شده و مجموعه ای از معیارها و شاخص های تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نتیجه گیری: انتخاب دیدگاه اجتماعی به عنوان راه حلی در راستای تضعیف چالش های ناشی از تسلط رویکرد وحدت گرایانه موجود در تعاریف تاب آوری است. در این راستا و با انتخاب روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان دیدگاه اجتماعی منتخب مقاله، چارچوب تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نکات برجسته: انتخاب دیدگاه روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان مرجع اصلی سیاست گذاری در نواحی شهری، با هدف جلوگیری از تقلیل گرایی موضوع و غیرسیاسی کردن مفهوم تاب آوری شهری به عنوان نکته اصلی این مقاله محسوب میشود.
معنای حسی نوشتار در فضای شهری (نمونه موردی شهر رشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
23 - 45
حوزه های تخصصی:
بیان مسئله: امروزه نوشتار بخشی جدایی ناپذیر از فضای شهریست که از آن به عنوان یک ضرورت و واقعیت اجتماعی می توان یاد کرد و نقش آن در ایجاد تجربه دیداری بر ناظران آشکار است. نوشتار در فضای شهری دارای دو وجه اصلی است، یکی وجه زبانی و دیگری وجه بصری. وجه زبانی مرتبط با ادراک زبانی مخاطب است، وجه بصری نوشتار به تمهیدهای بصری و شیوه های طراحی وابسته است. بنابراین، وجه دوم با هنرهای تصویری ارتباط دارد. بر این اساس، می توان دو نوع معنا را برای نوشتار فرض کرد، معنای صریح که از طریق مناسبات زبانی در ذهن مخاطب شکل می گیرد و معنای ضمنی و حسی که از طریق عناصر بصری و تصویری اثر بر مخاطب تاثیرگذار است. پرسش اصلی تحقیق حاضر این است که معنای حسی نوشتار در فضای شهری چگونه ظهور می یابد و در ایجاد حس هماهنگی و تضاد در فضای شهری چه نقشی دارد.هدف: تحلیل معنای حسی نوشتار در فضای شهر رشت به عنوان بخشی از گرافیک شهری و عناصر هویت بخش شهر، هدف اصلی این تحقیق است. نقش نوشتار در ایجاد هماهنگی و تضاد و نیز کارکردهای بیانگر و تاثیرگذار مورد توجه قرار گرفته است. در این راستا، در نمونه های موردی، معنای حسی نوشتار به شکل فردی برای هر برند و نیز در قاب شهر تحلیل گردید و عدم سازماندهی نوشتار در فضای شهر بیان شد است.روش:روش تحقیق توصیفی تحلیلی است. روش گردآوری مطالب ترکیبی از مطالعات کتابخانه ای و مشاهدات میدانی است. تجزیه و تحلیل داده ها کیفی است.یافته ها: یافته های تحقیق نشان می دهد، نوشتار در فضای شهری انتقال معنای حسی را به همراه دارد. ظهور معنای حسی مطلوب، نیاز به بستر دارد، بستری که زمینه را برای ایجاد ارتباط مطلوب با مخاطب فراهم کند و آسیبی به زیبایی شهر نزند.نتیجه گیری: در شهر رشت، نوشتار با معانی منحصر به فرد همراه با تمایز بصری شدید، موجب ایجاد تضاد بصری نامطلوب گردیده است. نوشتار در فضای شهری نیازمند صفحه آرایی است که زمینه ایجاد هماهنگی بصری را در فضای شهری ایجاد کند. در شهر رشت به دلیل عدم وجود صفحه آرایی، هماهنگی نوشتار دیده نمی شود.