آرشیو

آرشیو شماره ها:
۲۶

چکیده

بیان مساله: مفهوم تاب آوری یکی از مفاهیم تقریبا جدید در عرصه برنامه ریزی شهری می باشد که از بستر علوم اکولوژیکی وارد این عرصه شده است. غلبه رویکرد توصیفی در تحلیل این موضوع که ناشی از ذات محافظه کارانه و غیرسیاسی مفاهیم با پیش زمینه اکولوژیکی می باشد، مساله اصلی در کاربرد آن در سیستم های مختلط اجتماعی و اکولوژیکی مانند نواحی شهری می باشد. هدف : هدف مقاله ارائه تحلیلی مفهوم تاب آوری شهری از دریچه روابط و مناسبات قدرت نهادی است تا از این طریق بتوان به چالش های مفهومی آن از بعد سیاسی دست یافته و دیدگاه کامل تری از آن را که تناسب بیشتری با خصوصیات نواحی شهری داشته باشد، ارائه کرد. روش: روش پژوهش حاضر به صورت تحلیلی محتوا و بر مبنای داده های ماخذوه از اسناد کتابخانه ای می باشد. یافته ها: اصلی ترین یافته تحقیق، تبیین ابعاد مختلف تحلیل سیاستی تاب آوری شهری و استخراج جهتگیری های سیاسی این مفهوم می باشد. در این راستا ارتباط متقابل بین تاثیر اهداف تاب آوری بر روی سیاست های قدرت نهادی از یک سو و تاثیر جریان سیاست گذاری های عمومی بر اهداف مذکور در نظر گرفته شده و مجموعه ای از معیارها و شاخص های تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نتیجه گیری: انتخاب دیدگاه اجتماعی به عنوان راه حلی در راستای تضعیف چالش های ناشی از تسلط رویکرد وحدت گرایانه موجود در تعاریف تاب آوری است. در این راستا و با انتخاب روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان دیدگاه اجتماعی منتخب مقاله، چارچوب تحلیل سیاستی تاب آوری ارائه شده است. نکات برجسته: انتخاب دیدگاه روابط و مناسبات قدرت نهادی به عنوان مرجع اصلی سیاست گذاری در نواحی شهری، با هدف جلوگیری از تقلیل گرایی موضوع و غیرسیاسی کردن مفهوم تاب آوری شهری به عنوان نکته اصلی این مقاله محسوب میشود.

Critical exploration of urban resilience concept from institutional power relations point of view

Background: Urban resilience is one of the contemporary concepts in the urban planning realm which originates in the ecological science. Applying The ecological definition of resilience and following the descriptive approach, in context of multilayer and complex social-ecological systems like urban areas, can cause domination of depoliticizing inherently political concepts, which stemmed from natural sciences. Objectives: The main purpose of this article is analyzing the concept of urban resilience from institutional power relations point of view. Due to the arising conceptual challenges and criticism around urban resilience application, exploring the political dimension which is almost attached to concepts in social perspectives can be as a solution. Consequently, it can be exposed to multilayered character of urban areas in a more compatible trajectory. Method: To achieve the purpose, content analyze has been chosen as the fundamental method, based on theoretical literature review for extracting essential and original data. Result: The main result of this article is exploring different dimensions of urban resilience policy analysis in order to induce the political orientation for it. Concerning this, the interdependence between resilience goals in one hand and policies made by institutional power in the other hand have been considered. Accordingly the analysis of existing institutional power policies on the urban resilience practice is intended.. Conclusion: The choice of social perspective would be as a reliable path to weaken the challenges arising from unificationism approach in the definition of social-ecological resilience. In this regard, by proposing the institutional power relations as the social perspective in this article, three layers, which unfold main policy orientation, can be defined as: institutional and organizational capacity, development model in urban plans and legal rules and codes. It can be translated as a basic framework for policy analysis. Highlights: Focusing on the institutional power relations as the main policy – maker in urban areas in order to prevent the reductionism and depoliticizing the concept of urban resilience is the main point of this article.

تبلیغات