فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۲۸٬۹۵۸ مورد.
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
115 - 124
حوزههای تخصصی:
تحولات تاریخی خوشنویسی اسلامی را می توان با شناخت گفتمان های مختلف حاکم بر آن در ادوار مختلف بازخوانی کرد. هدف این پژوهش نیز بازشناخت یکی از گفتمان های تاریخ خوشنویسی، یعنی گفتمان صوفیانه و تحلیل ساز و کارهای زمینه ای و رویه های تحمیل انگاره های عرفانی توسط این گفتمان بر رساله های خوشنویسی است. گفتمانی که به مرور بر اثر قدرت یافتن و دامنه نفوذ تصوف، در حدود سده های هشتم تا یازدهم هجری غالب گشت و آثار انگاره های عرفانی تحمیلی آن را در اقسام جریانات فکری و مشاغل و هنرهای این دوره می توان مشاهده کرد. این گفتمان همچنین سبب به وجود آمدن ویژگی های مشترک در متون و رساله های مربوط به هنر خوشنویسی گشت. بنابراین در این پژوهش با اتخاذ رویکرد تاریخی- تفسیری و بهره گیری از روش تحلیل گفتمان، به تعیین مفصل بندی ها و بازشناخت ویژگی های صوفیانه در رساله های خوشنویسی سده های هشتم تا یازدهم هجری پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که تلقی عرفانی از هنر خوشنویسی، در مقام ویژگی گفتمانی و تاریخمند خاص این دوره بوده و نه تنها خصیصه ذاتی و همیشگی خوشنویسی اسلامی نبوده، بلکه در کشمکش و تقابل آشکار با سایر گفتمان های تاریخ ساز هنر اسلامی همچون گفتمان علمی- هندسی در سده های پیشین قرار می گیرد.
نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیت دانشجویان معماری: (نمونه پژوهی: دانشکده ی معماری دانشگاه محقق اردبیلی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
هدف پژوهش حاضر تعیین نقش خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی در پیش بینی خلاقیتِ دانشجویان معماری در طراحی فضاهای درمانی است. پژوهش حاضر از نوع همبستگی بوده و جامعه ی آماری آن را تمامی دانشجویان ترم هفت معماری دانشگاه محقق اردبیلی در نیمسال اول سال تحصیلی 1397-1396 تشکیل داده اند که از بین آن ها با استفاده از روش نمونه گیری دردسترس، 30 دانشجو انتخاب شدند. برای اندازه گیری خودکارآمدی تحصیلی، انگیزش تحصیلی و خلاقیت به ترتیب از خرده مقیاس های خودکارآمدی و انگیزش تحصیلی برگرفته از پرسشنامه عملکرد تحصیلی درتاج (1383) و مقیاس خلاقیت برگرفته از پرسشنامه خلاقیت چارلز شیفر استفاده شد. ارتباط میان سه ریز معیار انگیزش، خودکارآمدی و خلاقیت با استفاده از آزمون همبستگی پیرسون سنجیده شد. این ضریب میان انگیزش تحصیلی و خلاقیت دانشجویان برابر 433/0 بوده که بیانگر ارتباط مستقیم میان این دو گویه به صورت متوسط می باشد. سطح معنی داری این مقایسه، ارتباط معنی دار را میان این دو متغیر بیان می دارد (014/0= P). همچنین نتایج آزمون رگرسیون چندگانه نشان داد از بین دو زیر مقیاس خودکارآمدی و انگیزش، تنها انگیزش است که به صورت معنی داری خلاقیت دانشجویان معماری را پیش بینی می کند. با یک واحد افزایش در میزان انگیزش، 45/0 واحد افزایش در میزان خلاقیت اتفاق خواهد افتاد.
کاربست «الگوریتم های تکاملی» و روش «د ستور زبان شکل» د ر فرایند طراحی مبتنی بر ساختارهای سنتی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم اردیبهشت ۱۴۰۰ شماره ۹۵
19 - 36
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: کاربست روش های شکل-محور د ر سیستم طراحی مولد ، اگرچه د ر جهت توصیف و تحلیل یک سبک یا معماری منطقه ای و یا اثری خاص د ر مطالعات متعد د ی مورد بررسی قرارگرفته اند ، پیچید گی و تعد د قواعد ساختاری و عد م انعطاف پذیری این روش ها د ر ارزیابی و بهینه یابی نمونه های جد ید تولید شد ه تا حد ود ی از مطلوبیت کاربرد آن ها کاسته است. با این وجود ، توانایی تولید فرم های جد ید بر مبنای قوانین اشکال، علاوه بر تحلیل و استخراج قواعد شکلی یک ساختار سنتی، لزوم بررسی بیشتر روش های شکل-محور را مشخص می کند . هد ف پژوهش: این پژوهش د ر راستای پاسخگویی به این کاستی، رویکرد ترکیبی تکاملی مولد را پیشنهاد می کند . کاربست روش های تکاملی مولد می تواند نگرش جد ید ی د ر فرایند تحلیل ساختارهای سنتی و طراحی جد ید مبتنی بر این ساختارها ارائه د هد .روش پژوهش: روش پژوهش بر مبنای مطالعات کتابخانه ای و به صورت تحلیلی-توصیفی جهت بررسی اد بیات موضوعی مرتبط بود ه و همچنین با د رنظرگرفتن نمونه های مورد ی از میان خانه های سنتی کاشان، از ترکیب روش شیپ گرامر (د ستورزبان شکل) جهت تحلیل ویژگی های ترکیب بند ی و روابط فیزیکی-فضایی د ر خانه های سنتی، و ابزار الگوریتم ژنتیک جهت بهینه یابی ساختارهای جد ید تولید شد ه، استفاد ه می کند .نتیجه گیری: نتیجه تحقیق نشان د هند ه کارایی روش های تکاملی مولد د ر بهبود و تسریع فرایند تحلیل ویژگی های ساختارهای سنتی و همچنین تولید طرح های متنوع جد ید ی است که می توانند جوهره فضایی ساختارهای سنتی را حفظ کنند .
قیاس تطبیقی خوانش ساکنین از شهر (منظر شهری) با طرح های توسعه شهری بررسی انتقال منظر شهر سنتی به شهر معاصر شیراز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم خرداد ۱۴۰۰ شماره ۹۶
45 - 58
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: از دوره رضاشاه پهلوی تا کنون، توسعه و اقدام در شهر در پی «تعامل شهر با قوانین» و از طریق «وضع قوانین متمرکز» و تدوین ضوابط و مقررات یکپارچه، در قالب طرح های توسعه و طرح های جامع و تفصیلی، صورت گرفته است. بر این اساس، توسعه فضاهای شهری و مداخله در آن ها برمبنای ادراک ساکنین بیش از آنکه به عنوان امری کیفی صورت پذیرد، تابعی از اصول ریاضی و معطوف به معیارهای کمّی بوده و آنچه مربوط به کیفیت منظر شهری است، در قالب طرح های موضعی و موضوعی، ضمیمه طرح جامع و طرح تفصیلی می شود.هدف پژوهش: این تحقیق در پی آن است که کاستی موجود در طرح ها و برنامه های توسعه را، که منجر به فروکاهی کیفی منظر شهر در دوران انتقال از شهر سنتی به شهر معاصر شده است، با توجه به مدل مفهومی منظر شهری، با قیاس تطبیقی برنامه های توسعه و خوانش ساکنین از شهر، بررسی کند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحقیق کیفی و با تکیه بر پارادایم پدیدارشناسی در چهار گام صورت گرفته است. در گام اول سازمان فضایی شیراز و چرخش های صورت گرفته در شهر در دوره های مختلف، با تکیه بر اسناد دست اول و دوم، به شیوه تفسیری-تاریخی بررسی شده است؛ در گام دوم طرح ها و برنامه های توسعه در دوره های تاریخی مورد بررسی قرار گرفته اند؛ در گام سوم قیاس تطبیقی بین خوانش ساکنین از شهر، مبتنی بر مدل مفهومی منظر شهری، و شیوه نگرش به منظر شهر در برنامه های توسعه انجام شده است؛ و در گام چهارم منظر شهرهای معاصر و معضلات پیش رو به روش تحقیق علّی (پس رویدادی) بررسی شده و علت ها و عوامل بروز آشوب در منظر شهرها مورد مطالعه قرار گرفته است؛ گام چهارم تحقیق با بررسی وضعیت دوره گذار منظر شهر شیراز و تأثیر دیدگاه حاکم بر شکل گیری آن صورت پذیرفته است.نتیجه گیری: علی رغم تأثیرات دستگاه حکومتی در توسعه شهر تا اواخر قاجار، اقدامات و توسعه های مردم و حاکمیت در فضاهای انضمامی صورت می گرفت که اقداماتی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین بود. انتقال از منظر شهر سنتی به شهر معاصر در شیراز از دوران رضاشاه روی می دهد که تمایل به نظم حداکثری و استانداردسازی علی رغم ارتقای مؤلفه های کمّی شهر، منجر به تبدیل فضاهای انضمامی سه بعدی مبتنی بر تجربه-ادراک ساکنین به فضاهای انتزاعی دوبعدی و آزمایشگاهی شد. در خوانش وضع موجود، شناخت ابژه ها (اشیا) در شهر، برمبنای علوم طبیعی و عدم اهتمام به تأویل ها که فهم ساکنین از شهر را شکل می دهند، منجر به تقلیل گرایی در شناخت شهر و در نتیجه اقدامات شهری شده و به نظر می رسد علت العلل بروز بحران در ادراک ساکنین از شهر است.
نسبت عمل زیبایی اکولوژیکی و طراحی حساس به آب در منظر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
منظر دوره ۱۳ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۵۵
42 - 53
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر مفهوم طراحی شهری حساس به آب به عنوان رویکردی مؤثر در رفع مشکلات ناشی از روش های متداول مدیریت آب های سطحی در استرالیا مورد توجه قرار گرفته است و به بازیابی چرخه طبیعی آب در توسعه شهری کمک می کند. به کارگیری تکنیک های تبیین شده در این رویکرد جهت مدیریت و برنامه ریزی بهینه، از سویی موجب بهبود کیفیت و کاهش حجم روان آب شده و از سوی دیگر فضای سبز را افزایش داده و فرایندهای طبیعی را با منظر شهر تلفیق می کند. از آنجا که رویکرد طراحی حساس به آب غالباً بر حوزه های فنی و تکنیک-محورِ مداخلات محیطی متمرکز است، به نظر می رسد به تنهایی نمی تواند یک راه حل جامع نگر برای مداخلات محیطی باشد. بنابراین این فرضیه مطرح می شود که طراحی حساس به آب با به کارگرفتن اصول طراحی زیبایی اکولوژی، می تواند منجر به مدلی منظرین جهت مداخله محیطی شود. این مقاله با استفاده از مرور ادبیات تحقیق، خلأهای موجود در این رویکرد فنی را شناسایی کرده و با استدلال منطقی و با توجه به جایگاه رویکرد حساس به آب در توسعه و ضرورت زیبایی اکولوژی برای ایجاد منظر پایدار، به تحلیل و انطباق مؤلفه های به دست آمده از ادبیات پژوهش می پردازد. از آنجا که تکنیک های حساس به آب برای سازگاری با شرایط متغیر محیط از فرایندهای طبیعی الگو می گیرند، بنابراین از زیبایی طبیعت برخوردار بوده (لازم به ذکر است که زیبایی طبیعت اثبات شده است) ولی چگونگی ارتباط آن با فرهنگ تعریف نشده است. زیبایی اکولوژی به عنوان عنصر ارتباط دهنده اکولوژی و فرهنگ در طراحی منظر می تواند مسیر رسیدن به طراحی منظر را با اقدامات و راهکارهای طراحی شهری حساس به آب مشخص کرده و بُعد ذهنی و انسانی منظر را ارتقا بخشد.
بازآفرینی بافت تاریخی با رویکرد مکان سازی گردشگری؛ نمونه مطالعاتی: بخش مرکزی شهر ارومیه
حوزههای تخصصی:
بررسی نقشمایه های منسوجات نفیس مخمل در عصر صفوی
حوزههای تخصصی:
از اوایل قرن 10 پیش از میلاد تا قرن 15 میلادی فن نساجی در حکومت صفویه به منتها درجه کمال رسید. حمایت شاهان صفوی (شاه اسماعیل، شاه طهماسب، شاه عباس) از هنر بافندگی، توانمندی و رونق تجاری ایران در اروپا، مهارت و بلندنظری استادان و مواد مناسبی که در کارگاه های بافندگی به کار می رفت از عناصر تأثیرگذار در تولید بافته های فاخر و نفیس بود و دولت صفوی و هنرمندان ایرانی را برای همیشه در جهان سربلند و پرآوازه کرد. انواع مخمل، زری و دیباج از نفیس ترین و مهم ترین تولیدات کارگاه های دوره صفوی بود. بافت منسوجات نفیس در عصر صفوی با رهبری استادان نقاش و بافنده در چهار سبکِ تبریز، یزد، اصفهان و کاشان دسته بندی می شود. منسوجات نفیس مخمل نیز در تمامی سبک ها با طرح و نقوش رایج صفوی بافته شده است. در این تحقیق به طور اختصاصی تاریخچه مخمل و انواع مخمل های دوره صفویه، استفاده از نمادها و نقشمایه های انسانی، گیاهی و حیوانی در پارچه های مخمل و رنگ های به کار رفته در این منسوجات نفیس از زوایای گوناگون بررسی شده است. تعداد نمونه بررسی شده 21 قطعه پارچه مخمل صفوی بوده است که طرح و نقش، رنگ، سبک و مشخصات این منسوجات بیان شده است. با توجه به تحقیقات و مستندات تاریخی، نقش پردازی های منسوجات نفیس مخمل متأثر از عوامل بسیاری همانند توانمندی و مهارت استادان، وقایع سیاسی و فرهنگی، مسائل مذهبی، روابط اروپاییان و سلیقه شاهان بوده است که منتج به تولید آثار فاخر مخمل با سبک های هنری و خاص شده است. بی توجهی به هنرمندان نساج، نقاش، و استادان و هنر های وابسته و نبود حمایت مالی از آن ها، و مسائل سیاسی و اقتصادی سبب افول و انحطاط کارگاه های نساجی شد که در این پژوهش به آن پرداخته شده است. این پژوهش با روش مروری و استناد به منابع کتابخانه ای و مصاحبه انجام شده است. بخش کوچکی از این پژوهش به صورت میدانی و مصاحبه با استادان مخمل باف در سازمان میراث فرهنگی کاشان و تهران انجام شده است.
عوامل ساده نویسی در متون مصور دوران قاجار با تأکید بر آثار طالبوف تبریزی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴۴
342 - 360
حوزههای تخصصی:
عصر قاجار به لحاظ چاپ و نشر آثار مصور و تجلی تصویر در معماری، نقاشی، موسیقی، نگارگری، تذهیب و غیره، عصر ویژه ای است. ادبیات نیز محمل مناسبی برای این موضوع است؛ اما وقتی زبان، موضوع بحث سبک شناسانه باشد، بهره بردن شاعر و نویسنده از صور خیال و صنایعی مانند استعاره، تشبیه و مجاز، نوعی نگارگری در کلام است و طالبوف از این منظر، نویسنده تصویرگری محسوب می شود. طالبوف تبریزی از نویسندگان و روشنفکران ایرانی مهاجر به قفقاز است که با نگارش آثار ادبی و سیاسی خود، سهم زیادی در روشنگری و گسترش اندیشه های نوین ادبی و سیاسی در بین ایرانیان دارد. او در آثارش ضمن بحث درباره مسائل علمی جدید و سیاست و آزادی و قانون، لزوم ساده نویسی و رهایی از عبارت پردازی ها و تکلفات پیشین را در نثر گوشزد می کند. پژوهش حاضر به روش توصیفی و تحلیلی و با تکیه بر داده های منابع کتابخانه ای انجام شده است. بررسی ها نشان داد که در سطح زبانی، ترجمه لفظ به لفظ اصطلاحات و عبارات ترکی به فارسی، استفاده از کلمات خارجی با تلفظ روسی یا ترکی، مطابقت صفت با موصوف به سیاق زبان عربی، کاربرد ضمیر «او» برای غیر انسان و استفاده از «به» در معنی «برای» بسامد زیادی در آثار طالبوف دارند. در سطح ادبی نیز اقتباس و استشهاد به آیات و اشعار و بهره گیری از ضرب المثل برای تبیین موضوع، ویژگی اصلی آثار وی هستند. اهداف پژوهش بررسی ویژگی های سبکی آثار طالبوف در دو سطح زبانی و ادبی است. بررسی عوامل ساده نویسی در متون مصور دوره قاجار. سؤالات پژوهش آثار ادبی طالبوف تبریزی دارای چه ویژگی های زبانی و ادبی است؟ چه عواملی در ساده نویسی متون مصور دوره قاجار نقش داشته است؟
پژوهشی در ضرورت طراحی بهینه فضاهای باز و محیط سبز کالبد آموزشی در راستای بهبود ادراک دانش آموزان و ارتقاء کیفیت محیط آموزشی (مطالعه موردی: دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
127 - 139
حوزههای تخصصی:
در طراحی معماری و کالبدی بسیاری از مدارس و فضاهای آموزشی کشور، کمتر به جنبه های روانشناختی دانش آموزان توجه ویژه شده است حال آنکه این فضاها بیشترین سطح ارتباط را با کودکان و نوجوانان به تعامل می گذارند. برطبق دیدگاه صاحبنظران، محیط آموزشی مدرسه باید به گونه ای که یادگیری در آن آسان و خوشایند باشد، طراحی گردد. نیاز روزافزون گسترش فضاهای آموزشی همگام با افزایش جمعیت دانش آموزی و عدم کفایت برخی فضاهای موجود، یکی از مشکلات اساسی جامعه امروزی مدارس کشور است. در این میان فضای سبز این محیط ها بسیار مورد توجه باید قرار گیرند. در این تحقیق هدف بررسی و ارزیابی ضرورت وجود طراحی مطلوب فضاهای باز آموزشی در کلیه مقاطع تحصیلی است چراکه ایجاد رغبت و حس علاقه مندی به محیط آموزشی و تعامل آن با فضاهای سبز و فضای باز حیاط، از عوامل مؤثر در برداشت دانش آموزان از محیط مدرسه و همچنین پیشرفت تحصیلی آنها می باشد. روش تحقیق استفاده شده در این پژوهش کیفی از نوع توصیفی (پس رویدادی علی – مقایسه ای) می باشد. جامعه آماری مشتمل بر دبیرستان های دخترانه شهر اصفهان (اعم از مطلوب یا نامطلوب) بوده اند. به منظور اجرای طرح پژوهشی، از میان نواحی پنجگانه آموزش و پرورش شهر اصفهان، چهار ناحیه به تصادف انتخاب گردید. نتیجه این که بین میانگین نمرات نحوه طراحی فضاهای باز حیاط و محیط سبز مدرسه از دیدگاه دانش آموزان دو گروه مدارس مطلوب و نامطلوب تفاوت معناداری موجود است. بدین صورت که دانش آموزان مدارس مطلوب به لحاظ استفاده از فضاهای باز متناسب با ویژگی های روانشناختی دانش آموزان، نگرش مثبتی به مدرسه و محیط آموزشی داشتند.
بررسی تاثیر عوامل کالبدی و فعالیتی در ایجاد کیفیات حسی در پیاده راه های شهری(مطالعه موردی: پیاده راه طاق بستان کرمانشاه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری و شهرسازی ایران دوره ۱۲ بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲۱
191 - 205
حوزههای تخصصی:
پیاده مداری یکی از قابلیت های شهرها و فضاهای شهری سنتی و مدرن بوده که علاوه بر ابعاد اجتماعی و ایجاد کیفیات حسی در فضاهای شهری، موجب کاهش اثرات سو زیست محیطی ناشی از زندگی ماشینی می گردند. هر چند این قابلیت پس از نفوذ و سلطه زندگی ماشینی در شهرها به دست فراموشی سپرده شد، اما در چند دهه اخیر به دلیل بروز مشکلات زیست محیطی و اجتماعی در فضاهای شهری این موضوع مجدداً به یکی از رویکردهای اصلی برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. این پژوهش به بررسی تاثیر برخی عوامل کالبدی و فعالیتی یک فضای شهری در توسعه و ارتقای سطح کیفیات حسی برای استفاده کنندگان از یک فضای پیاده مدار شهری می پردازد. به همین منظور در ابتدا با استفاده از شیوه های تحلیلی و توصیفی و با ارائه یک مدل مفهومی، برگرفته از ادبیات نظری تحقیق، چهارچوب کلی عوامل کالبدی و فعالیتی و آثار آن ها بر ایجاد کیفیت حسی محیط تبیین شده است. سپس به منظور سنجش معیارهای استخراج شده و با استفاده از روش تحقیق پیمایشی، اقدام به طراحی پرسشنامه بر اساس طیف لیکرت برای هر یک از معیارها گردیده است. تعداد پرسشنامه ها نیز بر اساس حجم نمونه گیری با روش جدول مورگان و بر اساس مشاهدات تعداد استفاده کنندگان از فضا در یک ساعت از روز در یک مقطع خاص از فضا، تعداد کل 220 عدد در نظر گرفته شد. سپس با روش تحلیل آمار استنباطی، به تحلیل داده ها و امتیازات نمونه ها پرداخته شد. بر اساس تحلیل نتایج حاصل از تحلیل پرسشنامه ها در نرم افزار SPSS، معیارهای فعالیتی محیط با ضریب همبستگی 0/81 و معیارهای امکانات و تسهیلات محیطی با ضریب همبستگی 0/78، بیشترین تاثیر را در توسعه و ارتقای کیفیات حسی محیط را داشته اند.
تحلیل نشانه شناسی تایپوگرافی متحرک در یادگیری دیداری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
«تایپوگرافی متحرک» یا «فن بیان با متن متحرک» یکی از شاخه های ارتباط تصویری است که با ادغام کردن متن و حرکت، ویژگی های شخصیتی و احساسی و معنایی متن را انتقال می دهد و در نهایت توجه بیننده را با هدفی خاص دست کاری می کند. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به الگویی ساختارمند، با رویکرد نشانه شناسانه به تایپوگرافی متحرک در نظام یادگیری دیداری می پردازد و به روش توصیفی - تحلیلی، داده ها را با استفاده از اسناد و منابع کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری و تحلیل می کند. این مقاله با دسته بندی خصوصیات تایپوگرافی حرکتی در قالب های گوناگون و نیز با بررسی راهکارهای ایجاد محتوای متحرک در یادگیری دیداری2، به پرسش: «تایپوگرافی متحرک با چه کیفیاتی حافظه بصری را در یادگیری دیداری ارتقاء می دهد؟» می پردازد. در راستای پاسخ به این پرسش، با مطالعه پیشینه های پژوهشی در ارتباط با «حرکت و بیان و معناپردازی مبتنی بر ادراک و تفکر بصری» که در مقالات و کتاب های نویسندگان ایرانی و خارجی نگاشته شده است، به این نتیجه خواهد رسید که تایپوگرافی متحرک با حضور پتانسیل های زمانی، فضایی، حرکتی و نیز نشانه های بیانی مبتنی بر مدل های ذهنی معنادار در ایجاد محتوای یادگیری متحرک، می تواند در درک بهتر و ارتباط با موضوع مؤثر باشد.
بررسی تطبیقی چگونگی استقرار جایگاه بانوان در فضاهای عبادی ادیان ابراهیمی در دوره ی صفوی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
عوامل متعدد از قبیل باورهای مذهبی، فرهنگی و اجتماعی، هنجارها، ارزشهای اجتماعی و آزادیهای جنسیّتی در بستر خانواده و جامعه بر هویّت اجتماعی و فرهنگی زن و مرد و به دنبال آن رابطه بین جنسیّت و معماری اثرگذار است. تحقیق حاضر با هدف بررسی میزان اهمیّت مؤلفهی باورهای فرهنگی، اعتقادی و مذهبی بر ساختار رابطه جنسیّت و فضا، به دنبال پاسخ به این پرسش است که ویژگیهای فضای معماری در اماکن مذهبی ادیان مختلف در دوره صفوی چگونه از هویت جنسیّتی، اعتقادات دینی و فرهنگی مربوط به زنان و مردان تأثیر پذیرفته است؟ به همین منظور، با گزینش سه نمونه موردی از مسجد، کلیسا و کنیسه در بافت تاریخی شهر اصفهان، تأثیر نقش مؤلفهی مذهب بر رابطهی جنسیّت و معماری و تاثیر آن بر ساختار شکلی این فضاها بررسی میشود. در این تحقیق ابتدا با استفاده از روش تحقیق تفسیری تاریخی و سپس توصیفی تحلیلی به شناخت موضوع حضور در عبادتگاههای ادیان مختلف پرداخته، پس از آن با تحلیل عناصر فضایی آنها، روابط عملکردی در هر یک بررسی شده و به کمک روش تحقیق تطبیقی، عناصر کالبدی و فضایی شامل ورودی، محل عبادت و جایگاه نشستن بانوان در هر یک از اماکن مذهبی(مسجد، کلیسا و کنیسه) با یکدیگر مقایسه شده و نشان داده شد که در کنیسههای یهودیان اصفهان گسترش قلمروهای جنسیتی، تفکیکپذیری فضاها و وجود فضای تک جنسیّتی، بسیار پررنگتر بوده و مرزهای جنسیّتی در مساجد کمرنگتر از کنیسهها میباشد. اعتقادات دینی، حریمهای فیزیکی و جنسیّتی در کلیساها را بیشتر کاهش داده است. نتیجه تحقیق نشان میدهد که باورهای فرهنگی و مذهبی بر رابطه جنسیّت و فضا تاثیرگذار بوده و تفاوت ساختارهای جنسیّتی در مذاهب گوناگون، تغییرات نمایانی در شکلگیری کالبد عبادتگاهها ایجاد میکند.
مطالعه تطبیقی سنت گرایی و تاریخی گری در تبیین معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر به مطالعه تطبیقی دو شیوه فلسفی-حکمی سنتگرایی و تاریخی گری در باب معماری مسجد با تمرکز بر آراء تیتوس بورکهارت و الگ گرابار میپردازد. با مفروض دانستن اینکه اختلاف بنیادهای نظری سبب می شود یک امر واحد علی-رغم داشتن مبنای خاصِ یکسان در شکلگیری، به شیوه های متفاوت تعریف و تبیین شود، باوجود تفاوت مبانی فکری دو رویکرد سنت گرایی و تاریخی گری، بورکهارت و گرابار هر دو به نقش مبانی حکمت اسلامی در شکل گیری هنر و معماری منسوب به آن توجه ویژهای دارند. حال که شکل گیری هنر و معماریاسلامی در کامل ترین نمونه آن یعنی مسجد مدّنظر است، سئوال پژوهش این است که ایشان اصول معماری مسجد را از منظر خاص خود چگونه تعریف کرده و حکمت اسلامی را منشأ کدام عناصر در شکل گیری آن دانسته اند؟ یافته ها نشان میدهند با اینکه هر دو، آثار سنن پیشین را مبنای شکلگیری مسجد بیان می کنند؛ بورکهارت توسعه معماری مسجد را براساس جوهره و تعالیم اسلام و تمام عناصر آن را واجد ماهیت معنوی و نمادین و تجلی عینی اسلام میداند؛ در حالی که گرابار نیازهای عملکردی را عامل توسعه اجزای شناختی مسجد میداند و با ردّ تأکید انحصاری بر نقش اسلام، اظهار می دارد که برخی عناصر عاریتی آن، بعدها تحت تأثیر مبانی اعتقادی اسلام، ماهیتی نمادین و هویتی یافته اند. شیوه تحقیق توصیفی - تحلیلی با رویکرد مطالعه تطبیقی است.
بررسی مطلوبیت کارکرد فضاهای نیمه باز خصوصی از نظر ساکنین (نمونه موردی: آپارتمان های مسکونی شهر سبزوار)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال هشتم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۱۳
195 - 216
حوزههای تخصصی:
در سال های اخیر، افزایش جمعیت شهرنشین، سیر صعودی قیمت مسکن و تبدیل آن به کالایی اقتصادی و نیز تغییر الگوی ساخت از سنتی به مدرن موجب تقلیل کیفیت و مساحت فضاهای نیمه باز نسبت به گذشته شده است. این امر که باعث به خطر افتادن امنیت روانی، سلامت و کیفیت زندگی شهروندان می شود، در شهرستان سبزوار نیز مشاهده می شود. بنابراین به دلیل اهمیت ریشه یابی مشکلات و شناخت وضع موجود فضا های نیمه باز، هدف این پژوهش بررسی مطلوبیت کارکرد این فضا ها بوده و در پی پاسخ به این سوال است که کارکرد بالکن به عنوان فضای نیمه باز، تحت تاثی ر چه عواملی اس ت؟ و میزان مطلوبیت و اهمیت هر یک از این عوامل چقدر است؟ با توجه به پیشینه نظری، چهار مولفه کالبدی، اجتماعی، عملکردی، ادراکی و معیار های هر کدام برای بررسی رابطه انسان و فضای نیمه باز استخراج گردید و برای بررسی آن ها، بالکن به عنوان فضای نیمه باز خصوصی مورد بررسی قرار گرفت. روش این تحقیق کیفی و رویه های آن مطالعه اسنادی، مشاهده میدانی و تکمیل پرسشنامه است. برای مطالعه موردی، ۵۰ پرسشنامه به صورت هدفمند بین ساکنین آپارتمان های مسکونی بالکن دار شهر سبزوار توزیع شد و با تحلیل داده ها (با استفاده از نرم افزار SPSS.26) این نتیجه به دست آمد که بالکن ها بیشتر برای خشک کردن لباس و پرورش و نگهداری گیاه مورد استفاده قرار می گیرند. مولفه کالبدی، ادراکی، عملکردی و اجتماعی به ترتیب دارای بیشترین تا کمترین میزان مطلوبیت هستند که در این میان مولفه عملکردی دارای بیشترین و مولفه اجتماعی دارای کمترین اهمیت از نظر ساکنین است. معیار ایمنی و امنیت از مطلوبیت بیشتر و امکان تعامل با افراد خانواده و افراد در فضای عمومی از مطلوبیت کمتری در بین معیار ها برخوردارند. اختلاف میزان مطلوبیت و اهمیت هر معیار از نظر ساکنین که بیشترین آن در معیارهای تعامل با افراد خانواده و انعطاف پذیری مشاهده شد، بیان کننده عدم پاسخگویی مناسب این فضا به نیاز های مذکور و لزوم توجه طراحان به کاستی های موجود و رفع آنها است.
تبیین اصول حاکم بر معماری خانه با تأکید بر مبانی دینی و اعتقادی نمونه موردی (خانه های زرتشتیان شهر یزد)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معماری اقلیم گرم و خشک سال نهم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱۴
159 - 180
حوزههای تخصصی:
مسکن یکی از مهمترین عوامل زندگی بشری که بیش از نیمی از زندگی انسان در آن می گذرد همواره مفهوم اصلی خود یعنی فراهم کردن شرایط ارامش و اسایش برای افراد خانواده را به خوبی فراهم نموده است آنچه معماری خانه های جوامع دینی و مذهبی را از سایر معماری منازل مسکونی جهان جدا میکند احترام به انسان و فضا در تعریف مفهومی خاص از خانه برای بیان مفوم سکونت می باشد مفاهیمی که برگرفته از مبانی آیینی و دینی ساکنین استفاده کننده از این خانه ها می باشد. از نظر محققین، سبک و شیوه زندگی تأثیر زیادی بر معرفی الگوهای رفتاری، گرایشهای ذهنی و شیوۀ زندگی افراد یک جامعه دارد. به عبارتی، مفهوم سبک زندگی به طور ویژه معرف کیفیت زندگی افراد یک جامعه است و بر معماری نیز تأثیر میگذارد. در رابطه با معماری خانه های مسکونی زرتشتیان ایران و ارتباط آن با سبک زندگی مطالعات چندانی انجام نشده است. با توجه به همین موضوع پژوهش حاضر در پی تبیین اصول حاکم بر معماری خانه های زرتشتیان شهر یزد می باشد، که بدین منظور با بررسی در منابع دینی و آیینی زرتشتیان و مفاهیم مرتبط با سبک زندگی و معماری خانه و بررسی در نمونه های موردی انتخابی از خانه های زرتشتیان با توجه به اصول مستخرج از مفاهیم دینی و آیینی آنها 5 اصل کلی در ارتباط با شیوه زندگی در خانه های زرتشتی بدست آمد که عبارتند از: 1-اصل عبادت در خانه 2- اصل طهارت درخانه 3- اصل ارتزاق در خانه 4- اصل زندگی جمعی و روابط اجتماعی در خانه 5- اصل نور و روشنایی درخانه
مقایسه ویژگی های بصری در اپلیکیشن های ایرانی و غیرایرانی بر اساس ادراک بصری کودکان ۶ و ۷ سال(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پیکره دوره دهم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۲۶
16 - 31
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: تکنولوژی در زمینه های مختلف به ویژه آموزش در زندگی انسان بسیار اهمیت دارد. در چند سال اخیر، به علت رشد تکنولوژی و قابلیت های موجود در رسانه های دیجیتال، فضای مجازی به رسانه ای پرکاربرد در بین کودکان تبدیل شده است؛ توجه طراحان این حوزه به انتخاب عناصر بصری متناسب با ویژگی های جسمی و ادراکی کودکان و ایجاد تفکیک در طراحی کودکان و بزرگسالان، موجب می شود که فشار بصری ناشی از طراحی نامناسب برای کودکان کاهش یابد و میزان دریافت و درک کودکان و همچنین سطح تعامل ایشان با رسانه جدید تقویت شود. پرسش اصلی این پژوهش آن است که، ویژگی های بصری متناسب با ادراک بصری در طراحی اپلیکیشن های آموزشی برای کودکان ۶ و ۷ سال کدامند؟ هدف: شناخت عناصر بصری متناسب با ادراک کودکان در طراحی اپلیکیشن های آموزشی برای کودکان ۶ و ۷ سال هدف این پژوهش است. روش پژوهش: روش غالب در روند این پژوهش، ترکیبی-تحلیلی است. عناصر بصری متناسب با ادراک کودکان ۶ و ۷ سال با جست وجوی آنلاین و مطالعات کتابخانه ای استخراج شده است. این عناصر به عنوان شاخص های اصلی در ۸۰ اپلیکیشن ایرانی و غیرایرانی جست وجو و استخراج شد. عناصر متناسب با ادراک بصری کودکان با توجه به کاربردشان در اپلیکیشن های مورد مطالعه معرفی شده است. یافته ها: با بررسی های انجام شده می توان گفت عناصر بصری به کار گرفته شده در اپلیکیشن های مورد بررسی متناسب با ادراک بصری کودکان هستند. کیفیات بصری در راستای ایجاد آرامش و آمادگی ذهنی برای درک مفاهیم آموزشی به کار گرفته شده اند. در ترکیب بندی ها از ایجاد تنش بصری جلوگیری شده که با شاخص های ادراکی کودکان منطبق است.
بررسی تطبیقی کاربرد رنگ در خمسه تهماسبی و هفت اورنگ ابراهیم میرزا بر اساس نظریه رنگ ایتن (مطالعه موردی دو نگاره)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
41 - 55
حوزههای تخصصی:
ادبیات و نگارگری ایران، به ویژه در دوره صفویه، پیوندی عمیق دارند که حاصل آن خلق نسخه های باشکوه مصوری چون خمسه تهماسبی و هفت اورنگ ابراهیم میرزا است. این دو نسخه ارزشمند به فاصله زمانی اندک، در سال های 950-946 ه.ق و 973- 963 ه.ق توسط نگارگران مکتب دوم تبریز و مکتب مشهد به تصویر درآمده اند؛ بنابراین بررسی تطبیقی نگاره های آنها می تواند اطلاعات ارزشمندی را از هر دو مکتب به دست دهد. بدین منظور دو نگاره «آمدن مجنون به خیمه لیلی» از خمسه تهماسبی و «آمدن مجنون به نزدیک کاروان لیلی» از هفت اورنگ ابراهیم میرزا، به دلیل تقارب موضوعی، انتخاب و کاربرد رنگ در آن ها بر اساس نظریه رنگ ایتن بررسی شد. بر اساس این نظریه، زیبایی شناسی رنگ را می توان از سه جنبه بصری، احساسی و نمادین بررسی کرد؛ بنابراین پرسش اصلی این است که کاربرد رنگ در دو نگاره «آمدن مجنون به خیمه لیلی» و «آمدن مجنون به نزدیک کاروان لیلی» بر اساس نظریه رنگ ایتن چگونه است؛ و هدف این پژوهش بررسی تطبیقی کاربرد رنگ به لحاظ بصری، احساسی و نمادین در دو نگاره منتخب است. روش پژوهش توصیفی- تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای است. یافته های پژوهش نشان می دهد که بر اساس نظریه رنگ ایتن، تفاوت های آشکاری در کاربرد رنگ در دو نگاره وجود دارد که تفاوت معنایی و محتوایی این دو نگاره را باوجود تقارب موضوعی سبب شده است. درواقع، تطبیق یافته ها نشان می دهد علیرغم زیبایی جلوه های بصری رنگ در نگاره هفت اورنگ و استفاده از رنگ های گرم، روشن و شاد در مکتب مشهد و باوجود فضای محتاطانه کارگاه تبریز و به مدد کاربرد هوشمندانه رنگ های خاموش و سرد، به لحاظ احساسی و نمادین، شاهد بازتاب بهتر معنای عمیق و والای عشق در نگاره خمسه تهماسبی در مکتب دوم تبریز نسبت به نگاره هفت اورنگ ابراهیم میرزا در مکتب مشهد هستیم.
معراج سلطان محمد و ﺑرگرفتگی آن در سه نقاشی معاصر ایران با رویکرد بیش متنیت ژنت(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نگره پاییز ۱۴۰۰ شماره ۵۹
61 - 73
حوزههای تخصصی:
مروری بر تاریخ هنر نقاشی نشان از توجه هنرمندان به دیگر آثار هنری از پیش موجود و اقتباس و الهام یا کپی برداری از آنها دارد. این امر به دلایل مختلفی انجام می پذیرد که از مهمترین آنها می توان به شیوه های آموزش و تجربه اندوزی یا نقد و تفسیر اشاره کرد. هنرمندان و نقاشان معاصر ایرانی نیز امروزه با الهام از دیگر آثار هنری به ویژه نگارگری سنتی به خلق آثار نوین می پردازند که می تواند عاملی در پیوستگی هنر معاصر با هنر سنتی ایران و انتقال مضامین و تجارب و سنت های هنری گذشتگان باشد. هدف از این پژوهش بررسی نحوه برگرفتگی سه نقاش معاصر از نگاره معراج سلطان محمد تبریزی و تجارب و مضامین به کاربرده شده ایشان برای خلق اثرو معنای نوین از این نگاره است و به این پرسشها پاسخ میدهد: چه رابطه ای میان نگاره سلطان محمد و آثار اقتباس شده از آن وجود دارد؟ روابط بیش متنی در هر یک از این آثار از چه سازوکاری برخوردار است و چگونه معنای جدید تولید کرده اند؟ برای این منظور از روش بیش متنیت ژنتی و گونه شناسی این روابط استفاده خواهد شد تا بتوان به مطالعه، تدقیق و تحلیل نمونه هایی از هنر معاصر ایران پرداخته و از ویژگیهای آن رمزگشایی کرد. روش تحقیق توصیفی تحلیلی بوده و با گردآوری اطلاعات از طریق منابع اسنادی و مطالعهٔ کتابخانه ای و نیز مشاهده مستقیم آثار هنری صورت پذیرفته است. در نهایت مشخص می شود که نقاشان معاصر با الهام و برگرفتگی از یک نگاره و تغییر در کیفیت و کمیت آن و با بهره گیری از داده های هم زمانی، می توانند آثار متعدد و نوینی در قالب و سبک شخصی خود بیافرینند که ضمن پیوند با سنت نگارگری ایرانی اسلامی، بازتاب دغدغه ها و جهانبینی هنرمندان معاصر باشد.
گونه شناسی کالبدی درب و پنجره های بناهای تاریخی بندر بوشهر و تزئینات به کار رفته در آن ها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۴۲
153 - 174
حوزههای تخصصی:
چوب در فرهنگ معماری ایران از گذشته های دور یکی از عناصر کاربردی بوده است. در برخی از مناطق کاربرد آن افزایش چشمگیری داشته است. چوب به عنوان یکی از پرکاربردترین مصالح تزئیناتی در بوشهر به کار گرفته شده است؛ به گونه ای که بسیاری از عناصر الحاقی بناهای تاریخی این شهر، ازجمله در، پنجره، تابش گیر، کرکره، شناشیر و... از چوب ساخته شده اند. در شهر بوشهر، به دلیل لزوم ایجاد تهویه و کوران هوا، میزان بازشوهای بنا، بسیار افزایش یافته است. این بازشوها که با استفاده از چوب ساخته و تزئین شده اند، در ایجاد زیبایی و تنوع بصری شهر، نقش بسیار مهمی ایفا می کردند. متأسفانه به دلیل مقاومت کمِ چوب نسبت به سایر مصالح ساختمانی، بخش بسیارزیادی از این ساختارهای تزئیناتی در بناها، ازبین رفته و یا آسیب های زیادی در اثر شرایط محیطی و جوی به آن ها وارد شده است. بنابراین، بازشناسی و گردآوری گونه های متفاوت این تزئینات در شهر بوشهر که از معماری منحصربه فرد و کم نظیری برخوردار است؛ از ملزومات پژوهشگران در این زمینه ها است. این پژوهش با استفاده از روش توصیفی- تحلیلی و به کارگیری منابع کتابخانه ای معتبر و مطالعات میدانی انجام شده است. یافته های پژوهش نشان داد که در تزئین درب و پنجره ها از هنر قواره بری و هم چنین از نقوشی که محتوای گیاهی و هندسی دارند، بیش از سایر هنرها استفاده گردیده است؛ کاربرد نقوش اسلیمی در تزئین این عناصر، بسیار کمتر است و نقوش انسانی و حیوانی در این نمونه ها یافت نمی شود. اهداف پژوهش: 1.بازشناسی و واکاوی گونه های متفاوتِ درب، پنجره و ارسی ها در بناهای تاریخی بوشهر. 2.شناخت تزیینات و طرح های درب های چوبی ، پنجره و ارسی ها در بناهای تاریخی بوشهر. سؤالات پژوهش: 1.چه انواعی از درب و پنجره ها در بافت تاریخی بندر بوشهر وجود داشته است؟ 2تزئینات به کار گرفته شده اجزای چوبی بناهای تاریخی بوشهر از چه انواعی هستند؟
تجلی مفهوم رمز در هنر اسلامی بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو (مطالعه موردی : طلسم های ایرانی- اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات هنر اسلامی سال هفدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۳
141 - 154
حوزههای تخصصی:
نمادها و نشانه ها از اولین مفاهیمی هستند که بشر به علل مذهبی، سیاسی و اجتماعی از آن ها استفاده کرده است. این کاربرد به رغم تحول در حیات بشر به نوعی تداوم یافته و خود را در هنرها و صنایع مختلف منعکس ساخته است. در فرهنگ اسلامی نیز، نمادها و نشانه ها دارای اهمیت خاصی در انتقال مفاهیم بوده اند. هنر اسلامی گنجینه وسیعی از معانی عمیق عرفانی و حکمت الهی است که ریشه در بنیان های معنوی و الهی دارد. نقوش در آثار هنر اسلامی، دروازه ورود به معارف باطنی روح و هستی راستین است که نگرش توحید را به عنوان رکن اصلی اسلام تقویت می کند. اهمیت کاربرد نقوش در زیبایی شناسی آثار اسلامی در معانی نهفته و عمیقی است که بیانگر روح حاکم بر آثار هنری است. مطالعه گنجینه عظیم هنر اسلامی در بستر رویکردهای فلسفی و تعمق در جنبه درونی این هنر و زبان رمزگونه آن که حاوی بنیان هایی متافیزیکی و عرفانی بوده، از اهمیت انکارناپذیری برخوردار است. در این پژوهش با استفاده از روش کتابخانه ای و رویکردی توصیفی و تحلیلی سعی شده به مطالعه و بررسی معنای نمادین و لسان تمثیلی این هنر پرداخته شود. از آنجایی که گستره هنر اسلامی و تولیدات آن بسیار وسیع است، در پژوهش پیش رو تولیدات علوم غریبه و به طور اخص طلسم های ایرانی- اسلامی که از حیث ارزش بصری و بُعد معنایی بسیار غنی هستند، مطالعه شده اند. برای آنکه چارچوب نظری مشخصی برای تحلیل موضوع پیش رو داشته باشیم، این پژوهش بر اساس تئوری نشانه شناسی فرهنگی امبرتو اکو نشانه شناس سرشناس ایتالیایی، تحلیل و بررسی شده است. یافته های پژوهش حاکی از انطباق نشانه شناسی امبرتو اکو درباره ریشه های فرهنگی بر نظام معنایی و نمادین در طلسم های اسلامی است. اهداف پژوهش ارائه مطالعه ای تحلیلی از مفهوم رمز در بستر کاربری های گوناگون تولیدات علوم غریبه. معرفی ریشه های فرهنگی مؤثر در فرآیند شکل گیری معنا و رمز بر اساس آراء نشانه شناسی امبرتو اکو. سؤالات پژوهش چه عوامل فرهنگی در شکل گیری نشانه ها و رمز ها در هنر اسلامی نقش داشته اند؟ 2.چگونه می توان با رویکرد نشانه شناسی فرهنگی اکو، نمود رمز را در آثار هنر ایرانی- اسلامی مطالعه و تحلیل کرد؟