ترتیب بر اساس: جدیدترینپربازدیدترین
فیلترهای جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
۴۷۰۱.

شناسایی و تحلیل عوامل مؤثر بر ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: فضاهای عمومی شهری محصوریت اجتماع پذیری تحلیل عاملی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۹ تعداد دانلود : ۲۷۹
در ایران با توجه به تسلط حرکت سواره بر فضاهای شهری، روزبه روز از میزان مقیاس انسانی و ارزش های اجتماعی فضاهای شهری کاسته شده است. متأسفانه در بسیاری از شهرهای ایران، تلاش هایی در راستای انسان محور بودن فضاهای شهری صورت نمی گیرد که میدان مرکزی شهر بم نیز یکی از این فضاها می باشد، در پژوهش حاضر با توجه به اهمیت حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری به عنوان یکی از عناصر اصلی شهر و عرصه همگانی، به شناسایی عوامل مؤثر در ارتقای حیات جمعی در فضاهای عمومی شهری با تأکید بر عامل محصوریت و تحلیل نقش و اهمیت هر یک از عوامل شناسایی شده در انجام و شکوفایی فعالیت های اجتماعی پرداخته شد. تحقیق حاضر به لحاظ ماهیت، توصیفی-تحلیلی و از نظر هدف کاربردی است، با استفاده از روش گروه خبرگان و نمونه گیری در دسترس، 83 نفر موردبررسی قرار گرفتند و مرحله تکمیل پرسش ها تا رسیدن به اشباع نظری ادامه داده شد. جهت تجزیه وتحلیل داده ها از نرم افزار SPSS و روش های آماری تحلیل عاملی و مدل سنجش جذابیت استفاده شد. نتایج حاصل از یافته های تحقیق نشان داد که از مجموع 35 معرف مستخرج از ادبیات تحقیق و مشورت با اساتید، 3 عامل اصلی کالبدی-فضایی، فعالیتی-عملکردی و ادراکی-معنایی با 29 معرف شناسایی شدند که با تأکید بر عامل محصوریت و اجتماع پذیری در ارتقای حیات جمعی فضاهای عمومی شهری نقش دارند. همچنین مشخص شد درصورتی که عوامل شناسایی شده در فضاهای عمومی شهری ایجاد یا احیا شوند، در ارتقای فعالیت های اجتماعی و اختیاری نقش مهمی دارند، ولی بر فعالیت های اجباری تأثیری ندارند. سخن آخر اینکه محصوریت فضا اصل بنیادین در طراحی معماری و فضای شهری به حساب می آید و فضا درواقع با محصوریت شروع می شود و رعایت عوامل شناسایی شده در مقاله ی حاضر می تواند فضاهای عمومی شهری را در پیوند با سایر اصول طراحی معماری برای افراد جامعه اجتماع پذیر نماید.
۴۷۰۲.

به کارگیری الگوریتم بهینه یابی چیدمان پلان در طراحی مرکز آموزشی

کلیدواژه‌ها: چیدمان فضا عملکرد اجتماعی پیکربندی بهینه یابی فضای آموزشی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۴ تعداد دانلود : ۴۳۸
فضا و فعالیت انسانی را می توان دو جلوه ظهور متفاوت از یک ماهیت واحد دانست. در ساختمان مدرسه، ارزش آموزشی فضا متناسب با عملکرد فضاها برای نیل به اهداف آموزشی تعریف می شود. پیکربندی فضایی این پتانسیل را دارد که موقعیت دانش آموزان و معلمان را تعیین و مسیری که یادگیری در آن صورت می گیرد را تنظیم کند. اگر چیدمان فضایی به عنوان یکی از جنبه های اساسی طراحی معماری که بر روی عملکرد اجتماعی فضا تأثیر می گذارد در نظر گرفته شود پرسشی که در این میان مطرح می شود این است که چگونه می توان با استفاده از روش های جدید طراحی و استفاده از کامپیوتر مناسب ترین چیدمان را برای این فضاها به دست آورد که به بهینه ترین نحو پاسخگوی نیازهای عملکردی آنها باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش، راهبردی ترکیبی دارد که آمیزه ای از استراتژی های استدلال منطقی، مبانی نظری، بررسی نمونه های موردی و مدل سازی دیجیتالی می باشد. این پژوهش با استفاده از بستر الگوریتمیک به دنبال راه حلی برای دستیابی به مناسب ترین پاسخ طراحی برای فضاهایی مانند مدرسه است که در آن ها نحوه چیدمان فضاها از اهمیت بسیاری برخوردار است. الگوریتم تدوین شده با استفاده از ورودی های اولیه مانند عرصه بندی، مساحت حدودی هر عرصه، روابط بین عرصه ها و الزامات جهت گیری فضاها آغاز شده و همین ورودی ها اساس الگوریتم را شکل می دهند. در ادامه الگوریتم انواع حالات ممکن قرارگیری فضاها در کنار هم بررسی شده و باتوجه به داده ها بهترین حالت چیدمان پیشنهاد می گردد که بهینه ترین پاسخ برای طراحی پلان فضای موردنظر محسوب می شود. دستیابی به الگوریتمی واحد بر مبنای داده های مرتبط با اصول چیدمان فضاها در یک ساختمان هدف اصلی این پژوهش است. در ساختمان هایی که از فضاهای متنوع تشکیل شده اند که هرکدام کاربری مختص به خود را داشته و ارتباط بین کاربری ها نظم فضایی مجموعه را شکل می دهند، یافتن بهینه ترین چیدمان بر اساس اصول حاکم بر طراحی امری مهم تلقی می شود که با استفاده از روند الگوریتمیک می توان این امر دشوار را ساده تر کرد.
۴۷۰۳.

بررسی رویکرد صوفیانه نگاره های جلوس شاهانه دربار سلطان حسین بایقرا

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: عرفان اسلامی درویش صوفی نگارگری مکتب هرات جلوس شاهانه سلطان حسین بایقرا

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳۷ تعداد دانلود : ۵۵۷
بیان مسئله : در میان پادشاهان تیموری، سلطان حسین بایقرا (873- 911ق) یکی از واپسین حکمرانان این سلسله، در طول 38 سال حکومتش، با ایجاد آرامش نسبی سبب شکوفایی هنر و علوم گردید و با حمایت های وزیر فرزانه اش؛ امیرعلی شیرنوایی باعث رونق شاخه های مختلف هنری شد. مسئله موردتوجه در این مقاله گرایش های عرفانی بر نگارگری در زمان حاکمیت وی می باشد. هدف مقاله : هدف از این مطالعه چگونگی ظهور گرایش های عرفانی و شناسایی علل تأثیرپذیری آن در هنر نگارگری خصوصاً صحنه های جلوس شاهانه می باشد. سؤال مقاله : در این مقاله سعی می شود به این سؤالات پاسخ داده شود: ارتباط و نوع نگاه مذهبی شاه چه تأثیری از لحاظ موضوعی بر نگاره های آن عصر گذاشته؟ و آیا سیاست های مذهبی، بر شمایل شاه در صحنه های جلوس شاهانه تأثیرگذار بوده است؟ روش تحقیق : پژوهش حاضر باتکیه بر روش توصیفی-تحلیلی به صورت کیفی و با بهره گیری از مستندات تاریخی و نگاره هایی که در آن شخص سلطان حسین بایقرا حضور یافته، سعی در نشان دادن تأثیر عرفان اسلامی بر نگاره های جلوس شاهانه دارد. نتیجه گیری : سلطان حسین بایقرا به دلیل علاقه شخصی و هم به جهت سیاست های دربار، به عارفان و هنرمندان بالاخص نگارگران آزادی بیشتری بخشید. حضور و نقش عرفایی چون جامی در دربارش و تشکیل حلقه های فراوان با حضور عالمان و هنرمندان سبب ایجاد نگرش و تمایلاتی تازه در موضوعات انتخابی جهت مصورسازی کتاب گردید. بخشی از این تحولات را می توان در شمایل ظاهری شاه چه در پوشش چه در نوع جلوس، مشاهده کرد. حضور درویش مآبانه سلطان در صحنه های جلوس شاهانه از ویژگی بارز این نگاره هاست.
۴۷۰۵.

کاربرد و بسط نظریه گراف در روش نحو فضا تدوین مدل کاربردی تحلیل در معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نظریه گراف نحو فضا ریاضیات معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۵۸ تعداد دانلود : ۳۵۶
در چند دهه اخیر، روش های مختلفی برگرفته از دانش ریاضیات جهت طراحی و تحلیل فضاهای معماری به کار رفته اند. در این میان نظریه گراف، مدلی انتزاعی برای مطالعه سازمان یابی فضایی ارائه می دهد؛ به طوری که یک چارچوب ریاضی ساده و انعطاف پذیر جهت تحلیل ویژگی های توپولوژیک فضایی و ارتباط آنها با مفاهیم اجتماعی و کارکردی در فضاهای معماری و شهری حاصل می شود. قضیه اویلر در قرن هجدهم، پایه اصلی تئوری گراف بود و بعدها منجر به شکل گیری مدل نحو فرم، دستور زبان شکل و نحو فضا شد. سؤال اصلی پژوهش آن است که طراحان و پژوهشگران چگونه می توانند تکنیکی مناسب از نحو فضا را برای دست یابی به اهداف خود انتخاب کنند؟ فرآیند تحقیق، از رویکرد کیفی و شیوه توصیفی-تحلیلی بهره می برد. با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، به مرور نظریات و تجارب مختلف در مورد کاربرد نحو فضا در حوزه معماری می پردازد و آخرین دستاوردها در تکنیک های نحو فضا بیان می شود، سپس قابلیت ها و کاستی های هر یک شناسایی و به شیوه قیاسی تحلیل می شوند. هدف آن است که با مطالعه اصول نظریه گراف و بسط آن در تکنیک های نحو فضا، مدلی برای کاربرد بهینه آن در طراحی و تحلیل آثار معماری ارائه دهد. این رویکرد، به طراحان و معماران کمک می کند تا میزان کارآیی طرح های پیشنهادی را در مراحل طراحی ارزیابی کنند و یا ویژگی های ساختار فضایی بناهای موجود را تحلیل نموده و در هر شرایط، راهکارهای مناسب جهت حل مسائل مختلف ارائه دهند. یافته های پژوهش حاکی از آن هستند که تکنیک های فضای محدب، خط محوری و نقطه تقاطع، زمینه را جهت بررسی ارتباط ساختار فضایی با مفاهیم و کارکردهای اجتماعی، سلسله مراتب دسترسی، مدل سازی الگوهای حرکتی و بررسی نقاط شاخص فضایی فراهم می سازند و تکنیک ایزوویست و گراف های دید، قابلیت های بصری و ادراکی فضا را مد نظر دارند. در نهایت، مدلی جهت کاربرد هوشمندانه روش نحو فضا توسط طراحان و معماران و دست یابی به نتایج تحلیلی دقیق تر و سودمندتر ارائه شده است.
۴۷۰۶.

نقش پروپاگاندا در بروز مفاهیم جدید معماری در عصر دیجیتال

کلیدواژه‌ها: مفاهیم جدید معماری پروپاگاندا معنا فضای مجازی ماهیت انسان آینده عصر دیجیتال

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۴ تعداد دانلود : ۲۸۰
توجه به فرهنگ در مطالعات مرتبط با حوزه جامعه شناسی در معماری در سال های گذشته بیشتر شده است. تغییر شیوه زندگی مردم و انتظارات افراد جامعه، با روش های از پیش برنامه ریزی شده و دستکاری نمادین در تبلیغات موجب گرایش توده های جامعه و ایجاد تمایل در مردم برای استفاده از محصولاتی در حوزه برنامه ریزی شهری و معماری شد که در مسیر تأمین اهداف مبلغان آن است. روش پژوهش بر مبنای پارادیم تئوری انتقادی است که با تبیین فرضیه های پژوهش بر اساس مطالعات استنادی و با رویکرد کیفی، با استفاده از سه وجهی راهبردی (تحلیل کیفی نمونه موردی، تطبیق نظری و استدلال منطقی با صوری سازی گزاره ها) سه فرضیه را مورد بررسی قرار داده است و (با نگاهی زنجیره وار) به دنبال کشف مکانیسم اثرگذاری پلتفرم های اینترنتی و فضاهای مجازی بر ماهیت انسان معاصر و نیازهای او در جوامع عصر جدید و همچنین در طول آن نحوه اثرگذاری این عوامل بر گونه های معماری (و میزان استفاده انسان عصر دیجیتال) در فضاهای عمومی شهری است. تحلیل نمونه های موردی نشان می دهد، فضای مجازی بستری مناسب برای ترغیب افراد به گونه های جدید معماری است. معماران شاخص با طراحی گونه های معماری مفاهیم جدیدی را به این عرصه جامعه وارد می کنند. نهایتا بر اساس ارزش صدق فرضیه ها، می توان نتیجه گرفت در جوامع امروزی، پروپاگاندا و سیاست گذاری حاکم بر جامعه، با تاثیر بر فرهنگ و انتظارات افراد در کنترل گونه های جدید معماری و آثاری که معماران شاخص طراحی می کنند و همچنین بروز مفاهیم جدید معماری نقش دارد.
۴۷۰۷.

بررسی تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: تجارب برنامه ریزی شهری مسکن اجتماعی ایران کشورهای دیگر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۱۱ تعداد دانلود : ۴۰۱۷
نیاز به مسکن از جمله نیاز های بنیادی بشر است که از زمان انسان های اولیه و غار نشین تا به امروز مطرح بوده است .ولی امروزه نه تنها تامین مسکن بلکه چگونگی تامین آن نیز از معضلات جامعه کنونی است و منجربه آن شده است که تامین مسکن برای قشر کم درامد و آسیب پذیر جامعه از دغدغه های دولت حاکم در هر کشوری باشد.یکی از راه حل هایی که برای این امر مطرح شد بحث مسکن اجتماعی است. به لحاظ تاریخی، مسکن اجتماعی در اروپای شمالی و بیشتر دولت های سوسیالیست به شکلی وسیع وجود داشته است. بعد از جنگ جهانی، یعنی زمانی که دولتها مداخلات زیادی در اقتصاد داشتند، مسکن اجتماعی هم قویتر از هرزمانی به صحنه آمد. در ایران نیز طرح تولید انبوه مسکن ارزان برای گروه های کم درامد که طرح مسکن مهر نامگذاری شد، به عنوان یکی از برنامه های محوری دولت نهم برای بر قراری عدالت اجتماعی و کمک به گروه های محروم شهری مطرح شد. . در این مقاله با استفاده از روش مقایسه ای و تحلیل محتوای کیفی و همچنین با استفاده از مطالعات میدانی و کتابخانه ای سعی به مقایسه تطبیقی تجارب مسکن اجتماعی در ایران و کشورهای دیگر شد و از نتیجه گیری این پژوهش پیشنهاداتی نیز ارائه شد.
۴۷۰۸.

تبیین جایگاه غنای حسی در خلق مکان

کلیدواژه‌ها: غنای حسی خلق مکان مکان حواس

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۹۰ تعداد دانلود : ۶۴۱
امروزه در بسیاری از طرح های معماری و شهرسازی شاهد سیطره کمیت گرایی و عدم توجه کافی به خلق فضاهایی انسان محور و مکان هایی مبتنی بر نیاز ها و انگیزش های انسانی هستیم. این درحالی است که مطالعات بسیاری نشان از اهمیت توجه به نیاز ها و مکانسیم های انسانی دارد. یکی از این مکانیسم ها، حواس انسان است؛ این حواس دریچه ارتباط انسان با محیط اطراف شناخته می شوند که عدم توجه به آنان موجب آسیب های بسیاری ازجمله نبود حس تعلق برای کاربران و از بین رفتن مکان و معنا می گردد. فلذا، این نوشتار با هدف پاسخ به سوال "جایگاه غنای حسی در خلق مکان چیست؟" با رویکردی کیفی و بهره گیری از استدلال منطقی، با بهره گیری از مطالعات کتابخانه ای و اسنادی، بررسی و مطالعه منابع مکتوب داخلی و خارجی و بیان، تحلیل و تفسیر به نگارش درآمده است. یافته های نوشتار حاضر بیانگر آن است که غنای حسی در پنج مولفه غنای حسی، غنای بینایی، غنای شنوایی، غنای لامسه یا بساوی و غنای چشایی در سه بعد مولفه های مکان: خصوصیات فیزیکی، فعالیت و تصورات قابل تبیین است که نهایتا این پژوهش برای هریک از شاخص های عنوان شده، مولفه هایی را پیشنهاد می دهد که در هر بستر خاص، مطابق با خصوصیات آن می تواند، شکل و ظاهری منحصربه فرد خود را داشته باشد.
۴۷۰۹.

مقایسه تفکر واگرا و هم گرا در فرآیند طراحی معماری با تأکید بر آموزش معماری

کلیدواژه‌ها: تفکر واگرا تفکر هم گرا فرآیند طراحی طراحی معماری آموزش معماری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۱۷ تعداد دانلود : ۹۸۸
طراحان و معماران به واسطه فرآیند طراحی به ایده پردازی و طراحی معماری می پردازند و استادان معماری در این راه، نقش بسیار حائز اهمیتی را ایفاء می کنند، زیرا خط فکری و مسیر طراحی را برای طراحان و معماران مشخص می کنند و آزادی عمل آن ها را برای ایجاد طرح های خلاقانه تعیین می کنند. بنابراین، بی شک خروجی و محصول نهایی هر یک از طراحان و معماران بی ارتباط به تفکر اساتیدی که تحت آموزش آن ها بوده اند و یا خواهند بود، نیست. با توجه به اینکه انتخاب هر یک از دو نوع تفکر هم گرا و واگرا در فرآیند طراحی نتایج متفاوتی را در پی خواهد داشت و سیمای شهرها و معماری کشور را تحت تأثیر قرار خواهد داد، پژوهش حاضر با هدف مقایسه بین تفکر واگرا و تفکر همگرا در فرآبند طراحی با تأکید بر آموزش معماری سعی در مشخص کردن راهی برای آموزش معماری به دانشجویان این رشته داشته تا بتواند با رویکردی معاصر، یعنی با در نظر گیری صنعت و تکنولوژی در عصر حاضر و همچنین نگاه به گذشته، بسترساز رشد و پرورش خلاقیت دانشجویان باشد و با آموزش طراحان، شهرسازان و معماران آینده این مرز و بوم، سیمای شهرها و معماری کشور را در یک مسیری بهتر هدایت نماید. روش به کار گرفته در پژوهش پیش رو از نوع توصیفی- تحلیلی بوده که با تکیه بر مطالعات کتابخانه ای با استفاده از بررسی منابع موجود در حیطه موضوع مورد بررسی انجام شده است. نتایج حاکی از آن است که استفاده از تفکر واگر موجب افزایش خلاقیت دانشجویان و ارائه دستاوردهای جدید خواهد شد و توجه به تفکر همگرا نیز، وجود هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری، وجود قوانین و ضوابط اجباری و سفت و سخت برای طراحی و هماهنگی و تناسبات در سیمای شهری را در پی خواهد داشت. بنابراین آموزش مطلوب معماری هر دو تفکر واگرا و هم گرا را مورد توجه قرار می دهد.
۴۷۱۰.

چگونگی ارتقای زندگی روزمره با درنظرگرفتن سویه های دور و نزدیک معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: معماری زندگی روزمره لوفور نظم دور نظم نزدیک

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۴۵۷
بیان مسئله: از اواخر قرن بیستم و با جریان جهانی شدن، معماری به مثابه ابزاری برای برندسازی شد تا شهرها را به مکان های جاذب سرمایه تبدیل کند. این سیاست معماری را به جدایی هرچه بیشتر از زمینه و ایجاد تباین تشویق کرد و نتیجه آن تبدیل معماری به یک علم تخصصی و یا به مثابه یک اثر هنری و جدایی هرچه بیشتر از زندگی روزمره شد.هدف پژوهش: معماری و زندگی روزمره دارای سویه های دور و نزدیک و محل بروز و ظهور نظم دور و نظم نزدیک هستند. این پژوهش به سویه دور معماریِ مدرن و پس از آن پرداخته است چراکه معماری می تواند با بهره گیری از حوزه های معرفتی علوم انسانی و علوم اجتماعی، به تقویت جنبه هایی از زندگی روزمره بپردازد که در لایه های زیرین وجود دارد و بر جامعه انسانی اثر بگذارد.روش پژوهش: پژوهش حاضر تلاش می کند به کمک راهبرد پسکاوی، ارتباط و اثر معماری و زندگی روزمره را تبیین کند. ابتدا در یک مطالعه توصیفی-تحلیلی و به کمک مطالعه اسنادی، مفهوم زندگی روزمره را مورد کنکاش قرار دهد و نمودهای فضایی زندگی روزمره را از نگاه اندیشمندان مختلف معرفی کند و با تحلیل محتوای کیفی، این آرا را بررسی کرده و به معرفی مقوله ها و مضامین آن بپردازد.نتیجه گیری: یافته های این پژوهش حاکی از آن است که معماری صرفاً یک پدیده ذهنی یا عینی نیست و نمی توان آن را به فرم و عملکرد تقلیل داد. دانش معماری واجد سه مؤلفه علم، هنر و ارزش است که در دوران پس از مدرن عمدتاً از بعد ارزش غفلت شده است. زندگی روزمره نیز سه مؤلفه کردار فضایی، بازنمایی فضا و فضای بازنمایی دارد و هرکدام از ابعاد دانش معماری بر سویه های زندگی روزمره اثر می گذارد. این تحقیق به مؤلفه های ارزش دانش معماری و جنبه فضای بازنمایی زندگی روزمره، به عنوان بخشی از سویه های دورتر معماری و زندگی روزمره پرداخته است. معماری کمک می کند تا سلطه نظام های گوناگون بر فضا کاهش یابد و زندگی روزمره درون فضاهای عمومی تقویت شود. از این رو معماری، یک علم تخصصی، یک هنر و هم زمان در پیوند با زندگی روزمره است.
۴۷۱۱.

ارتباط فناوری و حفاظت در معماری معاصر تحلیلی بر مبنای بازخوانی تحولات نقش معمار در حفاظت معماری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تحول فناوری فناوری معماری حفاظت معماری تحول نقش معمار

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۴۸ تعداد دانلود : ۳۷۱
بیان مسئله: رابطه «معماری» و «حفاظت معماری»، براساس بنیان های مشترکی که با یکدیگر دارند، موضوعی سنتی است. مسئله پژوهش حاضر پیرامون رابطه سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» شکل گرفته که به موازات تحول فناوری، به وجود آمده و منجر به ابهاماتی در نقش معمار در رابطه سه گانه نوین شده که هنوز در جوامع در حال توسعه مرتفع نشده است.هدف پژوهش: بازخوانی نقش معمار در امر حفاظت معماری پس از تحول فناوری از سنتی به پیشرفته در جوامع توسعه یافته غربی به منظور توجه دادن جوامع در حال توسعه به این موضوع است.روش پژوهش: این مقاله با ترکیب روش های تاریخی و علّی از زیرمجموعه های رویکرد کیفی انجام پذیرفته است.نتیجه گیری: از آنجا که توجه محض حوزه «حفاظت معماری» به بعد هنری و یا فنی «فناوری معماری» و همچنین غفلت از ارزش های اجتماعی چالش هایی را در پی دارد، حفاظت معماری توجه به هر دو بعد و ارزش های اجتماعی را مد نظر قرار داده که به واسطه تقرب به پارادایم فرهنگ گرا محقق شده است. این ارتباط سه گانه «معماری»، «فناوری» و «حفاظت معماری» با یکدیگر و با جامعه، به عنوان یک قاعده مشتق شده از پارادایم فرهنگ گرا، لزوم حضور معمار را در امر حفاظت معماری، از یک سو به لحاظ پوشش دادن وجه معماری در این سه گانه و از سوی دیگر به لحاظ ارتباط دادن این سه گانه با فرهنگ جامعه، اجتناب ناپذیر کرده است. همچنین معمار، به دلیل داشتن توانایی در تعامل شایسته با متخصصان حوزه های «حفاظت معماری» و «فناوری» و توانایی در ایجاد تعادلی مطلوب بین این دو حوزه، رهبری این ارتباط را نیز به عنوان یک تکلیف حرفه ای بر عهده دارد.
۴۷۱۲.

منظر کوه، کوه راوی چیست؟

کلیدواژه‌ها: کوه منظر راوی هستی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۳۳ تعداد دانلود : ۲۸۵
کوه حوضه آبریز دشت های پایین دستی است که با جذب و هدایت باران، آب های زیر زمینی و رودخانه ها را تغذیه می کند. ساکنان کوهپایه ها، به وضوح نقش کوه را در فرایند زندگی و حیات خود لمس می کنند، پس بیهوده نیست اگر به کوه به عنوان ولی نعمت خود نظر کنند. کوه، حس عظمت و شکوه را در انسان زنده می کند. درک فضای کوه، چه از خارج و به مثابه ابژه، و چه از فراز کوه و در نقش سوژه، همواره با فهمی از شکوه مقارن می شود. برای درک مفهوم باشکوه و عظیم، بهتر از کوه شاید نتوان مصداقی یافت. کوه، صحنه مواجهه با نهایت هستی است. تاریخ فرهنگ و ادیان آنگاه که در صدد بر می آید تا از مکاشفه پیامبران و عارفان در برابر وجود بی انتها یاد کند، صحنه کوهستان را انتخاب می کند؛ جایی که صورت آن با محتوای مورد نظر انطباق زیادی دارد. برای تجربه توحید، کوهستان مقصد مناسبی است. کوه، مکان امن است. انسانی که در خطر موجودات پیرامون و دگرگونی های محیطی است، نیاز به مکانی دارد تا بر بالا یا تکیه بر دیواره آن از دسترس خطرات ایمنی جوید. برای فرار از باد و طوفان و سیل و زلزله، کوهستان مأمن خوبی است. کوه لبه تماس زمینی با آسمان است. اگر تقدیر انسان در آسمان نوشته می شود و باید رو به او داشت، کوه بهترین جایگاه برای روکردن به آسمان است. بر بلندای کوه در مرز زمین و آسمان، قدیمی ترین معابد انسان ها بر پا شدند تا در نزدیکترین نقطه به منشأ قدرت باشند. کوه، نگهدارنده زمین است. در گردش زمین، بیم آن می رود تا چگالی سطح زمین در اثر دَوَران کره از هم بپاشد. کوه ها همچون میخ هایی عمل می کنند که پوسته زمین را به هسته آن متصل نگه می دارند. این تعبیرات بسیار دامنه دار است. تاریخ و فرهنگ انسان ها در مواجهه با کوه خوانش های گوناگونی از آن ارائه داده اند که ترکیب آنها به شخصیت پردازی امروز کوه منتهی شده است. آنچه ما به نام منظر کوه فهم می کنیم، ادراکاتی است که در مواجهه با کوه به دست می آید. قرار گیری در برابر کوه یا بر بالای آن توأم با خاطره هایی که نسل های گذشته در مواجهه با کوه تجربه کرده اند، شخصیتی یگانه را برای ناظر تعریف می کند که منظر کوه است. منظر کوه از نعمت، شکوه، توحید، امنیت، عبادت و ایمنی روایت می کند. کوه برای انسان تاریخی راوی هویتی مرکب و یگانه است که زندگی در پای آن، همه آن صفت ها را به یاد می آورد. زیستن در چنین فضایی برای انسان، همنشینی با چنان شخصیتی است که آرام می دهد. انسان تاریخی در ایران که تجربه چنین همنشینی را دارد، کوه را تحلیل نمادین نمی کند، بلکه هستی آن را به مثابه «منظر» می فهمد. کوه راوی یک هستی است.
۴۷۱۳.

نقش آب در ریخت شناسی شهر تاریخی قزوین (دوره قاجار)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: آب ریخت شناسی شهری زیرساخت آبی سنتی شهر تاریخی قزوین

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۹۰ تعداد دانلود : ۴۵۷
بیان مسئله: کمبود آب به عنوان چالشی همیشگی در ایران وجود دارد. با وجود این اکثر شهرهای ایران سالیان دراز توسط برداشت از آب های زیرزمینی و به وسیله قنات دوام یافته اند و دارای ویژگی های خاصی در ریخت شناسی (مورفولوژی) شهری هستند. زیرساخت سنتی آبی در اکثر شهرهای ایران دارای اثر زیادی در شکل گیری بافت شهری بوده است و نمونه موردی شهر تاریخی قزوین است.هدف پژوهش: پژوهش سعی بر شناساندن نقش آب در عناصر ریخت شناسی شهری است. به عبارت دقیق تر آب که خود در عامل بستر طبیعی شهر قرار دارد بر سه عامل دیگر شکل شهر یعنی نظام ارتباطی، نظام قطعات و نظام ساختمان تأثیر می گذارد. هدف این پژوهش میزان تأثیرگذاری آب بر این سه عامل است.روش تحقیق: شهر تاریخی قزوین نمونه موردی این پژوهش است. اطلاعات مورد نیاز در خصوص عناصر شکل شهر تاریخی قزوین در دوره قاجار از طریق مشاهدات میدانی و بررسی مدارک و همچنین انجام مصاحبه با ساکنان قدیمی قزوین و متخصصان در این زمینه جمع آوری شد. سپس تحلیل داده ها هم از طریق تحلیل نقشه های به دست آمده از تحقیق و هم از طریق پردازش آمارهای منتج از مصاحبه ها توسط نرم افزارهای مربوط انجام گرفت.نتیجه گیری: با بررسی نحوه حضور آب در چهار عنصر شکل شهر نتیجه شد که آب که خود عنصری متعلق به بستر طبیعی شهر است به عنوان یک عامل مستقل تأثیر زیادی بر شکل شهر یعنی نظام معابر و نظام ساختمان دارد و البته تأثیر عامل آب بر نظام قطعات از دو عامل دیگر کمتر است. به عبارت دیگر آب ابتدا تأثیر زیادی بر نظام ارتباطی و بعد نظام ساختمان و در آخر نظام قطعات شهر دارد و نادیده گرفتن این تأثیر در هنگام مداخله در بافت قدیم باعث می شود که تصمیم گیری جامع و کاملی در مورد بافت تاریخی صورت نگیرد و نتیجه کار واقعی و اصولی نباشد.
۴۷۱۴.

قابلیت های پنهان در مزارع مسکون تاریخی نیاسر(مقاله علمی وزارت علوم)

نویسنده:

کلیدواژه‌ها: قابلیت های پنهان مزارع مسکون تاریخی قاجار نیاسر

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۹۶ تعداد دانلود : ۳۱۰
براساس اسناد تاریخی و جغرافیای تاریخی، در دوره قاجار و در پهنه جغرافیای نیاسر مجتمع های زیستی به وجود آمدند که علاوه بر تأثیر بسزا در معیشت و زیست بوم در مقیاس خود پدیدآورنده فرهنگ اجتماعی و اقتصادی ویژه ای در منطقه بودند. این مزارع به دلیل دارابودن جمعیت ثابت و همچنین استقرار عناصرکالبدی در کنار کشتخوان ها «مسکون» نام گرفتند و تا پایان دوره پهلوی اول به حیات و بقاء ادامه دادند. هم اکنون به دلایل متعدد بسیاری از آن ها در معرض نابودی قرارگرفته و یا کاربری آن ها تغییر کرده است. هدف از این پژوهش؛ فهم مزارع مسکون تاریخی نیاسر از طریق بیان ویژگی های آن ها است و سعی شده است با رهیافت تفسیری و راهبرد تفسیری تاریخی به خوانش اسناد مکتوب و پیمایش آثار مادی پرداخته شود. براین اساس بسیاری از مزارع نیاسر از طریق مطالعات میدانی، مصاحبه و سندپژوهی مورد شناسایی قرارگرفته اند. در این فرآیند تعدادی از مزارع مسکون نیاسر دوباره پیدا و با اسناد تاریخی موجود تطبیق داده شدند. آن ها با دو صورت مشخص؛ قلاع کشتخوانی و مجموعه های کشتخوانی دیده شده و قابلیت ها و نظام های سه گانه آن ها شناسایی شد. شناسایی صورت ها و قالب های مزارع و معرفی بخشی از قابلیت های پنهان و نظام های مستقر در مزارع مسکون نیاسر در دو قالب کارکردی و کالبدی از نتایج قابل اشاره در این مقاله به حساب می آید. ایجاد سرزندگی و تبدیل مزارع به «محوطه های زندگی» به جای محوطه های تاریخی مطلق،  قدمی استوار در نیل به پایداری آن ها است. بنابراین پیشنهاد می شود در آغاز کلیه عناصر یک مزرعه در قالب یک کُل منسجم با عنوان « مزرعه تاریخی» در فهرست آثار ملی ثبت شوند تا از این طریق بتوان ضمن آگاهی رسانی و حمایت حقوقی و قانونی از آن ها به حفاظت از قابلیت های پنهان اشاره شده و پایداری مزارع تاریخی در ایران کمک کرد.
۴۷۱۵.

بازنگری الگوی سه وجهی مناظره های انتخاباتی - رسانه ای از نگاه اسلامی

کلیدواژه‌ها: مناظره های انتخاباتی رسانه ها مناظره های غربی الگوی سه وجهی مناظره های اسلامی

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۸۱ تعداد دانلود : ۲۲۲
مناظره بخش مهمی از مبارزه های انتخاباتی است که قدمتی بیش از یک قرن دارد. ظهور انواع رسانه ها در کشورهای غربی، مناظره را مهم تر نمود و پیوند ژرف میان «مناظره انتخاباتی» و «رسانه» ایجاد کرد. بنابراین بسیاری از اندیشمندان حوزه سیاست و ارتباطات بر آن شدند برای تأثیرگذاری بیشتر این دسته از مناظره ها، اجزای یک مناظره مطلوب را ترسیم نمایند. از جمله این الگوها، می توان به الگوی سه وجهی مناظره اشاره نمود. این الگو از سه رکن «مردم»، «رسانه» و «نامزد انتخاباتی» شکل می گیرد. اهمیت این الگوی ساده در چگونگی تعامل این سه جزء است. این الگو گرچه به خوبی به کارکرد این اجزا توجه دارد، اما به دلیل تفاوت در خاستگاه فکری با آموزه های اسلامی ما هماهنگ نیست. بنابراین پژوهش حاضر از طریق مصاحبه هدفمند و نیمه ساختار یافته اجزای این الگوی کاربردی را از نگاه اسلامی بازتعریف می کند. بر پایه نتایج پژوهش، رکن «مردم» در نگاه اسلامی به جایگاه «خلق الله» ارتقاء می یابد و چنین تعریفی وظیفه رسانه را فراتر از «آگاهی بخشی صرف» در چارچوب «میانجی عادل» تعریف می کند. همچنین نامزدها را متعهد می سازد که «حقیقت گویی» را بر مبنای کسب رضایت الهی و روشن نمودن افکار مردم دنبال نموده و اصل تقدم اسرار افراد و جامعه اسلامی را بر منفعت خویش رعایت نمایند. 
۴۷۱۶.

تحلیل تأثیر تمایز مکانی بر میزان ارزش های مشترک بین شهروندان (مطالعه موردی: محلات منتخب اهواز)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: تمایز مکانی تشخص محله نقش انگیزی عناصر شهرت محله

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۸۱۲ تعداد دانلود : ۲۶۴
بیان مسئله: ارزش های مشترک بین ساکنین و شهروندان یک محله از اهمیت بسزایی در داشتن یک ذهنیت جمعی و مشترک برخوردار است. بوجود آمدن ارزش های مشترک در محله به عوامل متعددی بستگی دارد. یکی از کیفیت ها و مفاهیمی که بر این ارزش های مشترک تأثیر زیادی دارد، تمایز مکانی محله است. هدف این مقاله بررسی تأثیر میزان تمایز مکانی محله ها بر میزان شکل گیری ارزش های مشترک بین شهروندان است. روش ها: این پژوهش با استفاده از پیمایش و بر اساس مطالعات میدانی در محله شهر اهواز و بر اساس نظرات 663 نفر از ساکنان محلات منتخب انجام گرفته است. یافته ها: بسیاری از مسائل شهر و آسیب ها ناشی از نداشتن ارزش های مشترک و ذهنیت جمعی و فهم جمعی مشترک است. محله هایی که دارای ویژگی منحصربه فرد، تشخص ویژه و تمایز مکانی متفاوت هستند، می توانند تأمین کننده خیلی از کیفیت ها باشند. ارزش های مشترک منجر به درک و فهم مشترک از محله شده، تجارب جمعی و مشترک را ارتقا داده و در نتیجه بر کیفیت زیست محله ای و کیفیت زیست شهری اضافه می کند. نتیجه گیری: نتایج تحقیق نشان می دهد که تمایز مکانی محله ها به میزان بسیار معنی داری منجر به شکل گیری و ارتقاء میزان ارزش های مشترک و جمعی بین شهروندان می گردد؛ و تمایز سیمای کالبدی و تشخص محله در این بین از مهم ترین عوامل به شمار می آیند.
۴۷۱۷.

تأثیر اعتقادات دینی ایلخانان بر تغییرات بناهای مذهبی قرون 7 و 8 هجری قمری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: اعتقادات دینی ایلخانان تغییرات بناها مساجد و مقابر معماری ایران قرون 7 و 8 ه.ق

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۶۴ تعداد دانلود : ۲۵۲
معماری ایران تحت تأثیر حمله مغولان و سیطره آنان بر سرزمین ایران، دستخوش تغییرات زیادی شد. این تغییرات به ویژه در بناهای مذهبی به جامانده از قبل، به وفور دیده می شوند. تغییرات رخ داده گاه انسجام فضایی بنا را چنان بر هم زده اند که رابطه پشتوانه های دینی-مذهبی این بناها با ویژگی های کالبدی آنها کاملاً مغشوش به نظر می رسد. از این رو، پژوهش حاضر بر آن است تا به موازات هم از دو جهت به تبیین موضوع بپردازد؛ نخست با بررسی تحولات تاریخی در این دوره، گرایش های اعتقادی مردم و حاکمان وقت را بازخوانی کرده و دریابد با تغییرات اعتقادی در حکام ایلخانی، چه دگرگونی هایی بر بناهای مذهبی این دوره به وجود آمده اند؟ پژوهش در این بخش به روش تاریخی مبتنی بر شواهدی از متون و اسناد تاریخی است. در بخش دوم، شش نمونه شاخص بناهای به جامانده از این دوره، مورد بررسی قرار گرفته است. در این بخش به کمک مطالعات میدانی، مؤلفه های تغییریافته در بناها شناسایی و دسته بندی شده و چگونگی این تغییرات روشن شد. مقاله حاضر نشان می دهد در آغاز سده هفتم هجری تحت تأثیر درگیری های مذاهب شافعی و حنفی، تخریب عمده ای در بناهای وابسته به این مذاهب صورت گرفت. در ادامه به واسطه از بین رفتن گرایش اعتقادی غالب در حکومت مرکزی و رواج اعتقاد به شمنیسم و بودایی، معابدی از این دست ساخته شدند. در نیمه دوم سده هفتم ه.ق. ادیان مسیحی و یهودی به واسطه تمایل حکام وقت، امکان اشاعه بیشتری یافتند و متعاقب آن، بناهای دینی جدیدی احداث شدند و در مواردی بناهای جدید، بر پایه بناهای مذهبی تخریب شده پیشین ساخته شدند. نهایتاً در اواخر قرن هفتم و اوایل قرن هشتم ه.ق. درگیری بین مذاهب مختلف سنی و شیعه کاهش یافت و ساخت وساز ابنیه مذهبی نیز رواج بیشتری داشت. نتایج این تحقیق نشان می دهند همان طور که گرایش های اعتقادی حکام ایلخانی در این دوره بارها تغییر نموده، بناهای مذهبی نیز با تغییرات زیادی چه در سازمان فضایی و چه در تزئینات و نقوش مواجه شده اند.
۴۷۱۸.

تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری، مبتنی بر غایت شناسی از دیدگاه کانت و کوماراسوامی

کلیدواژه‌ها: غایت شناسی ادراک تجلی آناندا کوماراسوامی امانوئل کانت

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۹ تعداد دانلود : ۳۲۱
یکی از موضوعات تأمل برانگیز در تفکر مدرن غربی و سنت گرای شرقی، مسئله غایت شناسی در هنر است. غایت مندی در فضاهای معماری سنتی، به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا، نیازمند واکاوی دقیق در حوزه غایت شناسی در هنرمدرن و هنر سنتی است. پژوهش حاضر با تأمل در مفهوم غایت شناسی در اندیشه های فلسفی کانت و کوماراسوامی، درصدد یافتن مدل مفهومی به جهت تبیین ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. فلذا تحقیق حاضر بین رشته ای و با رویکرد تحلیلی است، که در ابتدا آرای کانت و کوماراسوامی در باب غایت شناسی هنر مدرن و سنتی مورد واکاوی قرار گرفته است؛ سپس آرای این دو اندیشمند را، در قالب دو نوع غایت مندی ظاهری و باطنی در کنار هم قرار داده شده است، تا براساس آن به مدل مفهومی دست بیابیم؛ که امکان شرح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در هنر و معماری سنتی را فراهم سازد. با تکیه بر این مدل مفهومی، هدف این پژوهش، بررسی جایگاه غایت مندی در هنرمدرن غربی و هنر سنتی شرقی، به جهت تشریح نحوه ی ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری است. پرسش کلیدی این پژوهش این است که، مفهوم غایت به چه نحوی با مفاهیم ادراک و تجلی معنا در فضاهای معماری ارتباط پیدا می کند؟ نتایج این پژوهش نشان می دهد که، در معماری سنتی، با تجلی معنا در طرح و رنگ، زمینه ادراک معنا در افراد فراهم می شود. بر این اساس غایت اصلی، اتحاد ادراک و تجلی معنا (صفات جمالی و جلالی) در فضاهای معماری است. با تجلی صفات جمالی متکثر با معنای واحد در فضای معماری، زمینه ادراک معانی و صفات جلالی که عامل خشیت در ناظر است، فراهم می شود.
۴۷۱۹.

مطالعه تطبیقی ویژگیهای بصری و ساختاری نقوش هندسی کاشی های منتخب حرم امام رضا (ع) در دوره سلجوقی و تیموری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: نقوش هندسی کاشی کاری حرم امام رضا (ع) ستاره هشت پر دوره سلجوقی دوره تیموری

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۷۱ تعداد دانلود : ۳۶۸
حرم مطهر حضرت علی بن موسی الرضا (ع) مجموعه باشکوهی از برترین نمونه های هنر کاشی کاری از دوران مختلف تاریخی ست که در دوران سلجوقی و تیموری به اوج قله های پیشرفت و کمال رسید. همچنین نقوش هندسی این کاشی ها که متضمّن معانی والایی هستند با نمایش وحدت در کثرت و کثرت در وحدت، رجوع به عالم توحید را تجسم می بخشند. به همین علت از این دو دوره بهترین نمونه های هنر کاشی کاری را در پیش چشم داریم. هدف اصلی این تحقیق شناسایی نقوش هندسی 2 نمونه منتخب از کاشی های مجموعه حرم مطهر حضرت رضا (ع) بر اساس ویژگی های بصری و ساختار رنگ و نقش، در دوره های تاریخی سلجوقی و تیموری است. این تحقیق در پی پاسخ به این سؤالات است: 1- در دوران سلجوقی و تیموری در کاشی های حرم امام رضا (ع) از چه نقوش هندسی بیشتر استفاده شده است؟ 2- در طی این دوران چه تغییراتی از لحاظ ساختار نقش، رنگ آمیزی، ترکیبات و بن نقوش ایجاد شده؟ 3- چه اشتراکات و تفاوت هایی بین نقوش هندسی کاشی ها وجود دارد؟ این مقاله به شیوه توصیفی_ تحلیلی انجام شده و در بستر تطبیقی تاریخی به تحولات کاشی کاری حرم می پردازد. روش جمع آوری اطلاعات نیز به شیوه ترکیبی از روش کتابخانه ای و مشاهده ای می باشد. نتایج این پژوهش، بر اساس چهار معیار بن نقوش، ساختار نقوش، ترکیبات حاصل از نقوش و رنگ آمیزی مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند، بیان می دارد که به لحاظ بن نقوش و ساختار آن ها در هر دو دوره مشابهت هایی وجود دارد، ولی ساختارها در دوره تیموری متنوع تر و نقوش ظریف تر و پیچیده ترند. پایه نقوش بر شکل هندسی ستاره هشت پر استوار می باشد. کاشی ها از نظر رنگ آمیزی شبیه یکدیگر هستند؛ ولی ترکیب حاصل از نقوش (گره ها)، با وجود شکل مشترک ستاره هشت پر، نقطه اشتراکی با یکدیگر ندارند. در نتیجه شکل هندسی ستاره هشت پر می تواند به عنوان یک رمزگان معنادار بین هر دو دوره مورد نظر مشترک باشد.
۴۷۲۰.

مطالعه زمینه های شکل گیری نقوش شتر درون ترکیبی قالیچه های دوره قاجار و تأثیر آنها از سایر هنرها(مقاله علمی وزارت علوم)

کلیدواژه‌ها: قالیچه های تصویری شتر درون ترکیبی هنرهای تصویری قاجاریه

حوزه‌های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۰ تعداد دانلود : ۳۲۱
«شتر درون ترکیبی» یکی از انواع نقوش موجودات ترکیبی در هنر ایران است که در آن مجموعه ای از پیکره های انسانی، حیوانی، اشیاء و موجودات غریب درون پیکر یک شتر و در قالب اندام های مختلف او تصویر می شوند. این نقش را می توان در برخی از هنرهای ایران از جمله نقاشی و قالی بافی مشاهده کرد. قالیچه های تصویری دارای این نقش، عمدتاً، متعلّق به دوره قاجار هستند. هدف از این پژوهش، بررسی و تحلیل ویژگی های شکل شناختی و فرمی شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری دوره قاجار و پیدا کردن منشأ مفهومی و تصویری آن است. برای رسیدن به این هدف، نقش شتر درون ترکیبی علاوه بر قالیچه های تصویری، در هنرهای دیگر نیز جستجو و بررسی شد. سوالات این پژوهش عبارت اند از: 1. منشأ تصویری نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه های تصویری چیست؟ 2. منشأ مفهومی و معناشناختی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ 3. ویژگی های شکل شناختی و فرمی این نقش در قالیچه های تصویری کدام است؟ روش تحقیق در این پژوهش، توصیفی-تحلیلی و تاریخی است و از روش مطالعه تطبیقی و تجزیه و تحلیل فرمی برای تحلیل داده ها استفاده شده است. اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و اینترنتی گردآوری شده است. در این پژوهش با استفاده از آنالیز خطی به تحلیل فرمی نقش شتر درون ترکیبی در قالیچه ها و بررسی قراردادهای بصری تکرارشونده در آنها پرداخته شد. سپس، قالیچه های دارای این نقش علاوه بر یکدیگر، با نمونه هایی از هنرهای چاپ سنگی ایران و نقاشی های ایران و هند مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفتند. نتایج نشان می دهد منشأ شکلی این نقش به صورت غیرمستقیم از نقاشی های ایرانی و هندی و به صورت مستقیم از چاپ سنگی های دوره قاجار تأثیر گرفته است. منشأ مفهومی این نقش نیز متأثّر از داستان لیلی و مجنون نظامی گنجوی، معراج پیامبر (ص) و همچنین حکایتی از گلستان سعدی و افسانه درخت سخن گو است. از لحاظ شکل شناختی، اجزای تشکیل دهنده پیکره های شتر عبارت اند از: 1. حیوانات؛ 2. انسان ها؛ 3. موجودات ترکیبی-خیالی؛ 4. اشیا. در این میان، گونه های مختلف حیوانی بیشترین عنصر تشکیل دهنده پیکره ها هستند.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان