فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۷۰۱ تا ۴٬۷۲۰ مورد از کل ۳۰٬۰۱۹ مورد.
منبع:
مطالعات نظری هنر سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
7-28
حوزههای تخصصی:
شیوه یاقوتی قلم نسخ از طریق پیروان ایرانی یاقوت، متأثر از درک زیبایی شناختی ایرانیان ابتدا در تبریز (عبدالله صیرفی) و شیراز (یحیی صوفی) و سپس در اوایل قرن نهم ق. درهرات (شمس بایسنقری و...) مراحل تکامل را پیمود. در نیمه دوم قرن نهم ق. مراکز فعال قلم نسخ، هرات، شیراز، بغداد و تا حدی تبریز هستند. خوش نویسان مهمی مانند قطب مغیثی، زین العابدین شیرازی، شیخ محمود هروی، عبدالله هروی (طباخ) در مراکز تأثیرگذارند. البته مهم ترین مرکز هرات است و این خوش نویسان به نوعی متأثر از جریان شکل گرفته در هرات هستند. با سقوط سلسله تیموری و انتقال مرکز به تبریز، با تعدد مراکز خوش نویسی روبه رو هستیم. هرات، شیراز و تبریز دیگر مانند دوره تیموری در ارتباط تنگاتنگ نیستند. تعدد مراکز با رویکردهای تقریباً مستقل، از عوامل شکل گیری شیوه های منطقه ای در قلم نسخ است. عامل مهم دیگر، قوت گرفتن خط نستعلیق از طریق ظهور نهضت تولید نسخه های خطی آثار ادبی فارسی است، که مرکز توجه کاتبان را از قلم نسخ معطوف به قلم نستعلیق می کند. عدم توجه به قلم های محقق و ریحان نیز از نیمه دوم قرن دهم ق. در تحولات قلم نسخ مؤثر است. در اثر عوامل مزبور و افول جایگاه هرات به عنوان مرکز تأثیرگذار شیوه کلاسیک یاقوتی، قلم نسخ پس از عبدالله طباخ دیگر شیوه غالب نیست. در شیراز متأثر از سنت نسبتاً مستقل دوره های پیش شیوه های نو در آثار خوش نویسانی مانند روزبهان، فخار و... پدید می آید. مرکز مهم خوش نویسی در قرن دهم ق. تبریز است و مهم ترین خوش نویس قلم نسخ علاءالدین تبریزی. او ابتدا به شیوه یاقوتی می نویسد؛ اما در روند تحول به شیوه مستقل خود دست می یابد. این دوره پایانی است بر سنت کلاسیک یاقوتی در ایران. هرچند انحراف از شیوه یاقوتی پیش از او در خوش نویسان شیراز آغاز شده بود. شیوه نو در قدم اول در شاخصه هایی از جمله نسبت اندازه قلم با اندام حروف، ضعف و قوت و دور و همچنین تأثیرپذیری از قلم ثلث از شیوه یاقوتی فاصله می گیرد. البته این نظر ضمن تردید در اصالت برخی آثار منسوب به علاءالدین ارائه می شود. زیرا او هم نامی داشته که زمینه این تردید را فراهم می کند. به نظر می رسد مکتب ایرانی قلم نسخ، حدود یک سده بعد در اصفهان، از تلفیق شیوه او با سنت نسخ نویسان شیرازی زاده می شود.
بررسی و مقایسه تزیینات مسجدجامع زواره و مسجدجامع اردستان با توجه به سبک های معماری رازی و آذری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بعد از اسلام، مساجد در شهرهای مختلف و در دوره های مختلف تأسیس شدند. درمجموع روش های معماری ایران بعد از اسلام دارای چهار سبک می باشد: خراسانی، رازی، آذری و اصفهانی. اوج ساخت مساجد در ایران در سبک رازی است. این سبک در دوره سلجوقی و در فلات مرکزی ایران به اوج خود رسید. در این میان، نام دو مسجدجامع اردستان و زواره در کنار مسجدجامع اصفهان از مهم ترین بناهای این سبک و این دوره به شمار می آید. از عناصر شاخص و مشترک این دو مسجد و دلیل انتخاب آن ها، یکسان بودن معمار، منطقه جغرافیایی یکسان و نزدیک بودن سال ساخت هر دو بنا می باشد. در این پژوهش، ابتدا ویژگی های تزییناتی این دو مسجد و سپس با برشمردن ویژگی های سبک معماری رازی و آذری، ارتباط تزیینات آن ها با این سبک ها بررسی می شود. شیوه پژوهش توصیفی تحلیلی و روش گردآوری اطلاعات، از منابع کتابخانه ای و بررسی میدانی بناهاست. نتایج حاصل از بررسی دو مسجد تأیید می کند که عناصر تزییناتی مسجد جامع اردستان بیشتر به ویژگی های معماری دوره سلجوقی و سبک رازی و عناصر تزییناتی مسجدجامع زواره بیشتر به ویژگی های معماری دوره ایلخانی و سبک آذری نزدیک می باشد. همچنین عناصر مشترکشان بیشتر در زمینه ساختاری و اختلافات آن ها بیشتر در زمینه تزیینات است.
تبیین و تحلیل شهرهای بندرگاهی، روند شکل گیری و الگوی کالبدی (نمونه موردی: کنگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
دانش شهرسازی دوره ۵ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
281 - 295
حوزههای تخصصی:
بیان مسأله: امروزه میزان رشد و گسترش فیزیکی شهر در جهات عمودی و افقی و میزان تناسب آن با رشد جمعیت به یکی از عوامل مهم مورد توجه مدیران و برنامه-ریزان شهری تبدیل شده است، چرا که به واسطه شناخت میزان و جهات رشد شهری، برنامه ریزی های شهری دقیق تر و سرانه های شهری متناسب با نیاز شهروندان خواهد بود. هدف: هدف پژوهش حاضر بررسی و تحلیل روند شکل گیری و الگوی توسعه کالبدی شهر کنگان با تأکید بر فعالیت های بندرگاهی است. روش: بر اساس تقسم بندی های ارائه شده از روش شناختی پژوهش های علمی، این پژوهش کاربردی و از لحاظ ماهیت، توصیفی تحلیل است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای- اسنادی و بررسی آمارهای مربوط به میزان رشد جمعیت و گسترش شهری صورت پذیرفته است. یافته ها: یافته های پژوهش بیانگر آن است که روند رشد و توسعه شهری کنگان بر اساس مدل هلدرن در فاصله سال های 95-1345، 61/1 درصد مربوط به رشد جمعیت بوده و در مقابل درصد رشد فیزیکی شهر 61/0- بوده است. همچنین، با توجه به استاندارد مدل آنتروپی شانون می توان گفت که شهر کنگان در این بازه زمانی دارای رشد پراکنده (اسپرال) بوده است. همچنین در سنجش پراکنش جمعیت شهر کنگان با استفاده از ضریب جینی، در مجموع در توزیع جمعیت به نسبت مساحت در شهر کنگان برای سال های مختلف ناهماهنگی وجود دارد اما ضریب جینی محاسبه شده برای شهر کنگان 09/0 بوده است که نشان دهنده تعادل نسبی در توزیع جمعیت در بازه زمانی سال های 1345 تا 1395 است. نتیجه گیری: نتایج پژوهش بیانگر آن است که در روند رشد و توسعه شهری کنگان، فعالیت ها و نقش های بندرگاهی می تواند تأثیرگذار باشد، لذا سیاستگذاران و مدیران شهری کنگان در برنامه ریزی های شهری این شهر نباید از نقش و اهمیت این فعالیت ها در توسعه و رشد شهری کنگان غافل شوند.
سنجش آسیبپذیری شهر کرمانشاه در برابر بحران با استفاده از روش تلفیقی BWM_ WASPAS(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
شهر ایمن سال ۴ ۱۴۰۰ شماره ۱۵
56 - 70
حوزههای تخصصی:
درک واقعیت حاکم بر یک شهر و شناسایی مناطق آسیب پذیر با دقت بسییار بالا، آشنایی با نوع خطرات موجود در هر نقطه و پیشنهاد راهکار منحصربه فرد برای هر معضل شهری گام مهمی در حرکت به سوی تاب آوری شهری است. لذا این تحقیق با هدف مدل سازی آسیب پذیری مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه در برابر بحران تدوین شده که نو تحقیق،کاربردی و روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی میباشد و گردآوری اطلاعات نیز از طریق مطالعات کتابخانه ای، میدانی و پرسشنامه صورت گرفته است. تعداد 13 شاخص انتخاب و در نرم افزار GIS ،با استفاده از روش تلفیقی WASPAS_BWM تجزیه وتحلیل گردید. نتایج رتبه بندی مناطق هشت گانه شهر کرمانشاه بر اساس مدل واسپال بیانگر آن ات کیه به ترتیب از کمترین به بیشترین میزان آسیب پذیری، شامل مناطق 1 ،6 ،7 ،8 ،4 ،2 ،5 و 3 میباشد به طوریکه بیشترین مییزان آسییب پذیری مربوط به منطقه 3 و کمترین میزان آسیب پذیری مربوط به منطقه 1 میباشد.
روش شناسی پژوهش گردآوری اسناد شفاهی آموزش معماری داخلی در ایران
منبع:
اندیشنامه معماری داخلی سال ۱ پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
83 - 93
حوزههای تخصصی:
پژوهش در مورد تاریخ آموزش معماری داخلی در ایران، مانند هر پژوهش تاریخی دیگری متکی بر شواهد و اسناد است. شواهدی نظیر اسناد مکتوب، تصاویر، آثار طراحی و معماری به جامانده و اسناد شفاهی یا حافظه تاریخی افرادی که به نوعی در ارتباط با موضوع پژوهش هستند. اغلب از پژوهش متکی بر اسناد شفاهی با عنوان تاریخ شفاهی یاد می شود که یکی از کارآمدترین انواع پژوهش در مطالعات تاریخی و اجتماعی است. امروزه این نوع پژوهش گسترش چشمگیری در مجامع تحقیقاتی و دانشگاهی دنیا داشته است؛ اما آیا هر شیوه و روشی در گردآوری اسناد شفاهی، تاریخ شفاهی است؟ در نگاهی ساده انگارانه تاریخ شفاهی معادل انواع مصاحبه یا سخنرانی در نظر گرفته شده است اما در حقیقت پژوهش تاریخ شفاهی فراتر از گردآوری و ثبت اطلاعات است. این نوع پژوهش حوزه ای تخصصی از مطالعات تاریخی است و فنون و آداب خاص خود را دارد که آن را از صرف گردآوری اسناد شفاهی متمایز می سازد. مبنای اطلاعات در تاریخ شفاهی مصاحبه است که با ساختاری مشخص و درنتیجه پژوهشی منسجم پیش می رود. مصاحبه گفتگویی هدفمند میان مورخ و مخبر را شکل می دهد که آن را از خاطره گویی مجزا ساخته است. علاوه بر اهمیت تعیین طرح تحقیقی تاریخ شفاهی مانند هر پژوهش دیگری دو وجه دارد؛ یک وجه نظری و یک وجه عملی. وجه نظری بنیان های فکری پژوهش را در برمی گیرد که ریشه در هدف و مقصد طرح دارد. وجه عملی به عبارتی همان مسائل عمومی در تاریخ شفاهی است و به جزئیاتی توجه دارد که برای هدایت طرح ضروری است و دستورالعمل هایی را جهت انجام مصاحبه، ثبت و نگهداری اسناد حاصل از پژوهش ارائه می دهد. در هیچ پژوهشی دو وجه نظری و عملی از یکدیگر جدا نیستند و آگاهی از هرکدام بر کیفیت دیگری می افزاید
بررسی عوامل موثر بر ایجاد سرزندگی در فضاهای شهری(نمونه موردی: بلوارطاقبستان کرمانشاه)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم پاییز و زمستان ۱۴۰۰ شماره ۷
238-250
حوزههای تخصصی:
شناسایی عوامل تاثیر گذار بر کیفیت فضای شهری امری ضروری است زیرا در دنیای صنعتی امروز انسان ها بخش عمده ای از زمان خود را در طول شبانه روز در محیط های شهری می گذرانند و کیفیت این فضاها زندگی و سلامت شهروندان را تحت تاثیر قرار می دهد. سرزندگی در فضای شهری فاکتوری است که می تواند به ارتقای کیفیت محیط و زندگی کاربران فضای شهری کمک کند. در همین راستا این پژوهش به بررسی عوامل تاثیر گذار بر سرزندگی در بلوار طاقبستان شهر کرمانشاه به وسیله مطالعات میدانی و تکمیل پرسشنامه می پردازد. یافته ها حاکی از آن است که 75% افراد استفاده کننده از این فضا بلوار را فضایی سرزنده می دانند. مهم ترین عوامل موثر بر سرزندگی در فضای شهری از دید کاربران این بلوار سبزینگی در محیط ، وجود درختان و گیاهان، تنوع کاربری، عدم وجود محورهای سواره و اتومبیل گرایی، رضایت فرد از محیط ، میزان استفاده افراد از خیابان مذبور ، وجود سطوح آبی مانند حوض، فضاهای ارتباط جمعی، مکان بازی برای کودکان، استفاده از رنگ های شاد در محیط، استفاده از نورپردازی مناسب و عدم وجود صداهای ناهنجار می باشند. بر طبق یافته ها پیشنهاد می شود برای افزایش سرزندگی و حضور مردم در فضای این خیابان از عناصر شهری متنوع ، انعطاف پذیر و قابل تغییر استفاده شود تا اثر روز مرگی را کاسته و نشاط را به فضا القا کند. از دیگر راهکارها کاهش نقش اتومبیل و افزودن محورهای پیاده و دوچرخه سواری در راستای بلوار است. همچنین وجود کاربری های متنوع مانند مراکز خرید، خرده فروشی ها و مراکز تفریحی در حاض می تواند بلوار را سرزنده تر کند.
مناسب سازی فضاهای عمومی شهری برای معلولین و سالمندان (مطالعه موردی: خیابان امام خمینی شهر پارسیان)
منبع:
شهرسازی ایران دوره چهارم بهار و تابستان ۱۴۰۰ شماره ۶
125-141
حوزههای تخصصی:
فضاهای عمومی شهری مکانی برای تعاملات اجتماعی و روابط شهروندی برای همه اقشار می باشد. گرچه فضاهای شهری بر اساس تساوی حقوق شهروندی می باشد ولیکن در واقعیت این گونه نیست و معلولان و سالمندان نمی توانند به آسودگی وارد فضای شهری شوند و همواره از ورود در اماکن عمومی هراس دارند؛ معلولین هم همانند دیگر افراد حق استفاده از فضاهای شهری را دارند. با این حال، نابسامان بودن فضای کالبدی شهرها و عدم انطباق آن با نیازها و خواسته های این گروه با توجه به مشکلات و موانع موجود در سطح شهرها بویژه شهر پارسیان موجب گردید تا به بررسی هدف اصلی این پژوهش یعنی بررسی مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان جهت استفاده معلولین و سالمندان از فضای شهری و اماکن عمومی پرداخته شود. اهداف سه گانه این پژوهش شامل شناسایی استانداردهای لازم، بررسی مسائل و مشکلات موجود در خیابان و ارائه راهکارها می باشد که با استفاده از روش توصیفی-تحلیلی و ابزار مشاهدات میدانی و مطالعات کتابخانه ای، برداشت های بدست آمده در جدول swot مورد بررسی قرار گرفته و در نهایت راهکارهایی به منظور بهسازی و مناسب سازی خیابان امام خمینی شهر پارسیان (پیاده روها، کاربری ها و اماکن عمومی آن) پیشنهاد شده است.
تأثیر جهانی شدن بر معماری مسکن شهری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳۳
21 - 32
حوزههای تخصصی:
پدیده جهانی شدن، عمدتاً به پدیده ای اطلاق می شود که براساس آن فاصله میان کشورها کاهش می یابد و جوامع کمتر توسعه یافته وکوچکتر تحت تأثیر جوامع بزرگتر و پیشرفته تر قرار می گیرند. براساس تعاریف مختلف برخی این پدیده را مرتبط با انقلاب صنعتی و برخی مرتبط با انقلاب تکنولوژیک در حوزه ارتباطات می دانند. این پدیده تأثیر بسیاری بر الگوی شهرنشینی و تشکیل شهرهای بزرگ و سرعت انتقال تکنولوژی دارد و مانند سایر کشورها، بر کشور ما نیز تأثیر بسیاری داشته است. علاوه بر شهرها، معماری نیز به واسطه این پدیده دچار دگرگونی شده است. در این تحقیق مسکن شهری به لحاظ چند وجهی بودن مسکن و به دلیل فراوانی آن در نوع معماری مورد بررسی قرار گرفته است. به نظر می رسد تا به حال رابطه میان این پدیده و مسکن شهری در ایران به طور کامل تبیین نشده است، پس مسئله پژوهش این است که با توجه به تأثیر عمیق این پدیده بر مسکن شهری در ایران، این ضرورت وجود دارد تا رابطه مسکن شهری و این پدیده به درستی تبیین شود و به تعبیری باید گفت بدون تبیین رابطه این پدیده با مسکن شهری، نمی توان به درستی راجع به مسکن شهری در ایران اظهار نظر کرد. هدف این تحقیق آن است تا تأثیرات و مسائل به وجود آمده ناشی از این پدیده را بر معماری مسکن شهری به طور دقیق تر مورد بررسی قرار دهیم. لذا با روش کیفی و مطالعه اسنادی بر وجوه این پدیده و با مروری بر نظریات و پژوهش های انجام شده در ایران، به تبیین مسائل و تأثیرات ناشی از این پدیده بر معماری مسکن شهری خواهیم پرداخت. نتایج پژوهش نشان می دهد معماری مسکن شهری چه در شکل بیرونی و چه در فضاهای داخلی شدیداً تحت تأثیر این پدیده قرار گرفته و منطبق بر سبک زندگی وارداتی و مدرن است.
بررسی تطبیقی نحوه انعکاس اندیشه شاعر و طراح بر معماری باغ مزار (نمونه های موردی: باغ آرامگاه حافظ و سعدی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنر و تمدن شرق سال نهم تابستان ۱۴۰۰ شماره ۳۲
29 - 44
حوزههای تخصصی:
باغ مزار یا باغ آرامگاه، طراحی یک نماد و نشان یادبود است که نمایان کننده عقاید، دیدگاه ها و باور فرد آرمیده در آن است. بنابراین باتوجه به اینکه آیندگان از این مکان دیدن می کنند، بهتر است که جاودان و پایدار باشد. همان طور که در پژوهش های گوناگون مطرح شده، راز جاودانگی یک اثر، داشتن ارتباط آن با تماشاگر و بهره بردار است. تبعیت از الگوهای فرهنگی و اقلیمی و تناسب با شرایط منطقه و جامعه از ضروریات آن است؛ از همین رو انعطاف پذیری، تناسب با زمانه و انتقال معنا از الزامات طراحی فضاها و بناهای یادمانی است. روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و با رویکرد پدیدارشناسانه به تفسیر معیارهای مؤثر در انعکاس اندیشه شاعر و طراح بر آرامگاه و در ثبت و انتقال هویت فرهنگی-مکانی شهر پرداخته است. در این راستا دو نمونه موردی آرامگاه در شیراز به عنوان شهری با چندین بنای آرامگاهی انتخاب شده و روش جمع آوری اطلاعات، به صورت کتابخانه ای و میدانی همراه با مستندنگاری مورد تحلیل و تفسیر قرار گرفته است. با توجه به نتایج حاصله و سنجش قیاسی نمونه ها براساس معماری ایرانی، فرهنگ و محیط زندگی (شیراز) بر اندیشه شاعر و طراح در معماری باغ آرامگاه ها تأثیر گذاشته است. اصول معماری ایرانی مورد توجه در آرامستان شامل موارد ذیل می شود: ترکیب معماری سنتی و مدرن، تقارن، مقیاس انسانی، تزیینات، نماد، مصالح و اصول باغ سازی معماری ایرانی که در نهایت باعث خلق معماری متناسب با فرهنگ منطقه شده است.
مقایسه تطبیقی قلم محقق در مصاحف بایسنقر میرزا و احمد قره حصاری
منبع:
مطالعات نظری هنر سال اول زمستان ۱۴۰۰ شماره ۱
115-129
حوزههای تخصصی:
قلم محقق و شکوه مثال زدنی آن در سیر کتابت کلام الله، در جغرافیای پهناور اسلامی با سبک ها و شیوه های متنوعی نگاشته شده است. گاه عظمت و وجه جلالی این قلم با حمایت نهاد سلطنت از کتابت قرآن افزون تر می شد که بر عیار و قدرت قلم و خلاقیت کتابت های چنین مصاحفی مؤثر واقع می گردید. مصحف بایسنقرمیرزا در عهد تیموریان و مصحف احمد قره حصاری در دوره عثمانی در زمره این آثار است که هر دو از شاهکارهای کتابت کلام الله است. مؤلفه های برگرفته از قلم محقق در قرآن بایسنقری، شامل نوع فاصله گذاری کلمات و ارتفاع الفات و تنظیم کرسی بر اساس سطرنویسی است. تیزی و برش شمره ها در مصحف بایسنقری در حد اعلاست و ازاین رو شمره و انتهای حروف مرسل و دندانه ها، بسیار تیز و یک دست و بسان لبه شمشیر است. سبک نگارش مصحف قره حصاری تلفیقی از محقق و ثلث جلی است و میزان دور در مصحف قره حصاری تحت تأثیر قلم ثلث و نسخ میل به نرمی دارد. این موضوع بی ارتباط به ویژگی تراش قلم، نوع کاغذ و مرکب برداری نیست. در وجوه مشابهتی، کنار هم چیدن و دسته کردن متوالی حروف «ر» و «و»، اتصالات «م» به «و» و نظایر آن در هر دو مصحف مشاهده می شود. همچنین در هر دو مصحف استفاده مکرر از کاف نفیری، نوعی مد و کشیده را در فواصل نگارش آیات رقم زده است. ترتیب نقطه ها و چیدمان آن در هر دو مصحف متنوع و در قالب های مربع، مستطیل، دایره و ریتم مثلثی اریب است و گاه نقطه ها با قلم کوچک تر و ریز نگاشته شده است.
مطالعه ی تطبیقی خوانش پسااستعماری آثار نقاشی مکتب سقاخانه ایران و گروه D در ترکیه با تکیه بر فضای سوم هومی بهابها(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
هنرهای زیبا - هنرهای تجسمی دوره ۲۶ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱
33 - 42
حوزههای تخصصی:
فضای سوم در اندیشه ی هومی کی بهابها از اندیشمندان حال حاضر حوزه ی پسااستعماری، جایی است که در آن تعاملی بین استعمارگر و مستعمره و یا فرهنگ های آنان روی می دهد.در این فضا، برجسته شدن شباهت ها پدیده ای نو ایجاد می کند که دو رگه نامیده می شود و به صورت منسجم عناصر فرهنگی هر دوسویه را داراست که از نظر بهابها باعث جریان سازی می شود.با توجه به نقش و جایگاه مهم هنر در انتقال فرهنگ ها، بررسی فضای سوم و محصول آن در آثار هنری که مستقیم و یا غیر مستقیم متاثر از هنر غیرملی به عنوان یک عنصر تاثیرگذار بوده اند ضروری به نظر می رسد.فضایی که می تواند از یک سو هویت ملی را حفظ کرده و از سویی دیگر همسو با تحولات هنری پیش رود. بسط این دیدگاه موضوع پژوهش حاضر بوده و با هدف شناخت بیشتر هنر معاصر ایران و ترکیه در آثاری از مکتب سقاخانه ایران و گروه D ترکیه، به روش توصیفی-تحلیلی و رویکردی تطبیقی به انجام رسیده است.این پژوهش به دنبال پاسخگویی به این پرسش است که آیا در جنبش های هنری معاصر در این دو کشور،فضای سوم هومی بهابها شکل گرفته است؟از نتایج این پژوهش می توان به دستیابی هر دو مکتب به فضای سوم با کمی تفاوت با یکدیگر اشاره کرد.
تبیین مفهوم همانندی اثر هنری با جهان هستی براساس نقد حکمی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم آذر ۱۴۰۰ شماره ۱۰۲
13 - 24
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: نقد حکمی هنر، برخاسته از آرای اندیشمندان و حکیمان ایرانی است. در آرای حکیمان و فیلسوفان ایران به صورت پراکنده، مباحث و قواعدی درباره هنر و هنرمندی وجود دارد. نقد حکمی هنر برآن است تا با استفاده از این معیارها، قواعد و قوانین حاکم مستخرج از منابع کهن حکمی، عرفانی و فلسفی ایران، به نقد آثار هنری بپردازد. کمبود منابع مدون درباره نقد هنری با استفاده از آرای حکما و عرفای ایران، ضرورت انجام این پژوهش را مشخص می کند. در این پژوهش به دو پرسش پاسخ داده شده است: یکم، براساس نقد حکمی، مفهوم همانندی اثر با عالم سرمدی چگونه بیان شده است؟ و دوم، بر اساس نقد حکمی، مفهوم تقلید اثر هنری از جهان واقع چگونه بیان شده است؟هدف پژوهش: هدف از نوشتن این مقاله، دست یابی به آرای حکمای ایران در زمینه هنر و نقد هنری و به طور خاص در مورد مبحث تطابق و همانندی اثر با جهان هستی است. در این مقاله به طور خاص به مباحث همانندی اثر هنری با جهان هستی (چه الگوبرداری از منابع موجود در طبیعت و چه عالم سرمدی) پرداخته شده است.روش پژوهش: این مقاله از نظر هدف، بنیادی - نظری است. از نظر ماهیت در زمره تحقیقات تحلیل محتوای کیفی به شمار می آید. روش گردآوری اطلاعات، صرفاً کتابخانه ای است. جامعه پژوهش، آثار منظوم عرفا و حکمای ایران متعلق به پس از اسلام و از میان متون قرون پنجم تا نهم هجری است. به دلیل تعدد و تکثر در منابع حکمی و عرفانی، تعداد پنج دیوان از متون منظوم به عنوان نمونه و براساس روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شده اند.نتیجه گیری: نتایج حاصل از پژوهش نشان داده است، اثر هنری هرچه به منبع طبیعت نزدیک باشد، یا به عبارتی با جهان خلقت تطابق بیشتری داشته باشد، زیباتر، ایده آل تر و بهتر است. هرچه هنرمند بتواند با الگوگرفتن از جهان خلقت اثر خود را مطابق با جهان واقع بسازد، هنرمندتر است. هنرمند باید اهل محاکات و تقلید باشد. او باید قدرت ترسیم و مصورکردن جهان واقع و طبیعت را داشته باشد.
تحلیل تحقق هویت مستقل عکاس فیلم در عکس های سینمایی غضبانپور و کودلکا بر مبنای نظریه های نقد تکوینی و تحلیل رمزگان تصویری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
باغ نظر سال هجدهم دی ۱۴۰۰ شماره ۱۰۳
29 - 40
حوزههای تخصصی:
بیان مسئله: با اهمیت یافتن عکاسی فیلم به عنوان ابزاری برای فروش بیشتر آثار سینمایی، عکاسان فعال در سایر شاخه های عکاسی نیز به عکاسی فیلم تمایل نشان دادند. در پژوهش حاضر با مقایسه میان عکس های «جاسم غضبانپور» از فیلم «زندگی و دیگر هیچ» و عکس های «جوزف کودلکا» از فیلم «نگاه خیره اولیس»، مسئله هویت مستقل عکاس فیلم و آثارش در روند تولید فیلم بررسی شده است. بر این اساس، این پژوهش در پی این است که موارد تشابه و تفاوت عملکرد غضبانپور و کودلکا را در دستیابی به هویت مستقل، ورای موضوع و روایت فیلم، در عکس های سینمایی بیابد.هدف پژوهش: شناخت مراحل انتخاب عکاس فیلم در مرحله پیش تولید فیلم سینمایی و آشنایی با فعالیت عکاس در جریان تولید فیلم، با حفظ هویت مستقل هنری، اهداف این پژوهش به شمار می آیند.روش پژوهش: این پژوهش با روش تحلیل محتوا و رویکرد تطبیقی انجام گرفته و داده های آن به دو شیوه کتابخانه ای و میدانی گردآوری شده است. در ابتدا مراحل انتخاب غضبانپور وکودلکا برای عکاسی فیلم، به مدد نقد تکوینی، بررسی و سپس، نتایج فعالیت آن دو، بر مبنای نظریه رمزگان های رسانه ای دانیل چندلر، تفسیر و مقایسه می شود. تطبیق عملکرد هنری دو عکاس ایرانی و خارجی کمک می کند که درک عمیق تری از هویت مستقل عکاس فیلم حاصل شود. نتیجه گیری: به دلیل خصلت های روایی و سبکی ژانر هنری در سینما، جاسم غضبانپور و جوزف کودلکا هویت مستقل خود را هنگام عکاسی فیلم حفظ کرده اند. همچنین از مقایسه عکس های آن ها می توان نتیجه گرفت که عکس ها دارای درون مایه و خصلت هایی مشابه با گونه مستند اجتماعی هستند و این دو عکاس به موضوعی که پیش از تولید فیلم از آن عکاسی می کردند گرایش دارند.
بازخوانی نقش ارگونومی در آفرینش فضای داخلی مدرسه شهدای هویزه با رویکرد آموزش خلاق
منبع:
معماری شناسی سال چهارم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۲۰
1-10
حوزههای تخصصی:
آبشخور نظری پژوهش حاضر؛ هم پیوندی ارگونومی در آفرینش فضای داخلی است تا به اتکای مفاهیم و پیکربندی تئوریکی و عملی آن، بیش از پیش به حوزه ی مطالعات برنامه ریزی غنا بخشد. زیرا مطالعات نشان می دهند موارد زیادی میتواند به کاهش کیفیت اموزشی دامن زند و یکی از این مواردی که می تواند کیفیت اموزش را برهم زند، عدم توجه نکردن به اصول ارگونومی می باشد و لذا، عدم توجه به فاکتورهای ارگونومی و رعایت نکردن انها در فضای اموزشی،منجر به پرداخت هزینه های بسیار زیادی،توسط دانش اموز در محیط اموزشی خود می شود که نتجه ای جز اتلاف انرژی،وقت،هزینه و عدم پرورش دهی نیروی متخصص توسط مدرسه می گردد و از این رو موجب کاهش کارایی،کیفیت و افزایش تنش بین دانش اموزان یک محیط اموزشی می شود. پژوهش حاضر ازنظر هدف کاربردی و از نظر ماهیت و روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ قلمرو زمانی، مقطع حاضر (1400) بوده است. جهت تحلیل چگونگی عملکرد شاخص ها از مدل تحلیل سلسله مراتبی(AHP) با تعداد 4 گزاره اصلی و 19 گزاره فرعی(زیر مجموعه ها ) بهره برده شده است. نتایج حاصل از پرسشنامه می توان به این نتیجه رسید که عواملی چون نحوه ی قرار گیری ساختمان مدرسه، وجود فضای سبز و طراحی فضاهای موقت در حیاط مدرسه، تعداد و کیفیت مناسب فضاهای ورزشی و بهداشتی معیارهای مهمی در طراحی حیاط مطلوب است و میتواند کارایی آن را به شکل چشمگیری افزایش دهد. بنابراین ارائه راهکارهای متناسب با معضلات موجود در حیاط مدرسه میتواند زمینه افزایش خلاقیت کودک در زنگ تفریح را نیز در پی داشته باشد. بنابراین هرچه طراحی حیاط مدرسه هوشمندانه و مطلوب تر باشد، کودکان نیز تمایل بیشتری به شکوفایی خلاقیت خود دارند. یافته این پیام را درپی داشت که غالب مدرسه های فعلی ایران از زاویه معماری و فضا سازی های داخل آن بخصوص برای اعداد سنی محدوده این پژوهش نیاز به بازسازی و فضا سازی مناسب براساس روحیات کودکان دارند و انتخاب فضا هایی منطبق بر خواسته ایشان می تواند مدرسه را تبدیل به فضایی پر روح و اثر گذار بر رشد و بهبود آموزش کند.
خوانش آثار ری کاواکوبو با تمرکز بر مفهوم بدن بدون اندام از منظر ژیل دلوز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جلوه هنر سال سیزدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۳۲)
31 - 40
حوزههای تخصصی:
پژوهش حاضر با استفاده از نظریات دلوز فیلسوف و نظریه پرداز تجربه گرای فرانسوی است، از منظر وی چیزی که تجربه می شود زنده و پویاست و با خوانشی که ارائه داد فضای فکری پست مدرن را از آن خود کرد. نگاه فلسفی دلوز به هنر ارائه دهنده صیرورت نیروهای پیرامون بدن بدون اندام است. در اندیشه وی بدن بدون اندام، بدنی بدون درون و بدون ساختار درونی است. این بدن در تضاد با اندام نیست، بلکه نیروهایی را شامل است که در تضاد با سازمان مندی اندام قرار دارند. در این راستا تلاش می شود با استفاده از نظریات ژیل دلوز و تمرکز بر مفهوم بدن با اندام نامعین و تحلیل آنها با رویکرد توصیفی به شیوه فرمالیستی، فرم های لباس را بررسی کرد و به سوالی چون: چه مولفه هایئ سبب میشود تا بتوان خلاقه های ری کاواکوبو را در قالب پست مدرن گنجاند؟ پاسخ داده شود. فرض می شود: بنا بر اندیشه و خوانش دلوزی از آفریده های کاواکوبو، امکان وجود مفاهیمی چون: بدن بدون اندام، نیرو های منقبض و منبسط کننده و نیروهای جفت شده در البسه طراحی شده توسط وی می باشد. نتایج بدست آمده حاکی از آن است که، او در کارهایش مرز میان بدن و لباس را از میان بر می دارد و حاکمیت را در اختیار مفاهیم و ترکیب بندی ها و غیره قرار داده و بدن را تغییر کاربری می دهد.
مبنای شناسایی و تبیین مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر مبنای شاخص های طراحی پایدار شهری تحت رویکرد شهر پاک (نمونه موردی: شهر پردیس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گفتمان طراحی شهری دوره دوم زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴
58-45
حوزههای تخصصی:
اهداف : این پژوهش با هدف شناسایی و رتبه بندی مؤلفه های مؤثر بر ارتقای سطح کیفیت منظر شهری و طراحی پایدار در شهر پردیس انجام شده است. روش ها : این پژوهش با استناد به منابع کتابخانه ای داخلی و خارجی و توزیع پرسشنامه، مبتنی بر روش تحقیق توصیفی و تحلیلی و همچنین دارای رویکرد کمی و کیفی است. جامعه آماری پژوهش خبرگان منظر شهری و طراحی شهری در شهر پردیس بوده است. جهت پردازش داده های گردآوری شده از آمار توصیفی و رتبه بندی مؤلفه ها با کمک طیف 5 گانه لیکرت در نرم افزار EXCEL و با استفاده از تاپسیس فازی انجام شده است. یافته ها : با توجه به اهمیت ارتقای کیفیت منظر شهری پاک رتبه بندی مؤلفه ها با کمک طیف 5 گانه لیکرت نشان داد که معیارهای: عملکردی-خدماتی، زیست محیطی، معنایی-ادراکی، کالبدی-ساختاری، فرهنگی-اجتماعی، زیبایی شناسی، اقتصاد شهری و محیط شهری با شاخص مشابهت 577/0، 567/0، 55/0، 509/0، 503/0، 489/0، 33/0 و 31/0 به ترتیب مهم ترین تا کم اهمیت ترین معیارها در میزان ارتقای سطح کیفی منظر هستند. نتیجه گیری : نتایج حاصل از پژوهش طبق نظر خبرگان در پرسشنامه نشان داد، بر اساس میزان شاخص مشابهت رتبه بندی مؤلفه های ارتقای کیفیت منظر بر مبانی طراحی پایدار در شهر پردیس بسیار حائز اهمیت می باشند، لذا فاصله تا حالت ایده آل محسوس است و برای رسیدن به کیفیت مطلوب ضرورت توجه و به کارگیری منسجم عوامل در محیط شهری قابل تأمل است.
برنامه ریزی حفاظت و توسعه یکپارچه فضاهای شهری بر مبنای مؤلفه های منظر شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ بهار ۱۴۰۰ شماره ۱ (پیاپی ۹۲)
39-18
حوزههای تخصصی:
رویکرد متأخر، حفاظت را به عنوان «مدیریت اندیشمندانه تغییر» تعریف می کند و یک رویکرد مبتنی بر چشم انداز را نسبت به مدیریت میراث فرهنگی توصیه می کند. توصیه یونسکو (۲۰۱۱) در ارتباط با منظر شهری تاریخی Historical Urban Landscape ( HUL ) رهنمودهایی را درخصوص رویکرد مبتنی بر چشم انداز در سطح بین المللی ارائه کرد که در حال حاضر تا حدی توسط دولت های ملی و محلی اجرا می گردد. پژوهش حاضر با هدف توسعه یک چارچوب ارزیابی نسبت به تبیین تفاوت ها و شباهت هایی بین سیاست های موجود محلی و شیوه های مدیریت و توصیه شوندگان توسط روش منظر شهری تاریخی، برای چهار متغیر تعریف شده شامل صفات (چه)، ارزش ها (چرا)، ذی نفعان (چه کسی) و استراتژی ها (چگونه) صورت گرفته است. چارچوب ارائه شده در این مقاله آشکار می کند که چگونه میراث فرهنگی در چارچوب سیاست تعریف شده، هم از جنبه میراث ملموس و ناملموس و هم در ترکیب آنها بررسی شده است و انتظار می رود تا میزان انحراف از جوانب مختلف را مانند سطح اجرا رویکرد HUL و مانند آن تبیین کند. این فرایند به منظور حفاظت و کنترل تحولات منظر شهری تاریخ در قالب اقدامات شش گانه شامل انجام بررسی های جامع و نقشه برداری از منابع شهری، رسیدن به اجماع با متصدیان، بررسی آسیب پذیری منابع شهری، یکپارچه سازی ارزش های میراث شهری، بررسی میزان آسیب پذیری آنها در چارچوب توسعه گسترده شهری، اولویت بندی اقدامات حفاظت و توسعه و ایجاد همکاری مطلوب در چارچوب های مدیریت محلی پیشنهاد شده است. این چارچوب با استفاده از روش های مطالعات موردی می تواند آزمایش شده و در مقیاس گسترده تر به عنوان یک ابزار نظارت، برای نظارت بر تغییرات در سطح برنامه ای برای مدیریت حفاظت و توسعه شهری ملاک عمل قرار گیرد.
بررسی تأثیر عمومیت موسیقی بر جامعه ایران باستان، با تمرکز بر موسیقی عصر ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
اثر دوره ۴۲ زمستان ۱۴۰۰ شماره ۴ (پیاپی ۹۵)
530-506
حوزههای تخصصی:
سلسله ساسانی از ادوار شاخص تاریخی ایران و از حکومت های مقتدر جهان متمدن کهن بوده است. ساسانیان در طی بیش از ۴ قرن، علی رغم فراز و نشیب های فراوان تلاش کردند، ضمن میراث داری از دستاوردهای حکومت های قبلی، بستری مناسب را برای پیشرفت و تکامل علم، ادب و هنر ایران زمین فراهم آورند. در این بسترسازی فرهنگی و اجتماعی، موسیقی به عنوان زبان پیشرفته و پیوند دهنده اجتماعی، نقشی مهم را ایفا می کرد. سؤال اصلی و شکل دهنده این پژوهش، بررسی اهمیت موسیقی در ساختار اجتماعی ایران باستان و خصوصا دوران ساسانی، و شباهت های کارکردی آن با جوامع معاصر است. خصوصا که ضرورت نگاه بین رشته ای به این موضوع دو چندان شده است؛ زیرا می توان کاربرد مهم این بستر و سیر تحول شناسی را، در بازشناسی مقولات هنری ادوار تاریخی و کشف الگوهای کارکرد فرهنگی آنان در مواجه با اوضاع اجتماعی آن دوران دانست. بر این اساس در پژوهش کیفی حاضر، به بررسی شواهد و عللِ گستردگی و عمومیت موسیقی دوره ساسانیان، پرداخته شده است؛ یعنی از طریق بررسی شواهد باستانی، و تحلیل جامعه شناسانه، از برداشت های منعکس در منابع، به شناخت کارکردهای اجتماعی موسیقی آن دوران پرداخته شده است. روش گردآوری اطلاعات در این مقاله به شیوه کتابخانه ای است و تلاش شده تا اهمیت موسیقی در دوران ساسانی به ویژه در سطوح مختلف جامعه بررسی شود. چنین نگاهی تاریخی و اجتماعی به مقولات هنری، سبب باز تعریف ارزش های موجود پیرامون فلسفه هنر و مبانی نظری آن به سمت اجتماع محور شدن هنر در برنامه ریزی فرهنگی حال حاضر خواهد شد. خصوصاً که امروزه، جایگاه موسیقی، در تثبیت شده ترین حالت اجتماعی خود است و اکنون فرصت بررسی روش های کیفیت آفرینی مبتنی بر ارزش های انسانی و کاربردهای تعالی آفرین، با استفاده از تجربیات تاریخی این سرزمین فراهم می باشد.
The Complexity of Relationship between the Physical Environment and Residents' Walking in Tehran, Iran: A Qualitative S tudy(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
Architecture and Urban Development, Volume ۱۱, Issue ۴ - Serial Number ۴۲, Autumn ۲۰۲۱
17 - 28
حوزههای تخصصی:
We know little about the physical environment -walking relationship in middle-eas t countries. There is also a need for qualitative approaches to s tudying this relationship. This s tudy aimed to unders tand the physical contextual factors influencing the everyday walking experience of middle-aged residents in an area of Tehran, Iran. It utilized an inductive qualitative content analysis along with Cons tant Comparative Analysis (CCA). The main themes and categories explored were safety and security (sense of insecurity, sense of inadequate safety), comfort and convenience (lack of physical comfort, accessibility to des tinations and amenities, the possibility to do rhythmic walking, sense of overcrowding), and aes thetics and attractiveness (variety and harmony, cleanliness and maintenance, natural elements). The subset concepts of the categories were also explored, including lighting, presence of others, air pollution, crossing s treets, the surface of sidewalks, walking on the side of s treets roadway, thermal comfort, s tepping s tairs, noise nuisance, dis tances to the neighborhood facilities, sitting places, characteris tics of paths, overloaded s treets, non-local offices and s tores, variety and harmony of building facades, old buildings, a variety of colors, various s tores, enclosure, upkeep of buildings, greenery, presence of water and birds, and natural sounds. Narrow and uneven sidewalks influenced walking in multiple aspects. This s tudy proposed considerations and details to the general urban policies and interventions to encourage walking. The results of this s tudy can facilitate urban designers and planners in creating community built environments, which promote clean transportation and public health.
آنالیز عنصری و تحلیل آماری ترکیبات تشکیل دهنده ابسیدین های به دست آمده از محوطه تل-خاری در منطقه پاسارگاد با استفاده از روش میکروپیکسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه و اندازه گیری ترکیبات عنصری نمونه های ابسیدین از اهمیت خاصی در بین پژوهشگران برخوردار است، زیرا با آگاهی از ترکیبات عنصری ابسیدین های باستانی، می توان اطلاعات بسیار ارزنده ای در زمینه بررسی تجارت و نقل و انتقالات جوامع اولیه بدست آورد. در این طرح پژوهشی،17 نمونه از ابسیدین های محوطه پیش از تاریخی تل خاری پاسارگاد که در طی دو فصل کاوش، در سال های 1396 و 1397 بدست آمده اند، با استفاده از روش میکروپیکسی مورد آنالیز عنصری و بررسی قرار گرفته است. در این پژوهش، با استفاده از عناصر اصلی و کم مقدار اندازه گیری شده در ترکیبات ابسیدین ها و مقایسه آنها با منابع شناخته شده ابسیدین در آناتولی و ارمنستان و همچنین استفاده از تحلیل های آماری و نمودارهای پراکندگی دو یا سه بعدی، طبقه بندی و بررسی منشأ ابسیدین های تل خاری انجام شده است. نتایج بررسی های آنالیز عنصری نشان می دهد که دو گروه کاملاً متمایز در این ابسیدین ها قابل شناسایی است که بر اساس عناصر مختلفی، از جمله اکسیدهای آهن، منگنز، تیتانیم و آلومینیم قابل تفکیک هستند. همچنین با مقایسه ابسیدین های محوطه تل خاری با محوطه های مختلفی از آناتولی و ارمنستان مشخص شد که ترکیبات ابسیدین های گروه اول تل خاری با نمونه هایی از معدن بینگول A از آناتولی و ابسیدین های گروه دوم تل خاری نیز با نمونه هایی از معادن ننزی داغ، پاسینلر و میدان داغ در آناتولی مرکزی و شرقی ترکیبات یکسانی دارند. بنابراین این احتمال که ابسیدین های بدست آمده در تل خاری از منابع ابسیدین آناتولی با استفاده از یک شبکه انتقال و تجارتی با مسافت بسیار طولانی که در حدود 1000 تا 1900 کیلومتر بوده است، بسیار محتمل است.