۱.
کلید واژه ها:
معماری داخلی طراحی داخلی دکوراسیون تاریخچه طراحی داخلی
طراحی داخلی یکی از تخصص های هم سرشت با معماری است که در طراحی و ساخت بنا نقش آفرینی می کند. چگونگی همراهی طراحی داخلی و معماری و نسبت بین آنها از مباحث پردامنه امروز است. چراکه طراحی داخلی در گذشته جدا از معماری مطرح نبوده؛ درحالی که امروزه جایگاهی خاص و مستقل از معماری دارد. پرسش اصلی این پژوهش نسبت میان معماری و طراحی داخلی در عین پیوستگی و گسستگی توأماً است. جست و جوی این پرسش با پی جویی تبار تخصص طراحی داخلی، یعنی شناختن خاستگاه آن و تطوراتی که متحمل شده، آغاز شد. به عبارت دیگر، چگونگی تطور طراحی فضاهای داخلی از دیرباز تا امروز پیگیری شد تا ابعاد مختلفی از نسبت معماری و طراحی داخلی روشن شود. مجموعاً مرور پیشینه طراحی فضاهای داخلی از گذشته تا دوره رنسانس، پیگیری آن تا دوره بعد از انقلاب صنعتی و شناخت نحوه پیدایش حرفه دکوراسیون، امکان سنجیدن نسبت میان معماری و طراحی داخلی را از ابعاد مختلف فراهم می آورد. سپس پیگیری نحوه تبدیل این حرفه به تخصص و ویژگی های تخصصی آن در نسبت با معماری به شناخت وضعیت تخصص طراحی داخلی در موقعیت کنونی انجامید.
۳.
کلید واژه ها:
چهارچوب نظری طراحی داخلی معماری داخلی نظریه مبانی نظری
«معماری داخلی» یا «طراحی داخلی»، به منزله نامی برای تخصصی حرفه ای و رشته ای دانشگاهی، سابقه ای قریب به یک سده دارد. عمده پژوهش های انجام شده در طی این سال ها مربوط به مسائل عملی و کاربردی طراحی بوده است، اما ضرورت پژوهش در حوزه نظری این رشته سبب شده است که در طی دو دهه اخیر نظر پژوهشگران، بیش از پیش، به این حوزه جلب شود. یکی از مهم ترین آثار منتشر شده در این باره، کتابی است با عنوانِ به سوی داخلیِ جدید: مجموعه مقالات نظریه طراحی داخلی. در این کتاب، لوئیس وی ینتال، به تدوین چهارچوب نظری طراحی داخلی اقدام، و به منظور شرح مفاهیم موجود در این عرصه نظری، مجموعه ای از مقالات را گردآوری و ارائه کرده است. می توان گفت نویسنده در این کتاب با پرسش از چگونگی شکل گیری جریان های موجود عرصه نظری طراحی داخلی، به تحلیل و تفسیر آرای خود و دیگر صاحب نظران پرداخته است. در مدل هستی شناختی پیشنهادی وی ینتال، طراحی داخلی شامل هشت لایه نامتقارن پیازی شکل است که در بعضی از نواحی با یکدیگر اشتراک دارند. وی بر اساس این مدل، کتاب را به هشت فصل تقسیم، و مقالات منتخب را ذیل این فصول دسته بندی می کند. با توجه به مفاهیم مطرح شده در این کتاب، هدف این مقاله تأملی در شکل گیری نظریه طراحی داخلی از ابعاد نظری مختلف است. بدین منظور، متن به دو بخش اصلی تقسیم شده است؛ بخش اول که با ساختارِ طرح پرسش تدوین شده است، به بیان تفکر وی ینتال درباره چیستی و چگونگی طراحی داخلی اختصاص دارد؛ بخش دوم در باب شرح و تفصیل مبادی نظری پیشنهادی وی و بررسی مقالات مربوط به مدل ارائه شده است. این مقاله ضمن گشودن راهی نو برای اندیشیدن و پژوهش در حوزه نظری طراحی داخلی، به دانشجویان و حرفه مندان این رشته کمک می کند تا با ادبیات طراحی داخلی و مسائل مربوط به آن آشنا شوند؛ حوزه ای که به دلیل نوظهور بودن و در نتیجه، فقر منابعْ شایسته بذل توجه بیشتر است.
۴.
کلید واژه ها:
معماری داخلی انواع کتاب منبع شناسی
در هر رشته دانشگاهی با انواع گوناگونی از کتاب ها مواجهیم که موضوع، رویکرد، عمق و ساختار متفاوتی دارند و در نتیجه در مراحل متفاوتی از آموزش و پژوهش می توانند مفید و اثربخش باشند. همچنین انواع کتاب های دانشگاهی علاوه بر خصوصیات کلی نوع خود، از ویژگی های حوزه تخصصی ای که در آن نوشته می شوند نیز متأثرند. برای آنکه بتوانیم از مطالعه کتاب های گوناگون بیشترین بهره را ببریم لازم است به ویژگی های انواع کتاب، تفاوت های آنها و الزامات ناشی از این تفاوت ها واقف باشیم. در این مقاله کوشیده ایم به این پرسش پاسخ دهیم که چه انواعی از کتاب های دانشگاهی در رشته های معماری و معماری داخلی وجود دارد و بهتر است در کدام مرحله از پژوهش یا تحصیل به هر دسته از این کتاب ها مراجعه کنیم. بدین منظور نخست ویژگی های کلی رایج ترین انواع کتاب های دانشگاهی را شرح داده ایم و سپس این ویژگی ها را در نمونه هایی از کتاب های این رشته ها بررسی کرده ایم و نشان داده ایم این تفاوت ها چگونه در ساختار و محتوای این کتاب ها بازتاب یافته است.
۵.
کلید واژه ها:
تاریخ شفاهی گردآوری اسناد شفاهی تاریخ آموزش معماری داخلی
پژوهش در مورد تاریخ آموزش معماری داخلی در ایران، مانند هر پژوهش تاریخی دیگری متکی بر شواهد و اسناد است. شواهدی نظیر اسناد مکتوب، تصاویر، آثار طراحی و معماری به جامانده و اسناد شفاهی یا حافظه تاریخی افرادی که به نوعی در ارتباط با موضوع پژوهش هستند. اغلب از پژوهش متکی بر اسناد شفاهی با عنوان تاریخ شفاهی یاد می شود که یکی از کارآمدترین انواع پژوهش در مطالعات تاریخی و اجتماعی است. امروزه این نوع پژوهش گسترش چشمگیری در مجامع تحقیقاتی و دانشگاهی دنیا داشته است؛ اما آیا هر شیوه و روشی در گردآوری اسناد شفاهی، تاریخ شفاهی است؟ در نگاهی ساده انگارانه تاریخ شفاهی معادل انواع مصاحبه یا سخنرانی در نظر گرفته شده است اما در حقیقت پژوهش تاریخ شفاهی فراتر از گردآوری و ثبت اطلاعات است. این نوع پژوهش حوزه ای تخصصی از مطالعات تاریخی است و فنون و آداب خاص خود را دارد که آن را از صرف گردآوری اسناد شفاهی متمایز می سازد. مبنای اطلاعات در تاریخ شفاهی مصاحبه است که با ساختاری مشخص و درنتیجه پژوهشی منسجم پیش می رود. مصاحبه گفتگویی هدفمند میان مورخ و مخبر را شکل می دهد که آن را از خاطره گویی مجزا ساخته است. علاوه بر اهمیت تعیین طرح تحقیقی تاریخ شفاهی مانند هر پژوهش دیگری دو وجه دارد؛ یک وجه نظری و یک وجه عملی. وجه نظری بنیان های فکری پژوهش را در برمی گیرد که ریشه در هدف و مقصد طرح دارد. وجه عملی به عبارتی همان مسائل عمومی در تاریخ شفاهی است و به جزئیاتی توجه دارد که برای هدایت طرح ضروری است و دستورالعمل هایی را جهت انجام مصاحبه، ثبت و نگهداری اسناد حاصل از پژوهش ارائه می دهد. در هیچ پژوهشی دو وجه نظری و عملی از یکدیگر جدا نیستند و آگاهی از هرکدام بر کیفیت دیگری می افزاید
۶.
کلید واژه ها:
طراحی داخلی تاریخ معماری بدن ذهن طبیعت
پارادایم های هستی شناسی، فهم آدمی از تمام هستی و حتی بدنش را می سازند، فهم انحاء مختلف وجود انسان مانند «معماری» و «داخلیِ طراحی شده» متاثر از پارادایم حاکم است و تا آنجا که تغییری در این پارادایم رخ ندهد تطور بدن و تصور آن در معماری صرفاً به تطور صور معماری (تاریخ استاندارد و غیرکاربردی معماری)، تحویل خواهد شد. ضرورت هر برون رفتی از این تاریخ استاندارد و رسیدن به فهمی رهاشده از پارادایم غالب، پرسش از بدن و بازنمایی های بدن در معماری است: گذشتگان برای کدام بدن طراحی می کرده اند؟ این پرسش چه به واسطه حجم و غنای داده های تاریخ استاندارد و چه به علت بدیهی پنداشتن وظایف معماری/طراحی در ازدحام پرسش های روزگار ما گم شده است. آگاهی از این وضعیت ما را واداشت تا تلاش برای بررسی تطور بدن و تصور آن در معماری را بر مبنای قرائتی ویژه از اسپینوزا پیش ببریم که پارادایمی بدیل و به قولی متعلق به «جریان زیرزمینی فلسفه» است. اسپینوزا با طرح «این همانی امتداد و اندیشه»، تغییر خوانش ما را از تاریخ معماری ممکن ساخت تا در تفسیر آن به جای تاکید بر ایده ها و افکار معماران به نظام ویژه ابدان/اشیا نظر کنیم و درنتیجه «معماری ها» (نه معماری) و «بدن ها»ی متفاوت بیابیم: یک تاریخ غیراستاندارد معماری ها، حاصل از صورت جدید انتظامِ داده ها. از دل تغییر پارادایمی مذکور، مفهوم جدیدی از طراحی شروع به بالیدن می کند _با تاریخی کاربردی و اخلاقی دربرابر تاریخ نظری محض فعلی_ که با رد تمایز میان عاملان انسانی/تکنولوژیکی طراحی (شهرساز، معمار، طراح داخلی، رایانه و ...) و برتری آنها بر طبیعت، بدن طبیعت را جایگزین بدن انسان در داخلی ترین لایه طراحی خواهد کرد.