فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۲۶۱ تا ۱٬۲۸۰ مورد از کل ۱٬۶۸۶ مورد.
جشنواره ی الگوهای برتر تدریس تربیت بدنی گذشته، حال و آینده
حوزه های تخصصی:
نیمرخ غرق شدن گردشگران در سواحل دریای خزر در طی سالهای 1385- 1380(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این پژوهش بررسی الگوی رفتاری و دموگرافی غرق شدن در طی سالهای 1380 تا 1385 در سواحل دریای خزر در استان مازندران بوده است. این پژوهش از نوع پژوهشهای کاربردی است. برای دریافت اطلاعات لازم جهت ثبت وضعیت دموگرافی افراد غرق شده از پرسشنامه استفاده شده و تجزیه و تحلیل یافتههای پژوهش نیز با استفاده از آمار توصیفی به وسیله نرم افزارهای آماری Excel 2003 و Spss 13 انجام گرفته است.
بر اساس یافتههای این پژوهش تعداد افراد غرق شده در طی سالهای 1380 الی 1385 وضعیت منحنی شکل را نشان میدهد. علیرغم کاهش تعداد افراد غرق شده به میزان 6/75 درصد در سال 1381 این روند در طی سالهای 1382 و 1383 به ترتیب نسبت به سال قبل از آن 2/34 و6/12 افزایش یافته است؛ اما در سالهای 1384 و 1385 این روند سیر نزولی پیدا کرده به نحوی که تعداد غرق شدهها در این دو سال نسبت به سال قبل از آن به ترتیب 1/28 و 5 درصد کاهش یافته است. یافتههای پژوهش نشان می دهد از هر 100000 نفر غرق شده در دنیا 50 نفر در سواحل استان مازندران جان خود را از دست می دهند. بر این اساس به نظر می رسد با آموزش مناسب و بهره گیری از ظرفیتهای طبیعی گردشگری دریای خزر بتوان خطرات آسیبی ناشی از غرق شدن که سلامت شهروندان و گردشگران را تهدید میکند را کاهش داد.
ارتباط بین سرعت در نقطه چرخش لاکتات و مدت زمان ماندن در VO2max هنگام دویدن با سرعت vVO2max در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی حرفه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر عبارت است از مطالعه ارتباط بین سرعت دویدن در نقطه چرخش لاکتات ((vLTP و زمان ماندن در max2VO (max2TVO) هنگام فعالیت با max2vVO تا رسیدن به درماندگی در دوندگان استقامتی و نیمه استقامتی. بدین منظور 11 دونده عضو تیم ملی دو و میدانی (9مرد و 2زن) در رشته های استقامت و نیمه استقامت با میانگین سن، قد و وزن- به ترتیب 1/1±36/24 سال، 1/2±36/173 سانتی متر، 21±25/63 کیلوگرم- آزمودنی این تحقیق انتخاب شدند. هر آزمودنی در سه آزمون مجزا تا رسیدن به درماندگی روی نوارگردان با شیب صفر درجه و در 3روز متفاوت به فاصله حداقل 48 ساعت شرکت کردند. آزمون اول به منظور سنجش max2VO و max2vVO با سرعت اولیه 10 کیلومتر در ساعت تا رسیدن به درماندگی انجام شد. در آزمون دوم max2TVO، max2TlimVO و max2TAVO آزمودنی ها سنجیده شد. سرعت اولیه دستگاه متناسب با max2vVO آزمودنی ها تنظیم شد. در آزمون سوم vLTP آزمودنی سنجیده شد. شروع آزمون با سرعت 10کیلومتر در ساعت بود که پس از هر 4 دقیقه 1 کیلومتر در ساعت بر سرعت نوارگردان افزوده می شد، تا غلظت لاکتات آزمودنی به فراتر از 5 میلی مول برسد. اطلاعات مربوط به گازهای تنفسی با استفاده از دستگاه تجزیه و تحلیل گازهای تنفسی اندازه گیری شد. برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از نرم افزار SPSS مدل 12 و روش آماری ضریب همبستگی پیرسون استفاده شد. یافته های پژوهش نشان داد ارتباط معناداری بین vLTP نسبی (max2vVO%) و max2TVO آزمودنی ها وجود ندارد (48/0 P= و 33/0r =). از سوی دیگر، ارتباط مثبت معناداری بین max2TVO و max2TlimVO (000/0P= و 91/0 r =) مشاهده شد. یافته دیگر این تحقیق که بیانگر max2TVO نیز می تواند باشد، ارتباط مثبت معنادار بین max2TlimVO و max2TAVO (001/0 P= و 80/0 r=) است. بنابراین، شاید بتوان چنین پیش بینی کرد که با توجه به ارتباط مثبت معنادار بین متغیرهای ذکر شده، برای افزایش max2TVO بتوان از تمریناتی با شدت max2vVO استفاده کرد.
تاثیر سه و پنج جلسه تمرین تداومی بر پروتئین واکنش دهنده C موش های ویستار با ژنوم 14848(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت HS-CRP، حساس ترین شاخص التهابی پیشگویی کننده بیماری قلبی – عروقی است. برای بررسی تاثیر دوازده هفته تمرین تداومی سه و پنج جلسه ای در هفته بر پروتئین واکنش دهنده C با حساسیت زیاد، 56 موش ها صحرایی ماده نژاد ویستار با ژنوم 14848 (با وزن 93/4± 6/325 گرم، سن 21 ماه که دست کم سه ماه از اتمام دوران باروی آنها گذشته بود) انتخاب و به طور تصادفی به گروه کنترل و گروه تمرینی تقسیم شدند. گروه های تمرینی به گروه های تمرینی تداومی 3 جلسه و 5 جلسه در هفته تقسیم شدند. برنامه تمرینی تداومی سه یا پنج جلسه در هفته به مدت 12 هفته با سرعت و مدت تعیین شده اجرا شد. خونگیری حالت ناشتایی در سه مرحله پیش آزمون و به دنبال شش و دوازده هفته تمرین انجام شد. مقادیر HS-CRP گروه کنترل پس از شش و دوازده هفته، افزایش معناداری داشت، در حالی که در هر دو گروه تمرین تداومی در شش هفته نخست تمرین، کاهش غیرمعناداری مشاهده شد که این کاهش در پایان هفته دوازدهم به لحاظ آماری معنادار بوده است. از سوی دیگر، بررسی تغییرات HS-CRP بین سه گروه نشان داد که تفاوت معنی داری بین دو گروه تمرینی 3 و 5 جلسه ای در مقایسه با گروه کنترل وجود دارد، در حالی که این تفاوت بین دو گروه تمرینی معنادار نیست. باتوجه به نتایج به دست آمده می توان گفت اگرچه درمجموع اثربخشی تمرینات 5 جلسه ای بیش تر از تمرینات 3 جلسه ای در هفته است، ولی برای مهار پاسخ التهابی، طول دوره تمرینی مهم تر از تعداد جلسات تمرینی در هفته است.
تمرینات پلیوبال راهکارهای مناسب برای افزایش توان نوجوانان
حوزه های تخصصی:
تاثیر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر بررسی اثر سه روز دوی متوالی و غیر متوالی 1600 متر بر دستگاه ایمنی دختران دانشجوی تربیت بدنی بود. بدین منظور 25 نفر از دانشجویان تربیت بدنی دانشگاه مازندران در محدوده سنی 18-22 سال به طور تصادفی به گروه تجربی- دوهای متوالی و غیر متوالی- وگروه کنترل تقسیم شدند. آزمودنی های گروه تجربی سه روز غیر متوالی(شنبه دوشنبه و چهار شنبه)را دویدند و سپس با یک هفته استراحت مجدداً همان آزمودنی ها برنامه دو را در سه روز متوالی(شنبه یک شنبه و دوشنبه) دویدند. نمونه های خونی بلافاصله پس از هر بار دوی 1600 متر در روزهای اول دوم و سوم به طور مجزا از گروه تمرینی پس از دو متوالی و نیز دو غیر متوالی گرفته شد. نمونه های خونی گروه کنترل نیز بدون اجرای دوهای متوالی و غیر متوالی هم زمان و همانند گروه تجربی گرفته شد. برای تعیین مقادیر استراحتی قبل از اجرای دوی 1600 متر نوبت اول از گروه های تجربی و کنترل همزمان نمونه خونی با عنوان پیش آزمون گرفته شد. نمونه های خونی با استفاده از دستگاه الکترونیکی شمارش گر سلولی اندازه گیری و سپس داده ها با آزمون اندازه گیری های مکرر و آنالیز واریانس و آزمون های تعقیبی (LSD)و شفه در سطح معناداری 05/0 ≤ P تجزیه و تحلیل شدند. نتایج پژوهش نشان داد تغییرات درون گروهی مقادیر گلبول های سفید تام خون در گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- افزایش معناداری داشته است. همچنین تغییرات معناداری در مقادیر این شاخص بین گروه تجربی- دو متوالی و غیر متوالی- با گروه کنترل به دنبال پس آزمون اول دوم و سوم مشاهده شد. این تفاوت در بین گروه تجربی دو متوالی و گروه تجربی دو غیر متوالی مشاهده نشد. همچنین تغییرات درون گروهی و بین گروهی سایر شاخص ها از لحاظ آماری معنادار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اگرچه فعالیت ورزشی متوالی و غیر متوالی گلبول های سفید تام خون را تغییر داد ولی تکرار جلسات تمرینی در روزهای متوالی تاثیر قابل توجهی بر این شاخص نداشت.
تاثیر دمای محیط بر تغییر ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی در دختران فعال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از راه هایی که سلول ها می توانند در قبال آسیب یا مرگ سلولی ناشی از هر گونه استرس از جمله ورزش مقاومت کنند سنتز پروتئین های شوک گرمایی(HSP) است. در حالی که مطالعات قبلی افزایش این پروتئین ها را به دنبال تمرین های استقامتی گزارش کرده اند این مطالعه به بررسی تاثیر دمای محیط بر پاسخ HSP72 دختران فعال به دنبال تمرین برونگرایی با وزنه میپردازد. پس از انجام مقدمات پژوهش 27 دانشجوی دختر رشته تربیت بدنی (سن 63/2±44/20 سال وزن 21/11±1/59 کیلوگرم حداکثر اکسیژن مصرفی21/5±84/36 میلی لیتر به ازای هر کیلوگرم وزن در دقیقه) انتخاب و به طور تصادفی به سه گروه تمرین برونگرا با وزنه در محیط با گرمای ملایم (WHG) تمرین برونگرا در محیط طبیعی(WNG) و قرارگرفتن در معرض محیط با گرمای ملایم (HG) تقسیم شدند. پروتکل تمرین شامل چهار نوبت تمرین برونگرایی جلو بازو بود که دو نوبت آن با 25 تکرار با 50 درصد و دو نوبت نیز با 20-15 تکرار با 60 درصد یک تکرار بیشینه اجرا شد. خون گیری در شرایط مشابه در سه مرحله (پیش آزمون میان آزمون و 30 دقیقه پس از پایان آزمون) و به دنبال 14-12 ساعت ناشتایی شبانه از ورید پیش بازویی دست غیر برتر انجام شد. نمونه های خونی در چند نوبت به آزمایشگاه منتقل شدند و مقادیر HSP72 سرمی با استفاده از روش ساندویچ الایزا و مقادیر کراتین کیناز و کورتیزول نیز به ترتیب به روش آنزیماتیک و الایزا سنجیده شد. داده ها با استفاده از روش آماری مناسب شامل آزمون آنالیز واریانس با اندازه گیری های مکرر t مستقل و آزمون های تعقیبی LSD و شفه در سطح 05/0 P≤ تحلیل شد. نتایج نشان داد افزایش مقادیر HSP72 در مرحله میانی در هر دو گروه تمرین برونگرا معنی دار و این افزایش در مرحله پسآزمون تنها در گروه WNG معنی دار بوده است. به علاوه تغییرات بین گروهی مقادیر این شاخص معنی دار نبوده است. بر اساس این یافته ها می توان گفت اعمال گرمای ملایم تاثیر قابل توجهی بر تغییرات ناشی از تمرین برونگرایی مقادیر پروتئین شوک گرمایی نداشته است.
اثر تمرین مقاومتی بر سطوح سرمی میوستالین ، تستوسترون و کورتیزول در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
میوستاتین تنظیم کننده منفی قوی در رشد عضله اسکلتی است و نقش مهمی در تنظیم توده عضله بازی می کند. با این همه سازوکارهایی که تولید میوستاتین عضلانی را تنظیم می کند به خوبی روشن نیست. هدف تحقیق حاضر عبارت است از تعیین اثر هشت هفته تمرین مقاومتی بر تغییرات قدرت عضلانی، توده بدون چربی، میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول سرمی در مردان جوان تمرین نکرده. بدین منظور، 16 مرد جوان (میانگین سن 9/2 5/22) به دو گروه تمرین مقاومتی (8 نفر) و کنترل (8 نفر) تقسیم شدند. برنامه تمرینی عبارت بود از 3 ست 8 تا 10 تکراری با 60 تا 70 % RM1، سه جلسه در هفته با حرکات دربرگیرنده کل بدن. گروه کنترل تمرین مقاومتی انجام نمی داد. نمونه گیری خون، آزمون قدرت عضلانی، و سنجش ترکیب بدنی (DEXA) در هفته های صفر، چهارم، و هشتم انجام شد. تحلیل واریانس یکطرفه با اندازه گیریهای مکرر و همبستگی دو متغیره نشان داد تمرین مقاومتی باعث افزایش قدرت عضلانی، توده بدون چربی، و تستوسترون می شود، در حالی که کورتیزول و میوستاتین کاهش می یابد (05/0P<). همچنین، به ترتیب، ارتباط منفی و مثبتی بین تغییرات میوستاتین با تستوسترون (05/0P< و 69/0-=r) و میوستاتین با کورتیزول (03/0P< و 73/0=r) متعاقب تمرین مقاومتی وجود دارد. این یافته ها نشان می دهد سطوح سرمی میوستاتین در پاسخ به تمرین مقاومتی کاهش می یابد و تغییرات ایجاد شده با تمرین مقاومتی در سطوح میوستاتین، تستوسترون، و کورتیزول ممکن است در افزایش قدرت و توده عضلانی نقش داشته باشد.
ویژگی های برنامه ی تمرینی ورزشی برای کودکان
حوزه های تخصصی:
گذری چند رشته ای بر بازی های سنتی
حوزه های تخصصی:
اثرات سه نوع پرش عمقی بر فعالیت آنزیم کراتین در مردان ورزشکار
حوزه های تخصصی:
تأثیر مصرف مکمل گلوتامین بر سیستم ایمنی دانشجویان دختر ورزشکار دانشگاه شهید چمران اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
حرکت پاییز ۱۳۸۷ شماره ۳۷
حوزه های تخصصی:
هدف تحقیق حاضر، بررسی تاثیر مصرف ناپروکسن بر شدت درد ادراک شده و تغییرات آنزیم کراتین کیناز متعاقب تمرینات اکسنتریک است. به این منظور از بین دانشجویان پسر غیر رشته تربیت بدنی دانشگاه ارومیه 36 نفر به طور داوطلبانه در تحقیق شرکت کردند. آزمودنی ها به طور تصادفی به سه گروه تجربی یا مصرف کننده دارو (12=n)، گروه دارونما (12=n) و گروه کنترل (12=n) تقسیم شدند. 5 قرص 500 میلی گرمی داروی ناپروکسن در کپسول های قهـوه ای رنگ و به همان اندازه دارونما با همان کپسول ها تهیه شد و در اختیار آزمودنی ها قرار گرفت. 4 ساعت قبل از انجام برنامه تمرینی یک عدد کپسول توسط آزمودنی های گروه تجربی و دارونما مصرف شد و مصرف کپسول ها 48 ساعت بعد از انجام برنامه تمرینی با فواصل دوازده ساعته ادامه یافت. برنامه تمرینی شامل گام برداری بر روی جعبه بود و به مدت 40 دقیقه تکرار شد. اندازه گیری درد و کوفتگی و نیز نمونه گیری از خون قبل و بلافاصله بعد از برنامه پله زدن به عمل آمد و در فواصل 24 ساعته به مدت 48 ساعت تکرار شد. برای تجزیه و تحلیل داده ها از تحلیل واریانس یک طرفه (ANOVA) و آزمون توکی استفاده شد. نتایج نشان داد مصرف ناپروکسن از افزایش درد و کوفتگی عضلانی و نیز ترشح آنزیم کراتین کیناز جلوگیری نکرد. اما موجب کاهش درد و سطح آنزیم کراتین کیناز پلاسمایی بعد از 48 ساعت از انجام تمرین اکسنتریک شد.
تاثیر مصرف حاد وتامین C بر پراکسیداسیون چربی و آسیب عضلانی ناشی از فعالیت در مردان جوان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رادیکال های آزاد اکسیژن گونه های فعالی اند که متعاقب فعالیت های شدید باعث آسیب های بیولوژیکی در بافت های هدف مانند غشای فسفولیپیدی می شوند. هدف از این مطالعه عبارت است از بررسی تاثیر مصرف حاد ویتامین C بر پراکسیداسیون چربی ناشی از فعالیت. 16 مرد سالم و ناآشنا با پروتکل تمرینی به طور تصادفی به دو گروه پلاسبو (1000 میلی گرم لاکتوز) (P) و آنتی اکسیدانت (1000 میلی گرم ویتامینC) (AO) تقسیم شدند. دو ساعت پس از مصرف ویتامین C یا پلاسبو، آزمودنی ها به مدت 30 دقیقه با 75% حداکثر اکسیژن مصرفی روی نوارگردان (با شیب صفر درصد) دویدند. غلظت ویتامین C پلاسما و مالون دی آلدئید (MDA) با استفاده از کروماتوگرافی با عملکرد بالا (HPLC) و کراتین کیناز (CK) با اتوآنالایزر اندازه گیری شد. برای مقایسه غلظت ویتامین C پلاسما، CK و MDA در هر گروه از روش اندازه گیری مکرر با تصحیح بونفرونی و برای مقایسه این شاخص ها در بین دو گروه از روش t مستقل استفاده شد. سطوح ویتامین C در گروه AO دو ساعت پس از مصرف، همچنین پس از فعالیت، به طور معناداری افزایش یافت (05/0>(P. سطوح CK در هر دو گروه بلافاصله و 2 ساعت پس از فعالیت و 24 ساعت بعد از فعالیت فقط در گروه P افزایش یافت (05/0>P). سطوح MDA پس از انجام فعالیت در گروه P به طور معناداری افزایش یافت (05/0>P)، درحالی که در گروه AO افزایش معناداری مشاهده نشد (05/0
تأثیر یک و دو جلسه تمرین ترکیبی استقامتی - مقاومتی بر توزیع مجدد زیر گروه های لکوسیتی خون مردان ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، بررسی تأثیر یک و دو جلسه تمرین منتخب شامل تمرین های ترکیبی استقامتی و مقاومتی در روز بر توزیع مجدد زیرگروه های لکوسیتی بود. بدین منظور 8 نفر از دانشجویان پسر رشته تـربیت بـدنی دانشگاه گیلان به صورت داوطلب در پژوهش حاضر شرکت کردند. در مدت 8 روز، آزمودنی ها 3 مرحله آزمون را انجام دادند؛ مرحله اول، استراحت در حالت پایه، مرحله دوم انجام تمرین های ترکیبی استقامتی (45 دقیقه فعالیت هوازی با شدت 75-70 درصد ضربان قلب بیشینه (معادل 60 درصد VO2max) با استفاده از چرخ کارسنج) و مقاومتی (45 دقیقه تمرین با 6 حرکت وزنه تمرینی در 3 دوره 8 تکراری با شدت 80 درصد 1RM) به مدت 90 دقیقه در بعدازظهر و مرحله سوم، انجام تمرین های ذکر شده در 2 نوبت صبح و بعدازظهر. برای اندازه گیری تعداد گلبـول های سفید و زیر گـروه های آن در فواصل زمانی گوناگون، در هر وهله cc 5 خون از ورید بازویی آزمو دنی ها گرفته شد و افراد پیش از اولین خونگیری، حداقل 12 ساعت ناشتا بودند. برای آزمون فرضیه های پژوهش، از آزمون T همبسته، تحلیل واریانس با انـدازه گیری های مکرر و آزمون تعقیبی بن فرونی استفاده شد. اختلاف میانگین ها در سطح 05/0 P? . قابل قبول بود. نتایج نشان داد در تعداد گلبول های سفید بلافاصله و 3 ساعت پس از یک جلسه تمرین تغییر معنی داری به وجود نمی آید ، اما در فواصل زمانی مذکور پس از دو جلسه تمرین افزایش معنی داری مشاهده می شود (05/0 P?). همچنین بین حالت پایه و 3 ساعت پس از هر دو برنامه (یک جلسه و دو جلسه تمرین در روز) افزایش معنی داری مشاهده شد (05/0 P?). به نظر می رسد این تغییرات بیشتر ناشی از افزایش معنی دار نوتـرو فیل ها و لنفـوسیت ها در فواصل زمانی پس از یک و دو جلسه تمرین بوده، اما تعداد مونـوسیت ها و ائوزنیوفیل ها در غالب فاصلـه هـای زمانی پس از تمرین ها تغییر معنی دارینداشته است. در نتیجه برای جلوگیری از اختلال در عملکرد سیستم ایمنی دقت نظر بیشتر در تجویز جلسات تمرینی بیش از یک نوبت در روز توصیه می شود.
کراتینین ، ATP ، قند پلاسما انرژی هزینه کرد و شاخص های توانی پس از دو آزمون بی هوازی متوالی Rast در زنان دانشگاهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ارتباط آمادگی قلبی و عروقی، سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیر ورزشکار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این تحقیق بررسی ارتباط بین آمادگی قلبی عروقی، سطوح استراحتیCRP و لیپیدهای پلاسما در افراد ورزشکار و غیرورزشکار است. بدین منظور 30 دانشجوی ورزشکار و 30 دانشجوی غیرورزشکار به ترتیب به عنوان گروه ورزشکار و غیرورزشکار انتخاب شدند. نمونـه های خونی در حالت ناشتا و ساعت 8 صبح برای مشخص کردن سطوح استراحتی CRP و لیپیدهای پلاسما در حالت استراحت گرفته شد. سپس از طریق آزمون 12 دقیقه ای دویدن / راه رفتن، حداکثر اکسیژن مصرفی برای تعیین آمادگی قلبی عروقی در دو گروه انجام شد. CRP پلاسما با استفاده از کیت مخصوص و به روش ایمونوتوربیدیمتریک، همچنین HDL-C، TG، LDL-C و کلسترول تام پلاسما با استفاده از کیت تخصصی شرکت پارس آزمون و دستگاه اندازه گیری خودکار، اندازه گیری شدند. نتایج این تحقیق تفاوت معنی داری را بینCRP در افراد ورزشکار (mg/dl 39/0) و غیرورزشکار ( mg/dl 33/0) نشان داد (01/0 P<). بین آمادگی قلبی عروقی و CRP پلاسما ارتباط معنی داری وجود نداشت، همچنین ارتباط منفی معنی داری بینCRP پلاسما و HDL-C کلسترول مشاهده شد (05/0 P< و 27/0 - = r). با توجه به اینکه حدود 40 درصد آزمودنی ها گروه ورزشکار از رشته های بدون توپ و برخوردی مانند کشتی، جودو، بوکس، کاراته و تکواندو بودند، احتمال دارد ورزشکارانی که در رشته های برخوردی شرکت می کنند، چون تنش مکانیکی زیاد و آسیب های ریز دائمی دارند، موجب التهاب مزمن در این ورزشکاران شود. بنابراین، احتمال دارد بالاتر بودن سطوح CRP در افراد ورزشکار ناشی از این مکانیسم باشد. در نتیجه در تفسیر سطوح CRP افراد ورزشکار باید به عوامل دیگری مانند نوع رشته ورزشی و آسیب های ورزشی آنها هم توجه کرد.
اثر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی - تنفسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش حاضر عبارت است از ارزیابی تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه بر عملکردهای قلبی- تنفسی. بدین منظور درجه حرارت بدن، حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت اندازه گیری شد. 20 نفر از دانشجویان دختر رشته تربیت بدنی دانشگاه اصفهان برای شرکت در تحقیق انتخاب شدند (سن= 5/2±5/21 سال، قد= 03/1±64/1 متر، وزن=8/4±2/57 کیلوگرم). همه آزمودنیها دارای سیکل عادت ماهیانه طبیعی و منظم با دوره 26- 30 روز بودند و هیچ یک از آنها حداقل 4 ماه قبل از شرکت در آزمون، هیچ نوع داروی هورمونی و جنسی از جمله داروی ضد بارداری مصرف نکرده بودند و قبل از شرکت در آزمون هیچ گونه آسیبی ندیده بودند.
قبل از اجرای آزمون اصلی، همه آزمودنیها 2 جلسه آشنایی را برای به حداقل رسانیدن تاثیرات یادگیری و افزایش پایایی اندازه گیری دقیقاً شبیه به آزمون اصلی در آزمایشگاه اجرا کردند. آزمون اصلی در ساعات 06:00 و 18:00 و در مراحل فولیکولی و لوتئینی سیکل عادت ماهیانه اجرا شد. درجه حرارت بدن 30 دقیقه قبل از انجام سایر تستها در حالت استاندارد اندازه گیری شد. شاخصهای قلبی- تنفسی شامل ضربان قلب و فشار خون قبل و بعد از فعالیت، همچنین حداکثر اکسیژن مصرفی با اجرای پروتکل فزاینده بروس اندازه گیری شد. برای ارزیابی تاثیر ریتم روزانه، سیکل عادت ماهیانه، و اثر متقابل دو ریتم روزانه و ماهانه بر متغیرهای مورد نظر از تجزیه و تحلیل آماری تحلیل واریانس دوطرفه (ANOVA) استفاده شد.
درجه حرارت بدن به طور معناداری از ساعت 06:00 تا 18:00 به اندازه 8/0 درجه سانتی گراد افزایش داشت. ریتم روزانه تاثیر معناداری بر حداکثر اکسیژن مصرفی داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به میزان 6/2 میلی لیتر بر دقیقه افزایش نشان داد. ریتم روزانه همچنین تاثیر معناداری بر ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت داشت، به طوری که در ساعت 18:00 نسبت به 06:00 به ترتیب 8 و 4 ضربه در دقیقه بیشتر بود. ریتم روزانه، همچنین برای فشار خون سیستولیک قبل و بعد از فعالیت مشاهده شد، به طوری که در ساعت 18:00 به ترتیب 6 و 8/4 میلی متر جیوه بالاتر از ساعت 06:00 بود. سیکل عادت ماهیانه معنادار در درجه حرارت، ضربان قلب قبل و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله لوتئینی نسبت به فولیکولی و در حداکثر اکسیژن مصرفی، فشار خون سیستولیک قبل از فعالیت و بعد از فعالیت با مقادیر بالاتر در مرحله فولیکولی نسبت به لوتئینی مشاهده شد. در فشار خون دیاستولیک قبل و بعد از فعالیت ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه معنادار مشاهده نشد. تاثیر متقابل ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه تنها در درجه حرارت معنادار بود. نتایج به دست آمده نشان می دهد که حداکثر اکسیژن مصرفی، ضربان قلب، و فشار خون قبل و بعد از فعالیت تحت تاثیر ریتم روزانه و سیکل عادت ماهیانه قرار دارند. بنابراین، در هنگام اندازه گیری دمای بدن و شاخصهای قلبی- تنفسی باید تاثیر تغییرات روزانه و سیکل عادت ماهیانه در نظر گرفته شود. لذا، در مطالعاتی که بر روی زنان انجام م