فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
بررسی روایات کشتار تیمور در سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی لشکرکشی های تیمور و نیز آثار مربوط به حکومت سربداران آورده اند که تیمور در سال 785ق/1383م، پس از سرکوب شورش مردم سبزوار و فتح شهر، دستور داد تا شورشیان را زنده زنده در لای گل و آجر قرار دادند و مناری برپا کردند. این گزارش در برخی موارد منشأ تحلیل های تاریخی نیز قرار گرفته است. در مقاله حاضر، با بررسی این واقعه در منابع مختلف دوره تیموری، روشن می شود که این سرکوب و کشتار، در شهر اسفزار هرات رخ داده که به سبزوار نیز مشهور بوده است. در واقع علت انتساب نادرست این واقعه به سبزوار، تنها تشابه اسمی این دو شهر بوده است.
تجارت در قلمرو باوندیان اسپهبدیة طبرستان (466-606ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شکوفایی اقتصادی و رشد تجارت از طریق مسیرهای زمینی و دریایی از شاخصه های تاریخ سده های میانة ایران است. حمایت فرمانروایان مسلمان از فعالیت های اقتصادی، به ویژه تجارت با سرزمین های دوردست، در سیاست های آنان مبنی بر وضع قوانینی در حمایت از تجارت، ایجاد کاروان-سراها،کاهش مالیات های گمرکی و اقدام هایی از این دست نمایان است. بیشترین رونق اقتصادی این دوران، در سرزمین-هایی بروز یافته بود که در مسیرهای اصلی تجارت عصر خود قرار داشتند.
طبرستان به عنوان قسمتی از اراضی تابع حکومت مرکزی که در مسیر جادة تجاری خراسان –که بعدها جادة ابریشم خوانده شد- قرار داشت، از تحولات و رشد اقتصادی جهان اسلام تأثیر پذیرفته بود. باوندیان در این دوران بر بخش وسیعی از سواحل جنوبی دریای خزر حکومت می کردند و در این نواحی سیاست های اقتصادی جدیدی به اجرا در آوردند که با برخی اصلاحات اقتصادی همراه بود. اصلاحات مورد نظر منجر به رشد شهرنشینی و اقتصاد متکی بر تجارت در طبرستان و سایر نقاط سواحل جنوبی دریای خزر شد. این نوشتار در پی بررسی وضعیت اقتصادی قلمرو باوندیان در حوزة تجارت است.
تحولات ساختار شهری فسطاط در دورة سفیانیان(40 تا 64 ه .ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فسطاط، نخستین شهر اسلامی در آفریقا، پس از گشودن مصر، با ویژگی های یک شهر اسلامی و برای رفع نیازهای جهادگران مسلمان ایجاد شد و به عنوان مرکز ولایت مصر و «مغرب» نقشی تأثیرگذار در دوران صدراسلام برجای گذاشت.
ترکیب اجتماعی شهر و تحولات عمرانی و اقتصادی آن در دوره های مختلف همواره مورد توجه مورخان و محققان بوده است.
تغییراتی که در دورة سفیانیان در این شهر پدید آمد، موجب آغاز روند گذار از یک «شهر نظامی» به سمت یک شهر تجاری و اداری گردید و در پایان حکومت سفیانیان، این شهر به صورت مهم ترین مرکز سیاسی و اداری شمال آفریقا درآمد و بازار، فعالیت های اقتصادی و ترکیب اجتماعی آن موجب گردید طی سده های متمادی و علی رغم تغییر حاکمیت ها، همچنان اهمیت خود را حفظ کند.
تلاش برای یافتن علل و چگونگی تحولات این شهر، درعهد سفیانیان، موضوع این نوشتار است. پرسش اصلی پژوهش این است: شهر فسطاط در این دوره چه تغییراتی کرد و تأثیر این تحولات در ساختار شهری به چه میزان بود؟ نزدیک شدن به پاسخ هایی برای پرسش اساسی این تحقیق، نیازمند پژوهشی تاریخی با شیوه های توصیفی- تحلیلی است.
بررسی مولفه های دین عامه در جنبش سیاه جامگان خراسان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
براساس الگوی جامعه شناسی دین عامه، که از تحقیقات جامعه شناسی دینی ماکس وبر ریشه می گیرد، می توان مولفه هایی همانند عقاید التقاطی، اولویت دین زندگی شده بر دین توصیه شده، اسطوره گرایی و اعتقاد به منجی زمینی را در باورهای توده های مردم جستجو کرد.
در یک تحلیل تاریخی ـ جامعه شناختی، می توان پی برد که نمود این مولفه های دینی در افکار مذهبی توده های مردم، یعنی عنصر اصلی جنبش سیاه جامگان، بیش از این که ناشی از نوع دینِ لایه های پایین جامعه ی ایران آن عصر باشد، نشات یافته از شرایط سیاسی ـ اجتماعی آن عصر است، که با آغاز هجوم عرب و برخورد دو فرهنگ، دو نژاد و دو دین (نسبتا مشابه) دوره گذاری را ایجاد کرد که سبب تغییرات اجتماعی پردامنه ای شد. اگر نهضت شعوبیه را در دو قالب کلی تند (نظامی) و ملایم (سیاسی ـ فرهنگی) قرار دهیم، مبارزات اقشار پایین جامعه در دوره ی مورد نظر را می توان در جبهه ی شعوبیه ی تند قرار داد و کنش آن ها، نه از سر دلتنگی برای ساسانیان و دفاع از هویت ایرانی، بلکه نوعی مبارزه منفی در برابر حاملان غیر راستین دین اسلام بود. در واقع، بیرق داران مبارزات اجتماعی، اقتصادی، آموزه های مزدک را در دین اسلام جستجو می کردند، و در تعبیری جدید می توان چنین پنداشت که آموزه های دین مبین اسلام، خود بزرگ ترین موجد این جنبش ها بود.
کوی (محله) در شهرهای ایرانی سده های نخستین اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوی (محله) در کالبد معماری، اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی اداری شهر در ایران، اهمیت بسیاری دارد. محله ها بر پایة هر کدام از عوامل فوق، شهرت و اعتبار می یابند و از همین منظر هویت محله ای پیدا می کنند. در منابع تاریخی، از آن میان تاریخ نوشته های محلی و جغرافیایی، آگاهی های بسیاری دربارة محلاتِ شهرهای گوناگون و وضعیت زندگی در هر محل ارایه شده است. محله از طریق برخی عوامل و یا اماکن و فضاهای عمومی و شاخص، پیوند میان گروهی از جامعه را در خود و در ارتباط با دیگر محله ها و همة شهر برقرار می کند. این ویژگی ها در محله های شهرهای ایران بویژه در قرون نخستین اسلامی وجود داشته و بنیان محله بر اساس ریشة ایرانی پیش از اسلام و توأمانی با الگوهای دورة اسلامی از آن زمان نهاده شد. این مقاله بر آن است تا ویژگی های محله در شهرهای ایران سده های نخستین اسلامی را بر اساس تاریخ نوشته های محلی و جغرافیایی و با تأکید بر عناصر هویت بخش، ترکیب اجتماعی و مذهبی و فضاهای عمومی مانند مسجد، بازار و میدان بررسی کند.
تعیین حدود مغستان، خاستگاه ملوک هرموز
حوزه های تخصصی:
تعیین حدود مناطق جغرافیایی در ادوار مختلف تاریخی از اهمیت ویژه ای برخوردار است. مرزبندی های سیاسی – جغرافیایی گاه بر اتفاقات تاریخی اثر گذارده است. از این رو تعیین حدود یک ایالت یا منطقه، رسالتی بر تاریخ نگاران و مورخان است. مغستان از جمله نواحی خاص جغرافیایی است که حدود آن در منابع به طور دقیق مشخص نگشته است. غالب منابع و تحقیقات جدید، مغستان را تنها حاشیه ساحلی می دانند. این مقاله در صدد است تا ضمن بررسی وجه تسمیه مغستان، حدود و موقعیت دقیق جغرافیایی این ناحیه را تبیین کرده، پاره ای از وقایع سیاسی – اجتماعی ناحیت را بررسی کند.
نیشابور در قرون سوم و چهارم هجری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نیشابور، یکی از چهار تختگاه خراسان بزرگ، و از شهرهای قدیمی ایران زمین بوده و در سده های نخستین اسلامی نیز دارای اهمیت سیاسی و فرهنگی بوده است. اهمیت این شهر به حدی بود که برخی از دولتها آن را به عنوان پایتخت حکومت خود برگزیدند. جایگاه علمی و سیاسی نیشابور و عبور امام رضا (ع) از این شهر و بیان حدیث سلسلة الذهب بر اهمیت آن در تاریخ افزوده است. نیشابور در قرن اول و دوم اسلامی جایگاه مهمی دارد. اما اهمیت این شهر تاریخی در دو قرن سوم و چهارم هجری دو چندان است. از این رو در این پژوهش تلاش شده است تا به اهمیت سیاسی نیشابور، وضع شهر نیشابور، مذهب، آداب و رسوم، زبان، کشاکش ها و درگیری ها، مدارس، اوضاع اقتصادی، و فرق مذهبی این شهر در قرن سوم و چهارم پرداخته شود.
رویارویی اعیان خراسان و ماوراءالنهر با سیاست های مالی سامانیان و غزنویان با تاکید بر سیاست های مالی ایشان در نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سیاست های مالی در بخش عمده ای از دوره سامانی و نیز سراسر عهد غزنوی ظالمانه بود و در این دوره، ستم بسیاری بر رعایا و به ویژه اعیان زمیندار می رفت. خراج سنگین و دیگر تعدی ها و مطالبات مالی در این دو دوره که حدود یک سده در خراسان به طول انجامید، اموال و زمین های بسیاری از طبقات مختلف مردم به ویژه اشراف را دستخوش چپاول و مصادره ساخت.
بررسی سیاست های مالی در این دوره نشان می دهد؛ از زمانی در دوره سامانی که عواید خراج و برخی قوانین مالیاتی نو به سپهسالار و سپاهیان بخشیده شد، تعدی های مالی و خراج سنگین و مصادره املاک در خراسان ـ که از روزگاری کهن وجود داشت ـ شدت گرفت. این وضع در دوره غزنوی به اوج خود رسید. این سیاست های مالی، بیشتر اعیان یا اشراف ثروتمند را در معرض آسیب قرار داد.
نیشابور در دوره سامانی و غزنوی مرکز گردآوری خراج (به معنای عام آن: درآمدهای حکومت) در خراسان به شمار می رفت؛ از همین رو، مصادیق این ستم های مالیاتی بر اشراف و عامه نیشابور بیش از دیگر شهرهای قلمرو سامانی و غزنوی در منابع نمود یافته است. در اثر این ستم های مالی، اعیان خراسان و ماوراءالنهر از جمله نیشابور برای سرنگونی این دو حکومت به تکاپو پرداختند.
ورود کاسی ها به میان رودان و پیامدهای آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیشتر پژوهندگان عقیده دارند که کوه های زاگرس و منطقه لرستان امروزی، خاستگاه آغازین و زیستگاه مردمانی بوده است که در تاریخ جهان باستان «کاسی یا کشّو»خوانده می شده اند.آن ها در نیمه دوم هزاره دوم پیش از میلاد، بخش های زیادی را در منطقه زاگرس میانی به واسطه خود در آوردند، و چندی بعد، نیرومندانه از کوه های زاگرس به سرزمین میان رودان تاختند و فرمانروایی پانصد و هفتاد و شش ساله خود را که طولانی ترین دوره فرمانروایی بیگانگان در سرزمین میان رودان باستان بود، بنیان نهادند. مهم ترین رخداد تاریخ کاسی ها ورود آن ها به جلگه میان رودان و فرمانروایی دیرپای آن ها در این سرزمین است که احتمالاً در نتیجه فشار مهاجرت گروه هایی از آریایی ها رخ داده بود که در هزاره دوم پیش از میلاد از آسیای مرکزی به جنبش درآمده و به کوه های زاگرس رسیده بودند.در حقیقت ورود کاسی ها به میان رودان، ورود آن ها به روشنایی تاریخ شرق نزدیک باستان بود، و پیامدهای چشمگیری در این منطقه به جای گذاشت.در این پژوهش با مطالعه چگونگی ورود کاسی ها به میان رودان، پیامدهای حضور طولانی آن ها در این سرزمین بررسی خواهد شد.
خاندان بنوالیاس در کرمانو مناسبات آنها با سامانیان و آل بویه (357-317ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ابوعلی محمد، فرزند الیاس (و از نوادگان احمدبناسدبن سامان)از جمله فرماندهان امیر نصردوم سامانی بود که توانست در اوایل قرن چهارم هجری قمری با استفاده از خلاء قدرتی که در نواحی جنوب شرقی ایران ایجاد شده بود، علم طغیان برافرازد. وی به سال (317ق) وارد کرمان شد و حکومتی بهنام آلالیاس یا بنوالیاس تأسیس کرد. حکومتی که تا سال (357ق)تداوم یافت. در این زمان بهدلیل حضور دو قدرت آلبویه و سامانیان، بنیالیاس در طول مدت فرمانرواییشان با این دو حکومت درگیر بودند تا اینکه سرانجام کرمان ضمیمه حکومت آل بویه گردید. نوشتار حاضر بر آن است تا در حد توان دو مسئله اساسی را مورد تحلیل و تبیین قرار دهد: نخست بررسی زمینههای قدرتگیری خاندان بنیالیاس در ایالت کرمان و سپس بیان چگونگی روابط این حکومت محلی با دو حکومت قدرت مند آل بویه و سامانیان.
تاریخ خوارزم محمودبن محمد خوارزمی:تاریخ محلی با رویکردی فرهنگی- دینی
حوزه های تخصصی:
تاریخ های محلی نایافته ی ایرانی فراوان است، هر چند که مطالعات درباره ی تاریخ نگاری در ایران بر تاریخ های محلی موجود و نیز اقسام آن متمرکز بوده است.پژوهش حاضر به مطالعه ی تاریخ خوارزم اثر مفقود محمودبن محمد خوارزم (د568 ق) به زبان عربی اختصاص دارد که افزون بر مستخرجات، خلاصه ای مخطوط هم از آن در دست است.این مقاله که ویراسته ی خلاصه ی مذکور را نیز شامل می شود، نشان می دهد علاوه بر اقسام شناخته شده ی دینی و غیردینیِ تاریخ محلی، گونه ی دیگری به عنوان تاریخ محلی فرهنگی- دینی نیز قابل شناسایی است.نوع اخیر که تاریخ خوارزم نمونه ی خوبی برای آن است، برخلاف تاریخ های محلی صرفاً دینی، ترجمه های دانشمندان علوم غیرحدیث را نیز در برمی گیرد.به سبب همین ویژگی، محمودبن خوارزمی می تواند در زمره ی مورخان محلی پیشتاز ایران در سده های میانه به شمار آید.یافته ها همچنین آشکار می کند که الگوی ذکر حدیث و دیگر روایت های اسلامی در تاریخ های محلی ایرانی برای ستودن محلی خاص، لزوماً به معنی پذیرش آن منقولات از سوی خوانندگان نیست.