فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
گسترش اندیشه تشیع در خارج از شبه جزیره عربستان و عراق معلول
عوامل چندی از جمله مهاجرت شیعیان به سرزمین های دیگر بود و
تقابل آنها با خلفای اموی و عباسی این روند مهاجرت را تسریع کرد.
در خصوص ورود تشیع به ایران، میتوان گفت که اندیشه شیعی
نخست مناطق همجوار با سرزمین عراق را تحتتأثیر قرار داد. اگرچه
گذرگاه های طبیعی غرب فلات ایران یکی از مجاری اصلی ورود
تشیع به ایران بود، اما ولایات خوزستان به قدری اهمیت داشت که
این منطقه را به اولین توقفگاه علویان تحت تعقیب تبدیل کرده بود.
از این رو، می توان خوزستان را دروازه ورود تشیع به ایران قلمداد
کرد.
بررسی زمینه های ورود تشیع به خوزستان حاکی از این است که
موقعیت راهبردی و تعدد مسیرهای ارتباطی خوزستان با مناطق
جنوبی عراق، به عنوان پایگاه اصلی شیعیان، که امکان آشنایی مردم
منطقه را با اندیشه شیعی و آمدوشد راحتتر شیعیان فراهم میکرد؛
به علاوه زمینههای تاریخی و اجتماعی حاکم بر منطقه که موجب
نارضایتی مردم خوزستان از سلوک خلفا میشد، در ورود فکر و
فرهنگ شیعی به خوزستان نقش مؤثری داشت. در این میان
مهاجرت یا تبعید خاندانهای شیعی به خوزستان و شکلگیری
حکومتهای شیعه مذهب نیز در تکوین مراکز اولیه تشیع و گسترش
فرهنگ شیعی سهم تعیینکننده ای داشت.
اوضاع سیاسی- اجتماعی منطقه طرهان در دوره قاجار (1304-1174ش/1925-1794م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخشی از تاریخ معاصر ایران را باید در ارتباط با ایالات، مناطق و
ساکنان آن بررسی کرد. ازجمله مهمترین آنها، منطقه طرهان یکی
از کانونهای کهن زندگی سنتی و کوچنشینی در غرب ایران واقع
در استان لرستان است. حکومت این منطقه در عصر قاجار در دست
خاندان امرایی (غضنفری) قرار داشت که در عین استقلال درونی
نسبی، تبعیت از حکومت مرکزی را پذیرفته بودند. فرضیه مقاله
پیشرو این است که طرهان به عنوان منطقهای که زیرمجموعه
پیشکوه لرستان بود، در فضای سیاسی، اجتماعی دورة قاجار نقش
پررنگی داشت و بعد از مشروطه تا برآمدن رضاشاه اهمیت بیشتری
پیدا کرد؛ دورها ی ک ه حوادث ی چو ن شورش سالارالدوله، حضور
انگلیس در غرب و جنوب با هدف سلطه بر نفت، جنگ جهانی اول
در آن رخ داد. هدف پژوهش حاضر با استفاده از روش توصیفی-
تحلیلی و با تکیه بر متون کتابخانهای و اسنادی ا ز آرشی و ملی،
ارزیابی تاریخ منطقه طرهان و بررسی جایگاه آن در عصر حکومت
قاجار و درصدد پاسخ دادن به این پرسشهاست که منطقه طرهان
در دورة قاجار چگونه وضعیتی برخوردار بوده و در رویدادهای این
دوره، به ویژه در حوادث غرب کشور چه نقشی داشته است. نتیجه
این پژوهش نشان میدهد که موقعیت جغرافیایی منطقه طرهان و
کارکردهای مالی و نظامی برای قاجارها، آنرا به یکی از مهمترین
مناطق عشایرنشین کشور تبدیل کرده و باتوجه به قدرت حاکمان
آ ن منطق ه و حضور د ر جریانا ت ای ن دوره ، مور د توج ه حکومت
مرکزی قرار داشته است.
تاملی بر زمینه های اقتصادی - اجتماعی فتح اسلامی اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اصفهان در مرکز فلات ایران، اقلیم مناسب و شرایط اقتصادی و راهبردی قابل اعتنایی دارد. این شرایط ضمن تاثیرگذاری بر ساختار حیات جمعی ساکنان شهر در سیر تحول تاریخی آن نیز موثر بوده است. اصفهانِ اواخر دوران ساسانی از مراکز مهم تجاری، کشاورزی و نظامی ایران بود و این اهمیت تا حدی است که یزدگرد سوم به هنگام گریز در برابر اعراب،به اصفهان وارد شد اما شرایط موجود را به نفع خویش ندید. اعراب نیز پس از گشودن مرزهای بیرونی ایران؛ فتح اصفهان را نخستین هدف خویش در درون فلات مرکزی برگزیدند و این شهر پراهمیت را به صلح تصرف نمودند. درحالی که مسلمانان در فتوحات خود در ایران با مقاومت مردم شهری مواجه بودند و در مواضع چندی به تصرف مجدد شهرها مجبور می شدند؛ فتح اصفهان آسان ترانجام گرفت و واکنش های مردمی بعدی درپی نداشت. در همین جهت، مساله نوشتار حاضر تبیین موقعیت ممتاز اصفهان و اهمیت آن در فاصله زمانی اواخر حکومت ساسانیان و اوایل دوران اسلامی و نیز تشریح زمینه های فتح آن در قیاس با فتح سایر شهرهای بزرگ ایران توسط اعراب است. یافته های تحقیق که با بررسی منابع تاریخی و تاریخ نگاری و به شیوه کتابخانه ای به دست آمده و تفسیر شده است نشان می دهد فتح اصفهان به عنوان شهری برخوردار، خوش موقعیت و مرکز توجه طبقات ممتاز ساسانی، تحت تاثیر عوامل مختلفی صورت گرفته که در این میان سلوک آگاهانه و مصلحت جویانه ی اقشار شهری در برخورد مسالمت آمیز با فاتحان سهم به سزایی داشته است.
بحران سیاسی- اجتماعی کرمان در نیمه دوم قرن ششم و تأثیر آن در مهاجرت اوحدالدین کرمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شیخ اوحداالدین حامد بن ابوالفخر کرمانی (635-561) از شعرا و صوفیان مشهور قرن هفتم هجری می باشد که به دلیل بحران های سیاسی، اجتماعی و اقتصادی، خاستگاه اصلی خود کرمان را به قصد بغداد ترک نمود. آغاز دوره فترت سلاجقه کرمان مصادف با حیات کودکی و نوجوانی این شاعر صوفی است که به دنبال مرگ طغرل بن محمد و درگیری های داخلی بین شاهزادگان رخ داد. البته متعاقب این بحران داخلی، حمله خارجی غزها نیز موجب تشدید بحران داخلی و در نهایت منجر به سقوط این خاندان ترک در کرمان شد. در واقع بروز بحران سیاسی، اجتماعی و اقتصادی شرایط حیات را آنچنان طاقت فرسا نمود که طیف وسیعی از اقشار مختلف جامعه مجبور به جلای وطن شدند. لذا اوحدالدین کرمانی از جمله این افراد بود که در 16 سالگی موطن خود را ترک کرد. در مورد نسب اوحدالدین کرمانی اقوال متفاوتی از سوی مناقب نامه وی و به تبع آن برخی منابع ارایه شده است. مؤلف مناقب نامه خواسته و ناخواسته با انتساب وی به خاندان سلاجقه کرمان به نوعی اقدام به مجعول نمودن نسب این صوفی بزرگ نموده است. در این راستا، برخی آثار نیز بدون دقت نظر در این موضوع و با تکیه بر مستندات بی اساس نسبت به اثبات این مساله اهتمام نموده اند. در رابطه با این صوفی و شاعر بزرگ دو مسأله مطرح است: اول این که وی به چه دلیل مجبور به مهاجرت از کرمان شد؟ دوم این که آیا وی واقعا به لحاظ نسبی می تواند به خاندان سلاجقه کرمان و ترک منتسب باشد یا خیر؟
برای پاسخگویی به دلایل خروج شیخ اوحدالدین از کرمان، با تکیه بر منابع آن عصر اوضاع سیاسی، اجتماعی و اقتصادی به عنوان اساسی ترین عامل خروج این صوفی بزرگ، مورد بررسی و نقد قرار گرفته شده است. از سوی دیگر در رابطه با مسأله انتساب وی به خاندان سلجوقی نیز با استناد به منابع دست اول به رد این ادعای بی اساس پرداخته شده است.
شورش هُورآمان در عصر ناصرالدین شاه قاجار (1284 - 1286ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ناحیه هورامان در غرب کردستان از سده 4ق تا پایان سده 12ق توسط حُکام محلی این ناحیه و تحت نظارت مستقیم حکومت مرکزی ایران اداره می شده است. با شروع سده 13ق شاهان قاجار بی توجه به این مسأله و همچنین اختلافات قومی حاکمان هورامان با والیان اردلان کردستان، در پی واگذاری کامل هورامان به والیان اردلان برآمدند که این مسأله باعث شکل گیری شورش هورامان در دوره ناصری شد. روابط حاکمان این ناحیه با والیان اردلان، حکومت مرکزی قاجار و دولت عثمانی نیازمند تحلیل و بررسی است. پرسشی که این مقاله حول محور آن شکل گرفته، این است که چه علل و عواملی سبب شکل گیری این شورش شد و چه پیامدها و نتایجی در پی داشت؟ این پژوهش بیشتر با تکیه بر اسناد و روزنامه های دوره قاجار و با استفاده از روش توصیفی - تحلیلی، سعی در روشن کردن این مسأله دارد که چگونه با وجود تبعیت کامل حُکام هورامان از حکومت مرکزی ایران پیش از دوره قاجار، در این دوره شرایطی فراهم شد که سرانجام آن شورشی بود که علاوه بر هزینه های گزاف برای والیان اردلان و دولت مرکزی قاجار، توانست به عنوان یکی از علل مهم در سقوط حکومت اردلان ها و دخالت دوباره دولت عثمانی در مسأله مرزها به نفع خود، نقش بازی کند.
نقش و تأثیر شخصیت های ایرانی در کشمیر، با تکیه بر تواریخ محلی کشمیر و تذکره ها (قرن هشتم تا یازدهم هجری)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از موضوع های درخور پژوهش در بررسی تاریخ های محلی، ورود عناصر مسلمان به صحنه های فرهنگی کشمیر است. در این باره، از تذکره ها و منابع تاریخی شبه قاره، به ویژه تواریخ محلی فارسی قرون یازدهم و دوازدهم هجری، مطالب و نکات بدیع و ارزشمندی می توان به دست آورد. اسلام از قرن هشتم هجری، در منطقه کشمیر نفوذ کرد؛ با این حال، ویژگی های این سرزمین باعث شد که زمینه های ورود مهاجران ایرانی، برای تبلیغ شریعت اسلامی و معارف و آمیزه های عرفانی به خوبی فراهم شود. در این راستا، شیوه فعالیت های تبلیغی و معنوی شخصیت ها یا گروه های ایرانی تأثیرگذار در کشمیر، آن قدر مشهود و ملموس بوده است که اشتهار نام ایران صغیر برای کشمیر، با مسمّی و صحیح می نماید. محور اصلی پژوهش حاضر آن است که همه افراد و گروه های ایرانی مهاجر به این سرزمین، در دوره تاریخی موضوع بحث، در راستای فکر و اندیشه اعتقادی یکسانی نبوده اند؛ چون در برخی از مواقع، تعارض هایی در رویه و عملکرد اقدامات آنان مشهود است که می توان آن را بررسی کرد. نتیجه نهایی عملکرد آنان، سوق دادن کشمیر به فرهنگ ایرانی اسلامی، به ویژه زبان و ادب فارسی، بود. تبیین این موضوع، هدف اصلی پژوهش حاضر است. رهیافت پژوهشی مقاله آنکه شخصیت های ایرانی مهاجر به کشمیر که ذکر نام و اقدامات آنان در مقاله آمده است، نقش مؤثری در حوزه های سیاسی و ادبی و عرفانی این سرزمین داشتند و تأثیرگذاری آنان در این حوزه ها، بسیار چشمگیر بوده است. مقاله با رویکردی توصیفی تحلیلی، با نگرش تاریخی به عملکرد نخبگان و گروه های ایرانی کشمیر، در محدوده تاریخی قرن هشتم تا یازدهم هجری، بر اساس تذکره ها و تواریخ محلی آنجاست.
دولت وثوق الدوله و اعادة حاکمیت ملی در مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: پژوهش حاضر، در پی واکاوی تلاش دولت وثوق الدوله برای اعاد ة حاکمیت ملی در مازندران است که به دلیل عملکرد خوانین آن حدود به شدت مخدوش شده بود.
روش/ رویکرد پژوهش:پژوهش حاضر با تکیه بر اسناد تاریخی موجود در پایگاه های آرشیوی، اسناد خانوادگی، و گزارش مطبوعات با روش توصیفی- تحلیلی انجام شده است.
فرضیه پژوهش: دولت وثوق الدوله، با توجه به شکاف موجود بین سرکردگان مازندران، فرصت مناسبی برای خلع سلاح و تبعید خوانین جهت اعاده حاکمیت ملی به دست آورد؛ اما به دلیل مقاومت برخی سرکردگان محلی به نتیجة مطلوب نرسید.
یافته پژوهش:دولت وثوق الدوله تا حدودی موفق به پراکنده کردن خوانین مازندران و خلع سلاح آنها در ماه های آغازین ورود ظهیرالملک به عنوان حکمران شد، اما همزمان با اعلام قرارداد 1919 و پناه بردن پسران امیرمؤید به کوهسار سوادکوه و مقاومتی که می توانستند به آن رنگ و بوی مخالفت با قرارداد 1919 بدهند، حکمران دولت وثوق الدوله نتوانست به نتیجه مطلوب خود برسد.
منصب شیخ الاسلام و نقش وی در امور سیاسی اجتماعیِ کرمان در دوره متأخر صفوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چکیده در دوره صفوی منصب شیخ الاسلامی یکی از نهادهای مهم دینی به شمار می رفت. معمولا در پایتخت و در مراکز ایالت ها یک شیخ الاسلام نیز وجود داشت. از ابتدای دوره صفوی تا دوره حکمرانی گنجعلی خان( حک:1035 1005ق/ 1626 1596م) اطلاعی از نام شیخ الاسلام های کرمان در دست نیست. از سال 1059ق/1649م زمان روی کار آمدن شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی، ( د.1077ق/1667م) گزارش های تاریخی، اطلاعات مفصل تری از نحوه انتخاب و کارکردها و فعالیت های آنان به دست می دهند. انتصاب افراد به مقام شیخ الاسلامی در ایالت کرمان علاوه بر شایستگی های علمی و مقبولیت عمومی معمولا موروثی بود. براساس گزارش های منابع موجود اغلب اقدامات و فعالیت های سیاسی و اجتماعی شیخ الاسلام های کرمان به دو شیخ الاسلام، شاه عبدالعلی و پسرش میرزا مظفر محدود می شود. تعرضات و دخالت های این دو شیخ الاسلام کرمان، شاه عبدالعلی، و میرزا مظفر حسین با حکام وقت ایالت و اختلافاتشان با کلانتر و داروغه اسباب عزل خود یا وزرای کرمان، میرزا هاشم، و میرزا محمد هادی، فراهم نمود. شیخ الاسلام ها نیز بر عزل و نصب قاضی ایالت و امور حقوقی و عقود و ایقاعات و وقف نامه ها و دریافت جزیه از زرتشتیان نظارت و در برنامه های دینی و فعالیت های اقتصادی و معدنی ایالت حضور داشتند و به مثابه نماینده دولت صفوی علاوه بر آنکه اخبار دولت مرکزی را به اطلاع همگان می رساندند، همه حکام و نمایندگان سیاسی در بدو ورود خود نزد آنان می رفتند و نسبت به آنان ادای احترام می نمودند.
نوسازی شهری در مازندران در عصر پهلوی اول
حوزه های تخصصی:
از مهم ترین اقداماتی که در راستای سیاست های مدرنیزاسیون از سوی دولت پهلوی اول در ایران صورت گرفت، ساماندهی و تاسیس بلدیه و سپس نوسازی در وضعیت شهرها و بهبود وضعیت بهداشتی بود. مازندران، به علت همجواری با دریا و شرایط خاص اقلیمی، همواره در معرض مخاطرات ناشی از این وضعیت بود و طغیان آب، بیماری های مختلف، و گل و لای معابر و عدم نظافت آنها، موجب بروز مشکلاتی برای مردم این منطقه -می گردید. با مطالعه گذشته می توان گفت، اقدام تاثیرگذار مستمری برای رفع این معضلات در مازندران صورت نگرفت. در دوران جدید و به خصوص از عصر رضاشاه که داعیه نوسازی و تمرکزخواهی دولتی داشت، همزمان با ورود تکنولوژی و دانش غربی نیز، بهبود نسبی این مشکلات فراهم شد. مطابق اسناد و گزارش های برجای مانده، رعیت کهن جای خود را به مردمی سپرد که از دولت برای امور فوق الذکر درخواست یاری داشت و تا حدودی نیز در موارد گفته شده به ویژه در عرصه بهداشت و درمان با بهبود نسبی روبرو شد. باید گفت اختصاص قسمت قابل توجهی از بودجه کشور به امور نظامی و صنعتی در دوره رضاشاه، نوسازی -سایر نهادها و بخش های کشور، به ویژه قسمت سلامت را با بودجه کمی -روبرو کرد، که تکافوی تقاضا و رفع مشکلات موجود را در استان های مختلف از جمله مازندران را نمی داد.
بخارا و نقش سامانیان در شکوفایی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شهر بخارا، پیش از ورود اسلام به ماوراء النهر، از جایگاه ویژه ای در امور اقتصادی، ارتباطی و فرهنگی برخوردار بود. این شهر، پس از انتخاب به عنوان پایتخت سامانیان و با توجه به سیاست های فرهنگی و اجرایی آنان، رشد قابل توجهی یافت. سامانیان توانستند با تکیه بر جایگاه معنوی خلافت عباسی و ایجاد امنیت و ثبات و آرامش در حوزه های فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی، این شهر را به «قبةالاسلام» و مرکز دینی و مدنی در شرق جهان اسلام، تبدیل نمایند. جایگاه بخارا و نقش فعالیت های سامانیان در رونق و آبادانی این شهر، مسئله اصلی این مقاله می باشد که به روش توصیفی، مورد بررسی قرار گرفته است.
جایگاه تاریخی شهر باستانی حریره در جزیرهٔ کیش
حوزه های تخصصی:
اواسط قرن چهارم (356 ه . ق.) بندر تجاری- اقتصادی سیراف ویران شد و بازرگانان سیرافی با توجه به موقعیت ویژهٔ خود به دنبال مأمنی دیگر توانستند جای پای خود را در جزیره کیش محکم کنند، که این امر منجر به ایجاد شهر حریره شد. شهر باستانی حریره واقع در شمال جزیره کیش که در حال حاضراز جمله نقاط تاریخی و سیاحتی به شمار می رود، یادگاردوران شکوفایی و رونق اقتصادی و تجاری این جزیره می باشد. فضاهای چون مسجدجامع، حمام، خانه اعیانی و تأسیسات آبی نشان از معماری زیبای این شهر دارد، همچنین اشیاء باارزش تاریخی به دست آمده نشان از غنای فرهنگی و شکوفایی جزیره کیش پس از افول بندر تجاری سیراف دارد. شهر حریره در زمان شکوفایی خود یکی از عمده ترین نقاط مورد توجه در خلیج فارس بوده است. در این پژوهش سعی شده با تکیه بر منابع موجود، جایگاه تاریخی شهر حریره و محوطه باستانی آن را مورد بررسی قرار دهیم.
قحط و غلای 1288ق در خراسان: زمینه، روند و تبعات اقتصادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قحطی 1288ق در ایران موضوع پژوهش های نسبتاً پرشماری بوده است که با بررسی این واقعه به گونه ای کلی، علل و نتایج کوتاه مدت قحطی و نیز واکنش مردم و دولت به آن را مورد توجه قرار داده اند. این رویکرد موجب اظهاراتی کلی و تعمیم غیرموجه نتایج پژوهش های مذکور به سراسر ایران گشته است. مقاله حاضر پژوهشی موردی درباره قحطی 1288ق در خراسان است که علاوه بر خود قحطی، تبعات آن را در اقتصاد محلی ایالت مورد بررسی قرار می دهد. یافته های این پژوهش ضمن اثبات نادرستی تعمیم نتایج بررسی های کلی قحطی به سراسر ایران، نشان می دهد که همه نواحی خراسان به یکسان تحت تأثیر قحطی قرار نگرفت. بلکه این بلیه موجب افزایش ثروت و جمعیت در ولایات شمالی به زیان ولایات مرکزی و جنوبی ایالت، گردید. افزون آن که قحط سالی، در کنار مرگ ومیر با مهاجرت و جابجایی جمعیت همراه بود که این، اعتبار داده های آماری برخی از منابع را با تردید مواجه می سازد. همچنین، اقتصاد محلی، گذشته از خسارت، بزودی تغییرات را در الگوی زمینداری به زیان مالکیت خصوصی و در نوع کشت تجربه کرد که هر یک از این تحولات، خود منشأ تغییرات بعدی در خراسان شدند.
سیر تحول نساجی در دورة قاجار با تأکید بر نقش یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرتمند شدن صفویه توسط پادشاهانی مانند شاه عباس اول باعث اتحاد سیاسی کشور، رونق تجارت، امنیت جاده ها و در نتیجه بازرگانی شد. در این میان، یزد با قدمت چند هزار ساله در نساجی، در دورة صفویه بزرگترین طراح پارچه در تاریخ ایران؛ یعنی غیاث الدین نقشبند یزدی را پرورش داد. در دورة قاجار به دلیل واردات منسوجات خارجی، نساجی در ایران تا حد زیادی از رونق افتاد؛ ولی شهرهایی مثل یزد و کاشان رشد مثبتی داشتند. ده ها نوع پارچه که برخی منحصر به فرد بود؛ همچون مخمل و ... در یزد تولید شد. در عصر قاجار، امیرکبیر کارخانه های بزرگ نساجی در شهرهایی مثل یزد و کرمان و کاشان و.. احداث نمود. اساتیدی مثل محمد خان نقشبند و ... که شهرت جهانی داشتند، در یزد ظاهر شدند. تحولات در نساجی در این دوره (قاجار) این دو سؤال را مطرح می نماید که تحولات نساجی در یزد و نقش هنرمندان یزدی دراین عصر چگونه توصیف شده است؟ محصولات و دستاوردهای این تحولات درکشور و در یزد چه بود؟ تبیین فرضیات مطرح توصیفی-تحلیلی مبتنی بر آثار اسنادی و کتابخانه ای است.
جایگاه فرهنگی و علمی شهر گندی شاپور در زمان ساسانیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهنشاهی ساسانی (224 652 م) که با پیروزی اردشیر بابکان بر اردوان چهارم اشکانی بنیان گذاری شد، از درخشان ترین ادوار تاریخی ایران باستان محسوب می شود. عصر ساسانیان در تاریخ ایران، نه تنها از لحاظ سیاسی و نظامی، بلکه از نظر فرهنگی و علمی نیز اهمیت بسیار دارد. تلاش ساسانیان در احیای فرهنگ ملی، توسعة علوم و نیز ایجاد مراکز علمی از جمله شهر دانشگاهی گندی شاپور، نمونه ای آشکار برای این موضوع به شمار می رود. شهر گندی شاپور یکی از مراکز مهم علمی و آموزشی در ایران باستان بود و شهرت زیادی در دنیای کهن داشت و بعدها سرمشقی برای مراکز پزشکی ایران پس از اسلام شد. در این مقاله تلاش شده است با استفاده از منابع مورخان قدیم و جغرافیانویسان دورة اسلامی و هم چنین پژوهش ها و تحقیقات جدید و با استفاده از شیوة پژوهش های تاریخی و ضمن بررسیِ فرایندِ شکل گیری و توسعة این شهر مهم دورة ساسانی، به این سؤال پاسخ داده شود که شهر گندی شاپور در دولت ساسانی چه جایگاه و موقعیت فرهنگی علمی داشته است.
وضعیت آثار تاریخی شهر اصفهان در دوره پهلوی اول (1320-1304ش)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر تاریخی اصفهان به لحاظ دارا بودن آثار ارزشمند تاریخی یکی از
مهمترین شهرهای ایران است. این موقعیت ممتاز، جدای از موقعیت
جغرافیایی شهر، دراثر پایتخت شدن اصفهان در دوران سلسلههای آل
بویه ، سلجوقیان و صفویه پدید آمدهاست. در این دورهها ارزشمندترین
و فاخرترین آثار معماری این سلسلهها در اصفهان ایجاد گردید؛ اما
متأسفانه فراز و فرود سلسلهها، جنگ و درگیریها و بلایای طبیعی
بسیاری از این آثار را نابود کرد. در دوره قاجار نیز بسیاری از آثار به جا
مانده از دوران گذشته و، به خصوص دوره صفویه، در حال زوال و
نابودی بودند؛ اما با شروع دوره پهلوی اول حرکتهایی اساسی برای
حفظ و مرمت این آثار صورت گرفت. در نخستین قدم آثار تاریخی شهر
ثبت آثا ر مل ی ش د و د ر گامهای بعدی با استفاده از کارشناسان و
معماران سنتی به مرمت این آثار پرداختند. در این دوره با بازگرداندن
موقوفات آثار، تلاشهایی نیز برای تأمین بخشی از هزینههای مرمت
بناهای تاریخی شهر صورت گرفت.
با وجود فاصله زمانی اندک در منابع، به طور مستقل، به این
موضوع و اقداماتی که برای حفظ این آثار از خطر نابودی صورت
گرفته پرداخته نشده است. به علت قلّت دادههای منابع کتابخانهای
تأکید نگارنده بر استفاده از روزنامههای محلی و اسناد تاریخی بوده
است. روش تحقیق در این مقاله به صورت کتابخانه ای و تطبیق و
تحلیل منابع موجود، به خصوص منابع اصلی است. در این تحقیق
پس از جمع آوری اطلاعات لازم به سازماندهی اطلاعات و تجزیه و
تحلیل و، سرانجام، استنتاج آنها پرداخته شده است.
زمینه ها و عوامل اجتماعی و طبیعی رشد سازمان نظامی غوریان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در نوشتار حاضر به بررسی زمینه ها و عوامل مؤثر در شکل گیری و ارتقای توان مندی نظامی غوریان و چگونگی اقدامات نظامی آن ها برای مقابله با مهاجمان و رقیبان پرداخته شده است. هم چنین با اتکا به اطلاعات موجود در منابع تاریخی و با رویکرد توصیفی تحلیلی، فراز و فرودهای دستیابی غوریان به قدرت و توان مندی نظامی و عوامل مختلف مؤثر در شکل گیری و پیشرفت قدرت نظامی غوریان بررسی شده است. در این گفتار، این پرسش اساسی مورد توجه قرار گرفته است که شکل گیری قدرت نظامی غوریان و ارتقای توان مندی نظامی آنان متأثر از چه عوامل داخلی و بیرونی بود؟ یافته های این پژوهش مشخص می کند که بخشی از شکل گیری و ارتقای توان مندی نظامی غوریان مرهون عوامل داخلی مانند موقعیت کوهستانی غور، خصوصیات مردم این سرزمین، و برخورداری غور از معادن فلزات مورد استفاده در ساخت جنگ افزارها بود. افزون بر این، نقش عوامل بیرونی مانند درگیری های غوریان با برخی همسایگان و افزایش انگیزة غوریان برای دستیابی به قدرت و دفع مهاجمان، گسترش قلمرو غوریان، تقابل آن ها با رقیبان قدرت مند، و ارتقای توان مندی نظامی غوریان از طریق بهره مندی آن ها از تجارب نظامی دیگر قدرت ها نیز بازنمود شده است.
پژوهشی در سیمای شهر یزد در سده های نخستین دوره اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ورود اسلام به سرزمین های ایران، تغییراتی در ساختار کالبدی شهرهای دوره قبل، یعنی ساسانی، صورت گرفت. ویژگی عمومی شهرهای این دوره، اهمیت ربض و توسعه یافتن این بخش است. به رغم وجود گزارش های جغرافیانگاران مسلمان و شناختی عمومی که از ساختار شهر های نخستین و عناصر شکل دهنده آن ها به دست داده شده است از سیمای برخی از شهرهای تاریخی ایران اطلاعات جامعی در دست نیست؛ یکی از مهم ترین این شهرها، یزد است؛ بر همین اساس، در پژوهش پیش رو که از نوع تحقیقات توصیفی تحلیلی است، وضعیت این شهر براساس اسناد تاریخی و معماری و باستان شناسی بررسی می شود. برآیند تحقیق نشان می دهد که شارستان شهر یزد، اندازه کوچکی داشته و دارای بارویی استوار با دو دروازه بوده است. یکی از دروازه ها با نام «درب مسجد» در جبهه جنوبی قرار داشته و دروازه دیگر «درب ایزد» یا «اندرو» بوده که در سمت شمالی شارستان ساخته شده است. بازار شهر و یکی از مساجد دوگانه در ربض پررونق شهر بوده است. مسجد دیگر، در درون شارستان واقع بوده است. توسعه این شهر، در سمت جنوب و جنوب غرب و جنوب شرق بوده است و محور بازار را در شکل دهی مسیر گسترش آن، به ویژه در دوره های بعد، باید عامل تعیین کننده دانست.
علل استمرار حکومت آل دابویه درطبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آل دابویه عنوان خاندانی است محلی که توانست بیش از یک قرن بر ناحیه ای موسوم به پتشخوارگر حکومت نماید. آنان زمانی روی کار آمدند، که از طرفی نفس امپراطوری ساسانی به شماره افتاده بود واز طرفی دیگر سیل بنیان کن اعراب را کسی یارای مقابله با آن نبود. اما حکومت دابویگان در چنین شرایطی توانست پا بگیرد و با قدرت، تا مدتها تداوم یابد. حتی سقوط و زوال بزرگترین حکومت های عصر را چون امپراطوری ساسانیان و خلافت اموی نظاره نماید بی آنکه خللی در ماهیت حکومت محلیش ایجاد شود. به نظر می رسد آنها با استفاده از موقعیت جغرافیایی خاص خود و همچنین با اتکا به قدرت نظامی و برقراری مناسبات سیاسی و در نهایت حفظ ارزشها و سنن باستانی و اتکا به مقبولیت محلی؛ تداوم خود را تضمین نمودند. در این پژوهش با اتکا به منابع این دلایل مورد بررسی قرار گرفته است.
بررسی نقش خاندان دارستیان شیرازی در تحولات سیاسی، اجتماعی و فرهنگی عهد سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اندکی پس از ظهور اسلام در ایران ، افرادی از خاندان های دیرینه سال و دبیر پیشه ایرانی ، در پرتو آگاهی بر فنون اداری و تسلط بر دو زبان عربی و فارسی و نیز موقعیت مطلوب اقتصادی به مقامات عالیه درباری ودولتی تا حد مقام وزارت رسیده اند،خاندان دارستیان شیرازی یکی از همین دودمان های دیوان سالار است که سه تن از اعضای آن خاندان در سده های پنجم و ششم هجری به مناصب مهم دیوانی دست یافتند .ابوالفتح ابن دارست شیرازی به وزارت خلیفه عباسی القائم بامرلله رسید ،ابوطالب ابن دارست وزارت دو پادشاه سلجوقی و اتابکان سلغری را در کارنامه خود دارد و تاج الملک ابوالغنائم در دوران ملکشاه سلجوقی نامزد مقام وزارت گردید اما با مرگ ملکشاه و جنگ قدرت بین مدعیان سلطنت وی در مقام سابق خود باقی نماند و اندکی بعد کشته شد.
این مقاله در صدد است نخست با توصیفی مستند به شناختی جامع از این سه چهره دیوانسالار ایرانی برسد و با توجه به شرایط روزگار آنان رفتار سیاسی این شخصیت ها را مورد بررسی قرار دهد.