فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۰۱ تا ۱۲۰ مورد از کل ۶۷۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
یکی از خصوصیات بارز جامعه ایرانی از گذشته های دور تاکنون که دستاوردهای باشکوهی در عرصه توسعه فرهنگ و تمدن ایرانی خارج از مرزها در مقاطع مختلف تاریخی به دنبال داشته است، مهاجرت قبایل ایرانی به سرزمین های دور و نزدیک جهان است. مهاجرت ایرانیان بلوچ به زنگبار و نقش محوری این جزیره در استقرار بلوچ ها در بخش هایی از کشورهای امروزین تانزانیا، کنیا و اوگاندا به همراهِ مناسبات دوستانه آن ها با بومیان مسلمان این کشورها، یکی از این نمونه هاست که نتایج مهمی را نیز به دنبال داشته است. در این مقاله با پرداختن به دلایل مهاجرت و نحوه مهاجرت و مهاجرت بلوچ های ایرانی از بلوچستان ایران و عمان به زنگبار، وضعیت عمومی بلوچ ها در این جزیره از حدود 350 سال پیش تاکنون و نقش آفرینی آنها در انتشار جلوه هایی از فرهنگ و تمدن ایرانی در زنگبار بررسی شده است. سؤال اصلی پژوهش عوامل اصلی مهاجرت و نحوه اقامت بلوچ های ایرانی در زنگبار و فرضیه اصلی نیز چگونگی ارتباط مردمان بلوچ با بومیان زنگبار و مقبولیت عمومی آنان است. چارچوب مقاله بر مبنای نقش مؤثر مهاجران ایرانی در توسعه فرهنگ و تمدن ایران است و نتایج سیاسی- فرهنگی حاصل از استقرار بلوچ ها در زنگبار متغیرهای پژوهش قلمداد می شوند. در این مقاله با بهره گیری از روش تحلیل و توصیف تلاش شده است عوامل اصلی کنشگر بر فرایند مهاجرت و سکونت ایرانیان بلوچ در زنگبار بررسی شوند.
کاربست روش تاریخ شفاهی در تحلیل و بررسی شیوع بیماری ام اس در منطقه پیربکران (1345تا1395ش/1966تا2016م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین فلسفه تاریخ نگاری محلی، پرداختن به موضوعات محلی در برش مکانی مشخص و زمانی محدود است. مکان، پایه اصلی تاریخ نگاری محلی است و بررسی بستر جغرافیایی (مکان) هر رویداد اهمیت چشمگیری در پژوهش های تاریخ محلی دارد. مطالعه و مشاهده دقیق محل وقوع هر رویداد به مورخان محلی برای شناخت بهتر ابعاد حیات اجتماعی زندگی گذشته و حال انسان در آن محل کمک می کند؛ بر اساس این ، پژوهش حاضر بر منطقه پیربکران متمرکز است. منطقه پیربکران با 86 کیلومترمربع وسعت و 54 هزار و 642 نفر جمعیت در 15 کیلومتری جنوب غربی شهر اصفهان واقع است. با توجه به جمعیت، این منطقه بیشترین درصد بیماران ام اس ایران را دارد و 125 نفر در این منطقه به ام اس مبتلا هستند. این آمار بیش از سه برابر میانگین جهانی، هفت برابر میانگین ایران و شش برابر میانگین استان اصفهان است. آمار مبتلایان به ام اس در پیربکران به آمار مبتلایان در جزیره اورکنی در شمال اسکاتلند نزدیک است که بیشترین درصد ام اس جهان را دارد. در نیم قرن گذشته، بیماری ام اس که نوعی اختلال در اعصاب مرکزی، مغز و نخاع، است به مهم ترین بحران زیست سلامتی اهالی منطقه پیربکران تبدیل شده است. پژوهش حاضر، به بررسی تاریخی چرایی و چگونگی تبدیل شدن منطقه پیربکران به یکی از کانون های شیوع ام اس در ایران می پردازد. در این راستا، این فرضیه به آزمون گذاشته شده است که فعالیت های انسانی برای تغییر محیط زیست در نیم قرن گذشته و استعداد محلی افراد، شیوع ام اس را باعث شده اند. نتایج پژوهش نشان می دهند که ام اس بین اهالی بومی منطقه پیربکران و به ویژه در برخی خانواده ها شیوع بیشتری دارد؛ همچنین رابطه معنی داری بین آمار بیماران ام اس و فاصله محل سکونت افراد با مراکز آلوده کننده صنعتی و معدنی وجود دارد. این پژوهش به روش میدانی و با کاربست روش و ابزار تاریخ شفاهی، به صورت مصاحبه فعال با 25 نفر از مبتلایان به ام اس انجام شد. با توجه به ماهیت میان رشته ای موضوع، از نتایج پژوهش های رشته های همبسته نیز استفاده شد.
جایگاه مهاجرت ها در طلوع و افول دانشگاه جندی شاپور
حوزه های تخصصی:
سرزمین باستانی ایران همواره در طول تاریخ پذیرای اقوام و گروه های مختلف قومی بوده که بنا به دلایل سیاسی، اقتصادی، مذهبی و نیز موقعیت جغرافیایی ایران، به این سرزمین مهاجرت کرده اند. از جمله مهم ترین این مهاجرت ها، مهاجرت گسترده علما و دانشمندان بود، که در دوره ساسانیان منجر به تعالی علمی این سرزمین و شکل گیری مرکز علمی جندی شاپور گردید. این مهاجرت ها از یکسو ریشه در علل داخلی و مبدأ مهاجرین داشت، که آن به وضعیت سیاسی و تعطیلی برخی از مراکز علمی جهان باستان مربوط می شد، و از سوی دیگر به موقعیت جغرافیایی ایران و حمایت برخی از پادشاهان ساسانی از علما و دانشمندان مرتبط بود. لذا در پژوهش حاضر در تلاش هستیم تا در یک رویکرد توصیفی - تحلیلی و با تکیه بر منابع تاریخی به تأثیر مهاجرت ها در رشد و تعالی و در نهایت افول دانشگاه جندی شاپور بپردازیم. بررسی تاریخی دانشگاه جندی شاپور به روشنی گویای تأثیر مهاجرت دانشمندان در سه دوره مهم؛ شکل گیری، شکوفایی و افول این مرکز علمی جهان باستان است.
شناسایی آسیب ها و عوامل مخرب نقشه های قدیمی قالی دو منطقه کرمان و اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های قالی یکی از مهم ترین آثار مربوط به فرهنگ و تمدن ایرانی به شمار می روند و ازنظر تاریخی، هنری، علمی، اقتصادی و مذهبی دارای ارزش هستند. این آثار در طول زمان، دراثر عوامل مخرب مختلف، دستخوش تغییر می شوند. هدف: این پژوهش با هدف شناسایی آسیب ها، عوامل مخرب و ساختار نقشه های قدیمی قالی دو منطقه کرمان و اصفهان انجام شده است. روش پژوهش: روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است و روش یافته اندوزی، کتابخانه ای، میدانی و آزمایشگاهی است. ارزیابی ها و آزمایش ها، با استفاده از آزمایش SEM/EDX و مطالعات میکروسکوپی برای شناسایی آسیب ها انجام شده است. یافته ها و نتایج: پرکننده ها و پوشاننده های کاغذ نقشه های دو منطقه اصفهان و کرمان با نسبت های مختلف عبارت اند از: کائولین، سولفات کلسیم و سیلیکات منیزیم. رنگ دانه های به کاررفته در نقشه های دو منطقه عبارت اند از: کربناتِ قلیاییِ سرب (سفیدسرب)، سینکا (سفیدروی) ، تترا اکسید سرب (سُرَنج)، اکسید کروم (سبز مات)، کرومات سرب (زردکروم) و اکسید آهن (اُخرا). آسیب های مکانیکی وارده انسانی عاملی مهم در تخریب نقشه های قالی به ویژه در منطقه کرمان است. نحوه و میزان تخریب نقشه قالی تابع روش ساخت نقشه است. استفاده از تکیه گاه های پشتیبان تخته ای، فیبری و مقوایی و همچنین روغن جلای رایج به هیچ وجه مناسب نیست. برای وضعیت مطلوب و بهینه، استفاده از تکیه گاه پشتیبان مقوایی سخت و محکم و بدون اسید و یک لایه ورنی (پوشش محافظ) با ویژگی حفاظتی مناسب و بدون هیچ گونه تأثیر سوء بر روی نقشه های قالی توصیه می شود.
نقش خوانین و متنفذین در برقراری امنیت در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به نابسامانی های اجتماعیِ موجود در لرستان مقارن برآمدن رضاخان و تلاش وی برای برقراری امنیت در کشور، لرستان از جمله مناطقی بود که برقراری نظم و امنیت در آن ضرورت داشت. بافت ایلیِ منطقه، مساعدت بخشی از خوانین و متنفذان محلی موسوم به «خوانین دولتخواه» مهمترین عاملِ توفیق دولت پهلوی اول در تحقق این امر بود. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نقش خوانین و متنفذین لرستان در تعامل با دولت پهلوی اول جهت استقرار امنیت در این منطقه مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد این گروه به خاطر رقابتهای درون طایفه ای یا به خاطر حفاظت از منافع خود به همراهی با دولت مرکزی پرداخته و از طریق حفظ نظم و امنیت، ابلاغ و اجرای فرامین دولتی، کمک به رفع عوامل ناامنی، حمایت از عملیات نظامی ارتش در قالب شرکت در لشکرکشی ها، دادن اطلاعات و راهنمایی، تأمین تدارکات، نیروی دولتی را در استقرار امنیت مساعدت نمودند.
واکاوی جایگاه خواجه اتابک علاءالدین و اتابک قطب الدین محمد در کرمانِ گذشته و حال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همزمان با حاکمیت سلاجقه کرمان (583-433ه.ق) به مانند سلاجقه بزرگ، دیوان هایی مانند دیوان وزارت، دیوان استیفا، دیوان انشا و مناصب دیگری همچون اتابکی و دادبگی وجود داشت. اتابک علاءالدین بوزقش و پسرش اتابک قطب الدین محمد، دوتن از اتابکان سلجوقی کرمان هستند که به رغم نقش بسیار مؤثر و کارآمدشان در برهه هایی از تاریخ کرمان، کمتر مورد عنایت محقّقان قرار گرفته و بسیاری از زوایای زندگی آنان در هاله ای از ابهام قرار دارد. از همین رو نوشتار حاضر بر آن است تا با روش تحلیلی و با استفاده از منابع کتابخانه ای و تحقیق میدانی(بررسی مقبره ءخواجه اتابک)، در گام نخست به معرفی این دو اتابک و خدمات سیاسی- فرهنگی آنها پرداخته، در دومین گام، وضعیت امروزی مقبره آنان را یادآور شود. نتیجه آنکه اگرچه این دو اتابک، روزگاری اقتدار داشته و منشأ خدمات فراوانی در کرمان دیروز بوده اند اما در میان کرمانیان امروز نه تنها نامی از آنان برده نمی شود، بلکه مقبره آنان نیز با بی مهری تمام در گوشه یکی از محله های قدیمی کرمان، رها شده است.
ساخت و کارکرد شهر مرزیِ آرتاشاد در مناسبات ایران و روم در دوره ساسانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمانی که در قرن اول پیش از میلاد (ح 92 ق.م) ایران و روم دو قدرت عصر باستان، با یکدیگر هم مرز شدند، درگیری و تنش هایی را با هم آغاز کردند که تا انقراض ساسانیان و ورود اعراب مسلمان همچنان ادامه داشت. شهرهای مرزی، از جمله شهر آرتاشاد، نقش مهمی را در این درگیری ها ایفا کرده اند. بنابراین این پژوهش با توجه به اهمیت موضوع بر آن است تا ساخت و کارکرد شهر مرزی آرتاشاد را مورد واکاوی قرار دهد. یافته های این تحقیق که با رویکردی توصیفی تحلیلی براساس گردآوری منابع کتابخانه ای صورت گرفته است، نشان می دهد که شهر آرتاشاد توسط آرتاشس پادشاه ارمنستان در قرن دوم پیش از میلاد (ح سال 176 ق.م) ساخته شده است. این شهر که از ساخت مستحکمی برخوردار بوده، از جنبه های ژئوپلیتیکی، سیاسی و نظامی و همچنین اقتصادی و تجاری برای ایران و روم حائز اهمیت بوده است؛ چنان که هرکدام از این قدرت ها درصدد تسلط بر این شهر مهم بودند. دستیابی به این شهر کلید فتح ارمنستان بود و دو قدرت باستانی با تصرف این شهر می توانستند از آن جا به مانند استراحتگاهایی برای لشکرکشی ها، زرادخانه ها استفاده کنند و سرزمین های یکدیگر را مورد تعرّض قرار دهند. از حیث اقتصادی و تجاری نیز تصرف آرتاشاد، که یکی از مراکز گمرکی میان دو امپراتوری مطرح بود، به منزله دستیابی به سود سرشار مالی در این شهر مرزی به شمار می رفت.
تأثیرات جنگ جهانی دوم در بروز بحران مواد غذایی در آذربایجان (1320تا 1324شمسی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جنگ جهانی دوم تبعات فراوانی داشت که گریبان گیر کشور ایران نیز شد. مهم ترین مسئله در آن زمان کمبود غله بود که اشغال کشور به وسیله متفقین و احتکار گندم به وسیله محتکرین را می توان از عوامل اصلی آن برشمرد. این عوامل سبب شد تا مردم اَزلحاظِ وضعیت اجتماعی دچار بحران شوند. در این بین آذربایجان با توجه به دلیل اینکه به وسیله قوای شوروی اشغال شده بود وضعیت سخت تری داشت.هدف مقاله حاضر بررسی تأثیر اجتماعی بحران نان بر زندگی روزمره مردم آذربایجان است و در این راستا به سؤال های زیر پاسخ می دهد؟ 1.پیامدهای اشغال آذربایجان چه تأثیری بر بحران نان در محدوده زمانی مدنظر گذاشته بود؟ 2.کمبودنان و غله چه نقشی در زندگی اجتماعی مردم داشت؟ هدف:هدف پژوهش بررسی تأثیرات جنگ جهانی دوم بر بحران مواد غذایی در آذربایجان است.همچنین واکاوی نقش فرقه دموکرات آذربایجان و تأثیر آن بر بحران غله و نان هدف دیگر این پژوهش است. روش و رویکرد:در این مقاله با تکیه بر اسناد و منابع تاریخی و با روش توصیفی-تحلیلی به بررسی موضوع پرداخته می شود. یافته ها و نتیجه گیری:نویسندگان مقاله بعد از بررسی اسناد و منابع تاریخی به این نتیجه رسیدند که حضور نیروهای متفقین و ارسال گندم منطقه آذربایجان به نقاط دیگر موجب کمبود و قحطی مواد غذایی در آذربایجان شده بود. همچنین بااستقرارمسلحانه فرقه دموکرات درآذربایجان بسیاری از ارباب ها کشته یا از روستاها متواری شدند و نظم و نسق کشت و زرع در روستاها به هم ریخت و بسیاری از مالکان روستاها دیگر به آذربایجان بازنگشتند و بعد از قحطی بسیاری از کشاورزان به عضویت قوای فرقه دموکرات درآمدند و عملاً کارکشاورزی درآذربایجان معطل ماند.
بررسی وضعیت اقتصادی و تجاری اصفهان در دوره سلجوقی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از درخشان ترین دوره های تاریخ شهر اصفهان، دورة حکمرانی سلجوقیان است. چنان که مورخین این دوره از این شهر با نام ""خیر البلاد"" یاد کرده اند. بدون تردید از جمله عوامل مؤثر در اهمیت اصفهان دورة سلجوقی، وضعیت اقتصادی و تجاری این شهر بوده است. این پژوهش برآن است که، با تکیه بر داده های تاریخی و به شیوه توصیفی تحلیلی، به تبیین عوامل مؤثر در رونق و اعتلای وضعیت اقتصادی و تجاری اصفهان در عهد سلاجقه بپردازد. پرسش اصلی که این مقاله بر اساس آن سامان یافته، این است که چه عواملی سبب اعتلا و شکوفایی اوضاع اقتصادی و تجاری اصفهان عصر سلجوقی بوده است؟ در پاسخ به سؤال فوق این فرضیه مطرح می شود که سلاطین بزرگ سلجوقی (429-485ق)، علاوه بر درک امکانات و شرایط مناسب شهر اصفهان، با ایجاد ثبات و امنیت و اتخاذ سیاست های مالی و عمرانی مناسب، در جهت حمایت از تولیدکنندگان و صنعتگران، نقش مؤثری در رونق اقتصادی و تجاری اصفهان در این دوره ایفاء کردند.
توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دولت پهلوی اول، از طریق تخصیص اعتبارات مالی لازم می کوشید تا برنامه های اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی مورد نظر خود را در لرستان به عنوان یک منطقه با ویژگی های خاصِّ، محقق سازد. در این مقاله با شیوه توصیفی- تحلیلی، نحوة توزیع اعتبارات مالی در لرستان در عهد پهلوی اول مورد بررسی قرار می گیرد. نتایج تحقیق نشان می دهد که در دوره پهلوی اول، ارتش به عنوان مهم ترین نهاد جهت تحقق اهداف دولتی در لرستان به شمار می رفت. در نتیجه، اجرای برنامه های دولتی و توزیع اعتبارات مالی در این منطقه عمدتاً متکی بر ارتش و فرماندهان نظامی بود که عموماً اعتبارات دریافتی را در اموری چون جذب عشایر لرستان، پرداخت حقوق افسران ارتش، تأمین تدارکات نظامیان، تأسیس مدارس عشایری و احداث سازه های نظامی استفاده نمودند.
بررسی و تحلیل شورش و یاغی گری رضاخان جوزدانی در اطراف اصفهان (1337- 1329ق/ 1911-1919م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کوتاه زمانی پس از تشکیل مجلس شورای ملی، مشکلات متعددی در عرصه های اجتماعی و سیاسی و اقتصادی به وقوع پیوست. این مشکلات، ناامنی را در حوزه های مختلف به همراه داشت که از آن جمله می توان به ناآرامی ها و شورش های محلی در نقاط مختلف کشور اشاره کرد. به سبب خلاء قدرت و تحت تأثیر عوامل دیگر، ناامنی در مسیرهای ارتباطی شهرهای مختلف و اطراف آنها شکل گرفت که اصفهان نیز از این امر مستثنی نبود. دزدی ها و غارتگری اشرار در مسیرهای مواصلاتی و حومه شهر، این ناحیه را به یکی از مناطق ناامن مرکزی تبدیل کرد. رضاخان جوزدانی یکی از این اشرار بود که فعالیت ها و شورش وی از سال 1329 تا 1337ق / 1911-1919م ادامه داشت. اینکه چه عواملی باعث شرارت رضاخان جوزدانی شد؟ عملکرد او چگونه باعث ناامنی پیرامون اصفهان شد و اینکه چرا می توان او را یاغی و بر فعالیت های او عنوان شورش نهاد؟ سؤال های اصلی این پژوهش است. این پژوهش ضمن پاسخگویی به سؤالات فوق، به بررسی و تحلیل شورش و یاغیگری رضاخان جوزدانی در منطقه اصفهان می پردازد. به نظر می رسد «عواملی چون قحطی، شیوع بیماری های واگیردار، نبود حاکمی قدرتمند و دخالت های بیگانگان در ایران» باعث رشد دزدی، غارتگری و یاغیگری ها شد که رضاخان جوزدانی یکی از محصولات آن بود.
مطالعه ای در چگونگیِ برقراری امنیت و بازسازیِ کرمان پس از حملة آقامحمدخان قاجار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حملة آقا محمدخان قاجار به کرمان پیامدهای گستردة امنیتی و سیاسی در بر داشت. افزایشِ تکاپوهای هسته های محلی، در جنوب شرقِ ایران، وضعیتِ پرمخاطره ای به وجود آورده بود، به گونه ای که احتمالِ انتزاعِ سیستان از ایران منتفی نبود. این وضعیت موجب شد تا قدرتِ مرکزی، برای برقراری امنیت در ایالتِ کرمان و بازسازی شهر کرمان که بخش عمده ای از زیرساخت های شهری اش را از دست داده بود، حکمرانانی از شاهزادگانِ عالی رتبة قاجار را به کرمان اعزام کند. در طیِ حکومت سلسلة قاجار روند برقراری امنیت از سویِ حکمرانان قاجاری در دستور کار قرار گرفت. در نوشتارِ حاضر، این موضوع با تأکید بر این مسئله بررسی خواهد شد که روندِ برقراری امنیت و ادارة سیاسیِ ایالتِ کرمان در دورة قاجار چگونه بوده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد که شاهان قاجار، علی رغمِ بروز شورش های محلی، با انتصابِ شاهزادگانِ عالی رتبه و دیوانسالارانِ کهنه کار قاجاری به درجات، به برقراری امنیت و بازسازیِ شهر ویران شدة کرمان پرداختند.
بررسی واکنش مناطق سه گانه نفت خیز مذهبی، مذهبی و ایلی عشایری به اختیارات فوق العاده دکتر مصدق در سال 1331ش/ 1950م(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سال های 1329-1332ش/1950-1953م با محوریت نفت، دوره مهمی از تاریخ معاصر ایران است. در جریان نهضت ملی شدن صنعت نفت هر گروه و قشری از نقاط مختلف ایران، نسبت به آن واکنش نشان دادند. تحقیقاتی که به این دوران می پردازند، تحولات تهران را به عنوان پایتخت بررسی کرده و به تحلیل عملکرد نیروهای سیاسی فعال در این شهر پرداخته اند. در نتیجه، تحولات دیگر مناطق ایران مورد بی توجهی قرار گرفته به طوری که بررسی و تحلیل نیروهای سیاسی آن مغفول و یا ناقص مانده است. به دلیل گستردگی رویدادها و واکنش هایی که منتهی به ملی شدن صنعت نفت گردید، این مقاله سعی دارد به طور موردی به واکنش مناطقی بپردازد که در سه بخش نفت خیز، عشایری و مذهبی ایران قرار می گیرند و اقشار اجتماعی کارگران، عشایر و روحانیون را شامل می شوند. سوال مقاله این است که واکنش مردم این سه منطقه و برداشت آنها از سیاست ها و تصمیمات دکترمصدق در زمینه اختیارات فوق العاده چگونه بوده است؟ مقاله حاضر براساس روش توصیفی تحلیلی رویکرد اجتماعی در توصیف و تبیین اختیارات مصدق را مورد توجه قرار داده است.
چرایی حکومت فرهادمیرزا معتمدالدوله بر کردستان و پیامدهای آن (1284تا1291ق/1867تا1874م)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از زمان قدرت یابی خاندان اردلان، ایالت کردستان ایران تحت حاکمیت بنی اردلان اداره می شد و حکمرانان آن مناسبات خود را با دولت های مرکزی به نحوی تنظیم می کردند که استقلال خود را در جایگاه حکومتی محلی حفظ کنند. این خاندان تا زمان ناصرالدین شاه قاجار بر کردستان حکومت کرد؛ اما در این زمان و در راستای سیاست تمرکزگرایی ناصری و قاجاری کردن حکومت ایالات، شاهزاده فرهادمیرزا معتمدالدوله به حکومت کردستان تعیین شد و این گونه، به حیات سیاسی اردلان ها پایان داده شد. معتمدالدوله شورش های کردستان را سرکوب کرد و ناامنی را از بین برد و نظم و امنیت را در آنجا برقرار کرد. این شورش ها و ناامنی ها در اثر ناتوانی آخرین والی اردلان و خودسری های بزرگان اورامان و حملات عشایر جاف پدید آمده بود. او سپس در این ایالت، اقدامات عمرانی و اصلاحی انجام داد. در این پژوهش، دوران حکومت معتمدالدوله بر کردستان پس از برافتادن حکومت محلی اردلان و اقدامات وی در این ایالت برای تثبیت قدرت قاجارها، به شیوﮤ توصیفی تحلیلی، بررسی شده است. یاﻓﺘﮥ پژوهش نشان می دهد که تغییر سیاست قاجارها در مقابل خاندان اردلان، به سیاست تمرکز قدرت توسط دربار قاجار بستگی داشت و معتمدالدوله با مهار کانون های بحران و برقراری امنیت، در تثبیت قدرت قاجارها بر کردستان نقش مهمی ایفا کرد.
تحلیل چالش های اقتصادی و فرهنگی استقرار نظام مشروطه در کاشان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی چالش اقتصادی و چالش دینی که در کاشان بر سر راه ایجاد ساختار مشروطه وجود داشت، می پردازد. بستر اقتصادی کاشان میراث دار وضعیت نابسامان اقتصادی ایران دورة قاجار بود که پذیرش نظام نوین را با مشکل مواجه می کرد. جامعة کاشان در دورة قاجار جامعه ای ایستاست با عقاید سخت مذهبی که در آن مشروطه و نظام نوین پذیرش نداشت. نوشتن دو رساله کلمات انجمنو رسالة انصافیهدر جهت تطبیق دادن مشروطه با اسلام جهت متقاعد کردن جامعه به پذیرش نظام نوین صورت گرفت. این پژوهش با استفاده از اسناد،نسخ خطی و منابع اصلی به دنبال آزمون این فرضیه است که «آیا وضعیت اقتصادی و فرهنگی کاشان در دورة قاجار بر پذیرش مشروطه در کاشان تأثیر داشته است؟». یافته های این پژوهش نشان می دهد که وضعیت اقتصادی نابسامان کاشان در دورة قاجار، چالش بزرگی بر سر راه پذیرش نظام جدید بود. وضعیت فرهنگی شهر و ساختار ایستای آن، چالش فرهنگی استقرار نظام نوین بود. نوشتن رساله انصافیه، برای اثبات انطباق مشروطه با اسلام، در جهت کمک به استقرار نظام نوین در کاشان ارزیابی می شود.
مؤلفه ها و شاخصه های تاریخ نگاری محلی آذربایجان از شکل گیری تا پایان عصر مظفری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بر خلاف دیدگاه رایج، که ایالت آذربایجان را فاقد تاریخ نگاری محلی در قرون اولیه می داند و شروع آن را به ادوار متأخرتر نسبت می دهد، آغاز تاریخ نگاری محلی آذربایجان هم زمان با سایر مناطق روی داده است. در فهرست های موجود اشاره های گذرا و پراکنده ای به تواریخ محلی آذربایجان شده است. تاریخ نگاری محلی این ایالت از اخبار فتوحات شروع شده و طی قرون بعدی، با فراز و نشیب هایی تداوم یافته، ولی اکثر این آثار در حوادث ایام از بین رفته اند. در این میان، عوامل تأثیرگذار بر تکوین و تداوم تاریخ نگاری محلی آذربایجان در برخی مؤلفه ها؛ اشتراکات و افتراقاتی با سایر مناطق ایران دارد. پژوهش حاضر تلاش دارد با روش توصیفی تحلیلی و استفاده از منابع کتابخانه ای، سیر تاریخ نگاری محلی آذربایجان، از ابتدای شکل گیری تا شروع تاریخ نگاری معاصر، را بررسی و ضمن شناسایی علل و زمینه های تأثیرگذار، تفاوت های آن با سایر مناطق را روشن کند و پاسخی برای این سؤال بیابد که تاریخ نگاری محلی در آذربایجان از چه زمانی آغاز شد و علل و زمینه های توجه به آن کدامند؟
بررسی نقش عوامل اجتماعی در نابودی گویش بهدینان کرمان و تلاش برای نجات آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان نشانگر هویّت و گذشته هر مردمی است، ولی شاهدیم که بسیاری از زبانهای اقلیّت تحت نفوذ زبانهای رسمی از بین رفته اند یا شانسی برای بقا ندارند. زبان زرتشتیان، دَریdari))،گَورونیgavruni)) یا بهدینی نامیده می شود که خود دارای دو لهجه اصلی بهدینی یزدی و کرمانی است. امروزه تنها شمار بسیار کمی از سالمندان زرتشتی را یارای سخن گفتن با گویش بهدینی کرمانی است. هدف از این نوشتار افزون برگامی برای دوباره زنده کردن این گویش، بهره گیری از دستاوردهای آن برای نگهداری دیگر لهجه های گویش بهدینی است. این نوشتار به بررسی جایگاه گویش بهدینی کرمانی از گذشته تا امروز، شماری از تفاوت های بین این گویش و گویش بهدینی یزدی، چگونگی جای گرفتن این گویش کهن در زمره زبانهای «رو به نابودی» و پروژه هایی که برای نجات این گویش در دست انجام است می پردازد. این پژوهش نشان می دهد که همان گونه که زرتشتیان کرمان بنا به دگرگونی های اجتماعی، سیاسی، فرهنگی، اقتصادی، دگرگونی شیو ه زندگی، گسترش رسانه های گروهی، کاهش ارزش و پایگاه اجتماعی گویش و کم شدن کاربرد آن در جامعه و خانواده زبان مادری خود را کنار گذاشته اند، باید امروز نیز همگی با دگرگونی در احساسات، نگرش ها و باورها نسبت به نقش، کاربرد و اهمیت پایگاه زبان مادری گام بردارند و مدرسه های زرتشتیان، کلاس های دینی، رسانه های گروهی، انجمن ها و سازمانهای زرتشتی، سیاستمداران و بزرگان جامعه و سازمانهای نگهبان میراث زبانی نقش بزرگی را در زنده کردن این گویش دارند.
عوامل مؤثر بر تعاملات اقوام گیل و دیلم با علویان در طبرستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قدرت گیری علویان در شمال ایران معلول تحولات سیاسی،فکری و نظامی مناطق غربی طبرستان،گیلان و دیلمان دربرابرِ عباسیان بود. این پهنهگسترده به دلیل بهره گیری از شرایط طبیعی نه تنها دربرابر اعراب مسلمان، بلکه در مقابلِ حکومت های مرکزی ایران نیز توانستند پایدار باشند؛ اما از سدهسوم هجری به علت بهره گیری عباسیان از خاندان های ایرانی برای دست یابی بر مناطق فتح نشدهگیلان و دیلمان، امکان مقاومت دربرابرِ آنان بسیار دشوار شد.بدین جهت مردم طبرستان غربی و گیلان برای نشان دادن مخالفت خود دربرابرِ عباسیان با انگیزهسیاسی و نظامی از مدعیان حکومت عباسی به ویژه علویان حمایت کردند.حکومت های محلیِ این سامان با دعوت از علویان از آنان به صورت ابزاری برای مخالفت با عباسیان استفاده کردند. براساسِ یافته های پژوهش می توان این گونه استنباط کردکه برخلاف پژوهش هایی که تأسیس حکومت علویان درطبرستان را نتیجه تلاش های حسن بن زید می دانند،منافع مردم گیل،دیلم وطبرستان غربی موجب شکل گیری علویان در این سامان شد. هرچند این اقدامِ خاندان های کهن دیلمی درنهایت به نفع علویان تمام شد،اما بعدها دودمان های دیلمی با رنگ و لعاب اسلامی از درون علویان سر برآوردند. در پژوهش حاضر با استنادبه منابع و داده های تاریخی ضمن بررسی تعامل و تقابل دودمان های گیل و دیلم با علویان نقش شاخص های فرهنگی،نظامی و سیاسی مؤثر در روابط بین علویان و دیلمیان تحلیل و ارزیابی شده است.
نظام مدیریت چینی- ختایی در بخارای دوره مغول
حوزه های تخصصی:
تاریخ بخارا بسیار طولانی و باشکوه بوده است اما هیچ دوره ای از تاریخ آن برای مورخ به صورت بالقوه جذاب تر از زمان حکومت مغولان (۱۲۲۰ تا ۱۲۶۰ م) نیست. طی این دوره، منطقه بخارا و شهرهای بزرگ آن به معنای واقعی کلمه از خاکستر برخاستند تا نه تنها در ترکستان بلکه در بیشتره مناطق شرقی جهان اسلام، موقعیت برتر را به دست آورند. به هر حال با وجود اهمیت خاص این موضوع، اطلاعات ما در مورد این دوره در بهترین حالت ناقص است و پیش از آنکه بتوان به نتیجه گیری قطعی درباره ی تأثیر کلی مغولان در تاریخ بخارا یا حتی خطوط اصلی تحول در این منطقه برسیم، باید به بسیاری از سؤالات اساسی جواب داده شود. بخشی که به خصوص مشکل ساز است، حوزه کمتر شناخته شده تاریخ دیوانسالاری است. ما در این زمینه با فقدان مطلق اسناد دست اول مواجهیم و اطلاعات بسیار محدودی هم که در مورد این موضوع در دست داریم، از منابع متأخر به دست آمده است. این اطلاعات به ما می گویند که یک حکومت مغولی در این ناحیه وجود داشته اما اطلاعاتی که غیر از این در اختیار ما قرار می دهند، چیزی بیشتر از اسامی حکمرانان و نایب الحکومه های مختلف و معدودی از القاب و عناوین نیست.
جایگاه اقتصادی و اجتماعی اصفهان در عصر فرمانروایی مغول ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصفهان به عنوان منطقه برخوردار و دارای جایگاه راهبردی در حاشیه رودخانه زاینده رود، در تاریخ ایران موقعیت ویژه ای دارد. در دوران اسلامی، اصفهان از رونق شهری درخور توجهی برخوردار بود و این مهم در التفات اقوام و جهانگشایان مختلف به این شهر مؤثر بود و البته در جای خود، یکی از عوامل رونق مذکور قلمداد می شد. با این همه، اختلافات سیاسی و مذهبی و نفاق اجتماعی حاکم بر شهر در قرن ششم قمری/دوازدهم میلادی، موجب شد تا این شهر رونق مطلوب خود را از دست بدهد. رونق نسبی مذکور نیز با ایلغار مغول در محاق فرو رفت و تا دوران صفویه رونق لازم را حاصل نکرد. نوشتار حاضر در پرتو تبیین وضع حاکم بر اصفهان و با طرح این سؤال که ایلغار مغول بر حیات اقتصادی و اجتماعی این شهر چه تأثیری گذاشت؟ زمینه های اقتصادی اجتماعی غلبه مغول بر اصفهان را بررسی می کند، تا پیامدهای هجوم و حاکمیت مغول بر این شهر را تبیین کند. نتایج پژوهش نشان می دهد ایلغار مغول گسست حیات اجتماعی و رکود معیشت شهری و کشاورزی اصفهان را درپی داشت و در فضای کالبدی و ساختاری شهری اصفهان تغییراتی ایجاد کرد.