سلسله های صوفیانه بعد از تأسیس در کردستان، فضای اجتماعی بخش قابل توجهی از جامعه را تحت تأثیر قرار دادند. تحقیق حاضر از شیوه ی پژوهش کتابخانه ای و روش توصیفی- تحلیلی در صدد بررسی چرایی و چگونگی جایگاه و نفوذ طریقت های تصوف بر جوامع کردنشین که مسئله محوری این پژوهش است، می باشد. بزرگان این طریقت ها در کردستان به واسطه ی حمایت مردم از آن ها و همچنین با حذف حکومت های محلی در راستای افزایش نفوذ و اعتبار سیاسی و اجتماعی خود در عرصه های گوناگون اقدامات بسیاری انجام دادند. نتیجه ی این پژوهش نشان می دهد این مشایخ با حکام و فرمانروایان رابطه ی دوسویه داشته و پیوسته به خاطر منافع خود در پی جلب رضایت طرف دیگر بودند. نفوذ سیاسی و اجتماعی؛ برخورداری اقتصادی را برای آنان به همراه داشت به طوریکه روز به روز بر تعداد مریدانشان افزوده می شد و در نتیجه زمینه نفوذ بیشتر را برای شیوخ در صحنه ی اجتماع فراهم می کرد.