فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۵۱۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به منظور بررسی مقوله شطح در مثنوی انجام شده است. برای این منظور به شیوه تحلیلی- توصیفی؛ نخست با مطالعه دو کتاب شرح شطحیات و تذکرة الأولیاء و برخی از کتب و مقالاتی که به این موضوع پرداخته اند، حدود و مصادیق شطح تبیین شده است. سپس با مطالعه مثنوی مولانا آن چه را که می تواند از مصادیق شطح به شمار آید با نمونه های روزبهان و عطار مورد تطبیق و تحلیل قرار گرفته است و با توجه به گوناگونی مضامین شطح، ضمن لحاظ بنیان عرفانی آن ها، از طریق یک نمودار دایره ای پیوند این موضوعات گوناگون نیز با یکدیگر مشخص شده است. این نمودار نشان می دهد که پیوند شطحیات مبتنی بر مضمون «فنا و وصال» است و موضوعات شطح در عناوینی مانند محرک وصال، راه وصال، زمینه وصال، موانع وصال، نتایج وصال و زبانِ واصلان قابل تقسیم است. این تحقیق هم چنین نشان می دهد مولانا اغلب مصادیق شطح را در مثنوی مطرح کرده است، اما شیوه بیان او که مبتنی بر تفسیر، قصه و تمثیل است، گفته های او را پذیرفتنی کرده است. بر اساس این روش، شطحیات تند تغییر ماهیت نمی دهند، اما تغییر لحن می دهند و مقبول واقع می شوند. بالأخره اینکه نباید شطح را منحصراً مقوله ای زبانی دانست؛ بلکه بسیاری از شطحیات، رفتاری بوده-اند و نوعی هنجارشکنی یا هنجارگریزی اجتماعی به شمار می آیند.
بررسی عوامل یقظه و انتباه از نظر خواجه عبدالله انصاری و جایگاه آن در شرح حال عارفان در تذکره الاولیاء(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیداری نخستین گام در سیر و سلوک است و تا بیداری رخ ندهد حرکت در مسیر عرفان آغاز نخواهد شد. بیداری در برخی از متون عرفانی پیش از قرن هفتم، با نام «یقظه و انتباه» ذکر شده است و اولین منزل سیر و سلوک به شمار آمده است. در برخی دیگر از متون بی آن که به اصطلاح یقظه و انتباه اشاره شود، تلویحاً در ضمن مقام توبه به آن پرداخته شده است و در پاره ای از آثار نیز بیداری و جایگاه آن مغفول مانده است. یقظه و انتباه مرحله ای مهم و سرنوشت ساز در سیر و سلوک است. خط قرمزی است که دوران پیش از توبه و پس از آن را جدا می کند و با توجه به تنّوع و تعدّد عوامل ایجاد آن از جذابیت خاصی برای پژوهشگر مباحث عرفانی برخوردار است. خواجه عبدالله انصاری از نویسندگانی است که در منازل السائرین با موشکافی خاصی به یقظه و انتباه پرداخته، عوامل آن را به دقت دسته بندی کرده است. در این مقاله ضمن بررسی عوامل یقظه و انتباه در منازل السائرین، جایگاه یقظه و انتباه در تحول روحی عارفان تذکره الاولیاء عطار نیشابوری تبیین می شود. بسیاری از حکایت های نقل شده درباره یقظه و انتباه عارفان را در تذکره الاولیاء می توان با دسته بندی خواجه عبدالله انصاری تبیین و تحلیل کرد.
اصطلاحات صوفیه
اصطلاحات الصوفیه
عرفان غزل های عطار
خلوت در حرای دل، بارزترین توصیه اقبال برای عرفا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی عرفان اسلامی در ادبیات فارسی به درجه یی است که همچون طاووس در آثار مختلف زبان فارسی جلوه های گوناگون و متنوع دارد.این چشم اندازهای دل فریب وقتی با سایر نحله ها از قبیل عرفان هندی-بودایی همجوار می گردد دلبری صد چندان پیدا می کند. اقبال شاعر جامع الاطراف شبه قاره که از زیور علم و دین و نظر و عمل توامان بهره مند است، در خصوص مبانی و اصول تصوف و عرفان نیز، با عنایت به همجواری با مکتب غنی عرفان هندی و مطالعات و سیر و سفر در ممالک غربی،عقاید نو و نقدهای راهگشا ابراز نموده است.اقبال لاهوری برای خروج مسلمین از انزوا و سکوتی که اسلام را به گوشه نشینی سوق داده است و از طرف دیگر بستر ورود توسعه طلبان و استعمار گران را فراهم ساخته است به گونه ی دیگر از خلوت رو می آورد. در این پژوهش با روش توصیفی و مراجعه به اسناد و مراجع بر آن هستیم تا نظر خاص اقبال در باب خلوت که هم متاثر از اندیشه های رایج در عرفان شبه قاره است و هم ناشی از دیدگاه اقبال در باب ورود و دخالت مسلمین در مباحث اجتماعی جامعه خودشان می باشد، را بررسی می نمائیم.
نفی خوشنامی و استقبال از بدنامی نزد اهل تصوف
حوزه های تخصصی:
گریز از نیکنامی و استقبال از بد نامی و رسوایی، یکی از ویژگیهای مکتب رندی و عرفان عاشقانه است که در گفتار عارفان و آثار شاعران و رفتار رندان و قلندران بدان توجه و توصیه شده است. جامه شهرت، بافتهای پرآفت است و رنگ عجب و ریا و کبر و کیا را بر قامت طاعات و عبادات میپاشد و چهره اخلاص و یکرنگی را می پوشاند؛ لذا مبارزه با این صفت نفسانی همواره یکی از دغدغههای عارفان شوریده و رندان وارسته و حقیقتجو بوده است و راهها و ریاضتها و مجاهدتهای گوناگونی برای شکستن شیشه نام و ننگ و غرور و شکوه مریدان خویش توصیه کردهاند. بیان این راهها و بررسی علل و علامات این آفات در قالب حکایات و امثال و اشعار بزرگان و عارفان به ویژه عطار و مولانا و ابوسعید ابوالخیر زمینههای بحث این مقاله را تشکیل میدهند. بی شک کسی میتواند خویش را از چشم خلق بیفکند و مدح و ذمشان در نظرش یکسان باشد که حق در نظرش بزرگ جلوه کند و جز به او نیندیشد و جز برای او نگوید، نخواهد و نکند. تحصیل این فضایل نیز آسان نیست و جان بر سر کسب آن میسوزد؛ اما آنچه میتواند نام و ننگ را به باد دهد، بادة عشق است، حاصل نوعی معرفت شهودی است که عاشق را ناخوآگاه در کمند جذبه خویش گرفتار میسازد.
بررسی حجابهای عرفانی از دیدگاه ابوعبداللّه نفّری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناسایی حجاب های سلوک و راه های گذر از آنها، از مباحث مهم عرفان عملی است که عارفان در سیر و سلوک، بسیار به آن توجه داشته اند. حجاب های عرفانی از موضوعات اساسی مدّنظر ابوعبدالله نفّری، عارف شیعی قرن چهارم است؛ در آیات قرآن کریم و روایات امامان نیز در این باره نکاتی مطرح شده است. نفّری در المواقف و المخاطبات، ضمن تمرکز بر حجاب و انواع آن، دیدگاه های ویژه ای را بیان می کند که برخی از آنها برای نخستین بار مطرح می شود.
در این مقاله با تمرکز بر المواقف و المخاطبات و جستجو در دیگر متون عرفانی، ضمن بیان نظریه های متقدمین صوفیه و عرفا، دیدگاه های نفّری دربارة انواع حجاب و مهم ترین آنها، علل ایجاد کنندة آنها و درنهایت رفع حجاب، بررسی می شود. این مقاله با توجه به نگارش و سبک متفاوت نفّری نسبت به سایر عرفای مسلمان، جایگاه حجاب های سلوک را از دیدگاه او تبیین می کند. او مفاهیم و تقسیم بندی های متفاوتی در این باره مطرح کرده است؛ برخی از این حجاب ها ابداع اوست؛ نفّری به بعضی از حجاب ها اولویت و اهمیت بیشتری می دهد و ازآراء رایج در این باره نیز بهره می برد. در مقالة حاضر با توضیح و تشریح متن نمادین و دشوار المواقف و المخاطبات، دیدگاه های نفّری دربارة حجاب های عرفانی تبیین می شود.
تحلیل انتقادی تعاریف شطح(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شطح پدیده ای است که در گذر زمان تعاریف متفاوت و گاه متناقضی یافته است. این دامنة وسیع تعاریف می تواند افزون بر تفاوت نگاه و رویکرد معرّفان، ناشی از سیر تحوّل شطحیات عرفا نیز باشد. اما با وجود اقبال بسیاری از صاحب نظران متقدّم و نیز متأخّر به تعریف شطح، اغلب تعاریف صورت گرفته جامع مصادیق شطح نیست و در بسیاری از موارد تنها به ردّ یا قبول و توجیه شطح نظر دارد نه تعریف ماهوی آن. از این رو در پژوهش حاضر ضمن نقد تعریف سنّتی، رویکردهای جدید نسبت به تعریف را مطرح نمودیم. سپس با مروری بر تعاریف ارائه شده از شطح، به بررسی انواع تعاریف مذکور و بسامد مؤلّفه های مطرح شده در این تعاریف و نقد اهمّیّت و لزوم هر یک از آنها در تعریف شطح پرداختیم. بررسی تعریف های شطح نشان داد که مهم ترین موارد مطرح در تعریف شطح، غلبة سکر و وجد، ظاهر غریب و مخالف شرع، ادّعا و رعونت شطّاح و نیز سرریز شطح بر زبان عارف است که نقدهای بسیاری بر هریک وارد است و تعاریف صورت گرفته بر این اساس نمی تواند جامع مصادیق شطح باشد. بنا بر این بهتر است شطح را چنین تعریف کنیم: «شطح ابراز و اظهار اسراری است که ظرف محدود الفاظ و افعال انسانی گنجایش آن را ندارد و از این رو در بیان و فعل، ماهیتی متناقض و متشابه می یابد.»
دعای صادقه
مقامات و احوال
معرفت کشفی در نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
معرفت مجموعه آگاهی های آدمی است که همواره متعلق به امری غیر از خود است؛ جز در یک مورد، یعنی معرفت های عرفانی که ورای حیث التفاتی اند؛ معرفت های آدمی یا حسی اند و یا مفهومی؛ اما دسته ای از معارف وجود دارند که از آنها می توان با عنوان معرفت های کشفی یاد کرد که بدون توجه به حیث التفاتی و بدون داشتن مصداقی در درون و بیرون، تحقق می یابند که همان معرفت های عرفانی اند. در این مقاله سعی شده است کمّ و کیف معرفت کشفی، اعم از معرفت التفاتی و غیرالتفاتی (هو هویّت) در نهج البلاغه بررسی شود. بر اساس نهج البلاغه معرفت کشفی از راه های معمول عقلانی و حسی به دست نمی آید، بلکه از راه عروض احوال عرفانی و تأمل حاصل از نیایش به دست می آید و معروض این احوال واجد نوع خاصی از آگاهی می شود که پیش از آن سابقه نداشته است؛ برای مثال شخص در این فرایند آگاهی خاصی به امور غیبی پیدا می کند که قبلا هیچ سابقه ای از آن نداشته است؛ مانند آگاهی خاص به احوال آدمیان.