فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۳۷۹ مورد.
بررسی تطبیقی اشعار حافظ و إمِرسُن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأثیر شعر فارسی بر ادبیّات آمریکا از مباحثی است که تا کنون کم تر مورد توجّه کسانی که در زمینة ادبیّات تطبیقی تحقیق کرده اند، قرار گرفته است. موضوع مقالة حاضر بررسی تأثیر حافظ شیرازی بر شاعر رمانتیک و فیلسوف تعالی گرای آمریکایی، رالف والدو إمِرسُن است. این پژوهش، نخست به اختصار زندگی و چارچوب فکری و سبک ادبی إمِرسُن را معرفی می کند و چگونگی آشنایی وی با حافظ را از طریق متن های میانجی آلمانی نشان می دهد. بخش دوم مقاله، شخصیّت حافظ را در چشم شاعرـ فیلسوف آمریکایی بررسی می کند و به ارزیابی کیفیّت ترجمه های إمِرسُن از اشعار حافظ می پردازد. در بخش پایانی از طریق بررسی تطبیقی اشعار إمِرسُن و حافظ، همسانی های فکری و سبکی دو شاعر و میزان تأثیر إمِرسُن از حافظ، مورد ارزیابی قرار می گیرد. تأثیر پذیری إمِرسُن از حافظ نه تنها در مضامین و صور خیال، بلکه در چارچوب فکری او نیز به چشم می خورد. این همگونی ها با ارجاع به مقالات و اشعار إمِرسُن و تطبیق آن ها با اشعار حافظ نشان داده شده است.
مطالعه تطبیقی داستان مرد و گنج از مثنوی با کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ادبیات فارسی مولانا از برجسته ترین شاعرانی است که درسرودن مضامین عارفانه دستی توانا دارد و تمثیلاتش مشحون از معرفت و عشق است. از زمره این حکایات عرفانی داستان مرد و گنج از دفتر ششم مثنوی معنوی است که رد پای این شناخت را بوضوح در کتاب کیمیاگر پائولوکوئیلو می بینیم. این تأثیر انسان راوادار می سازدکه بر فراگیر بودن اندیشه عالی و جهانی مولانا آفرین گوید و او را بستاید. پژوهش حاضر در صدد است با تطبیق بین این دو داستان، وجوه تشابه و تفریق آن دو را بنماید و تأثیر ذهن و سخن مولانا را بر اندیشه نویسنده بزرگ آمریکای لاتین بوضوح نشان دهد.
الگوبرداری یا خلاقیت در بازآفرینی کمدی الهی(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
در راستای ادبیات تطبیقی کمدی الهی دانته و سیر العباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی ترین لایه های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینی، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در این دو اثر چنان با هم گره خورده اند، که اجازه داوری خردمندانه نسبت به حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مولف را به مخاطب نمی دهد.کمدی الهی یک اثر ادبی،حکمی و فلسفی به زبان سمبولیک و حاصل سیر و سیاحت دانته در عالم تخیلات متعالی و متافیزیکی است. بدون شک وی اولین فرد مبتکر سفر به دنیای ارواح نیست، و به آثار ارزشمند پیشینیان تاسی جسته است. در آفرینش این اثر افزون بر عوامل بیرونی و محیطی چون تبعیض و بی عدالتی های اجتماعی و نوسانات سیاسی، مجموعه ای از عوامل درونی چون تخیل، مکاشفه، رویا و کمبودهای روحی و روانی زمینه ساز بوده اند.آیا سنایی پیشگام دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رساله الغفران معری از شرق و اودیسه هومر و بخش هایی از انجیل از غرب، متون الهام بخش دانته در شاهکار ادبی اش بوده است، ولی همسویی های سیرالعبادالی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ صرف نظر از این که سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی، مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست. این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت وخیال را درآمیخته است، ضمن مقایسه آن با کتاب های همسان خود درگذشته، بیشتر تاکید بر بیان عوامل درونی زمینه ساز آن دارد.
الگوبرداری یا خلاقیت در بازآفرینی کمدی الهی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کمدی الهی دانته و سیرالعباد الی المعاد سنایی دو الگوی سفر معنوی و روحانی به درونی ترین لایه های نفس و عوالم پس از مرگ آدمی است. شناخت و معرفت فلسفی و دینیًًََُُِ، قوه تخیل، مکاشفه عرفانی، توجه به واقعیت موجود و آنچه باید بعد از این تحقق یابد، در این دو اثر چنان با هم گره خورده اند که اجازه داوری خردمندانه درباره حالت خواب یا بیداری، هوشیاری یا ناهوشیاری مولف را به مخاطب نمی دهد. آیا سنایی الهام بخش دانته در کمدی الهی است؟ چرا با وجودی که ارداویراف نامه، رساله الغفران معری از شرق و اودیسه هومر و بخش هایی از انجیل از غرب، متون الهام بخش دانته در شاهکار ادبی اش بوده است، ولی هم سویی های سیر العباد الی المعاد سنایی با کمدی الهی بیش از سایر متون است؟ البته جدا از اینکه سنایی بیشتر آفریدگار تحول سبکی و دانته آفریدگار تحول زبانی است و شاید شهرت و محبوبیت جهانی دانته در کمدی الهی به عنوان یک شاهکار ادبی مانع ارزیابی این اثر با سیر العباد الی المعاد سنایی گردد که چندان برجسته نیست.این جستار با تحلیل کمدی الهی به عنوان اثری که واقعیت و خیال را درآمیخته است، ضمن مقایسه آن با کتاب های همسان خود درگذشته، بیشتر تاکید بر بیان عوامل درونی زمینه ساز آن دارد و کوششی در حوزه ادبیات تطبیقی است.
مقایسه جایگاه زن در شاهنامه فردوسی با ایلیاد و اودیسه هومر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شاهکار حماسی شاهنامه، اثری است برآمده از مواریث اساطیری، تاریخی و فرهنگی ایران باستان که در آمیزش با جهان بینی توحیدی حکیم ابوالقاسم فردوسی همچون آیینه ای تمام نما، گویای بینش و منش ایرانیان بوده و از این رهگذر همواره از مراجع ایران و ایرانی شناسی قرار گرفته است که به ناگزیر همچون هر منبع و مأخذ دیگر از گزند سهو و خبط مخاطبان و محققان مصون نمانده است؛ گاه متهم به پان ایرانیسم و ترک ستیزی و گاه مظنون به جبرگرایی محض و زرتشتی گری؛ اما تازه تر از همه، اتهام زن ستیزی است (خلاف اتهامات و ابهامات پیشین که لااقل از پاره ای توجیهات و دستاویزهای هرچند ظاهربینانه برخوردار است) که نه تنها پشتوانه ای جز غرض ورزی ندارد، بلکه عکس آن، یعنی زن ستایی (چنانکه پس از این خواهیم دید) صادق است و خود از نقاط قوت حماسه ملی ایرانیان است.در این راستا، جستار حاضر می کوشد جایگاه و نقش زن را در شاهنامه فردوسی با استناد به پیشینه اساطیری، تاریخی و فرهنگی ایران زمین واکاوی نماید.
مطالعه و بررسی تصویر شرق در آثار ویکتور هوگو(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت شرق و دنیای ادب و هنر شرقیان بیش از هر چیز مرهون شرق شناسان و نویسندگانی است که در شناساندن فرهنگ های شرقی پیشتاز بودند و این امر مهم از سده های هفده و هجده میلادی شروع شده و در قرن نوزدهم و بیستم رنگ و بوی علمی، تطبیقی و آکادمیک به خود گرفت. از میان این ادیبان شرق نگار، ویکتور هوگو، پیشوای مکتب رُمانتیسم، شاعر و نویسنده قرن نوزده فرانسه، از ورای نوشته ها و ترجمه های شرق شناسان، به ویژه با شناختن آیین زرتشتی و شاعران و ادیبان ایرانی همچون سعدی، فردوسی و حافظ، توانست مفاهیم و اندیشه های شرقی را در قالب اشعار حماسی و تاریخیِ خود به شکل منظوم بسراید. ذهن خیال پرداز و رُمانتیک ویکتور هوگو در بیان تصویر زیباییِ هنر و سُنت هایِ مشرق زمین، در طول اشعار وی موج زده و خواننده معاصر را هم چون خواننده قرن نوزده مجذوب روشنایی های اهورایی می کند. در این مقاله سعی بر آن داریم تا با نشان دادن تاثیر و الگوپذیریِ هوگو از افکار زرتشتی، هنر و فرهنگ شرق و خالقان شاهکارهای ادبی زبان فارسی، اُفق جدیدی در درک و واکاویِ دنیای خیال و تحلیل اندیشه های استنباطی وی از تاریخ، جامعه و انسانیت ترسیم کنیم.
اسطوره ی یحیی زکریا در تعزیه ی ایرانی و نمایشنامه ی سالومه ی اسکار وایلد(مقاله علمی وزارت علوم)
عرفان شرق در پس عشق زمینی غرب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر به بررسی و معرفی سنت فکری و نظام معرفتی دو شاعر و پژوهشگر از دو جغرافیای فرهنگی متفاوت یعنی مولانا، شاعری از سنت فکری شرق، و ژاک سالومه، محققی از سنت فکری و نظام معرفتی غرب، میپردازد. آنچه منجر به این مقایسه شده، اقتباس ادبی سالومه از قصة «طوطی و بازرگان» مولانا در «قصة مرد عاشق»( (Le conte de l'homme très amoureuxاست. او از این قصه همانی را درک میکند که سنت فکری او به شکل آموزه در ذهنش گماشته است. سالومه به قصة «طوطی و بازرگان» نگاهی مغرب زمینی دارد. به این معنا که در سنت های فکری مغرب زمین چندان به مباحث ماورایی، آن گونه که ما در عرفان و فلسفة شرق (نه صرفاً ایران) به آن معتقدیم، نگریسته نمیشود. بلکه تأثیر فلاسفة انگلیسی به ویژه کسانی چون هابز، لاک و هیوم بر جریانات پس از خود، در فلسفه فرانسه محصولی به بار آورد که بیش از هر چیز نگاهی تجربه گرا و پوزیتیویستی را به همراه داشت. به این معنا که محسوسات و مشاهدات پایة اساسی اظهار نظرها و تحلیل های فکری قرار گیرد. در این مقاله، با استناد بر سابقة ادبیات عرفانی در غرب و بکارگیری تحقیقی جامع از نظرات این دو نویسنده و باتأکید برفصل مشترک عقاید تعلیمی آنان، به تحلیل تأثیر یکی ازارکان اساسی ادب عرفانی - «چگونه سخن گفتن»- توجه میگردد. این امر در شناسایی اقتدار فرهنگ و ادبیات غنی ایران در جوامع غربی سهم بسزایی دارد و بر این مدعا صحه میگذارد که ادبیات صوفیانه و تعلیمی ایران همواره مورد بهره برداری فرهنگی قرار گرفته است.
شیرین و پاملا: بررسی تطبیقی خسرو و شیرین نظامی و پاملای ساموئل ریچاردسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پاملا یا پاداش پاکدامنی رمانی از ساموئل ریچاردسون نویسنده انگلیسی است که شباهت های فراوانی با منظومه ی خسرو و شیرین نظامی گنجوی دارد. در مقاله ی حاضر به مقایسه ی این دو اثر و بیان شباهت های آنها پرداخته شده است. در هر دو داستان مردی ثروتمند، مشهور و هوسباز در پی کامجویی از شخصیت زن داستـان است و شخصیت زن هـرچنــد در عمـق وجــود خود عاشق مرد مقابل است ولی در برابر هوسبازی های او مقاومت می کند و خواستار ازدواج رسمی است. سرانجام شخصیت مذکر به ازدواج رسمی با زن مورد علاقه ی خود تن می دهد و عشق سبب تحول تدریجی و مثبت در او می شود. در واقع مضمون اصلی هر دو اثر پیروزی بردباری، عفت و پاکدامنی بر خودکامگی و هوسبازی است.
مقایسه ی عشق در غزل های سعدی و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عشق پاسخی به معمای وجود انسان و جوابی کامل به عمیق ترین نیاز او برای غلبه برجدایی ورهایی از زندان تنهایی خویش است . مضمون عشق در غزل شکسپیر به متون ادبی فارسی بسیار نزدیک است. غزل سعدی یکی از بهترین جلوه گاه های ظهور عشق است و این عشق را می توان از جهاتی با عشق شکسپیر مقایسه کرد. شکسپیر از نظر زمانی حدود سه قرن با سعدی فاصله دارد اما از نظر محتوا می توان شباهت های قابل توجهی درغزل های هردو یافت.
روش تحقیق در این نوشته، به شیوه ی مقایسه ی معنایی است به این شکل که محتوا و مضمون غزل های شکسپیر با محتوای برخی ابیات غزل های سعدی مقایسه شده است. طی مطالعه ی اجمالی غزل-های عاشقانه ی سعدی و غزل های شکسپیر شباهت های معنایی ومفهومی قابل توجهی ملاحظه شد. ابتدا شباهت ها و سپس تفاوت ها دسته بندی شده است. با توجه به این که تعداد غزل های شکسپیر نسبت به غزل های سعدی کم تر است، بسامد تکرار یک مفهوم در غزل های سعدی بیشتر مشاهده شد، به این دلیل در متن، گاه چندین شاهد مثال از سعدی در برابر یک یا احیاناً چند شاهد مثال از شکسپیر آورده شده-است. شایان ذکر است که امکا ن مقایسه و بررسی تمام غزل های سعدی و شکسپیر در این مجال نبود و این نوشته، چشم انداز روشنی برای پژوهش های بیشتر می تواند باشد.
بن مایه های لذت گرایی در شاهنامه و تاثیر پذیری از افکار اپیکوریستی
حوزه های تخصصی:
لذّت گرایی نظریه ای است که در آن افراد بشر، بهبود زندگی خود را در لذّت جویی می دانند و خوش باشی و اغتنام فرصت را پیشه خود می سازند. لذّت گرایی و شادخواری در طول تاریخ، سابقه ای طولانی در بین مردم دارد. اپیکور ـ فیلسوف یونانی ـ مکتبی با افکار لذّت گرایی به وجود آورد که با وجود مخالفت های فراوان به راه خود ادامه داد و طرفدارانی به دست آورد. اپیکوریست ها خدایان را انکار می کنند و معتقدند زندگی انسان، منحصر به همین دنیاست؛ پس انسان تا زمانی که در این دنیاست باید شاد باشد. این افکار، در آثاری چون شاهنامه فردوسی هم مؤثّر افتاده است. شاهان و پهلوانان ایرانی، در مجالس بزم خود غالباً از می و رامشگران استفاده می نمایند. اما این دو عنصر به تنهایی اسباب لذّت آنها را فراهم نمی آورد، آنها به زن نیز توجّهی خاص دارند و از شکار و چوگان بازی نیز برای تفریح و غم زدایی استفاده می کنند. شاهنامه فردوسی، سرشار است از شادی ها و لذّت گرایی ها، و فلسفه اپیکور نیز شادی را توصیه می کند. اما اینکه اندیشه های شاد باشی و لذّت گرایی در شاهنامه، چقدر با فلسفه اپیکور تطابق دارد، خود بحث دیگری است. دنیای حماسی شاهنامه را نمی توان با دنیای اپیکور ـ فیلسوف سرخورده ـ یکی دانست و تمایزاتی در این میان، وجود دارد که در بخش شاهنامه و اپیکوریسم و نتیجه گیری نهایی بدان پرداخته شده است.
پژوهشی در کاربرد آرایه های ادبی در طنز معاصر فارسی و مقایسه اجمالی آنها در طنز انگلیسی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پس از ارائه چند تعریف متداول از طنز به مفهوم امروزین آن و با مروری بر پیشینه طنز در ادبیات کلاسیک فارسی، این پژوهش به پیدایش و تکامل طنز اجتماعی-سیاسی در ایران، به منزله یک نوع ادبی مستقل در ادبیات فارسی، در آستانه نهضت مشروطیت و پس از آن می پردازد. نگارنده ساختار صوری طنز سیاسی-اجتماعی معاصر فارسی را از منظر کاربرد آرایه های کلامی مورد بحث قرار داده؛ نمونه هایی از هر یک در جای خود ارائه کرده؛ طنز فارسی را از دیدگاه به کار گیری ابزارهای بیانی، صنایع بدیعی، و آرایه های ادبی با نمونه هایی از طنز انگلیسی مقایسه؛ و در انتها، به دشواری برگردان آرایه های کلامی طنز از زبانی به زبان دیگر اشاره کرده است.
بررسی و مقایسه سبک حماسه سرایی ایلیاد و شاهنامه از منظر تعهد ادبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ایلیاد هومر به عنوان اثری که تاثیری کلان بر جامعه خویش نهاده است، از اولین آثاری است که از منظر «رسالت و تعهد» به آزمون نهاده شد. شاهنامه فردوسی نیز محصول ضرورت و رسالتی است که تاریخ بر دوش شاعر نهاده است. پژوهشِ پیش رو در پی آن است که نشان دهد داوری یک اثر ادبی از نظر رسالت و تعهد، مستلزم در نظر داشتن دو عامل اساسی است: «شرایط عصر» و «بینش ادیب» که البته خواه ناخواه از اوضاع زمانه خود متاثر است. از این رهگذر درمی یابیم «یک اثر ادبی بنا بر ضرورت های تاریخ و مقتضیات اجتماع وقت» چیزی غیر از آنچه هست، نمی تواند باشد. تبیین تاثیر و کارکرد رویکردهایی که دو شاعر از منظر تعهد ادبی در سبک داستان سرایی خود در پیش گرفته اند، مقصد دیگر این پژوهش است.
زبان نشانه ها (بررسی انگاره های نمادین رمان «کیمیاگر» و مقایسه با نمونه های عرفان و تصوف اسلامی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بهره گیری از زبان نمادین یا رمزی همواره مورد توجه شعرا، نویسندگان و هنرمندان بوده است. ظرفیت بالای عنصر زیبایی بخش رمز، به همه انواع ادب حماسی، غنایی، عرفانی، نمایشی و تعلیمی امکاناتی فراوان داده است تا شاعر، نویسنده و هنرمند بتواند اثری از هر نظر برجسته و متمایز بیافریند. ادبیات عرفانی جولانگاه و پهنه زبان نمادها است و عرفا برای بهره گیری بیشتر از مفاهیم واژگان و موضوع «غیرت عرفانی» و اینکه افراد بیگانه و غیر اهل نتوانند به مقصود آنان پی ببرند، از این زبان استفاده می کنند.زبان نشانه ها ـ که در رمان کیمیاگر از آن به روح جهان، زبان روح، رویای شخصی، اصل مطلوبیت، مکتوب و عشق یاد شده است ـ مهم ترین عنصر سازنده این رمان است. در این میان آشنایی نویسنده با عرفان مشرق زمین، به ویژه عرفای اسلامی و ایرانی، و در نهایت تاثیرپذیری از آنان، موضوعی است که در این مقاله به آن پرداخته شده است.
نقش محدودیت ها و قابلیت های زبانی در شکل گیری ادبیات منظوم: تحلیل اشعاری از حافظ و شکسپیر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زبان و ادبیات، قلب نحوی، حافظ، شعر، مطابقه، شکسپیر، آرایش واژگانی