فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۴۱ تا ۱۶۰ مورد از کل ۱۹۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
واژه نامه فارسی باستان (1)
حوزه های تخصصی:
از مرداد تاه امر داد
نامهای خاص در ذخیره لغوی فارسی باستان
منبع:
چیستا آذر ۱۳۶۴ شماره ۲۳
حوزه های تخصصی:
گرفتار، صفت بهمن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در پاره ای از زند بند دوازدهم یسن سی و سه، نام ایزد «بهمن» با صفت griftār و گونة خطی دیگری همنشین شده است. griftār را در این بند «پذیرنده، گیرنده» معنی کرده اند. در این مقاله با توجه به معانیِ griftan و griftār، نشان داده شده است که griftār در این پاره صفت مفعولی به معنی «قابل درک، محسوس» است و از طریق عبارات و جملات سایر متون فارسی میانه، ارتباط این صفت با بهمن نشان داده شده است. در پایان برای این واژه و گونة خطی پس از آن، خوانش griftārōmand به معنی «قابل درک، محسوس» پیشنهاد شده است.
فارسی میانه
حوزه های تخصصی:
زبان گیل
زبان فارسی
ساخت افعال گویش مزینانی: پلی از پهلوی به فارسی معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق با رویکردی توصیفی انتقادی و هدف ثبت و ضبط ویژگی های ساختواژی باستانی افعال گویش فارسی مزینانی (سبزوار- خراسان رضوی) صورت گرفت. در این بررسی، ساختمان درونی افعال حال ساده و وجه التزامی آن، ماضی ساده، ماضی نقلی، منشأ و حضور «است» در صیغگان آن و نیز آینده ساده توصیف شده و در برخی موارد با نظیر خود در زبان فارسی میانه مقایسه گشت و این نتایج حاصل شد: الف) شناسه های فاعلی این گویش همبستگی بیشتری با نظیر خود در فارسی میانه نشان می دهند تا فارسی معیار؛ ب) ساخت ماضی ساده نیز به دو شیوه، یکسان با معیار و متفاوت با آن، به چشم می خورد؛ ج) ساخت ماضی نقلی امروز، هم در این گویش و هم در معیار، بازمانده ی تلفیقی از دو سازوکار نقلی سازی در دوره ی میانه تلقی و ساختار درونی آن به صورت «صفت مفعولی + تکواژ نمود ماضی نقلی + شناسه فاعلی» قلمداد شد؛ د) در مجموع، رفتارهای دوگانه ی پیش گفته و نتایج مذکور یادآور «فرضیه ی اکتساب دوگانه» هاوکینز بوده و حاکی از حالت بینابین این گویش در مقایسه با فارسی معاصر و میانه است. مضافاَ، رد پایی نیز از نظام مطابقه ای ارگتیو دیده شده که صرفاَ با یک فعل، اما، هم در زمان حال و هم گذشته، تولید می شوند.
قرب زبان پشتو و پارسی باستان
حوزه های تخصصی:
اصطلاحات فن موسیقی در اشعار مانوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در بررسی قطعات منظوم متون مانوی، پیوسته باید این نکته را در نظر داشت که قطعه پیش رو عموماً کلامِ آواز یا تصنیف بوده است. از این رو، در تحلیل هریک از اشعار، علاوه بر سعی در درک معانی شعری و وقوف بر اصطلاحات آن فن، باید اصطلاحات تخصصی فنّ موسیقی را هم جست وجو کرد؛ زیرا به اقتضای قالب و کاربرد متن، کلمات و عباراتی، نه در معنی غالب، بلکه در معانی ثانوی یا تخصصی خود به کار رفته است. از این رو، شناخت این گونه اصطلاحات و دقت در معانی ثانوی آنها، کلید و گره گشای ابهام کلام است یا لااقل پژوهشگر را به ذهنیت سراینده نزدیک تر خواهد کرد. در تحلیل این اشعار، عموماً کلمات و عبارات، به ناچار و به دلیل فقدان شواهد متقن، تحت اللفظ ترجمه شده و گاه برای حصول معنی، حتی نحو کلام نیز دست کاری شده است. با این حال، قطعه مورد نظر همچنان نامفهوم و مع طل، و علامت های سؤال و ستاره هایی که محقق به کار برده همچنان باقی است. مؤلف در این مقاله سعی دارد، تا حد امکان، با توجه به معانی اصطلاحی یا ثانوی کلماتِ به کار رفته در اشعار پهلوی اشکانی و فارسی میانه مانوی، نکاتی را متذکر شود و ابهاماتی را برطرف سازد.
دیسک مفرغی کتیبه دار افسار اسب اورارتویی در موزة باستان شناسی آذربایجان شرقی(مقاله علمی وزارت علوم)
خوانشی متفاوت از جدال کهنه و نو در اساطیر ایران و یونان: نقد نظریه ی « تاریخ مذکر »(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله می کوشد تا با استفاده از نظریه شرق شناسی ادوارد سعید، نظریه مطرح شده در تاریخ مذکر براهنی را درباره نوستیزی شرق و کهنه ستیزی غرب، با تکیه بر داستان رستم و سهراب شاهنامه فردوسی و تراژدی های ادیپ شهریار اثر سوفوکل و هرکول و مده آ اثر اوریپید، به نقد بکشد. این مقاله به سه بخش تقسیم می شود. در مقدمه، ابتدا نظریه براهنی در تاریخ مذکر و دیدگاه او نسبت به تاریخ و ادبیات شرق به عنوان تاریخ مردسالار و نوستیز در مقابل تاریخ و فرهنگ غرب (یونان) که در آن پیرها جای خود را به جوان ها می دهند، معرفی می شود. سپس به طرح مسئله پردازدخته می شو د: اینکه چرا با وجود قهرمانی چون هرکول که از هر نظر با رستم همخوانی دارد و همچون رستم، نادانسته مرتکب فرزندکشی شده، براهنی، برای اثبات نظریه خود، ادیپ شاه پدرکش از تراژدی سوفوکل را هم تراز رستم می بیند. آنگاه با ارائه مثال های دیگری از فرزندکشی در ادبیات یونان، نتایج نظری و اجتماعی این یک سونگری و الگوی قالبی بررسی می شود. این مقاله از نظریه «شرق شناسی» ادوارد سعید که در آن تفکر غربی «شرق» را تنها مترادف الگوهای قالبی می داند، به عنوان شیوه بررسی استفاده می کند. سپس به اختصار از آبشخور نظریه سعید نزد فانون و نیز تأثیر سعید بر نظریه پردازان دیگر پسااستعماری ذکر خواهد شد. آنگاه در پی یافتن ردپای سلطه الگوی غربی بر نگرش روشنفکر شرقی (در اینجا در حوزه نقد ادبی) در نظریه «تاریخ مذکر» خواهد بود. پس از واکاوی مثال های براهنی و یافتن نقیض تِز او در همان مثال ها، یعنی «مده آ» و «ادیپ شاه» و به یاری چند مثال نقض دیگر در اساطیر یونان نشان خواهد داد که «تاریخ مذکر»، آگاهانه یا ناآگاهانه، تحت تأثیر الگوهای غربی، تصویری کلیشه ای از فرهنگ شرق ارائه می دهد که در نهایت در جهت حفظ و بقای سلطه غرب بر شرق است.