بعد از رحلت پیامبر (ص)، جریان های فکری و کلامی متعدد و معارض با یکدیگر که بیشتر، از اهل سنت بودند، پدیدار شدند که در هر یک از آن ها، برای تبیین اندیشه ها، علاوه بر قرآن، به روایات نبوی (ص) استناد می شد. در اثنای این تکاپوها، برخی آیات، دچار تحریف معنوی شدند و روایات نیز دست خوش تحریف لفظی و تبیین ناصواب (تحریف معنوی) و یا گرفتار وضع شدند. اهل بیت (ع) در مواجهه با چنین روایاتی که دست مایه عقاید جریان های فکری و کلامی بودند، گاه مواضع تحریف روایات را آشکار می کردند، گاه با تبیین صحیح روایات، سوء برداشت ها را می زدودند و گاه با استناد به ادلّه عقلی و نقلی، جعلی بودن حدیث را نشان می دادند.
برهان «معقولیت اعتقاد» از براهین اثبات وجود خداست. این برهان در غرب به شرطی پاسکال شهرت دارد اما بنیاد آن را میتوان در سخنان گهربار امام علی(ع) در نهجالبلاغه یافت و با توجه به متأثر بودن پاسکال از غزالی، عنوان «معقولیت اعتقاد» برای این برهان شایستهتر است. برهان «درجات کمال» نیز برهانی است که متألّهان مغرب زمین آن را در اثبات خدا به کار میبرند؛ این برهان بر قاعده امکان اشرف قابل انطباق است و میتوان آن را از برخی تعابیر نهجالبلاغه استنتاج نمود. همچنین سخنانی از امام با صراحت بر برهان حرکت دلالت دارد.