فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۸۱ تا ۵۰۰ مورد از کل ۷۵۵ مورد.
شک روش شناختی، روشی برای تربیت اعتقادی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله تبیین شکِ روش شناختی، به عنوان روشی برای تربیت اعتقادی است. روش این تحقیق، که از نوع تحقیقات بنیادین و نظری است، توصیفی - تحلیلی و استنباطی و روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای و فیش برداری است. با توجه به اینکه عنوان مقاله، برگرفته از اصطلاح مشهور شکِ روش شناختی دکارت است، ابتدا به معرفی اجمالی این نوع شک پرداخته شده، در ادامه شک غزّالی نیز به دلیل مشابهتی که با شکِ دکارت دارد به اختصار بیان شده است. چالش تلقین در برابر تربیت اعتقادی؛ شک مطلوب و نامطلوب؛ شک و یقین در اسلام و راه برطرف نمودن شک؛ چیستی تربیت اعتقادی و اهمیت آن؛ و در نهایت استفاده از شکِ روش شناختی برای تربیت اعتقادی، به ترتیب، موضوعات بعدی این مقاله را تشکیل می دهند. تحقیق حاضر نشان می دهد که به کارگیری شکِ روش شناختی در تربیت اعتقادی منجر به نتایج زیر می شود: احترام به آزادی و اختیار متربّی؛ پرورش تفکّر انتقادی متربّی؛ اندیشیدن به جای حفظ اندیشه های دیگران؛ جلوگیری از تعصّب و دعوت به گفتگو؛ دستیابی به یقین فکری و آرامش روانی.
بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر بررسی تأثیر آموزش فعال بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز است . بدین منظور، مطالعه کیفی یک کارگاه آموزشی با موضوع آموزش مفاهیم کاربردی نماز، از حیث چگونگی تأثیرگذاری عناصر محتوا، ارزشیابی، فعالیت های یادگیری و روابط معلم و دانش آموز بر خودانگیختگی دانش آموزان نسبت به نماز، به عنوان محور اصلی اهداف و سوالات تحقیق، انتخاب شده است. قضاوت ها، انتخاب ها و آرزوهای 38 دانش آموز شرکت کننده در کارگاه، به عنوان منبع استنباط و ارزیابی وضعیت انگیزشی آن ها، پس از شرکت در کارگاه و از طریق مصاحبه و مشاهده ی عملکرد آن ها، مورد استفاده قرار گرفته است. تحلیل داده های جمع آوری شده بر اساس نقشه ی مفهومی استنباط شده در این پژوهش حاکی از آن است که بر اساس موضوع و موقعیت یادگیری و به میزان تأمین منابع انگیزش درونی (چالش، کنجکاوی، تخیل و کنترل) در عناصر کلیدی فرآیند یاددهی-یادگیری (محتوا، فعالیت های یادگیری، ارزشیابی و روابط معلم و دانش آموزان) و در نتیجه، زمینه سازی مشارکت فعال) ذهنی – عملی) دانش آموز همراه با تجارب هیجانی و عاطفی مثبت، رشد چشمگیری در انگیزه های درونی دانش آموزان نسبت به یادگیری و رفتارهای خودانگیخته آن ها به ویژه پایبندی آن ها به نماز به وجود می آید. علاوه بر این، بهره گیری از مربیان آگاه و توانا و نیز توجه به نقش خانواده، خصوصاً در حوزه ی تعلیم و تربیت دینی، تسهیلگر این فرایند خواهد بود.
نقدنظام تربیتی مبتنی بر فلسفه سارتر با تأکید بر آرای شهید مطهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
هدف این پژوهش، بررسی و نقد نظام تربیتی سارتر با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری است. روش پژوهش بنیادی کاربردی و روش مطالعه توصیفی تحلیلی از نوع اسنادی است. نتایج پژوهش نشان داد، بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای سارتر شامل نسبیت گرایی در تعلیم و تربیت، فعال بودن شاگردان، یادگیری فردی، آزاد اندیشی و پرورش خلاقیت است؛ هم-چنین اصول تربیتی برگرفته از آرای وی شامل اصل فعالیت، مسؤلیت پذیری، آزادی، خلاقیت، نسبیت و شکاکیت است به علاوه روشهای تربیتی مستخرج از آرای تربیتی وی نیز شامل روش گفت و شنود و کلاس درس باز است. از سوی دیگر بعد اهداف در نظام تربیتی مبتنی بر آرای شهید مطهری شامل شناخت خداوند و نزدیکی به او، خود شناسی، توجه به فرد و اجتماع، آزادی معنوی، پرورش روحیه انتقادی بین افراد جامعه، پرورش قوه تفکر و ابتکار، ایجاد و تقویت روحیه علمی در متعلم و ایجاد روحیه اعتماد به نفس بین فراگیران است. هم چنین اصول تربیتی وی نیز شامل هماهنگی با فطرت، پیوند تربیت با معنویت، بهره گیری از اراده، و مجموعه روشهای تربیتی فلسفه تربیتی وی نیز شامل تعقل، تکریم، عبادی و... است. بر این اساس با تأکید بر آرای تربیتی شهید مطهری می توان آرای تربیتی سارتر را در زمینه هایی چون عدم ملازمت تربیت با معنویت، نفی فطرت انسان، عدم هدفمندی، غفلت از نقش و جایگاه معلمان در تعلیم و تربیت و افراط بر آزادی مطلق متعلمان مورد نقد و بررسی قرار داد.
برنامه اصلاح سبک زندگی، راهکار دستیابی به علوم تربیتی اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق معاشرت[اجتماعی]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق زیستی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
یکی از روش های دستیابی به علوم انسانی اسلامی (علم دینی)، اجرای نظام های اجتماعی اسلامی در متن زندگی عینی است. تحقّق یافتنِ نظام های اجتماعی موضوع مطالعه پژوهشگران را دگرگون می کند و امکان مطالعات جدید و در نتیجه، شناسایی عناصر جدیدی در زندگی اجتماعی را فراهم می کند. برای تحقق عینی و تدریجی نظام های اجتماعی اسلامی می توان از برنامه ریزی برای اصلاح سبک زندگی متناسب با جهان بینی اسلامی استفاده کرد. سبک زندگی از سویی مسیر اصلاحات در نظام های اجتماعی است و از دیگر سو، روشی برای ممکن ساختن مطالعه کنشگران اجتماعی است. در عرصه تربیت رسمی، مدرسه محیط قابل کنترلی است که با برنامه ریزی برای اصلاح سبک زندگی مرتبط با آن، اهداف آموزش و پرورش پیگیری و مطالعات تربیتی تسهیل می شود. در این مقاله با معرفی ویژگی های سبک زندگی نشان داده می شود که اصلاح برنامه ریزی شده سبک زندگی راهکار مناسبی برای تحقق نظام تربیتی اسلام و در نتیجه، بسترسازی برای دستیابی به علوم تربیتی اسلامی است.
«گزارش و تحلیل دیدگاه آیت الله جوادی آملی در باره نسبی گرایی اخلاقی»
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اطلاق و نسبیت اخلاق از مباحث مهم در حوزه فلسفه در طول تاریخ این رشته است. برخی مقهور یافته هایی همچون تفاوت فرهنگ ها، جوامع، آداب و رسوم و حتی سلایق فردی شده و با نفی هرگونه عام گرایی و اطلاق در حوزه قواعد و احکام اخلاقی، به سوی نسبی گرایی متمایل شده اند. در مقابل، گروهی نسبیت را نه تنها خلاف یافته های عقلی دانسته اند، اعتقاد به آن را به ضرر افراد و مصالح عام اجتماعی می دانند. فیلسوفان مسلمان با تکیه بر اعتقادات دینی و دریافت های عقلی، احکام اخلاقی را کاشف از واقع می دانند و منکر جعلی بودن این اصول هستند. آیت الله جوادی آملی، مفسر حکمت متعالیه و فیلسوف اسلامی، با توجه به علم بشری و نحوه تحصیل آن و نیز کلیت و جاودانگی اصول و احکام اخلاقی، هرگونه نسبیت در اخلاق بلکه در شناخت انسانی را نفی کرده اند و با ارجاع امکان شناخت احکام اخلاقی به تجربه بشری، علمی بودن و برهان پذیری اصول اخلاقی را اثبات کرده اند. این مقاله با ذکر مؤلفه های اصلی نسبی گرایی اخلاقی، دلایل این حکیم متأله را در نقد این مؤلفه ها تشریح می کند و با توجه به مبنای واقعی بودن اصول و احکام اخلاقی، مستندات ایشان بر اطلاق و کلیت این اصول را تبیین خواهد کرد.
جایگاه معلم در فرهنگ اهلبیت (ع)
منبع:
مبلغان ۱۳۸۶ شماره ۹۰
حوزه های تخصصی:
مراحل تربیت قرآنى از منظر علامه طباطبائى در تفسیر المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
دیدگاه علامه طباطبائى درباره معرفى جایگاه تربیتى قرآن و چگونگى تأثیرگذارى آن در سیر تکاملى انسان، قابل تأمل است و براى تقویت هرگونه تربیت با محوریت قرآن لازم به نظر مى رسد. درحالى که پژوهشى با تمرکز بر نگاه تفسیرى این قرآن شناس معاصر و با نگاه مرحله اى به تربیت قرآنى نپرداخته است. این چارچوب مى تواند چشم انداز فعالیت هاى تربیتى قرآن محور را تا حدى روشن تر کند. در این پژوهش، برخى از اندیشه هاى تفسیرى علامه طباطبائى، با هدف صورتبندىِ مراحلِ تربیت قرآنى مدنظر قرار گرفته و در این زمینه، از روش «تحلیل زبان فنىِ رسمى با تأکید بر سیاق» استفاده شده است. یافته اصلى این پژوهش بسط چهار مرحله بیدارگرى (موعظه)، درمانگرى (شفا)، هدایتگرى (هدى)، و رحمت گرى (رحمت) براى تربیت قرآنى، قابل برداشت از دیدگاه علامه طباطبائى با محوریت آیه 57 سوره «یونس» است. علاوه بر این، تأکید بر شأن هدایتى قرآن و حالت ایجابى آن، نقش زمینه اى و حالت سلبى مراحل اول و دوم، و هدف گونه دیدنِ مرحله رحمت گرى، جایگاه هر مرحله را ترسیم مى کند. تحلیل این مراحل نشان مى دهد که پالایش درونى مقدم بر پالایش اعمال بیرونى است. زندگى سعادتمندانه انسانى در پرتو این مراحل، در ارتباط با قرآن محقق مى شود.
ارتباط دین و اخلاق در مقایسه با سکولاریزم اخلاقی (با نظر به مهم ترین روش های تربیت اخلاقی)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت اخلاقی
از عصر نوزایی به بعد، همزمان با رخنه در پیکرة دین، این سؤال مطرح شد که آیا بدون دین و خدا، نمی توان خوب و اخلاقی بود؟ این سؤال اصل رابطة دین و اخلاق را می جوید، سؤال مترتب بر آن، در باب کیفیت رابطة این دو بود. دین و اخلاق قابل تفکیک نیستند. عمده گزاره های اخلاقی فطری یا عقلی اند، اما در هر حال، به دین نیازمندند.تأیید، توسعه، تحدید، انگیزش، تشویق و تضمین اجرای رفتارهای اخلاقی از جانب دین، برخی از نیازهای اخلاق به دین است. اخلاق دینی به پرورش و تربیت نیاز دارد. با روش های متعدد در عرصه های نگرشی، گرایشی، کنشی، تربیت اخلاقی حاصل می شود. در برابر، قرائت سکولاریستی، اخلاق را از دین جدا دانسته، برای انسان کمال معنوی قایل نیست، بلکه به اخلاقی قایل است که رفاه دنیوی را فراهم می آورد و با دخالت دین در امور زندگی مخالف است. هستی شناسی مادی مبنای اصلی این تفکر است.
تأملی بر جهاد و موقعیت های تربیتی آن از منظر قرآن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
موقعیت های گوناگون در زندگی انسان، به صورت بالفعل آدمی را در شرایط یادگیری قرار می دهد. از جمله مبانی تربیت انسان، تأثیر پذیری او از این شرایط است. هدف از این تحقیق تبیین موقعیت های تربیتی نهفته در جهاد و چگونگی استفاده از آن است. این پ ژوهش از نوع تحقیقات کیفی است و با استفاده از روش «تحلیلی استنباطی» انجام گرفته است. بر اساس شیوة مبارزه در جهاد، چهار موقعیت «هجوم، دفاع، هجرت و تقیه» وجود دارد. در موقعیت «دفاع»، انسان در شرایط از پیش تعیین شده قرار می گیرد؛ در «هجوم»، موقعیت ساخته می شود. در «هجرت» باید میدان را ترک کرد، و در «تقیه» باید در میدان ماند و سکوت آگاهانه اختیار کرد. هر یک از این موقعیت ها، زمینة تقویت ویژگی های گوناگونی در انسان می شود و در مجموع، انسان جهادی و مبارز تربیت می شود که متناسب با ابعاد فردی و جمعی جهاد، شاخصه های اخلاقی و اجتماعی توحید و توکل، سختی پذیری، صبر و استقامت، مهر و قهر، اطاعت پذیری، ظلم ستیزی و وظیفه شناسی را کسب خواهد کرد.
طرح نظری برنامه درسی بر اساس دیدگاه معرفت شناسی اشراق سهروردی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات فلسفه تعلیم و تربیت
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت نظری تعلیم و تربیت و کودک، نوجوان و جوان
این مقاله با اقتباس از دیدگاه معرفت شناسی فلسفه اشراق سهروردی با روش تحلیل فلسفی و با رویکردی استنباطی، ضمن پرداختن به بعد معرفت شناختی اشراقی و تشریح ویژگیهای آن، یعنی دانش معرفت شناختی، دانش ذوقی و ضرورت تمسک به انسان کامل، و با الگوبرداری از نظریه های برنامه درسی، برنامه درسی اشراقی در چهار گام 1) اهداف 2) معلم (روش تدریس) و متعلم 3) محتوا 4) ارزشیابی تبیین می شود. نتایج حکایت دارد که برنامه درسی اشراقی از رویکردی دانش آموز محور برخوردار است و هدفگذاری را بر مبنای علایق و نیازهای وی در کسب معرفت حصولی (اهداف واسطه ای) به منظور تحقق معرفت حضوری (هدف غایی) قرار می دهد (گام اول). معلم با این دید که تحقق هدف غایی مستلزم تلاش خود دانش آموز است، روش تدریس را در تعامل با وی قرار می دهد (گام دوم). محتوا را گزینش و اجرا می کند (گام سوم) و در نهایت چون یادگیری، تحت تأثیر تلاش دانش آموز است، روح حاکم بر ارزشیابی فراگیر را مسئول مستقیم پیروزیها و شکست های خود قلمداد می کند و شیوه ارزشیابی را در خود سنجی دانش آموز قلمداد می کند (گام چهارم).
بررسی و نقد اهداف تعلیم و تربیت در حکمت سینایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله استخراج اهداف غایی و واسطی تعلیم و تربیت از آرای فلسفی ابن سینا و نقد و بررسی آن به منظور کشف نقاط قوت و ضعف و نیز میزان کارامدی آن برای تعلیم و تربیت در عصر حاضر است. برای دستیابی به این هدف از روش تحلیلی، تفسیری و استنتاجی استفاده شده است. هدف غایی تعلیم و تربیت بر اساس حکمت سینایی، سعادت و اهداف واسطی آن 1 پرورش فضیلت نظری (رشد و شکوفایی عقل نظری) 2 پرورش فضایل اخلاقی که شامل فضیلت حکمت عملی هم می شود. 3 پرورش فضیلت حرفه ای است. اما تأکید ابن سینا بر فضیلت نظری و فضایل اخلاقی بیش از فضیلت حرفه ای است. این اهداف به این دلیل که شامل پرورش فضیلت ایمان، فضیلت جسمانی و فضیلت اجتماعی و مدنی نیست، مورد نقد است.