فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۴۱ تا ۷۶۰ مورد از کل ۱٬۱۹۰ مورد.
تربیت سیاسی در اندیشه امام خمینی (ره)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی اخلاق کاربردی اخلاق حرفه ای اخلاق سیاسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
اخلاق اسلامی مفاهیم و بنیادها
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۵
حوزه های تخصصی:
اخلاق اسلامی؛ هستی و چیستی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
تفکر انتقادی و ضرورت آموزش آن در کلاس درس
حوزه های تخصصی:
مقالة حاضر با بررسی تفکر انتقادی، ضرورت آموزش تفکر انتقادی را در کلاس مورد تأکید قرار می دهد، همچنین به بررسی نگرش اسلام به تفکر پرداخته است. تفکر انتقادی چیست؟ چه اهمیتی در آموزش و یادگیری دارد؟ رشد و آموزش تفکر انتقادی در کلاس های درس چگونه است؟ و چه کاربردهایی می تواند برای اولیای تعلیم و تربیت داشته باشد؟
این مقاله بر آن است تا پاسخگوی این پرسش ها و برخی پرسش های دیگر باشد. در این بررسی تعاریف مختلفی از تفکر انتقادی معرفی شده اند. سپس، اهمیت تفکر انتقادی در آموزش ویادگیری، نظر اسلام درمورد تفکر وکاربردهای آن از دیدگاه اسلام و روان شناسی بررسی شده است.
نگاهی به نظریه رشد اخلاقی کالبرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۲
حوزه های تخصصی:
این نبشتار نخست به تبیین اجمالی دیدگاه کالبرگ درباره نحوه تحوّل و رشد اخلاقی میپردازد و سپس نکاتی نقدآمیز را در بررسی دیدگاه او بیان میکند. هدف از پژوهش بررسی و نقد دیدگاه کالبرگ درباره رشد اخلاقی با توجه به دیدگاه اندیشمندان دیگر میباشد. کالبرگ در تبیین رشد اخلاقی همه افراد، دنبالهرو پیاژه است. دیدگاه پیاژه در زمره دیدگاههای شناختی قرار دارد و از این منظر، دیدگاه کالبرگ همانند دیدگاه اوست؛ اما تفاوتهای مهمی نیز با دیدگاه وی دارد. کالبرگ رشد اخلاقی را به سنین بالاتر از دوازده سالگی نیز سریان می دهد. وی رشد اخلاقی انسانها را در شش مرحله طبقهبندی میکند و رشد اخلاق را مترتب و موازی با رشد روانشناختی آنها میداند. این تبیین کالبرگ واکنشها و پیامدهای مختلفی در محافل علمی به دنبال داشته است. از جمله یافتههای پژوهش، نقدهایی است که در دیدگاه کالبرگ وجود دارد و به آنها کمتر توجه شده است.
انسان اخلاقی
منبع:
پگاه حوزه ۱۳۸۷ شماره ۲۴۳
حوزه های تخصصی:
نسبت فضیلت با سعادت در نظام اخلاقی افلاطون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مکاتب اخلاقی کلاسیک، به ویژه نظام اخلاقی افلاطون، با مشخصه «سعادت گرایی» شناخته می شوند. آموزه بنیادین «سعادت گرایی» این است که مطلوب نهایی انسان، نیل به سعادت است و همه فعالیت های آدمی در پرتو این هدف والا، ارج و قرب پیدا می کنند. معمولا گفته می شود که فضیلت اخلاقی، راه رسیدن به سعادت را هموار می کند؛ اما نسبت میان این دو نیازمند بررسی دقیق تری است.در این مقاله، دو مدل برای ترسیم نسبت فضیلت و سعادت از منظر افلاطون ارایه شده است. بر اساس مدل یکسان انگاری، فضیلت و سعادت بر یکدیگر منطبق بوده و عین هم تلقی می شوند. در حالی که بر اساس فرضیه کفایت، فضیلت و سعادت دو عنصر جدا از هم هستند که کسب یکی (فضیلت) مقدمه دستیابی به دیگری (سعادت) است. در آثار افلاطون، مویداتی برای هر دو فرضیه فوق یافت می شود، ولی هیچ کدام از آنها، به تنهایی، قادر به تبیین نگرش وی نسبت به این مساله نیستند. برای فهم موضع افلاطون در این خصوص، می بایست به تلفیقی از این دو مدل، دست یافت.
تحلیلی بر جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ ایران
حوزه های تخصصی:
هدف این مقاله بررسی جایگاه آموزش انفرادی در تاریخ آموزش و پرورش ایران بوده و نویسندگان با بهره گیری از روش تحلیلی ـ توصیفی در جهت شناخت روش آموزش انفرادی که یکی از روش های جدید و مطرح در آموزش است به بررسی سوابق تاریخی آن پرداخته و از این طریق چشم انداز روشن تری را برای آینده ترسیم نمایند. نتایج مطالعه نشان می دهد که از دیرباز با توجه به فضای موجود در تعلیم و تربیت ایران آموزش انفرادی جایگاه مهم و تأثیرگذاری در روند تعلیم و تربیت داشته است که با عنایت به این تجارب بهره گیری از این شیوه در حال حاضر می تواند فرصتی را بازسازی برخی از نارسایی های نظام تعلیم و تربیت مهیا نماید.
سعادت در مکاتب سعادتگرا(نقد و بررسی مکاتب اخلاقی سقراط،افلاطون،ارسطو)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۲۸
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر ابتدا به تعدّد سخن در باب «سعادت» و علت اصلی گوناگونی دیدگاهها در اینباره اشاره نموده است. سپس به دیدگاههای سه فیلسوف بزرگ یونان قدیم، سقراط، افلاطون و ارسطو، از بنیانگذاران مکتب سعادتگرای اخلاقی، پرداخته است.
مواجهه سقراط با حرکت سوفسطاییان مبنی بر تخریب اخلاق جامعه، از علل اصلی اقبال وی به مباحث و رفتارهای اخلاقی است. اصول فلسفی افلاطونی، که سنگبنای دیدگاه اخلاقی اوست، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و در این زمینه، به نکاتی بدیع اشاره شده است. گرچه ارسطو را به عنوان کسی میشناسند که اخلاق را مطلق میداند، اما با پذیرفتن دیدگاه اخلاقی وی، باید نسبیت در اخلاق را پذیرفت. جدول اعتدال طلایی ارسطویی و نیز مشروط دانستن فضیلتمندی بر شرط شانس مورد نقد و بررسی واقع شده است. نتیجه حاصل شده عدم کفایت توان و دانش متعارف بشر در تشخیص سعادت واقعی انسان است.
اخلاق
اخلاق وضعیت؛ بررسی و نقد(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
معرفت ۱۳۸۷ شماره ۱۳۳
حوزه های تخصصی:
اخلاق وضعیت، گرچه سابقهای طولانی در فرهنگ و اندیشه بشری دارد، اما با وجود این، رویکردی نسبتا تازه به اخلاق در فرهنگ مسیحی است که توسط اسقف جوزف فلچر در کتابی به همین نام ارائه گردیده است. این رویکرد بر محوریت موقعیتی که فرد در آن قرار گرفته تأکید دارد و وجود اصول کلی و احکام عام اخلاقی را منکر میگردد. به عبارت دیگر، در این اخلاق، وضعیت و موقعیت است که حکم اخلاقی را تعیین میکند و نه احکام عام و از پیش تعریف شده. این مقاله میکوشد تا با استفاده از متون و مقالات موجود، ضمن بررسی گذشته و حال این رویکرد، تصویری روشن از این نگاه به اخلاق ارائه نماید و در فرازی خاص، به تبیین نسبیگرا بودن و یا مطلقگرا بودن آن بپردازد و در پایان نیز نکاتی را در نقد این رویکرد بیان نماید.
به عقیده نگارنده مقاله، گرچه مقاله اخلاق وضعیت به خودی خود به نوعی نسبیگراست ولی تقریری که جوزف فلچر از آن میدهد، چندان با نسبیت اخلاق سازگار نیست.