واقعه عاشورا به سبب جایگاه ویژه آن در تاریخ اسلام، به ویژه تاریخ تشیع، در طول تاریخ مورد عنایت بسیاری از مورخان تاریخ اسلام و مقتل نویسان بوده است؛ اما با گذشت زمان و گسترش مراسم عزاداری و سوگواری، به ویژه از دوره حاکمیت فراگیر دولت شیعی صفویه، به دلایل گوناگون، برداشت های گوناگونی از این واقعه شده و یا بر برخی از برداشت ها تاکید بسیار شده است؛ بر این اساس پژوهش حاضر به مطالعه و جریان شناسی تاریخی مهم ترین و مشهورترین قرائت از واقعه عاشورا، یعنی قرائت سوگوارانه و احساسی ـ عاطفی از دوران صفویه تا مشروطه پرداخته و پس از ارائه پیشینه این قرائت، به مهم ترین ویژگی های آن می پردازد. در ادامه، زمینه ها و عوامل ترویج این برداشت، مورد بررسی قرار گرفته است.
تشیع از جریاناتی است که همزمان با ظهور اسلام و توسط پیامبر اکرم (صلی اله علیه و آله) شکل گرفت. شواهد معتبر تاریخی و روایی چون حدیث یوم الدار، منزلت، غدیر و... صحت این مطلب را تایید می نماید؛ از همین روست که گروهی از اصحاب پیامبر (صلی اله علیه و آله) همانند سلمان، مقداد، ابوذر و عمار یاسر در همان عصر رسالت به شیعه علی (علیه السلام) معروف بودند. جریان تشیع در عصر نبوی دارای ویژگی های بارزی چون تعبد و تسلیم در برابر نصوص وارد شده از سوی پیامبر (صلی اله علیه و آله)، زهد و پارسایی و ساده زیستی، شجاعت و جنگجویی در میدان های نبرد، ایمان و اعتقاد راسخ و... بود که در پرتو این ویژگی ها از دیگر جریانات بازشناخته می شد.
ممکن است مهمترین عوامل ایجاد انشعاب در مذهب و فرقهاى دینى، اختلافات فکرى، دورى از آرمانهاى اولیه، تفاسیر متفاوت از نصوص دینى، اختلاف در جانشینى و جاهطلبى برخى رهبران دانسته شود، ولى آنچه در این مجال به عنوان یکى از عوامل ایجاد انشعاب در فرقههاى دینى، بهخصوص در دوران معاصر تلقى شده، روابط معادلات سیاسى است که بر اساس آن، یا دولتمردان، تأسیس و حمایت از انشعابى را وسیلهاى براى دستیابى به منافع و مقاصد سیاسى خود مىدانند و یا برخى از رهبران مذهبى با استفاده از فرصتها و تهدیداتى که در عرصه معادلات و روابط سیاسى بین دولتمردان داخلى و خارجى واقع مىشود، در صدد تحصیل اقتدار مذهبى یا سیاسى براى خود مىباشند. در این تحقیق، سعى شده با بررسى و تحلیل عواملى چون جریانهاى حاکم در دربار قاجار، اوضاع داخلى ایران، روابط ایران و انگلستان و منافع و مقاصد انگلستان در هند و جهان اسلام، به چگونگى تشکیل و تکوین فرقه آقاخانیه پرداخته شود.
تساهل و تسامح مذهبى به عنوان یک اصل کشوردارى در دوره حاکمیت آلبویه نظر بسیارى از مورخان و محققان را به خود جلب کرده است. غالب محققان و پژوهشگران، دستاوردهاى مهم تمدنى و فرهنگى این دوره را که مولود طبیعى تساهل و تسامح بوده است، بررسى و تحقیق کرده، اما به عوامل این تساهلگرى توجه کمترى نمودهاند.
موضوع بنیادى این پژوهش، بررسى زمینهها و عوامل گرایش خاندان بویه به تساهلگرى است. در این راستا تأمل در شرایط تاریخى ـ مذهبى و فرهنگى جامعه به مثابه علل زایش تفکر مبتنى بر تساهل و مدارا، مد نظر قرار گرفته و نیز پیشینه روادارى و تساهلگرى در خاندانها و حکومتهاى ایرانى گذشته، به منزله خصوصیات خانوادگى این خاندان و به عنوان زمینه پذیرش اصل تساهل از جانب امیران آلبویه مطرح شده است. علم دوستى، دانش پرورى و کسب اعتبار و مشروعیت نیز به عنوان عوامل عام پیدایش تساهلگرى، بهویژه در سده چهارم هجرى و در دولت متقارن آلبویه نیز از نظر، دور نمانده است.