حرکت اصلاحى امام حسین(ع) اندیشه ابعاد و شیوهها
نهضت اصلاحى امام حسین(ع)، متکىبر اندیشهاى خاص، به انگیزه رویارویى باترفندهاى خطرآفرین «حزب عثمانیه» کهاساس دین و امت اسلامى را تهدید مىکردبه وجود آمدهاست.
نویسنده در این مقاله با اشاره بهفرهنگسازى حزب عثمانیه در جلوگیرىاز طرح و بیان فضائل اهل بیت (ع) درحوزه فرهنگى، اجتماعى، سیاسى واقتصادى و چگونگى معرفى چهرهنورانىاهلبیت (ع) و افشاى جبههمقابلمىپردازد.
وى از تلاش محورى عترت رسولالله(ع) در حمایت و دفاع از دین درمقابلاقدامات دین زدایانه بنىامیه و«حفظ معیارها» به عنوان برنامهاصلاحىامام حسین(ع) نام برده و پیرامونآن سخن مىگوید.
مقاله در بررسى شیوههاى حرکتحسینى از تمهیدات اندیشیده شده حضرتبراى ایجاد یک حرکت بزرگ اجتماعىجهت خنثى سازى اقدامات انحرافى حزبعثمانیه و رهبرى این جریان سخن گفته وآنها را مورد بحث قرارمىدهد.|271|
شخصیت سیاسى اجتماعى و اخلاقى رهبرى نهضت عاشورا
یکى از راههاى شناخت و تحلیل حادثه عاشورا، شناخت ابعاد شخصیت فردى و اجتماعى رهبرىقیام است.
شناخت این خصوصیات، این حقیقت را اثبات مىکند که کسانى مىتوانند مربى انسانها در طولتاریخ باشند که به دردها، درمانها و روحیهها آگاهى داشته باشند.
امام حسین(ع) با توجه به ویژهگىهاى خود همچون اصلاحطلبى، عدالتخواهى و ظلمستیزى، آنها رادر صحنه عاشورا به خوبى متجلى ساخت.
در این مقاله، نویسنده ضمن پرداختن به ویژگىهاى یاد شده، کلمات و فضائل معنوى و اخلاقى امامحسین(ع) را مورد بررسى قرار داده و با ذکر سخنان امام و شواهد تاریخى نقش خصوصیاتى همچوناستقامت در برابر مصائب، زهد و رضا و شجاعت را در حادثه کربلا تبیین مىکند.
وى در پایان یادآور مىشود آن چه بر زیبایىهاى کربلا و قیام عاشورا افزوده و آن را الگویى براىتاریخ قرار داده است، روحیه استقبال از مرگ و شهادت بود که این روحیه نزد تمام ملتهاى غیرمسلمان ارزشمند و پسندیده و عامل موفقیت در راه نیل به هدف مىباشد.|319|
در این نوشتار، نهضت عاشورا از منظر جامعه شناختی تحلیل گردیده است. در این تحلیل بیش از هر چیز، خطبههای خود امام مورد توجه واقع شده است. از سخنان امام حسین علیهالسلام برمیآید که چهار عامل مهم در شکلگیری نهضت عاشورا مورد توجه قرار گرفته است.
1) در هم ریختن مرز میان عزت و ذلت، یعنی در عصر اموی مرز میان عزّت و ذلّت برای افراد جامعه در هم ریخته بود و امام برای تبیین کامل مقولهی عزت، قیام نمودند.
2) در هم ریختگی معیارهای حق و باطل، یعنی حضرت میخواهند بیان کنند، که حرکت ما برای این است که نشان دهیم حق در محاق رفته و باطل بر روی کار آمده.
3) جابجایی الگوها، که به عنوان عامل مهم دیگر در حرکت عاشورا نقش آفرینی میکند.
4) عدم نزاهت قدرت، یعنی امام میخواهند تبیین کنند که اگر قدرت در دست افراد غیر منزه قرار بگیرد، اسباب ستمگری و استبداد پیشگی خواهد بود و حال آنکه حدّ اعلای قدرت، طهارت است.
در ادامه این تحلیل، به این نکته اشاره شده که حرکت امام، حرکتی آگاهانه بوده و امام میدانسته که بنی امیه کفر را ترویج نمیکنند، اما اسلامی را ترویج میکنند که نتیجهاش بدتر از ترویج کفر است. دلیل آن هم بازگشت به مسألهی قدرت دارد، یعنی اگر قدرت در دست افراد فاسدی باشد، مانند این است که سمّی را آهسته آهسته به سیستم جامعه وارد میکند و همهی جامعه را به تباهی میکشد.
در پایان به این نکته به صورتی جدی پرداخته شده که امام حسین علیهالسلام مرد عمل بودند و همین هم رمز موفقیت امام بوده و درسی که ما از آن شخصیت نورانی میگیریم و باید سیستم حاکمیت آن را عمل نماید، همین نکته است.