اخلاق انسان را به تکامل روحی و درونی می رساند، و حکمرانی عین سیاست است که با مدیریت و حکومت بر جامعه، به اداره جامعه انسانی برمی پردازد چگونه اخلاق که عمدتا یک مقوله فردی و نوعی تزکیه نفس و ارتباط با خداست و درون گرایی در آن متجلی است با حکمرانی مدیریت جامعه که به امور مردم در همه ابعاد می پردازد در هم تنیده و به هم پیوسته باشند و اساسا چگونه است که در دل حکومت و حاکمیت سیاسی، حکمت عملی «اخلاق » نقش آفرین باشد؟ با بررسی شاخص های حکمرانی مطلوب بخوبی متوجه می شویم که اساس همه آنها بر اخلاق اسلامی متمرکز است چگونه می شود که با این همه حجم آیات کلام الله مجید و فرمایشات ائمه معصوم و بزرگان دین که دارای ابعاد کاملا اخلاقی می باشند اصول خوب چون مسئولیت پذیری،پاسخگویی،حکومت قانون، عدالت ورزی، دادرسی عادلانه، حق اظهار نظر،مشارکت، کنترل و مبارزه با فساد و شفافیت از بعد اخلاقی تعریف و تفسیر شوند اما مبتنی بر اخلاق نباشد لذا اخلاق و حاکمیت، هیچ تنازع و تعارضی با همدیگر ندارند و اتفاقا همه شاخص های خوب مبتنی بر اخلاق اسلامی هستند. حال با جمع وجود همه این شاخص های خوب مبتنی بر اخلاق اسلامی حاکمیت مطلوب بهتر ببار می نشیند.
خودگرایی اخلاقی نظریه ای مربوط به اخلاق هنجاری است. ایدة اصلی این نظریه، از نظر «این رند»، رمان نویس، و فیلسوف غیر دانشگاهی امریکایی این است که هر شخص باید منحصراً به دنبال منافع خودش باشد. ایدة دیگر وی این است که عینیت گرایی، به معنای مورد نظر رند، در مابعدالطبیعه و معرفت شناسی، مستلزم خودگرایی اخلاقی در حوزة اخلاق است. وی با تأکید بر اینکه که هرچیزی در جهان خارج جزئی و خاص است و ما در خارج کلی نداریم، زمینه را برای تمسک خودگرایان اخلاقی بعدی به مفهوم خاصی از «تشخص» در تمام موجودات خارجی، به منظور توجیه اولویت خود بر دیگران فراهم ساخت. این درحالی است که طبق مبانی ملاصدرا، «تشخص» از آن وجود خارجی اشیا است و همان وجود، حقیقتاً کثیر و، در عین حال، حقیقتا واحد است. نتایجی که در این مقاله حاصل می گردد این است که، اولاً: نه تنها «تشخص»، مبنای متافیزیکی محکمی برای خودگرایی اخلاقی نخواهد بود، بلکه، ثانیاً: دیدگاه های بنیادین مابعدالطبیعی ملاصدرا در باب تشخص و تشکیک، می تواند به عنوان نوعی مقدمه یا مبنای مابعدالطبیعی برای فلسفة اخلاقی تلقی گردد که قائل به رعایت توازن میان منافع خود و منافع دیگران است.
خدای متعال، هدف اصلی قرآن کریم را هدایت انسان خوانده است و برای رسیدن به این هدف متعالی، زبان متناسب آن را به کار گرفته است. یکی از زبان های تأثیرگذار در تربیت به ویژه تربیت اخلاقی، زبان تصویر در قالب های مختلف است؛ زبان تصویر همچنین زبان مشترک همه ی انسان هاست، از این رو قرآن کریم که نسخه جاودانی برای هدایت عموم بشر است، برای رساندن پیام های تربیتی خویش، بیش از هر زبان دیگر، از زبان تصویری استفاده کرده است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع کاربردی و با بهره گیری از روش توصیفی- تحلیلی با استناد به آیات مربوطه، زبان تربیتی قرآن را ترسیم کرده و هدف اصلی آن استخراج شیوه تربیتی بر اساس آیات قرآن است که می تواند الگوی ممتازی را در این راستا فرا روی مربیان قرار دهد. یافته ها نشان می دهد که با توجه به انس انسان با امور محسوس، تصویرسازی مفاهیم اخلاقی، تاثیر شگرفی در پرورش و اصلاح تربیت دارد که این روش در آیات تربیتی و اخلاقی قرآن، فراوان مورد استفاده قرار گرفته است.