فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۲۱ تا ۱٬۵۴۰ مورد از کل ۳٬۷۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
از جمله مفاهیم اصلی عرفان و تصوف اسلامی مفهوم «پیر» است. لزوم گزینش « پیر» برای سالک راه حق، مقام و جایگاه « پیر» و نقش او در طی طریق و شرایط رسیدن به این مقام از جمله مباحثی است که در قدیمی ترین آثار مکتوب عارفان مسلمان بدان ها پرداخته شده و بزرگان طریقت چه به نظم و چه به نثر به ابعاد مختلف این مفهوم پرداخته اند. مفهوم«پیر» و نقش و جایگاه و شرایط لازم برای وصول و احراز این مقام از جمله مباحثی است که در باورهای علویان آناتولی نیز به تفصیل از آنها سخن رفته است. با این حال، شرایط و جایگاه این مقام در نزد علویان با ابعاد متفاوتی نسبت به تصوف رسمی بیان شده است. هدف از این مقاله پرداختن به این موضوع و سعی درمقایسهٴ این جایگاه درنظریه این دو نحله می باشد.
روزه ی عارفانه
منبع:
حضور پاییز ۱۳۸۹ شماره ۷۴
حوزه های تخصصی:
تبیین معرفت نفس از دیدگاه ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«معرفت شهودی نفس» از دیرباز در کانون توجه و اهتمام عارفان و حکیمان اسلامی قرار داشته است. از جمله کسانی که در آثار گوناگون خود به این موضوع اساسی پرداخته، محیی الدین ابن عربی است. وی معتقد است نفس انسان حقیقتی لایه لایه و ذومراتب است که در نهایت سیر خود به حقیقه الحقایق و خداوند متعال منتهی می شود. از دیدگاه ابن عربی رابطه حق تعالی و نفس انسان، رابطه میان مطلق و مقید است. نفس، تعین یافته یک حقیقت اطلاقی یعنی حق تعالی است. به نظر ابن عربی، تنها یک راه برای معرفت حضوری به مراتب باطنی نفس وجود دارد و آن تجلی و ظهور حق تعالی بر دل و باطن سالک است.
در این مقاله می کوشیم در پرتو مبانی ویژه ابن عربی مانند وحدت وجود، تجلی و تجرد نفس، تبیین سازوار و منسجمی از «معرفت نفس» ارائه کنیم. از این رو، در گام نخست، به تبیین پاره ای از پیش فرض ها و مبادی معرفت نفس می پردازیم، سپس دیدگاه ابن عربی را در خصوص معرفت شهودی نفس تبیین می کنیم. و در انتها، «مراتب معرفت نفس» را، که شامل سه مرتبه مثالی، عقلی، و فناء فی الله است، طرح می کنیم.
عرفان و تصوف
اصول اساسی هستی شناختی در عرفان ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این مقاله در پی آن است که با رویکردی توصیفی کلیت وجودشناسی ابن عربی را در قالب کلی ترین قضایای وجودشناختی که از سخنان وی استنباط می شود عرضه کند. مقصود از کلی ترین قضایای وجود شناختی اصول وجودشناختی ای است که هم بر مراتب الاهی وجود صادق اند و هم بر مراتب خلقی وجود. تلاش شده است که به شمارش این اصول اکتفا نشود، بلکه علاوه بر آن به نقش تبیینی آنها نیز اشاره شود. در این مقاله هفت اصل اساسی وجود شناختی تقریر شده است. شاید با کاوش بیشتر بتوان به اصول بیشتری دست یافت.
شهد دعا در اشعار حافظ
حوزه های تخصصی:
حافظ چه در عرفان عملی، سیر و سلوک و تهذیب نفس، چه در عرفان فلسفه آمیز نظری، و چه در مکتب عاشقانه عرفای فارسی و یا عربی مقام ممتازی دارد. نکته سنجی های او در ادبیات فارسی کم نظیراند عبدالرحمن جامی می فرماید: «سخنان حافظ چنان بر مشرب طبقات واقع شده است که هیچکس را آن اتفاق نیفتاده.....» . فلسفه دعا و نیایش او نه به زهد و ترس و تعصب بلکه به اخلاق عارفانه و رندانه متعلق است یعنی آزادگی از ریا، حرص، و دروغ. حافظ از دعا و راز و نیاز استفاده کرده، دعا و نیایش مختص به زمان خاصی نیست چه انسان در قرن هفتم زندگی کند چه در قرن چهاردهم به خلوت کردن با معبودش نیاز دارد واین کار در زمان جاریست. پس در می یابیم که حافظ به دلیل استفاده از مضامینی نو که تاریخ مصرف ندارد وهم به دلیل عاشقانه بودن اشعارش هر روز متولد می شود و می توان گفت حافظ زنده است. نوشته حاضر کند و کاوی است درباره یکی از دغدغه های مهم حافظ؛ یعنی دعا.
تبیین برخی از اصول معتبر در عرفان نظری(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
نوشتار حاضر، پاره ای از رهگشایی ها و فواید عرفان نظری را در مواجهه با علم حصولی و ادراکات شهودی برمی رسد. برای تبیین جایگاه عرفان نظری و کارایی آن در اعتبار سنجی علوم حصولی و رهیافت های شهودی، آشنایی با برخی قواعد و اصول عرفان نظری ضرورت دارد. بدین رو نوشتار حاضر، در نوزده پاره، برخی از این اصول و قواعد را به بحث و بررسی می گذارد و به اجمال آنها را معرفی و مستند می کند. جایگاه شناسی عرفان نظری در میان دریافت های حصولی و شهودی، از دیگر مباحث این رسالهٴ کوتاه است.
جایگاه عرفانی انسان کامل، در ارتباط بین حق و خلق
حوزه های تخصصی:
معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
برخی از لغزش های نظری و عملی در عرصهٴ عرفان، ناشی از عدم توجه به تبیین صحیح معرفت عرفانی و معیارهای ارزیابی آن است. این نوشتار با هدف پیشگیری از چنین لغزش هایی بر آن است که ضمن تبیین معرفت عرفانی و تفکیک آن از سایر معرفت ها، و کیفیت دستیابی به حقایق از این طریق، به واکاوی معیارهای ارزیابی معرفت عرفانی بپردازد.
انسان کامل به روایت ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی آیینه در ادبیات عرفانی ایران
حوزه های تخصصی:
از نگاه عارفان بزرگ ایران زمین، جهان، در تمام تجلیات پیدا و پنهان خود، هیچ جز آیینه حق تعالی نمی تواند بود. اینان به هر چه می نگرند و به هر چه اندیشه می کنند او را می بینند و او را فرا یاد می آورند. به باور آنان، خداوند به ما دو چشم داده است تا هم او را در بی سیمایی وحدانی او مشاهده توانیم کرد و هم در مجالی کثرات توانیم دید. در نگاه آنان، عوالم غیب و شهادت، صغیر و کبیر و .... همه حقیقت او را باز می نمایند و جزء و کل، آیینه وجود ذیجود اویند. آری:
عالم آیینه راز است، چه پیدا چه نهان
تاب اندیشه نداری به نگاهی دریاب
نگاهی تاریخی به پدیده ی شیطان پرستی
حوزه های تخصصی:
راه های راستی آزمایی در مکاشفات عرفانی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
عرفان نظری مکتبی در شناخت هستی است که منبع معرفتی و اصلی آن کشف و شهود است. وجود اختلاف و گاه تنافی و تعارض میان شهودهای عارفان، یکی از مهم ترین مسائلی است که اعتبار کشف و شهود را به عنوان منبعی معرفتی به چالش کشیده است. در این مقاله ضمن اذعان به اصل وجود اختلاف و تعارض میان مراتبی از کشف و شهود، مهم ترین میزان هایی که در آثار عرفا برای تمیز مکاشفات صحیح از سقیم، بیان شده است، معرفی و بررسی می شود.
ساختار دیالکتیکی روزه در متون عرفانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روزه وقتی در ساختار اندیشگانی عارفان قرار می گیرد، بنا بر ویژگی بطن گرا و تأویلی عرفان، از حوزه معنای ظاهر شرعی فراتر رفته، با گسترش معنایی، جایگاهی فرا شرعی مییابد تا جایی که گاه توجه به روزه شرعی از مبطلات این روزه فرا شرعی می شود. ساختار صیروری- دیالکتیک عرفان که پدیده ها را در فرایند ایجاب و سلب، پیوسته در معرض شدن قرار می دهد، از سه اصل و الگوی سلوکی مشترکِ شریعت، طریقت و حقیقت تشکیل شده است. هریک از مباحث و مقوله ها در این ساختار در حکم عناصر و اجزایی اند که بلافاصله بُعدی تأویلی به خود می گیرند و می توان آنها را زیر سه اصل شریعت، طریقت و حقیقت، با ابعاد معنایی متفاوت، جای داد. با نگاه در زمانی و تاریخی به روزه، مشخص می شود که در مراحل آغازین عرفان و تصوّف، بیشتر، مباحث شرعی روزه مدّ نظر عارفان است؛ اما هرچه از تاریخ عرفان می گذرد، مفهوم روزه جنبه تأویلی می گیرد و خود را با ساختار سه مرحله ای آن تطبیق می دهد. در این مقاله با اتکا به سیر تحول روزه در کتاب های برجسته عرفانی در یک نگاه ساختاری به ذکر شباهت ها و تفاوت های این نگرش ها می پردازیم.
نای نیایش در نیستان آفرینش
حوزه های تخصصی:
از نظر مولوی، پرورگار متعال خیر محض است، انسانی که در سیر صعودی معنوی قرار می گیرد خیر محض را می ستاید. او عشق معبود لایتناهی را شعله ای می داند که هر چیزی جز معشوق را در نظر نیایشگر می سوزاند. مولوی نیایش را توفیق الهی می داند و هر دعائی را مستلزم داشتن شایستگی نیایشگر برای آن می داند و اعتقاد دارد که فطرت روح انسانی با توحید الهی سازگار است، نباید آنرا در قید و بند ما سوی الله گذاشت. از منظر او همه مخلوقات جهان به نوعی در نیایشند.
صد کتاب ار هست جز یک باب نیست
صد جهت را قصد جز محراب نیست
6/3667
از منظر مولوی ذکر، فکر را بالا می برد و عشق، باعث ذکر و نیایش می شود و انسان در صورت اتصال به دریای لطف حق، صفت الهی پیدا می کند و در نتیجه آرامش می یابد و به نهایت فراغت می رسد.
مبادی تصدیقیه عرفان نظری(مقاله ترویجی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مبادی تصدیقی هر علمی گزاره هایی هستند که در اثبات مسائل آن علم استفاده می شوند و مبادی تصدیقی عرفان را «کشف و شهود عارفان»، «اسمای ذاتیه حق و وجود حق سبحانه»، «بدیهیات عقل بشری» و مانند آن به شمار آورده اند، ولی با توجه به اینکه، موضوع عرفان نظری وجود حق سبحانه است، اسما، صفات، افعال، چگونگی صدور کثرت از وحدت و... تمام مسائل عرفان هستند، باید «وجود حق» و «بدیهیات بشری» را مبادی تصدیقی عرفان نظری به شمار آورد و یا پاره ای از مباحث الهیات دانست.