فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۶۱ تا ۱٬۰۸۰ مورد از کل ۳٬۷۴۵ مورد.
حوزه های تخصصی:
تجلیات جمالی و جلالی و پیامدهای نظری آن در عرفان سکریان و صحویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجلی خداوند ناشی از حب اوست و آفرینش چیزی جز تجلی نیست؛ چنان که اگر تجلی صورت نمی گرفت، عالم موجودیت نمی یافت. از سوی دیگر، تجلی منشا حب بندگان است و عارف به تناسب آن که از چه نوع تجلی برخوردار شده باشد، نوع خاصی از محبت پیدا می کند و در دسته خاصی از دوستداران حق جای می گیرد. پیامدهای این مساله، هم از جنبه نظری قابل بررسی است و هم از جنبه عملی. مقاله حاضر به پیامدهای نظری می پردازد و بدین منظور نخست انواع تجلیات جمالی و جلالی را به اختصار بیان کرده، دو گروه مشهور عرفا، یعنی سکریان و صحویان را که به ترتیب برخوردار از تجلیات جمالی و جلالی اند، معرفی می کند و سپس آثار و پیامدهای برخورداری ایشان را از انواع تجلی در زمینه های نظری و در موضوع دوستداری خداوند بررسی می کند. در جهت تحقق این هدف، خُرد نظریه های محبت، خُلَت، عشق و وحدت وجود را که در سایه نظریه کلان حب الهی به وجود آمده اند، مطرح می سازد و آرای سکریان و صحویان را در آن ها بررسی و مقایسه می کند و بدین گونه نشان می دهد که تجلیات متفاوت، چگونه موجب تفاوت های بنیادین در برداشت ها و تفاسیر عارفان از مسائل مهم هستی چون حب الهی شده است.
فنا و بقا از دیدگاه عطار
ترجمه رساله اسرار الصلاة
نظریه ی تفسیری ابن عربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن کلیات مفسران و تأویل گران
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات فلسفه تصوف و عرفان
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات معرفت شناسی عرفان
ابن عربی، معروف به شیخ اکبر، چهره ی برجسته ی عرفان اسلامی در زمینه های تفسیری و تأویلی دارای آرای ویژه ای است که بررسی و شناخت این آرای منوط به درک صحیح نظریّه ی تفسیر او است. نظریه ی تفسیر او در صدد بیان مبانی، اصول و روش تفسیری او است. این نظریّه در دو محور تفسیر و تأویل، دارای مبانی و اصولی ویژه است. این تحقیق در صدد بیان و بررسی هریک از مبانی و اصول حاکم بر تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است. دیدگاه های او در دو محور تفسیر و تأویل، دارای ضوابط خاص خویش است، نظریّه ی تفسیر او در راستای تبیین ضابطه مند بودن تفسیر و تأویل از دیدگاه ابن عربی است.
نگاهی اجمالی به شعر و اندیشه مولوی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
شطحیات عرفانی از منظر منطق و تفکر فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قبیل سخنان و گشودن رازهای نهفته در آن ها، چشم اندازی جدید از مواجهة تاریخی و سپس علمی با این پدیده است. تقریباً در همة آثاری که له و علیه شطحیات به نگارش درآمده اند، آن جایی که به انکار یا دفاع عقلانی از شطحیات پرداخته شده و نشانی از اثبات و رد توجیه منطقی این قبیل سخنان و تعابیر دیده می شود، منظور از عقل، عقل ارسطویی و مراد از منطق، منطق دوارزشی ارسطویی بوده است. با آن که منشأ اشکالات و مشکلات در شطحیات در ذات نامتعارض بل متناقض یا متناقض نمای آن هاست اما راه حل منطقی برای حل این مشکلات نه در منطق ارسطویی بلکه در منطقی به نام منطق فازی است که در گفته های مدافعان از شطحیّات نیز به طور ضمنی و ناخودآگاه به آن اشاره شده است اما عادت تبعیت تاریخی از قوانین عقلی مشائی و قواعد منطقی ارسطویی، مجال رهایی از چهارچوب تنگ و تاریک این منطق را به ذهن حتی برجسته ترین محققان در این عرصه از جمله استیس نداده است
ادریس (ع) از منظر ابن عربی (با تکیه بر فتوحات مکیّه و فصوص الحکم)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با تکیه بر فتوحات مکّیه و فصوص الحکم ابن عربی، مراتب وجودی ادریس(ع) بررسی و تحلیل می شود. روش تأویلی ابن عربی بر پایه نظریه وحدت وجودی او بر مکاشفه، آیات قرآن و نیز روایت و اخبار وارد بر ادریس(ع) بنا نهاده شده است. وی در فصوص الحکم با تحلیل احوال ادریس، قرائتی نو به دست می دهد و معتقد است او به مرتبه تقدیس رسیده و منظور از تقدیس، شدّت تجرّد ادریس(ع) است که وی با ریاضت های سخت، نماینده عقل ناب می گردد. ابن عربی ادریس(ع) را با الیاس(ع) یکی می شمارد و معتقد است که سیر صعودی ادریس نبی(ع)، الیاس(ع) است که الیاس(ع) هم از رسولان است و هم از محمدیّون(امّت محمد(ص))؛ لذا در آخرالزمان باز خواهد گشت. بنابراین، ادریس(ع)- الیاس(ع) جامع میان نبوّت و رسالت است که صورت شخصیّه ادریسی فانی شده و به آسمان عروج کرده و بعد از عروج، به صورت شخصیّه الیاسی باز می گردد. پس، دارای دو حشر خواهد بود: یک بار، در کسوت نبوّت و بار دیگر، در کسوت ولی ای از اولیای محمد(ص). البته، ابن عربی در این نظر چندان یک رأی نیست و گاهی الیاس(ع) و ادریس(ع) را دو تن شمرده است که دو رکن از چهار رکن کعبه را تشکیل می دهند و در آخرالزمان یا از اقطابند، یا امام. از دیگر مقامات ادریس(ع)، جایگاه او به عنوان ابدال-اوتاد است که در مقام ابدالی، ادریس(ع) و در مقام اوتادی، الیاس(ع) است.
خوراک فرشتگان تحلیل انتقادی نحوه تکوین شعر در وجود مولانا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی ادبیات علوم ادبی نقد و بررسی آثار ادبی کلاسیک نظم
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و..]
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تصوف و عرفان اسلامی عرفان ادبی
- حوزههای تخصصی ادبیات حوزه های ویژه عرفان و تصوف در ادبیات بررسی مفاهیم عرفانی و اصطلاحات تصوف در ادبیات
تجلی «تجلی» در شعر شهریار
حوزه های تخصصی:
عرفان به عنوان حرکتی درونی از بنده سوی خالق، که در حقیقت همان سیر و سلوک و تصوف است، در اندیشه های معاصرین نیز همچون سده های صدر اسلام یافت می شود. استاد شهریار نیز با توجه به پرورش در خانواده باورمند و دین مدار، دارای پایه های باوری محکمی بود و دلبستگی ویژه ای به وادی عرفان و رهنمود های آن داشته است و در کلام خود در صدد بیان این هدف کلی است که انسان همواره در پی ادای حق بندگی و رسیدن به حقیقت و معبود است.
«تجلی» از اصطلاحاتی است که عرفا با آن، کیفیت بینش و دریافت خود را از دریای معرفت و شناخت حق تعالی و ظهور وی در عالم تعینات بیان می کنند و شهریار نیز به مقوله «تجلی» به عنوان یکی از مبانی سیر و سلوک و عرفان نگاه ویژه ای داشته است که در این مقاله در حد مجال گفتار به این بحث پرداخته خواهد شد.
برکه همدانی، استاد امی عین القضاة
منبع:
معارف ۱۳۶۵ شماره ۹
پرتوى از مشعل هدایت (اسرار حج از نگاه حکیم سبزوارى)(مقاله ترویجی حوزه)
منبع:
میقات حج ۱۳۸۲ شماره ۴۵
حوزه های تخصصی:
بررسی انتقادی اصالت طریقت «نعمت اللهیة» ایران
حوزه های تخصصی:
طریقت «نعمت اللهیه» در سده هشتم هجری، توسط شاه نعمت الله ولی پایه گذاری شد و همزمان با قطبیت شاه خلیل الله، یگانه فرزند و جانشین وی، به دکن هندوستان منتقل گردید. پس از شاه خلیل الله، تعداد یازده قطب در دکن هندوستان بر مسند قطبیت این طریقت تکیه زدند. شاه علی رضا دکنی، قطب دوازدهم این طریقت، به منظور گسترش دامنة ارشاد خویش و ترویج طریقت «نعمت اللهیه»، دو تن از مشایخ خویش به نام های میرطاهر و معصوم علیشاه دکنی را به ایران فرستاد. معصوم علیشاه دکنی در زمان حیات رضا علیشاه به قتل رسید و نورعلیشاه را به جانشینی خویش انتخاب کرد. نورعلیشاه نیز در زمان حیات قطب وقت، یعنی رضاعلی شاه از دنیا رفت و امور طریقت «نعمت اللهیه» ایران را به حسین علیشاه واگذار کرد. بر اساس قوانین طریقت نعمت اللهیه، تعیین جانشین و نیز تعیین قطب پسین، توسط قطب پیشین صورت می پذیرد. بررسی های تاریخی نشانگر این است که مستند کتبی یا شفاهی بر قطبیت حسین علیشاه و نیز شیخ المشایخی نورعلیشاه وجود ندارد. بنابراین، برخلاف دیدگاه سردمداران این طریقت، به نظر می رسد پس از درگذشت معصوم علیشاه دکنی، پیوند مشایخ طریقت «نعمت اللهیه» ایران با اقطاب این طریقت در دکن هندوستان گسسته شده است. این مقاله به روش تاریخی تحلیلی شواهد و قرائن این انقطاع را بررسی کرده است.