در سه دهه اخیر بحث از روشها و رویکردها در مطالعات اسلامی، در پی طرح این مباحث درمطالعات تاریخ ادیان در محافل دین شناسی بسیار مورد توجه قرار گرفته است. در مطالعه اسلام، دو رویکرد اساسی رامی توان سراغ گرفت: رویکرد الهیاتی و رویکرد تاریخی. در این مقاله کوشیده ایم به کار گیری این رویکردها را در دو اثر مهم باموضوع گزارش قرآنی از عیسی علیه السلام (با نظر به تصویرکلی مسیحیت و مسیحیان در قرآن) بررسی کنیم. در اهمیت این موضوع باید گفت این گزارش از سویی، مبنا و هسته شناخت مسلمانان از مسیحیت و مسیحیان است و از سوی دیگر، از همان نخستین مواجهه مسیحیان و عالمان مسیحی در سده های نخست هجری تاکنون این موضوع قرآنی از جمله مهمترین و در عین حال مناقشه آمیزترین مباحث به شمار می آید.در تبیین رویکردهاومسائل روش شناسی، آثار دو محقق تاثیرگذار در این حوزه، یعنی ریچارد بل و جفری پاریندر ،بررسی شده و به مقایسه پیش فرضها،مبانی روشی و نتایج حاصل از این پژوهشها پرداخته شده است.همچنین با مشخص کردن سنت تحقیقی هر یک از این دو پژوهش، و طرح نکات اصلی و مفاهیم اساسی مورد نظر آنها ،بیشتر بر جایگاه و کارکرد خاص متن مقدس در مواجهه با این سنتهای تحقیقی تاکید شده است.
بررسی اشتراکات و افتراقات داستان های انبیا در قرآن، عهد قدیم و عهد جدید، و مقایسه محتوا و شیوه داستان سرایی هر کتاب می تواند نتایج جالبی را به دست دهد. این مقاله با مقایسه داستان حضرت شعیب در قرآن و داستان یترون در عهد قدیم، این دو داستان را در هر کتاب به صورت جداگانه مورد ارزیابی قرار داده و سپس نقاط اشتراک و افتراق داستان ها را بررسی می کند. سؤالی که در این مقاله مطرح شده است این است که آیا می توان شعیب و یترون را یک شخص و همان پدر همسر حضرت موسی دانست؟ در جستار حاضر، به این سؤال با توجه به آیات قرآن و مطالب موجود در عهد قدیم و نیز مراجعه به تفاسیر موجود و بحث های لغوی پاسخ داده خواهد شد. نتیجه اجمالی این است که شعیب در قرآن، همان یترون و پدر همسر موسی در عهد قدیم است. در این مقاله همچنین سبک این داستان در هر یک از دو کتاب مورد بررسی و مقایسه قرار گرفته است و روش تحقیق در این مقاله روش تطبیقی متنی است.
سوره انسان از جمله سوره هایی است که در فضیلت حضرت علی واهل بیت پیامبر ـ علیهم السلام ـ نازل شده است. روایات، اقوال و منابع زیادی بر این امر دلالت دارد؛ اما برخی از منابع اهل تسنن با مکی برشمردن سوره، این فضیلت را نادیده انگاشته اند. با استناد به منابع اهل تسنن و گردآوری و تحلیل روایات و اقوال در ترتیب نزول سوره های مکی و مدنی و نیز روایات اسباب نزول، نزول سوره در مدینه و اختصاص فضیلت یاد شده به اهل بیت ـ علیهم السلام ـ و بی اساس بودن سبب نزول های دیگر اثبات می شود.