الحلیم
آرشیو
چکیده
متن
بسیار شنیدیم که حلم (بردباری) سرور اخلاق است.چرا نه؟که از قدرت و اراده انسان در کنترل نفس خود سخن میگوید به گونهای که به رغم تمام اتفاقات، بدون فکر عمل نمیکند و این صفت از برترین صفات انسان است و دلیلی است بر شخصیت و شجاعت او.رسول خدا(ص)میفرماید:«شدت، در درگیری نیست بلکه شدید و نیرومند کسی است که هنگام عصبانیت بر نفس خویش مسلّط باشد».
اگر در این حدیث دقت کنیم،خواهیم یافت که قدرت واقعی انسان در بدن او نیست،بلکه در تسلط او به احساسات خود و بازدارندگی خویش هنگام خشم است.همانگونه که رسول خدا(ص) به زیبایی این مفهوم را بیان کرد.بسیاری از مردم هنگام خشم افسار نفس خویش را از دست میدهند.
بردباری از صفات بسیار زیباست و خداوند که متصف به تمام صفات جلال و جمال است،بردبار مطلق میباشد،او گردنکشان را میبیند،که چگونه او را معصیت کرده و از فرمانهایش سرپیچی میکنند ولی خشمگین نمیشود و به سرعت انتقام نمیگیرد بلکه به آنها مهلت داده تا شاید از کارهای خود صرف نظر کرده و به درگاه او توبه نمایند.«و لو یؤاخذ الله النّاس بما کسبوا ماترک علی ظهرها من دابّة و لکن یؤخرهم إلی اجل مسمّی فإذا جاء اجلهم فإنّ الله کان بعباده بصیراً؛و اگر خدا مردم را به سزای آنچه انجام دادهاند مؤاخذه میکرد،هیچ جنبندهای بر پشت زمین باقی نمیگذاشت،ولی تا مدتی معین مهلتشان میدهد،و چون اجلشان فرا رسد خدا به کار بندگانش بینا است».(سوره فاطر،آیه 45)
شاید مسألهای که تأکیدی است بر حلم و بردباری خداوند این است که او به کافران علیرغم کفرشان روزی میبخشد و گناهکاران را از انجام گناه منع نمیکند،بلکه روزی خود را به همه بندگانش میرساند چه مؤمن باشند و چه کافر و این مسأله در سخن حضرت ابراهیم(ع) آشکار میشود:«و اذ قال ابراهیم رب إجعل هذا بلداً ءامناً و أرزق اهله من الثمرات من امن منهم باللّه و الیوم الأخر قال و من کفر فامتعه قلیلاً ثم أضطرّه الی عذاب النّار و بئس المصیر؛و چون ابراهیم گفت:پروردگارا،این سرزمین را شهری امن گردان،و مردمش را ـ هر کس از آنان به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد ـ از فرآوردهها روزی بخش،فرمود:ولی هر کس کفر بورزد،اندکی برخوردارش میکنم،سپس او را با خواری به سوی عذاب آتش میکشانم،و چه بد سرانجامی است».(سوره بقره،آیه 126)
خداوند روزی و نعماتش را بر بندگان علیرغم گناهانشان منع نمیکند،ولی او در روز قیامت به حساب اعمالشان خواهد رسید.
بردباری از صفات پیامبران و فرستادگان خداوند است و هر آن که در مسیر آنها گام برداشته،خداوند در مورد ابراهیم(ع) در قرآن میفرماید:«إنّ ابراهیم لحلیم اواه منیب؛زیرا ابراهیم،بردبار و نرم دل و بازگشت کننده بود».(سوره هود،آیه 75)
علیرغم آزارهای پدرش و نفی رسالتش از جانب او،ابراهیم(ع) همواره بردبار بود و پدر و قوم خود را به سوی خداوند دعوت مینمود.ولی هنگامی که نا امید شد گفت:«سلام علیکم سأستغفر لک ربّی إنّه کان بیحفیا.و أعتزلکم و ما تدعون من دون اللّه و ادعوا ربّی عسی الاأکون بدعاء ربّی شقیا؛ابراهیم گفت:درورد بر تو باد،به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش میخواهم،زیرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است،و از شما و از آنچه غیر از خدا میخوانید کناره میگیرم و پروردگارم را میخوانم، امیدوارم در خواندن پروردگارم ناامید نباشم».(سوره مریم،آیات 47 و 48)
رسول خدا(ص) از نمونههای بارز انسان بردبار بود.او هیچ گاه برای خود خشمگین نمیشد ولی برای خدا این گونه نبود بلکه قاطع بود.همان بس برای تأیید این مسأله هنگامی که مکه را فتح نمود و بر مشرکان غلبه کرد،میتوانست از آنها انتقام بگیرد ،از آزار و اذیتهایی که نسبت به او و مسلمانان روا داشتند،ولی او از روی بردباری و گذشت به مردم مکه گفت:گمان میکنید که با شما چه خواهم کرد؟ آنها از روی عناد و دشمنی گفتند تو برادر برادرزادهای(ابوجهل و ابولهب) که این بس! پیامبر(ص) پاسخ داد:بروید که شما رها شدگانید.
رسول خدا(ص) حلیم بود و بردباری او بر خشمش پیشی داشت و نمونهای بود در سعه صدر و گذشت،خداوند متعال درباره او میفرماید: «فبما رحمة من اللّه لنت لهم و لو کنت فضّاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک».(سوره آل عمران،آیه 159)
همان گونه که میفرماید:«لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم؛قطعاً،برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به هدایت شما حریص، و نسبت به مؤمنان،دلسوز و مهربان است».(سوره توبه،آیه 128)
رسول خدا(ص) صفت بردباری را دوست میداشت.نقل شده است،روزی پیامبر(ص) به مردی گفت:دو صفت در تو وجود دارد که خداوند آنها را دوست میدارد،یکی بردباری و دیگری تأمل.به همین دلیل است که بردباری از مهمترین صفاتش میباشد.که باید مسلمانان به آن مزین شوند تا دوستی خداوند و رضای او را بدست آورند.علما میگویند:هیچ چیز برای شیطان بدتر از عالمی نیست که بردبار باشد که شیطان درباره او میگوید:سکوتش برایم از سخنش بدتر و سنگینتر است».
اگر انسان خوب در معنای این نام خداوند تأمّل کند و درک کند که خداوند چه قدر و منزلتی در بردباریش دارد،هیچ گاه به فکر گناه نمیافتد زیرا خداوند بردبار،بدی را با بدی پاسخ نمیگوید بلکه میآمرزد و در میگذرد.
اگر در این حدیث دقت کنیم،خواهیم یافت که قدرت واقعی انسان در بدن او نیست،بلکه در تسلط او به احساسات خود و بازدارندگی خویش هنگام خشم است.همانگونه که رسول خدا(ص) به زیبایی این مفهوم را بیان کرد.بسیاری از مردم هنگام خشم افسار نفس خویش را از دست میدهند.
بردباری از صفات بسیار زیباست و خداوند که متصف به تمام صفات جلال و جمال است،بردبار مطلق میباشد،او گردنکشان را میبیند،که چگونه او را معصیت کرده و از فرمانهایش سرپیچی میکنند ولی خشمگین نمیشود و به سرعت انتقام نمیگیرد بلکه به آنها مهلت داده تا شاید از کارهای خود صرف نظر کرده و به درگاه او توبه نمایند.«و لو یؤاخذ الله النّاس بما کسبوا ماترک علی ظهرها من دابّة و لکن یؤخرهم إلی اجل مسمّی فإذا جاء اجلهم فإنّ الله کان بعباده بصیراً؛و اگر خدا مردم را به سزای آنچه انجام دادهاند مؤاخذه میکرد،هیچ جنبندهای بر پشت زمین باقی نمیگذاشت،ولی تا مدتی معین مهلتشان میدهد،و چون اجلشان فرا رسد خدا به کار بندگانش بینا است».(سوره فاطر،آیه 45)
شاید مسألهای که تأکیدی است بر حلم و بردباری خداوند این است که او به کافران علیرغم کفرشان روزی میبخشد و گناهکاران را از انجام گناه منع نمیکند،بلکه روزی خود را به همه بندگانش میرساند چه مؤمن باشند و چه کافر و این مسأله در سخن حضرت ابراهیم(ع) آشکار میشود:«و اذ قال ابراهیم رب إجعل هذا بلداً ءامناً و أرزق اهله من الثمرات من امن منهم باللّه و الیوم الأخر قال و من کفر فامتعه قلیلاً ثم أضطرّه الی عذاب النّار و بئس المصیر؛و چون ابراهیم گفت:پروردگارا،این سرزمین را شهری امن گردان،و مردمش را ـ هر کس از آنان به خدا و روز بازپسین ایمان بیاورد ـ از فرآوردهها روزی بخش،فرمود:ولی هر کس کفر بورزد،اندکی برخوردارش میکنم،سپس او را با خواری به سوی عذاب آتش میکشانم،و چه بد سرانجامی است».(سوره بقره،آیه 126)
خداوند روزی و نعماتش را بر بندگان علیرغم گناهانشان منع نمیکند،ولی او در روز قیامت به حساب اعمالشان خواهد رسید.
بردباری از صفات پیامبران و فرستادگان خداوند است و هر آن که در مسیر آنها گام برداشته،خداوند در مورد ابراهیم(ع) در قرآن میفرماید:«إنّ ابراهیم لحلیم اواه منیب؛زیرا ابراهیم،بردبار و نرم دل و بازگشت کننده بود».(سوره هود،آیه 75)
علیرغم آزارهای پدرش و نفی رسالتش از جانب او،ابراهیم(ع) همواره بردبار بود و پدر و قوم خود را به سوی خداوند دعوت مینمود.ولی هنگامی که نا امید شد گفت:«سلام علیکم سأستغفر لک ربّی إنّه کان بیحفیا.و أعتزلکم و ما تدعون من دون اللّه و ادعوا ربّی عسی الاأکون بدعاء ربّی شقیا؛ابراهیم گفت:درورد بر تو باد،به زودی از پروردگارم برای تو آمرزش میخواهم،زیرا او همواره نسبت به من پر مهر بوده است،و از شما و از آنچه غیر از خدا میخوانید کناره میگیرم و پروردگارم را میخوانم، امیدوارم در خواندن پروردگارم ناامید نباشم».(سوره مریم،آیات 47 و 48)
رسول خدا(ص) از نمونههای بارز انسان بردبار بود.او هیچ گاه برای خود خشمگین نمیشد ولی برای خدا این گونه نبود بلکه قاطع بود.همان بس برای تأیید این مسأله هنگامی که مکه را فتح نمود و بر مشرکان غلبه کرد،میتوانست از آنها انتقام بگیرد ،از آزار و اذیتهایی که نسبت به او و مسلمانان روا داشتند،ولی او از روی بردباری و گذشت به مردم مکه گفت:گمان میکنید که با شما چه خواهم کرد؟ آنها از روی عناد و دشمنی گفتند تو برادر برادرزادهای(ابوجهل و ابولهب) که این بس! پیامبر(ص) پاسخ داد:بروید که شما رها شدگانید.
رسول خدا(ص) حلیم بود و بردباری او بر خشمش پیشی داشت و نمونهای بود در سعه صدر و گذشت،خداوند متعال درباره او میفرماید: «فبما رحمة من اللّه لنت لهم و لو کنت فضّاً غلیظ القلب لانفضوا من حولک».(سوره آل عمران،آیه 159)
همان گونه که میفرماید:«لقد جاءکم رسول من انفسکم عزیز علیه ما عنتّم حریص علیکم بالمؤمنین رئوف رحیم؛قطعاً،برای شما پیامبری از خودتان آمد که بر او دشوار است شما در رنج بیفتید، به هدایت شما حریص، و نسبت به مؤمنان،دلسوز و مهربان است».(سوره توبه،آیه 128)
رسول خدا(ص) صفت بردباری را دوست میداشت.نقل شده است،روزی پیامبر(ص) به مردی گفت:دو صفت در تو وجود دارد که خداوند آنها را دوست میدارد،یکی بردباری و دیگری تأمل.به همین دلیل است که بردباری از مهمترین صفاتش میباشد.که باید مسلمانان به آن مزین شوند تا دوستی خداوند و رضای او را بدست آورند.علما میگویند:هیچ چیز برای شیطان بدتر از عالمی نیست که بردبار باشد که شیطان درباره او میگوید:سکوتش برایم از سخنش بدتر و سنگینتر است».
اگر انسان خوب در معنای این نام خداوند تأمّل کند و درک کند که خداوند چه قدر و منزلتی در بردباریش دارد،هیچ گاه به فکر گناه نمیافتد زیرا خداوند بردبار،بدی را با بدی پاسخ نمیگوید بلکه میآمرزد و در میگذرد.