در طول تاریخ زندگی بشر، ادیان فراوانی ظهور کرده و هر یک از آنها پیروانی داشته اند. از سویی تاریخ، نزاع های فراوانی را بین پیروان ادیان گزارش کرده است. قرآن، کتاب الهی جهان شمول و جاودانه، اصول و مبانی و راه کارهایی را ارائه می دهد که با عمل به آنها می توان به زندگی مسالمت آمیز و در نتیجه به صلح و امنیت دست یافت. آن اصول و مبانی عبارت اند از: باور به کرامت انسان، توجه به اصول مشترک بین ادیان، احترام به مقدسات پیروان دین، دعوت به حکمت و موعظه حسنه و... . این پژوهش در صدد بررسی این مؤلفه ها از منظر قرآن کریم است.
مسئلة چگونگی خلقت نخستین انسان در منابع اسلامی مطرح شده است و نیز در برخی علوم تجربی محلّ بحث و نظر بوده است. این مقاله به بررسی نسبت فرضیه های علمی با دیدگاه قرآنو احادیث دربارة چگونگی آفرینش نخستین انسان، با روش توصیفی تحلیلی می پردازد. حاصل تحقیق بیانگر آن است که مدلول آیات و روایات، ظهوری آشکار، بلکه صراحت در آفرینش نخستین انسان از خاک دارد و پیدایش آدمی را از موجود زنده دیگر نفی می کند. دو تئوری ثبات انواع و رویش از زمین مدعی پیدایش مستقل انسان و تئوری تحول انواع مدعی پیدایش او از دیگر موجودات زنده به نحو تکاملی است. گرچه دو تئوری اول از منظر نفی خلقت انسان از موجودی دیگر با دیدگاه قرآنو روایات همسوست، اما تئوری رویش از زمین با مفاد آیات و روایات ناهمخوان و خود از نظر علمی بی اعتبار است. تئوری ثبات انواع نیز از نظر تجربی قابل اثبات نیست، اما بر فرض اعتبار می تواند مؤید گزاره های دینی باشد. تئوری تحول انواع در فرض ابطال با دیدگاه قرآنو روایات برخوردی نخواهد داشت، اما در صورت پذیرش آن به عنوان یک فرضیه یا تئوری علمی، با مفاد آیات و روایات در تعارض است. در این تعارض، مفاد آیات و روایات به سبب برخورداری از پشتوانة معتبر، بر فرضیة یادشده مقدّم می گردد و این فرضیه نمی تواند قرینه ای برای حمل مدلول آیات و روایات برخلاف ظاهر آن ها باشد.