آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

چهارمین درس از سلسله درس‌های سوره یوسف:
یاد کردن از اجداد و گذشتگان به دو صورت است:
الف ـ یاد‌کردن از آنها به جهت عنوانها، پست‌ها، اموال و موقعیت‌های مادی و ارزش‌های اعتباری.
ب ـ یاد نمودن از آنها به جهت فضایل و مکارم و ارزش‌های حقیقی.
در آیه ششم سوره یوسف چنین آمده است:
«وَکذلک یجتبیک رَبُّکَ ویعَلِّمُکَ مِنْ تأویلِ الاحادیث وَ‌یتِمُ نِعْمَتَهُ علیکَ وعلی آلِ یعقوبَ کما أتمّها علی اَبَویکَ مِن قَبلُ ابراهیمَ واسحق…؛ واین چنین خداوند تو را انتخاب کرده و تو از برگزیدگان درگاه او خواهی شد و از دانش تأویل رؤیاها و تعبیر خواب به تو می‌آموزد و نعمتش را برتو و برآل یعقوب تمام می‌کند، چنانکه این نعمت را برپدران تو یعنی ابراهیم و اسحق در گذشته تمام کرد…».
حضرت یعقوب با یاد‌کردن از حضرت ابراهیم‌ و اسحق‌ که اجداد یوسف بودند، مقام آنان را به یوسف‌ یاد‌آور گردید.
این توجه دادن به افتخارات و مقامات معنوی پدران و اجداد، روشی برای تربیت و رشد فکری است؛ چرا که الگوهایی را در برابر فرزند قرار می‌دهد که در صورت رسوخ آن در روح فرزندان و وجود زمینه‌های مناسب دیگر فرزند در آن مسیر حرکت خواهد کرد. هنگامی که فرزند بداند گذشته او و نیاکان او چقدر بزرگ و مورد احترام بوده‌اند برای خود ارزش قایل می‌شود و به دنبال هرکاری نمی‌رود چه آنکه خود را متّصل به سلسله‌ای می‌داند که همه از آنها یاد و نام خیر دارند و همین امر در رشد و کمال بیشتر او مؤثّر است.
«الَّذینَ یلْمِزُون المطّوّعینَ مِنَ الْمؤمنینَ فِی الصَّدقاتِ والَّذینَ لا یجِدُونَ إلاّ جُهْدَهم فَیسْخَرُونَ مِنْهُم سَخِرَ اللّهُ منهم ولهم عذاب ألیم.إستغفر لهم أولا تستغفر لهم إن تستغفر لهم سبعین مرّة فَلَن یغفر اللّه لهم وذلک باَنّهم کفروا باللّه ورسوله واللّه لا یهدی القوم الفاسقین». (سوره توبه، آیات 79 و80)
لشکر اسلام برای مقابله با دشمن (احتمالاً برای جنگ تبوک) آماده می‌شد و نیاز به کمک مردم داشت. هنگامی که پیامبر از مسلمانان خواست تا سپاه اسلام را تجهیز کنند، کسانی که توانایی داشتند مقدار قابل ملاحظه‌ای به عنوان زکات یا کمک بلا عوض به ارتش اسلام کمک کردند.بعضی از مسلمانان کم درآمد هم مانند ابو‌عقیل انصاری با تحمّل کار اضافی و کشیدن آب در شب و تهیه دو مَنسیم
استناد به آیات
قرآن‌و‌اهل‌بیتن خرما، نصف آن را برای خانواده خویش ذخیره کرد و نصف دیگر را خدمت پیامبر آورد.
ولی منافقان عیبجو به هر یک از این دو گروه ایراد می‌گرفتند، کسانی را که کمک زیادی کرده بودند، به عنوان ریا‌کار معرفی می‌کردند و کسانی را که مقدار نا‌چیزی کمک کرده بودند به باد مسخره و استهزاء می‌گرفتند و می‌گفتند: آیا لشکر اسلام نیاز به چنین کمکی دارد؟
آیات فوق نازل شد و به شدت آنها را تهدید کرد و از عذاب خداوند بیم داد و فرمود: «کسانی که از صدقات مؤمنان عیبجویی می‌کنند و آنهایی را که چیزی جز مقدار تواناییشان ندارند، مسخره می‌نمایند، خدا آنها را مسخره می‌کند و برای آنها عذاب دردناکی است.]ای پیامبر[ چه برای آنها استغفار کنی و چه نکنی، حتی اگر هفتاد بار برای آنها استغفار کنی هرگز خداوند آنها را نمی‌آمرزد، چرا که آنها خدا و پیامبرش را انکار کردند و خداوند فاسقان را هدایت نمی‌کند».
درسها و عبرتها
1 ـ ملاک و معیار در قبولی عمل کمی و زیادی آن نیست، بلکه نیت پاک و اخلاص ملاک است.
2 ـ مسخره کردن دیگران گناهی نا‌بخشودنی است گرچه پیامبر‌ برای او از خدا طلب استغفار کند.
3 ـ از صفات منافقان، استهزاء و بی‌ارزش جلوه دادن اعمال نیک دیگران از صفات منافقان است.
4 ـ همه مسلمانان باید به قدر توان خویش به جامعه اسلامی خدمت کنند و نباید چشمها فقط به ثروت‌مندانشظ جامعه دوخته شود.
5 ـ اعمال نیک دیگران چه کوچک باشد و چه بزرگ نزد خداوند ارزش دارد.
6 ـ یکی از راه‌های نقشه‌های ضد اسلامی منافقان شایعه پراکنی و پاشیدن تخم بدبینی و سوء ظنّ در افکار مردم نسبت به یکدیگر می‌باشد تا به این وسیله چرخ فعالیتهای مفید و سازنده در اجتماع از کار بیافتد.
7 ـ خدمتگزاران جامعه اسلامی با تشویق و ارج نهادن به کار نیک دیگران آنها را نسبت به انجام کار دل گرم کنند.
8. زکات می‌تواند پشتوانه‌ای قوی برای کمک به اجرای برنامه‌های اسلامی باشد.

تبلیغات