تفرقه در لغت، به معنای جداگشتن، پراکنده شدن و فاصله گرفتن، و در فرهنگ قرآن و معارف اهل بیت به معنای دورشدن قلب ها، عواطف، اعتقادات و باورها از یک دیگر است. این عمل پی آمد رذالت ها و صفات ناپسندیده انسانی است که در اعتقادات ناصحیح ریشه دارد. تفرقه در تمام ابعاد و وجوه زندگی فردی، خانوادگی، اجتماعی، فرهنگی، سیاسی، اعتقادی، اقتصادی و نظامی تعریف شده است. هدف اصلی نوشتار حاضر دست یابی به شناخت معنایی تفرقه از منظر قرآن است. نتیجه و ثمره این پژوهش تبیین علمی، جامع و دقیق معنای تفرقه در تمام ابعاد زندگی دنیوی و اخروی مسلمانان و امّت اسلام است. برای تحقّق این خواسته، نگارنده به استقصای آیات قرآن پرداخته است.
قرآن،کتابی آسمانی است که برای هدایت مردم نازل شده واز این هدایت،به خروج از تاریکی به سوی نور،تعبیر شده است.نگاهی اجمالی به قرآن کریم نشان می دهد که آیات قرآنی،سرشار از طرح موضوعات فرهنگی،عوامل اعتلا و انحطاط فرهنگی در جوامع می باشد. امروزه یکی از مسائلی که دامنگیر جوامع اسلامی و به ویژه جوانان می باشد تقلید های نسنجیده،از فرهنگ غربی،از خود بیگانگی و کم رنگ شدن هویت دینی است. با توجه به جایگاه بلند قرآن،واهمیت فرهنگ در اسلام،شناسایی عوامل،مظاهر و بازدارنده های انحطاط فرهنگی،از منظر قرآن اهمیت به سزایی دارد؛زیرا، حضور قرآن در عصر حاضر،جوامع اسلامی را از تهاجم فرهنگی در امان می دارد. پژوهش حاضر،در جهت ریشه یابی انحطاط جوامع بشری ، مصادیق آن چگونگی درمان از دیدگاه قر آن تدوین شده است.بی شک تصویر جامعه هایی ـ که در گذشته، مسیر انحطاط فرهنگی را پیموده و به سرانجام شوم آن دچار شده اند،ـ به منظور عبرت آموزی پیروان وحی الهی،صورت گرفته است. این مقاله،برپایە جست جوی کتابخانه ای،از منابعی هم چون قرآن کریم، نهج البلاغه،بحارالانوار،اصول کافی و…انجام گرفته است.هم چنین تلاش شده که با نگاهی تحلیلی،به موضوع پرداخته و در پایان،بتوان نتایج کاربردی از آن به دست آورد.
برانگیختن توجه مردم نسبت به حق متعال، محوری ترین موضوع در آموزه های قرآن کریم و اهل بیتk است. در بسیاری از آیات قرآن کریم و روایات امامان معصومk، ایمان به حضور و احاطه خداوند بر عالَم مطرح شده است؛ به گونه ای که این اعتقاد بنیادی، زیربنای تمام موضوعات دینی اعمّ از اعتقادات، اخلاقیات و احکام عملی را شکل می دهد؛ چنان که در آیات قرآن و احادیث پیامبر2 و امامانk، به این موضوع نیز عنایت ویژه ای شده است که خداوند متعال، منزه از آن است که شبیه مخلوقات خود باشد؛ در این آموزه ها در حقیقت، بر دو اصل ایمان به خداوند و نفی همانندی خدا و خلق تأکید شده است. از این دو موضوع، در روایات اهل بیتk، با عنوان «معرفت بین الحدّین» یاد شده است؛ یعنی معرفتی که به دور از ورطه انکار و تشبیه خداوند است.این سطح از شناخت، حداقل معرفتی است که انسان باید نسبت به خداوند داشته باشد.
رهیافت انتقادی به کتاب مقدس، پدیده ای نوظهور و از نتایج عصر روشنگری بود. کتاب مقدس، که تا آن زمان به عنوان منبع قدسی دین تلقی می شد، همچون سایر متون کهن با تکیه بر ابزارهای علمی مورد قضاوت و استنطاق واقع شد. مهم ترین پیامد این رویکرد، مناقشه و اختلاف در مورد اعتبار کتاب مقدس است. تعمیم کاربست شیوه های مختلف نقد کتاب مقدس به قرآن، چالش هایی را در حوزة مطالعات قرآنی ایجاد کرده است که باید پیش از استفاده از این روش ها، کارآمدی یا عدم کارآمدی آنها دربارة قرآن بررسی و تحلیل شود. در این مقاله، ابتدا عوامل و زمینه های نقادی کتاب مقدس به تصویر کشیده شده، سپس کاربست برخی روش های انتقادی برگرفته از کتاب مقدس در مورد قرآن، معرفی و تحلیل شده اند. بررسی ها نشان می دهد، متن قرآن کریم، بر خلاف کتاب مقدس، به نحو متواتر و از طریق قرائت و حفظ نسل ها نقل شده و متن آن، بی کم و کاست حفظ گردیده است. لذا نمی توان متن قرآن را همانند متن کتاب مقدس، به نقد کشید و دربارة متن آن، زیادت و نقصان ادعا کرد.