آرشیو

آرشیو شماره ها:
۸۳

چکیده

متن

یکی از نمودهای تأثیر پذیری جامعه ایرانی از قرآن کریم، آمیختن آداب، رسوم، فرهنگ و ادبیات ایرانی با ظاهر و باطن قرآن بوده است.این تأثیرگذاری، حتی در نمادها و نشانه‌های ایرانیان نفوذ کرده و رنگ و بوی قرآنی به آنها بخشیده است.نمونه‌ای از این اثر پذیری در نقش مهرها،تجلی یافته است.پیش از بررسی این مطلب، مقدمه کوتاهی را درباره مهر و نقش مهر،بیان می‌داریم.
چنانکه می دانیم مهر وسیله‌ای است با نقش، علامت یا نوشته‌ای برجسته یا کنده‌کاری شده،به صورت معکوس و از جنس فلز، چوب یا پلاستیک که برای تایید امضاء،اعتبار بخشیدن به سند یا چاپ دستی آن را به مرکب آغشته کرده و با فشار بر روی کاغذ یا چیز دیگری مانند آن،نوشته یا نشان را به آن منتقل می‌کنند.1
در گذشته، پیش از آنکه مهرهای امروزی مرسوم شود،بیشتر مهرها را بر روی نگین انگشتری با فلزی به شکل انگشتر می‌ساختند و نقش دلخواه خود را بر روی آن حک می‌کردند.این نقش مهر، ممکن بود نام دارنده مهر، شکلی از اشکال هندسی یا تصویر حیوان یا گیاهی و یا جمله‌ای خاص و ارزشمند، نزد دارنده مهر باشد.
با ظهور اسلام و نزول قرآن کریم، تغییر شگرفی در نقش مهرها ایجاد شد و بسیاری از افراد که دل‌های خود را با نور قرآن آشنا ساختند، نقش مهرهای خود را به نقش‌های قرآنی تغییر دادند.پیشگامان این کار نیز اهل بیت(ع) بودند.به غیر از پیامبر گرانقدر اسلام که نقش مهر او «محمد رسول الله» بود، تقریباً بقیه پیشوایان دینی ما از مهرهایی با نقشی از آیات شریف قرآن داشتند و با آن اوراق و نامه‌ها را امضاء و تایید می‌کردند.
ناگفته نماند که انتخاب نقش مهر، رابطه مستقیمی با شخصیت و دلبستگی‌های افراد داشته و نشانگر سطح فرهنگ و اطلاعات آنها می باشد.در این باره روایتی از امام صادق(ع) آمده است که فرمود:خردمندی مرد به سه چیز شناخته می‌شود که یکی از آنها نقش خاتم و مهر او است.2
پس هنگامی که شخصی،بخشی از یک آیه قرآنی را به عنوان امضاء و نقش مهر خود انتخاب می‌کند،بیانگر علاقه‌مندی و دلبستگی به قرآن کریم و آموزه‌های ارزشمند آن است.در فضیلت این عمل یعنی انتخاب آیه‌ای یا بخشی از یک آیه به عنوان نقش مهر، از امام باقر(ع) نقل شده است:هر کس برای نقش انگشتری و مهر خود آیه‌ای از کتاب خدا را انتخاب کند، خداوند او را می‌آمرزد.3
ایشان در ادامه کلام خود می‌فرماید:من نقش مهر قاسم(از یاران ایشان) را دیدم و آن آیه «و ربک فکبر» آیه3 سوره مدثر بوده است.چند نمونه از نقش مهرهای اهل بیت(ع) چنین است در سخنی از امام صادق آمده است.نقش خاتم امیرالمؤمنان علی(ع) «الله الملک» بوده است4 که بخشی از آیه 114 سوره طه است.و نقش مهر امام حسین(ع)، بنا به فرموده امام باقر(ع) جمله «ان الله بالغ امره» بوده5 که قسمتی از آیه 3 از سوره طلاق است.
در کلامی دیگر از امام صادق(ع)، درباره نقش مهر امام باقر(ع) آمده است:نقش مهر ایشان، آیه «العزة للّه» بود که آیه 139 سوره نساء است و نقش مهر خودشان «اللّه خالق کل شئ» بود6 که این جمله بخشی از آیه 16 سوره رعد می‌باشد.
یونس بن عبدالرحمن می‌گوید:از امام رضا(ع) درباره نقش خاتم او و پدرش،امام کاظم(ع) پرسیدم.فرمود:نقش مهر من «ما شاء الله لا قوة الا بالله» است و آن بخشی از آیه 39 سوره کهف می‌باشد و نقش خاتم پدرم«حسبی الله» بود7 که بخشی از آیه 129 سوره توبه می‌باشد.
برخی از اصحاب پیامبر اکرم(ص) و ائمه (ع) نیز از این آموزه پیروی کرده و نقش مهرهای خویش را از آیات قرآن برگزیده‌اند.چنان که اباعبیده جرّاح،مهری با نقش «الحمدلله» و مسروق با نقش «بسم الله الرحمن الرحیم» داشت.8
در برخی از متون،از نقش مهرها با عنوان سجع مهر نام برده شده است.سجع در اصل بانگ کبوتر و‌قمری است و در اصطلاح به سخن با وزن و قافیه گفته می‌شود.9وسجع مهربه کلمات موزون و‌مسجع وگاه مصراعی یا‌بیتی‌که معمولاً‌متضمن‌و‌دربردارنده نام و‌نشان دارنده مهر می‌باشد.10
در زمان‌های نزدیک به عصر ما، دارندگان مهر این قاعده را بسیار رعایت می کردند.برای نمونه سجع مهر شاعری به نام جامی چنین است:«جامی از جام حمد بی‌خود شد»11 که هم در بردارنده نام او و هم مصرعی از شعر است، همچنین سجع مهر نویسنده‌ای به نام هادی آگه،این مصراع بود:«یافت هدایت هادی آگه»12 و نیز نقش مهر دانشمند بزرگ شیخ بهایی جمله «بهایی من بهاء» بوده است.13
برخی افراد نیز از قطعه ای از ادعیه یا آیات قرآن، نام خود را پیدا کرده و آن را به عنوان نقش مهر انتخاب می‌کردند، به عنوان مثال، سجع مهر کریم خان زند قطعه‌ای از دعای جوشن کبیر بود که مضتمن نام کریم بوده است و آن چنین است:«یا من هو بمن رجاه کریم»14 است 15 و محمد ابراهیم خان، وزیر تهران در دوره حکومت ناصرالدین شاه، دستور داده بود آیه‌ای متناسب با نام او را برای مهر او بسازند و حکاک آیه «سلام علی ابراهیم» که آیه 109 سوره صافات است را برایش حکاکی کرده بود.16
1. فرهنگ معاصر فارسی امروز، ص 1223.
2. الخصال، ص 103.
3. مکارم الاخلاق، ص 91.
4. الکافی، ج 2، ص 473.
5. الامالی صدوق، ص 113.
6. الکافی، ج 2، ص 473.
7. همان.
8. المصنف ابن ابی شیبه، ج 6، ص 62.
9. لغت نامه دهخدا، ج 8، ص 11885.
10. همان،ج 13، ص 19338.
11. الذریعه، ج 9، ص 152.
12. همان، ج 18، ص 102.
13. الرسائل الرجالیه، ج 2، ص 528.
14. المصباح کفعمی، ص 259.
15. شرح زندگانی من، ج 1، ص 12.
16. همان، ج 1، ص 193.

تبلیغات