فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۴۱ تا ۲۶۰ مورد از کل ۵٬۲۰۳ مورد.
بررسی تطبیقی مسأله قضا و قدر و رابطه آن با جبر و اختیار در تفسیر کبیر و المیزان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
وجود آیات متعدد پیرامون مسأله قضا و قدر الهی و آزادی و اختیار انسان باعث رواج گفتگوها در میان متکلمان، حکما و مفسران اسلامی و ارائه عقاید و آرائ متفاوتی شده است. این امر در تفاسیر کلامی از نمود بیشتری برخوردار است. در این میان فخررازی و علامه طباطبایی به عنوان نمایندگان دو مکتب تفسیری اشاعره و امامیه برداشت های متفاوتی در این باره داشته اند؛ فخررازی با تکیه بر مبانی کلامی اشعری صدور تمامی افعال انسان در زندگی فردی و اجتماعی و وقوع همه حوادث عالم را به دلیل تعلق قضا و قدر الهی امری حتمی و ضروری و تخلف از آن را محال دانسته و طباطبایی با استدلال به آیات و روایات و دلایل عقلی هیچ گونه ملازمه ای میان این دو قائل نیست. افزون بر این، اعتقاد یا عدم اعتقاد به مسائلی چون نقش آیات قرآن در تفسیر یکدیگر، نقش سیاق آیات در فهم صحیح، برخورداری قرآن از زبان خاص، حجیت سخنان اهل بیت در تفسیر، حجیت عقل در تفسیر و حسن و قبح عقلی، بخشی از دلایلی است که موجب برداشت های متفاوت فخررازی و طباطبایی از آیات مرتبط با مسأله مذکور شده است.
بررسی دعوت پیامبر اکرم| بر اساس آیه 214 شعراء و 94 حجر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دیدگاه مشهور درباره آیات « وَأَنْذِرْ عَشِیرَتَکَ الأَقْرَبِینَ » و « فَاصْدَعْ بِمَا تُؤْمَرُ وَأَعْرِضْ عَنِ الْمُشْرِکِینَ » این است که دو آیه مزبور، اشاره به آغاز مرحله جدیدی از دعوت پیامبر اکرم ص به سوی اسلام با عنوان دوره دعوت علنی دارد، بنابر این دیدگاه، پس از نزول این دو آیه، پیامبر ص مأمور به پایان دادن به دوره دعوت مخفی و آغاز مرحله دعوت علنی شدند. این دیدگاه، اشکال های فراوانی دارد، ازجمله اینکه روایاتِ مؤید آن، افزون بر داشتن تعارض ها و تناقض های درونی، با ترتیب نزول سوره های قرآن ناسازگار است، همچنین، این دیدگاه با محتوا و مضامین آیات مزبور در سیاق جزئی و قالب سوره های شعراء و حجر و نیز با محتوای دیگر سوره های قرآن در بافت ها و سیاق های کلی تر مخالفت دارد. با در نظر گرفتن سیر تاریخی و منطقی آیات و سور قرآن این نتیجه به دست می آید که آیات مذکور کمترین ارتباطی با پایان دعوت مخفی و شروع دعوت علنی ندارد. این آیات، بعد از سال ششم بعثت نازل شده و به پیامبر ص دستور داده است با وجود مشکلات و موانع بسیار در مسیر تبلیغ اسلام، قاطعانه در استمرار دعوت آشکار خود گام بردارد .
دیدگاه فقه گرایانه مفسران در قصه حضرت یوسف(ع)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
قرآن و سایه معارف آن چهره می بندند. قریب به یک سوم آیات قرآن را رفتار و گفتار انبیا و اشخاصی از امت های پیشین تشکیل می دهد. از سویی میزان نسخ ادیان گذشته و یا بازه زمانی آنها وضعیت کاملاً مشخصی ندارد، ازاین رو با توجه به بهره گیری فقهی ائمه: از آیات قصص، استفاده فقهی از آنها ضرورتی جدی است. بررسی موضوع نسخ در نگاه اصولیان و مفسّران نشان داده است که دیدگاه منقح و معینی از آنان درباره بهره های فقهی از این بخش قرآن وجود ندارد. نگاه فقه گرایانه مفسران در آیات قصه یوسف، در پژوهش نگارندگان بر روی سه مسأله همکاری با حکومت های باطل، جواز عقد ضمان، و جواز و عدم جواز صحنه سازی و نسبت دروغ به دیگران یا توجیه وسیله به خاطر هدف مقدس متمرکز است. مقاله پیش رو که با استفاده از منابع کتابخانه ای به روش توصیفی تحلیلی فراهم آمده است، ضمن توصیف چگونگی بهره مندی فقهی مفسران و فقها از آیات داستانی قرآن، به نقد و بررسی کیفیّت استدلال آنان پرداخته است که فقدان موضع واحد و معین درباره دایره حجیت شرایع پیشین و نسخ، از ثمرات این جستار در نگاه فقهی آنان به آیات مذکور و نشان از نیازمندی نگاه فقه گرایانه مفسران و فقها به تبیین چهارچوب نسخ و استنباط احکام از آیات داستانی است.
سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن اخلاق و تربیت در قرآن
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی تربیت تربیت دینی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث معارف حدیثی اخلاق و تربیت در روایات
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی حدیث و علوم حدیث حدیث کلیات موارد دیگر متون حدیث نهج البلاغه پژوهی
این پژوهش با هدف تبیین سبک زندگی فردی در حوزه تربیت سیاسی بر مبنای نهج البلاغه انجام شده است. روش آن کیفی و گردآوری اطّلاعات، کتابخانه ای است. در این پژوهش «سبک زندگی» شیوه زندگی موفّقِ مؤمنانه است که به فرد، خانواده یا جامعه هویّت می دهد و مجموعه ای از طرز تلقی ها، ارزشها و شیوه های رفتاری است که چگونگی زندگی کردن انسان را در پرتوی آموزه های اسلامی مشخّص کرده است. هم چنین در این تحقیق «تربیت سیاسی» فعّالیّتی منظم و مستمر برای آماده سازی فرد به عنوان شهروند جامعه اسلامی به منظور پذیرش مسئولیّت و شیوه اندیشیدن و تحلیل مسائل برای پرورش انسانهای آگاه برای هدایت جامعه بشری است. در این پژوهش 17 مؤلفه محوری با توجّه به خطبه ها، نامه ها و حکمتهای نهج البلاغه استخراج و تبیین شده است. این مؤلفه ها عبارتند از: تقوا با زیر مؤلفه های مخالفت با هوای نفس و خودسازی، خدامحوری، آخرت طلبی، حقّ مداری، توکّل بر خدا، توسّل، قناعت، صبر، پرهیز از طمع، دوری از بخل، پرهیز از خودپسندی، تواضع، پرهیز از لجبازی، شجاعت، حیا، علم آموزی و زهد. نتایج نشان می دهد که این مؤلّفه ها و آموزه های آنها، می تواند علاوه بر اثربخش بودن در زندگی فردی شهروندان به عنوان بستر تربیتی اندیشه و رفتار سیاسی آنان در جامعه و نیز پیش نیاز عملکرد شایسته کارگزاران در پذیرش مسئولیّتها باشد. هم چنین می تواند عاملی پیشگیرانه در بروز بسیاری از آسیبها و ناکارامدیهای فضای سیاسی جامعه و الگویی کلیدی و کارامد در ارائه سبک زندگی مطلوب به شمار رود که در آن فرد و جامعه به رشد و کمال برسند.
بررسی و تحلیل داستان حضرت یوسف در قرآن کریم در چارچوب الگوی سیمپسون(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داستان یوسف علیه السلام در قرآن کریم، دارای چنان جوهری است که هربار به شکل جدیدی می توان آن را شرح و تفسیر نمود. هدف این مقاله، مطالعه و بررسی زبان شناختی دیدگاه داستان حضرت یوسف علیه السلام با روش توصیفی-تحلیلی و براساس مدل پیشنهادی سیمپسون است. نتایج نشان از آن دارد که راوی از نوع مقوله ب حالت روایی است که افکار، عقاید و احساسات شخصیت اول داستان را بیان می کند. در این داستان از کلام نقل قول آزاد برای بیان حالات و عقاید شخصیت ها استفاده شده است. براساس محور دوم تقسیم بندی سیمپسون، وجهیت غالب در متن، مثبت است که نشان دهنده دیدگاه قاطع راوی، بر حقانیت خداوند و امدادهای غیبی او برای مؤمنان حقیقی است. ابزار زبانی به کار رفته در این وجه، عبارتند از: فعل های امری، فعل های وجهی واژگانی، جملات تعمیم دهنده، جملات بیان کننده عقاید، قیود و صفات ارزیابانه، کلمات احساسی و افعال گزارشی که گزارشگر افکار، ادراکات و واکنش ها هستند و یا کلمات حزن، خوف، شکوی و بث، که در این داستان برای تحقق ترس و اندوه و حزن به کار برده شده است و بر وجهیت مثبت داستان یوسف علیه السلام صحه می گذارد. تفکر غالب در زبان متن روایتی: عدم رستگاری ستمگران، عدم غفلت خداوند در امداد به مؤمنان حقیقی، ناامید نشدن از رحمت الهی و... است. با این حال در پاره ای از موارد از وجهیت منفی برای نشان دادن شک و تردید شخصیت ها نسبت به یکدیگر و مهم تر از آن برای ترسیم نحوه رخ دادن سوء تفاهم ها و ارزیابی طرفین از یکدیگر، استفاده کرده است.
تحلیل صورت گرای سوره مبارکه معارج (معناشناسی نحوی و صرفی-تحلیل واژگانی)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های زبان شناختی قرآن (کاوشی نو در معارف قرآنی) سال پنجم پاییز و زمستان ۱۳۹۵ شماره ۲ (پیاپی ۱۰)
حوزه های تخصصی:
صورت گرایی یا فرمالیسم (Formalism) یکی از جدیدترین مکاتب نقد ادبی است که در قرن بیستم ظهور کرد. پیروان این مکتب نوخاسته بر این باورند که زیبایی یک اثر هنری در درجه نخست به فرم و اجزای سازنده آن وابسته است. در مکتب صورت گرایی فرم سخن به خودیِ خود- و نه همچون وسیله ای برای رساندن مضمون- بررسی می شود؛ زیرا صورت گرایان معتقدند که محتوا از چیزی جز کیفیت ساختار جملات و چیدمان واژگان زاده نمی شود. در این پژوهش با تکیه بر مبانی مکتب صورت گرایی و با رویکردی تحلیلی، آیات سوره مبارکه معارج بررسی شد. ساختار و فرم آیات در این جستار از دو منظر نحوی-صرفی و تناسب واژگانی تحلیل شده است. هدف از انجام این پژوهش تبیین میزان انسجام و هماهنگی فرم آیات و نقش آن در رساندن مضمون و تأثیرگذاری بر مخاطب است. در ارزیابی نتایج و برایند کلی پژوهش، نویسندگان به این نتیجه رسیدند که ساختار نحوی و صرفی آیات و کیفیت به کارگیری و چینش واژگان و عبارت ها در سوره معارج به نحو اعجاب برانگیزی با مضمون کلی سوره، تناسب و هم خوانی دارد.
تحلیل عناصر نقشمند در انسجام بخشی به ساختار آوایی متن قرآنی (بررسی موردی سوره های قمر، رحمن و واقعه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پیوند زبان شناسی با تحلیل و بررسی متون به ویژه متن ادبی بسیار عمیق و به هم تنیده است. در این بین، زبان-شناسی متن و عوامل متنی از جمله انسجام، از اهمیت بالاتری برخوردار است. بحث انسجام به معنای اصطلاحی آن نخستین بار توسط هالیدی و حسن مطرح گردید، به طورکلی در سه سطح واژگانی، دستوری و آوایی قابل بررسی است؛ ولی به سبب گستردگی این مباحث، پژوهش حاضر، صرفا سطح آوایی در تعدادی از عوامل آوایی چون سجع، جناس، موازات، التزام، ترصیع و تصدیر، مدنظر قرار داده و تلاش کرده است تا کارکرد انسجامی این عوامل را با توجه به تاثیری که در یکپارچگی متن دارند، در چند سوره از قرآن مورد بررسی قرار دهد، چرا که بررسی متن قرآن، از منظر انسجام آوایی آن، کمتر در میان پژوهش ها دیده می شود. از این رو این عوامل با استقراء تام در سوره های قمر، رحمن و واقعه، به روش توصیفی- تحلیلی مورد تحلیل قرار گرفته و به کمک داده های آماری، بسامد و نسبت هر یک از این عوامل در انسجام بخشی به متن سوره ها، مشخص گردیده است، یافته ها نشان می دهد که سجع از مهم ترین عوامل انسجام آوایی در این سوره هاست که نقش بسزایی در ارتباط میان آیات و در نتیجه یکپارچه ساختن تمامِ متنِ سوره داشته است و در مقابل، ترصیع کمترین نقش را در انسجام متن داشته است و عوامل آواییِ التزام، موازات، جناس و تصدیر نیز به ترتیب در مراتب بعدی از اهمیت انسجامی قرار داشته اند.
مظاهر اخلاقی بودن زبان تخاطب در قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مبانی خاص تفسیر اخلاقی، اخلاقی بودن محتوای مفاهیم قرآنی و زبان تخاطب در قرآن است؛ چنان که می توان محتوای قرآن را از جهات گوناگون از جمله انطباق آموزه ها و مفاهیم قرآنی با فطرت انسان، اهداف تربیتی و اخلاقی رسالت پیامبر اکرم(صلی الله علیه واله وسلم) و نزول قرآن و وجود آیات صریح در رعایت موازین اخلاقی، محتوایی اخلاقی برشمرد. از این رو، قرآن کریم افزون بر اشتمال بر محتوای اخلاقی، در مقام بیان و انتقال این مفاهیم ابزارهای اخلاقی نیز استخدام کرده است. التزام قرآن به رعایت زبان اخلاقی در همه سطوح کلام و در جایگاه ها و مظاهر گوناگون، قابل ملاحظه است؛ چنان که واژگان، تعابیر و جملات مورد استفاده خود را از میان انبوه گزینه های ممکن انتخاب کرده و در هر مورد، از نظر اخلاقی، بهترین گزینش را داشته است: وقتی تصریح به مطلبی را خلاف دأب اخلاقی ملاحظه کرده، به کنایه سخن گفته است. گاهی نیز با ایجاد تغییر در ساختار نحوی جملات، انسجام اخلاقی قرآن را حفظ کرده است. در این نوشتار همچنین از طرق گوناگون به نقدهایی پاسخ داده شده است که استعمال برخی واژگان یا تعابیر قرآنی را صراحتاً یا تلویحاً مغایر ادب و خروج از دایره اخلاقی برشمرده اند؛ طرقی مانند: ارجاع به معنای واژه در عصر نزول، کنایی نشان دادن برخی عبارات، تفکیک معنای لغوی و معنای اصطلاحی و توجه به ساختار نحوی عبارات. بر این اساس می توان نتیجه گرفت که عناصر زبانی قرآن مجموعاً در جهت اهداف تربیتی و اخلاقی آن به گزینی شده اند تا در تعامل این کتاب الهی با مخاطبان هرگز از حریم اصول اخلاقی خارج نشود.
دیدگاه آیت الله جوادی آملی درباره نهاد انسان در قرآن (تفسیر آیة فطرت)
حوزه های تخصصی:
ازنظر آیت الله جوادی آملی، انسان متوجه کمال و جمیل مطلق است. این حالت بنی نوع انسان است که خدای تبارک و تعالی جبلی انسان را بر آن مفطور کرد. فطرت انسانی بر کمالات نورانی مخمور است که باارزش ترین سرمایه وجودی اوست و هیچ مخلوقی از آن بهره ندارد؛ ازاین رو، انسان همچون چشمه ای جوشان است که می تواند جوی هایی را سیراب کند. خدای سبحان براساس ارزش وجودی انسان به او امر فرمود که قعود و قیام خویش را متوجه دین قیّم کند تا قوام یابد و توجه خود را سوی دین حنیف کند تا همواره در صراط مستقیم حق بماند. هرچند آیه ابتدا با فعل امر مفرد آمده؛ اما از فعل بعدی که جمع است، تعمیم ثابت می شود.
از فرمان خدا دو نکته به دست می آید: 1) این توجه باید همراه با معرفت باشد؛ 2) قوام امت مرهون توجه آنان به دین قیم است. فطرت انسان و دین الهی هیچ تهافتی ندارند، بلکه سنخ واحدی دارند.
خلاقیت علامه در تفسیر قرآن به قرآن به کمک روایات مأثور از معصومین(علیهم السلام) در تبیین این آیات تجلی می کند که ایشان بین فطرت پاک و غیرمشوب به باطل با دین حنیف هیچ تنافری نمی بیند و معتقد است شهادت اولیه انسان همان ندای درونی فطرت است؛ بدین ترتیب، بین آیه ذر و آیه فطرت ارتباط برقرار می کند؛ درحالی که بسیاری از مفسران در این کار موفق نبوده اند. در این پژوهش، افزون بر اشاره به نکات بدیع درباره فطرت، اثبات می کنیم دیدگاه استاد شباهت آشکاری با اندیشه علامه دارد و نظر برخی مفسران، مانند فخر رازی را برنمی تابد.
گفتگوی خداوند با جهنّم؛ واقعیت یا تمثیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طبق گزارش قرآن کریم، بعد از صدور محکومیت مجرمان در قیامت، از جهنّم پرسیده می شود که آیا باز هم برای سکونت کفار و بیگانگان مکانی باقی است؟ دوزخ پاسخ می دهد: آیا مجرمی باقی مانده است؟ در این باره سه تفسیر ارائه شده است: برخی از مفسران این آیه شریفه را نوعی تمثیل و بیان زبان حال دانسته اند که خداوند به لسان تکوین از جهنم می پرسد و دوزخ هم به زبان حال پاسخ می گوید. جمع دیگری بر این باورند که آخرت سرای حیات و زندگی واقعی است و جهنم هم از حیات و شعوری برخوردار بوده و سخن از پاسخ است. در کنار این دیدگاه ها، اندکی از مفسران در این باره به حذف مضاف قائل اند و می گویند: خطاب خداوند به موکّلان جهنم است و خداوند می خواهد که از آنان اقرار بگیرد.
این نوشتار پس از بیان مستندات و دلایل هر یک از این دیدگاه ها و بررسی آن ها، به این نتیجه دست یافته است که باید دیدگاه دوم را ترجیح داد و به کارکردهای نظریه اوّل هم پایبند بود زیرا آیه با ایراد این پرسش و پاسخ می خواهد به این امر اشاره کند که قهر و عذاب خداوند از اینکه همه مجرمان را احاطه کند، قاصر نیست و با حقیقی دانستن مفاد آیه هم می شود آنچه را که مدعیان تمثیلی بودن آیه در پی آن هستند، تأمین شود. از این رو تا زمانی که دلیلی متقن و قابل قبول برای روی گرداندن و انصراف از ظاهر آیه به دست نیاید، نباید از آن رویگردان بود.
نقد ترجمه ساختار لغوی معنایی آیةالکرسی در ترجمه های فارسی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
آیات 257-255 سوره بقره معروف به آیةالکرسی است که به علت کثرت قرائت و روایات متعدد در منابع فریقین، به یکی از پرکاربردترین و برجسته ترین آیات قرآن نزد مسمانان تبدیل شده و توجهی ویژه را می طلبد. این مقاله با رویکردی ریشه شناختی، به بررسی و نقد هشت ترجمه مشهور فارسی پس از انقلاب اسلامی از آیةالکرسی پرداخته است. بررسی و دقت در این ترجمه ها نگارنده را به این نتیجه می رساند که هیچ یک از مترجمان، ترجمه دقیقی برای این سه آیه ارائه نداده و هر یک از آنها در ترجمه فرازهایی لغزش داشته اند. بیشترین لغزش مترجمان در ترجمه واژه های «قیوم»، «کرسی» و «طاغوت» بوده است. رویکرد ریشه شناختی در تعیین معنای دقیق این واژگان، بسیار یاری رسان است و می تواند در نقد روشمند ترجمه های موجود کارآمد باشد و حتی اگر پاسخ قاطعی برای این گونه مسائل به دست ندهد، دست کم از ابهام ها و تاریکی های فراروی امر ترجمه می کاهد و ابزار نقد قابل توجهی برای آشکار کردن مرزهای قوت و ضعف کار مترجم به دست می دهد. در این نوشتار با استفاده از تفاسیر معتبر و نقد و بررسی ترجمه ها، در هر فراز از آیات، لغزش های مترجمان بیان و ترجمه دقیق تر آورده شده است.
ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقاله حاضر به بررسی ارتباط اسماء الهی با محتوای آیات در سوره آل عمران در ذیل آیات مختوم به دو اسم «رحمن و رحیم»، «حی و قیوم»، «عزیز و حکیم»، «غفور و رحیم»، «سمیع و علیم»، «عزیز و ذوانتقام» و «واسع و علیم» پرداخته است. با نظرداشتِ توقیفی بودن ترتیب و نظم کلمات در قالب آیات قرآن و نیز تنظیم آیات در درون سوره ها، ارتباط و همخوانی اسماء الهی با مضامین آیات امری انکارناپذیر است. این ارتباط به چند صورت نمود یافته است که عبارتند از: «ارتباط با خود آیه»، «پیوند با آیه قبل یا آیه بعد»، «ارتباط با دو آیه قبل و بعد» و «ارتباط با محتوای کلی چند آیه». در سه مورد نخست، ممکن است ارتباط با صدر، میانه و ذیل آیات برقرار باشد و در مورد «ارتباط با محتوای کلی چند آیه»، نفی الوهیت از غیر خداوند که مهم ترین مسئله دینی است، در سوره آل عمران مطرح شده است و اسماء حیّ، قیوم، عزیز و حکیم با آن پیوند خورده است.
بررسی دیدگاه شیخ طوسی در تفسیر آیاتِ ""علم حادث(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مباحث مهم فلسفه و کلام اسلامی، مبحث علم الهی است. علم از صفات ذاتی خداوند است که همه معلوم ها را به طور مطلق، و بدون هیچ قید و شرطی دربرمی گیرد. آیات پرشماری نیز در قرآن کریم با علم خداوند و گستره و خصوصیات آن ارتباط دارند. از آن جمله آیاتی است که علم خداوند را بر حصول شرط یا پدیدار شدن حالتی متوقف می کند. بنابراین مفسِّر قرآن، به پیروی از اصول و مبانی اعتقادی باید از ظاهر این آیات بگذرد و بر پایه سازوکارهای تفسیری، معانی سازگاری با اصول اعتقادی برای این دست آیات بیابد.
متکلِّمان و مفسِّران شیعه امامی بر پایه ادله عقلی و نقلی در این حوزه، دیدگاه ها و وآراء خویش را بیان می کنند. در این میان، شخصیت شیخ طوسی بسیار قابل توجه است. شیخ طوسی، زعیم و مرجع دینی شیعه، بزرگ فقیه، متکلّم و مفسِّر قرآن است. وی را به حق می توان از سرآمدان عرصه کلام و تفسیر دانست. شیخ طوسی در تفسیر گرانسنگ التبیان به گونه ای آیات مرتبط با علم الهی را تفسیر نموده است که با اصول و مبانی کلامی سازگار آمده است. وی در تفسیر این دست آیات، وجوهی را بیان می کند که در چهار عنوان قابل بررسی است. از میان این وجوه، تفسیر حدوث علم به تحقق معلوم رجحان دارد.
توجه به سازوکارهای شیخ طوسی در تفسیر این آیات می تواند در تفسیر قرآن کریم، به ویژه آیاتی که به ظاهر خویش با اصول و مبانی کلامی ناسازگار است، راهگشای همه پژوهشگران عرصه تفسیر قرآن کریم باشد.
حاکمیت سیاسی جامعة اسلامی و ویژگی های آن در سوره های مکی قرآن (بررسی سورة طه)(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
شیعه معتقد است که منصب حاکمیت در جامعة اسلامی، منصبی الهی است که خداوند آن را تعیین کرده و از میان اصحاب پیامبر، حضرت علی علیه السلام از سوی خداوند برای این منصب پس از پیامبر انتخاب شده و جز ایشان کسی شایسته این منصب نیست. اینان برای اثبات این باور خود، به دلایل عقلی، قرآنی و روایی فراوانی استدلال کرده اند، اما تاکنون برای اثبات این باور، کمتر به آیات و سوره های مکی قرآن استدلال شده، و اگر هم استدلال شده معمولاً به آیاتی بوده که در مدینه نازل شده است. مقالة حاضر با مطالعة سورة «طه» کوشیده است برای باور یادشده به آیات مکی استدلال کند و در ضمن اثبات خلافت و لزوم حاکمیت حضرت علی علیه السلام پس از پیامبر بر کل جامعة اسلامی، توجه خاص قرآن به مسئلة حکومت و پیوند ذاتی قرآن با سیاست را تبیین کند.
بررسی و تحلیل سلول های جنسی (گامت ها) در انسان از منظر قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از نزول قرآن کریم، هدایت، تعالی و تکامل انسان است. بنابراین، تمام آیات قرآن، حتّی اشارات علمی گذرادر راستای رسیدن به همین هدف است. از جمله مطالب علمی قرآنو روایات، با هدف توجّه دادن به نشانه های توحید و معاد، اشاره به عوامل دخیل در باروری و تولیدمثل جنسی یا همان سلول های جنسی نر و ماده است. در این جستار، که از نوع توصیفی تحلیلی است و به روش مطالعة کتابخانه ای سامان یافته، جویای نظر قرآندر باب عوامل باروری و پیدایش جنین یا سلول های جنسی نر و ماده هستیم. در پی مطالعه و بررسی دسته ای از آیات، این نتیجه به دست آمد که لفظ «ماء» به طور مطلق و یا با بیان ویژگی خاص، لفظ «منی» و مشتقّات آن و لفظ «سلاله» ناظر بر سلول های جنسی (اسپرم و تخمک) بوده، ولی واژة «نطفه»، مطلقاً در برخی آیات ناظر بر سلول های جنسی است و در برخی دیگر، بر تخمک لقاح یافته (سلول تخم) دلالت دارد. کاربرد این واژه در قرآنبا بیان ویژگی خاص، در مواردی مؤیّد سلول جنسی نر و در موارد دیگر، بیانگر سلول تخم حاصل از لقاح اسپرم و تخمک می باشد. همچنین، از برخی آیات، نکات دقیق علمی مربوط به گامت ها قابل استنباط است.
تبیین ماجرای ملاقات همسر حضرت ابراهیم(ع) با فرشتگان و پاسخ به شبهات آن با محوریت آیات شریفة 71 تا 73 سورة هود(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تاریخ بشریت نام زنان بسیاری را به عنوان «اسوه های جاوید انسانیت، اخلاق، کرامت و فضیلت»، در حافظة خود ثبت کرده است تا سیر و سلوک و منش آنان برای همیشه راهنمای عمل رهپویان صراط مستقیم باشد. ساره، همسر حضرت ابراهیم (ع)، از جمله زنانی است که به شهادت آیات قرآن، گفت و شنودی بین او و فرشتگان رخ داده است. در این پژوهش، نگارنده کوشیده است با رویکردی مسئله محور، ضمن تحلیل برخی از ابعاد زندگانی این بزرگ بانوی راه دین، ذیل آیات 71 تا 73 سورة هود، امکان و کیفیّت مراوده و گفتگوی غیرمعصوم با فرشتگان و نیز حوادث و مسائلی را که در این راستا پیش آمده، بررسی نماید. اهمّ نتایج پژوهش، گویای این است که گفتگوی انسان های مؤمن با فرشتگان برای انبیا و غیرانبیا به دلیل آیات قرآنو روایات، ممکن و یا ضروری است. دربارة معنای «ضحک» در آیة 71 سورة هود، دو تفسیر «حیض شدن» و «خندیدن» مطرح شده است و قول دوم کمترین اشکال را دارد و عموم مفسران آن را پذیرفته اند. قول برگزیده دربارة علت خنده و خوشحالی ساره، شناخت میهمانان حضرت ابراهیم (ع)است که فرشتگان و مأموران الهی بودند و اینکه مأموریت آن ها عذاب قوم لوط (ع)است.