کتب مقدس به سبب اهمیتى که ادیان براى بشریت داشتهاند، در طول تاریخ مورد توجه بشریتبوده و اندیشمندان، آنها را مورد تحلیل و بررسى قرار دادهاند. یکى از بررسیهاى انجام شده ، تحلیل منشا صدور این کتب مىباشد یعنى تبیین این امر که آیا کتب مقدس - بویژه در ادیان توحیدى - با جمیع مفاهیم و الفاظ خود، از ناحیه خداى متعال فرستاده شده استیا الفاظى است معمولى و بشرى که از ناحیه تلاش انسان پدید آمده است.
دو رویکرد مختلف در این مساله وجود دارد و در مورد کتاب مقدس ما «قرآن» ، اندیشمندان اسلامى همگى بر این عقیدهاند که این کتاب، وحى الهى است و اندیشه و فرهنگ و الفاظ بشرى در پدیدآمدن آن دخالتى نداشته است اما شمار اندکى از نویسندگان برآنند که قرآن دستاورد بشر و الفاظى بشرى است.
در این مقاله، بر مبناى یک بررسى برون دینى، نظریه اول - که مطابق با آموزههاى خود قرآن و پیشوایان دینى است - اثبات گردیده و رویکرد دوم مورد نقد قرار گرفته است.
کثرتگرایى دینى، به عنوان یکى از مسائل مهم کلام جدید در عالم غرب ظهور و بروز کرد، به همین جهت جایگاه غربى دارد. متفکران دینى در غرب، براى احیاى مجدد الهیات مسیحى و ارزشهاى دینى و... پلورالیزم دینى را مطرح نمودند. تبیین ریشهها و خاستگاههاى پلورالیزم دینى (که نقش اساسى در پیدایش چنین تفکرى داشت) از اهمیت خاصى برخوردار است. از این رو، طرح این بحث به طور مستقل و منسجم، باعث توجه و نگاه عمیق و دقیقترى به پلورالیزم دینى خواهد شد. این مقاله در صدد است بستر چنین رهآوردى را براى علاقهمندان به کلام جدید مهیا نماید.
گفتنى است که در این پژوهش از ریشهها و عوامل اصلى و تأثیرگذار بر کثرتگرایى دینى سخن به میان آمده است. از این رو، از بعضى خواستگاههاى جانبى دیگر صرف نظر شده است.
یکی از نخستین محصولاتی که توسط ملاصدرا در زمینة مستعد حکمت متعالیه به بار نشست، نظریة توفیق و هماهنگی میان عقل و وحی است. حکمت متعالیة ملاصدرا در مقام داوری تنها به برهان ملتزم است. معارف دینی از نظر حکیم متاله از سه راه ظواهر نصوص، عرفان و حجت عقل قابل تحصیل است. در این میان، ادلة نقلی تنها با احراز چند شرط مهم از جمله عدم تعارض با اصول عقلی قابل اعتنایند. بدین ترتیب هیچگاه میان دلیل عقلی که دلالتش قطعی است و دلیل نقلی (با دلالت ظنی) معارضه ای رخ نداده و در صورت وقوع، دلیل عقلی ترجیح می یابد. برخی از پیروان حکمت متعالیه میان عقل و بخشهای مختلف معارف دینی نسبتهایی چون معیار و میزان، مصباح و سرانجام مفتاح یافته اند. ملاصدرا در اجرای عملی طرح توفیق میان عقل و دین، به اثبات فلسفی معاد جسمانی نیز اقدام می کند. این تلاش او از جهاتی چند قابل تأمل است. در ادامه، نظریة «وحدت حقیقت فلسفی و حقیقت دینی» به عنوان مبنای طرح توفیق عقل و دین مطرح شده و برخی از آراء مخالفان گزارش می شود. سرانجام تفاوت روی آورد متألهانی چون طباطبایی با نگرش صدرالمتألهین مورد تأکید قرار می گیرد.