برخى از روشنفکران دانسته یا ندانسته باورهاى اصیل شیعه را مورد تشکیک و نقد قرار داده و با استفاده از رحمت و رافتحکومت علوى در صددند تا در باورهاى جوانان عزیز کشورمان ایجاد سستى و رخوت نمایند. در راستاى این هدف از جمله مسائلى که مورد خدشه قرار گرفته مساله امامت (شان امام، حجیت و عصمت امامان علیهم السلام) است. به همین منظور این نوشتار جهت پاسخ به این گونه سخنان، مطالبى را در باره فلسفه امامت و جایگاه امامان (ع) در مکتب شیعه و بیان دلائل عقلى و نقلى براى اثبات عصمت امامان علیهم السلام بر اساس کتاب، سنت و عقل ارائه مىدهد تا از این رهگذر، جایگاه و منزلت امام تبیین شده و جداناپذیرى مقام امامت از عصمت، اثبات گردد.
در جای جای احادیث و اخبار، اشاراتی یافت می شود که بر فارسی دانی و فارسی گویی ائمّه اطهار دلالت دارد گاه یکی از این بزرگان، سخنی پارسی شنیده و اظهار بی اطلاعی نکرده است، دیگری به زبان فارسی به مردی ایرانی پاسخ گفته (هر چند که گفتار وی نقل نشده)، بر زبان امامی دیگر، عبارات فارسی جاری گردیده که عین آنها را راویان ثبت کرده اند، و خلاصه گاه عبارات، مصطلحات و یا کلمات فارسی در درون حدیثی وارد گردیده. نگارنده کوشیده است در درجة نخست، همة این اشارات را گردآوری و مأخذشناسی کند و و آنگاه به نقد و بیان صحّت و سقم روایت بپردازد. هر چند که نقد روایات، موضوع اصلی مقاله نیست و در جای دیگر به آن خواهیم پرداخت.