فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳۲۱ تا ۳۴۰ مورد از کل ۱٬۵۸۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
مطالعات تطبیقی، در میراث علمی و فرهنگی ما مسلمانان از جایگاه و اهمیت ویژه ای برخوردار است. برای اولین بار قرآن کریم باب مطالعات تطبیقی را به ویژه درباره ادیان به روی مسلمانان گشود. با گسترش جهان اسلام و پیدایش مذاهب اسلامی از سویی و کارکرد و توانمندی این روش علمی از سویی دیگر، باعث گسترش چشم گیر این مطالعات شد. تلاش روش مند عالمان مسلمان و خلق آثاری گران قدر در مطالعات مقارنه ای، موجبات تعمیق این مطالعات را فراهم کرد تا جایی که دانش جدیدی به نام «علم المقارن» پا به عرصه علوم گذاشت. احیای این سیره سلف و گسترش این مطالعات به منظور گسترش تعامل و تقویت هم گرایی در بین مسلمانان و تحکیم مبانی تقریب بین عالمان مذاهب اسلامی از ضرورت ها و بایسته های فوری این مقطع تاریخی است.
در این مقاله سعی شده است تا با مروری در موضوعاتی چون: چیستی مطالعات تطبیقی، بررسی پیشینه آن در جهان اسلام، اهمیت و ضرورت این مطالعات، شرایط و بایسته های این روش و فواید و دستاوردهای آن به بازخوانی این روش در اولین شماره فصلنامه پرداخته شود، تا ضمن ایجاد هم زبانی، باب همدلی لازم را نیز بین اهل فضل و تحقیق و علمای مذاهب اسلامی در کشور گشوده و در نتیجه با ارائه آثاری پژوهشی، موجبات غنای هر چه بیشتر این مطالعات، فراهم شود.
رابطه خدا با انسان؛ تمثل، تجسد یا تجلی؟(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شناخت خداوند و ارتباط با او از مسائل مهم الهیاتی در ادیان ابراهیمی است. مسیحیان معتقدند خدا که نادیدنی است، خود را با تابش در مسیح متجسد ساخت. از نظر آنها، عیسی مسیح مکاشفه خداست. بنابراین تجسد خدا در مسیح از مهمترین پایههای مسیحیت است. یهودیان با اینکه با تجسد مخالفاند، اما متون مورد قبول آنها تمثل خداوند بهصورت انسان- بلکه در برخی موارد تجسد- را تأیید میکند. متون اسلامی، با وجود پذیرش تمثل برخی موجودات مانند فرشته یا شیطان، تمثل و تجسد خداوند را نمیپذیرند؛ بااینحال معتقد است خداوند میتواند با صفاتش بهصورت کامل در انسان تجلی کند.
این مقاله درصدد است سه موضوع تجلی، تجسد و تمثل را در سه آیین اسلام، مسیحیت و یهودیت به بحث گذارد.
صورت بندیهای مساله شر در آثار فیلسوفان مسلمان با تکیه بر آراء فارابی، ابن سینا، سهروردی و ملاصدرا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه اشراق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسأله شر در آثار فیلسوفان مسلمان عمدتاً در راستای دفع شبهات ناظر به توحید ذات باری و به طور خاص مقابله با شبهه ثنویه مطرح شده است. این وضعیت باعث شده است تا طرح این مسأله، عمدتاً مبتنی بر خیریت محض مبدأ اولی صورت بندی شود، اگرچه قدرت و علم مطلق الهی نیز در این موارد مفروض انگاشته شده است. طرح مسأله شر در آثار فیلسوفان محل بحث در مقایسه با طرح مساله های امروزین مساله شر، هیچگاه واجد صورت بندی منطقی دقیق، شفاف و مجزا نبوده است. این وضعیت به نوبه خود ناشی از پیش فرض های فلسفی ـ الاهیاتی فیلسوفان مسلمان در باب نظام احسن و دغدغه های عقیدتی ـ فرهنگی آنان به ویژه در مواجهه با شبهه ثنویه بوده است. اما با وجود این نقصان در صورت بندی های مسأله شر نزد فیلسوفان مسلمان، امروزه می توان با بهره گیری از صورت بندی های دقیق تر این مسأله در مباحث جاری حوزه فلسفه دین، علاوه بر کمک به روزآمدی مباحث فلسفه اسلامی، از پاسخ های فیلسوفان مسلمان در جهت ارائه یک نظریه عدل الهی منسجم بهره جست.
از حکمت اسلامی تا حکمت هنر اسلامی؛ پژوهشی در باب الگوی جذابیت در پیام رسانی هنری دینی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
مسئله «جذابیت» در هر فرایند ارتباطی یکی از نخستین دغدغه های دوسوی ارتباط یعنی فرستنده و گیرنده پیام است؛ پیامی که واجد جذابیت باشد تضمین کننده استمرار ارتباط و شکل گیری ارتباطی اثرگذار خواهد بود. هر دینی مبتنی بر مبانی اندیشه ایِ خود نظام ارتباطی خاصی را برگزیده که به تبع آن، شیوه ها و اهداف خاص در انتقال پیام تعیین می شود. لذا، ماهیت و الگوی جذابیت در پیام رسانی در هر نظام ارتباطی متفاوت و بسته به مبانی اندیشه ای آن قابل تبیین است. این امر به مثابه موضوع جذابیت گامی پایه ای و نخستین در حل مسئله جذابیت خواهد بود.
در مقاله حاضر تلاش شده تا به مدد روش تحلیلی - توصیفی و با گزینش مبنای حکمت اسلامی، در گام نخست، ماهیت جذابیت تبیین گردد و در بخش دوم، مبانی هنر دینی در قالب عناصر و روابط الگوی جذابیت مبتنی بر حکمت اسلامی و حکمت هنر اسلامی بازسازی شده است. هنرمند، اثر هنری و مخاطب سه عنصر محوری این الگو هستند.
نتایج پژوهش حاکی از آن است که ماهیت جذابیت وصول به زیبایی و ادراک آن است و، لذا، امری متغیر و با مراتب متفاوت است. به طور خاص، در پیام رسانی هنری دینی به میزانی که هنرمند بتواند مراتب بالاتری از زیبایی را در قالب امر محسوس به نمایش بگذارد اثرش از جذابیت بیشتری برخوردار خواهد بود. متقابلاً مخاطب نیز به نسبت سعه وجودی خود به میزانی که بتواند زیبایی حاصل از اثر هنری را ادراک کند از لذت بیشتری برخوردار است و به تبع، پیام برای او جذاب خواهد بود. در این میان، نوع مدینه - اعم از فاضله یا غیرفاضله - یکی از علل مهم زمینه ساز در چگونگی و نوع خلق اثر هنری و ادراک آن است.
ارزیابى نظریه نولدکه در اقتباس قرآن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تئودور نولدکه آلمانى ازجمله خاورشناسانى است که درباره اصالت قرآن پژوهش کرده است. این پژوهش، با روش توصیفى تحلیلى و با رویکرد انتقادى، به ارزیابى نظریه وى در مورد اقتباس قرآن پرداخته است. به اعتقاد او، پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله اغلب آموزه هاى قرآن را از طریق ارتباط با ادیان و سایر فرهنگ ها به دست آورده است. نولدکه در نظریه اقتباس قرآن، بیش ترین سهم را به آموزه هاى یهودى و سپس مسیحى و در نهایت، فرهنگ جاهلیت مى دهد. وى براى ادعاى اقتباس قرآن از منابع یهودى مسیحى، دو دلیل مى آورد: نخست، مشابهت قرآن به کتب یهودى مسیحى و دیگرى، ارتباط پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با پیروان ادیان یهودى مسیحى است. نولدکه میان فرهنگ جاهلى و قرآن شباهت هایى را برشمرده و پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله را مؤدب به آداب جاهلى معرفى مى کند. ادله وى درباره مسئله اقتباس قرآن مردود مى باشد؛ زیرا اولاً، مشابهت چشمگیرى بین قرآن و کتب یهودى و مسیحى و فرهنگ جاهلیت وجود ندارد. ثانیا، ادعاى ارتباط علمى پیامبر اسلام صلى الله علیه و آله با پیروان ادیان یهودى و مسیحى، و مطابق بودن رفتار آن حضرت با فرهنگ جاهلى، عارى از استناد صحیح تاریخى است.
بررسی تفسیری مراحل اماته و احیاء مبتنی بر آیه ۱۱ سوره غافر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در آیه ۱۱ غافر دو مرحله اماته و احیاء بیان شده است. مفسران و متکلّمان فریقین، در تبیین این دو مرحله با یکدیگر اختلاف نظر دارند و دیدگاه های مختلفی را بیان کرده اند. دراین باره هشت دیدگاه مطرح شده که تنها دو دیدگاه آن مبتنی بر سیاق است. بر اساس سیاق آیات و با توجه به مجموع آیات قرآن این نتیجه به دست می آید که آیه در صدد بیان تمام مراحل موت و حیات و اماته و احیاء انسان از آغاز تا انجام نیست، بلکه با توجه به اعتراف کافران، مراد از دو اماته، اماته از حیات دنیا به برزخ و اماته از برزخ با نفخ صور نخست است و مراد از دو احیاء، احیاء در برزخ و حیات برزخی و احیاء در قیامت پس از نفخ صور دوم است. بنابراین مراحل اماته و احیاء بر اساس آیه فوق بدین ترتیب است: اماته از حیات دنیا، احیاء در برزخ و شروع حیات برزخی، اماته از حیات برزخی به هنگام نفخ صور نخستین و احیاء در قیامت به هنگام نفخ صور دوم.
نظریه ی آگوستین درباره ی مسئله ی شر و نقد آن از منظر ابن سینا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه دین
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد تاریخی قرون وسطی قرون وسطی اولیه (قرون 5-11)
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی فلسفه مشاء
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلسفه تطبیقی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
مسأله شر یکی از مهم ترین مسائل فلسفی است که به شکل های مختلف مطرح می شود و به آموزه های دینی نقد وارد می کند. آگوستین و ابن سینا برای فائق آمدن بر این مسأله از راه حل عدمی بودن شرور استفاده کرده اند. اما آیا این را حل می تواند تمامی مصادیق شرور را شامل شود؟ ابن سینا با طرح نظریه عدمی بودن شرور، درصدد حل مسأله در برخی از مصادیق شرور است و برای حل مشکل شرور وجودی، از راه حل نظام احسن استفاده می کند. نظریه آگوستین به دلیل این که همه شرور را عدمی می داند و در عین حال همه آن ها را به «گناه» ارجاع می دهد، غیرواقع بینانه و دارای تعارض درونی است. به نظر می رسد نظریه ابن سینا در حل مسأله شرور به جهت به کارگیری راه حل های مختلف از توفیق بیشتری برخوردار است.
رؤیا از منظر ملاصدرا و روانکاوی فروید(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زیگموند فروید رؤیا را محصول امیال سرکوب شدة انسان می داند که تا ضمیر ناخودآگاه پس رانده شده اند، ولی در رؤیا مجال ظهور پیدا می کنند. در جهان اسلام، فلاسفة اسلامی، از جمله ملاصدرا، نیز کم وبیش به رؤیا پرداخته و دربارة آن بحث کرده اند. هر چند نگاه فروید به رؤیا با نگاه ملاصدرا تفاوت بسیار دارد، برخی تشابهات میان دیدگاه این دو متفکر قابل ردیابی است. در این مقاله نشان داده شده است که فروید و ملاصدرا از این حیث که معتقدند رؤیا امری است واجد اهمیت فراوان و معرفت بخش، که با ضعف حواس قوت می گیرد و با درجة عقلانیت شخص نسبت مستقیم دارد، اتفاق نظر دارند، اما در تبیین نسبت میان رؤیا و مرگ، رؤیا و روح، رؤیا و غیب و نهایتاً وجود احلام دو نگرش متضاد اتخاذ می کنند.
مفهوم انصاف در اخلاق اسلامی و نسبت آن با قاعده زرین(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آموزه اخلاقیِ «با دیگران تنها به گونه ای رفتار کن که رضایت می دهی در همان موقعیت با تو رفتار شود»، در روایات اسلامی به «انصاف» و در نظام های اخلاقی معاصر، به «قاعده زرین» شهرت یافته است. به رغم تشابه معنایی این دو با هم و فراگیر بودن آنها در تمام ساحات رفتاری انسان، از یک سو شاهد ابهام در جهاتی از موضوع و طرح کلی آن هستیم و از سوی دیگر، تعارض ها و سوءفهم هایی مشاهده می شود که در نظام های اخلاقی معاصر همچنان محل توجه و نظر است. تحلیل و تطبیق یافته های موجود نشان می دهد که مفهوم «انصاف» با «قاعده زرین» همپوشانی دارد و با تحلیل سیستمیِ معنای مشترک آن دو، یعنی داشتن انتظار معقول و مشروع از خود و دیگری در صورت قرار گرفتن در موقعیت های فرضیِ مشابه، می توان الگوی رفتاری مناسبی برای زیست فردی و اجتماعی به دست داد.
عقلانیت و معنویت: مبانی و اهداف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«عقلانیت و معنویت»، نظریه ای است در ادامة معنویت گرایی غرب که برای پر کردن خلأ معنوی ناشی از «مدرنیزم» به وجود آمده است. هدف این نظریه کاهش درد و رنج بشر است که تنها با جمع میان عقلانیت و معنویت که از تلفیق مدرنیزم و دین ایجاد شده است، محقق می گردد. اصل بودن عقلانیتِ ابزاریِ استدلال گر در این نظریه به دلیل اساسی بودن آن در مدرنیزم است. معنویت نیز به کاربستن عقلانیت و یا دین شخصی شده ای است که از فروکاستن از دینِ نهادینه ناشی شده است. اصل قرار دادن مدرنیزم و نگاه حداقلی به دین به هنگام تقابل با مدرنیزم، علاوه بر اشکالات مبنایی، از جهات مختلف دیگری نیز این نظریه را دچار ضعف و ابهام کرده است. برخی از این ابهامات ناشی از نبود انسجام در بیان نظریه و ذکر نکردن تمام لوازم و مقدمات آن است. مشخص نبودن مخاطبان نظریه و ابهام در هدف و چگونگی کارکرد این نظریه در رسیدن به هدفِ خود، کارایی آن را نامعلوم کرده است. ابهام در میزان و چگونگی فروکاهی دین و واضح نبودن مبانی این رویکرد نیز موجب ضعف نظریه شده است. امید است با بررسی های صورت گرفته، این نظریه وضوح بیشتری یافته، تکامل یابد.
اخلاق توحیدی از دیدگاه علامه طباطبایی
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی اخلاق اسلامی کلیات فلسفه اخلاق
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی اخلاق و تعلیم و تربیت اسلامی تعلیم و تربیت اسلامی کلیات شخصیت ها[زندگینامه ها؛ اندیشه ها و...]
اخلاق توحیدی با شاخصه وحیانی و توحیدی بودن، اخلاق اسلامی را از سایر مکاتب اخلاقی متمایز می سازد. امروزه در جوامع بشری، سه یا به تعبیری چهار مسلک اخلاقی وجود دارد که دارای قدمت بسیار طولانی هستند: مسلک اخلاقی یونان، مکتب اخلاقی عام، مسلک نسبیت گرایی و مکتب اخلاقی خاص. هر چند این مکاتب اخلاقی می کوشند رفتار فردی و اجتماعی پیروان خود را تعدیل کرده، افراد تربیت شده و سالمی از حیث اخلاقی تحویل جامعه دهند، بنا به نوع نگرش خاصی که به انسان و جایگاه و غایت خلقت او دارند، دارای تأثیرات متفاوتی می باشند. علامه طباطبایی معتقد است اخلاقی شدن به معنای بار یافتن به آستان معارف توحیدی است و تمام اخلاق، مقدمه نیل به این قله رفیع انسانی خواهد بود. این مقاله، چیستی و مؤلفه های اخلاق توحیدی را از منظر ایشان بررسی خواهد کرد.
پاسخ به شبهات ناصر القفاری دربارة بدا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدا یکی از کلید ی ترین آموزه های شیعه است و فهم درست آن می تواند در زمینة باورهایی مثل خداشناسی، پیامبرشناسی و امام شناسی، همچون علم و ارادة الهی و علم غیب معصومان و پرسش های مطرح دربارة آنها راه گشا باشد. این مقاله بر آن است تا شبهات ناصر القفاری، یکی از علمای وهابی را دربارة مسئله بدا، با ادلة نقلی و عقلی به نقد کشیده، اثبات کند که استعمال بدا برای خداوند از سوی شیعیان مستلزم هیچ محذوری همچون نسبت جهل به خداوند یا برتری اهل بیت(ع) بر خالق یا غلو در جایگاه ائمه(ع) نیست. استعمال این اصطلاح، مجازی است و بدا در علم خداوند به معنای وقوع آن در لوح محو و اثبات است که تقدیرات در آن ثبت می شود و متعلق علم فعلی خداست. علم ذاتی خداوند لایزال و لایتغیر و در لوح محفوظ نزد خداوند است. همچنین غیب دانی امامان شیعه ریشه در منابع وحیانی دارد و به دلیل تفاوت بارز با علم غیب الهی در کمیت و کیفیت، مستلزم هیچ گونه برتری ایشان بر خداوند یا هیچ غلوی دربارة شخصیت ایشان نیست. داستان های تاریخی مورد استناد قفاری نیز دارای تناقض و ناپذیرفتنی اند.
بررسی تحلیلی نظر علامه طباطبایی درباره قضا و قدر با رویکرد تفسیری روایی فلسفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تفسیر و علوم قرآن تفسیر قرآن معارف قرآن توحید و اوصاف الهی در قرآن
علامه طباطبایی با وجود اینکه در مسئله قضای الهی بر خلاف رویکرد فلسفی رایج، قضا را تنها منحصر به عالم مجردات ندانسته و آن را به عالم ماده نیز سرایت داده و گام جدیدی در این زمینه برداشته و میان دیدگاه فلسفی رایج و دیدگاه قرآن و روایات، الفت و سازگاری بیشتری ایجاد نموده است، در وجودشناسی مسئله قدر از این عمومیت دست کشیده و مرتبه قدر را تنها به عالم ماده نسبت داده است. در این مقاله تلاش شده است تا با رویکرد تفسیری، روایی و فلسفی، دیدگاه ایشان تحلیل و بررسی شود. در پایان این نتیجه به دست آمده است که قدر نیز مانند قضا در همه مراتب هستی راه دارد و تفاوت میان این دو تنها به اعتبار عقلی بازمی گردد. همچنین در ضمن نتیجه گیری کلی به پیامدهای نظر مختار اشاره شده است.
فطرى بودن دین از دیدگاه معرفتشناسى
حوزه های تخصصی:
واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی و سروش(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
ایدئولوژی در حوزه های مختلف علوم انسانی، مانند فلسفه، جامعه شناسی، علوم سیاسی و دین شناسی مورد مطالعه قرار می گیرد. هدف از این پژوهش واکاوی ایدئولوژی در اندیشه شریعتی وسروش است، و به دنبال پاسخ به این سئوالات است: ایدئولوژی در هر یک از حوزه های مذکور به چه معنا است؟ سروش و شریعتی، هریک، در کدام یک از این حوزه ها جای دارند؟ آیا سروش در نقد شریعتی راه را به درستی رفته است؟ در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی تحلیلی، نتیجه گرفته شده است که فلسفه ایدئولوژی را به معنای مبنای تجربی اندیشه ها یا آگاهی کاذب دانسته و جامعه شناسی آن را به معنای مبنای واقعیت اجتماعی یا آگاهی راستین تلقی نموده است. سروش، با غفلت از گستره معنایی ایدئولوژی، نقشی ابزاری و گزینشی عمل نمودن به آن داده است و به نفی همه ایدئولوژی ها و به نقد اندیشه شریعتی پرداخته است، در حالی که شریعتی ایدئولوژی را بیان کننده یک واقعیت اجتماعی می داند و نقشی پویا و حرکت آفرین به آن می دهد و، با عنصر اجتهاد، آن را از خطر ایستایی و دگم اندیشی دور می داند. لذا، وجود ایدئولوژی را ضرورت همه جوامع بشری در همه اعصار می داند و صلای پایان ایدئولوژی ها را از توطئه های نظام سلطه سرمی دهد، هرچند شریعتی نیز در مفهوم و مصداق ایدئولوژی دچار مغالطاتی شده است.
فلسفه دین و فلسفه علم دین (1)
حوزه های تخصصی:
بررسی علل و ریشه های ظاهرگرایی در فهمِ قرآن
حوزه های تخصصی:
ما انسان ها همواره متأثر از فراورده های دانش و فرهنگ نو و کهنة خویش هستیم و رهایی کامل از آن ها به نُدرت اتفاق می افتد؛ اما این تأثُّر ذهنی نباید در فهم آیات قرآن و روایات تأثیرگذارد و خلوصِ آن را مشوَّب سازد. فهم خالص و بی شائبه از متون دینی به ویژه قرآن، ممکن، اما مشکل است و پاک سازی ذهن از فرض های آغازین و انگاره های پیشین، شرط لازم برای دست یابی به چنین فهم خالص است؛ لیکن پس از غروب مِهر نَبَوی، از سوی برخی فرقه ها و نحله ها، علاوه بر بروز اختلافات سیاسی- اجتماعی، برداشت های دینی نیز دستخوش اختلاف و گسستگی شد. تفسیرهـای مختلف از دین و کتاب الهـی شکل گرفت و تفکّـرات گوناگون و گاه متّضادّ از میان جامعـة اسلامـی سر برآورد. یکـی از این جریان های فکری، ظاهرگرایی و عقل گریزی و بستن باب اجتهاد در رویارویی با قرآن است؛ البته مُراد این مقاله، پرداختن به فرقه های ظاهرگرای « اهل سنّت» است که بیشتر از هر نحلة دیگر به این دست از عقاید، پای فشرده اند.
نگارندة این نوشتار، برآن است تا با روش توصیفی - تحلیلی، ضمن پرداختن به علل شکل دهندة این گرایش عقیدتی، ریشه های این پدیدة ناسالم فکری را بیان کند و به قدر امکان مورد نقد و بررسی قرار دهد. نتیجه ای که از این تحقیق حاصل شده آن است که صِرف توجه به ظواهر آیات قرآن که این نحله بدان تمسّک جُستند، مُکفی درک و یافتن مدلول ها و مقاصد آیات قرآن نبوده؛ بلکه مدخلیت عقل با تکیه بر تفسیر معصومین ( علیهم السلام ) در راستای فهمِ صحیحِ قرآن امری محتوم است.
برهان نظم در نظر دو فیلسوف معاصر (استاد مطهری استاد جوادی آملی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام خداشناسی براهین خداشناسی
ساده ترین و عمومی ترین و به اعتباری مؤثرترین برهان در خداشناسی، برهان نظم است. این برهان به علت عمومی بودن، یعنی گستردگی حوزه اقامه کنندگان و مخاطبان برهان تا حد تقریباً عموم آدمیان، مورد بی دقتی هایی در تقریر و فهم و مدعای آن واقع شده است؛ تا آنجا که شبهه هایی نابجا بر آن وارد کرده اند. استاد مطهری و استاد جوادی آملی دو فیلسوف متکلم و متکلم فیلسوف هستند که دربارة این برهان بحث کرده اند. در بحث استاد مطهری به شبهه های نابجای دیوید هیوم فیلسوف انگلیسی توجه ویژه شده و بدانها پاسخ داده شده است. در این نوشتار، پس از بحثی کلی دربارة برهان نظم و بیان پیشینه آن در فلسفه و کلام اسلامی، تبیین و مقایسة آرای این دو فیلسوف در خصوص جنبه های گوناگون این برهان آمده است. در ضمن مقایسه، آرای اختلافی دو حکیم گران قدر داوری شده است. همچنین در پایان مقاله، نظری جدید در خصوص نتیجه برآمده از برهان آمده است.
معنا و عقلانیت «رجعت» در دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی مبتنی بر هستی شناسی و انسان شناسی توحیدی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات مکتب های فلسفی حکمت متعالیه
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی کلیات فلاسفه اسلامی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی فلسفه اسلامی هستی شناسی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام دین پژوهی فلسفه دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی فقه و اصول فقه اندیشه و فقه سیاسی فقه سیاسی ولایت فقیه امام خمینی
چکیده
اعتقاد به رجعت در دیدگاه علامه طباطبایی و امام خمینی، براساس دلایل نقلی اثبات می شود؛ اما این دو شخصیت بزرگ، با استفاده از روش عقلی نیز به اثبات اصل و چگونگی رجعت پرداخته اند. علامه طباطبایی با توجه به نظام معنایی آیات و روایات، رجعت را یکی از مراتب ظهور حق در هستی می داند که خود، امری مبتنی بر دلایل عقلی است؛ اما امام خمینی علاوه بر پذیرش اصل رجعت براساس دلایل نقلی، کیفیت رجعت را با پیش فرض ترتب عوالم هستی و تناظر آن مراتب با مراتب نفس و نیز با تبیین جایگاه تکوینی نفوس انسانیِ مشمول رجعت در تعبیر تمثّل ملکی نفوس، اثبات کرده است. بنابراین اصل رجعت در دیدگاه دو حکیم بزرگ، هم با روش کلامی و تفسیری و هم با روش فلسفی و عرفانی، در دو زمینة هستی شناسی و انسان شناسی که هر دو در سیطرة حقیقت توحید قرار دارند اثبات پذیر است و این عقیدة اختصاصی امامیه، علاوه بر مبانی و دلایل نقلی، دارای مبانی و دلایل عقلی نیز هست.