از آغاز پیدایش سینما در ایران تا امروز مجموعه آثاری پدید آمده اند که با عنوان کلی فیلم های کلاه مخملی شناخته می شوند. این فیلم ها با بهره گیری آگاهانه و مکرر از عناصر محتوایی و بصری فرهنگ عامه توانسته اند در ادوار مختلف سینمای ایران حضور داشته، مخاطبان عام و گاهی خاص را جذب کرده و به رونق صنعت سینمای ایران یاری رسانند. در این پژوهش علاوه بر تأکید بر ضرورت توجه به رویکرد مطالعات فرهنگی در تبیین تولیدات سینمای ملی و نفی نخبه گرایی فرهنگی، از آرای اروین پانوفسکی در تحلیل سطوح معنایی تصاویر و تمایز میان شمایل نگاری و شمایل شناسی استفاده شده و تأثیر این آراء بر رویکردِ گونه شناسیِ موسوم به رویکرد شمایل نگارانه در مطالعات سینمایی بررسی می شود. در ادامه و پس از تشریح سیر تاریخی سینمای کلاه مخملی تلاش می شود با بهره گیری از عناصر شمایل نگارانه و شمایل شناسانه، سطوح معنایی این آثار به عنوان یک گونه سینمایی تشریح شده و نشان داده شود که چگونه این آثار سینمایی با آگاهی از زمینه های تاریخی موثر بر مخاطبان بومی و بهره گیری از عناصر بصری فرهنگ عامه و رویکرد مفهومی به آئین های فتوت و جوانمردی به عنوان گونه ای از سینمای ملی قابل تحلیل هستند و حوزه مهمی در مطالعات سینمای بومی به شمار می آیند.
آقای دکتر فکوهی در مقدمه ی کتاب «اسطوره شناسی سیاسی» به «وابستگی و تبعیت کامل نظام های نمادین و تکنولوژیک به نظام های سیاسی» اشاره کرده اند. همچنین در مقاله ی «معماری و انقلاب» همان کتاب، با تأکید بر سهم خیال در هر انقلاب، به بررسی معماری و شهرسازی پس از انقلاب روسیه پرداخته و به طور ضمنی از امکان بررسی این رابطه در انقلاب ایران سخن گفته اند؛ لذا پرسش از رابطه ی میان «هنر انقلاب اسلامی» و «نظام جمهوری اسلامی» را با ایشان در میان گذاشتیم و ایشان به صورت مکتوب به سئوالات ما پاسخ دادند.
حضور پر رنگ عناصر هویت ساز ایران در فرهنگ بسیاری از اقوام مشرق زمین در جغرافیای وسیعی از جهان که از یک سو از بالکان در اروپا شروع می شد و تا کرانه های شرقی چین در آسیا ادامه می یافت، و از سوی دیگر از فراز فرارود تا قلب هند و بین النهرین را فرا می گرفت، از سالیانی بسیار دور تاکنون، مفهوم جهان ایرانی را همواره در کنار نام ایران تداعی کرده است. با وقوع انقلاب اسلامی در ایران در سال 1357 ش و به دنبال آن، استقلال جمهوری های پنجگانه ماوراء النهر در سال 1991.م/1370.ش، رویکرد شاعران و محققان فارسی زبان دو منطقه به یکدیگر، پس از حضور هفتاد سال استعمار شوروی در فرارود، بیش از پیش افزایش یافته است. در این مقاله، جهان ایرانی و مولفه های آن در ماوراء النهر قرن بیست با تکیه بر میراث ادبی مهدی اخوان ثالث (1307-1369.ش) و دکتر شفیعی کدکنی (تولد 1318.ش)، دو تن از شاعران معاصر ایران، که حوادث این منطقه و تحولات آن را در اشعار خود منعکس کرده اند؛ نقد و بررسی و در سه بخش تنظیم شده است که عبارتند از: جهان ایرانی و مولفه های آن در ماوراء النهر؛ جهان ایرانی و ماوراء النهر در شعر اخوان ثالث و شفیعی کدکنی.