فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۵۸۱ تا ۶۰۰ مورد از کل ۸۰۳ مورد.
حوزه های تخصصی:
نظام شهری تجسم فضایی اقتصاد سیاسی و نحوه مدیریت سرزمین در یک کشور است. با مطالعه نظام شهری نحوه پخشایش و میزان تعادل جمعیت شهرها مشخص تر می گردد. نظام شهری ایران از الگوی سنتی کهکشانی در قبل ازسال،1300 به الگوی زنجیره ای به دلیل تمرکز امکانات و خدمات در شهرهای بزرگ متمایل شده است. این الگو ضمن بر هم زدن روابط منطقی شهرهای کوچک، میانی و بزرگ با یکدیگر، باعث آشفتگی در نظام شهری ایران شده است. هدف از این پژوهش، آشنایی با میزان تعادل در نظام شهری ایران طی سالهای 1335تا 1385است. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی با تاکید بر مدلهای بررسی کننده است. جامعه آماری شامل کلیه شهرهای ایران در پنج دوره سرشماری از سال 1335تا سال 1385 است. یافته های پژوهش، بیانگر آن است که نظام شهری ایران در نیم قرن اخیر از لحاظ شاخص های ضریب تمرکز، رتبه اندازه، نخست شهری و ضریب آنتروپی به سمت تعادل میل کرده است؛ اما از نظرشاخص ضریب جینی و توزیع جمعیت در طبقات شهری نسبت به سال 1335 در وضعیت نامتعادل قرار دارد. در حقیقت، براساس منحنی لورنز شهرهای ایران طی سال 1335 به خط نرمال نزدیکتر بوده، اما در سال 1385از خط نرمال فاصله بیشتری گرفته اند. این امر ناشی از افزایش تعداد شهرهای بسیار کوچک با جمعیت اندک و افزایش جمعیت شهرهای بسیار بزرگ در نظام شهر ایران است. برای متعادل سازی نظام شهری ایران، راهکارهای تمرکز زدایی از کلانشهرها و تقویت شهرهای کوچک ومیانی پیشنهاد شده است.
ارزیابی ناپایداری در توسعه فضایی متروپل تبریز
حوزه های تخصصی:
متروپل تبریز بزرگترین مجتمع زیستی شمال غرب کشور است که به لحاظ موقعیت مکانی ویژه، از حوزه نفوذ بسیار وسیعی برخوردار و به سبب مرکزیت سیاسی، اداری و تمرکز فعالیتهای صنعتی، اقتصادی، دانشگاهی و سطح بالای تخصص و خدمات، به عنوان قطب جاذب و شهر مسلط نقش ماکروسفالی(بزرگسری)را در منطقه ایفا نموده است و به همین دلیل، به طور مداوم بر گستره فضایی آن افزوده می شود. این شهر طی دهههای اخیر رشدی شتابان، لجامگسیخته و بیقواره داشته و تحولات جمعیتی و کالبدی ناباورانهای را تجربه کرده است، به طوری که نوعی شهرسازی نااندیشیده و ناپایدار در آن به وقوع پیوسته است. بر این اساس، مقاله حاضر با روش تحلیلی- اسنادی و با هدف بررسی و ارزیابی ابعاد ناپایداری حاصل از الگوی توسعه ناموزون تبریز بین سال های85-1335 به رشته تحریر درآمده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که توسعه و پراکنش فضایی شهر باعث کمبود و گرانی زمین و مسکن، تخریب باغ ها و اراضی کشاورزی، فرسودگی و تهی شدن بافت قدیم، تنزل اعتبارات فرهنگی و هویت تاریخی شهر، دست اندازی شهر بر روی مناطق ناپایدار و نواحی بالقوه خطرناک، از بین رفتن جنبههای زیبایی شناسانه شهر، ظهور و گسترش مناطق حاشیهنشین، ادغام روستاهای پیرامون و تغییر نقش آنها شده و قابلیت های زیست- محیطی این شهر را به مخاطره انداخته است. از سویی، عدم انطباق توسعه فضایی شهر با ظرفیت زیرساخت ها و فضاهای شهری و به عبارتی، عدم حاکمیت برنامههای اصولی شهرسازی بر گسترش شهر منجر به عقب ماندگی روند شهرسازی از شهرنشینی بیرویه شده و این شهر را از منظر توسعه پایدار شهری به زیر سؤال برده است.
بررسی و تحلیل نقش شهر جدید سهند در انتظام فضایی منطقه بزرگ شهری تبریز
حوزه های تخصصی:
شهرهای جدید در کشورهای مختلف برحسب ضرورت ها و کارکردهای آنها احداث می شود و این سیاست می تواند از کشوری به کشور دیگر و حتی از منطقه ای در یک کشور به منطقه دیگر در همان کشور تفاوت داشته باشد و ضرورت یا عدم ضرورت آن متناسب با شرایط اقتصادی اجتماعی و فرهنگی مردم مشخص می شود. امروز، هدف از ایجاد شهرهای جدید، تحقق ایده سکونت گا ههای ایده آل یا مدینه فاضله نیست، بلکه تمرکززدایی از مراکز شهری بزرگ و ایجاد انتظام فضایی ، هدف و آرمان اصلی آن است. این مقاله، با استفاده از مدل آنتروپی و تحلیل سلسله مراتبی، ضمن تحلیل شکاف های سکونتگاهی در نظام شهری استان آذربایجان شرقی، به ارزیابی نقش شهرجدید سهند در انتظام فضایی منطقه شهری تبریز می پردازد. نتایج حاکی است اگر چه احداث شهر جدید سهند مطابق با تئوریهای انتظام فضایی بخصوص تنوری فضایی هیلهورست صورت گرفته است، ولی تاکنون سرمایه گذاری های هنگفت در شهر جدید سهند، تاثیر بسیار ناچیزی در تعادل بخشی به سازمان فضایی شهرها و سلسله مراتب آنها در استان داشته است و تا پایان برنامه چهارم تنها 40 درصد اهداف مورد نظر در بخش جمعیت پذیری شهرهای جدید محقق شده است. توجه به تقویت شهرهای میانی به عنوان جایگزین شهرهای جدید از جمله پیشنهادهای جدی این مقاله برای مناطق شهری بزرگ است.
بررسی و تحلیل رابطه امنیت تصرف قانونی و عرفی با میزان مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی در محله اسلام آباد تهران
حوزه های تخصصی:
هدف مقاله حاضر، بررسی و تحلیل میزان تاثیرامنیت تصرف زمین، برانگیزه مشارکت خانوارهای ساکن در سکونتگاههای غیررسمی است. به همین منظور، محله غیررسمی اسلام آباد تهران به عنوان نمونه موردی انتخاب شده است. روش تحقیق دراین مقاله از نوع توصیفی و تحلیلی بوده و در آن از روش پیمایش وابزار پرسشنامه برای جمع آوری اطلاعات استفاده شده است. از تکنیکهای آماری آلفای کرونباخ، همبستگی پیرسون و جزئی، و تکنیک آماری رگرسیون چند متغیره برای تجزیه و تحلیل داده های خام پرسشنامه استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که بین شاخص قانونی نوع مالکیت خانوارها و انگیزه مشارکت آنها در طرحهای بهسازی رابطه معناداری وجود ندارد. این بدان معناست که همه خانوارهای نمونه آماری ( سنددار، قولنامه ای و غیره ) تقریبا به یک اندازه تمایل به مشارکت با سازمانهای محلی و دولتی دارند. در عین حال، نتایج تحقیق نشان داد که بین شاخصهای فراقانونی و متغیر وابسته، انگیزه مشارکت خانوارها در طرح های بهسازی رابطه معنیدار مثبتی وجود دارد؛ به طوری که بالا بودن شاخصهای فوق، منجر به بالا رفتن انگیزه مشارکت خانوارها در طرحهای بهسازی می شود. همچنین نتایج تحقیق نشان دادکه بین شاخص میزان درآمد خانوار و شاخصهای امنیت تصرف زمین و انگیزه مشارکت خانوارها رابطه معنادار مثبت وجود دارد و بالا بودن آن، به افزایش میزان امنیت تصرف ادراکی خانوارها و همچنین افزایش میزان همکاری خانوارها با سازمانهای دولتی، محلی و غیره منجر می شود.
شهروندی شهری: از نظریه تا سیاست شهری و تجربة فرهنگی
حوزه های تخصصی:
در فرایند جهانی شدن، شهروند گرایی در شهر و مدیریت های شهری امری متعارف است. اما در هزارة سوم میلادی، رژیم های شهری (از مدیریت و حکومت های شهری تا سازمان ها و مقامات شهری و شهرداری ها) درصدد گسترده تر کردن کمّی و کیفی نوعی از شهروندگرایی برآمده اند که به دولت ملت محدود نبوده و بیشتر به سطوح محلی و شهری پایبند است. به طور دقیق، شهروندی شهری ناظر به چنین وضعیت شهری پرافت و خیزی است و مسئله ای است مربوط به فراتر رفتن از شهروندی ملی و رفع کاستی های شهروندی ناشهری. ادعای سیاست های شهروندی شهری کامل تر کردن، مردمی تر کردن، عمومی ترکردن و مدنی تر کردن شهروندی در زیست جهان شهری و پیوند عمیق تر میان رژیم های شهری و شهرنشینان است. از این رو در این مقاله هم زمان ماهیت جامعه شناختی شهروندی شهری و سیاست های شهروندی شهری به عنوان تجربة فرهنگی شهری متأخر مرور شده است.
نقش بازارهای حاشیه شهری در تمرکز زدایی از مرکز شهر
حوزه های تخصصی:
امروزه در بسیاری از شهرها، تمرکز بیش از اندازه در بخش مرکزی شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد نموده است. تراکم و ازدحام جمعیت، ترافیکهای سنگین، هزینه های زیاد جهت احداث تاسیسات و خدمات جدید، وقوع تصادفات و تلفات جانی و مالی، آلودگی های زیست محیطی و غیره نمونه هایی از این مشکلات می باشند. شهر لنگرود با دارا بودن دو بازار هفتگی در روزهای شنبه و چهارشنبه، بیشترین حجم مبادلات انواع محصولات و کالاها را در منطقه شرق گیلان برعهده دارد. از آنجایی که پراکندگی این بازارها در معابر و محلات مرکز شهر، مشکلات متعددی را برای شهر و شهروندان ایجاد می نموده، در سالهای اخیر بازارهای هفتگی از بخش مرکزی شهر به محلی ویژه واقع در حاشیه شهر (پارک فجر) انتقال داده شده است. علاوه بر بازارهای هفتگی، بازاری ویژه با عنوان پارک بازار در همسایگی بازار هفتگی دایر شده که علاوه بر فعالیت های روزانه مغازه ها و واحدهای تجاری درون آن، بازاری هفتگی با خصوصیاتی ویژه و منحصر به فرد با عنوان ""جمعه پارک بازار"" نیز در آن برپا شده است. روش تحقیق از نوع مطالعات توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر دو روش مطالعات کتابخانه ای و میدانی می باشد. نتایج این تحقیق نشان می دهد که هر چند بازارهای حاشیه شهر لنگرود، در کاهش جریان ترافیکی (ترافیک سواره) بخش مرکزی شهر موثر نبوده و لیکن در امر ساماندهی دستفروشان شهر، موفق عمل کرده است
ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهرها در برابر زلزله نمونه موردی: شهر زنجان
حوزه های تخصصی:
وقوع مخاطرات طبیعی، از جمله زلزله، نه تنها باعث خسارت به زیرساختارهای کالبدی و فیزیکی در مناطق زلزله زده می شود، بلکه ساختارهای اجتماعی آن مناطق را هم تحت تاثیر قرار میدهد. بنابراین، ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات، تنها به عناصر کالبدی وفیزیکی آنها محدود نشده، در این راستا عناصر اجتماعی این شهرها را هم باید مطالعه و بررسی نمود. از آنجایی که مدیریت مخاطرات در برنامه ریزی شهری از اهمیت و جایگاه ویژه ای برای کاهش حجم آسیب ها و تلفات انسانی ناشی از مخاطرات طبیعی و انسانی برخوردار است ، ارزیابی آسیب پذیری شهرها در برابر این مخاطرات از ابعاد مختلف، به عنوان یکی از عوامل تعیینکننده میزان خطر میتواند به کاهش خسارات کالبدی، اقتصادی و اجتماعی ناشی از وقوع چنین حوادثی منجر شود. با توجه به نقش مسلم عوامل اجتماعی در کاهش و افزایش آثار مخاطرات طبیعی، در این مقاله تاکید اصلی بر روی آسیب پذیری اجتماعی به عنوان یکی از ابعاد آسیب پذیری شهرها در برابر زلزله است، که این امر به دلیل نبود آمار و اطلاعات کافی و پیچیدگیهای عوامل اجتماعی در مطالعات مربوط به آسیب پذیری شهرها در برابر مخاطرات طبیعی کمتر مورد توجه قرار گرفته است. در این مقاله، با در نظر گرفتن عواملی، همچون توزیع جمعیت در گروههای سنی مختلف و تراکم آن در مناطق مختلف شهری، کیفیت مسکن، اشتغال، سواد و تعداد معلولان و ... در قالب چهار شاخص جمعیت، مسکن، اقتصادی-اجتماعی و فاصله فیزیکی به کاربریهای مورد نیاز و پرخطر در هنگام بروز زلزله بررسی شده است. همچنین با به کارگیری روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) برای تعیین میزان اهمیت هر کدام از عوامل به کار رفته و با بهره گیری از امکانات تحلیلی و نمایشی سیستم اطلاعات جغرافیایی به ارزیابی آسیب پذیری اجتماعی شهر زنجان در برابر زلزله پرداخته و در نهایت، پهنه ها و مناطق آسیب پذیر شهر مشخص شده است. نتایج حاصل نشان میدهد که در حدود 32.6 درصد از مناطق شهر زنجان دارای آسیب پذیری زیاد و39.8 درصد دارای آسیب پذیری متوسط و تنها 27.5 درصد از آن دارای آسیب پذیری کم در برابر زلزله هستند.
آسیب شناسی سیاست های دولت در ساماندهی اسکان غیررسمی، نمونه موردی: محلات نای بند، شیرسوم و خواجه عطا، شهر بندرعباس
حوزه های تخصصی:
بنا بر برآورد برنامه اسکانِ بشرِ سازمان ملل متحد، بیش از 50 درصدِ ساکنانِ شهرهایِ کشورهایِ کم درآمد و 20 درصدِ کشورهایِ با درآمدِ متوسط، در سکونتگاه های غیررسمی زندگی می کنند که سنجه های سواد، تندرستی، درآمد و پیشرفت اجتماعی، از میانگین شهری در آن کشورها پایین تر است و شایسته شان و کرامت انسانی نیست. کشور ما نیز از جمله کشورهایی است که با این مساله شهری درگیر است. بر اساس تاکیدات موجود در قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران، تامین سرپناه مناسب و در خور شان انسان، یکی از وظایف بسیار مهمِ دولت در قبال شهروندان ایرانی به شمار می آید. دولت در ایران- چه قبل از انقلاب اسلامی و چه پس از آن- سیاست های زمین و مسکن شهری را در دست داشته و کنترل می کرده است. این مقاله با استفاده از روش تحلیلی – تبیینی، با رویکرد کیفی و کمی و جمع آوری اسنادی و اکتشافی داده ها، سعی در بازنمایی آسیبِ سیاست های به کار رفته توسط دولت و علل کمتر رضایت بخش بودن سیاست های آن در راستای ساماندهی اسکان غیررسمی دارد. لذا از پرسشنامه و روش تحلیل عاملی برای ارزیابی شاخص ها استفاده شد. نتایج به دست آمده، حاکی از آن است که سیاست های دولت در دوره های مختلف، نه تنها به پایداری اجتماعی، فیزیکی و کالبدی سکونتگاه های غیررسمی منجر نگردیده است، بلکه باعث محروم شدن بخش وسیعی از افراد کم درآمد از تسهیلات زمین و مسکن شهری در برنامه های دولت نیز شده است، در این راستا، نتیجه گیری و پیشنهادها ارائه شده است.
نقش تراکم شهری در وابستگی به اتومبیل، مطالعه موردی سه ناحیه مسکونی در منطقه یک شهر شیراز
حوزه های تخصصی:
پیامدهای منفی ناشی از استفاده گسترده از وسایل نقلیه موتوری، منجر به شکل گیری بحث های زیادی در میان طرفداران توسعه پایدار، در رابطه با راههای کاهش استفاده از اتومبیل شخصی گردیده است. گفته می شود یکی از دلایل استفاده بی رویه از اتومبیل، الگوی مرسوم توسعه شهری است. توسعه پراکنده، افقی و کم تراکم شهرها، به فاصله گرفتن کانون های فعالیتی از یکدیگر منجر شده و در نتیجه، زمینه ساز استفاده بیشتر از اتومبیل شخصی در غیاب سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد است. مقاله حاضر، به بیان یافته های یک تحقیق تجربی می پردازد که در آن، نقش عوامل موثر بر وابستگی به اتومبیل بررسی شده است. در این تحقیق، سه ناحیه مسکونی از محدوده منطقه یک شهرداری شیراز به گونه ای انتخاب شده اند که از نظر ویژگی های اجتماعی- اقتصادی مشابه بوده، ولی از نظر شاخص تراکم شهری در سه سطح مختلف قرار دارند. مالکیت اتومبیل و میزان استفاده از آن به عنوان شاخص هایی برای بیان وابستگی به اتومبیل انتخاب شده اند. عوامل مورد بررسی، شامل ویژگیهای شکل شهر در قالب تراکم شهری و خصوصیات اجتماعی – اقتصادی خانوارهای ساکن در این سه ناحیه شهری شیراز هستند. اطلاعات و داده های اولیه از طریق تکمیل پرسشنامه سرپرست خانوار (به تعداد 356 مورد) و نیز بهره گیری از نقشه GIS شهر شیراز جمع آوری گردیده است. توصیف و بررسی رابطه بین تعداد اتومبیل در خانوار و میزان استفاده از آن با شاخص های تراکم شهری و ویژگیهای اجتماعی – اقتصادی خانوار با استفاده از تجزیه و تحلیل های آماری (تحلیل واریانس و تحلیل همبستگی) انجام شده است. یافته های تحقیق، بیانگر این امر است که خصوصیات اجتماعی – اقتصادی خانوار (درآمد، اندازه خانوار، تعداد شاغلان درخانوار، شغل و تحصیلات سرپرست خانوار و وضعیت ملکی مسکن) در وابستگی به اتومبیل تاثیر گذار هستند. افزایش تراکم شهری، نه تنها در کاهش استفاده از اتومبیل موثر نبوده، بلکه در نواحی با سطوح بالای تراکم ساختمانی، تعداد سفرهای روزانه با اتومبیل نیز افزایش یافته است. نتیجه این تحقیق، به طور کلی بیانگر تفاوت شرایط شهرهای ما با شهرهای غربی از نظر عوامل موثر بر وابستگی به اتومبیل است.
بررسی عوامل مؤثر بر میزان جرم در مناطق مختلف شهر شیراز دکتر مسعود تقوایی* دکتر اصغر ضرابی** بهنام مغانی رحیمی***(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گسترش شهر نشینی از یک طرف و کمبود فضا از طرف دیگر، ازدحام و تراکم بیش از حد جمعیت و فعالیت را در شهرهای امروزی سبب شده است. درهم تنیدگی و فشردگی جمعیت دارای پیامدهای گسترده ای بوده که یکی از آن ها افزایش ناهنجاریهای اجتماعی است. در این فرایند کلان شهرهای کشو ر ما نیز با افزایش بی سابقه جرم وجنایت رو به رو هستند که این مسئله نه تنها دستگاه قضایی را با چالشی بزرگ مواجه نموده، بلکه از نظر فرهنگی، اجتماعی، روانی، اقتصادی و حتی سیاسی نیز مخاطره آمیز بوده و هزینه های مادی و معنوی فراوانی بر دوش جامعه می گذارد. از آنجا که شهر شیراز به عنوان مترو پل جنوب از این حیث در رده بالایی قرار دارد، مطالعه حاضر ضمن بررسی و مقایسه پراکنش فضایی جرم در بین مناطق مختلف شیراز، به ارزیابی شرایط محیطی شهر بر میزان جرم و جنایت نیز پرداخته است. نتایج تحقیق نشان می دهد که بین ارتکاب جرم و کیفیت محیط مسکونی رابطه معنی داری وجود دارد، علاوه بر این، ارتکاب جرم با نوع شغل و فعالیت مناطق مختلف نیز معنی دار است. رابطه این شاخصه ها در نقاط جرم خیز شهر به خوبی مشهود است.
بررسی عوامل اجتماعی– اقتصادی– ترافیکی موثر بر تداوم سفرهای طولانی آونگی شغلی (نمونه شهر وزوان در سال 1387)
حوزه های تخصصی:
سفرهای شغلی طولانی آونگی، نوعی از سفرهای شهری، بین شهری و یا میان شهری برای انجام شغل است که معمولاً به طور روزانه انجام می پذیرد و حداقل در کوتاه مدت سفرهای ناگزیری هستند و در حوزه های مادر شهری به طور نمایان تری وجود دارند. در این مقاله، به بررسی کلی سفرهای شغلی آونگی، عوامل تداوم آن برای اهالی وزوان و در واقع، تحلیل عدم تبدیل آن به مهاجرت در شهر وزوان و تاثیر عوامل جهت جغرافیایی سفرها و میزان رضایت از این سفرها بر آن پرداخته شده است. روش تحقیق در این مطالعه به صورت پیمایشی و از طریق تکمیل پرسشنامه از شاغلین ساکن در شهر وزوان - که سفر شغلی به خارج از شهر انجام می دهند انجام شده است - برای سنجش ارتباط بین متغیرها و تاثیر آنها بر متغیر وابسته (علاقه به ادامه سفر شغلی) از آزمونهای آماری همبستگی و رگرسیون خطی استفاده شده است. در زمینه تاثیر عوامل از روش تحلیل مسیر و مدل سازی بهره گرفته شده و مدل نهایی از طریق مسیر یابی نهایی ارائه شده است. نتیجه مطالعه آن است که پدیده سفرهای شغلی خارج از شهر وزوان پدیده ای غالب است که از یک سو، ناشی از نبود فرصتهای شغلی در این شهر و از سوی دیگر، به خاطر جاذبه قوی حوزه مادر شهری اصفهان است. این امر علی رغم عدم رضایت نسبی از مشاغل و فواصل نسبتاً دور مشاغل، هنوز ادامه دارد. در این میان، عامل اصلی در تداوم این سفرها، تمایل خانواده ها و خود شاغلان در باقی ماندن در شهر وزوان است. طبق داده های مربوط به فراوانی ها، 82 درصد؛ یعنی 173 نفر از افراد خانواده هایشان رضایت ناچیزی در مورد سفرهای شغلی سرپرستشان داشته اند. علی رغم آنکه اکثرمسافران شغلی یا۱۷۳نفر ازآنان نیز رضایت کمی ازسفرشان دارند، ولی نتایج حاصل ازضریب رگرسیونی نشان داد که بین دو متغیر رضایت خانواده در باقی ماندن در محل سکونت، با متغیر علاقه به سفر رابطه قوی و مستقیم (672/0) وجود دارد که عامل اصلی علاقه به ادامه سفرهای شغلی درشهر وزوان است .
تاثیر فرهنگ دینی بر شکلگیری خانه مقایسه تطبیقی خانه در محله مسلمانان، زرتشتیان و یهودیان کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"مطابق با دیدگاه بسیاری پژوهشگران، «فرهنگ» عامل اصلی شکلگیری خانه است و نقش مهمی در پایداری اجتماعی دارد، لذا مطالعه فرهنگهای دینی برای شناخت الگوهای رفتاری اقوام و مذاهب گوناگون اهمیت مییابد. با وجود این، عوامل تاثیرگذار فرهنگ بر محیط انسانساخت در شهر کرمان، که تکثر فرهنگی و محلات مسکونی متعلق به مسلمانان، زرتشتیان و کلیمیان دارد، کمتر مطالعه شده است. این مطالعات میتواند برنامهریزان را در تدوین ضوابط راهنمای طراحی و نوسازی این محلات یاری کند. این مقاله با الگویی ترکیبی، ابتدا با استفاده از متون مقدسی همچون قرآن کریم و با تحلیل منطقی، به موضوع حریم و مهماننوازی در فرهنگ اسلامی پرداخته و تاثیر آنرا بر شکلگیری خانههای محله مسلمانان بیان میکند. سپس افزون بر مطالعات قومنگاری، با مراجعه به اوستا و تورات نشان میدهد که چون فضای معماری قابلیت فرهنگپذیری دارد و فرهنگ نیز در قالب فضای کالبدی به ظهور میرسد، لایه اول تاثیرگذار بر معماری خانههای کرمان، ناشی از فرهنگ اسلامی (بهعنوان فرهنگ حاکم) و در اصولی همچون حفظ حریم خصوصی، رعایت حقوق همسایه و تکریم مهمان است. لایه دوم مؤثر، که در معماری خانه یهودیان و زرتشتیان دیده میشود، براساس عقاید و رسوم مذهبی آنها با بازتعریف و حدودبخشی به این اصول، شکلگیری فضاهای فعالیت اختصاصی را برای رسیدن به امنیت، تامین معیشت و رعایت دستورات شریعت در رابطه با زنان و همکیشان موجب شده است. ادامه این تحقیق، بهدنبال شناخت روش تبدیل یافتههای نظری این مقاله به ضوابط اجرایی راهنمای طراحی است.
"
بررسی وضعیت مسکن در سکونتگاه های غیررسمی و ارایه راهبردهای ساماندهی آنها نمونه موردی: محله حسن آباد یزد
حوزه های تخصصی:
محله حسن آباد ، یکی از چندین سکونتگاه غیررسمی شهر یزد است که با مشکلات متعدد اجتماعی، اقتصادی و کالبدی بویژه در بخش مسکن، از جمله فقر مسکن، کیفیت پایین مساکن، همجواری با کاربریهای ناسازگار با محیط سکونت و... رو به روست. پژوهش حاضر با هدف دستیابی به راهبردی برای ساماندهی و بهبود وضعیت مساکن و محیط مسکونی این محله انجام گرفته است. روش تحقیق ، توصیفی- تحلیلی؛ تکنیک گردآوری داده ها ، مطالعات کتابخانه ای و میدانی؛ حجم نمونه 180 مورد و روش نمونه گیری طبقه ای – تصادفی بوده است. براساس نتایج تحقیق: - بخش عمده مساکن در سکونتگاه غیررسمی حسن آباد ، مرمتی و با مصالح کم دوام و دست دوم و فاقد پروانه ساخت هستند. همچنین ، استقرارگروههای درآمدی پایین موجب حاکمیت ساخت وسازهای غیرحرفه ای، طولانی شدن دوره ساخت و کاهش توان تولید مسکن در این محدوده شده است. لذا، هرگونه تلاش در جهت زدودن چهره فقر از محله می تواند گامی موثر در راستای کاهش مشکلات مسکن مجموعه تلقی شود؛ - ساکنان، دارای احساس تعلق خاطر نسبت به سکونتگاه خود بوده ، آمادگی مشارکت برای بهبود وضعیت مسکن و محیط سکونت خود را دارند؛ - راهبرد توانمندسازی در راستای قادرسازی اهالی برای عرضه واحدهای مسکونی جدید در کنار بهبود کمی و کیفی واحدهای موجود؛ و راهبرد ارتقای سکونت با هدف ساماندهی محیط سکونت آنها می تواند بخش عمده مشکلات موجود را برطرف نماید.
ارزیابی موفقیت طرح های تجمیع در بافت تاریخی شهر یزد نمونه موردی مجموعه های مسکونی نفت و خاتم
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به وقوع پدیده پراکندهرویی در شهرهای ایران، ضرورت برنامهریزی مجدد بر روی زمین و مسکن در بافتهای قدیمی، دوچندان شده است. در این راستا، طرحهای تجمیع، به موازات سیاستهای رشد هوشمند، در بافت قدیمی شهر یزد پایهگذاری شدهاند. آنچه توسعه آینده طرحهای تجمیع را تضمین میکند، ارزیابی تجربههای محقق شده به منظور بازنگری در مبانینظری این طرحهاست. یافتههای تحقیق حاضر نشان میدهد ساکنان دو مجموعه مسکونی نفت و خاتم از زندگی در این مجموعهها رضایت دارند که این حاکی از موفقیت نسبی این طرحهاست. از سوی دیگر، با توجه به اینکه ساکنان اطراف این دو مجموعه نیز از مزایای ساخت این دو مجموعه، مثل افزایش ارزش املاک خود بهرهمند شدهاند، از اجرای چنین طرحهایی در بافت قدیم رضایت دارند و از توسعه آینده این طرحها استقبال میکنند. در عین حال، ارزیابیها نشان میدهد، در فرایند اجرای این طرحها، تنها معماری مجموعه در نظر گرفته شده و مواردی مثل بهبود شبکه دسترسی و تامین فضاهای عمومی مورد نیاز مجموعهها، کمتر لحاظ شده است. بدین منظور، باید این نگرش در برنامهریزیهای آینده این گونه طرحها مورد توجه جدی قرار گیرد تا به هدف خود؛ یعنی بازگرداندن اصالت به بافتهای قدیمی، نزدیکتر شود.