فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۸۱ تا ۲۰۰ مورد از کل ۳۴۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
تغییرات شتابان و تحولات سریع جوامع با بهره جستن از تکنولوژی نوین مبتنی بر اطلاعات در هزاره سوم و نقش حساس، کلیدی و محوری سازمانه ای آموزشی در انتقال اطلاعات و تلاش برای دستیابی به توسعه و پیشرفت علمی تامل و تفکر در خصوص نظام های مدیریتی حاکم بر سازمانه ای آموزشی به خصوص دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی را می طلبد. به همین منظور و با هدف شناخت تاثیر نظام های آموزشی بر ساختار سازمانی و مدیریت دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی موجود در کشور و در نهایت تاثیر فرآیند یاددهی یادگیری بر مدیریت و ساختار آموزشی سازمانه ای آموزشی، تحقیقی تحت عنوان بررسی نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور (با نظام آموزش باز و از راه دور) و تفاوت آن با دانشگاه های سنتی (مرسوم) انجام شد. جامعه آماری مورد مطالعه، متشکل از دانشگاه پیام نور (تنها دانشگاه آموزش از راه دور ایران) و کلیه دانشگاه های به عنوان دانشگاه های مرسوم در نظر گرفته شد.نمونه آماری مورد مطالعه، متشکل از کلیه واحدها و دانشکده های دانشگاه تهران، 5 منطقه و 20 مرکز از بین مناطق و مراکز دانشگاه پیام نور 1 و 5 منطقه و 20 واحد از دانشگاه آزاد اسلامی در سراسر کشور بود که با روش نمونه گیری تصادفی خوشه ای انتخاب شد. اطلاعات گردآوری شده با استفاده از روش های آمار توصیفی و آزمون کروسکال و الیس و مجذور کای (x2) استخراج و تجزیه و تحلیل شد. برخی از نتایج به دست آمده نشان داد که: نظام مدیریتی دانشگاه پیام نور تحت تاثیر نظام آموزشی آن می باشد و فرآیند یاددهی یادگیری در ساختار سازمانی دانشگاه ها تاثیر می گذارد.ساختار سازمانی دانشگاه های مرسوم بیشتر به سمت ساختار مکانیکی و ساختار دانشگاه پیام نور به سمت ارگانیکی بودن تمایل دارد و ساختاری انعطاف پذیرتر از دانشگاه های مرسوم دارد. فرآیند یاددهی یادگیری در دانشگاه پیام نور به وسیله سازمان طراحی و اجرا می شود؛ ولی در دانشگاه های مرسوم به عهده استاد می باشد و ...
بررسی چالش ها و نارسایی های تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی تاملی بر نظرات دانشجویان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی تحولات آموزش عالی و تحلیل رشد و توسعه کمی و کیفی موسسات دانشگاهی کشور در چند دهه اخیر مبین وجود چالش ها و نارسایی های متعددی است که ریشه در سیاست ها، خط مشی ها و رویکردهای حاکم بر نظام آموزش عالی کشور و واقع بینانه نبودن برنامه ها و عدم توجه به اصول بنیادین برنامه ریزی در برنامه ریزی دوره ها و رشته های دانشگاهی در مراکز آموزش عالی کشور دارد. آسیب شناسی تحصیلات دانشگاهی در حوزه علوم انسانی، نشان می دهد که چنین وضعیتی در این حوزه علمی به مراتب، نگران کننده تر است. این در حالی است که توسعه مواج و خیره کننده فناوری اطلاعات و ارتباطات و هم چنین پدیده هایی چون جهانی شدن و به هم ریختن و حذف پاره ای از مرزهای فکری و فلسفی و شکل گیری پارادایم های نوین، زمینه توجه به الگوهای نوینی از دانشگاه ها در هزاره سوم مطرح و بستر ظهور نسل های جدیدی از موسسات آموزش عالی را فراهم نموده است. از این رو، ما در کنار مسایل و تنگناهای جاری نظام آموزش عالی خود با مجموعه جدیدی از چالش ها و رسالت های جدیدی مواجه هستیم که جز با مهندسی مجدد نظام آموزش عالی نمی توان با موفقیت آن ها را مدیرت نمود. در این ارتباط، انجام تغییرات و اصلاحاتی در علوم انسانی و انطباق آن با شرایط مذکور از اهمیت بالایی برخوردار و مستلزم تلاش و جدیت بیشتری از جانب مدیران و متولیان مراکز دانشگاهی است. این مقاله در صدد است تا با بررس دیدگاه دانشجویان علوم انسانی درباره جایگاه این علوم در آموزش عالی کشور، مشکلات و نارسایی های اثر گذار بر کیفیت آموزشی و پژوهشی آن را تحلیل و راهکارهایی را نیز در جهت بهبود فعالیت های علمی و پژوهشی در این علوم، پیشنهاد نماید.
تحلیلی بر سیاست کاهش تمرکز از برنامه ریزی درسی در آموزش عالی ایران: ضرورت ها و فرصت ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این مقاله، نویسنده ابتدا به مهجوریت تاریخی مباحث مربوط به آموزش عالی در رشته برنامه درسی می پردازد و از این رهگذر، نیاز به جبران این کاستی را که اختصاص به محیط ایران ندارد و بیش و کم، وجهه جهانی دارد، گوشزد می نماید. سپس، بحث کوتاهی درباره ماهیت و ماموریت رشته برنامه درسی ارایه می کند تا خواننده قرایتی از ماموریت رشته را که بحث تولید برنامه های درسی به وسیله دانشگاه ها و موسسات آموزش عالی، در چارچوب آن قرایت، معنا می یابد، دریابد. مباحث اصلی مقاله در دو بخش ضرورت ها و فرصت های معطوف به سیاست تمرکز زدایی از فرآیند برنامه ریزی درسی آموزش عالی، قابل پی گیری است. در بخش ضرورت ها، نگارنده تلویحا به اصولی می پردازد که ضرورتا در برنامه ریزی درسی به وسیله دانشگاه ها باید مطمح نظر باشد و غفلت از آن ها، این سیاست را از خیز انتفاع ساقط خواهد کرد. در بخش فرصت ها، به این پرسش پاسخ داده می شود که از منظر دانش برنامه درسی، توجه به کدام اصول متضمن دستیابی به قابلیت حداکثری در اجرای سیاست کاهش تمرکز در برنامه ریزی درسی آموزش عالی خواهد بود. به دیگر سخن، در بخش ضرورت ها، شرایط حد اقلی التزام به عهده دار شدن ماموریت برنامه ریزی درسی در سطح دانشگاه ها و در بخش فرصت ها، شرایط حداکثری مورد توجه قرار می گیرند. در بخش پایانی این نوشتار و در قالب یک جمع بندی کوتاه، این معنا مورد تاکید قرار می گیرد که وضع سیاست های مترقی برای دستیابی به تعالی و ترقی لازم است؛ ولیکن هرگز کافی نیست.
نامه علوم اجتماعی : روند و رویه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی نشریات ادواری، مطالعه غیرمستقیم قواعد حاکم بر فرایند تولید، پخش و بهره وری از اطلاعات علمی مکتوب و بیانگر ماهیت و روند توسعه یک رشته علمی است. با انجام تحلیل های مختلف بر روی مقالات منتشر شده در مجلات علمی، ضمن فهم روندها و رویه های تولید و انتشار علم در یک حوزه، می توان به فضا و شبکه های علمی آن حوزه نیز پی برد. این مقاله ضمن بازنمایی سهم حوزه های مختلف علوم اجتماعی به ارایه تنوع آثار منتشر شده، روش های مورد استفاده، میزان هم نویسی، وابستگی سازمانی و پراکندگی جغرافیایی نویسنده/ نویسندگان، جنس و ملیت نویسنده/ نویسندگان در «نامه علوم اجتماعی، می پردازد و سیمایی از نامه علوم اجتماعی را به اجمال نشان می دهد. این پژوهش بر مبنای هدف مطالعاتی اش از نوع پژوهش های اکتشافی، توصیفی و تحلیلی است و از حیث فرایند پژوهش از نوع مطالعات کمی است. بر مبنای منطق پژوهش نیز یک مطالعه استقرایی است و چنان که انتظار می رود نتایج حاصل از این پژوهش نیز آن را در زمره مطالعات کاربردی قرار می دهد. در «علوم اجتماعی» 415 اثر در حوزه های مختلف علوم اجتماعی را 279 نویسنده (حقیقی / حقوقی) با پراکندگی بین 1 تا 16 اثر در بازه زمانی پاییز 1347 تا بهار 1387 در قالب 37 شماره با متوسط 11.2 اثر در هر شماره تولید نموده اند. نتایج این پژوهش نشان می دهد «علوم اجتماعی» یک مجله بین رشته ای است که بر حوزه جامعه شناسی، مقالات علمی پژوهشی، روش کمی با جهت گیری به سوی روش های کیفی و ترکیبی (کمی و کیفی)، تک نویسی با گرایش به سوی هم نویسی و جهت گیری از نوع «دونویسی» درون سازمانی تمرکز دارد. بازنمایی آثار منتشر شده در «نامه علوم اجتماعی» حکایت از یک تمرکزگرایی سازمانی 73 درصدی در دانشکده علوم اجتماعی، 76 درصدی در دانشگاه تهران و 93 درصدی در تهران دارد.
نسبت علم و فرهنگ
بررسی عوامل موثر بر انتخاب رشته داوطلبان مجاز به انتخاب رشته کنکور سراسری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر عوامل موثر بر انتخاب رشته را در میان داوطلبان مجاز به انتخاب رشته کنکور سراسری بررسی می کند. بدین منظور پرسش نامه ای 12 ایتمی بر اساس نتایج یک تحقیق مقدماتی با سوالات باز پاسخ درباره عوامل موثر بر انتخاب رشته تهیه شد. پس از بررسی و تایید روایی صوری پرسش نامه، پایایی آن با اجرای اولیه پرسش نامه بر روی 120 نفر از داوطلبان مجاز به انتخاب رشته، بررسی و ضریب آلفای 0.82 دست آمد. پرسش نامه نهایی بر روی 1700 نفر (920 دختر و 780 نفر پسر) از داوطلبان مقیم شهر تهران اجرا گردید. روش تحقیق از نوع پیمایشی بوده است. بر طبق نتایج آزمون تحلیل عاملی، پرسش نامه محقق ساخته از سه عامل شغلی، خانوادگی دوستان و فردی تشکیل شده بود. تجزیه و تحلیل های آماری انجام شده نشان داد که حدود دامنه میانگین نمره های داوطلبان با تبدیل دامنه اطمینان میانگین به نقطه درصدی به ترتیب عامل فردی با %77.45 در عامل شغلی با %76.8 و عامل خانوادگی دوستان با %50، مهم ترین عوامل موثر بر انتخاب رشته می باشند. در مقایسه بین دو جنس، انجام آزمون های t گروه های مستقل، تفاوت معنی داری بین دختران و پسران داوطلب مجاز به انتخاب رشته در عامل شغلی و نیز خانوادگی دوستان در انتخاب رشته وجود داشت؛ اما تفاوتی بین دختران و پسران در عامل فردی به دست نیامد. همچنین نتیجه آزمون تحلیل واریانس، نشان دهنده تفاوت بین عوامل شغلی و نیز خانوادگی دوستان در میان داوطلبان گروه های آزمایشی بود؛ اما تفاوت معنی داری بین داوطلبان گروه های آزمایشی در عامل فردی وجود نداشت.
مطالعات مواد مخدر و اعتیاد در نظام آموزش و پرورش ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موضوع مواد مخدر، یکی از معضلات جامعه بشری به شمار می رود که همه جوامع را به خود مشغول کرده است. رشته های مختلف عملی هر کدام با توجه به حدود علمی خود به این موضوع پرداخته اند. در این مقاله، ضمن بررسی مجموعه پژوهش ها، پایان نامه ها، گزارش های کاربردی، مقالات و طرح های ملی انجام شده به این سوال توجه شده است که اولا کدام یک از حوزه های علمی توجه بیشتری به این موضوع داشته و در ثانی این موضوع چگونه مورد بررسی قرار گرفته است. در مجموع، 370 پژوهش و مقاله مورد بررسی قرار گرفته که از میان بخش اعظم آن ها، پایان نامه دکتر و کارشناسی ارشد بوده است. در میان پایان نامه ها، دانشجویان رشته پایان نامه دکتری و کارشناسی ارشد بوده است. در میان پایان نامه ها، دانشجویان رشته پزشکی بیش از دیگران به این موضوع پرداخته اند، حال آن که جامعه شناسان در انجام پژوهش سهم بیشتری داشته اند. با این وجود، مقالات ارایه شده در سمینارها و مجامع علمی غالبا از سوی پزشکان و دانشجویان پزشکی ارایه شده است. در مجموع، با بررسی شاخص تولیدات علمی، می توان گفت علوم پزشکی در رتبه اول و سپس جامعه شناسی در رتبه دوم قرار داشته است و سایر حوزه های علمی مانند علوم تربیتی، روان شناسی و روان پزشکی در رتبه های بعدی قرار داشته اند. در آخر، سه پژوهش ملی در حوزه جامعه شناسی که به این موضوع به طور مستقیم یا غیر مستقیم مرتبط بوده اند، مورد بررسی قرار گرفته است.
تاثیر اینترنت بر افزایش سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی اعضای هیات علمی و دانشجویان مقطع ارشد و دکتری در دانشگاه های برگزیده(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"اینترنت و تکنولوژی های جدید ارتباطی و اطلاعاتی، همه فرآیندهای مورد نیاز برای اتخاذ، تدوین و انتقال دانش به ویژه در سازمان های علمی- آموزشی و پژوهشی را متاثر ساخته است. مجموع فرآیندهای سازمانی مورد نظر، بخشی از سرمایه فکری در هر سازمان است. سرمایه فکری، بهطور خلاصه، دارایی های نامرئی و غیرملموس سازمان است که برای رسیدن به اهداف سازمانی به کار گرفته می شود. در مقاله حاضر (که برگرفته از نتایج یک پیمایش، با حجم نمونه 1200 نفر است) به بررسی اثر تکنولوژی اینترنت بر ابعادی از سرمایه فکری (سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی) در دانشگاه های ایران پرداخته ایم. مبتنی بر اصول نظری مطرح در این تحقیق، بهره مندی از اینترنت (در قالب دسترسی و مصرف آن) می تواند عاملی اساسی در رشد سرمایه فکری یک سازمان (در اینجا دانشگاه) باشد. نتایج حاصل از پیمایش نشان می دهد که دانشگاه های مختلف به لحاظ سطح سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی، وضعیت متفاوتی نسبت به یکدیگر دارند. از سوی دیگر، سطح دسترسی به اینترنت و نیز مصرف اینترنت (نوع مصرف و حجم مصرف)، به عنوان اصلی ترین متغیرهای مستقل تحقیق، بر سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی در کل جامعه آماری اثرات معنادار (مثبت و مستقیم) دارد. به علاوه نتایج نشان می دهد که عوامل دیگری در فرآیند اثرگذاری دسترسی به اینترنت بر ابعاد فردی سرمایه فکری دخالت دارند. از جمله این عوامل، متغیرهای دانشگاه، گروه آموزشی مرجع، مقطع تحصیلی (دانشجویان) یا رتبه علمی (اعضای هیئت علمی) و جنسیت آنها است. در نهایت اینکه متغیر بهره مندی از اینترنت (به عنوان اصلی ترین متغیر مستقل تحقیق) در کنار متغیرهای سن، جنسیت و وضعیت تاهل، قابلیت تبیین بخشی از تغییرات سرمایه انسانی و سرمایه ارتباطی جامعه آماری مورد مطالعه را دارد.
"
دانش بومى بهداشت خاک و توان بخشى زمین در ایران: نقدى بر کتاب کشتکارى و فرهنگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
"فرایند سریع صنعتى شدن در نیمه دوم قرن بیستم، بیشترین آسیب را به بخش کشاورزى وارد آورد. گفتنى است که در این فرایند، سهم عمده اى از آسیب نصیب کشورهاى جهان سوم شد. زیرا روش هاى بومى، کهن، سازگار با محیط و آزمون پس داده خود را رها کرده و به استفاده از الگوهاى وارداتى کاشت، داشت و برداشت ـ بدون هیچ گونه تناسبى با محیط خود ـ روى آورده بودند؛ که این جابجایى کاهش بازده تولید در بلند مدت، فرسایش خاک و تخریب شدید محیط زیست را به همراه داشت. در نهایت در دهه هاى پایانى قرن بیستم راهکارى براى حل این ناهماهنگى و مشکل پیشنهاد شد. راهکار عبارت بود ازاهمیت به دانش بومى و تلاش در تلفیق آن با دانش رسمى. اثر حاضربه این موضوع پرداخته است که کشاورزان ایرانى از چه شیوه ها و روش هایى استفاده کرده اند که در این مدت طولانى چند هزار ساله، زمین هاى کشاورزى را از باردهى و توان نینداخته اند؟ در حالى که در چند دهه گذشته، چه در ایران و چه در غرب، با شیوه هاى مدرن کشاورزى و به ویژه با کودهاى شیمیایى، میلیون ها هکتار زمین دایر کشاورزى، بایر و رها شده است.
"
ارزیابی عملکرد نظام آموزش عالی مطالعه موردی موسسه های آموزشی علمی کاربردی ( ترمیک و پودمانی) در شهر تهران (1385)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عملکرد موسسه های علمی کاربردی شهر تهران هدف بررسی این پژوهش است که به شیوه پیمایشی انجام شده است. اطلاعات لازم برای این بررسی از طریق دو نوع پرسش نامه مدیران و دانشجویان به دست آمده است. بخش دیگر اطلاعات در طی مشاهده و مصاحبه با دانشجویان، مدیران و استادان موسسه های علمی کاربردی کسب شده است. 20 موسسه مرتبط در سطح شهر تهران به روش نمونه گیری «تصادفی ساده» انتخاب شدند. مهمترین نتایج در بخش تجزیه و تحلیل اطلاعات به قرار ذیل است: چشم انداز مثبتی از انتظارات موسسه های علمی کاربردی اعم از مسوولان و دانشجویان نسبت به این مراکز دیده نشده است. به نظر می رسد عملکرد این مراکز در بخشی از زمینه ها در راستای برنامه ها و اهداف معین در آیین نامه تاسیس این مراکز نیست. امکانات و منابع قابل توجهی به کار گرفته شده است؛ لیکن خروجی این داده ها مقبول و مطلوب عوامل دست اندرکار اعم از مدیران و به خصوص دانشجویان نیست. به نظر می رسد کاربردی نبودن آموزش های مراکز علمی کاربردی مهم ترین ضعف و کاستی آن هاست. این در حالی است که کاربردی و مهارتی بودن آموزش های علمی کاربردی مهم ترین هدف تاسیس چنین مراکزی است. جمع این دو گزاره نشان می دهد که موسسه های علمی کاربردی از مهم ترین هدف پایه گذاران منحرف شده اند
بررسی میزان رضایتمندی دانشجویان با توجه به معیار نتایج مشتری مدل EFQM (مطالعه موردی دانشجویان دانشگاه مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دانشگاه ها به منظور به انجام رساندن وظایف، پویایی و ارتقای کیفیت خود، نیازمند الگو و ابزار مناسب برای ارزیابی و اطمینان کیفی از روند برنامه ها و فرآیندهای مربوط به کارایی و اثر بخشی دانش آموختگان خود و مهم تر از همه، میزان رضایت مندی آنان است. در همین رابطه، یکی از معیارهای عمده در زمینه کیفیت و بهبود مستمر، ایجاد و حفظ مشتری است که در سازمان های آموزشی به عنوان مخاطبان اصلی فرآیند آموزشی تلقی می شوند.هدف این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی دانشجویان به عنوان مشتریان دانشگاه از خدمات آموزشی و فعالیت های پیگیرانه پس از آموزش بود. در این تحقیق، کلیه دانشجویان دانشگاه مازندران به عنوان جامعه آماری تحقیق بودند که بر اساس جدول مورگان تعداد 348 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب شدند.روش مورد استفاده این پژوهش، توصیفی و از نوع پیمایشی است و ابزار گردآوری داده ها، پرسش نامه محقق ساخته ای بود که بر اساس مولفه مشتری محوری مدل FEQM (تصورات کلی از گروه آموزشی یا تصویر از گروه آموزشی، محصولات و خدمات، ارایه آموزش و پیگیری پس از ارایه خدمات آموزش و وفاداری به دانشگاه) ساخته شده است.
جنبش کیفیت گرایی در آموزش عالی به سوی الگویی جامع از مدیریت کیفیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مقاله حاضر، مطالعه پارادایم های اصلی مدیریت کیفیت در سازمان است تا میزان تناسب آن ها را در زمینه موسسات آموزش عالی و محیط اقتصادی و اجتماعی آنان تعیین و بتوان بر اساس آن الگوی جامعی پیشنهاد داد. با بهره گیری از روش شناسی متا ارزیابی (ارزیابی ارزیابی) و تاکید بر دیدگاه نظری «کنش ارتباطی» هابرماس (1994، 1996)، پژوهش های بیکت و بروکس (2005) و برینبام (1991) و هم چنین الگوهای نظیر الگوی استقلال و آزادی علمی دانشگاه، الگوهای سیاسی و اجتماعی، الگوهای تربیتی، الگوهای سازمانی و مدیریتی و الگوی تجاری برگرفته شده از دنیای صنعت و تجارت چارچوب نظری این مقاله مشخص گردیده است. یافته های این مقاله نشان می دهد که معنی «کیفیت» با غلبه الگوهای تجاری در آموزش عالی تغییر ماهیت داده است. ثانیا، الگوهای کنونی کیفیت مبتنی بر دنیای صنعت ارزش های اساسی و بنیادی آموزش عالی را نادیده گرفته است.
جنسیت و علم؛ بررسی پژوهش ها در ایران و جهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
عنوان «جنسیت و علم» به توصیف و تبیین روند و کمیت و کیفیت حضور و جایگاه زنان در نهاد های علمی می پردازد. هدف اصلی این مقاله، تحلیل پژوهش های انجام شده و قابل دسترس در خصوص «جایگاه زنان در علم» در ایران و سایر کشورهای جهان است. مطالعات انجام شده در خارج از ایران در قالب دو دسته کلی شامل مطالعات تاریخی و مطالعات فمینیستی فراوان صورت گرفته در سطح جهانی، تعداد پژوهش های انجام شده در مورد «جایگاه زنان در علم» در ایران بسیار اندک است. این مطالعات در دو دسته قابل مقوله بندی است: 1- مطالعاتی است که به بررسی وضعیت مشارکت زنان در آموزش عالی و پیامدهای اجتماعی فرهنگی آن پرداخته است. 2. مطالعات اندکی که بر سهم نابرابر و وضع تبعیض آمیز موقعیت زنان در نهاد علم متمرکز شده اند. دسته نخست پژوهش ها، در میان مطالعات ایرانی پر رنگ تر است. علاوه بر این، مطالعه ای تاریخی درباره بررسی موضوع جایگاه زنان در علم در پژوهش های داخلی یافت نشده است. در مجموع، بررسی ها به وجود موانع اجتماعی و فرهنگی برای زنان در دستیابی به موفقیت ها و موقعیت های علمی و حرفه ای چه در فضای اجتماعی درون علم و چه در فضای اجتماعی بیرون علم اشاره دارد. برخی تحقیقات خارجی نیز، دلالت بر این دارند که نقش فرهنگ و دولت در زدایش این موانع یا کاهش آن ها، مهم و اساسی است. بررسی پژوهش های تحلیل شده در این مقاله همچنین نشان از وجود کمبود پژوهش های علمی در خصوص جایگاه زنان در علم، علی الخصوص در ایران دارد. وجود چنین خلا تحقیقاتی، انجام پژوهش های علمی را مشروع و ضروری می سازد.
مقایسه برخی عوامل موثر بر کیفیت آموزش دوره های کارشناسی ارشد در دانشگاه های شهید بهشتی و صنعتی شریف(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با نظر به اهمیت آموزش و نقش تعیین کننده آن در ارتقای کیفی دانشگاه، پژوهش حاضر با هدف شناسایی عوامل آموزشی موثر بر کیفیت آموزش به بررسی مقایسه ای تاثیر برخی از این عوامل بر کیفیت آموزش در دوره های کارشناسی ارشد پرداخته است.
ارزیابی وضعیت توسعه سازمانی دانشگاه های وزارت علوم، تحقیقات و فناوری در تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمونه پژوهش، شامل 110 نفر از اعضای هیات علمی و 140 نفر از دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های علوم و فنی مهندسی است و به منظور تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون های T مستقل و تحلیل واریانس استفاده شد. نتایج به دست آمده، نشان داده که استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و دانشجو، چگونگی روش تدریس، سازماندهی محتوای آموزشی، سازماندهی فضای آموزش و ارزشیابی کلاسی بر کیفیت آموزش موثر است.افزون بر این، بین نظرات اعضای هیات علمی در مورد تاثیر شش عامل آموزش فوق بر کیفیت آموزش بر حسب جنسیت، محل اخذ مدرک تحصیلی، رتبه علمی و دانشکده، تفاوتی دیده نشد. بین نظرات دانشجویان نیز بر حسب رشته تحصیلی و دانشکده، تفاوتی مشاهده نگردید.اما با توجه به میانگین (3.69)، این نتیجه به دست آمد که دانشجویان دختر، تاثیر این عوامل را بر کیفیت آموزش، بیشتر از دانشجویان پسر می دانند. هم چنین اعضای هیات علمی و دانشجویان دو دانشگاه نیز به ترتیب استفاده از ملاک های مورد عمل در گزینش هیات علمی و روش تدریس را بر کیفیت آموزش موثرتر از سایر عوامل آموزشی ارزیابی نموده اند.هم چنین بین نظرات اعضای هیات علمی و دانشجویان کارشناسی ارشد دانشکده های ریاضی، فیزیک، شیمی، برق و کامپیوتر دو دانشگاه، تفاوت چندانی مشاهده نگردید. این بدان معنا بود که آن ها، میزان تاثیر این عوامل بر کیفیت را تا حدودی یکسان دانسته اند.
مطالعات دینی در نظام آموزش عالی ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مساله اصلی در این مقاله، شناسایی وضعیت آموزش دین در نظام آموزش عالی در دوره معاصر می باشد. بدین لحاظ سعی شده تا ضمن معرفی مراحل سه گانه (آموزش دین برای دینداری، آموزش رفتارهای دینی در جریان توسعه و دین به عنوان عنصر اصلی فرهنگ جدید) تحول آموزشی صورت گرفته در طی زمان بیان شده و به تفکیک سه نوع آموزش دین در نظام آموزش عالی اشاره شود. حوزه جدید مطالعات دینی به عنوان بخشی از مطالعات فرهنگی تلاش دارد تا به آموزش دین روزمره و زیست دینی که متن زندگی اجتماعی و فرهنگی مردم را تشکیل می دهد و در نظام آموزش عالی کمتر مورد توجه قرار گرفته است، توجه کند. بدین لحاظ ضرورت توسعه و پردازش به رشته مطالعات دینی در میان مجموعه رشته های علوم اجتماعی برای فهم تجربه دینی مردم دینی ایران همواره احساس می شود. از این منظر است که مطالعه آموزش دین و دین داری می تواند تغییرات صورت گرفته در جامعه ما را تبین و تفسیر نماید.