فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۰۲۱ تا ۱٬۰۴۰ مورد از کل ۱٬۰۵۶ مورد.
گزارش شرکت در بیست یکمین کنفرانس بین المللی جامعه شناسی دین
حوزه های تخصصی:
توتم و توتمیسم
مبانی جامعه شناسی دین
حوزه های تخصصی:
مبانی جامعه شناسی دین(2)
منبع:
نور علم دی ۱۳۶۶ شماره ۲۴
حوزه های تخصصی:
علم ادیان از نظر تکامل اجتماعی (الف. ادیان ابتدائی)
حوزه های تخصصی:
علم ادیان از نظر تکامل اجتماعی
حوزه های تخصصی:
سوگند و سوگند خوردن
حوزه های تخصصی:
سوگند (saokenta) در اوستا به معنای گوگرد است که با پسوند vant به معنای "دارنده به صورت saokenta – vant (سوگند ونت) به معنای دارای گوگرد در وندیداد بکار رفته و آن آب آمیخته به گوگردی بوده است که به تجویز وندیداد (فصل چهارم‘ فقرات 54 و 55) در ایران باستان به متهمان می خوراندند و از روی اثر آن مقصر یا بی تقصیر بودن متهم را تعیین می کردند. اصلاح "سوگند خوردند" در فارسی‘ یعنی استعمال فعل "خوردن" با کلمه "سوگند" یاد آور مفهوم واقعی آن یعنی نوشیدن saokenta – vant (آب آمیخته به گوگرد) است که در طی زمان این مفهوم به فراموشی سپرده شده و سوگند خوردن به معنای قسم و قسم یادکردن بکار رفته است. سوگند و سوگند خوردن در نوشته های مربوط به زمان ساسانیان در مفهوم "ور" لااقل به معنای "ور" گرم استعمال شده است. در مقدمه سوگند نامه ای که از نوشته های پهلوی زمان ساسانیان در دست می باشد. آمده است که :"چند سوگند بوده است: یکی آن که از آتش گذر می کرده اند و گونه دیگر آن که آهن گرم و سرخ کرده بر زبان می نهاده اند". داراب هرمزیاد‘ در کتاب "روایات" جلد اول‘ راجع به آذر پادمهر اسپندان (موبدان موبد عهد شاپور دوم‘ پادشاه ساسانی 270 – 310 میلادی) می نویسد: آذر پادمهر اسپندان گفت: اگر شما را به راستی و درستی دین پاک و نیک مزدیسنا شکی است من سوگند یاد می کنم. و کسانی که اندک تردیدی داشتند گفتند: چگونه سوگند می خوری؟ آذرپاد گفت: من نزد شما سر و تن بشویم‘ آنگاه روی گداخته به روی سینه من بریزند‘ اگر من سوختم شما راست می گویید و اگر نسوختم من راست کردارم. پس گمراهان این شرط را پذیرفتند و آذرپاد سر و تن شست و نه من روی گداخته بر سینه او ریختند و او را هیچ رنجی نرسید. پس از همه شبهه برخاست و به دین پاک بیگمان شده اعتراف نمودند. در مورد آزمایش فوق در بخش هفتم" دینکرد" مندرج است که "از این پس رسم سوگند یادکردن در میان پیروان زرتشت بماند. از آن رسوم است ریختن فلزگداخته به روی سینه چنانکه آذرپاد مهراسپندان کرد". در کتاب "ویس و رامین" نیز سوگند خوردن به معنی "ور" یعنی گذشتن از آتش آمده است. وقتی ویس به شاه اظهار می دارد که میان وی و رامین کاری ناشایست نرفته است‘ شاه از ویس می خواهد که برای اثبات صحت گفتار خود سوگند بخور و دستور می دهد آتش بزرگی بر افروزند تا ویس از آن بگذرد. گذشتن ساوش از آتش نیز در واقع بعنوان سوگند خوردن بر بیگناهی خود انجام گرفته است. .
ادیان بین النهرین و ادیان بومی آمریکا
حوزه های تخصصی:
همبستگی میان تصوف و تشیع
پاسخی به «جمال زاده»
من از تکرار تاریخ می ترسم
حوزه های تخصصی:
شکست کنفرانس رباط هیچ اثر وضعی ندارد
حوزه های تخصصی:
تاریخ هرگز تکرار نمی شود(
حوزه های تخصصی: