فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۷۰۱ تا ۷۲۰ مورد از کل ۸۳۴ مورد.
حوزه های تخصصی:
آزادی فکر و بیان(
حوزه های تخصصی:
مارکس در سال 2001
حوزه های تخصصی:
بررسی جامعه شناختیِ استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار از دیدگاه انتخاب عقلانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در مقاله پیش رو، یکی از مهم ترین دوره های اصلاحات عصر قاجار و ناکامی آن، با بررسی استدلال های مخالفان اصلاحات میرزا حسین خان سپهسالار مورد تحلیل قرار گرفته است. در این مقاله، با بهره گیری از رویکردِ انتخاب عقلانی، به روایت علّی استدلال های مخالفان در قالبِ سه گروهِ روحانیان، درباریان، و دیوانیان پرداخته شده است. پس از بررسی استدلال های هر یک از این سه دسته بر اساس روش تطبیقی جان استوارت میل، استدلال های مشترک در میانِ گروه های استدلال کننده، «عملکرد اقتصادی مصلح و/یا همراهان وی»، «در خطر افتادن کیان پادشاهی ناصرالدین شاه»، و «بی توجهی به جایگاه طبقاتی مخالفان» بود. در کنارِ این استدلال های پرتکرار، «مغایرت اقدامات اصلاحی مصلح و/یا همراهان وی با دین»، «فساد اقتصادی وی»، «کوتاه شدن دست وارثان قدرت از قدرت»، «حضور بیگانگان در ایران»، «از بین رفتن تمامیت ارضی»، «مستعمره-شدن ایران»، «عدم پایبندی مصلح و/یا همراهان وی به سنت»، «نگرانی از امتزاج فرهنگی» و «ویژگی های رفتاری مصلح و/یا همراهان وی» استدلال هایی هستند که توسطِ دو گروهِ استدلال کننده عنوان شده اند. «تلاش برای تغییر نظام پادشاهی»، «تلاش برای تغییر سلسله پادشاهی»، «برهم خوردن امنیت داخلی»، «وابستگی مصلح و/یا همراهان وی به دو کشور روسیه و انگلستان»، و «عدم رعایت حقوق شهروندی» استدلال هایی اند که تنها یکی از گروه های مخالفِ اصلاحات به آن استناد کرده است.
استعاره های طبیعت گرایی و تخیل ابن خلدونی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
انسان ها از گذشته، بر حسب نوع بافتِ محیطی یا اقلیمی و اجتماعی خود، ضمن استفاده عملی از موجودات بی جان و جاندار محیط خود، از قبیل جماد، گیاه و حیوان، روابط و مناسبات خیالی و نمادین را نقش آفرینی می کردند. زمینه اصلی همة نظام سازی ها و مفهوم پردازی ها، فرهنگ و نهادهای فرهنگی اند. اندیشة طبع نگرانه مبتنی بر اخلاط چندگانه و رابطة انسان با جماد، حیوان و گیاه، در چارچوب بنیادی تر «انسان- طبیعت» قرار می گیرد که به مرور زمان، از دلالت های انضمامی به دلالت های انتزاعی و استعاری تبدیل می شوند. این استعاره ها، نقش عمده ای در تخیل و گفتمان معرفتی ابن خلدون داشته اند. این مقاله، با روش اسنادی، به استفاده از استعاره های طبیعت گرایانه در مبادی معرفتی گفتمان ابن خلدون می پردازد. گرچه امروزه استعاره های طبیعت محوری و طبع نگرانه، در بین اندیشمندان و متفکران اجتماعی، استعاره های مرده و غیرفعال محسوب می شوند، اما مبادی و پیش فرض های معرفتی اندیشة ابن خلدون را فراهم کرده است. او هم در تبیین جهان محسوسات و هم عالَم اجتماعی از استعاره های طبع گرایی سود جسته است.
نقدی بر «نقد دکتر شریعتی و دکتر آبراهامیان»
منبع:
حافظ آذر ۱۳۸۴ شماره ۲۱
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل مؤثر بر گرایش برون کوچی (مهاجرت) با تأکید بر نظریه اورت لی و موریسون: مطالعه موردی شهرستان آبادان(مقاله پژوهشی دانشگاه آزاد)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به دنبال بررسی عوامل مؤثر بر گرایش به برون کوچی از شهرستان آبادان است. حجم نمونه این پژوهش 385 نفر از زنان و مردان گروه سنی (20تا 54 ساله) چهار قومیت فارس، عرب، بختیاری- لر و سایر قومیت هاست که با دو روش تصادفی و گلوله برفی انتخاب شده اند. برای گردآوری داده ها از پرسشنامه استفاده شده و نتایج تحلیل داده ها که با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T-TEST,ANOVA انجام شده بیانگر آن است که: بین قومیت، زبان مادری، نوع منزل مسکونی و وجود اقوام در داخل و خارج از آبادان با متغیر وابستة گرایش به برون کوچی رابطه وجود دارد؛ یعنی قومیت عرب کمترین گرایش به مهاجرت را داشته، کسانی که زبان مادریشان کردی است، بیشترین تمایل به مهاجرت را دارند و کسانی که دارای منزل مسکونی ملکی هستند، گرایش کمتری به برون کوچی دارند. کسانی که اقوامی در آبادان دارند تمایل کمتری به مهاجرت داشته و کسانی که اقوامی خارج از آبادان دارند، گرایش بیشتری به برون کوچی دارند. بین عوامل اقلیمی (گرما وگردوغبار)، عوامل اقتصادی (اشتغال بهتر، درآمد بیشتر، خدمات رفاهی و درمانی مناسب)، عوامل اجتماعی-فرهنگی (نبود امکانات تفریحی، سیستم آموزشی مناسب، امنیت اجتماعی، حاکمیت فرهنگ روستایی و خرابه های بجا مانده از جنگ) و گرایش به برون کوچی، رابطه معناداری وجود دارد.
تقدم میدان بر نظریه در ارائه نظریه یاریگری در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اصولاَ فرایند نظریه پردازی در هر دو روش کمی و کیفی مستلزم انجام مشاهدات متعدد است. در فرایند چرخه ای تولید علم در هر دو روش، پیوند آشکاری بین نظریه و روش وجود دارد. پیوند بین نظریه و روش بدین معنی است که خلق یک نظریه تعامل مستمری است بین مشاهده، تبیین و انجام مشاهدات جدید برای آزمون تبیین اولیه. در این میان نظریه های برخاسته از میدان تحقیق؛ به منزله یکی از گونه های تحقیق، به دنبال کشف و استدلال از دل داده های میدانی است که ماحصل حضور محقق در میدان پژوهش است. در این روش، محقق در ارتباط نزدیک با پدیده مورد مطالعه قرار می گیرد و حال اگر مشاهدات خود را در عرصه میدان تحقیق با مشارکت همراه کند، با یکی کردن خود با پدیده مورد پژوهش، زمینه شناختی عمیق و مستحکم از پدیده را فراهم می کند.
اما روش شناسی کتاب انسان شناسی یار یگری گویای سبک علمی و خاص در ارائه یافته های نگارنده این اثر است. بدین ترتیب که نگارنده به منظور بیان یافته های خود به مثابه یک مردم شناس، بارها پل ارتباطی برای تولید علم، یعنی قیاس و استقراء را طی می کند؛ با استقراء شروع و با قیاس مباحث خود را کامل می کند. بدین صورت که وی از مشاهدات اولیه خود (که در نتیجه زندگی در کنار روستاییان است) برای نظریه سازی و از مشاهدات بعدی خود (که در نتیجه پژوهش های میدانی و کتابخانه ای است) برای نظریه-آزمایی بهره می گیرد.
از طرف دیگر نظریه پرداز نظریه یاریگری جهت آسان فهم کردن و مستدل کردن یافته های خود، هر دم از نردبان انتزاع پایین می آید و آن را با مشاهدات عینی تثبیت می کند. تشریح مفاهیم ذهنی با کمک مصادیق عینی منجر به سهولت درک یافته های نظری برای مخاطب شده است.
نسبت دین و دین داری در پژوهش های جامعه شناختی(مقاله پژوهشی حوزه)
حوزه های تخصصی:
سرآغاز پژوهش جامعه شناختی در باب وضعیت عینی دین داری و تحولات آن از ابتدای شکل گیری چنین پژوهش هایی محل نزاع و بحث بوده است. آیا می توان مبتنی بر تعریفی پیشینی، ابعاد واقعی دین داری را مورد مطالعه جامعه شناختی قرار داد؟ امکان و استحاله چنین تعریفی در ابتدای پژوهش به دلیل ضرورت ابتناء آن به شواهد عینی از یک سو و ممکن نبودن صورت بندی مسئله بدون تعریف اولی از دین، از جمله مناقشات دائمی در جامعه شناسی است. در پژوهش حاضر ضمن مرور ادبیات جامعه شناسی در این زمینه، معضلات مربوط به نسبت میان دین و دین داری بررسی شده است. به نظر می رسد، اتخاذ رویکردی تجربی در بدو بررسی سویه های عینی و واقعی دین، بدون توجه به اقتضائات درونی دین، اعتبار کاملی ندارد. به همین منظور، در این مقاله تلاش شده تا ابعاد دین داری (باورهای بنیادین، مناسک و اخلاقیات) متناسب با جایگاه آنها در منظومه دین اسلام ارزیابی شود و به لوازم روش شناسانه آنها در سنجش ابعاد دین داری توجه شود. ابعاد پیش گفته نسبت مشترک با دیگر ادیان توحیدی دارند که موجب کارآمدی حداقلی الگوهای سنجش دین داری شده که این ابعاد، در آنها لحاظ شده است. در میان الگوی سنجش دین داری آنچه بیش از سایر ابعاد مشکل ساز و دشواری آفرین است، بُعد اخلاقیات است که مراد از آن خلقیات و منش های اجتماعی فراگیری است که به تدریج به نوعی عادات جمعی بدل می شود. برخلاف الگوهای هستی شناسانه، شاخص های دین داری در پژوهش های جامعه شناختی متدرّج اند و محقق برای بررسی تجربی آنها نیازمند روش های تلفیقی است.
ابن خلدون از نظر مستشرق روسی
منبع:
وحید دی ۱۳۵۱ شماره ۱۰۹
حوزه های تخصصی:
سهم گافمن در نظریه عام جامعه شناختی
منبع:
کتاب ماه ۱۳۸۱ شماره ۶۰
حوزه های تخصصی:
اندیشه در راه
حوزه های تخصصی: