فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱۱٬۹۴۱ تا ۱۱٬۹۶۰ مورد از کل ۱۶٬۶۸۰ مورد.
نگرشی به مؤلفه های فلسفه تاریخ ابن خلدون و نسبت سنجی آن با عقلانیت جدید
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی فلسفه و منطق فلسفه غرب رویکرد موضوعی فلسفه های مضاف فلسفه تاریخ
- حوزههای تخصصی روانشناسی تاریخچه و مکاتب آراء تربیتی مکاتب فلسفی مکاتب شرق و اسلام
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی نظری فلسفه علوم اجتماعی
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی تاریخی
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی منطق، فلسفه و کلام اسلامی کلام کلام جدید رابطه عقل و دین
- حوزههای تخصصی علوم اسلامی تاریخ اسلام و سیره تاریخ و سیره شناسی تاریخ و سیره حضرت محمد(ص)
روابط خانوادگی و کنش مبتنی بر دلبستگی عاطفی تعمیم یافته در جوانان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تأملی در جامعه شناسی جوانی
در برابر دموکراسی
تشکلها و نظامهای بهره برداری: تعریف و توصیف نظام بهره برداری و عناصر تشکیل دهنده آن (1)
حوزه های تخصصی:
- حوزههای تخصصی اقتصاد توسعه اقتصادی،تغییر تکنولوژیکی،رشد برنامه ریزی و سیاست گذاری مدل های برنامه ریزی،سیاست ها
- حوزههای تخصصی علوم سیاسی مسایل ایران مباحث توسعه و مسایل مربوط به آن دیدگاه های نظری توسعه در ایران
- حوزههای تخصصی علوم اجتماعی جامعه شناسی جامعه شناسی شهری و روستایی جامعه شناسی روستایی و عشایر
موانع فرهنگی تجدد در کشورهای اسلامی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کشورهای اسلامی در مقام مقایسه با سایر مناطق در حال توسعه با مشکلات بیش تر و موانع جدی تری در روند نوگرایی و نوسازی های اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و سیاسی رو به رو بودهاند. سرعت قابل توجه تحول در آسیای دور و شرق اروپا، از ظرفیتهای نوگرایانه در این مناطق حکایت میکند. در این چارچوب فرهنگ، سابقه و باورهای فرهنگی از یک طرف و ماهیت کانون های قدرت از طرف دیگر، دو متغیر تعیین کننده در انتقال از دورهی ماقبل نوگرایی به دوره و فرایند نوگرایی هستند. در این مقاله، این دو متغیر نسبت به کشورهای عربی و غیر عربی منطقه ای خاورمیانه اطلاق شده است . ماهیت باورهای فرهنگی که به فرآیندهای نوگرایانه مربوط میشود با وضعیت بعضی کشورهای دیگر مانند مجارستان، لهستان، مالزی و کرهی جنوبی مقایسه خواهد شد. مهم تر از باورهای فرهنگی که می توان تسهیل کننده یا مانع فرایند نوگرایی باشد، ماهیت کانون های قدرت و دیدگاه ها و خلقیات آن ها است. به این معنا که کانون های قدرت در یک کشور تا چه اندازه، واقعیات و روندهای جهانی را درک کنند و تا چه حد منافع خود را در راستای منافع جامعه ی خود تعریف نمایند. مقاله نتیجه گیری میکند که موانع فرهنگی در کل جامعه و فرهنگ و ماهیت کانون های قدرت می توانند دو عامل تعیین کننده در عقب ماندگی جوامع اسلامی از فرایندهای نوگرایانه در سرآغاز قرن بیست و یکم باشند.
امتناع سوسیالیسم در آمریکا
حوزه های تخصصی:
سرمایه اجتماعی در سازمان
حوزه های تخصصی:
وضعیت سرمایه ی اجتماعی در ایران
حوزه های تخصصی:
نظریه نقش میانجی در مددکاری اجتماعی
حوزه های تخصصی:
سنجش در مددکاری گروهی برنامه عملیاتی سنجش برای گروه های توسعه
حوزه های تخصصی:
بررسی مقایسه ای نگرش های ناکارآمد در دختران فراری و عادی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"طرح بحث: هدف این پژوهش بررسی نگرش های ناکارآمد دختران فراری می باشد.
روش تحقیق: طرح مورد استفاده در این پژوهش ، روش علی – مقایسه ای است. آزمودنی ها نیز مشتمل بر 60 دختر فراری ساکن در مراکز بهزیستی استان تهران ، و 60 دختر عادی هستند که به لحاظ سن، وضعیت تحصیلی و اقتصادی با دختران فراری هم تراز شده اند. هر دو گروه به صورت تصادفی انتخاب شده و به سوالات آزمون نگرش های ناکارآمد و ایزمن وبک پاسخ گفته اند.
یافته ها: نتایج نشان می دهد که نگرش های ناکارآمد می تواند به عنوان یک عامل آسیب پذیر، احتمال خطر فرار را افزایش دهد. همچنین با در نظر گرفتن شکل گیری طرح واره های شناختی منفی در دوران کودکی (نظریه بک) رده سنی دختران فراری، تاثیری در میزان خطاهای شناختی آنان ندارد؛ ارتباط بین وضعیت اقتصادی و نگرش های ناکارآمد فقط در گروه دختران عادی، متاثر از وضعیت اقتصادی ضعیف می باشد و یافته ها بر ارتباط فرار با سطح سواد صحه می گذرند.
"
نگاهی به مشارکت اقتصادی زنان در ایران
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی مشارکت اقتصادی، اشتغال و بی کاری زنان ایران در دوره 1355-1381 می پردازد. نتایج به دست آمده نشان می دهد که علی رغم پیشرفت های نسبی طی دهه های گذشته، میزان فعالیت و اشتغال زنان در ایران نسبت به مردان ایران و زنان کشورهای دیگر پایین تر است. این حقیقت که میزان فعالیت زنان برای مدت چهل سال بدون تغییر باقی مانده است، نیاز به توجه جدی دارد. با این وجود، هنوز به اهمیت و لزوم شرکت زنان در فعالیت های اقتصادی و مشارکت مستقیم در تولید ملی به دلایل زیادی توجه شایسته ای نشده است.
بیوتکنولوژی و جامعه بشری
رابطه بین رویکردهای عدالت اجتماعی با مولفه های برابری سیاسی(مقاله پژوهشی وزارت بهداشت)
حوزه های تخصصی:
"اصلی به عدالت اجتماعی به اشکال متعدد در تصمیم گیری های افراد جامعه نسبت به مفید بودن یا نبودن سیاست های حکومت ها در راستای جلب مشارکت مردم برای همراهی و همکاری در اجرای برنامه ها، همواره نقش با اهمیتی را ایفا کرده و می کند. رویکردهای کنونی به عدالت اجتماعی توزیعی (نیاز برابری، انصاف، اقتصادگرایی فردی) در سطح بسیاری از جوامع توسط محققان حوزه های جامعه شناسی و روانشناسی مورد بررسی قرار گرفته و در عین حال بر پایه این تحقیقات مشخص شده که بی توجهی به تصورات افراد هر جامعه ای نسبت به عدالت اجتماعی، می تواند تبدیل به معضلات جدی سیاسی و اجتماعی شود. به باور اندیشمندانی چون کلمن (1990) عناصر اصلی در عدالت سیاسی، برابری عناصر و لوازم توسعه سیاسی است که دارای سه مولفه اساسی شهروندی ملی، نظم حقوقی کلیت گرا و هنجارهای موفقیت هستند. این مولفه ها، به طور کلی در یکی از چهار مولفه (برابری سیاسی)، برابری توزیعی، فرصتی، قانونی و مشارکتی نمود خود را بجا می گذارند. بر اساس اهمیت ارتباط میان رویکردها به عدالت اجتماعی (برابری، نیاز، انصاف و فردگرایی اقتصادی) با مولفه های برابری سیاسی (برابری توزیعی، قانونی، مشارکتی و فرصتی) در این پژوهش رابطه بین رویکردهای چهارگانه فوق به عدالت اجتماعی با چهار مولفه برابری سیاسی مورد بررسی قرار گرفته است. جامعه آماری تحقیق را، کلیه افراد 16 سال بالاتر ساکن در شهر اصفهان تشکیل داده اند. از جامعه آماری مذکور 400 نفر (200 زن و 200 مرد) به عنوان گروه نمونه با استفاده از نمونه گیری دو مرحله ای از سطح خیابانهای شهر اصفهان برای پاسخگویی به دو پرسش نامه عدالت اجتماعی راسینسکی و فلدمن و برابری سیاسی یوسفی (1383) انتخاب شدند. لازم به ذکر است که 400 نفر گروه نمونه به منظور قابل مقایسه کردن نتایج پژوهش حاضر با پژوهش یوسفی، در این حجم انتخاب شده اند. نتایج با استفاده از ضریب همبستگی پیرسون و ضرایب همبستگی متعارف (رویکردها به عدالت اجتماعی و عدالت اجتماعی کلی به عنوان متغیر پیش بین و مولفه های برابری سیاسی و برابری سیاسی کلی به عنوان متغیر ملاک در نظر گرفته شده اند) مورد بررسی قرار گرفتند. نتایج بدست آمده نشان داد که بین فردگرایی اقتصادی با برابری فرصتی و مشارکتی (به ترتیب r=0.29 و r=0.32) در عدالت سیاسی رابطه مندی معنادار وجود دارد. همچنین بین انصاف در عدالت اجتماعی و برابری فرصتی و مشارکتی (به ترتیب r=0.27 و (r=0.37 نیز رابطه منفی وجود داشت. بین برابری در عدالت اجتماعی و برابری توزیعی، برابری قانونی و برابری مشارکتی به ترتیب r=0.44) و r=0.47 و (r=0.46 رابطه مثبت معنادار بدست آمد. بین نیاز در عدالت اجتماعی و برابری توزیعی و برابری مشارکتی (به ترتیب r=0.39 و r=0.42) و بین نیاز در عدالت اجتماعی و برابری قانونی (r=0.32) به ترتیب رابطه منفی و مثبت معنادار به دست آمد. همبستگی های متعارف نیز نشان داد که رویکردهای چهارگانه عدالت اجتماعی از طریق عدالت اجتماعی کلی قادر به پیش بینی میزان برابرخواهی عدالت سیاسی هستند
"