فیلترهای جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱ تا ۲۰ مورد از کل ۹۹۵ مورد.
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
100 - 119
حوزههای تخصصی:
قسطنطنیه، که امروزه به نام استانبول شناخته می شود، یکی از مهم ترین شهرهای واقع شده در مرز دو قاره اروپا و آسیاست که در طول تاریخ شاهد وقایع و فجایع فراوان بوده و بارها ویران و از نو ساخته شده است. در کتاب های معتبر تاریخی، در باب این شهر، مطالب مفصّلی آمده است که در این مقاله، ضمن ذکر اجمالی آنها، رسائل سه گانه ای نیز معرفی خواهد شد. موضوع این رسائل، مطابق عناوین نسخ، «ذکر تاریخ قسطنطنیه و ایاصوفیه»، «تاریخ ایاصوفیه»، و «تاریخ فتح قسطنطنیه» است، اما محتوای هر سه رساله مشابه یکدیگر و نقل داستان گونه ای در باب پادشاهی «اُستون یانو» نامی، از فرزندانِ قسطنطین، و حکایت بنای کلیسایی با نام ایاصوفیه در زمان پادشاهی اوست. هریک از نویسندگان این رسائل از منبعی متفاوت استفاده کرده اند؛ نویسنده کتاب ذکر قلعه قسطنطنیه و بناء اَیاصوفیه فی التّواریخ ، احمد بن احمد المنشی الجیلانی، آن را از روی «رساله ای مبنی بر تمهیدِ بناءِ اساسِ عمارتِ عالیه ایاصوفیّه، که از زبانِ رومی به فارسی ترجمه کرده بودند» بازنویسی کرده تا «مقبولِ طبعِ سلیم و خاطرِ مستقیمِ هر صغیر و کبیر آید». نویسنده تاریخ ایاصوفیه ، درویش شمس، کتاب را مستقیم از زبان رومی به فارسی ترجمه کرده است. نویسنده تاریخ فتح قسطنطنیه نیز، در پاسخ به خواهش عزیزی، کتابی را که از رومی به ترکی ترجمه شده بوده، به فارسی دری ادا می کند . هرچند به دلیل تشابه بالای این نسخ سه گانه، از نظر حجم مطالب و محتوا، انتخاب یکی و رجحان آن بر دیگری دشوار می نمود، نسخه قلمی منشی گیلانی، به سبب ویژگی های زبانی و ادبی آن، انتخاب و نقل شد. آنچه در ادامه آمده بخش دوم متن نسخه های مذکور است.
بازخوانی گزارش مسیو کُله در خصوص کارگزاری های ایران در مملکت عثمانی در 1328 ق (2)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
87 - 99
حوزههای تخصصی:
در بازشناسی رویدادها و تحولات تاریخی، نقش اَسناد بسیار برجسته است و بدون بررسی آنها بخش عمده ای از واقعیات گذشته از نگاه پژوهشگران مکتوم می ماند. هدف این اثر بازخوانی و بازشناسی گزارش مفصّل و بسیار ارزشمند مسیو کُله، مفتش کل وزارت امور خارجه ایران، در باب کنسولگری های ایران در مملکت عثمانی است. این گزارش حاوی اطلاعات گران بهایی است در باب روزگار و شرایط ایرانیان مسلمان و ارمنی در خاک عثمانی، عملکرد نامناسب کارگزاران ایرانی و عثمانی نسبت به اتباع ایرانی در آن دیار، تقلب و فساد در میان مأموران این دو مملکت، تأثیر مشروطیت و تحولات پس از آن بر ایرانیان عثمانی و سوءاستفاده های مأموران آن کشور از نابسامانی های ایران با تضییع حقوق ایرانیان در خاک عثمانی و نحوه ساماندهی تذکره و عایدات شانسلری در کنسولگری های ایران.
پژوهشی درباره سه فرهنگ منظوم عربی به فارسی از اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم پدیدآمده در آناطولی (بررسی میکروفیلم 202 دانشگاه تهران برگرفته از نسخه 644 لالااسماعیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
72 - 86
حوزههای تخصصی:
نوشتن فرهنگ های منظوم عربی به فارسی پیشینه ای کهن دارد. این فرهنگ ها بیشتر به منظور آموزش نوآموزان نوشته می شده است و تألیف تعداد زیادی از این فرهنگ ها در آناتولی نشان گر نیاز فراوان مردم آن ناحیه به آشنایی با لغات فارسی و گستردگی استفاده از زبان فارسی در آن سرزمین است. بررسی و تحلیل محتوای فرهنگ های عربی به فارسی، از جهت پیدا کردن معانی خاص برخی از لغات فارسی نیز دریافتن تلفّظ برخی از لغات فارسی در یک قلمرو جغرافیایی خاص، ضروری است . در مقاله حاضر سه فرهنگ منظوم عربی-فارسی منتشرنشده پدیدآمده در آسیای صغیر ( مرقاه الادب تألیف احمدی کرمیانی، تحفه علائی اثر محمّد بن البوّاب و تحفه الفقیر اثر تتماجی )، از آثار اواخر سده هشتم و اوایل سده نهم هجری قمری، بررسی شده است. دست نویسی از این سه فرهنگ در کتابخانه لالااسماعیل به شماره 644 موجود است که منبعِ اصلی نویسنده مقاله حاضر در بررسی این سه فرهنگ بوده است. روش این پژوهش کتابخانه ای، با استفاده از تحلیل محتوا همچنین مقایسه تطبیقی است. در این مقاله، با بررسی منابع مختلف، نکاتی تازه درباره مؤلفان این فرهنگ ها و ممدوحین آنها بیان شده است؛ همچنین به تحلیل ساختار این سه فرهنگ، شیوه فرهنگ نویسی مؤلفان آنها، میزان بهره گیری این فرهنگ ها از فرهنگ های پیش از خود و ضعف ها و قوّت های این سه فرهنگ پرداخته شده است.
استعاره ندیداری در نی نامه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
120 - 140
حوزههای تخصصی:
با افزودن اصطلاح استعاره ندیداری و نشان دادن سازوکار آن گستره شناختْ گسترش می یابد. این ابزار کمک می کند قلمرو تخیل را که سازنده ساختار اسطوره ای بخشی از ذهن بشر در ساختمان زبان اوست از قلمرو ادراک حسی و دریافت درون نگرانه ممتاز کنیم تا هستی ندیداری را از هستی پدیداری بازشناسیم. این پژوهش به چگونگی ساخت، کارگرفت و کارکرد استعاره ندیداری پرداخته و نی نامه مولانا را به عنوان نمونه ای مستطاب برگزیده و با این ابزار سنجیده است.
مرزهای ایران صفوی و امپراتوری عثمانی بر اساس نقشه های تاریخی با تأکید بر آناتولی (آسیای صغیر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
28 - 51
حوزههای تخصصی:
بازسازی و مطالعه تحول و تطور مرزهای ایران عصر صفوی با امپراتوری عثمانی اهمیت بسیاری در مشخص کردن سابقه چهارصدساله گستره سیاسی ایران دارد. قدرت مهیب عثمانی و ستیزه جویی های میان دو دولت، آناتولی (آسیای صغیر)، آذربایجان و قفقاز را صحنه بیشترین درگیری ها ساخته بود. از همین بابت موضوع اصلی این مقاله تحولات مرزهای غربی ایران با تأکید بر آناتولی (آسیای صغیر) است. از آنجا که برآمدن صفویان با توسعه نقشه نگاری نوین در اروپا هم زمان بود، اکنون نقشه های تاریخی متعددی از ایران و عثمانی در دست است که می توان آنها را مرجعی دست اول برای بررسی جغرافیای تاریخی ایران و سرزمین های پیرامون در آن هنگام دانست. این پژوهش به روش کتابخانه ای و با رویکردی توصیفی- تطبیقی- تحلیلی به معرفی و مطالعه نقشه های تاریخی می پردازد و به این پرسش ها پاسخ می دهد: تحولات مرزی ایران و عثمانی در عصر صفوی چه نمودی در نقشه های تاریخی آن عصر دارد؟ آیا تحولات مرزهای نیمه غربی ایران به ویژه با آناتولی را می توان در نقشه های تاریخی بازسازی کرد؟ براساس یافته ها، نقشه ها با توجه به ماهیت تصویری شان به نحوی شفاف، گویای آن اند که نه تنها سرزمین های همجوار امروز ایران با ترکیه و عراق و در خلیج فارس، غالباً و عموماً تعلق به دولت صفوی داشته اند، بلکه گستره وسیع قفقاز و نواحی شرقی دریاچه وان نیز به استناد نقشه ها بیشتر در قلمروی ایران بوده اند تا عثمانی. هرچند این نواحی بارها صحنه کشاکش و دست به دست شدن بین دو دولت عثمانی و صفویه بوده اند.
تدقیقات ابن کمال پاشا (873-940ق) در زبان و شعر فارسی براساس رساله های یاییه و قافیه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
159 - 178
حوزههای تخصصی:
کمال پاشازاده در زمره دانشمندان و ادبایی است که در تعامل و پیوند زبانی و ادبی بین دو قلمرو ایران و عثمانی نقش بزرگی داشته است. در این تحقیق که به روش اسنادی تحلیلی انجام شده، بر دو اثر دیده نشده ابن کمال پاشا چه در ایران چه در آناتولی یا دیگر قلمروها تمرکز شده است. وی به جهت پرداختن به قواعد زبان و ظرایف واژگان و شعر فارسی پیشگام و سرشناس است. این دو اثر، رساله یاییه (در انواع یاء فارسی) و رساله قافیه (در علم قافیه)، به صورت نسخه خطی و به زبان ترکی عثمانی و مشتمل بر آرا و نکات شایان تأملی در باب قوافی، معانی و کاربردهای سازه های فارسی است که با رویکردی تطبیقی بین زبان های سه گانه (فارسی، ترکی، عربی) بیان شده است. آرای ابن کمال درباره انواع یاء فارسی و معانی آن تفاوت ها و تشابه هایی با آرای معاصرانش دارد. وی درباره یاء فارسی به انواعی چون یاء تعلیق، مآل، نفی و افراد قائل بوده و با استدلال های زبانی و منطقی وجود یاء در معانی مصدری و تمنایی را رد کرده است. همچنین در باب قافیه و تعاریف اصطلاحات مربوط به آن، مثل حرف روی یا انواع و عیوب آن، به شیوه ای تطبیقی برخی آراء قدما و به ویژه رساله قافیه جامی را نقد کرده است.
پژوهشی در معادل های ترکی فرهنگ عربی به فارسی مُصرَّحَهُالأَسماء(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
52 - 71
حوزههای تخصصی:
مُصرَّحَهُالأَسماء فرهنگی عربی به فارسی است که به قلم لطف اللّه بن ابی یوسف حلیمی، لغت شناس عثمانی تبار قرن نهم هجری، در سرزمین عثمانی تألیف شده است. این کتاب، باوجود آن که عموماً فرهنگ دوزبانه عربی فارسی شناخته می شود، معادل های ی ترکی در برخی از مدخل ها دارد که به نظر می رسد در مطالعات لغت شناختی در حوزه زبان ترکی کهن به ویژه ترکی عثمانی شایان توجه باشد. پژوهش حاضر حاصل تحقیق و بررسی معادل های ترکی این فرهنگ است که در هشت جنبه شیوه درج و ترتیب معادل ها، شمار و تعدّد برابرنهادها، زبان مبدأ لغات ترکی، شیوه ترجمه، چندگانگی املایی و تلفّظی، صورت های مشکول، واژه های دخیل و بررسی موضوعی واژه ها ارائه گردیده است.
درباره شماری از واژه های فارسی و ترکی تفسیر سورآبادی (در نسخه قونیه)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
179 - 199
حوزههای تخصصی:
کهن ترین ترجمه ها و تفسیرهای بازمانده از قرآن کریم به فارسی مربوط به اوایل سده چهارم هجری است. مؤلفان، مترجمان و کاتبان این متون، برای پرهیز از گمراه کردن خواننده، سعی کردند با دقت و امانت داری وسواس گونه، با بیانی ساده و فصیح و به دور از هرنوع کژتابی زبانی، به ترجمه و استنساخ قرآن بپردازند . همین موضوع سبب شده است این متون از لحاظ تحقیق در پیشینه زبان فارسی جایگاه ارزشمندی بیابند. جنبه ای از اهمیت این کتاب ها، کاربرد لغات و ترکیبات نادر فارسی است، ضمن آنکه ردپای لهجه مف سر یا مترجم یا کاتب در این متون دیده می شود. تفسیر سورآبادی (/ ) معروف به تفسیرالتفاسیر ازجمله این متون است که در حدود ۴70-۴80ق تألیف شده و مؤلف آن ابوبکر عتیق نیشابوری، معروف به سورآبادی است. از این تفسیر نسخه های فراوانی در کتابخانه های ایران و کشورهای دیگر وجود دارد که دست نویس قونیه، به کتابت محمودبن عیسی بن عمر قونی قلمدار با تاریخ اولین جلد آن 22 صفر 723 و آخری 21 صفر 72۵ یکی از آنهاست. این دست نویس کامل ترین نسخه شناخته شده تفسیر سورآبادی است. بعضی از واژه های به کاررفته در این نسخه در کهن ترین شکل شان استعمال شده اند و جالب آنکه در کنار واژه های فارسی، لغات ترکی نیز به چشم می خورد. در این نوشتار به بررسی شماری از لغات و ترکیبات کهن فارسی و نیز واژه های ترکی به کاررفته در آن نسخه قونیه (اعراف تا مریم) پرداخته ایم. به نظر می رسد کاتب ترک زبان این دست نویس مواردی از لهجه خود را وارد این متن کرده است.
مطالعه تطبیقی سازهای زه صدا در نگاره های صفوی و عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
141 - 158
حوزههای تخصصی:
میان دولت های صفوی و ، به دلیل همزمانی شان در برهه ای خاص، اشتراکات فرهنگی و هنری فراوانی دیده می شود. یکی از این اشتراکات در حوزه موسیقی و به ویژه سازهاست که در هنر نگارگری متعلق به آن دوران بازتاب یافته و از جهات گوناگون درخور بررسی و مطالعه است. ازاین رودر این پژوهش سعی شده است که، با روش توصیفی تحلیلی، تاریخی و تطبیقی، تفاوت ها و شباهت های موسیقی دوره صفوی و عثمانی، در زمینه ساز ها ی زه صدا، که در خردنگاره ها مشاهده شده، مطالعه و بررسی شود. خردنگاره ها ، به عنوان یگانه اسناد تصویری، تغییرات و تنوع سازها را بهتر از هر منبع و مستند دیگری نشان می دهند. در خردنگاره های سازهای زه صدا، متعلق به دو دولت صفوی و عثمانی، شباهت ها و تفاوت هایی وجود دارد. از این تصاویر دریافته می شود که استفاده از بعضی از سازهای موسیقی در دو دولت مشترک بوده و در این زمینه از یکدیگر تأثیر گرفته اند. در خردنگاره های دوران صفوی و عثمانی، سازهای زه صدای مشترکی همچون چنگ، عود، تنبور و کمانچه ترسیم شده اند. همچنین استفاده از برخی دیگر از سازها منحصر به یکی از دو دولت بوده است؛ برای مثال، در خردنگاره های دولت عثمانی سازهای زه صدایی چون قپوز و شاهرود دیده می شود که در خردنگاره های دولت صفوی وجود ندارند. بر اساس ساختار این سازها و همچنین تقدم و تأخر تاریخی این تصاویر می توان نتیجه گرفت که عثمانی ها در زمینه ساخت و استفاده از سازهای مذکور تاثیرپذیری بیشتری نسبت به ایرانی ها داشته اند؛ اما تحقیقات بیشتری برای حصول قطعیت این دستاورد مورد نیاز است.
مشروعیت بخشی به شاهان عثمانی در شاهنامه های تاریخی (بر اساس منظومه تاریخ سلطان سلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
نامه فرهنگستان دوره ۲۳ مرداد و شهریور ۱۴۰۳ شماره ۳ (پیاپی ۹۱) ویژه نامه مطالعات آسیای صغیر
5 - 27
حوزههای تخصصی:
یکی از اهداف سرایش شاهنامه های تاریخی در عصر عثمانی مشروعیت بخشیدن به خاندان عثمانی و ثبت تصویری مطلوب از فرمانروایی ایشان بوده است. منظومه حماسی تاریخی تاریخ سلطان سلیمان نخستین اثر سید لقمان اورموی، سومین شاهنامه چی دربار عثمانی، است. در این مقاله، با استفاده از روش تحلیل گفتمان انتقادی وندایک، تلاش لقمان برای خلق تصویری ستوده از سلطان سلیمان و خاندان عثمانی و مشروعیت بخشی به ایشان در تاریخ سلطان سلیمان بررسی شده است تا نقش شاهنامه نویسان در تثبیت حکومت عثمانی بهتر آشکار گردد. بنا بر نتایج این بررسی، لقمان از صفات، القاب و تشبیهات بسیار مثبتی در توصیف قطب خودی (شاهان عثمانی، سلطان سلیمان، سپاهیان و سرداران وی) استفاده کرده و بارها کشورگشایی و نبردهای ایشان را به شکلی مبالغه آمیز وصف کرده است. در مقابل، قطب غیرخودی، یعنی دشمنان عثمانی، با صفات بسیار نکوهیده توصیف شده اند و حتی دلاوری و مقاومت دشمن به حیله گری یا خیره سری آنها نسبت داده شده است. شاعر بیش از همه از گفتمان مذهبی در جهت مشروعیت بخشی به قطب خودی بهره برده و تمام نبردهای سلیمان و سپاهیانش را غزا در راه حق، با هدف تحکیم و نشر اسلام و نابودی کفار، نشان داده است. در مقابل، دشمنان عثمانی با صفات ضدّدینی (مانند کافر و شیطان) وصف شده اند و شکستشان نتیجه دشمنی با خداوند بیان شده است. لقمان از گفتمان شاهنامه نیز در خلق تصاویر مورد نظر خود بهره برده است. درمجموع، شاعر از انواع ابزارهای زبانی و بلاغی استفاده کرده است تا تصویر دلخواه ممدوحان خود را ترسیم کند و به شاهان عثمانی مشروعیت بخشد.
مشروعیت بخشی به شاهان عثمانی در شاهنامه های تاریخی (بر اساس منظومه تاریخ سلطان سلیمان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
کوسه لر: پیشینه طایفه های ایرانی در قلمرو عثمانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
تأثیر عثمانی بر مشروطه ایرانی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
شاه قولی تبریزی و نقش او در ایجاد سبکِ ساز عثمانی (مطالعه موردی: نقوش کاشی کاریِ سُنّت اُداسی در کاخ توپقاپی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
سه رساله تاریخی درباره قسطنطنیه و ایاصوفیه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مطالعه ساختار و مدخل های رساله ترکی خط و خطاطان نوشته میرزا حبیب اصفهانی (حبیب افندی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بازخوانی گزارش مسیو کُله در خصوص کارگزاری های ایران در مملکت عثمانی در سال 1328 ق(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
مثنوی والِد نَه به خط وَلَد (بحثی پیرامون انتساب دفتر چهارم موزه قونیه به سلطان ولد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی:
بررسی تطبیقی گزارش های نمایندگان ایران و عثمانی در مذاکرات ارزنه الروم (1259-1263 ه.ق)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزههای تخصصی: