فیلتر های جستجو: فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲۰۱ تا ۲۲۰ مورد از کل ۱٬۰۳۰ مورد.
۲۰۱.

پهنه بندی آسیب پذیری سکونتگاه های شهرستان نهاوند در برابر زلزله(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پهنه بندی خطر زلزله سیستم اطلاعات مکانی شهرستان نهاوند منطق فازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۲۱ تعداد دانلود : ۷۶
بررسی های اخیر در مورد پیامدهای فاجعه آمیز و خسارت گسترده جانی و مالی ناشی از بلایای طبیعی و به ویژه زلزله نشان دهنده آن است که اقدامات مؤثری در این زمینه، صورت نگرفته است. یکی از مناطق زلزله خیز استان همدان، شهرستان نهاوند است که ازجمله پهناورترین مناطق استان نیز به شمار می رود. در این خصوص پژوهش حاضر باهدف پهنه بندی آسیب پذیری سکونتگاه ها در برابر زلزله با استفاده از روش تحلیل سلسله مراتبی فازی و سیستم اطلاعات مکانی انجام شد. به همین منظور از 14 معیار که عبارت اند از بافت خاک، بزرگا و مراکز زلزله های پیشین، تأسیسات خطرساز، راه های دسترسی، رودخانه ها، لایه های زمین شناسی، موقعیت زمین لغزش، شیب زمین، فرسایش خاک، کاربری اراضی، گسل های منطقه، مدل رقومی ارتفاعی و نقاط جمعیتی استفاده گردید. در این خصوص نقشه پهنه بندی آسیب پذیری سکونتگاه ها در برابر زلزله جهت تحلیل ها و ارزیابی های محیطی تهیه شده است. با توجه به بررسی مطالعات صورت گرفته توسط دیگر محققان در سراسر دنیا، در این پژوهش به منظور همپوشانی وزن دار معیارها در فضای فازی، از تابع گاما با مقادیر اولیه 5/0، 7/0 و 9/0 استفاده شد؛ که پس از صحت سنجی نتایج و بررسی مقادیر آن ها، گامای 9/0 بکار گرفته شد. نتایج نهایی برای شناسایی سکونتگاه های در معرض آسیب محدوده شهرستان نهاوند در 5 کلاس طبقه بندی شد. محدوده های با پتانسیل آسیب پذیری بسیار پایین به مساحت 25065 هکتار، با پتانسیل نسبتاً پایین به مساحت 48173 هکتار، پتانسیل متوسط به مساحت 39000 هکتار، پتانسیل نسبتاً بالا به مساحت 25571 هکتار و پتانسیل بسیار بالا به مساحت 13980 هکتار در نتیجه این طبقه بندی مشخص شد. نتایج نشان می دهد، 28 روستا در محدوده با پتانسیل آسیب پذیری بالا و 3 شهر و 26 روستا در پهنه با پتانسیل آسیب پذیری نسبتاً بالا قرار دارند.
۲۰۲.

بررسی و تحلیل مخاطرات طبیعی و مسائل انسانی و محیطی شهر سنندج به منظور ارائه راهکارهای مناسب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطرات طبیعی و انسانی منطق فازی AHP سنندج

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۸۰
در طی سال های اخیر به موازات افزایش جمعیت نواحی شهری، مخاطرات شهری نیز روند افزایشی داشته است. یکی از شهرهایی که پتانسیل بالایی جهت وقوع مخاطرات دارد، شهر سنندج است. در این پژوهش به بررسی مناطق آسیب پذیر شهر سنندج در برابر مخاطرات حرکات دامنه ای، سیلاب، زمین لرزه، آلودگی و ترافیک پرداخته شده است. با توجه به اهداف موردنظر، از دو مدل تلفیقی منطق فازی و تحلیل سلسله مراتبی ( AHP ) استفاده شده و مناطق آسیب پذیر در برابر هرکدام از مخاطرات مذکور شناسایی شده است. نتایج پژوهش بیانگر این است که بخش های زیادی از غرب شهر سنندج و همچنین مناطق شمالی شهر به دلیل شیب و ارتفاع زیاد مستعد وقوع حرکات دامنه ای است. همچنین به دلیل وجود رودخانه قشلاق در نیمه شرقی شهر سنندج و همچنین وجود مناطق کم شیب در مناطق داخلی شهر، بخش های زیادی از این شهر پتانسیل زیادی به منظور ایجاد سیلاب و آب گرفتگی دارد. ارزیابی پتانسیل آسیب پذیری در برابر زلزله بیانگر این است بخش های غربی و مرکزی شهر سنندج به دلیل نزدیکی به خطوط گسل، شیب زیاد، عدم دسترسی به فضای باز و تراکم جمعیتی بالا، پتانسیل آسیب پذیری بالایی دارد. از نظر آلودگی و ترافیک نیز بخش های مرکزی شهر سنندج به دلیل تراکم بالای جمعیت و وجود کاربری های مختلفی ازجمله حمل ونقل و ... پتانسیل آلودگی و ترافیک بالایی دارد. با توجه به موارد مذکور، بخش های غربی و شمالی شهر مستعد وقوع حرکات دامنه ای است و همچنین پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. بخش های شرقی شهر پتانسیل بالایی از نظر وقوع سیلاب دارد. بخش های جنوبی نیز مستعد وقوع سیلاب است و پتانسیل آسیب پذیری بالایی در برابر زلزله دارد. همچنین بخش های مرکزی شهر سنندج پتانسیل بالایی از نظر آلودگی و ترافیک دارد.
۲۰۳.

آشکارسازی واداشت های بازتاب سطحی پوشش اراضی استان لرستان با استفاده از محصولات سنجنده MODIS(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: استان لرستان آلبیدوی سطحی پوشش اراضی کاربری اراضی سنجنده مادیس

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۵۳ تعداد دانلود : ۷۰
مداخلات انسان در عرصه های طبیعی به صورت تغییر در کاربری اراضی منجر به ایجاد دومینویی از ناهنجاری ها و سپس مخاطرات محیطی شده است. این تغییرات گسترده و انباشتی در پوشش و کاربری اراضی، خود را به شکل ناهنجاری هایی از قبیل شکل گیری رواناب های شدید، فرسایش خاک، گسترش بیابان زایی و شور شدن خاک نشان داده است. هدف اساسی این تحقیق آشکارسازی واداشت های رادیانسی سطحی (آلبیدو) فصلی ساختار پوشش اراضی استان لرستان است. در این راستا از داده های طبقات پوشش اراضی محصول کامپوزیت MCD12Q2 سنجنده MODISاستفاده شد. داده های رادیانسی شامل داده باز تحلیل آلبیدو سطحی بود که از پایگاه کوپرنیکس نسخه ERA5، اخذ شد، به منظور آشکارسازی واداشت های رادیانسی هرکدام از پوشش های اراضی استان به تفکیک فصلی از تکنیک ماتریس تحلیل متقاطع (CTM) استفاده شد. نتایج نشان داد به طورکلی در سطح استان لرستان 5 کد پوشش اراضی شامل: اراضی جنگلی، مراتع، اراضی کشاورزی، اراضی مسکونی و اراضی بایر قابل آشکارسازی هستند. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن بود که که پوشش اراضی در فصل های پاییز، بهار و تابستان، واداشت و تأثیر معنی داری در میزان آلبیدوی سطحی در سطح استان اعمال نکرده اند، میزان آلبیدوی دو فصل بهار و پاییز در حالت کمینه قرار داشت که به میانگین آلبیدوی جهانی تقریبا 2/0 بسیار نزدیک است. اما در فصل زمستان اولاً میزان آلبیدوی سطحی در همه پوشش های اراضی استان (به جز طبقه اراضی جنگلی) به صورت قابل توجهی نسبت به سایر فصول افزایش پیدا کرده اند و دوما تفاوت قابل توجهی نیز بین پوشش های مختلف اراضی از لحاظ واد اشت آلبدو، آشکار شد. در این خصوص بیشترین میزان تغییر در آلبیدو مربوط به دو پوشش مراتع و اراضی بایر بود که در فصل زمستان میزان آلبیدوی این دو پوشش به ترتیب مقدار عددی 36/0 تا 38/0 رسیده است در حالی که اراضی جنگلی استان در فصل زمستان کمترین میزان آلبیدوی سطحی را از خود نشان داده است.
۲۰۴.

جنبش های اجتماعی نوین: مطالعه موردی جنبش های زیست محیطی نوپدید(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: جنبش های اجتماعی نوین جنبش های زیست محیطی نوپدید نیروهای اجتماعی شیوه های اقدام ماهیت سیاسی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۳۴ تعداد دانلود : ۷۱
اصطلاح جنبش های اجتماعی نوین برای توصیف جنبش هایی به کار برده می شود که در اواخر دهه 1960 به واسطه اقدام جمعی در عرصه اجتماعی فعال بودند. از مهمترین جنبش های نوین اجتماعی می توان به جنبش زنان، جنبش صلح و جنبش زیست محیطی اشاره نمود. رشد سریع و شتابان جوامع صنعتی بدون در نظر گرفتن تخریب محیط زیست، مسائل و معضلات فراوانی را به وجود آورده است. از مهمترین مشکلات موجود می توان به فرسایش خاک، و انواع آلودگی ها اشاره نمود. مجموعه این عوامل، زمینه را برای شکل گیری جنبش های زیست محیطی فراهم نموده اند. نوشتار حاضر تلاش می کند تا به این پرسش پاسخ دهد که جنبش های زیست محیطی نوپدید چگونه در قالب جنبش های اجتماعی نوین قابل تحلیل هستند؟ و چه افزوده هایی بر جنبش های اجتماعی نوین داشه اند؟ بنابراین، با روش کیفی تفسیری، شیوه مطالعات موردی چیستی و چرایی جنبش های زیست محیطی نوپدید را مورد بررسی قرار می دهد. یافته های تحقیق نشان می دهند که بحران های زیست محیطی زمینه را برای شکل گیری، فعالیت وتاثیرگذاری جنبش های زیست محیطی نوپدید فراهم نموده اند. از اینرو جنبش های زیست محیطی نوپدید به منظور رویارویی با بحران های موجود، در ابتدا به افزایش آگاهی های عمومی پرداخته و سپس سازمان ها و گروه های طرفدار محیط زیست را ایجاد نمودند و در نهایت با ورود به عرصه سیاست، با استفاده از ابزارها و شیوه های جدید به بیان خواسته ها و اعتراض های خود به شیوه های مسالمت آمیز پرداخته اند تا از این طریق، ضمن وادار کردن حکومت ها به پاسخگویی و در نهایت ورود مستقیم به عرصه سیاست به عنوان گروه های ذی نفوذ و احزاب سیاسی بتوانند در حوزه سیاست عمومی تأثیرگذار باشند. در نتیجه حجم وگستره قدرت اجتماعی و تاثیرگذاری سیاسی جنبش های زیست محیطی نوپدید باعث باز پروری و غنی سازی جنبش های نوین اجتماعی شده است. به گونه ای که امروزه می توان آنها را بعنوان نیروهای اجتماعی قدرتمند و بازیگرانی تاثیرگذار، در عرصه جامعه شناسی سیاسی مورد شناسایی و تحلیل قرار داد.
۲۰۵.

ارزیابی آسیب پذیری اکوسیستم تالاب میانگران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تالاب میانگران مدیریت اکوسیستم ارزیابی آسیب پذیری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۴۲ تعداد دانلود : ۱۱۷
تحلیل آسیب پذیری اکوسیستم ها در برابر عوامل مختلف طبیعی و انسانی اطلاعاتی از نقاط ضعف و ظرفیت آنها در اختیار می گذارد که برای مدیریت صحیح آنها الزامی هستند. هدف این پژوهش بررسی آسیب پذیری اکوسیستم تالاب میانگران و ارائه راهکارها و راهبردهای مدیریتی در جهت حفاظت از این اکوسیستم است. داده ها و اطلاعات مورد تحلیل از سازمان محیط زیست و مصاحبه با کارشناسان، اساتید در رشته های مربوطه، مطالعات کتابخانه ای و مرور مقالات داخلی و خارجی به دست آمده اند. برای انجام این پژوهش نخست با استفاده از منابع اطلاعاتی سازمان محیط زیست و منابع طبیعی، مصاحبه های صورت گرفته و مرور مقالات عوامل تهدیدکننده تالاب میانگران شناسایی شده و در قالب هفت شاخص (تولید آلودگی، تغییر رژیم هیدرولوژیکی، تغییر رژیم اکولوژیکی، تغییر کاربری، قوانین و ضعف زیرساخت ها، آتش سوزی عمدی مراتع اطراف تالاب و خشکسالی) قرار داده شدند. سپس امتیاز عوامل تهدیدکننده براساس دو شاخص، شدت تهدید و احتمال وقوع تهدید هر شاخص تعیین گردید. آنگاه، به این عوامل با استفاده از ماتریس های ارزیابی امتیاز داده شد. سپس تعامل میان این ارزش ها و عوامل تهدید کننده مورد بررسی قرار گرفت و میزان آسیب پذیری ارزش های تالاب نیز از ضرب امتیازهای کسب شده تمامی عوامل مورد بررسی به دست آمد. نتایج تحقیق نشان داد که بیشترین آسیب پذیری بر ارزش های هیدرولوژی و اکولوژیکی تالاب وارد شده و از ارزش های اکولوژیکی پرندگان تالاب بیشترین اسیب را متحمل شده اند. در مجموع براساس نتایج حاصل از این مطالعه می توان اذعان نمود که تالاب میانگران با وجود دارا بودن ارزش های فراوان اکولوژیکی، هیدرولوژیکی و اجتماعی و اقتصادی در معرض عوامل تهدید زیادی قرار دارد، که ارزیابی آسیب پذیری می تواند درک درستی از روابط میان عملکردهای تالاب و عوامل تهدید کننده آن را به نمایش بگذارد و این اقدام گام موثری برای مدیریت اکوسیستم تالاب میانگران است. همچنین با توجه به اینکه بیشترین آسیب در حوضه ارز ش های اکولوژیکی و هیدرولوژیکی می باشد. پس راهکارهای مدیریتی ارائه شد در این دو حوضه باید بیشتر مد نظر مدیران و کارشناسان قرار گیرد.
۲۰۶.

تحلیل شرایط تکتونیک و فرسایش در حوضه سد شهید عباسپور با تکنیک های ژئومورفومتری(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: نئوتکتونیک فرسایش سد شهید عباسپور شاخص های ژئومورفومتری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۶۸ تعداد دانلود : ۶۸
ارزیابی کامل فعالیت های تکتونیکی و به خصوص حرکات تکتونیکی جوان و خطرات ناشی از آن نیاز به شناخت کامل فرایندهای ژئومورفولوژی دارد. بسیاری از عوارض ژئومورفولوژیکی در مقابل حرکات تکتونیکی فعال بسیار حساس هستند و همزمان با آن ها تغییر می کنند. هدف این پژوهش استفاده از شاخص های ژئومورفیک (شاخص عدم تقارن حوضه (Af)، شاخص سینوسیته حوضه (S)، شاخص شکل حوضه (BS)، شاخص شیب طولی رودخانه (SL)، نسبت انشعاب (Rb)، عدد ناهمواری (Rn)، برجستگی نسبی حوضه (Bh)، پیچ وخم پیشانی کوهستانی (Smf)، تراکم زهکشی (Dd)، هیپسومتری)، رسم و تحلیل نقشه های فرسایش پذیری سازندها، خاک ها و کاربری اراضی برای آگاهی از رابطه فعالیت تکتونیکی با فرسایش خاک حوضه آبریز کارون (بالادست سد شهید عباسپور) است. نتایج نشان داده است که فعالیت های تکتونیکی در سازندهای فرسایش پذیر باعث فرسایش کناره ای شده و درنتیجه خاک ها فرسایش می یابند اما در سازندهای مقاوم فعالیت زمین ساختی اثر کمی گذاشته و خاک ها تقریباً مقاومت خود را دارند. آبراهه های فرعی نیز اغلب تحت زاویه حاده ای به جریان اصلی وارد می شوند. رودخانه کارون در حوضه موردمطالعه بر روی سازندهای نرم و فرسایش پذیر نظیر گورپی، پابده، آغاجاری، گچساران و میشان پهن شده و با شدت جریان کمتری جاری می گردد. در این حالت فرسایش در مسیر رودخانه کم تر بوده، اما فرسایش کناره ای غالب است بیشترین فرسایش کنار رودخانه ای در مرکز و جنوب شرق حوضه است. حوضه از نظر هیپسومتری متعادل بوده و سیمای توپوگرافیک و ژئومورفیک حوضه موردمطالعه از فعالیت های تکتونیک متأثر است که نتیجه آن پستی وبلندی زیاد و کج شدگی حوضه است.
۲۰۷.

عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل در روستاهای کوهستانی مستعد طغیان سیل شهرستان پلدختر(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مخاطره سیل آمادگی فردی کاهش خطر بلایا روستاهای کوهستانی شهرستان پلدختر

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۵۶ تعداد دانلود : ۱۲۷
مدیریت مخاطرات شامل کلیه اقداماتی است که از طریق آن ها بتوان از بروز حوادث ناگوار، پیشگیری نمود یا در صورت بروز آن حادثه، بتوان اثرات آن را کاهش داده و آمادگی لازم را برای امدادرسانی سریع و بهبود اوضاع فراهم نمود. از اقدامات مهم مدیریت مخاطرات، توجه به افزایش آمادگی فردی در مواجهه با مخاطرات است. با توجه به اهمیت موضوع، پژوهش حاضر به بررسی عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل پرداخته است. پژوهش از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمّی) است. ابزار گردآوری داده ها پرسش نامه و مصاحبه بوده است. جامعه آماری پژوهش 3861 خانوار ساکن در روستاهای کوهستانی در معرض طغیان سیل شهرستان پلدختر بوده است که با استفاده از فرمول کوکران و به روش نمونه گیری تصادفی ساده 360 خانوار از 30 روستای سیل گیر به عنوان نمونه انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از آمار توصیفی و مدل رگرسیون لجستیک باینری و تحلیل کیفی صورت گرفت. یافته های پژوهش در زمینه عوامل مؤثر بر آمادگی فردی در برابر وقوع سیل حاکی است که از بین چهار عامل مدنظر در این پژوهش به ترتیب عوامل: جامعه شناختی فردی، وضعیت اقتصادی- اجتماعی خانواده، تأثیر جامعه و سازگاری با خطر بیشترین نقش را در آمادگی فردی برابر سیل داشته اند. بررسی الزامات و اقدامات آمادگی در مواجهه با سیل نیز نشان داد که به ترتیب: توسعه اقتصاد محلی، توسعه زیرساخت های محلی، اعطای اعتبار خرد برای افزایش آمادگی، کمک های دولتی و افزایش استراتژی های تنوع معیشت خانوارها برجسته ترین الزامات و اقدامات مهم برای افزایش آمادگی در مواجهه با رخداد سیل می باشند.
۲۰۸.

ارزیابی اثر تغییر کاربری اراضی دشت مهران بر پارامترهای کیفی آب سطحی در دوره های ترسالی و خشک سالی(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییرات آب و هوا آب اراضی بایر رودخانه گاوی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۳ تعداد دانلود : ۶۰
در سال های اخیر با افزایش جمعیت، کمیت و کیفت منابع آب سطحی ناشی از فعالیت انسانی دچار تغییراتی شده است. با مطالعه و بررسی اثرات تغییرات کاربری اراضی بر منابع آب سطحی می توان به نتایج خوبی برای درک اثرات متقابل استفاده از زمین و کیفیت آب دست یافت. لذا هدف این مطالعه ارزیابی کیفیت آب سطحی در حوضه آبخیز دشت مهران متأثر از کاربری زمین می باشد. در این مطالعه پس از استخراج کاربری اراضی، درصد مساحت هر کدام از کاربری های موجود در منطقه برای چهار بازه زمانی 1380، 1387، 1395 و 1399 مشخص شد، سپس اثرات تغییرات کاربری اراضی در دو دوره تر و خشک بر پارامترهای کیفی آب شامل آنیون ها، کاتیون ها، SDR، TDS، EC موردبررسی قرار گرفت و در نهایت از نمودار شولر و ویلکوکس جهت تعیین پارامتر کیفی آب ازلحاظ شرب استفاده شد. نتایج نشان دهنده افزایش اراضی بایر و شهری نسبت به اراضی کشاورزی، مرتعی و جنگلی بوده است. به طوری که اراضی بایر و شهری به میزان 2/13 درصد افزایش طی 20 سال داشته و مقدار آنیون ها نسبت به میانگین درازمدت 10 ساله 82/14 درصد و کاتیون ها 23/21 درصد و املاح محلول SDR، TDS، EC به ترتیب 9/36، 35/18 و 30/18 درصد افزایش داشت. در بیشتر کاربری های موردبررسی روند تغییرات بر اساس آزمون من-کندال افزایش را نشان داد و بر اساس همبستگی پیرسون بین جریان رودخانه و پارامتر کیفی با تمام پارامترهای موردبررسی دارای ارتباط منفی و معکوس می باشد که با کاهش جریان رودخانه، روند پارامترهای کیفی افزایش یافته است. بر اساس نمودار شولر و ویلکوکس برای حوضه مورد مطالعه آب در محدوده شوری قرار دارد. نتایج کلی نشان داد که افزایش فعالیت های انسانی، نوسانات آب و هوایی از عوامل مؤثر بر کیفیت آب رودخانه گاوی می باشند بنابراین، نیاز به اجرای برنامه های صحیح مدیریتی برای کنترل تغییرات کاربری اراضی است.
۲۰۹.

ارزیابی کارایی مدل های RUSLE و ICONA در پهنه بندی فرسایش خاک حوضه بلده، استان مازندران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: فرسایش خاک RUSLE ICONA حوضه بلده

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۰۴ تعداد دانلود : ۵۵
ارزیابی و پهنه بندی فرسایش خاک با استفاده از مدل هایی که دقت بیشتری داشته باشند، به اجرای فعالیت های حفاظتی و کنترل فرسایش خاک در داخل حوضه و کاهش میزان رسوب در خارج از آن کمک می کند. هدف از این پژوهش پهنه بندی شدت فرسایش خاک حوضه بلده با استفاده از مدل های RUSLE و ICONA و بررسی میزان دقت آنها با مشاهدات و مقادیر واقعیت زمینی است. فاکتورهای مدل RUSLE شامل فرسایندگی باران ( R )، فرسایش پذیری خاک ( K )، توپوگرافی ( LS )، پوشش گیاهی ( C ) و عملیات حفاظتی ( P ) به ترتیب از داده های بارندگی منطقه، نقشه خاک، مدل رقومی ارتفاع و تکنیک های سنجش از دور محاسبه شده اند. براساس مدل ICONA درابتدا از هم پوشانی دو لایه شیب و سنگ شناسی، نقشه فرسایش پذیری خاک به دست آمد. سپس برای تهیه نقشه حفاظت خاک، لایه های شاخص پوشش گیاهی و کاربری اراضی منطقه همپوشانی شدند و در مرحله آخر با استفاده از لایه های فرسایش پذیری و حفاظت خاک، نقشه پهنه بندی فرسایش با این مدل نیز تهیه گردید. برای ارزیابی دقت این مدل ها از شاخص های آماری و روش BLM که تمامی عوامل آن طی مشاهدات میدانی به دست آمد، استفاده شده است. برای این منظور، یک نقشه با 2500 نقطه به صورت شبکه بندی منظم جهت نمونه برداری از نقشه های حاصل از مدل ها تهیه گردید و بر این اساس آماره های RMSE   (جذر میانگین مربعات خطا)،   MAE (میانگین خطای مطلق)، MSE (میانگین مربعات خطا) و NSEC (ضریب کارایی ناش و ساتکلیف) محاسبه شد. نتایج شاخص های آماری مذکور و خطاهای مدل ها نشان می دهند که مدل های مذکور در حوضه بلده کفایت بالایی ندارند، اما کارایی و میزان تطابق طبقات فرسایش مدل ICONA با خروجی BLM به عنوان نقشه مرجع اندکی بیشتر است، چرا که مقدار RMSE ، MAE و MSE آن کمتر و NSEC آن به عدد یک نزدیک تر است.
۲۱۰.

تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در اثر توسعه سکونتگاهی (مطالعه موردی: حوضه آبریز چشمه کیله تنکابن)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: واحد پاسخ هیدرولوژیک چشمه کیله رواناب شاخص تفاضل گیاهی نرمال شده مدل بارش - رواناب

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۷۵ تعداد دانلود : ۴۴
تغییرات کاربری اراضی و پوشش گیاهی به طور مستقیم منجر به تغییر رژیم هیدرولوژیکی می شود. در واقع توسعه شهری و کاهش اراضی جنگلی و مرتعی در، سیل خیزی را باعث شده است و از طرف دیگر افزایش باغات و کاربری های مشابه در مصرف و نفوذ بیشتر آب و کاهش دبی حوضه مطالعاتی نقش مؤثری دارد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل تغییر رفتار واحدهای پاسخ هیدرولوژیکی در ارتباط با پتانسیل تولید رواناب حوضه چشمه کیله در بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) است. در این تحقیق، واحدهای پاسخ هیدرولوژیک(HRU) بعنوان واحد کاری برای تعیین پتانسیل تولید رواناب حوضه آبریز چشمه کیله شناسایی و استخراج شده است. به منظور پایش تغییرات تراکم و میزان پوشش گیاهی با استفاد ه از تصاویر ماهواره ای منطقه مطالعاتی در سال های 1991 و 2018 از شاخص تفاضل گیاهی نرمال شده استفاده شد؛ سپس با تلفیق لایه گروه های هیدرولوژیک و کاربری اراضی، برای هر یک از واحدهای پاسخ هیدرولوژیک میزان شماره منحنی مشخص شد. با توجه به مقادیر شماره منحنی به دست آمده برای هر واحد پاسخ هیدرولوژیک، مقدار توان نگهداشت رطوبت خاک استخراج شد. در نهایت، با محاسبه مقادیر متوسط ماهیانه، میزان رواناب حاصل از بارندگی برای سال های 1991 و 2018 برآورد شد. نتیجه تحقیق گویای کاهش میزان و تراکم پوشش گیاهی، افزایش مقدار شماره منحنی، کاهش میزان نفوذپذیری خاک و همچنین افزایش ارتفاع رواناب تولیدی در طول بازه زمانی 29 ساله (2018-1991) در حوضه چشمه کیله (به ویژه قسمت های شمال حوضه) است؛ به عبارتی توسعه شهری، تغییر کاربری اراضی و تضعیف پوشش گیاهی باعث تشدید سیل خیزی حوضه شده است.
۲۱۱.

تحلیل فضایی تاب آوری طبیعی در مناطق مرزی نمونه: شهرستان زهک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری مناطق ویژه شهرستان زَهَک مناطق مرزی پهنه بندی جغرافیایی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۵۱ تعداد دانلود : ۱۸۲
تاب آوری بخصوص در مناطق ویژه که از اهمیت و حساسیت خاصی برخوردار است، اهمیت دوچندانی پیدا کرده است. مناطق مرزی به عنوان یکی از مناطق ویژه در سیاستگذاری و برنامه ریزی جایگاه خاصی دارد. این مقاله به تحلیل فضایی تاب آوری محیطی در شهرستان زهک پرداخته و هدف آن بررسی تفاوت تاب آوری در پهنه های مختلف شهرستان است. به دلیل وابستگی معیشت ساکنان شهرستان به منابع طبیعی، با تهدید این منابع، در معرض آسیب قرار دارند. پژوهش از لحاظ هدف کاربردی، و ریکرد کلی حاکم بر مطالعه، تلفیقی و از لحاظ روش، توصیفی – تحلیلی است. داده ها با استفاده از روش اسنادی و میدانی با ابزار مشاهده و پرسشنامه و یافته های پنل تخصصی گردآوری شده است. جامعه آماری این تحقیق روستاهای بالای 20 خانوار شهرستان زهک است که دارای دهیاری یا شورای اسلامی روستا بوده است. نتایج نشان می دهد هیچ یک از پهنه های جغرافیایی تعریف شده در سطح دهستان پایدار نبوده و سه دهستان نیمه پایدار و یک دهستان ناپایدار هستند. ارزیابی پایداری در ریزپهنه ها نیز نشان می دهد روستاهای ناپایدار طبیعی اغلب جمعیت کمی داشته و این به معنی آن است که فعالیت نیز توسعه پیدا نکرده است. بدین ترتیب لازم است در مناطق ویژه ای همچون شهرستان زهک مدیریت بحران بایستی بر تامین منابع طبیعی و جلوگیری از آسیب پذیری از بحران های طبیعی متمرکز شده و انتظار می رود با پایداری طبیعی، سکونت و فعالیت نیز پایدار خواهد شد.
۲۱۲.

پیش بینی انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف سوخت های فسیلی و تغییرات محیطی (مطالعه موردی: ایران)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: پیش بینی انتشار گازکربنیک مصرف انرژی فسیلی حافظه بلندمدت سناریوهای RCP

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۲۲ تعداد دانلود : ۹۵
با صنعتی شدن کشورها و مصرف انرژی، آلودگی افزایش می یابد. کشور ایران به دلیل منابع عظیم سوخت های فسیلی، در مصرف سوخت های فسیلی دارای مزیت نسبی است و مصرف سوخت سوخت های فسیلی ممکن است به آلودگی های محیط زیستی منجر شود. بر اساس گزارش سازمان های بین المللی، انتشار گاز دی اکسیدکربن در ایران افزایشی بوده است، پس پژوهش در این زمینه ضرورت می یابد. این پژوهش برای نخستین بار به بررسی انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف سوخت های فسیلی شامل، زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی برای دوره زمانی 2019-1982 با روش حافظه بلندمدت می پردازد. مطابق نتایج این پژوهش پیش بینی می شود، در سال 2039 میلادی میزان انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف زغال سنگ (MMtonnes CO2) 8378/4 ، انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف گاز طبیعی (MMtonnes CO<sub>2</sub>) 2/594  و انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف نفت خام (MMtonnes CO<sub>2</sub>) 95/353 خواهد رسید. انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف گاز طبیعی، انتشار بیش تری از مصرف سایر سوخت های فسیلی خواهد داشت. انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های فسیلی گازی در سال 2039 میلادی به 169701 کیلوتن، انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های مایع به 787698 کیلوتن و انتشار ناشی از مصرف سوخت های فسیلی جامد در سال 2039 میلادی به 3605 کیلوتن خواهد رسید. انتشار گازکربنیک ناشی از مصرف هر سه سوخت فسیلی افزایشی خواهد بود. انتشار گازکربنیک ناشی از سوخت های فسیلی مایع نسبت به دیگر سوخت های فسیلی بیش تر پیش بینی می شود. تبخیر آب در سال 2030 میلادی در ایران و خاورمیانه بیش تر خواهد شد. بارندگی در ایران و خاورمیانه در سال 2030 میلادی کاهش خواهد یافت. این پژوهش به سیاست گذاران، برای اتخاذ سیاست های مؤثرتر برای بهبود محیط زیست کمک خواهد کرد.
۲۱۳.

پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی ناشی از زلزله ازگله (21 آبان 1396،Mw=7.3) در استان های ایلام و کرمانشاه با مدل ویکور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ناپایداری های ژئومورفولوژیکی روش ویکور زمین لرزه ازگله ایلام کرمانشاه

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۵۳ تعداد دانلود : ۸۷
هدف اصلی این پژوهش مطالعه و پهنه بندی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی حاصل از زمین لرزه ازگله در ایلام و کرمانشاه با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه ویکور است. منطقه تحت تأثیر این زلزله بسیار مستعد وقوع انواع حرکات و ناپایداری های ژئومورفولوژیکی است. دلایل آن، وجود چین خوردگی های جوان زاگرس همراه با عملکرد گسل های قطع کننده آن هاست که خردشدگی های شدیدی را در منطقه ایجاد کرده اند. برای انجام این تحقیق ابتدا با استفاده از نقشه های توپوگرافی، زمین شناسی، تصاویر ماهواره ای و عملیات میدانی ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخصی که در تشدید خسارات ناشی از زلزله مؤثر بوده اند شناسایی و تعیین موقعیت شدند. عمده ترین این ناپایداری ها شامل زمین لغزش ها، ریزش ها و بهمن های سنگی، جریان ها، گسیختگی های تاج تپه ها و فرونشست زمین که منجر به مسدود شدن راه ها، تخریب منازل مسکونی، آلودگی منابع آب وخاک، تخریب اراضی کشاورزی، باغات و ... شده است. سپس با استفاده از روش تصمیم گیری چند شاخصه VIKOR اقدام به پهنه بندی ناپایداری ها در 5 طبقه گردید. به منظور صحت سنجی، نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های ژئومورفولوژیکی شاخص در اثر زمین لرزه انطباق داده شد. نتایج نشان داد که دو طبقه ناپایداری زیاد و خیلی زیاد خیلی زیاد و طبقه خطر زیاد مجموعاً با مساحتی بالغ بر 6558 کیلومترمربع یعنی بیش از 28 درصد از منطقه مطالعاتی را به خود اختصاص داده اند و از بین عوامل مؤثر در وقوع ناپایداری ها، عوامل زمین شناسی، فاصله از گسل و شیب به ترتیب با 23/0، 22/0 و 15/0 امتیاز بیشترین تأثیر در ایجاد ناپایداری های منطقه را دارا هستند. نتیجه انطباق نقشه پهنه بندی با نقشه توزیع ناپایداری های بیانگر انطباق بیشتر ناپایداری ها ازجمله زمین لغزش ها، ریزش های سنگی و فرونشست ها با طبقات خطر بالاست.
۲۱۴.

مدل سازی و پهنه بندی مناطق مستعد آتش سوزی در جنگل های زاگرس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی بر پایه رگرسیون لجستیک(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: آتش سوزی راک رگرسیون لجستیک مدل سازی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۲۹۶ تعداد دانلود : ۱۰۱
جنگل ها به عنوان یکی از مهم ترین منابع طبیعی تجدیدشونده، نقش مهمی در پایداری زیست بوم ها ایفا می نمایند. یکی از مهم ترین آشفتگی های مؤثر بر اکوسیستم های جنگلی زاگرس، آتش سوزی جنگل است؛ بنابراین شناسایی مناطق بحرانی آتش سوزی به منظور کاهش خسارات احتمالی، امری لازم و ضروری است. هدف این تحقیق، بررسی میزان تأثیر متغیرهای مؤثر در ایجاد آتش سوزی و تهیه نقشه خطر آتش سوزی است. ازاین رو متغیرهای مؤثر بر آتش سوزی شامل ارتفاع از سطح دریا، شیب، جهت، فاصله از مناطق مسکونی، فاصله از آبراهه ها و فاصله از جاده برای تعیین تأثیر هریک در آتش سوزی، بررسی شدند. نقشه ارتفاع از سطح دریا، شیب و جهت جغرافیایی با کمک مدل رقومی ارتفاع و نقشه های فاصله از مناطق مسکونی و فاصله از جاده از نقشه های رقومی 25000/1 تهیه شد. همچنین مناطقی که طی سال های 90-94 در آن ها آتش سوزی رخ داده بود، با دستگاه جی پی اس برداشت گردید. در این تحقیق از روش رگرسیون لجستیک برای بررسی تأثیر عوامل مختلف در آتش سوزی استفاده شد. نتایج نشان داد که ارتفاع از سطح دریا، فاصله از آبراهه و درصد شیب، مهم ترین عوامل تأثیرگذار در آتش سوزی جنگل در منطقه بودند. مدل سازی براساس سه متغیری که ارتباط معنی داری با آتش سوزی جنگل در منطقه داشتند و ضرایب حاصل از روش رگرسیون لجستیک، انجام شد. نتایج اعتبارسنجی مدل با ضریب تبیین نگلکرک حدود 500/0 و ضریب منحنی راک 701/0 نشان از دقت، برازش و اعتبار مناسب مدل به دست آمده داشت. همچنین نتایج نشان داد که 81 درصد از مساحت منطقه در مناطق بحرانی و خطرناک قرار دارد.
۲۱۵.

تحلیل اثرات مدیریت ریسک خشکسالی با استفاده از شاخص های بهره وری آب(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: حفاظت آب خشکسالی دشت قزوین ریسک کم آبیاری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۴۹۰ تعداد دانلود : ۳۲۰
در سال های اخیر با وقوع خشکسالی و کاهش آب آبیاری، استفاده کارا از آب و مدیریت آن به امری اجتناب ناپذیر بدل گشته است. بدین منظور در این پژوهش، اثرات ریسکی راهبرد کم آبیاری در دشت قزوین در سال زراعی 95-1394 مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. در ابتدا، درصد تغییرات حجم آب در دوره خشکسالی نسبت به دوره نرمال محاسبه گردید. سپس با استفاده از توابع آب- عملکرد، کم آبیاری در چهار سناریو 19، 32، 44 و 51 درصد متناظر دوره های خشکسالی ضعیف، متوسط، شدید و خیلی شدید بر گیاهان اعمال شد. در ادامه با استفاده از مدل تلفیقی موتاد-هدف با رهیافت برنامه ریزی اثباتی به بررسی اثرات ریسکی ناشی از خشکسالی بر الگوی کشت زراعی و بهره وری مصرف آب در منطقه مورد مطالعه پرداخته شد. نتایج نشان داد که اعمال کم آبیاری موجب افزایش سطح زیر کشت گیاهان کم آب بر مانند گندم، جو و لوبیا می شود. همچین اعمال کم آبیاری، درآمد ناخالص را حداکثر تا 24.3 درصد در دوره خشکسالی خیلی شدید کاهش می دهد. ریسک در آمدی با اعمال سناریو کم آبیاری در طی دوره های  خشک سالی کاهش یافته و  از 15- درصد در طی دوره خشک سالی ضعیف به 37- درصد در طی دوره خشک سالی خیلی شدید تقلیل یافته است. بازده برنامه ای نیز به صورت غیر خطی همزمان با کاهش ریسک درآمدی، کاهش می یابد. دیگر نتایج تحقیق نشان داد که بهره وری مصرف آب نیز برای محصولات گندم آبی، جو آبی، ذرت دانه ای، گوجه فرنگی، ذرت علوفه ای و لوبیا، کاهش  و برای محصولات چغندر و یونجه افزایش می یابد. بر اساس نتایج در صورت عدم اعمال کم آبیاری در شرایط خشکسالی و اصلاح کشت، درآمد ناخالص کشاورزان در خشکسالی خیلی شدید به میزان 58 درصد کاهش می یابد ولی در صورت اعمال کم آبیاری و بهینه سازی الگوی کشت در این شرایط تنها  به میزان 24.3 درصد کاهش خواهد یافت.
۲۱۶.

بررسی میزان تاب آوری شهری با استفاده مدل Waspasو WP (نمونه موردی: شهر ساری)(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تاب آوری مخاطرات طبیعی مدل WASPAS مدل WP شهر ساری

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۳۷ تعداد دانلود : ۱۷۷
در سال های اخیر بیشتر پژوهش های مرتبط با مخاطرات، پارادایم خود را از مدل کاهش تلفات و خسارت به یک مدل جامع تر تاب آور اجتماع محلی تغییر داده اند. بر این اساس دید گاه ها و نظریه های مدیریت سوانح و توسعه پایدار در پی ایجاد جوامع تاب آور در برابر مخاطرات طبیعی هستند. تاب آوری میزان مقاومت سیستم ها، توانایی آن ها در تحمل تغییر و اختلال و تداوم روابط موجود بین افراد و متغیرهاست. این تحقیق با در نظر گرفتن چنین تعریفی برای تاب آوری به ارزیابی میزان تاب آوری هفت محله شهر ساری (چهارراه بخش هشت- سلمان فارسی- پیروزی، طبرستان، هسته مرکزی شهر-شهرداری سمت دروازه بابل، معلم، منطقه آزاد بعثت- نهضت و شهبند و راه بند) در برابر مخاطرات طبیعی پرداخته است. مبنای تحلیل فضایی در این پژوهش تقسیمات واحدهای برنامه ریزی محلات (مطابق طرح جامع شهر) است. جامعه نمونه برابر با جامعه آماری (18 نفر کارشناسان شهرداری، مسکن و شهرسازی منابع طبیعی و ...) است. هفت شاخص (مقاومت ساختمان، بستر زمین و زیرساخت های شهری، فضاهای باز، محیط کالبدی، کاربری ها، اقتصادی و اجتماعی) طراحی و داده های موردنیاز حاصل شد؛ درنهایت شاخص های مختلف جهت مطلوبیت بخشی به برنامه ریزی مخاطرات محیطی توسط کارشناسان وزن دهی گردید. درواقع ارزیابی میزان تاب آوری شهری و رتبه بندی محلات در شهر ساری از آن عبور می کنند با استفاده از مدل های ارزیابی WP و WASPAS انجام می شود. نتایج تحقیق نشان می دهد که از هفت محله شهر ساری، تنها یک محله ( چهارراه بخش هشت، سلمان فارسی) در وضعیت بسیار خوب و محله طبرستان در وضعیت خوب به لحاظ میزان تاب آوری قرار دارند.
۲۱۷.

اولویت بندی اقدامات کلیدی جهت افزایش مشارکت عمومی در مدیریت سوانح طبیعی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: مدیریت در سوانح طبیعی مشارکت عمومی تصمیم گیری TOPSIS

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۹۳ تعداد دانلود : ۷۷
سوانح طبیعی از گذشته تا کنون در کشور ایران، تلفات جانی و خسارات مالی فراوانی را به بار آورده است. در این مقاله به لزوم اهمیت مشارکت عمومی نهادها و مردم در مدیریت این سوانح پرداخته شده است. ازاین رو ده نوع از اقدامات کلیدی در جهت افزایش موفقیت در مشارکت عمومی و همچنین سه معیار مرتبط با سرعت، کیفیت و اثربخشی که هر سه جزو معیارهای مثبت می باشند، در نظر گرفته شده است. جهت انجام فرآیند تصمیم گیری با استفاده از روش تصمیم گیری چندمعیاره آن ها را رتبه بندی نموده تا در مرحله آخر بهینه ترین روش موجود انتخاب شود. برای این منظور از روش آنتروپی شانون برای وزن دهی به معیار ها و جهت رتبه بندی گزینه ها از روش TOPSIS استفاده شد. یافته ها برای ده نوع از این اقدامات کلیدی، نشان می دهد پشتیبانی حاکمیت و تعهد قابل اعتماد در رتبه اول، لزوم تعریف اهداف و منافع مشترک در رتبه دوم، تضمین اتحاد بین نهادها و مردم در رتبه سوم، تضمین رهبری مؤثر حاکمیت در رتبه چهارم، پیدا کردن رویکردهای مشترک در راه رسیدن به اهداف در رتبه پنجم، اطمینان از ارتباط شفاف و مؤثر در رتبه ششم، شفاف سازی نقش ها و مسئولیت ها در رتبه هفتم، سرمایه گذاری در جهت اجرای دقیق فرآیندها در رتبه هشتم، افزایش زمان کارکنان دولت برای تسهیل و پشتیبانی از فرآیندها در رتبه نهم و مدیریت و نظارت بر مشکلات در روابط مشارکتی در رتبه دهم قرار گرفته اند.
۲۱۸.

تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی در ایران(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: تغییر اقلیم شاخص های فرین خوشه بندی ایران

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۳۱۰ تعداد دانلود : ۱۲۷
این پژوهش با هدف تحلیل فضایی تغییرات اقلیمی دما در ایران انجام شد. ابتدا با استفاده از آزمون من-کندال و شیب سن، روند تغییرات شناسایی شد. سپس با استفاده از روش های تحلیل مولفه های اصلی و خوشه بندی، گستره ایران از لحاظ روند تغییرات سالانه شاخص های فرین در چهار خوشه دسته بندی شد. 38 ،33 ، 18 و 11 درصد از ایستگاهها به ترتیب در خوشه های 1، 2، 3 و 4 قرار گرفتند. شدیدترین روندهای افزایشی در ایستگاههای خوشه یک، که در نواحی پست و کم ارتفاع ایران استقرار دارند رخ داده است. میانگین ارتفاع آنها 535 متر است. ایستگاههای خوشه 2 روند افزایشی متوسط و ایستگاههای خوشه 3 روند افزایشی ضعیفی را تجربه کرده اند. ایستگاههای خوشه 2 غالبا در نواحی شمال غرب و غرب ایران استقرار یافته اند، اما ایستگاههای خوشه 3 نظم خاصی را از نظر پراکندگی فضایی نشان نمی دهند. ایستگاههای خوشه 4 بر خلاف سه خوشه دیگر، روندهای آشکاری را نشان نمی دهند. به طور کلی، نتایج این پژوهش نشان داد که بین عامل ارتفاع و شیب روند شاخص های فرین گرم همبستگی معکوس وجود دارد. یعنی هرچه ارتفاع کاهش می یابد، شیب روند افزایش می یابد. بنابراین ایستگاههایی که در نواحی پست و کم ارتفاع قرار گرفته اند نسبت به نواحی مرتفع، تغییرات اقلیمی شدیدتری را تجربه کرده اند. همچنین تغییرات اقلیمی شاخص های حدی گرم قوی تر از شاخص های حدی سرد و روند افزایش دماهای کمینه بیشتر از دماهای بیشینه است. علاوه بر آن، تعداد شب های گرم با شیب بیشتری نسبت به تعداد روزهای گرم افزایش یافته است.
۲۱۹.

پهنه بندی مناطق مستعد خطر زمین لغزش در محدوده سدّ شهید عباسپور(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: زمین لغزش سد شهید عباسپور مدل حائری-سمیعی مدل تحلیل سلسله مراتبی سیستم اطلاعات جغرافیایی پهنه بندی

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۵ تعداد دانلود : ۱۵۸
زمین لغزش، یکی از مهم ترین حرکات دامنه ای است. ازجمله مناطق زمین لغزش، محدوده اطراف سد و دریاچه آن است که خسارات زیادی را در سدها ایجاد می کند. هدف از این پژوهش شناسایی مناطق مستعد ایجاد زمین لغزش در محدوده سد شهید عباسپور است. این پژوهش با استفاده از دو روش حائری-سمیعی و تحلیل سلسله مراتبی انجام گردید. براین اساس هفت عامل سنگ شناسی، زاویه شیب، طول گسل، طول راه و رودخانه، عامل بارندگی، شدت بارندگی و زمین لرزه موردبررسی قرار گرفت. در مدل حائری-سمیعی این هفت عامل بررسی شده و وزن به دست آمده هر یک از آن ها در معادله کلی قرار گرفته و در محیط GIS به نقشه پهنه بندی تبدیل شده و مناطق مستعد در محدوده شناسایی می شود. در روش تحلیل سلسله مراتبی، براساس مقایسات زوجی بین هفت عامل ذکرشده، پس از بررسی نظر کارشناسان وزن هریک از عوامل به دست آمده و در نرم افزار Expert Choice، مقایسه زوجی انجام شده و وزن نهایی به دست می آید. پس از بررسی های به عمل آمده در دو روش، بیشترین مناطق حساس به لغزش در آبرفت های جوان کواترنری است و عامل سنگ شناسی مهم ترین عامل در محدوده است. به طورکلی مناطق با خطر زیاد در محدوده جنوب غربی سد و بخش کوچکی در شمال است.
۲۲۰.

پهنه بندی پتانسیل خطر وقوع سیلاب حوضه آبخیز قطورچای با روش های تصمیم گیری چندمعیاره ANP و WLC(مقاله علمی وزارت علوم)

کلید واژه ها: ارزیابی خطر سیل حفاظت بیولوژیکی سیلاب دشت فرآیند تحلیل شبکه قطورچای

حوزه های تخصصی:
تعداد بازدید : ۱۷۹ تعداد دانلود : ۱۲۳
پهنه بندی خطر سیل در واقع ابزار اساسی برای مدیریت کاهش خطرات سیل است و وسیله ای قانونی در دست دولت و مسئولان برای کنترل و مدیریت کاربری اراضی و برنامه های توسعه هم زمان با کاهش خطرهای سیل و حفاظت محیط زیست است. بنابراین هدف از پژوهش حاضر تعیین پهنه های خطر وقوع سیلاب در حوضه آبخیز قطورچای با استفاده از فرآیند تحلیل شبکه ای ( ANP ) می باشد. سپس با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی ( GIS )، تصاویر ماهواره ای، داده های ایستگاه سینوپتیک، فرآیند تحلیل شبکه و روش تلفیق لایه ها، پتانسیل سیل خیزی حوضه آبخیز قطورچای مدل سازی شده است. نقشه نهایی خطر سیل خیزی بر پایه ترکیبی از عوامل و عناصر اقلیمی و فیزیکی شامل عوامل کاربری اراضی، زمین شناسی، پوشش گیاهی، توپوگرافی، شیب و قابلیت اراضی تهیه شد. وزن هر یک از معیارها با روش ANP و جهت مدل سازی فضایی و تلفیق لایه ها برای تهیه نقشه پتانسیل سیل خیزی از روش WLC استفاده گردید. نتایج حاصل از پهنه بندی ریسک سیل خیزی نشان داد که لایه Qal از زمین شناسی، شیب های کم تر از 3 درصد، واحد تیپ های اراضی خاک 5، 6 و7 و هم چنین فقر پوشش گیاهی به عنوان پهنه های سیلابی شناسایی شدند. نتایج به دست آمده از مدل تحلیل شبکه ای بیانگر این واقعیت است که بخشی از حوضه تحت تأثیر خطر وقوع سیلاب با پتانسیل بسیار بالا قرار دارد، که به طور عمده در پایین دست حوضه واقع شده است. بدین سبب شبکه های رتبه 3 و 4 به عنوان پهنه های سیل خیز و نواحی هدایت کننده سیلاب به نواحی پایین دست می باشند. هم چنین شبکه های رودخانه ای رتبه 5 و بالاتر در محدوده سیلاب دشت ها و یا پایاب رودخانه ای قرار دارند و معمولاً دارای سیلاب های سطحی و گسترده هستند. لذا نواحی مستعد سیلاب و ارائه راهکارهای مؤثر به منظور مدیریت سیلاب یکی از اقدامات اساسی در کاهش خسارت ناشی از سیلاب است.

پالایش نتایج جستجو

تعداد نتایج در یک صفحه:

درجه علمی

مجله

سال

زبان