فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴۶۱ تا ۴۸۰ مورد از کل ۱٬۱۴۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
موضوع دسترسی به خدمات شهری از جمله مسائل مهمی است که ابعاد گوناگون امور شهری را تحت تأثیر قرار می دهد. خدمات بهداشتی- درمانی نمونه ای از این دست است که الزام در دسترسی مناسب به آنها، برای تمامی افراد ضروری می باشد. تصمیم گیری برای مکانیابی مراکز خدمات بهداشتی- درمانی از جمله داروخانه ها نه تنها از نظر نحوه ارائه خدمات و تحمیل هزینه ها به استفاده کنندگان حائز اهمیت است بلکه خود در توسعه شهر و تعیین الگوی توزیع مکانی تقاضا برای سکونت تأثیر قابل ملاحظه ای دارد. در این مطالعه، هدف عمده سنجش میزان کمبود داروخانه ها در سطح شهر جهرم، چگونگی توزیع جغرافیایی و مکانیابی بهینه این مراکز با توجه به استانداردها و ضوابط علمی بوده است. سپس با بهره گیری از امکانات سامانه اطلاعات جغرافیایی و تجزیه و تحلیل داده ها با استفاده از تعیین شعاع استاندارد عملکردی هر داروخانه، استفاده از چندضلعی های تیسن و در نهایت با بهره گیری از شاخص همپوشانی برای مکانیابی بهینه فضاهای شهری به منظور احداث داروخانه در این شهر اقدام شد. در این پژوهش داده های مکانی از روی نقشه های رقومی تهیه و داده های توصیفی نیز با استفاده از آمار و پژوهشهای میدانی، جمع آوری گردید. سپس برای هر یک از عوامل تأثیرگذار در مکانیابی داروخانه ها، لایه های مرتبط تهیه شد و در هر لایه حریم کاربری ها مشخص گردید؛ سپس با توجه به میزان تأثیر هر یک از معیارها و مقایسات زوجی به روشAHP و به کمک نرم افزار Expert Choice، وزن لایه ها محاسبه شد، نهایتاً با بهره گیری از نتایج حاصل از تلفیق لایه های اطلاعاتی، زمین های شهر جهرم برای انتخاب مکان مناسب احداث داروخانه ها در5 دسته از بسیارخوب تا بسیار ضعیف تقسیم بندی گردید. نتایج حاصله نشان می دهند که توزیع فعلی داروخانه ها در منطقه مورد مطالعه متناسب با توزیع جمعیت نیست و بیشتر داروخانه ها در قسمتهای مرکزی شهر متمرکز هستند و توزیع آنها تأثیرپذیری زیادی از الگوی توزیع ساختمان پزشکان نشان می دهند. ضمناً مکانهای تعیین شده برای داروخانه ها از نظر بهبود خدمات رسانی و کاهش هزینه و زمان دسترسی برای جمعیت استفاده کننده قابل ملاحظه است.
مقایسه ی عملکرد مدل های LARS و RegCM4 در شبیه سازی و پس پردازش داده های سالانه دما و بارش خراسان بزرگ(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این تحقیق به منظور شبیه سازی بارش و دما با مدل دینامیکی RegCM4 وLARSدر دو حالت با و بدون به کارگیری تکنیک پس پردازش آماری برونداد مستقیم مدل در شمال شرق ایران (خراسان بزرگ) ودوره آماری 2011-1987 در مقطع زمانی سالانه انجام شده است.بر اساس نتایج حاصله، در مدل LARS در منطقه مورد مطالعه، در دوره راستی آزمایی 2013-2007 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل برابر 63/53 میلیمتر و پس پردازش شده 25/11- می باشد. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 84 درصد ایستگاه های مطالعاتی انجام پس پردازش مؤثر واقع شده و میزان خطای اریبی را در بیشتر ایستگاه ها، بشدت کاسته است. بر اساس نتایج حاصله از مدل RegCM4، در دوره راستی آزمایی 2011-2006 میانگین اریبی بارش سالانه خام مدل RegCM4 برابر 3/85 میلیمتر و پس پردازش شده 04/61 محاسبه شده است.لذا مقادیر خطا در بیشتر ایستگاه ها قبل و بعد از پردازش بسیار بالا و نتایج مدل قابل قبول نیست. بطور خلاصه در مقیاس زمانی سالانه در 75 درصد ایستگاه های مطالعاتی انجام پس پردازش مؤثر واقع شده است. بنابراین قدر مطلق خطای اریبیپس پردازش متوسط بارش سالانه مدل LARS برابر با 6/13 و مدل RegCM4 برابر با 61 می باشد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل LARS برابر 096/0 درجه سانتیگراد و پس پردازش شده 432/0- است. این در عمل بزرگتر از اریبی بدون پس پردازش شده است، لذا عمل پس پردازش در تمامی ایستگاه ها مؤثر واقع نشده و فقط در 46 درصد ایستگاه ها خوب تعریف می شود.شبیه سازی داده های دمای دومتری در ایستگاه های هواشناسی با استفاده از مدل RegCM4 و نیز اعمال MA کارایی بالایی را نشان داد. میانگین اریبی دمای سالانه خام مدل RegCM4 برابر 78/2- درجه سانتیگراد بود که پس از اعمال پس پردازش به 05/0- کاهش یافت. در تمامی ایستگاه ها دمای سالانه مدل شده با داده های مشاهداتی کمتر از 1/0 درجه سانتیگراد اختلاف دارد. بنابراین در شبیه سازی داده های بارش سالانه مدل LARS تا حتی بهتر از مدل RegCM4 جوابگو می باشد. و در شبیه سازی داده های دمای سالانه مدل دینامیکی RegCM4، واقعیت خیلی بهتری از منطقه نسبت به مدل آماری LARS ، از خود نشان می دهد.
برآورد تغییرات فضایی- زمانی شدت جزیره حرارتی کلانشهر تهران با استفاده از تصاویر ماهواره ای LANDSAT8 و ASTER ASTER(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جزیره حرارتی شهر یکی از بارزترین مضاهر آب و هوایی شهرنشینی در شهرهای امروزی است. افزایش دمای شهری به شدت باعث افزایش تقاضای برق برای تهویه هوای داخل ساختمان ها، میزان غلظت هوا و افزایش انتشار آلودگی های نیروگاه برق از جمله دی اکسید گوگرد، مونواکسید کربن، اکسید نیتروژن و ذرات معلق می شود. بدین ترتیب تحلیل و درک پویایی حرارت شهری و شناسایی ارتباط آن با تغییرات منشاء انسانی برای مدلسازی، پیش بینی تغییرات محیطی و نهایتا سیاستگذاری شهری الزامی به نظر می رسد. بنابراین هدف پژوهش حاضر برآورد فضایی- زمانی جزیره حرارتی مناطق بیست و دوگانه ی شهر تهران بین سالهای 94-1382 در اثر تحولات توسعه ی کالبدی شهر است. در فرآیند دست یابی به هدف مورد نظر تصاویر ماهواره ای بدون پوشش ابری و صاف کلانشهر تهران توسط ماهواره ی Landsat8 برای مرداد ماه سال 1394 و ماهواره ی Aster برای مرداد ماه سال 1382 تهیه شده است. این تصاویر از طریق الگوریتم های طراحی شده و در محیط Envi به الگوهای فضایی جزیره حرارتی مناطق 22گانه شهر تهران تبدیل شده است. مقایسه و تحلیل الگوهای فضایی جزایر حرارتی در سیر زمانی 1394-1384 با استفاده از آزمون من- کندال نشان از 0.6 همبستگی فضایی داشته است، این بدان معناست که در 40% از سطح شهر تهران طی تقریبا یک دهه ی اخیر به دلایل اثرات توسعه ی کالبدی شهر الگوی فضایی جزیره حرارتی تغییر یافته است. همچنین سایر نتایج نشان از کاهش کمینه ی حرارت سطح (c̊ 3.67) و کاهش میانگین حرارت سطح ( c̊ 0.47) طی یک دهه ی اخیر شهر تهران دارد. البته شایان ذکر است روند تحولات الگوی فضایی جزیره حرارتی که ناشی از تغییرات سیاست های کالبدی- عملکردی و فعالیت های انسانی است، در حوزه ی غربی شهر بویژه در مناطق 5 ، 22 و قسمت شرقی منطقه ی 21 بیشترین تحولات را به خود اختصاص داده اند.
بهینه سازی مکانی با به کارگیری برنامه ریزی آرمانی، نظریة بازی ها و GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر با هدف بیان راهکارهایی برای بهینه سازی کاربری ها در فرایند آمایش سرزمین با به کارگیری برنامه ریزی خطی چندهدفه و حل تعارضات ایجادشده در فرایند آمایش سرزمین با نظریة بازی ها، در شهرستان های گرگان و کردکوی انجام گرفت. برای 7 کاربری کلان منطقة مورد مطالعه، ارزیابی توان چندمتغیره انجام گرفت. سپس، فرایند MOLA، برای بهینه سازی اولیه اجرا شد. در بخش آمایش سرزمین ثانویه، بهینه سازی کاربری ها با روش برنامه ریزی خطی چندهدفه وارد فاز جدیدی از طریق توجه به نیازهای محیط زیستی و اقتصادی-اجتماعی شد. پارامترهای محیط زیستی نظیر کاهش رواناب، آلودگی غیرنقطه ای نیتروژن و فرسایش خاک به ترتیب، از مدل L-THIA و مدل RUSLE تهیه شدند. در ادامة کار، برای نهایی سازی مدل برنامه ریزی خطی چندهدفه، محدودیت های این مدل طراحی شد. به دلیل نیازهای متفاوت ذی نفعان محیط زیستی و اقتصادی- اجتماعی، دو گروه محدودیت طراحی شد که سبب ایجاد تعارض در ادامة روند اجرای آمایش سرزمین شد. در فاز سوم آمایش سرزمین نظریة بازی ها برای حل تعارض ایجادشده به کارگرفته شد. بازیکنان محیط زیستی و بازیکنان اقتصادی- اجتماعی در سه تکرار بازی کردند. در نهایت، بازیکنان محیط زیستی برنده، و آمایش سرزمین با محدودیت های محیط زیستی ها به کار خود ادامه داد. نتایج نشان دهندة تغییراتی در سطح کاربری ها است، به نحوی که بین گروه های ذی نفع تعادل ایجاد شده است.
کاربرد روش تلفیقی MCDM و GIS در شناسایی مناطق روستایی با پتانسیل اکوتوریستی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر همراه با رشد و توسعة گردشگری، زیرشاخه های گردشگری، از جمله اکوتوریسم یا بوم گردی نیز رشد بسیاری یافته اند. جدیدبودن این بخش از گردشگری سبب شده است که کمتر بتوان به روش یا چارچوب مناسبی در پژوهش های جهانی درخصوص انتخاب پتانسیل های اکوتوریستی در مناطق و مکان های گوناگون دست یافت. نقاط روستایی از دیرباز در زمرة مهم ترین مکان هایی که جاذبه های گردشگری فراوانی دارند، قرار گرفته اند. از سویی دیگر، انتخاب روستاهای هدف در گردشگری، به ویژه روستاهای نمونة اکوتوریستی اهمیت بسیاری دارد. در پژوهش حاضر، این پرسش که انتخاب روستاهای نمونة اکوتوریستی چگونه صورت می گیرد، مطرح شد. ابتدا از طریق مدل ارزیابی اکوتوریستی با تلفیق
TOPSIS-GIS بر اساس 9 معیار، پتانسیل اکوتوریستی در محدودة استان تهران به عنوان یکی از کانون های جمعیتی کشور که در حاشیة جنوبی البرز قرار دارد پهنه بندی شد. سپس با استفاده از تابع اکوتوریسمِ روددره ای تعریف شده، در چندین مرحله با اجرای الگوریتم و هم پوشانی لایه ها، روستاهای نمونة اکوتوریستی انتخاب شدند. نتیجة به دست آمده نشان داد که روستاهای 6گانة برگزیده، بر محدودة مناطق زیست محیطی چهارگانه انطباق دارند و مدل توانایی بالایی در انتخاب روستاهای نمونة اکوتوریسم روددره ای در کشور دارد.
کاربرد روش های قطعه بندی تصاویرطیفی در شناسایی و جدا سازی مخروط افکنه های حوضه یزد-اردکان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
قطعه بندی مؤثرترین روش برای شناسایی شکل های ژئومورفولوژیکی است که علاوه بر طبقه بندی، خاصیت اکتشافی لندفرم ها را نیز در متن تصویر داراست. در این پژوهش، پس از معرفی انواع روش های قطعه بندی، مخروط افکنة روی تصاویر ماهوارة ژئو- آی و استر استخراج شده است. آن گاه بهترین روش های قطعه بندی در شناسایی مخروط افکنه های حوضة یزد با روش تفسیر بصری معرفی شده است. به منظور تفسیر بصری از تصویر استرِ قطعه بندی شده و انتخاب بهترین روش های قطعه بندی قابل استفاده در ژئومورفولوژی، از نقشة ژئومورفولوژی ژئورفرنس شده و نیز تصویر ژئو- آی بهره گرفته شد. براساس نتایج، از میان انواع الگوریتم های قطعه بندی، دو الگوریتم برای شناسایی و جداسازی مخروط افکنه ها مناسب است: الف) الگوریتم چندمقیاسه در شناسایی مرز هندسی مخروط افکنه ها در تصویر استر؛ ب) قطعه بندی به روش اختلاف کنتراست بر روی تصویر ژئو-آی در شناسایی جزئیات موجود بر سطح مخروط افکنه مانند سایة حاصل از فرسایش خندقی، راه های احداث شده و خشک رودها موفق بوده است. سرانجام به منظور بررسی آزمون پذیری روش های برگزیده، از مخروط افکنه های مشابه در دیگر مناطق مرکزی استان یزد استفاده شد که نتایج مشابه آن قابلیت سازگاری روش های مذکور را در دیگر نقاط نیز به اثبات می رساند.
ضرورت مدیریت هماهنگ در GIS
حوزه های تخصصی:
برآورد تبخیر- تعرق پتانسیل در آذربایجان شرقی به روش استفنز با استفاده از GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برآورد دقیق میزان تبخیر- تعرق پتانسیل (ETp) در مدیریت منابع آب، کشاورزی، زراعت، جنگل و مرتع از اهمیت فراوانی برخوردار است. در سال های اخیر استفاده از تکنولوژی GIS برای برآورد دقیق آن، مورد استفاده قرار گرفته و نتایج مطلوبی از آن حاصل شده است. در این تحقیق بااستفاده از معادله استفنز اقدام به برآورد تبخیر- تعرق پتانسیل در منطقه آذربایجان شرقی گردیده است. به این منظور برای محاسبه مقدار تابش رسیده به سطح زمین (Rs) با استفاده از تصاویر DEMSRTM و با کمک تابع Solar Analyst در محیط نرم افزار ArcGIS 9.3 در روز 11خرداد ماه مابین ساعات 10 الی 11 قبل از ظهر اقدام گردید. پس از محاسبه شیب و جهات شیب از روی تصویر مدل رقومی زمین، اقدام به محاسبه تابش رسیده به سطح گردید. میانگین درجه حرارت دما در منطقه و روز مورد نظر نیز با لحاظ کردن تغییرات ارتفاعی محاسبه شده و در معادله استفنز وارد گردید. نقشه نهائی تبخیر- تعرق پتانسیل در منطقه مورد مطالعه در روز 11خرداد ماه نشان دهنده وجود مقادیری بین 0 تا 15 میلی متر در ساعت می باشد که دامنه های جنوبی منطقه و مناطق با میانگین درجه حرارت بالا بیشترین میزان تبخیر- تعرق پتانسیل را به خود اختصاص داده اند. در اختلاف بین مقادیر فوق تأثیر ارتفاع و جهات شیب در کنترل مقدار تبخیر- تعرق بیش از سایر عوامل بوده است. با توجه به اینکه میزان بارندگی ماهانه نمی تواند جوابگوی این مقدار تبخیر- تعرق باشد لذا پیشنهاد شده است که مناطق کشت دیم به سمت مناطق با میزان تبخیر- تعرق کمتر که عمدتاً در کوهپایه های منطقه مورد مطالعه هستند سوق داده شوند.
بررسی تغییرات فضای سبز با مدل مارکوف و شاخص NDVI و تبیین راهبردها با مدل SWOT مطالعه موردی: منا طق 18 ، 19 و 21 شهرداری تهران
حوزه های تخصصی:
هدف از انجام این مطالعه بررسی ویژگیهای کمی و کیفی فضای سبز در مناطق 18 ، 19و21 شهرداری تهران بوده است. در این تحقیق با استفاده از تصاویر ماهواره لندست5 در سالهای1991 ، 2000 و 2010، نقشه تراکم فضای سبز با استفاده از شاخص ان دی وی آی تهیه شده است. همچنین برای پیش بینی روند تغییرات فضای سبز در آینده از مدل زنجیره ای مارکوف استفاده شد. نتایج نشان میدهند بیشترین تغییر کاربریها مربوط به تغییر کاربری فضای سبز به اراضی شهری بوده است. بنابراین می توان چنین ادعا کرد که توسعه شهرنشینی در مناطق مورد مطالعه منجر به از بین رفتن فضای سبز و راضی کشاورزی شده است و کمترین احتمال در رابطه با تغییر سایر کاربریها بوده است. از مقایسه نتایج احتمال تغییر کاربریها با تقسیم بندی ان دی وی آی مشخص میشود که طی سالهای 1991 تا 2010 ، 12.5 هکتار به وسعت اراضی شهری اضافه شده که این امر باعث کاهش فضای سبز مناطق مورد مطالعه شده است. در این تحقیق جهت مدیریت فضای سبز مناطق مورد مطالعه از فنون مدیریت استراتژیک و برای ارزیابی عوامل داخلی و خارجی تاثیرگذار از ماتریس سوات استفاده شد. با توجه به امتیاز به دست آمده از عوامل داخلی(2.89) و خارجی(3.23) میتوان نتیجه گرفت که وضعیت فضای سبز مناطق مورد مطالعه در حالت تهاجمی قرار دارد. در چنین شرایطی مناطق میبایست راهبردهای"" قدرت _ فرصت""را در پیش بگیرند. بازنگری در طرح تفصیلی شهر تهران و ارائه الزامات قانونی سختگیرانه تر از جمله راهبردهای پیشنهادی در این تحقیق است.
تحلیل فضایی خشکسالی های کوتاه مدت ایران
حوزه های تخصصی:
خشکسالی پدیده ای اقلیمی است که وقوع آن در اغلب مناطق جهان اجتناب ناپذیر است و به لحاظ تلفات جانی پیامدهای اقتصادی و اجتماعی در مقایسه با سایر بلایای طبیعی از اهمیت بیشتری برخوردار است. در این تحقیق پدیده خشکسالی در بازه های زمانی 3 و 6 ماهه مورد بررسی و تجزیه و تحلیل قرار (SPI) در ایران با استفاده از شاخص بارش استاندارد 1976 با استفاده از - گرفت و پس از محاسبه فراوانی نسبی خشکسالی ها در 70 ایستگاه سینوپتیک در دوره آماری 2005 تولید گردید. نتایج تحقیق نشان داد که در ArcGIS روش درون یابی کریجینگ معمولی نقشه های پهنه بندی آن ها در محیط قسمت های شمال غرب، شمال و شمال شرق کشور خشکسالی ها بسیار شدید است در صورتی که در مناطق مرکز، جنوب و جنوب شرق خشکسالی ها متوسط و ملایم می باشد. به طور کلی در بازه های کوتاه مدت که عمدتاً بر روی وضعیت خاک اثر می گذارد تمرکز خشکسالی ها در نیمه شمالی کشور بیشتر بوده است. به عبارت دیگر اقلیم بارشی کشور در نیمه شمالی متغیرتر از نیمه جنوبی است.
شناسایی کانون های بحران شهری با تأکید بر مناطق نا امن شهری با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی: نمونه موردی سنندج (نواحی 6 و7)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش لجام گسیخته جمعیت شهری و بروز حاشیه نشینی باعث افزایش گرایش به مادی گرایی، کجروی، بی عاطفه گی و بروز بزهکاری می گردد. از آنجا که در شهرها افراد شناختی از یکدیگر نداشته و در نتیجه کنترل و نظارت اجتماعی برعملکرد آنان از میان رفته است، نابهنجاری های اجتماعی در شهرها بیشتر زمینه بروز پیدا می کنند. شهر سنندج در دهه های اخیر با رشد سریع شهرنشینی مواجه بوده و متأثر از آن مناطق زیادی به صورت حاشیه نشینی و اسکان های غیر رسمی در این شهر رشد کرده و در بسیاری از موارد اینگونه مناطق بسترهایی را برای بروز جرائم فراهم آورده است. این پژوهش با تأکید بر رابطه مکان با بروز جرم و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به شناسایی و تحلیل کانون های جرم خیز در دو ناحیه 6 و 7 شهر سنندج پرداخته است. در ابتدا ضمن بررسی ویژیگی های کالبدی، اجتماعی و اقتصادی شهر، نقاط جرم خیز در سطح نواحی 6 و 7 شناسایی گردید. سپس با روش تحلیل همبستگی و با استفاده از سامانه اطلاعات جغرافیایی به میزان ارتباط میان مکان و بروز اعمال مجرمانه پرداخته و نتایج آن به صورت تحلیلی و گرافیکی بیان گردیده است. برای تهیه نقشه ها با روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی (AHP) ضرایب اهمیت هر کدام از معیارها تعیین و با تلفیق آنها در سامانه اطلاعات جغرافیایی نقشه نهایی میزان جرم خیزی در سطح مناطق 6 و 7 شهر سنندج تولید گردید.
تحلیل و ارزیابی کاربری اراضی روستا- شهرهای کوچک با استفاده از GIS مطالعة موردی؛ روستا- شهر اصلاندوز (واقع در استان اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی عادلانه به کاربری های شهری و استفادة بهینه از آنها یکی از مؤلفه های اساسی در توسعة پایدار و عدالت اجتماعی است. امروزه مفهوم زمین و فضای شهری هم به لحاظ طبیعی و کالبدی و هم به لحاظ اقتصادی- اجتماعی تغییر کیفی پیدا کرده و در نتیجه ابعاد و اهداف کاربری اراضی نیز وسیع و غنی شده است. بنابراین، استفاده از زمین و فضا به عنوان یک منبع عمومی، حیاتی و ثروت همگانی، باید با برنامه ریزی اصولی انجام پذیرد. با توجه به اهمیت این موضوع، در این پژوهش به بررسی و تحلیل کاربری اراضی روستا- شهر اصلاندوز با توجه به دیدگاه های کمی و کیفی پرداخته شده است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. مسایل و کمبودهای کاربری ها به طور جداگانه به صورت کمی و کیفی، با لحاظ کردن شرایط اجتماعی، اقتصادی و کالبدی شهر بررسی شده و با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی به تجزیه و تحلیل کاربری ها پرداخته شده است. نتایج حاصل از این مطالعه نشان دهنده آن است که گسترش کالبدی این شهر در دهة اخیر و افزایش جمعیت آن، باعث عدم تعادل در کاربری اراضی آن گردیده است، بنابراین، تعادل بخشی به آن و ایجاد تمهیدات و تعیین راهکارهای مناسب به منظور جلوگیری از گسترش بی رویة شهر و حفظ اراضی کشاورزی و منابع طبیعی پیرامون شهر را ضروری می سازد. ارزیابی کمی کاربری اراضی شهر با توجه به سرانه ها و معیارها و همچنین ارزیابی کیفی آن با توجه به ماتریس های سازگاری، ظرفیت، مطلوبیت و وابستگی و تحلیل علمی آن در این پژوهش، نشان دهندة آنست که بسیاری ازکاربری های موجود از نظر کمی و کیفی با استانداردها و ضوابط علمی منطبق نبوده و نامتعادل است.
کاربرد تکنولوژی های جدید در تحلیل فضایی و مکانیابی پارکینگ (مطالعه موردی منطقه 6 شهر اصفهان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند رشد سریع شهرنشینی در جهان موجب تمرکز، فشردگی و سرعت جریان زندگی شهری شده است؛ همچنین ضعف سیستم حمل و نقل عمومی کارآمد که پاسخگوی نیاز شهروندان باشد، استفاده روزافزون از خودروهای شخصی و به تبع آن افزایش تقاضا برای پارک اتومبیل در شهرها را موجب گردیده که ترافیک سنگین و شدید در شهرها، از اثرات منفی آن می باشد. بعلاوه استفاده از طرحهای سنتی در ساخت پارکینگ ها و توزیع غیرمنطقی فضاهای پارک در سطح شهرها ومکانیابی نامناسب آنها بر این مشکلات افزوده است. مهمترین دلایل نابسامانی وضع فعلی پارکینگ در کلانشهر اصفهان به مکانیابی نامناسب، عدم توزیع منطقی آن و عدم تعادل بین جمعیت و مساحت (سرانه) کاربری پارکینگ بر می گردد. این امر موجب کندی تردد در گذرهای شهری به خاطر پارک های حاشیه ای کنار خیابان و توقف های دوبل و خودروهای سرگردانی که بدنبال جایی جهت پارک خودرو می باشند، گردیده است. هدف این تحقیق نیز مکانیابی پهنه های مطلوب پارکینگ های عمومی در منطقه شش شهر اصفهان با استفاده از سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تحلیل سلسله مراتبی، همچنین معرفی تکنولوژی های جدید طراحی و ساخت این پارکینگ ها و مدیریت فضاهای پارک می باشد. به این منظور از داده های آماری سازمانهای مربوطه و مطالعات اسنادی و انجام مطالعات میدانی در راستای تحقق این هدف استفاده شده است. نوع پژوهش، کاربردی و روش مطالعه پژوهش نیز اسنادی، تحلیلی، پیمایشی است. ابزار گردآوری داده ها در این پژوهش استفاده از منابع آماری، کتابخانه ای، اینترنتی، نقشه های طرح تفصیلی و نقشه های طرح بازنگری طرح تفصیلی شهر اصفهان و آماره های مستخرج از پرسشنامه ها می باشد که به شیوه ترکیبی بدان پرداخته شده است. نتایج تحلیلی سیستم اطلاعات جغرافیایی نشان می دهد که از مجموع 10 پارکینگ عمومی در منطقه شش، تعداد 5 پارکینگ عمومی در پهنه نامناسب ، 4 پارکینگ در پهنه مناسب و 1 پارکینگ در پهنه متوسط قرار گرفته اند. نهایتاً بایستی توزیع پارکینگ های عمومی این منطقه را نسبت به پهنه های بهینه مکانیابی نسبتا نامناسب دانست.
بررسی قابلیت منابع آب زیرزمینی در سازند کارستی کوه خورین کرمانشاه با تکنیک GIS و روش های ژئوفیزیکی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ضرورت و اهمیت وجود آب به عنوان یک منبع حیاتبخش و به دلیل افزایش جمعیت و نیاز روزافزون به این منبع، تأمین آب مورد نیاز برای مصرف شرب، کشاورزی و صنعتْ یکی از دغدغه های جهان امروز محسوب می شود. کارست را می توان منبع مناسبی برای تأمین آب در نظر گرفت .مطالعات و پژوهش های منابع آب کارستیک، به علت محدودیت منابع آبرفتی از نظر کیفی و کمی و به علت گسترش وسیع سازندهای کارستی در سطح کشور، از اهمیت ویژه ای برخوردار است. منطقه آهکی خورین، در شمال غرب شهر کرمانشاه قرار دارد. عمده آب سکونتگاه های اطراف این منطقه و تالاب هشیلان را چشمه ها، سراب ها و آبخوان های کارستی این کوهستان تأمین می کنند. در این پژوهش، با استفاده از الگویFuzzy Logic/AHP و به کارگیری هشت معیار مؤثر، نقشه پهنه بندی پتانسیل منابع آب کارست منطقه تهیه شده است. سپس برای حصول اطمینان از پهنه های به دست آمده، این پهنه ها با عملیات میدانی و روش های ژئوفیزیکی ارزیابی شده اند. نتایج نقشه تهیه شده با الگوی منطق فازی نشان داد که دامنه جنوبی کوه خورین و اطراف تالاب هشیلان، نسبت به دامنه شمالی آن دارای قابلیت نفوذ و پتانسیل منابع آب کارستی بیشتری است. برای صحت سنجی این امر، عملیات صحرایی و برداشت داده ها به روش سونداژ الکتریکی قائم در دو پروفیل جداگانه، در دامنه جنوبی و شمالی کوه خورین انجام شد. وجود منبع آبی غنی، با کیفیت مناسب در بخش میانی مقطع دامنه جنوبی و نبود منابع آب، با کمیت و کیفیت مناسب در دامنه شمالی، صحت نتایج پهنه بندی الگوی Fuzzy Logic/AHP را تأیید کرد.
بهبود طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی با به کارگیری اطلاعات مکانی در انتخاب نشانه ها(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فنآوری سنجش از دور ابرطیفی دارای کاربردهای فراوان در طبقه بندی پوشش های زمین و بررسی تغییرات آنها است. معمولترین روش جهت طبقهبندی تصاویر ابرطیفی، طبقه بندی مبتنی بر پیکسل بوده که در آن هر پیکسل فقط با اطلاعات طیفی خود و بدون در نظر گرفتن پیکسل های همسایه، به کلاس مشخصی اختصاص می یابد. پیشرفتهای اخیر و ایجاد تصاویری با قدرت تفکیک مکانی بالا، لزوم استفاده توأم از اطلاعات طیفی و مکانی را در طبقه بندی تصاویر ابرطیفی ایجاب می کند. در این تحقیق روشی جدید برای طبقه بندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی و بر اساس الگوریتم قطعه بندی هرمیمبتنی بر نشانه معرفی میشود. در میان الگوریتمهای مختلف طبقهبندی طیفی-مکانی تصاویر ابرطیفی، تاکنون الگوریتم قطعهبندی هرمی مبتنی بر نشانه در ترکیب با الگوریتم طبقه بندی ماشین بردار پشتیبان به بهترین نتایج دست یافته است. در روش پیشنهادی برای انتخاب نشانهها از ترکیب قطعهبندی واترشد (Watershed)و طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان استفاده میشود. برای این منظور از میان پیکسلهای با بیشترین جمعیت برای هر ناحیه از نقشه قطعهبندی، آنهایی که دارای بالاترین درجه تعلق به یک کلاس هستند، به عنوان نشانه انتخاب میگردند. سپس بر روی نشانه های بدست آمده، الگوریتم قطعهبندی هرمی پیادهسازی میشود. در نهایت نقشه قطعه بندی بدست آمده به کمک قانون تصمیم رأی اکثریت با نقشه طبقهبندی ماشین بردار پشتیبان ترکیب می گردد. روش پیشنهادی بر روی سه تصویر ابرطیفی Pavia، Berlin و DC Mall پیادهسازی شد، نتایج آزمایشات بدست آمده برتری روش پیشنهادی را در مقایسه با الگوریتم هرمی مبتنی بر نشانه اولیه نشان میدهد. این برتری برابر با 4، 6 و 5 درصد در پارامتر ضریب کاپا و به ترتیب برای تصاویر Pavia، Berlin و DC Mall میباشد.
تشخیص تغییرات و بیابانزایی با استفاده از سامانه های اطلاعات جغرافیایی داده های ماهواره ای چند طیفی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
داده های سنجش از راه دور چند طیفی منبع اطلاعات مهمی برای تشخیص تغییرات سطحی می باشد. تغییرات پوشش اراضی، بدلیل فعالیت های بشری، موضوع اصلی برنامه ریزی منطقه ای است. تشخیص تغییرات یکی از کاربردهای اصلی سنجش از راه دور است. در این مطالعه که بر اساس روشهای چشمی و رقومی انجام شده است، تغییرات 23 ساله در دوره های مختلف شناسایی و مشخص شده است. تصاویر رقومی MSS (20ژولی، 1977) TM 7 سپتامبر، 1988 و +ETM 20 ژولی، 2000 استفاده شد. برای بررسی تصاویر سه زمانه، تصحیحات رادیومتریک و هندسی انجام و سپس روشهای مختلف مانند رویهم قرار دادن تصاویر رقوی، تفریق تصاویر، مقایسه پس از طبقه بندی به کار گرفته شده نتایج حاصل نشان داد مه طی 23 سال گذشته تغییرات فاحشی در رابطه با بیبان زایی روی داده است که 68% این تغییرات در مدت زمان بین 2000-1985 روی داده است. براساس نتایج حاصل نتیجه گیری می شود که داده های MSS ، TM و +ETM برای تهیه نقشه های تشخیص و تغییرات مناسب هستند. ضمناً نتایج حاصل نشان داده که کار میدانی گسترده برای نهیه نقشه های تغییرات منطقه مورد مطالعه نیاز است.
پهنه بندی پدیده ی گردو غبار در نیمه غربی ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نیمه غربی کشور ایران در هم جواری با بیابان های بزرگی قرار دارد که گردو غبار این بیابان ها به طور مستمر نیمه غربی آن را تحت تأثیر خود قرار داده و اثرات مخربی را در این بخش از کشور به وجود می آورند. شناخت الگوی فضایی این گردو غبارها در زمینه برنامه ریزی دقیق برای شناسایی، جلوگیری و کاهش اثرات آن ها کمک شایانی به ما می کند. لذا هدف از تحقیق حاضر تحلیل فضایی پدیده ی گردو غبار در نوار غربی کشور ایران در بازه زمانی 1990 تا 2009 میلادی می باشد. برای این کار آمار روزانه گردو غبار با کد (06) و میزان دید افقی مربوط به آن در 23 ایستگاه سینوبتیک غرب کشور از سازمان هواشناسی کشور دریافت و به صورت روزانه، ماهیانه و سالانه محاسبه شد. سپس نقشه پهنه بندی آن برای کل دوره و سال 2009 در محیط نرم افزاری GIS ترسیم شد. نتایج بدست آمده نشان داد که میزان گردو غبار ورودی در طول دوره دارای یک بیشینه در استان خوزستان می باشد و هرچه از جنوب به سمت شمال و از غرب به شرق در منطقه مورد مطالعه پیش می رویم از میزان گردو غبار کاسته می شود. ایستگاه هواشناسی دزفول با 1861 روز بیشترین و ایستگاه هواشناسی خوی با 42 روز کمترین میزان روز گردو غباری را در طول دوره داشته اند. همچنین تحلیل نقشه پهنه بندی سال 2009 نشان می دهد که الگوی فضایی گردو غبارها در سال های اخیر خصوصاً سال های 2008 و 2009 دچار تغییرات محسوسی شده و یک بیشینه ی گردو غباری دیگر نیز در غرب کشور یعنی استان کرمانشاه به وجود آمده است.