فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۱ تا ۸۰ مورد از کل ۳۷۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: تحقیق حاضر بر آن است تا عوامل بسترساز بخش غیرکشاورزی در ابعاد نظام محیطی، اجتماعی، اقتصادی، سیاسی و کالبدی و اثرات آن بر پایداری سکونتگاه های روستایی در دهستان سرولایت شهرستان نیشابور را بررسی و تجزیه و تحلیل کند. روش: این پژوهش با استفاده از روش توصیفی تحلیلی و با بهره گیری از شیوه پیمایشی (پرسش نامه) در قالب ۵ مؤلّفه زمینه ساز اشتغال غیرکشاورزی (محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و سیاسی) و تأثیرات آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی بخش سرولایت شهرستان نیشابور با استفاده از آزمون های آماری T تک نمونه ای، تااوبی کندال و رگرسیون چندگانه انجام گرفته است. تعداد روستاهای موردبررسی براساس میزان جمعیت (روستاهای بالای ۵۰ خانوار) تعداد ۱۳ روستا به صورت تصادفی انتخاب شدند که براساس فرمول کوکران، حجم نمونه ۳۲۴ خانوار تعیین شد. یافته ها/نتایج: یافته های حاصل از مطالعه میدانی نشان می دهد به غیر از مؤلّفه های نظام های محیطی و کالبدی که شرایط مساعدی را به جهت ایجاد و گسترش مشاغل غیرکشاورزی در بخش موردمطالعه نشان داده است، دیگر مؤلّفه های زمینه ساز اجتماعی، اقتصادی و سیاسی به گونه ای نبوده است که زمینه را جهت ایجاد و گسترش مشاغل غیرکشاورزی فراهم آورد. نتیجه گیری: مساعدنبودن مؤلّفه های زمینه ساز ایجاد و توسعه بخش غیرکشاورزی، به ویژه مؤلّفه های اجتماعی، اقتصادی و سیاسی موجبات جابه جایی های گسترده روستایی شهری، به ویژه نیروهای جوان و تحصیل کرده به شهرستان نیشابور و دیگر شهرهای استان و به دنبال آن، ازدست رفتن فرصت های اقتصادی به ویژه در بخش کشاورزی را فراهم آورده و منجر به ناپایداری سکونتگاه های روستایی در ناحیه موردمطالعه شده است.
تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
باتوجه به نقش و جایگاه کودکان در فعالیت های کشاورزی، پژوهش حاضر به دنبال تحلیل نگرش کارشناسان دربرابر مزایا و معایب کار کودکان روستایی در فعالیت های کشاورزی است. این پژوهش با استفاده از روش کیو انجام شد. جامعه مطالعه حاضر را کارشناسان مرکز بهداشت سیدیعقوب دهستان ماهی دشت و کارکنان کمیته امداد شهرستان کرمانشاه تشکیل دادند که درمجموع، شانزده نفر کارشناس با استفاده از روش نمونه گیری هدفمند انتخاب شدند. یافته ها حاکی از آن بود که گروه اول معتقد بودند کارکردن، فرصت بچگی کردن را از کودک می گیرد. گروه دیگر بر این باور بودند که کارکردن باعث می شود کودک سر کلاس درس تمرکز لازم را نداشته باشد و فرهنگ منطقه را تقویت می کند. این در حالی است که گروه سوم، کارکردن کودکان در فعالیت های کشاورزی را عاملی برای مسئولیت پذیری کودک در آینده تصور می کردند. گروه چهارم معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک مستقل و به بیماری های مفصلی مبتلا شود. گروه پنجم نگاه متفاوتی به کار کودکان داشتند و معتقد بودند کارکردن باعث می شود کودک ازنظر جسمانی چالاک و ازنظر روحی افسرده شود. می توان این چنین گفت که پدیده کار کودکان در محیط های روستایی با ماهیت روستانشینی عجین شده است. کارکردن کودکان و کمک به امور اقتصادی خانه و خانواده، از موضوع های بدیهی فرهنگ روستانشینان است؛ اما در این زمینه، می توان از دریچه نوع کارهای واگذارشده، سن شروع، کمّیت و کیفیت کار و حقوق کودکان کار وارد عمل شد.
راهبردهای اقتصادی بهبود شاخص های مسکن در نواحی روستایی شهرستان کهگیلویه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دنیای امروز مسکن بسیاری از جنبه های زندگی انسانی را تحت الشعاع قرار داده است و از مهم ترین عواملی است که می تواند بر عدالت اثر مستقیم داشته باشد. تغییر سبک زندگی، پیشرفت فناوری و تکنولوژی باعث شده تا مسکن مناسب به عنوان یکی از نیازهای اولیه و اساسی انسان شناخته شود. تحقیق حاضر توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف کاربردی بوده که به دنبال راهبردهای بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن در دهستان بهمئی سرحدی غربی با استفاده از ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی بوده است. بدین منظور ابتدا وضعیت برخورداری روستاهای دهستان با تکنیک تاپسیس و آنتروپی شانون تحلیل شده است. برای گردآوری داده ها به روش کتابخانه ای و پیمایشی و مصاحبه با کارشناسان و نخبگان در امر برنامه ریزی روستایی و تهیه پرسشنامه در قالب دلفی صورت گرفته سپس نظرات گروه دلفی در ماتریس عوامل درونی و بیرونی و همچنین ماتریس برنامه ریزی راهبردهای کمی به کار گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که به لحاظ برخورداری از شاخص های کمی و کیفی مسکن روستای درغک دارای بهترین و روستای سرهنگ دارای بدترین وضعیت بوده است. نتایج حاصل از برنامه راهبردهای کمی نشان داد ایجاد و گسترش اشتغال در بخش کشاورزی و خدمات، زنده سازی فضاهای همگن و پویای روستایی و تقویت معیارهای ساخت مسکن روستایی اعم از فناوری، شیوه ساخت، ابعاد مقیاس و تناسب با ویژگی های طبیعی روستا و کالبد آن، در اختیار گذاشتن مصالح با قیمت مناسب به روستاییان از طریق تشکیل تعاونی ها و یا اتحادیه های پخش و فروش مواد و مصالح و توجه به مسکن روستایی می تواند به عنوان اولویت دارترین راهبردها موجب بهبود شاخص های کمی و کیفی مسکن روستایی در این دهستان شود.
مقایسه تطبیقی اثرات قاچاق کالا بر توسعه نواحی روستایی (موردپژوهی: مناطق تجاری ده شیخ (فارس) و گچین (هرمزگان))(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مهم ترین چالش فراروی امنیت در مناطق مرزی کشور، بیکاری و نارضایتی از فعالیت های اقتصادی است. این مسئله باعث می شود مردم برای تأمین معاش و گذران زندگی خود به انواع شغل های کاذب و غیررسمی که در این شرایط پا به عرصه وجود می گذارند، روی آورند. یکی از فعالیت های غیررسمی، رشد مبادلات مرزی غیررسمی (قاچاق) است. هدف پژوهش حاضر مقایسه تطبیقی آثار و پیامدهای اقتصادی، اجتماعی و کالبدی ایجادشده از گسترش فعالیت اقتصاد غیررسمی و بازتاب متفاوت آن بر توسعه سکونتگاه های روستایی واقع در منطقه تجاری ده شیخ در استان فارس و گچین در استان هرمزگان است. نوع تحقیق کاربردی، روش استفاده شده توصیفی تحلیلی و همبستگی است و برای گردآوری داده ها از مطالعات کتابخانه ای و میدانی (مشاهده، مصاحبه و پرسش نامه) استفاده شده است. طبق آخرین سرشماری، جمعیت روستاهای ده شیخ و سیگار به همراه روستاهای چاه شیخ، جری و کره موچی در مجموع 4467 نفر در قالب 1124 خانوار و روستاهای گچین، مغ آباد بالا و پایین در مجموع 1295خانوار گزارش شده است. حجم نمونه مطالعه شده منتج از فرمول کوکران، شامل156 خانوار منطقه ده شیخ و 160 خانوار از منطقه گچین است که به شیوه نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. برای تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون های توصیفی و استنباطی (آزمون t و فریدمن و من ویتنی) استفاده شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد که طبق آزمون فریدمن، میانگین عددی هر سه متغیر در روستای ده شیخ تقریباً یکسان است و توزیع تقریباً یکسانی دارند؛ اما این میانگین در شاخص های روستای گچین اختلاف فاحشی دارند، به گونه ای که شاخص اقتصادی با میانگین 14/50 بیشترین و شاخص های اجتماعی و کالبدی به ترتیب با میانگین 46/35 و 99/33 کمترین تأثیرپذیری را داشته اند.
تحلیل نقش توانمندی شغلی بر خوداتکایی زنان روستایی شهرستان ایلام(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زنان در گستره جهانی نقش عمده ای در فعالیت های اقتصادی دارند. اما فعالیت اقتصادی آنان در کشورهای درحال توسعه، به ویژه در نواحی روستایی شکل متفاوتی دارد، به گونه ای که بدون مشارکت فعال زنان، اگر اقتصاد روستا و خانوارهای آن با تعطیلی روبه رو نمی شد، پیوسته با جدی ترین چالش ها درگیر بود. تحقیق حاضر به منظور تحلیل نقش توانمندی شغلی زنان روستایی شهرستان ایلام بر خوداتکایی آنان انجام شد. جامعه آماری تحقیق شامل تمامی زنان شاغل روستایی شهرستان ایلام (1088=N) بود. با استفاده از فرمول کوکران، 283 نفر از آنان به شیوه تصادفی طبقه ای با انتساب متناسب، انتخاب شدند و درباره آن ها مطالعه شد. استادان مربوطه روایی محتوایی و ظاهری پرسش نامه را تأیید کردند و پایایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (7/93= α) تعیین شد. تجزیه وتحلیل داده ها در دو بخش آمار توصیفی (میانگین، فراوانی، درصد فراوانی، انحراف معیار و ضریب تغییرات) و استنباطی (آزمون همبستگی پیرسون، کروسکال والیس و من وایت نی و تحلیل رگرسیون چندگانه) با استفاده از نرم افزار آماری22 SSPS انجام شد. نتایج تحلیل رگرسیون نشان داد متغیرهای مهارت های فنی و کار عملی، مهارت های خلاقیت و حل مسئله، اطلاعات و دانش تخصصی، سن و میزان درآمد ماهیانه 7/57 درصد از تغییرات متغیر وابسته را تبیین می کنند. همچنین متغیر دانش و اطلاعات تخصصی در مقایسه با متغیرهای دیگر، بیشترین سهم و متغیر سن کمترین سهم را در تبیین متغیر وابسته خوداتکایی دارد.
فرهنگ و دانش تغذیه ای و ارتباط آن با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امنیت غذایی، از عناصر اصلی سلامت فکری و روانی و جسمی افراد جامعه و سنگ بنای جامعه توسعه یافته است. این در حالی است که ناامنی غذایی به عنوان مسئله ای جدی، به ویژه در کشورهای کمترتوسعه یافته و درحال توسعه مطرح است. در تعاریف امنیت غذایی، به وجود غذا و دسترسی فیزیکی و اقتصادی به غذا و پایداری مصرف غذا توجه شده است؛ اما به نظر می رسد عواملی فراتر از این چهارچوب، بر امنیت غذایی اثر می گذارد. ناامنی غذایی، به رفتار مصرفی و عوامل بسترساز آن بستگی دارد. دراین میان، الگوی تغذیه و عادت های غذاییِ منبعث از فرهنگ و دانش تغذیه نیز بر سلامت افراد اثر می گذارد. پژوهش حاضر، با هدف بررسی ارتباط فرهنگ و دانش تغذیه ای با ناامنی غذایی در خانوارهای روستایی شهرستان کرمانشاه انجام شد. این پژوهش به لحاظ ماهیت، پژوهشی کمّی است که اطلاعات آن با استفاده از پرسشنامه ای دوقسمتی شامل پرسشنامه سنجش ناامنی غذایی HFIAS و پرسشنامه محقق ساخته، طی نمونه گیری چندمرحله ای از 258 نفر سرپرست خانوارهای روستایی در یازده روستای شهرستان کرمانشاه گردآوری شد. نتایج برآورد وضعیت ناامنی غذایی نشان داد که بیش از 5/58درصد خانوارهای روستایی مطالعه شده، با ناامنی غذایی خفیف مواجه بودند یا در امنیت غذایی کامل قرار داشتند و حدود 7/14درصد به ناامنی غذایی شدید دچار بودند. بررسی نقش فرهنگ و دانش تعذیه ای نیز نشان داد که دانش تغذیه ای، اثر منفی و معنی داری بر ناامنی غذایی دارد. افزون براین، فرهنگ غذایی در رابطه بین دانش تغذیه ای با امنیت غذایی اثری میانجی دارد.
نقش مدیریت محلی در توسعه اقتصادی نواحی روستایی شهرستان بهشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با ایجاد نهاد دهیاری در سال 1377 به عنوان بازوی اجرایی شوراهای اسلامی در روستاها، شرح وظایفی با چهار محور به منظور تعیین نقش دهیاران در عرصه های روستایی پرداخته شد. یکی از زمینه های نقش آفرینی ای که برای دهیاران در نظرگرفته شده، بسترسازی برای بهبود فضای کسب وکار و در نهایت، پیشرفت در اقتصاد نواحی روستایی بوده است. با توجه به اینکه از اساسی ترین مشکلات نقاط روستایی، ضعف فضای اقتصادی آن است و از طرف دیگر، در وظایف نهادهای محلی و مدیریت این سکونتگاه ها همچون دهیاری ها، تلاش برای پویاسازی اقتصاد روستا تعریف شده، در این تحقیق تلاش گردیده تا به ارزیابی عملکرد نهادهای مدیریت محلی در زمینه اقتصادی پرداخته شود. جامعه آماری این تحقیق 72 نفر از دهیاران و رؤسای شوراهای اسلامی و 370 نفراز سرپرستان خانوار روستایی روستاهای نمونه شهرستان بهشهر بوده است. روش گردآوری اطّلاعات به صورت کتابخانه ای و میدانی از طریق تکمیل پرسشنامه در قالب طیف لیکرت و سؤالات تحقیق از طریق نرم افزار SPSS و نقشه ها با استفاده از GIS مورد تحلیل قرار گرفته است، بنا به یافته ها، عناصر مدیریت محلی توانسته اند برای رشد در زمینه هایی مانند بهبود زندگی روستائیان، گسترش توسعه صنایع و حضور گردشگران در فضاهای روستایی، بسترسازی نمایند. در این میان، مدیریت محلی روستایی در ناحیه بهشهر، توفیقات چندانی در کاهش فقر در نواحی روستایی نداشته است.
نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی مورد: بخش مرکزی شهرستان فریمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه با توجه به ضرورت توسعه فعالیت های غیرزراعی از جمله صنایع در نواحی روستایی ، صنایع کوچک به عنوان راهبردی جدید در توسعه روستایی و یکی از راه های دستیابی به کاهش شدت فقر و بیکاری، جلوگیری از مهاجرت روستاییان و تعدیل شکاف موجود بین درآمد خانوارهای روستایی و شهری مورد توجه است. در این مقاله تلاش گردیده تا به بررسی نقش صنایع کوچک در توسعه اقتصادی- اجتماعی نواحی روستایی بخش مرکزی شهرستان فریمان پرداخته شود. روش تحقیق توصیفی و تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق شامل 1587 نفر از خانوارهای روستایی ساکن در بخش مرکزی فریمان بوده که براساس فرمول کوکران، نمونه ای به تعداد 270 نفر از سرپرستان خانوار انتخاب شده است و از این تعداد به روش تخصیص متناسب، 153 خانوار از شاغلان در بخش صنعت و 117 خانوار از شاغلان در سایر بخش ها به صورت تصادفی سیستماتیک انتخاب گردید. داده های حاصل از پژوهش، با استفاده از نرم افزار SPSS و به کمک آزمون های آماری پارامتریک و ناپارامتریک تجزیه و تحلیل شده است. نتایج نشان داد صنایع کوچک با ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی ، افزایش درآمد ، تمایل برای ماندگاری در روستا، کاهش مهاجرت به شهر و افزایش سطح تحصیلات در فرآیند حصول توسعه اقتصادی روستاهای مورد مطالعه نقش داشته است. همچنین اینکه، صنایع کوچک در پنج متغیر درآمد، ایجاد فرصت های شغلی جدید، تداوم شغلی، بیمه و انگیزه ماندگاری، بیشترین تأثیرات را در نواحی روستایی منطقه مورد مطالعه داشته است.
اثر تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی بر روند مهاجرت های روستا-شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: سرمایه گذاری مناسب از طریق اعطای تسهیلات بخش کشاورزی، می تواند بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر و کنترل مهاجرت بی رویه روستا-شهری مؤثر باشد. هدف از این مطالعه، بررسی علل و پیامدهای اقتصادی مهاجرت های روستا-شهری در ایران با تأکید بر اثرات کوتاه و بلندمدت سیاست های مالی دولت در بخش کشاورزی بر این گونه مهاجرت است.
روش: از داده های مرتبط با سال های ۱۳۹۱-۱۳۵۸ و مدل اقتصادسنجی خود توضیح با وقفه های گسترده (ARDL) برای بررسی اثرات بلندمدت و کوتاه مدت تسهیلات اعطایی بخش کشاورزی و همچنین، برخی شاخص های مهم اقتصادی بر روند مهاجرت های روستا-شهری استفاده شد.
یافته ها: نتایج برآورد عوامل مؤثر بر مهاجرت روستاییان به شهرها حاکی از این است که در کوتاه مدت سهم قابل توجهی از نوسانات مهاجرت روستاییان به شهرها توسط متغیرهای توضیحی که ارزش افزوده بخش کشاورزی، میزان تسهیلات اعطایی سیستم بانکی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد در روستا به شهر و متوسط میزان بارندگی است، توضیح داده می شود؛ به نحوی که ضریب تعیین در مدل کوتاه مدت ۹۲ درصد حاصل شده است. نتایج حاصل از تخمین مدل نشان داد که در کوتاه مدت، تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی با ضریب ۵۳/۰-، نسبت دستمزد در روستا به شهر با ضریب ۷۹/۰-، متوسط بارش با ضریب ۲۸/۰- اثر منفی و ارزش افزوده کشاورزی با ضریب ۷۱/۰، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند. در بلندمدت نیز تسهیلات اعطایی به بخش کشاورزی، نسبت دستمزد روستاییان به شهر و متوسط بارش اثر منفی و معنادار و ارزش افزوده کشاورزی و ضریب جینی، اثر مثبت و معناداری در مهاجرت روستاییان به شهرها دارند.
اصالت و ارزش: کارکرد اصلی مناطق روستایی در کشورهای جهان سوم، کشاورزی است و تأثیر سرمایه گذاری مناسب از طریق توسعه مالی و اعطای تسهیلات در این بخش بر وضعیت اشتغال، کاهش فقر، امنیت غذایی و همچنین، کنترل پدیده جمعیتی مهاجرت بی رویه به عنوان عامل بازدارنده رشد و توسعه روستا، از اهمیت بالایی برخوردار است.
راهکارهای عملی: در کوتاه مدت و بلندمدت، سهم قابل توجهی از سیاست های دولت در زمینه کنترل آثار زیان بار مهاجرت های بی رویه روستا- شهری، باید بر روی رسیدگی بیشتر افزایش تولیدات بخش کشاورزی از طریق اعطای تسهیلات بانکی و جبران خسارات و ارتقای سطح کیفی زندگی و افزایش درآمد اقتصادی روستاییان تمرکز یابد.
تحلیل رابطه ی بازارهای جاده ای با پایداری اقتصادی- اجتماعی روستاهای منطقه سیستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر، شناسایی رابطه بازارهای جاده ای با پایداری اقتصادی- اجتماعی روستاهای منطقه سیستان بوده و روش تحقیق در این پژوهش به صورت توصیفی- تحلیلی، مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای- میدانی (پرسشنامه) است و برای تجزیه و تحلیل داده ها از آزمون آماری نرم افزار SPSS و جهت تهیه نقشه ها از نرم افزار GIS استفاده شده است جامعه آماری تحقیق را کلیه روستاهای نزدیک بازارهای جاده ای تشکیل می دهد که تعداد 3622 خانوار از 34 روستا را دربر می گیرد. برای آزمون فرضیات از آزمون من – ویتنی استفاده شد. یافته ها حاکی از آن است که بین میزان پایداری اقتصادی روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جاده ای تفاوت معنادار و میزان پایداری اجتماعی عدم تفاوت معنادار وجود دارد، در واقع؛ نتایج بررسی دو گروه از روستاهای نزدیک و دور از بازارهای جاده ای که دارای شرایط محیطی یکسان بوده اند، نشانگر آن است که روستاهای نزدیک به بازارهای جاده ای با میانگین 91/2 و94/2 دارای سطح پایداری بالاتری در ابعاد اقتصادی و اجتماعی بوده و به طور کلی 70 درصد روستاهای نمونه نزدیک جاده دارای پایداری مطلوبی هستند.
تولید گیاهان دارویی رویکردی در جهت پایدارسازی اقتصاد روستایی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان قوچان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: در دهه های اخیر، نوع نگرش به روستا و اقتصاد روستایی دست خوش تحول شده؛ به طوری که به منظور پایداری معیشت و امنیت اقتصادی در نواحی روستایی، اهمیت افزایش کارآمدی و اثربخشی فعالیت ها، میزان بهره وری از ظرفیت ها و توان های بالقوه و بالفعل موجود در فعالیت های اقتصادی افزایش یافته و متنوع سازی فعالیت های اقتصادی در فضای روستا جهت تضمین استمرار معیشت، ایجاد اشتغال، درآمد و غیره ضرورت یافته است. این پژوهش نیز با هدف پایدارسازی اقتصاد روستاهای مورد مطالعه در شهرستان قوچان انجام شده است.
روش: تحقیق حاضر به لحاظ هدف، کاربردی و از حیث روش، توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری اطلاعات از روش های میدانی و کتاب خانه ای استفاده شده است. جامعه آماری شامل ۱۶۲۹۴ خانوار ساکن در ۱۳۳روستای شهرستان قوچان بود که براساس روش مورگان، نمونه آماری با ۳۳۶ سرپرست خانوار در ۱۳ روستای منتخب به روش خوشه ای دومرحله ای انتخاب شد.
یافته ها: نتایج پژوهش نشان می دهد که کاشت گیاهان دارویی به طور میانگین، ۱۵۹ درصد بیش تر از کاشت محصولات زراعی درآمدزایی ایجاد می کند و اشتغال زایی هر هکتار گیاهان دارویی، ۲۰۶ درصد بیش تر از گیاهان زراعی می باشد. هم چنین، علی رغم این که نیاز آبی گیاهان دارویی ۲۵ درصد بیش تر از گیاهان زراعی است، با توجه به درآمدزایی و اشتغال زایی بیش تر، آب مصرفی، اقتصادی تراست. از طرف دیگر، طبق نظر روستاییان، حمایت های دولت سبب افزایش تمایل آن ها به کاشت گیاهان دارویی خواهد شد. این تحقیق نشان داده است که تولید گیاهان دارویی سبب پایدارسازی اقتصاد روستایی می شود.
محدودیت ها/ راه بردها: مسائل و مشکلاتی در توسعه کاشت گیاهان دارویی در منطقه مورد مطالعه مشاهده شده که با پیشنهادهایی از جمله برگزاری کلاس های آموزشی و ترویجی گیاهان دارویی بین جوامع روستایی منطقه و ایجاد بازار مناسب خرید و غیره می توان در جهت رفع آن ها و کارآیی بیش تر در کاشت گیاهان دارویی گام برداشت.
الگوی توسعه کارآفرینی در مناطق روستایی شهرستان خوی با رویکرد الگوسازی ساختاری تفسیری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقیق حاضر به طراحی و تبیین مدل کارآفرینی مستقل روستایی برای مناطق روستایی شهرستان خوی با استفاده از تکنیک الگوسازی ساختاری تفسیری پرداخته و برای دستیابی به این هدف از روش تحقیق آمیخته استفاده شده است. به این ترتیب که ابتدا با روش دلفی از طریق نظرخواهی از 18 تن از خبرگان کارآفرینی محلی طی سه مرحله، عوامل مؤثر در کارآفرینی مستقل روستایی شناسایی و طبقه بندی گردید، سپس پرسشنامه طراحی شده در اختیار 83 تن از دهیاران و شوراهای اسلامی روستاها با توجه به آگاهی، قابلیت دسترسی و تمایل به مشارکت قرار گرفت و در ادامه با استفاده از نرم افزار SmartPLS روایی و پایایی مدل اولیه محاسبه شد و در انتها با استفاده از نظرات 10 تن از کارشناسان محلی در زمینه کارآفرینی در محیط نرم افزار ISM مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه مورد مطالعه ترسیم گردید. نتایج به دست آمده نشان داد که از میان عوامل زیرساختی، اقتصادی، نهادی، مشارکتی، فردی و نظام های حمایتی شناسایی شده، ""عوامل زیرساختی"" مستقل ترین عنصر (زیربنایی ترین عنصر) و عوامل فردی و مشارکت روبنایی ترین عنصر (وابسته ترین عنصر) در مدل کارآفرینی مستقل روستایی منطقه است. این مدل علاوه بر اینکه دید کلی از عوامل تشکیل دهنده سیستم کارآفرینی مستقل روستایی در اختیار مسئولین ذیربط قرار می دهد، توالی و اولویت اقدامات لازم در زمینه توسعه کارآفرینی روستایی را نیز در اختیار آنها می گذارد. نتایج این تحقیق می تواند به عنوان الگویی برای برنامه ریزی های آتی در زمینه کارآفرینی روستایی در منطقه مورد مطالعه باشد که در صورت استفاده از یافته های تحقیق در زمینه منابع و زمان صرفه جویی های زیادی را برای ارگان های تصمیم گیرنده خواهد داشت.
تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در توسعه اقتصادی مناطق روستایی دهستان مزینان با تاکید بر توسعه مشاغل
حوزه های تخصصی:
امروزه فناوری اطلاعات و ارتباطات رشد گسترده و چشمگیری در بین کشورهای مختلف داشته که برای جذب منافع حاصل از فناوری اطلاعات و ارتباطات، باید این فناوری اجرا و به صورت کارآمدی استفاده شود. از طرف دیگر، کشورها با این تهدید مواجه هستند اگر شکاف دیجیتالی در حال رشد در داخل کشور و یا میان کشور خود با سایر کشورها را شناسایی نکنند، دچار عقب ماندگی می شوند. در این پژوهش به مطالعه و تحلیل اثرات فناوری اطلاعات و ارتباطات (ICT) در توسعه اقتصادی مناطق روستایی دهستان مزینان با تاکید بر توسعه مشاغل پرداخته شده است. روش جمع آوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی بوده و سپس برای مطالعات مرتبط با توجه به تعداد خانوارهای ساکن در روستاهای مورد مطالعه و با استفاده از فرمول کوکران، 319 خانوار به عنوان حجم نمونه انتخاب گردید. برای بررسی اثرات فناوری اطلاعات مجموعه ای از شاخص ها در بعد اقتصادی مورد توجه قرار گرفت. برای تجزیه و تحلیل داده های جمع آوری شده از طریق پرسشنامه ها، از آزمون های تی تک نمونه ای و اسپیرمن استفاده شده است. نتایج تحقیق مؤید آن است که در دهستان مزینان، بین فناوری اطلاعات و ارتباطات و توسعه اقتصادی رابطه معناداری وجود دارد و فناوری اطلاعات بیشترین تاثیر در افزایش فرصت های شغلی داشته است. همچنین بر اساس یافته های پ ژوهش، شاخص های «یادگیری مهارت های شغلی جدید» و «رواج اشتغال وابسته به رایانه» با میانگین 49/2 بیشترین امتیاز و شاخص های «توانمندسازی فقرای روستا» با میانگین 83/1 و «جلوگیری از مهاجرت تولیدکنندگان صنایع دستی» با میانگین 91/1 کمترین امتیاز را به خود اختصاص دادند.
فعالیت های کشاورزی دهستان ماهیدشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف شناسایی آسیب های پیش روی کودکان کار روستایی در فعالیت های کشاورزی انجام شده است. جامعه آماری پژوهش شامل سه گروه کودکان کار 5 تا 18 سال (934نفر) و والدین کودکانی که در مزارع کار می کنند و کارشناسان ادارات مرتبط با کار کودکان است. روش نمونه گیری در بخش کودکان به صورت طبقه ای با انتساب متناسب حجم صورت گرفت و اعضای نمونه با استفاده از جدول کرجسی و مورگان (1970) 272 نفر تعیین شد. در بین والدین به دلیل نبود آمار دقیق در این زمینه از روش نمونه گیری هدفمند استفاده شد. کارشناسان مربوطه 30 نفر بودند که به صورت تمام شماری بررسی شدند. برای جمع آوری اطلاعات از پرسش نامه ساختاریافته استفاده شد. به منظور تعیین روایی از تأیید متخصصان بهره گرفته و. برای تعیین پایایی ضریب آلفای کرونباخ محاسبه شد (88/0=α). برای تجزیه وتحلیل داده ها از نسخه 18 نرم افزار SPSS استفاده شد. هرسه گروه، مشکلات بدنی (مشکلات پوستی و کمردرد و زانودرد) را به عنوان مهم ترین مشکلات عنوان کردند و بعداز آن به ترتیب مشکلات روان شناختی (عصبی و خشن شدن کودک و ازبین رفتن خلاقیت و احساس حقارت)، اجتماعی و فرهنگی (ادامه یافتن چرخه کار کودکان برای نسل های پی درپی، یادگیری کلمات توهین آمیز، عملکرد ضعیف تحصیلی) و اقتصادی (افزایش هزینه های تحصیل، افزایش هزینه های درمان خانوار) در اولویت قرار گرفتند. اگرچه نمی توان پدیده کار کودکان در محیط روستایی را حذف کرد، اما رعایت اصول ارگونومی مربوط به محیط کار می تواند میزان آسیب های وارده بر کودکان را کاهش دهد.
چندگانگی روستابودگی و بازنمایی هویت های جنسیتی در بخش کشاورزی (مطالعه موردی: روستاهای بخش قوشخانه، شهرستان شیروان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر تحقیقات بسیاری بر این نکته اتفاق نظر دارند که با تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن فعالیت ها، ارتباطات جنسیتی در روستاها رو به تعادل است. درمقابل این پس زمینه فکری برخی از مطالعات هنوز به این معتقدند که هویت فعلی زنان روستایی به بازنمایی هایی از سنت درونی جوامع محلی برمی گردد. درواقع با هویت متکثر جنسیتی مبتنی بر چندگانگی محیط سکونتگاه های روستایی روبه رو هستیم. هدف تجربی مقاله انعکاس هویت های متفاوت فعالیت زنان و ابعاد پیچیده مرتبط با آن در 30 سکونتگاه روستایی بخش قوشخانه از توابع شهرستان شیروان است. قاعدتاً باید رویکردی کیفی با هدف بسط مدل سه گانه فضای هالفاکری در دستور کار قرار گیرد: شناخت رخدادهای اجتماعی برای استخراج گفتمان های متنوع جهانی و ملی، تبادل اطلاعات با 90 نفر از زنان محلی از طریق مصاحبه نیمه ساخت یافته و با اصول مندرج در روش شناسی کیو برای استخراج گفتمان های محلی و درادامه دخالت دادن هستارهای موقعیتی و طبیعی در تغییرات هویتی زنان. نتایج به دست آمده جایگاه متفاوت زنان قوشخانه را در گفتمان مردسالاری به عنوان عامل اول و گفتمان مزارع خانوادگی را به عنوان عامل دوم نشان می دهد؛ چیزی که باوجود تحولات جهانی اقتصاد کشاورزی و چندکارکردی شدن، بیانی از تداوم سنت پیشین ارتباطات جنسیتی در اذهان مردم است. همچنین کار زنان بیشتر با سازوکارهای درون خانوادگی مرتبط است تا جریان های بیرونی. ضمن اینکه عوامل موقعیتی و طبیعی نیز در به کار واداشتن زنان قوشخانه بی تأثیر نبوده است.
تحلیل عملکرد اقتصادی- اجتماعی دهیاری فهلیان شهرستان ممسنی از منظر روستائیان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دهیاری ها به عنوان اولین نهاد مدیریت قانونی از سال 1377 به این سو به منظور انجام وظایف متعدد مدیریتی، نظارتی و تثبیت امور عمومی- محلی در کانون های روستایی بالای 20 و بعدها 400 خانوارِ کشور شکل گرفتند. با توجه به گسترده بودن ابعاد فقر محیطی و انسانی در روستاها و پایین بودن قدرت اقتصادی و مالی خانوارهای روستایی که در بسیاری از موارد موجبات ناپایداری، مهاجرت و نابودی این دسته از سکونتگاه های جمعیتی را فراهم ساخته است، نقش مدیریت روستایی در زمینه سازی به منظور توسعه و بهبود وضعیت معیشتی و اقتصادی روستائیان بسیار مهم می باشد. در این راستا رضایت مندی ساکنین سکونتگاه های روستایی از عملکرد این نهاد نوپای مدیریتی می تواند ضمن دستیابی به اهداف برپایی این سازمان، زمینه ساز افزایش سرمایه اجتماعی درون روستاها، بهبود وضعیت اقتصادی و به تبع توسعه پایدار این گونه مراکز جمعیتی باشد. پژوهش حاضر با هدف سنجش و ارزیابی میزان رضایت مندی ساکنین روستای فهلیان از توابع شهرستان ممسنی از مجموعه عملکرد اقتصادی و اجتماعی دهیاری این روستا انجام گرفته است. روش تحقیق از نوع توصیفی- تحلیلی و جمع آوری داده ها مبتنی بر مطالعات کتابخانه ای و تهیه پرسشنامه است. جامعه آماری شامل کلیه ساکنین روستای فهلیان است که تعداد 140 نفر با روش نمونه گیری تصادفی به عنوان حجم نمونه انتخاب شده اند. به منظور سنجش داده ها و ارزیابی رضایت مندی افراد پاسخ گو از مدل کانو در قالب تحلیل سه دسته از نیازهای اساسی، عملکردی و هیجانی استفاده شده است. نتایج تحقیق نشان داد روستائیان از عملکرد دهیاری در زمینه تأمین نیازهای هیجانی خود همچون ارائه خدمات فرهنگی و ورزشی و صیانت از میراث فرهنگی با ضریب (611/0) و بهبود و تجهیز شبکه ارتباطی به منظور جذب گردشگری و سرمایه گذار بیشترین رضایت مندی داشته اند. همچنین کمترین رضایت روستاییان از عملکرد دهیاری روستا مربوط به تأمین نیازمندی های اساسی آنان مثل بهبود در عرصه کالبدی و بهداشتی و نظارت بر ساخت و ساز درون روستا با ضریب رضایت (425/0)، زمینه سازی به منظور تشکیل شرکت های تولیدی و تعاونی و رفع نیازهای عملکردی روستاییان در زمینه حل و فصل امور اجتماعی و نظارت اجتماعی درون روستا با ضریب رضایت (523/0) و جذب سرمایه گذاری اقتصادی از طریق بخش های دولتی و خصوصی بوده است.
بررسی میزان اثرگذاری فعالیت های غیرکشاورزی در توسعة ابعاد اقتصادی و اجتماعی سکونت گاه های روستایی (مطالعة موردی: معادن فیروزه خراسان رضوی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف: تک بخشی بودن اقتصاد روستایی و تأکید بر فعالیت های بخش کشاورزی در نواحی روستایی یکی از مشکلات پیش روی پایداری اقتصاد روستایی است؛ زیرا در نواحی روستایی کشور بخش کشاورزی با بحران های زیست محیطی، محدودیت فرصت های اشتغال و افزایش نرخ مهاجرت روستا به شهر مواجه است. با این حال، امروزه در بین محققان این موضوع مطرح است که نواحی روستایی مجدداً به عنوان کلید پیش برندة توسعه اقتصادی و اجتماعی مطرح شوند و چنین امری عمدتاً از طریق تمرکز بر رونق بخشیدن اقتصاد غیرکشاورزی امکان پذیر است. به این منظور، هدف پژوهش حاضر بررسی نقش معادن فیروزه به عنوان یک فعالیت غیرکشاورزی در پایداری شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه، شهرستان فیروزه می پردازد. جامعة آماری شامل روستاهای دهستان فیروزه است. شهرستان فیروزه دارای 3205 نفر جمعیت و 948 خانوار می باشد. حجم جامعة نمونه 250 نفر از شاغلان فعالیت های معدنی و غیر معدنی در دهستان فیروزه است که با استفاده از روش نمونه گیری طبقه بندی و تصادفی ساده و با استفاده از فرمول کوکران انتخاب شدند. روش گردآوری داده ها؛ میدانی و با استفاده از ابزار پرسش نامه است.
روش: تحلیل داده ها با استفاده از آزمون T تک نمونه ای، آزمون تحلیل واریانس فیشر (Anova) و آزمون Tukey می باشد.
یافته ها: نتایج حاصل از آزمون تی تک نمونه ای بیان گر تأثیر مثبت معادن بر رشد شاخص های اقتصادی و اجتماعی در دهستان فیروزه می باشد، اگرچه بر اساس نتایج حاصل از آزمون (Anova) در رابطه با میزان بهره مندی از شاخص های اقتصادی و اجتماعی درخانوارهایی که صرفاً در فعالیّت های کشاورزی فعالیّت می کنند با خانوارهایی که در معادن فعال هستند و یا خانوارهایی که به صورت هم زمان درهر دو بخش فعالیّت می کنند، تفاوت معناداری وجود دارد.
راهکارهای عملی: یکی از راهکارهای عمده در این زمینه، توجه به خوشه سازی فعالیت های معدنی و تجمیع آن ها در قالب خوشه است. با تجمیع فعالیت های معدن فیروزه امکان استفاده از تجربیات و امکانات یک دیگر، امکان ایجاد امکانات مشترک و انجام امور به صورت اشتراکی به وجود می آید. از این رو، می توان گفت که ایجاد خوشه های معدنی در حوزه های مختلف، باعث توسعة این منطقه می شود.
تحلیل اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته در روستاهای بخش مرکزی شهرستان سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: یکی از مهم ترین چالش های کشاورزی ایجاد درآمدی پایدار از طریق تطبیق هرچه بیشتر الگوهای کشت و قابلیت تولید سودآور با محدودیت های محیطی برای تضمین پایداری در درازمدت است. طی دو دهه اخیر کشاورزان بخش مرکزی شهرستان سبزوار به دلیل محدودیت های اقلیمی اقدام به تغییر الگوی کشت از غلات و پنبه به پسته نموده اند، پژوهش حاضر با هدف بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی کاشت پسته بر پسته کاران انجام پذیرفته است. روش: روش تحقیق توصیفی تحلیلی با رویکرد مقایسه ای می باشد. جامعه آماری تحقیق ۶ روستا در بخش مرکزی شهرستان سبزوار با ۱۳۱ بهره بردار پسته است. واحد تحلیل سرپرستان خانوار بهره بردار پسته است. اثرات در دو بعد اقتصادی با ۱۷ گویه و اجتماعی با ۱۲ گویه با استفاده از طیف لیکرت در دو برهه زمانی قبل و پس از پسته کاری بررسی می شود. آلفای کرونباخ ۷۸/۰ بیانگر پایایی مطلوب پرسشنامه است. یافته ها/نتایج: نتایج حاصل از آزمون ویلکاکسون بیانگر وجود تفاوت معنادار بین شرایط اقتصادی و اجتماعی قبل و بعد از کشت پسته است به طوری که میانگین وضعیت اقتصادی و اجتماعی به ترتیب قبل از کاشت پسته ۸۶/۱ و ۰۵/۲ و بعد از کاشت پسته ۰۳/۳ و ۲۵/۳ بوده است. همچنین میانگین مجموع اثرات اقتصادی و اجتماعی قبل از کاشت پسته ۲ و پس از کاشت پسته ۳/۳ محاسبه شده است. نتیجه گیری: براساس نتایج تحقیق، کاشت پسته در سکونتگاه های روستایی مناطق خشک دارای مزیت نسبی است؛ چراکه با توجه به درآمدزایی بالا اثرات مثبت و معناداری بر وضعیت اقتصادی و اجتماعی خانوارهای پسته کار داشته است.
سنجش وضعیت توسعه کارآفرینی گردشگری در مناطق روستایی (مطالعه موردی: روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از ابعاد بسیار مهم نظریه های توسعه پایدار روستایی، توسعه اقتصادی در کنار توسعه اجتماعی و اکولوژیک است. در این میان، گردشگری در جوامع روستایی، نقش بسیار مهمی در توسعه اقتصادی آن ها دارد. یکی از مهم ترین عوامل توسعه گردشگری در روستاها، توجه به کارآفرینی گردشگری است. بدین صورت که کارآفرینی گردشگری، با ایجاد اشتغال، بهبود کیفیت زندگی، توزیع مناسب درآمد و بهره برداری بهینه از منابع، نقش مهمی در رشد اقتصادی روستاها و درنتیجه در توسعه روستایی دارد. متنوع سازی اقتصاد روستایی، تنها با القا از بیرون محقق نمی شود. کارآفرینان محیط های روستایی باید خود فرصت ها و منابع بالقوه و بالفعل را بشناسند و با استفادة بهینه از آن ها تنوع اشتغال و اقتصاد را برای محیط روستایی به ارمغان بیاورند. از این رو، این مطالعه با هدف ارزیابی توسعه کارآفرینی در بحث گردشگری روستایی انجام گرفته است. محدوده مورد مطالعه شامل روستاهای بخش لاریجان شهرستان آمل در استان مازندران است. روش تحقیق، توصیفی- تحلیلی است. جامعة مورد مطالعه، شامل مشارکت کنندگان در فعالیت های گردشگری منطقه است که از میان آن ها 80 نفر به عنوان نمونه به صورت تصادفی انتخاب شدند. مطابق نتایج، شاخص های دسترسی به زیرساخت های فیزیکی، فضای اجتماعی و میزان اعتمادبه نفس، مطلوبیت بالایی در روستاهای مورد مطالعه دارند، اما شاخص های دسترسی به آموزش، مشاوره و تجربیات، مهارت و دانش، دسترسی به سرمایه، نوآوری و خلاقیت، آینده نگری، تولید، فروش و بازاریابی تولیدات، در وضعیت مناسبی نیستند.
تحلیل پایداری رابطه میان نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در نواحی روستایی دهستان غنی بیگلو، زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تحقق اهداف کشاورزی از جمله تأمین امنیت غذایی جامعه و ایفای نقش مؤثر آن در تقویت استقلال ملی، نیازمند گذر سریع و صحیح از مرحلة تولید معیشتی و سنتی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری است. از طرفی امروزه کشاورزی پایدار، به مثابة رویکردی است که نیل بخش کشاورزی به مرحلة تولید صنعتی و تجاری و تأمین امنیت غذایی خانوارهای روستایی را امکان پذیر می سازد. در پژوهش حاضر، به تحلیل رابطه پایداری نظام بهره برداری خانوادگی و امنیت غذایی در هشت روستای دهستان غنی بیگلو از توابع شهرستان زنجان پرداخته می شود. جامعة آماری این پژوهش، شامل کل بهره برداران خانوادگی در روستاهای مورد مطالعه است (1324N=) و براساس فرمول کوکران، 300 نفر برای تکمیل پرسشنامه محاسبه و به روش تصادفی سادة دردسترس انتخاب شدند. نوع پژوهش کاربردی و روش آن تحلیلی- همبستگی است و به صورت پیمایشی-میدانی انجام شده است. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای (اسنادی) و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و مشاهدة عمیق) است. تجزیه و تحلیل اطلاعات گردآوری شده با نرم افزار SPSS 21و آزمون های آماری T تک نمونه ای، ضریب همبستگی پیرسون، تحلیل خوشه ای و جدول توافقی کای دو انجام گرفته است. براساس یافته ها، روند کشاورزی در روستاهای مورد مطالعه ناپایدار است و امنیت غذایی خانوارهای بهره برداران این روستاها وضعیت مطلوبی ندارد (52 درصد). همچنین براساس نتایج، بین امنیت غذایی با میانگین درآمد، وسعت قطعات اراضی کشاورزی و تنوع شغلی بهره برداران، رابطة معنادار مستقیمی وجود دارد.