فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۸۱ تا ۱٬۶۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
امروزه طرح هادی روستایی مهم ترین ابزار مدیریت توسعه روستایی در ایران است. با گذشت بیش از سه دهه از شروع اجرای این گونه طرح ها در نواحی روستایی کشور، لازم است بدانیم که اجرای این گونه طرح ها چه نتایجی به خصوص در ابعاد فیزیکی- کالبدی برای فضاهای روستایی کشور به همراه داشته است. این نوشتار جهت بررسی نتایج فیزیکی-کالبدی طرح به بحث کاربری های پیشنهادی پرداخته و در این زمینه به ارزیابی میزان تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی، و در ادامه میزان انطباق این کاربری ها را در مرحله اجرای طرح با نقشه کاربری های مصوب این طرح ها را در روستاهای شهرستان خواف مورد توجه قرار داده است. برای برآورد میزان تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی طرح های هادی روستایی از مقایسه نقشه پیشنهادی مصوب روستاهای مورد مطالعه در سال های 80-82 و نقشه وضع موجود آن ها در سال جاری (1392) استفاده شده است. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که برای گردآوری اطلاعات از روش های میدانی و اسنادی استفاده شده و نیز تهیه و تحلیل کلیه نقشه ها با استفاده از نرم افزار ArcGIS انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بیش ترین درصد تحقق پذیری مربوط به کاربری ورزشی با 8/87 درصد و کم ترین مربوط به کاربری فضای سبز با 1/12 درصد می باشد. هم چنین کم ترین میزان انطباق یافتگی در بین کاربری های پیشنهادی مربوط به روستای سده با 8/71 درصد انطباق و بیش ترین مربوط به روستای خرگرد با 3/99 درصد می باشد. در زمینه اجرایی شدن کاربری های پیشنهادی، باتوجه به تحقق تنها 53 درصد مساحت کاربری ها می توان نتیجه گرفت که تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی در این روستاها ضعیف بوده اما همین میزان مساحت اجرا شده با کاربری های نقشه پیشنهادی انطباق لازم را داشته است.
ارزیابی شرایط مناسب برای فعالیت شنا در سواحل استان گیلان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
موقعیت جغرافیایی ویژه و تنوع پدیده های طبیعی باعث شده تا ایران پنجمین کشور دارای جاذبه گردشگری در جهان شناخته شود. در حالی که بررسی های انجام شده براساس آمار سازمان جهانی جهانگردی، حاکی از درصد کم جذب گردشگر در ایران است. با توجه به روند رو به توسعه و سودآوری این صنعت در کشورهایی که در زمینه طبیعت گردی سرمایه گذاری کرده اند، می توان این صنعت را صنعتی همسو با محیط زیست و با بهره دهی بالا درنظر داشت. در این پژوهش آزمونی برای مشخص کردن یکی از پتانسیل های این نوع گردشگری انجام گرفته است. این پتانسیل مورد نظر، فعالیت شنا در سواحل دریای خزر واقع در استان گیلان است. برای این امر داده های ساعتی معیارهای دما، سرعت باد، رطوبت نسبی و طول مدت ساعات آفتابی و ... از سازمان هواشناسی، برای یک دوره چهار ساله از سال 2005 تا 2008 میلادی دریافت شد، دوره ای که در آن داده های سطح دریا مثل ارتفاع امواج و دما قابل دسترسی بودند. ایستگاه های انتخابی عبارتند از: آستارا، بندرانزلی و لاهیجان که داده های مربوط به آنها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. پس از انجام آزمون و به دست آوردن تقویم روزهای مساعد شنا، نتایج نشان داد که بهترین ماه ها برای شنا به ترتیب، آگوست، جولای، جون و سپتامبر هستند. ایستگاه آستارا بهترین مکان برای شنا در طول روزهای هفته و آخر هفته ها است. انزلی و لاهیجان، به ترتیب دومین و سومین مکان مناسب برای شنا هستند. براساس نتایج پژوهش، انرژی تابشی خورشید مهم ترین عامل در انتخاب زمان مناسب شنا در ساحل است؛ چرا که اثر مستقیمی بر شاخص های دیگر تعیین اوقات مناسب شنا، از جمله دمای محیط، دمای آب، سرعت و برودت باد و ... دارد و در واقع اثرات منفی آنها را خنثی می کند و از این طریق بر انتخاب بهترین ساعت انجام شنا و مناسب ترین ماه برای این فعالیت اثر می گذارد.
بررسی میزان رضایتمندی ساکنان از مسکن مهر شهر بجستان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف این نوشتار ارزیابی رضایت ساکنین از طرح مسکن مهر در شهر بجستان است. روش این پژوهش توصیفی-تحلیلی و ابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسشنامه و مصاحبه با ساکنان است که وضعیت میزان رضایت ساکنین را از این طرح موردسنجش قرار داده است. جامعه آماری تحقیق، سرپرستان خانوارهای ساکن در پروژه های مسکن مهر شهر بجستان می باشند. به منظور نمونه گیری در این پژوهش از جدول مورگان استفاده شد. با توجه به اینکه حجم جامعه موردمطالعه 250خانوار است بر اساس این جدول نمونه موردنظر152خانوار است که با مراجعه به محل سکونت خانوارها نهایتاً 80 پرسشنامه کامل جمع آوری شد. برای سنجش روایی نیز از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد. ضریب حاصل برای تمام سؤالات بزرگ تر از 722./ است که بیانگر روایی قابل قبول پرسشنامه است. یافته ها نشان می دهد که بین رضایت از جانمایی واحدها با رضایت از میزان دسترسی به خدمات رابطه وجود دارد.از طرف دیگر در تعیین نیازمندان واقعی باید تجدیدنظر اساسی شود چراکه این طرح مجدداً نگاهی به اقشار متوسط به بالا دارد و اکثر اقشار پایین از این طرح رضایت ندارند. اکثر پاسخ دهندگان اظهار داشتند که این طرح در تعیین نیازمندان واقعی موفق نبوده است. همچنین با توجه به اینکه گرو ه های این هدف اقشار پایین جامعه هست مقدار تسهیلات مالی کافی ناست.
تأثیرات صنعت گردشگری بر توسعه اجتماعی- فرهنگی شهر بوشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبلور یافتن گردشگری به عنوان یک نیاز، تبدیل شدن آن به عنوان بزرگ ترین صنعت خدماتی دنیا و تخصصی شدن گردشگری این فرصت را فراهم کرده تا هر مقصدی جهت بهره جستن از منافع حاصل از گردشگری امیدوار باشد. پتانسیل های گردشگری از سرمایه های منحصر به فرد هر کشور و منطقه به شمار می رود که شناسایی، طبقه بندی و برنامه ریزی آن جهت توسعه گردشگری حائز اهمیت است. در این راستا توسعه صنعت گردشگری نیازمند برنامه ریزی جامع و کارآمد بوده و این در حالی است که کشور ایران با توجه به ویژگی ها و توان های منحصربه فرد خود، دارای قابلیت بالایی در زمینه توسعه این صنعت می باشد. محدوده مورد مطالعه تحقیق شهر بوشهر است که در جنوب غربی ایران جای گرفته است. در این تحقیق با استفاده از آزمون T، روش تحلیل عاملی و نرم افزار GIS به شناسایی پتانسیل های گردشگری شهر ساحلی بوشهر و نقش آن در توسعه اجتماعی و فرهنگی این شهر پرداخته شده است، همچنین با کاربرد نرم افزار SPSS داده ها مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته و نتیجه مشخص می کند که پتانسیل های گردشگری در توسعه اجتماعی و فرهنگی بوشهر تأثیرگذار است و از طرفی به دلیل وجود همبستگی بالا و مناسب بین عوامل و متغیرها؛ کمبود امکانات و خدمات رفاهی مانع توسعه گردشگری بوشهر است.
فرایند درآمدزایی و نقش آن در مهاجرت روستا- شهری به سبزوار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از دلایل عمده ی مهاجرت از نواحی روستایی به شهرها در کشورهایی مانند ایران، تفاوت سطح درآمد در روستاها نسبت به نواحی شهری است به طوری که مهاجران روستایی وارد شده به شهر سبزوار نیز تحت تأثیر این فرایند بوده اند. در این مقاله تلاش شده تا فرایند درآمدزایی مهاجران روستایی قبل و بعد از مهاجرت به شهر بررسی شود. روش تحقیق در این مطالعه توصیفی- تحلیلی است که بخش عمده ای از داده های آن بر اساس مطالعات میدانی و با روش نمونه گیری جمع آوری شده است. یافته ها نشان می دهد که بیشتر مهاجران در سنین فعالیت و همراه افراد خانواده خود به سبزوار مهاجرت نموده اند. از نظر موقعیت شغلی قبل از مهاجرت دارای مشاغلی از قبیل کارگری، کشاورزی و غیره هستند که بعد از مهاجرت ضریب اهمیت فعالیت های کارگری افزایش می یابد. در زمینه دارایی های مهاجرین نیز افزایش قابل ملاحظه ای در بین خانواده های مهاجر مشاهده و سطح درآمد نیز پس از مهاجرت افزایش می یابد به نحوی که درآمد کمتر از 100هزار تومان در ماه (در سال 1385) که قبل از مهاجرت 2/69 درصد مهاجرین را شامل می گردد، بعد از مهاجرت تنها 8/32 درصد آنان را شامل می شود. با توجه یافته ها، راهکارهایی شامل کنترل نرخ رشد جمعیت و افزایش اشتغال، ایجاد تشکل های محلی و مردمی، ورود هسته های جمعیتی به محدوده شهری، به رسمیت شناختن مالکیت و مسکن و غیره در راستای ارتقای وضعیت اقتصادی و اجتماعی مهاجران پیشنهاد می شود.
ارزیابی هویت مکانی محله های شهری، مطالعه موردی: محله سنگلج، منطقه 12 شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله های کلان شهر تهران از اساسی ترین عناصر اجتماعی – کالبدی بوده و به عنوان حلقه ارتباطی میان شهروندان محسوب می شوند. یکی از مسئله های مهم محله های شهری هویت مکانی آن ها می باشد. بی توجهی به این امر باعث می شود، شهروندان یک محله احساس تعلق به محل زندگی خود نداشته باشند و در نتیجه محله ای ناپایدار شکل می گیرد. هدف از مطالعه حاضر ارزیابی و تحلیل هویت مکانی محله سنگلج واقع در منطقه 12 تهران، به عنوان یکی از محله های قدیمی شهر تهران می باشد. تحقیق حاضر از نظر روش، توصیفی - تحلیلی است که به روش پیمایش و با استفاده از پرسشنامه انجام گرفت. جامعه آماری تحقیق شامل تمام ساکنان بالای 18 سال محله سنگلج می باشد که حجم نمونه آن با استفاده از فرمول کوکران، 115 نفر تعیین و جهت انتخاب نمونه از روش نمونه گیری غیر احتمالی استفاده گردید. نتایج به دست آمده از تحقیق نشان می دهد که بین شاخص های تعلق مکانی، اجتماع پذیری، آسایش و دسترسی به خدمات، همبستگی مثبت و معنادار وجود دارد. همچنین بین سن و هویت مکانی نیز رابطه معنادار به دست آمد. بعلاوه بین هویت مکانی و مدت سکونت تفاوت معنادار مشاهده شد و شهروندانی که مدت سکونت بیش تری داشتند، هویت مکانی محله سنگلج را مطلوب تر ارزیابی کرده اند. به طور کلی از نظر ساکنین محله مورد مطالعه، هویت مکانی ساکنان محله در سطح مطلوب قرار ندارد.
رتبه بندی محلات شهر سردشت از نظر حرکت به سوی خلّاقیت با تأکید بر تحقق شهر خلّاق با استفاده از تاپسیس و ANP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حرکت به سمت ایجاد و تحقق شهر خلّاق به دلایل جایگاه شهر به عنوان محل شکل گیری بسترهای جامعه دانایی، اهمیت و محور بودن شهرها در توسعه اقتصادی بسیار ضروری و مهم است. این مقاله با هدف بررسی مؤلفه های شهر خلّاق در محلات شهر سردشت، در راستای حرکت به سوی ایجاد محلات خلّاق تلاش می کند. با توجه به مؤلفه های مورد بررسی، نوع تحقیق، کاربردی و روش بررسی آن توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری 15 محله شهر سردشت و شاخص های تحقیق شامل 20 شاخص شهر خلّاق می باشد. بررسی وضعیت خدمات فرهنگی و چگونگی توزیع و سطح بندی آن ها نشان می دهد که محلات آزادگان و ترمینال به سبب وجود مراکز علمی، بیشترین میزان استفاده از خدمات فرهنگی را به خود اختصاص داده اند و همچنین بالاترین میزان نوآوری و اختراعات و ابداعات در محلات آزادگان و ترمینال با 64 درصد بوده است. در مدل ANP نیز معیار نوآوری بیشترین تأثیر را در حرکت یک محله به سمت محله خلّاق در شهر سردشت داشته است. در این میان شاخص های تعداد مراکز علم و فناوری، تعداد اختراعات به ترتیب با میزان 033/0 و 031/0 بیشترین نقش را در تحقق شهر خلّاق سردشت دارند. همچنین بر اساس مدل TOPSIS، محلات استادیوم و آزادگان در شاخص های مورد مطالعه در بالاترین سطح از نظر میزان خلّاقیت قرار دارند. محاسبات ضریب همبستگی چندگانه نیز روشن کرد که 8/41 درصد از تغییرات تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ناشی از بهبود و افزایش به کارگیری مؤلفه های شهر خلّاق است به گونه ای که به ازای یک واحد تغییر در اثر انحراف معیار، معیارهای تحقق شهر خلّاق 652/0 واحد تغییر در تحقق محلات خلّاق شهر سردشت ایجاد می گردد. در نتیجه برای قرارگرفتن هر یک از محلات در مسیر تحقق شهر خلّاق، استراتژی هایی چون تشکیل انجمن نخبگان و اتاق های فکر نخبگان مدیریت شهر، توزیع عادلانه خدمات و امکانات علمی و فناوری، اختصاص مکان هایی به طبقه خلّاق جامعه و قرار دادن امکانات دسترسی به اینترنت برای طبقه خلّاق و سایر شهروندان و ... بسیار تأثیرگذار می باشند.
تحلیل اثرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی مورد شناسی: شهر مراغه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به ناگزیر بودن رشد شتابان شهرنشینی که براساس پیش بینی های صورت گرفته، در دهه آینده نیز به روال خود ادامه خواهد داد و نیز جریانهای ناشی از آن که به جابجایی، استقرار و تمرکز جمعیت در کلان شهرها منجر می شود؛ هدف این نوشتار تأثیرات گسترش افقی شهر بر سرمایه های اجتماعی شهروندان می باشد. در حقیقت می توان گفت که بین شکل و نوع گسترش شهر و مؤلفه های اجتماعی رابطه وجود دارد. به منظور گردآوری اطلاعات در زمینه رابطه بین شکل و فرم شهر و تأثیر آن بر سرمایه اجتماعی شهروندان، از هر دو روش کتابخانه ای و میدانی استفاده شده است. از روش کتابخانه ای و اسنادی برای بخش برابری اجتماعی یا میزان دسترسی شهروندان محلات مختلف شهر به انواع خدمات و فضاهای ورزشی، فرهنگی، آموزشی، تجاری، پارک و فضاهای سبز و بهداشتی – درمانی مورد استفاده قرار گرفت. به عبارتی برای محاسبه میزان دسترسی شهروندان به خدمات و تسهیلات مختلف، از آمارهای مزبور به سرانه های مختلف در طرح جامع شهر مراغه کمک گرفته شد و سایر اطلاعات مورد نیاز از روش پرسشنامه ای بدست آمد. سرمایه های اجتمای دارای پنج مؤلفه (امنیت اجتماعی و محیطی، عضویت، مشارکت، تعامل اجتماعی، اعتماد) می باشد. بعد از تقسیم بندی مؤلفه ها، سؤالات پرسشنامه براساس آن ها طراحی شده است. تعداد نمونه ها با توجه به اینکه شهر مراغه در سرشماری سال 1390، 162356 نفر بوده، بر اساس فرمول کوکران 320 نمونه برآورد شده است. پرسشنامه ها به صورت تصادفی در سطح محلات به منظور گردآوری نظرات مردم توزیع شده اند و سپس اطلاعات خام به دست آمده وارد نرم افزار spss شده است. متغیرهای مربوط به گسترش شهر مانند: تراکم، دسترسی، فاصله و ... به عنوان متغیرهای مستقل و متغیرهای مربوط به سرمایه های اجتماعی به عنوان متغیرهای وابسته در نظر گرفته شده است. در نهایت به منظور ارزیابی و تحلیل سرمایه های اجتماعی و میزان ارتباط آن ها با مؤلفه های گسترش افقی در شهر مراغه با استفاده از تحلیل های پیشرفته آماری مانند: ضریب همبستگی، رگرسیون چند متغیره و تحلیل عاملی بهره گرفته شده است. نتایج نشان می دهد که شاخص های تراکم با ضریب معناداری 0.026 و با مقدار بتای 0.699 بیشترین تأثیر را بر مؤلفه های سرمایه اجتماعی داشته است. شاخص های فاصله از مرکز شهر، نرخ فضای باز، نرخ رشد خانوار، میانگین مدت سکونت و بعد خانوار به ترتیب بر میزان سرمایه های اجتماعی تأثیرگذار بوده اند. در نهایت بایستی خاطر نشان کرد که در مقوله توسعه شهری تنها نباید به مسائل کالبدی پرداخت؛ بلکه بایستی تأثیرات اجتماعی نیز ارزیابی شوند و سیاست های مختلفی را برای افزایش سرمایه اجتماعی تدوین نمود.
اولویت های بهسازی و نوسازی بافت های فرسوده شهری در شهرجیرفت با تاکید بر شاخص های اجتماعی- کالبدی
حوزه های تخصصی:
بررسی ها در حوزه اقتصادی- اجتماعی نشان می دهد، فرسودگی بافت های شهری علاوه بر موضوع کالبدی یک فرآیند اقتصادی و اجتماعی نیز هست. وجود 64000 هکتار بافت فرسوده در کشور نوسازی و بهسازی این بافت ها، مدیریت شهری را به چالش کشانده است. امروزه برنامه ریزان شهری به دنبال شناسایی بافت های هستند، که در زمینه های اجتماعی و کالبدی در اولویت نوسازی و بهسازی قرار دارند. این مقاله سعی دارد به شناسایی و اولویت-بندی شاخص های اقتصادی، اجتماعی، کالبدی و جمعیتی در حوزه های 12 گانه بافت فرسوده شهر جیرفت با 204 هکتار بافت مصوب بپردازد. شیوه تحقیق توصیفی- تحلیلی و مبتنی بر روش های کتابخانه ی، میدانی و پرسشنامه ایست، به منظور اولویت بندی شاخص های مندرج و تعین ضریبشان 20 پرسش نامه تدوین و در اختیار کارشناسان سازمان عمران و بهسازی کرمان قرار گرفت، سپس با مشورت و همکاری شهرداری جیرفت، 100پرسش نامه در جهت تکمیل شاخص های اقتصادی و اجتماعی در اختیار سرپرستان اصیل خانوارهای بافت توزیع شد. برای تحلیل داده ها از نرم افزار مدل ارزیابی چند معیاره AHP و نرم افزارGis استفاده شده است. نتایج این تحقیق در اولویت بندی شاخص ها از طریق نرم افزار Expert choice نشان می دهد، شاخص کالبدی با 0.502 امتیاز بعنوان شاخص اول در حوزه مداخله بافت شناخته شد و سپس شاخص های اجتماعی، اقتصادی و جمعیتی با ضریب امتیاز 0.252 و 0.143 و در نهایت 0.102 در رتبه های بعد قرار گرفتند، سپس با ضریب شاخص ها در رتبه های به دست آمده، حوزه های شماره ی 6،9،10 دارای بدترین شرایط بهسازی و نوسازی و حوزه های شماره 4 و 3، 1 دارای شرایط به نسبت بهتری در بافت فرسوده ی تعیین شدند.
برنامه ریزی توسعه پایدار شهر (مطالعه موردی: شهر بابلسر)
حوزه های تخصصی:
ارزیابی شهر پایدار از منظر شهر دوستدار خانواده و بانوان باردار (نمونه پژوهی: منطقه 19 شهر تهران)
حوزه های تخصصی:
امروزه موضوع ارتقای امنیت، سلامت و آرامش مردم در فضاهای شهری، به ضرورتی در برنامه های توسعه پایدار شهری تبدیل شده است و همواره انتظار می رود که این فضاها بتوانند سرزندگی اجتماعی و حضور و فعالیت گروه های مختلف را ممکن و تسهیل کنند. این پژوهش با تأکید بر مسئله و ضرورت حضور، فعالیت و رعایت حقوق زنان، به ویژه زنان باردار، شاخص های شهر پایدار دوستدار خانواده، میزان آسایش و مطلوبیت فضاهای شهری برای حضور زنان باردار بررسی کرده است. این مطالعه اکتشافی باهدف ارزیابی فضاهای شهری مناسب نیازهای جسمی و روانی بانوان باردار انجام شده و روش تحقیق آن، توصیفی – تحلیلی و روش های گردآوری اطلاعات، کتابخانه ای و میدانی بوده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد که شرایط کالبدی و خدماتی منطقه، جوابگوی نیازهای جسمی و روانی (حقوق ویژه) زنان باردار آن نیست و آن ها از شرایط تردد و خدمات شهری برای حضور و فعالیت در محیط بیرون خانه، ناراضی هستند. همچنین آن ها کالبد و مجموعه شرایط محله را ازلحاظ بهداشت جسمی و روانی بسیار ضعیف تا متوسط و نامناسب برای زندگی خانواده ها می دانند؛ مدیریت شهری منطقه نوزده، در تأمین نیازهای اولیه خانواده ها به ویژه زنان باردار در فضاهای عمومی عملکرد مؤثری ندارد؛ درحالی که با تأمین حداقل نیازهای زیست سالم انسانی می توان سهم چشمگیری در افزایش کیفیت زندگی آن ها داشته باشد.
تبیین و اولویت بندی مداخله در بافت های فرسوده شهری با استفاده از روش AHP نمونه موردی: مشهد، محله نوغان (قطاع 2)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر مشهد به مانند سایر کلانشهر های ایران با گستره رو به رشدی از بافت های فرسوده بخصوص در بخش مرکزی رو به روست. با توجه به اجرای طرح عظیم بازسازی حریم حرم مطهر، شناسایی و درجه بندی بافتهای فرسوده ی باقیمانده، جهت تعیین اولویت در بازسازی آنها، ازضرورت و اهمیت ویژه ای برخوردار است. بر اساس این ضرورت، تحقیق حاضر با هدف شناسایی و اولویت بندی بافت های فرسوده بخشی از محدوده ی پیرامون حرم مطهر، یعنی محله نوغان (قطاع2) انجام می گیرد. این قطاع یکی از چهار قطاع طرح بهسازی و نوسازی بافت مرکزی شهر مشهد را شامل می شود. در این تحقیق بر اساس معیارهای کمی و کیفی و با استفاده از روش AHP محدوده ی مورد مطالعه اولویت بندی شده است. بدین منظور معیارهایی از قبیل مساحت املاک, نفوذپذیری معابر ,کاربری اراضی, کیفیت ابنیه و فضای تاریخی - فرهنگی مورد استفاده قرار گرفت. پس از تعیین معیارها بر اساس نظرات کارشناسان و تعیین وزن هریک در ارتباط با میزان فرسودگی بافت و تلفیق همه شاخص ها، طبقه بندی محله از نظر اولویت بهسازی و نوسازی حاصل شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که بخش قابل توجهی (2/44 درصد) از بافت از نظراحتیاج به بهسازی و نوسازی در اولویت اول قرارگرفته که محدوده آن بر روی نقشه نشان داده شده است. در اولویت اول تاثیر شاخص اقتصادی(مساحت املاک) به نسبت سایر عوامل در فرسودگی بافت مشهودتر است و در اولویت دوم عوامل محیطی - کالبدی تاثیر گذار بوده است.
برنامه ریزی فضایی خدمات گردشگری (مطالعه موردی: استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دسترسی مناسب به خدمات گردشگری، یکی از مهم ترین پارامترهایی است که نقش مهم و تعیین کننده ای در رفاه اجتماعی گردشگران و به طورکلی در عرصة حیات گردشگری دارد. با توجه به اینکه دسترسی به خدمات، حلقة ارتباط میان دو عنصر تقاضا (گردشگران) و عرضه (مراکز ارائه کننده) است، خدمات گردشگری کارا و مطلوب و توزیع بهینه و متناسب آن برای گردشگران و سایر استفاده کنندگان، به توازن و تعادل سایر کارکردهای گردشگری کمک شایان توجهی میکند؛ بنابراین، با کمک برنامه ریزی فضایی بهعنوان یکی از ابزارهای قدرتمند در زمینة تخصیص منابع به فضاها و مکان های دارای اولویت، می توان مکان های بهینة خدمات گردشگری را به بهترین نحو مشخص کرد. برهمیناساس، مهم ترین هدف پژوهش حاضر پهنه بندی مکان های بهینة عرضة خدمات گردشگری در استان فارس است که یکی از قطب های مهم گردشگری کشور بهشمار میرود؛ تا با این پهنهبندی، متناسب با ظرفیت هر مقصد، هم مدیریت بهتری بر گردشگران و نیازهایشان انجام شود و هم مقصدهایی که از نظر خدمات، موانع و محدودیت هایی دارند، شناسایی شوند و مشکلات آنها برطرف شود. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی و پیمایشی است. در ابتدا، معیارهای خدمات گردشگری، با استفاده از تکنیک دلفی تعیین شدند و سپس وزن دهی معیارهای مربوط به روش سلسلهمراتبی فولر انجام گرفت. در مرحلة بعد، با استفاده از مدل های بهینه سازی MAPPAC و مدل شبکة عصبی مصنوعی، پهنه های مناسب خدمات گردشگری مشخص و رتبه بندی شدند. یافته ها نشان می دهد بخش های سیاسی شهرستان اقلید، سپیدان، بوانات، ممسنی و... از کمترین امکانات برخوردارند و باید در اولویت توسعه قرار گیرند و درمقابل، امکانات بخش های سیاسی شهرستان شیراز، مرودشت، زرقان و... ، بهتر و مناسب تر از دیگر بخش هاست. همچنین ارزیابی مدل ها از واقعیت توسط کارشناسان انجام شده و آن ها معتقدند نقشه نهایی مدل شبکه عصبی مصنوعی، با واقعیت های موجود مطابقت بیشتری دارد.
جغرافیای کمی «کنش متقابل حوزه های نفوذ شهری»
حوزه های تخصصی:
نقش ساختاری قومی در دو قطبی شدن مراکز تجاری (بازار) شهر زاهدان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در چند دهه اخیر نظام شهری و شهر نشینی در زاهدان خصوصا از دهه 1360 به بعد تحولات چشم گیری یافته است. مهاجرت به سمت شهر زاهدان، گسترش کالبدی شهر و پیدایش محلات خود جوش در کنار شهر از یک طرف و سیاست های مداخله گرایانه شهر سازان در بافت شهر از طرف دیگر به این تحولات دامن زده است. هم مرز بودن با کشورهای افغانستان، پاکستان و کشورهای عربی و ورود کالاهای خارجی از این کشورها به زاهدان بافت آن را دگرگون ساخت بگونه ای که جدا از بخش مرکزی شهر که مرکز و نقطه ثقل مبادلات و مناسبات و مرکز اصلی تجاری بود قطب تجاری جدید به عنوان قطب دوم در محله چهارراه رسولی به وجود آمد که نسبت به بازار رشد شتابانی داشت مقاله حاضر پیرامون نقش ساختاری تجاری و قومی و تحولات کالبدی را در دو قطبی شدن مراکز تجاری شهر زاهدان با هدف بررسی پیدایش و تحول بخشهای تجاری شهر زاهدان مورد تحلیل قرار داده است.
روند مهاجرت در توسعة شهرکهای قشقائی نشین در اطراف شهرهای استان فارس و اصفهان
حوزه های تخصصی:
این مقاله به بررسی عوامل مهاجرت در توسعة شهرکهای قشقائی نشین در اطراف شهرهای استان فارس و اصفهان می پردازد. روش تحقیق در این مطالعه از طریق تنظیم پرسشنامه در چارچوب تئوری لی می باشد که اطلاعات مورد نیاز از طریق روش فوق تهیه و سپس تجزیه و تحلیل شده است. عوامل دافعة مهاجرت غالباً به محیط زندگی عشایر ارتباط دارد: مانند شرایط سخت اقلیمی، تخریب مراتع و کمبود آب. همچنین رشد جمعیت، کمبود خدمات عمومی و عوامل اقتصادی از فاکتورهای اصلی و عمدة دافعه هستند. فاکتورهای جاذبه ای که مردم قشقائی را به این شهرها می کشاند، غالباً حول و حوش خدمات عمومی مانند تحلیل، شغل، حمل و نقل و بازار دور می زند که معمولاً در شهرها متمرکز هستند. از طرف دیگر، شهرهائی که برای مقصد مهاجرت انتخاب می شوند، عموماً شهرهائی هستند که مهاجر از سالها قبل با آن شهر به نوعی ارتباط و پیوند داشته است.
انتقال بهینه و مؤثر حادثه دیدگان به مراکز درمانی با کمک RFID و حل مسئله حمل ونقل در GIS(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برای کاهش تلفات در حوادث ـ اعم از طبیعی یا غیرطبیعی ـ مدیریت صحیح در امر امداد رسانی به حادثه دیدگان امری ضروری است. این امر می تواند تابعی از جمعیت حادثه دیدگان باشد. سیستم های اطلاعات مکانی با توانایی جمع آوری، ذخیره سازی، روزآمد یا بهنگام سازی و بازیابی اطلاعات، کمک شایانی در تصمیم گیری ـ و به تبع آن مدیریت ـ خواهند کرد. با پیشرفت فناوری، امکان استفاده از ابزارهای جدید و امروزین در طراحی و پیاده سازی چنین سیستم هایی فراهم آمده است. در این مقاله، ضمن ارائه طرح کلی امدادرسانی بر پایه استفاده از سیستم های اطلاعات مکانی، چگونگی به کارگیری ابزارهای شناسایی رادیویی، برای جمع آوری، نگهداری، روزآمد کردن یا بهنگام سازی و نیز بازیابی اطلاعات در قالب سیستم اطلاعات مکانی مطرح و تشریح می شود. این در حالی است که پیش تر استفاده از شناسایی رادیویی پیشنهاد شده بود، ولی به عنوان مؤلفه ای در سیستم اطلاعات مکانی طراحی نگشته بود. گردش کار مرسوم در امداد و نجات حادثه دیدگان نیز شرح داده می شود و مراحل مختلف رده بندی درمانی (تریاژ) با ذکر جزئیات بررسی می گردد. در ادامه نشان داده می شود که برای مدیریت امدادرسانی با روش های مرسوم چه مشکلاتی وجود دارد و چگونه می توان با به کارگیری روش پیشنهادی بر این مشکلات غلبه کرد. همچنین به عنوان مهم ترین نوآوری فعالیت حاضر، معلوم خواهد شد که بهینه سازی مدیریت انتقال حادثه دیدگان به مراکز درمانی، منجر به حل مسئله حمل ونقل می شود. راه حل مسئله حمل ونقل، با نیاز تخصیص مجروحان متناسب می گردد و الگوریتمی درست و مناسب برای حل آن ارائه می گردد. سرانجام در محیطی نرم افزاری، با استفاده از داده های نمونه، پیاده سازی صورت می گیرد.. از آنجا که موضوع انتقال حادثه دیدگان به یکی از موضوعات بهینه سازی بدل گردیده، بنابراین وجود و دریافت پاسخ بهینه نیز تضمین شده است.
ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری در برابر بحران زلزله با استفاده از منطق فازی (مطالعه موردی شهر اهر)
حوزه های تخصصی:
امروزه با گسترش شهر و شهرنشینی و با افزایش بارگذاری های محیطی و اقتصادی بر بستر آن ها باید اذعان کرد که بر تعداد بحران ها نیز افزوده شده و از طرفی آسیب پذیری شهرها نیز به دلایل متعدد در برابر بلایای طبیعی افزایش یابد. باید خاطرنشان کرد که پدیده های طبیعی، زمانی مخاطره آمیز خواهند بود که جامعه در معرض آن، نسبت به آن آسیب پذیر باشد که در این صورت مخاطرات تبدیل به بحران های طبیعی-تکنولوژیکی خواهند شد. با توجه به ماهیت غیرمترقبه بودن این حوادث و لزوم اتخاذ صحیح تصمیم ها و اجرای عملیات متناسب با آن، هم چنین پیشرفت دانش و تکنولوژی بشری، ارزیابی آسیب پذیری فضاهای شهری و برنامه ریزی در راستای آن، کارآمدترین و یا شاید بهترین گزینه مدیریت و برنامه ریزی شهری برای مقابله با مخاطرات طبیعی و به خصوص زلزله می باشد. در این پژوهش با توجه به احتمال آسیب پذیری شهر اهر به دلیل موقعیت جغرافیایی آن، سعی شده با بررسی وضعیت موجود و تجزیه وتحلیل نقاط قوت و ضعف، به ارزیابی و تحلیل آسیب پذیری فضاهای شهری اهر در برابر بحران زلزله پرداخته شود. نوع این پژوهش ازنظر هدف کاربردی و روش تحقیق مبتنی بر یک روش توصیفی-تحلیلی است. برای سنجش آسیب پذیری فضاهای کالبدی شهر در برابر زلزله از شاخص های 15 گانه در سه طیف شاخص های سازه ای، برنامه ریزی و طبیعی استفاده شده است. پس از تعیین وزن شاخص ها با توابع چند متغیره، سعی شده با استفاده از مدل فازی به این موضوع پرداخته شود. نتایج پژوهش حاکی از آن است که حدود 30 درصد از فضاهای ساخته شده شهری اهر در برابر زلزله، آسیب پذیری متوسط به بالایی دارند و این مناطق شامل محلات حاشیه نشین و قسمت هایی از بخش های مرکزی، تجاری و تاریخی شهر می باشد و ساختار کالبدی مطلوبی برای مدیریت بحران ناشی از زلزله را ارائه نمی نمایند.