فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۵۰۱ تا ۱٬۵۲۰ مورد از کل ۶٬۲۹۹ مورد.
حوزه های تخصصی:
سیستم های جمع آوری شیرابه در محلهای دفن مواد زاید جامد شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امکان سنجی راهبرد توسعه شهر( CDS) در توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک کلانشهر تبریز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه پدیده اسکان غیررسمی به جزء جدایی ناپذیر شهرهای کشور به ویژه کلان شهرها تبدیل شده است که از یک سو بازتاب فضایی نابرابری ها و بی عدالتی های اجتماعی و اقتصادی و توزیع امکانات و منابع در سطوح ملی، منطقه ای و محلی بوده و از سوی دیگر حاصل کاستی های برنامه ریزی شهری و مسکن، شهروندزدایی و توجه نداشتن به نیازهای اجتماعی و اقتصادی گروه های کم درآمد در طرح های توسعه شهری است. در این پژوهش به منظور تدوین استراتژی های لازم جهت توانمندسازی و ساماندهی اسکان غیررسمی شهر تبریز با پهنه بندی سکونتگاه های منطقه یک کلانشهر تبریز و شناسایی پهنه های فرودست، با استفاده از شاخص های اجتماعی، اقتصادی، کالبدی و زیست محیطی و بهره گیری از مدل تلفیقی AHP و GIS، سه پهنة به دست آمد. یافته های این پژوهش حاکی از گسست کالبدی بین پهنة فرودست با سایر نواحی شهر، تضاد و شکاف طبقاتی شدید در منطقه و پایین بودن کمیت و کیفیت معیارهای اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی و کالبدی پهنة فرودست نسبت به پهنة مرفه و کل شهر است. راهبرد توسعه شهر در مقایسه با سایر رویکردها به دلیل ماهیت مشارکتی و رویکرد مبتنی بر اجتماعات محلی برای توانمندسازی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی منطقه یک شهر تبریز مورد تایید قرار گرفت.
استراتژی های توسعه مناطق مرزی با رویکرد آمایش سرزمین (ناحیه مطالعاتی: ارومیه - سلماس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آمایش مناطق مرزی، بهره برداری مطلوب از کلیه امکانات انسانی و فضایی این مناطق در جهت بهبود وضع مادی و معنوی جامعه به دنبال تبیین مبانی نظری سازماندهی مطلوب فضایی پایدار انسان، سرزمین و فعالیت های انسانی در مناطق مرزی با توجه به ویژگی های این مناطق در چارچوب طرح آمایش سرزمین و تحقق توسعه و امنیت ملی است.به واقع می توان گفت که برنامه ریزی برای توسعه مناطق محروم و عقب مانده به ویژه مناطق مرزی به علت جایگاه شان در توسعه و امنیت در بسیاری از کشورها ازجمله ایران ضرورت تام یافته است. این پژوهش به لحاظ روش توصیفی- تحلیلی و به لحاظ هدف توسعه ای کاربردی می باشد. روش گردآوری اطلاعات به دو صورت کتابخانه ای و میدانی می باشد که از ابزارهای مصاحبه و پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری این پژوهش شامل متخصصین در زمینه مطالعات مرزی می باشد، که با استفاده از نمونه گیری هدفمند 30 نفر از بین آنها انتخاب شده است.در ادامه به تحلیل مفهوم استنباطی مرز از دیدگاه های مختلف پرداخته شده و با مطالعه وضعیت توسعه یافتگی مناطق نابرابری ها مشخص شده اند. همچنین جایگاه ناحیه موردمطالعه در مبادلات مرزی نیز با استفاده از ارائه آمارهای موجود بررسی شده است.سپس با استفاده از الگوی تحلیلی SWOT به شناخت سایر توانمندی ها و مشکلات محیطی ناحیه مورد مطالعه با رویکرد آمایشی جهت برنامه ریزی توسعه پرداخته شده است. نتایج به دست آمده حاکی از این است که مناطق مرزی ازلحاظ برخورداری در وضعیت محروم قرار دارند و همچنین از ظرفیت های این مناطق به نحو درستی استفاده نشده است، که با یک برنامه استراتژیک متناسب می توان در جهت دست یابی به توسعه این مناطق گام برداشت.
تحلیل همدیدی تغییرات غلظت ازون تروپوسفری کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اگرچه ازون تروپوسفری به مقدار متعارف در تروپوسفر وجود دارد ولی تشکیل مقادیر نامتعارف این مولکول طی فرآیندهای فتوشیمیایی اتمسفر، آن را به یکی از مهمترین آلاینده های هوای شهرها تبدیل نموده است. در این پژوهش با تکیه بر رویکرد محیطی به گردشی، اقدام به شناخت وضعیت ازون تروپوسفری در دوره زمانی 2011-2001 گردید. مقادیر ازون تروپوسفری و مقادیر عناصر آب و هوایی از طریق مرکز پایش آلودگی محیط زیست استان تهران وابسته به سازمان محیط زیست و شرکت کنترل کیفیت هوای شهر تهران وابسته به شهرداری دریافت گردید. داده های جو بالا نیز از طریق پایگاههای NCEP NCAR/ تهیه شد. به دنبال آن الگوهای گردشی تبیین کننده بیشنه این آلاینده به کمک تحلیل خوشه ای، استخراج و طبقه بندی گردید. نتایج نشان می دهد بیشترین تمرکز و شدت این آلاینده در دوره گرم سال یعنی ماههای ژوئیه و اوت اتفاق می افتد که مهمترین الگوهای گردشی تبیین کننده آن کم فشار سطحی و پرفشار جنب حاره هستند. اگرچه در فصول دیگر سال نیز بیشینه ازون مشاهده شده است. به طور کلی آنچه باعث تراکم ازون تروپوسفری در کلانشهر تهران می شود پایداری سطحی است. چراکه پایداری، فرآیندهای فتوشیمیایی جو و متعاقب آن غلظت ازون تروپوسفری را افزایش می دهد. عوامل بوجود آورنده این پایداری، الگوهای پرفشار دینامیکی فوقانی نظیر پرفشار جنب حاره در تابستان و همچنین الگوهای پرفشار حرارتی در سطح زمین نظیر پرفشار سیبری در زمستان هستند.
تحلیلی بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری با تأکید بر رویکرد حکمروایی خوب زمین؛ موردپژوهی: کلانشهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین پایه ی هرگونه توسعه شهری است و نقش مهمی در راستای تحقق توسعه ی پایدار شهری بازی می کند؛ البته این موضوع با چگونگی تصمیم سازی های زمین شهری و به عبارت بهتر حکمروایی زمین ارتباط می یابد. در این میان رویکرد حاکم بر برنامه های توسعه و سیاست های زمین شهری و تحلیل آن بر پایه ی الگوی حکمروایی خوب زمین گام مهمی در آسیب شناسی اقدامات و فعالیت های گذشته و ترسیم دورنمای مناسب برای آینده محسوب می شود. این تحقیق از سنخ تحقیقات توصیفی تحلیلی و روش کلی حاکم بر تحقیق نیز روش تحلیل ثانویه است که با معرفی حکمروایی زمین و ویژگی های آن، تلاش شده است تا برنامه های توسعه و سیاست ها و قوانین زمین شهری از منظر الگوی حکمروایی خوب زمین تشریح و الزامات و چالش های آن به صورت موردی در کلانشهر تهران به بحث گذاشته شود. نتایج نشان می دهد که سیاست های زمین شهری، ضوابط منطقه بندی و تفکیک زمین، نقایص برنامه ریزی مسکن، تداخل قوانین با یکدیگر، نبودِ چشم انداز مناسب در حوزه ی مدیریت زمین شهری و پاسخگو نبودن نهادهای زمین شهری منجر به سوداگری زمین و مسکن در کلانشهر تهران و نادیده گرفته شدن گروه های کم درآمد و آسیب پذیر در طرح های شهری و افزایش پراکنده رویی شهری، گسترش ساخت و سازهای بی رویه و بی ضابطه، تضییع حقوق شهروندی و نقض قوانین معماری و شهرسازی شده است که برخلاف اصول و معیارهای حکمروایی خوب زمین است. روند متمرکز تصمیم گیری و شکل نگرفتنِ مدیریت محلی زمین، فقدان شفافیت و مبهم ماندن وضع مالکیت اراضی داخل و خارج از محدوده و حریم کلانشهر نیز از مواردی است که با اصول حکمروایی خوب زمین در تضاد است. از این رو، لزوم تجدیدنظر در ساختار حکمروایی زمین و تفویض وظایف و اختیارات به سطوح محلی از سوی دولت امری ضروری است؛ البته با ذکر این نکته که تحقق مدیریت محلی زمین خود منوط به تحقق حکمروایی شایسته زمین است.
بررسی اقدامات انسدادی مرز استان سیستان و بلوچستان بر امنیت استان از دیدگاه صاحب نظران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از چندی پیش انسداد مرزها در کشور ایران در حال اجرا است و این انسداد به صورت حفر کانال، احداث پاسگاه، نصب سیم خاردار، دیوارکشی و استفاده از تجهیزات مدرن واپایشی (اپتیک) انجام می شود. با این حال انسداد مرز که با صَرف هزینه های بسیار زیاد امکان پذیر است، اگر از سوی ارگان های مرتبط مورد بی مهری قرار گیرد، نه تنها نتیجه مثبتی نخواهد داشت، بلکه باعث به وجود آمدن مشکلاتی در منطقه نیز خواهد شد. این تحقیق درصدد است تا میزان تأثیر انواع انسدادها (نصب سیم خاردار، حفر کانال و خاکریز، گسترش پاسگاه ها و ساخت برجک های دیده بانی، ساخت دیوارهای بتنی و نصب دوربین های مدار بسته) در مرزهای استان سیستان و بلوچستان بر امنیت آن استان را از دیدگاه صاحب نظران و خبرگان بررسی کند. این تحقیق از نظر هدف، کاربردی و نحوه جمع آوری اطلاعات در این تحقیق، اسنادی- پیمایشی است. جامعه آماری تحقیق شامل؛ خبرگان و صاحب نظران مرتبط با موضوع در سطح استان سیستان و بلوچستان اعم از نظامی، انتظامی، مرزبانی، قضایی و دیگر افراد مرتبط با حداقل بیش از چهار سال سابقه کار در استان است. نمونه مورد مطالعه شامل 61 نفر است که تعداد 55 نفر آنان مرد و 6 نفر زن بوده و به صورت تمام شماری در دسترس انتخاب شده اند. از دیدگاه پاسخگویان، اقدامات صورت گرفته در خصوص انسداد مرزهای شرقی کشور، بیشترین تأثیر را به ترتیب بر شاخص های؛ واپایش ترددهای غیرمجاز، کاهش تحرکات اشرار، جلوگیری از ورود انواع موادمخدر، جلوگیری از خروج تولیدات داخلی و مدیریت و واپایش بهتر بر مرزها و کمترین تأثیر را نیز به ترتیب بر شاخص های؛ افزایش سطح درآمد مرزنشینان، اشتغال زایی و افزایش تولید ملی داشته است.
پیش بینی میزان درآمد حاصل از دریافت عوارض شهری شهرداری ها با استفاده از مدل شبکه عصبی (مطالعه موردی: شهر زابل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اداره ﻣﻄﻠﻮب ﺷﻬﺮﻫﺎ و اراﺋﻪ ﺧﺪﻣﺎت ﻣﻨﺎﺳﺐ و ﮐﻨﺘﺮل و ﻫﺪاﯾﺖ ﭘﺮوژه ﻫﺎی ﻋﻤﺮاﻧﯽ، ﻋﻼوه ﺑﺮ اﻋﻤﺎل ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ ﺻﺤﯿﺢ، ﻣﺴﺘﻠﺰم اﻋﺘﺒﺎرات و درآﻣﺪﻫﺎی ﮐﺎﻓﯽ و ﻫﺰﯾﻨﻪ ﺻﺤﯿﺢ آن ﻣﯽ ﺑﺎﺷﺪ عوارض از مهم ترین منابع بهینه شهرداری ها در کشورهای پیشرفته جهان است که بابت اداره شهر از درآمدها، اموال، دارایی و مصرف اشخاص حقیقی و حقوقی دریافت می گردد و صرف خدمات شهری می شود. شهرداری ها عمده هزینه های ارائه خدمات خود را از محل دریافت عوارض مختلف از شهروندان تامین می نمایند، در این راستا شهرداری ها به دنبال ایجاد منابع درآمدی پایدار هستند. اهمیت عوارض شهری تا بدان حد است که امروزه به عنوان یکی از درآمدهای شهرداری ها مورد توجه قرار می گیرد،که نقش محوری در جهت بالا بردن کیفیت زندگی در محیط های شهری و ارائه خدمات عمومی ایفا می کند. از آﻧﺠﺎ ﮐﻪ ﺑﺴﯿﺎری از ﻣﺸﮑﻼت ﺷﻬﺮﻫﺎی ﮐﺸﻮر رﯾﺸﻪ در ﻧﻈﺎم ﻣﺪﯾﺮﯾﺖ درآﻣﺪ و ﻫﺰﯾﻨﻪ آﻧﻬﺎ دارد بر این اساس، هدف از پژوهش حاضر پیش بینی میزان درآمد حاصل از عوارض پرداختی به شهرداری ها است که به صورت موردی شهر زابل مورد بررسی قرار می گیرد. روش به کار گرفته شده در این پژوهش مدل شبکه عصبی از نوع پیش خور (MFNN) با الگوریتم پس انتشار خطا (BP) است که داده ها در این مدل آموزش دیده اند تا در جهت پیش بینی میزان درآمد شهرداری زابل مورد استفاده قرار بگیرند. نتایج حاصل از پژوهش نشان می دهد که میزان عوارض دریافتی توسط شهرداری زابل روند رو به رشدی را در پی داشته و طبق پیش بینی انجام شده توسط مدل شبکه عصبیANN)) 6945416783میلیارد ریال شهرداری زابل در آذر ماه سال 92 از طریق دریافت عوارض درآمد کسب خواهد کرد.
جُستاری در ارزیابی اقدامات نوسازی بافت های فرسوده شهری ایران (در قیاس با تجارب نوسازی جهانی) در راستای توجه به اهداف توسعه پایدار(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرسودگی ساختمان ها و محله ها در نابرابری میان «خدمات عرضه شده توسط بافت و نیاز امروز» نمود می یابد. بافت های فرسوده شهری که ساکنان بسیاری را نیز در خود جای داده است دارای شرایط بحرانی می باشند. بافت های فرسوده شهری در فرایند زمانی شکل گرفته و امروزه در محاصره تکنولوژی عصر حاضر و توسعه شهری جدید گرفتار شده اند و از لحاظ ساختاری و عملکردی دچار کمبودهایی می باشند که نمی توانند جوابگوی نیاز ساکنین خود باشند. آسیب پذیری خانه های بافت های فرسوده در برابر زلزله کاملا جدی است. زیرساخت های بافت فرسوده از متوسط شهر بسیار کمتر است و فقر اقتصادی در بافت های فرسوده، توان مشارکت و نظارت مردم را سلب کرده است. در توسعه پایدار شهرها، توجه به بافت های فرسوده و نوسازی و بهسازی آنها بسیار قابل توجه می باشد. هدف اصلی این نوشتار بررسی توانمندسازی بافت های فرسوده می باشد و در این راستا ضمن مروری بر تعاریف فرسودگی از منظر علمی و حقوقی، نوسازی بافت های فرسوده به عنوان یکی از مؤلفه های قابل توجه در توسعه پایدار مورد بررسی قرار می گیرد. لذا پس از مروری تاریخی بر نوسازی بافت های فرسوده جهانی، به بررسی آن در ایران پرداخته و ضمن آسیب شناسی آن در تاریخ کشور، به ارائه پیشنهادات این امر در بافت های شهری امروز می پردازد. این تحقیق بر اساس نوع داده ها و متغیرها، تحقیقی کیفی است. روش تحقیق به صورت توصیفی- تحلیلی و جمع آوری اطلاعات به صورت میدانی- اسنادی می باشد. متغیر مستقل تحقیق با توجه به موضوع پژوهش، بافت های فرسوده شهری و متغیر وابسته نیز نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده است. در این راستا توجه به مفهوم نوسازی و بهسازی بافت های فرسوده به عنوان ابزاری برای توسعه پایدار در نظر گرفته شده است. در مرحله بعد ضمن تحلیل مطالعات صورت گرفته به ارائه مدل پیشنهادی در راستای توجه به توسعه پایدار با استفاده از ابزار پیشنهادی (نوسازی) پرداخته می شود. نتایج حاصل حاکی از این است که مشکلاتی در راستای عدم تحقق نوسازی وجود دارد که شاید بتوان آن را در سطوح ساختاری، نهادی، خردی که از اهداف توسعه پایدار می باشد، بررسی نمود.
مقایسه تطبیقی توسعه فضاهای زیرزمینی حمل و نقل عمومی به منزله ابزاری برای کاهش آلودگی هوا (مورد مطالعه: تهران و توکیو)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اختصاص بیشتر معابر رو زمینی در شهر تهران به حمل و نقل خصوصی و عمومی با مصرف حجم بالای سوخت های فسیلی، موجب انتشار آلاینده هایی همچون مونواکسید و ذرات معلق شده که پیامد آن، آلودگی خطرناک هوایی است که در تهران حکمفرما شده و مشکلات عدیده ای مانند بیماری ها و مرگ ومیر شهروندان را از خود برجای گذاشته است، درحالیکه شهرهای بزرگی همچون توکیو کمتر با این مشکل روبه رو هستند. هدف پژوهش کاربردی پیش رو، بررسی فواید استفاده از فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در راستای کمک به کاهش آلودگی هوای شهر تهران است. چگونگی تأثیر توسعه فضاهای حمل و نقل زیرزمینی بر کاهش آلودگی هوا در سطح شهر تهران، سؤال اصلی پژوهش را تشکیل می دهد. در این راستا با مطالعات توصیفی تحلیلی و با مقایسه تطبیقی اقدامات انجام شده در زمینه توسعه فضاهای زیرزمینی برای کاهش آلودگی هوا در شهر تهران و توکیو، به پرسش مورد نظر پاسخ داده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد که کاهش زمان سفرها، مسافت جابه جایی های درون شهری، امکان بهبود وضعیت هوای موجود و در نتیجه کاهش منواکسیدکربن، اکسیدهای ازت، هیدروکربن های نسوخته و ذرات معلق در هوا و تغییر نوع مصرف سوخت با هدف تأثیر مثبت بر کاهش آلودگی هوای شهر تهران، ازجمله محاسن توسعه فضاهای حمل و نقل زیرزمینی در این شهر شمرده می شوند. در پایان برای شهر بزرگ تهران با شرایط کنونی، معابر هم سطح و قیمت بالای اراضی و توسعه حمل و نقل عمومی در سطوح زیرین با استفاده از سوخت های غیر فسیلی توصیه می شود.
بررسی سطوح غیرقابل نفوذوشاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده به عنوان پارامتر های نمایشگر جزایر حرارتی شهری با استفاده از تصاویر ماهواره ای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پدیده جزیره حرارتی شهری به طور کلی به وسیله یک کاهش در جریان گرمای نهان و یک افزایش در گرمای محسوس در مناطق شهری صورت می گیرد. امروزه این پدیده یکی از معضلات عمده شهرهای بزرگ می باشد، به طوری که توجه بسیاری از محققان و متخصصان در رشته های مختلف را به خود جلب نموده است. در این تحقیق جزایر حرارتی شهر تهران که یکی از پرجمعیت ترین شهرهای دنیا بوده و هر روزه بر جمعیت و ساخت و سازهای آن افزوده می شود، مورد مطالعه قرارگرفته است. هدف این پژوهش، استفاده از تصاویر ماهواره ای به منظور مقایسه دو شاخص تفاضل پوشش گیاهی نرمال شده (NDVI) و سطوح غیرقابل نفوذ (ISA) به عنوان پارامترهای نمایشگر جزایر حرارتی شهری سطحی (SUHI) از طریق بررسی رابطه آن ها با شاخص دمای سطحی زمین (LST) و نقشه کاربری اراضی می باشد. بدین منظور از تصویرTM ماهوارهلندست 5، مشاهدات دمایی ایستگاه های هواشناسی، نقشه کاربری اراضی 2000/1و مدل زیرپیکسل استفاده شده است. نتایج این بررسی نشان می دهد که رابطه ای خطی و قوی بین LST و ISA وجود دارد، درحالی که رابطه ی بین LST و NDVI بسیار ضعیف و منفی می باشد و به منظور بررسی کمی LST در مطالعات مربوط به جزایر حرارتی شهری با استفاده از سنجش از دور حرارتی، شاخص ISA بسیار مناسب تر از شاخص NDVI می باشد. هم چنین با برررسی درصد سطوح غیرقابل نفوذ در هر یک از کاربری ها این نتیجه حاصل شد که کاربری مسکونی به دلیل وجود سطوحی مانند آسفالت، بتن و... دارای بیش ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ وکاربری پوشش گیاهی دارای کم ترین درصد سطوح غیرقابل نفوذ می باشند.
نقش کاربری مذهبی در برنامه ریزی پدافند غیرعامل شهری (نمونه موردی: مساجد شهر بوکان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در طول تاریخ شهرها مکانی برای تامین امنیت انسان در برابر طبیعت وحشی و مخاطراتطبیعی و انسانی بودهاند. اما تغییرات گسترده شهرها در چند قرن اخیر و تمرکز سرسام آور جمعیت در مراکز شهری، شهر را به محیطی مخاطره آمیز تبدیل کرده است. تامین امنیت شهروندان و دفاع از همه امکانات و تسهیلات شهری به شیوه هوشمند و برنامه ریزی شده، راه را برای مفهوم پدافند غیرعامل شهری باز کرده است. برنامهریزی کاربری اراضی به عنوان مهمترین وسیله برای تامین امنیت و دفاع غیر عامل شهری شناخته شده است. پژوهش حاضر به ارزیابی کمی و کیفی نقش کاربری مذهبی(مسجد) در تامین امنیت شهروندان شهر بوکان در مواقع خطر میپردازد. روش تحقیق توصیفی – تحلیلی است و دادههای موجود به وسیله نرم افزار ArcGis و ابزارهای Spatial Analysis و Spatial Statistics مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته شد. نتایج نشان میدهد که از نظر «راکندگی»، مساجد به شیوهای «مناسب» در سطح شهر بوکان مکانیابی شدهاند اما از نظر «سرانه» موجود برای مواقع خطر در حد «بسیار پایینی» قرار دارند که سرانه هر نفر برای مسجد در شهر بوکان کمتر از 30 سانتیمتر است. در نهایت، شهر بوکان از نظر نقش کاربری مسجد در پنج سطح بسیار مناسب، مناسب، متوسط، نامناسب و بسیار نامناسب پهنهبندی شد که نتایج نشانگر آنست بیش از «70 درصد»سطح شهر در سطح «نامناسب» قرار گرفته است.
ارزیابی سطح ریسک در فرایند توسعه سیستم های گردشگری (مطالعه موردی: شهرستان خرّم آباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش درصدد شناسایی ریسک ها، از طریق فرایند ارزیابی و مدیریت ریسک و همچنین در تلاش برای بررسی وضعیت ریسک های گردشگری و تخمین سطح و طبقه بندی آنها در شهرستان خرم آباد است. در این مطالعه از دیدگاه سیستم گردشگری برای بررسی ریسک ها استفاده شده است. برای این منظور با بررسی ادبیات نظری و دیدگاه کارشناسان، ریسک ها شناسایی شدند و سپس برای ارزیابی پارامترهای ریسک از مدل Dematel- ANP و تکمیل پرسشنامه توسط دو گروه مدیران و گردشگران در سیستم گردشگری شهرستان خرم آباد استفاده گردید. نتایج پژوهش حاضر، حاکی از آن است که در بین ریسک های شناسایی شده در منطقه مورد مطالعه، که عبارتند: از ریسک های سیاسی، ریسک های حقوقی، ریسک های اقتصادی و مالی، ریسک های اجتماعی- فرهنگی، ریسک های بهداشتی و محیطی، ریسک های تکنولوژیکی، ریسک های ساختاری و عملکردی و ریسک های ایمنی و امنیت و ریسک های تکنولوژیکی بیشترین احتمال وقوع را دارند. بیشترین مقدار شدت، مربوط به ریسک های ساختاری و عملکردی است. همچنین از طبقه بندی ریسک ها که در ساختار سیستماتیک گردشگری شهرستان خرم آباد مشخص گردید، سطح ریسک در این محدوده، نسبتاً بالاست و مهم ترین سطح ریسک مربوط به ریسک های ساختار مدیریتی و عملکردی می باشد.
تحلیل الگوی گسترش فیزیکی شهر خرم آباد با استفاده از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن و تعیین جهات بهینه گسترش آن با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین مباحث شهر و شهرنشینی در ایران امروز، بررسی و تحلیل رشد و توسعه کالبدی-فضایی شهر و شهرنشینی است. در این زمینه، هدف کلی برنامه ریزی شهری تأمین رفاه مردم از طریق ایجاد محیطی بهتر، سالم تر، آسان تر، مؤثرتر و دلپذیرتر است. به این ترتیب، تحلیل تناسب زمین برای توسعه شهری و شناسایی اراضی مناسب و اولویت دار برای توسعه فضایی بسیار ضروری می نماید. هدف این پژوهش، تحلیل عوامل و شاخص های کمی مؤثر بر رشد نامتعادل شهر خرم آباد است. نوع تحقیق کاربردی و روش اجرای آن توصیفی-تحلیلی است. در پژوهش حاضر، با بهره گیری از مدل های آنتروپی شانون و هلدرن، متغیرهای فضایی رشد نامتعادل خرم آباد تحلیل شده است. براساس یافته های پژوهش در زمینه رشد نامتعادل در فاصله سال های 1368- 1390، حدود 24 درصد از این رشد مربوط به افزایش جمعیت و 76 درصد دیگر مربوط به رشد افقی و اسپرال است. طبق نتایج تحلیل یافته های تحقیق، با توجه به گسترش شکاف ارزش آنتروپی ناشی از رشد افقی و اسپرال خرم آباد، که متأثر از الگوی رشد خطی آن است، الگوی قطاعی متمرکز الگوی مطلوب گسترش آتی آن تشخیص داده شد. به منظور تحقق این مسئله مهم، باید با تقدم زمانی و مکانی از الگوی گسترش تمرکز درون بافتی و در عین حال الگوی پیوسته قطاعی با توسعه سیستم شبکه ارتباطی متقاطع و مورب بهره گرفت. در بخش پایانی تحقیق با تهیه لایه های اطلاعاتی قابلیت اراضی، سطوح ارتفاعی، شیب، شبکه ارتباطی، فرودگاه، گورستان، رودخانه، شهرک صنعتی و نقاط روستایی اطراف شهر اراضی مناسب به منظور توسعه آتی شهر درنظر گرفته شد. یافته های پژوهش بیانگر مکان یابی توسعه آتی شهر به سمت جنوب خرم آباد است.
چارچوب برنامهریزی روشگرا- ارتقاء سکونتگاههایغیررسمی شهری (مورد: مطالعة بندرعبّاس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سکونتگاههای غیررسمی، پناهگاههایی برای درصد بالایی از جمعیّت در شهرهای کشورهای در حال توسعه هستند. برآورد شده است که بین 30 تا 70 درصد از جمعیّت در سکونتگاههای غیر قانونی یا بدون برنامه ریزی زندگی میکنند. ره یافتهای مختلفی به وسیلة کشورهای مختلف در مراحل مختلف مورد استفاده قرار گرفتهاند. تجارب جهانی نشان داده که ارتقاء سکونتگاههای موجود به عنوان یکی از جدیدترین و مناسبترین استراتژیها میباشد؛ امّا سؤالی که مطرح میشود آن است که کارآمدترین رهیافتها برای دستیابی به این استراتژی و یا به عبارت دیگر این هدف کلّی چه میباشد؟ مقاله ارائه دهندة نتایج مطالعة امکانسنجی برنامة ارتقاء سکونتگاههای غیررسمی با دیدگاه شهرنگر است. پروژه به وسیلة بانک جهانی در سال 1381 برای شهر بندر عبّاس تأمین بودجه شد؛ جائیکه معضل سکونتگاههای غیررسمی بسیار گسترده و شدید است. نتایج تحقیق تأیید کنندة عقیدة جان ابوت (2002) در این مورد است که نیاز به یک رهیافت روشگرا برای دستیابی به استراتژی ارتقاء سکونتگاههای غیر رسمی وجود دارد و راههای دستیابی به استراتژی با توجّه به شرایط مختلف شهر مورد مطالعه متفاوت است. تحقیق، یک رهیافت روش گرا را مورد استفاده قرار داد تا امکان استفاده از استراتژی ارتقاء مورد ارزشیابی قرار گیرد. همچنین چارچوب برنامهریزی کوتاه مدّت و بلند مدّت در هم? ابعاد (فیزیکی، اجتماعی، اقتصادی و محیطی) به عنوان پایهای برای دستیابی به این استراتژی طرّاحی شد. دو استراتژی اساسی: یکی استراتژی توسعة یکپارچة شهر و دیگری پیشگیری فعّال انتخاب و رهیافتهای اساسی برای دستیابی به این دو هدف تعیین گردیدند. هدف اصلی همانگونه که بانک جهانی تأکید دارد، کاهش فقر میباشد.
عوامل مؤثّر در جمعیّت پذیری شهرهای جدید اقماری(مطالعه ی موردی: شهرجدید اندیشه)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
به دنبال گسترش شهرنشینی در جهان و ایران و حاد شدن مسائل آن بازنگری در رویکردهای برنامه ریزی و طرّاحی شهری به ضرورتی گریزناپذیر در کشور بدل شده است. ساخت شهرهای جدید برای حرکتی اساسی در نظام شهرنشینی کشور، از دهه ی 1360 به عنوان راه حلّی اساسی آغاز شد که اکنون نیز ادامه دارد. اکنون، پس از گذشت بیش از یک دهه از فعّالیت این شهرها، بررسی دلایل رشد و جمعیّت پذیری برخی از این شهرها نسبت به دیگر شهرها لازم به نظر می رسد. برای این منظور شهرجدید اندیشه، به عنوان پرجمعیّت ترین شهر از مجموعه شهرهای جدید اطراف تهران را مورد بررسی قرار دادیم. در این پژوهش از داده های مرکز آمار ایران و تکمیل پرسش نامه و مشاهده ی میدانی استفاده شده که روش های مناسبی برای بررسی موضوع ذکر شده است. برای تجزیه و تحلیل داده ها نیز از نرم افزار (SPSS) استفاده شده است. یافته های پژوهش نشان می دهد، میزان فاصله از کلان شهر تهران و تفاوت قیمت زمین و مسکن میان تهران و شهر جدید اندیشه از مهم ترین عوامل مؤثّر در جذب جمعیّت به این شهر جدید بوده است. شهرهای جدید تهران در دسته ی شهرهای جدید اقماری هستند و هدف از ساخت این نوع شهرها، عرضه ی مسکن ارزان قیمت، همراه با خودکفایی شغلی و خدماتی است، به گونه ای که رفت وآمد روزانه به مادرشهر را تشویق نکند؛ اما از آن جاکه شهرهای جدید تهران، در زمینه ی خودکفایی شغلی و خدماتی استقلال کافی را ندارند و همواره برای بازار کار و تأمین نیازهای ساکنان به کلان شهرتهران وابسته هستند، بنابراین شهر جدید اندیشه که در سمت و سو توسعه ی تهران و در فاصله ی کمتری از کلان شهر قرار دارد، از رشد جمعیّتی بیشتری برخوردار بوده است.
طیف سنجی سرزندگی در بافت ها و محلات شهری با تلفیق رویکردهای توسعه ی پایدار، رشد هوشمند و نوشهرگرایی و کاربرد مدل الکتر (نمونه ی موردی: محلات شهر مرودشت)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بروز اندیشه های نوین در مباحث شهرسازی و ورود آنها به عرصه های مدیریت شهری موجب گردیده تا شهرها، تجارب متفاوتی را کسب کنند. افول حیات و سرزندگی در محلات شهری را می توان به عنوان یکی از نتایج پیروی از دیدگاه مدرنیسم دانست که همواره طرفدار کمّی گرایی بوده است و به مباحث کیفی بی توجهی نموده است. پژوهش حاضر با هدف طیف سنجی و سنجش ابعاد سرزندگی در بافت ها و محلات شهر مرودشت انجام شده است. روش تحقیق، تحلیلی- پیمایشی و مبتنی برمنابع اسنادی و پرسشنامه های محقق ساخته می باشد. به منظور تحلیل داده ها از مدل الکتر (electre) استفاده شده است. مراحل تحقیق شامل سنجش (از طریق 44 سنجه در قالب 6 بُعد اصلی)، ارزیابی و انتخاب محله ی برتر (منتخب از پنج بافت مختلف شهر) می باشد. طبق یافته های تحقیق، بافت شماره 4 و محلات آن عنوان سرزنده ترین و بافت شماره 3 و محلاتش کمترین میزان سرزندگی از نظر ساکنان را داشته اند. در ادامه با توجه به نحوه ی پراکنش عوامل مؤثر در سرزندگی از قبیل نوع توزیع کاربری های جاذب، محل قرارگیری فضاهای عمومی، موقعیت مراکز محله، کاربری زمین شهر و غیره . طیف سنجی سرزندگی در بافت های شهر مرودشت و محلات آن صورت می گیرد. نتیجه طیف سنجی به صورت نقشه های سرزندگی در محورهای اصلی، سرزندگی در مراکز اصلی، سرزندگی در نقاط گره گاهی، سرزندگی در لبه های بیرونی و محورهای پیرامونی بررسی شده است. در نتیجه آزمون طیف سنجی سرزندگی، بافت شماره 4 و محلات درون آن به سبب سرزندگی بیشتر، تمام گزینه های طیف سنجی را دربر می گیرند. در مقابل بافت شماره 3 و محلاتش با کمترین میزان سرزندگی هیچ یک از گزینه های طیف سنجی را شامل نمی شود.
بررسی تأثیر میان کنش فضایی بر تعادل فضایی در ساختار شهری بجنورد با استفاده از فنِّ چیدمان فضا(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گوناگونی در دیدگاه های ارائه شده در زمینه ی رشد و توسعه ی ساختاری کارکردی شهرها، بیانگر گستردگی و پیچیدگی شهر و مسائل مرتبط باآن است که همین مسئله بیان کننده ی ویژگی پویایی شهر است. یکی از اهداف مهمِّ این نظریّه ها رسیدن به تعادل فضایی است. هدف این مقاله، بررسی ساختار فضایی شهر بجنورد و نقش عوامل کالبدی عملکردی در شکل دهی به این ساختار است. این بررسی با مطالعه ی هم کنش های فضایی کاربری ها و میزان هم پیوندی شبکه ی شهری برای دستیابی به ساختار فضایی مناسب، انجام شده است. یکی از مباحث این مقاله، چگونگی ایجاد تعادل فضایی در شهر بجنورد، در چهارچوب تولیدوجذب سفرهای درون شهری به کمک مدل چیدمان فضاست. در این مقاله با فرض اینکه همبستگی بین میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی مناطق شهری از عوامل مؤثّر کالبدی بر تحقّق تعادل فضایی هستند، فرضیه ی بیان شده را بر روی شهر بجنورد برای تعیین وضعیّت دو عامل مهمِّ میان کنش فضایی و موقعیّت مکانی هر یک از سی ویک منطقه ی شهری بجنورد را برای بررسی تعادل فضایی به آزمون گذاشته است. روش تحقیق تحلیلی اسنادی بوده که به صورت ابتکاری و ترکیب مدل ها و با استفاده از روش نظریه جاذبه ی میزان میان کنش فضایی بین مناطق شهری، انجام شده است. سپس با استفاده از مدل چیدمان فضا، میزان یکپارچگی مناطق برآورد شده و آن گاه با استفاده از رگرسیون خطّی رابطه ی علّی بین این عوامل معادله سازی شده است. در شهر مورد مطالعه، میان کنش فضایی مناطق و یکپارچگی آنها و ارتباط این دو عامل با یکدیگر بیانگر این موضوع بوده است که تعادل فضایی، شاخص مهم و اساسی بوده که درنتیجه ی بررسی در این پژوهش، در شهر بجنورد کمتر نمایان است. نتیجه ی پژوهش نشان می دهد همبستگی بین موقعیّت مکانی مناطق و میان کنش فضایی یا وجود ندارد یا در کمترین مقدار قرار دارد. بنابراین ساختار کالبدی فضایی شهر نامتعادل بوده و میزان یکپارچگی مناطق بسیار کم است.