فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۴٬۳۸۱ تا ۴٬۴۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
زندگی مطلوب در بافت تاریخی شهرها و حفاظت از آنها، مستلزم برنامه ریزی، ساماندهی، احیا و بهسازی بافت های تاریخی و تعادل بخشی میان بافت قدیم و جدید است. نخستین گام، شناخت و تحلیل مشکلات موجود در بافت تاریخی است. بافت قدیم تهران، جزئی از خاطره، شناسنامه و هویت تهران است و درمقابل، بافت جدید باید نیازهای کنونی را برطرف کند. این پژوهش می خواهد با بهره گیری از روش شناسی کیفی، ضمن بررسی میدانی بافت تاریخی تهران و شناخت معضلات آن، به ارائه راهبردها و راه کارهایی برای جلوگیری از تخریب آن و دست یابی به محیطی مطلوب بپردازد، بنابراین دو سؤال اساسی مطرح می شود: معضلات تأثیرگذار بر بافت تاریخی تهران چیست؟ با چه راه کارهایی می توان آنها را برطرف کرد؟ نتایج پژوهش نشان می دهد که بیشترین عوامل آسیب رسان به بافت تاریخی تهران، مشکلات مدیریت شهری، تعدد دستگاه ها و ضعف عاملان تصمیم گیر، نبود سرپرست مستقل برای بافت تاریخی، نامناسب بودن زیرساخت های شهری در این ناحیه و بی توجهی سازمان میراث فرهنگی در زمینه شناخت، ثبت، حفاظت و مرمت آثار تاریخی است. راه کارهای مرمت بافت تاریخی تهران و بهسازی و احیای محلات آن، باید براساس برنامه های جامع در جهت شناخت دقیق بافت از دید تاریخی، فرهنگی و اجتماعی، حفاظت کامل از آن و در ضمن، متکی بر درآمدزایی باشد. به همین دلیل باید ضمن افزایش نظارت بر بناهای تاریخی با ثبت آنها در آثار ملی، شرایط مناسب را برای حضور فعال بخش خصوصی در مدیریت، برنامه ریزی و احیای بافت نیز به وجود آورد و زمینه رونق اقتصادی و تجاری را با اختصاص دادن کاربری مناسب به آنها، مانند احداث کارگاه ها و فروشگاه های صنایع دستی و هنرهای سنتی ملی، فراهم کرد. این اقدامات اگر براساس برنامه و به طور مستمر اجرا شود، ضمن جلوگیری از تخریب بافت، آثار مثبت فرهنگی، اجتماعی، عمرانی و رفاهی فراوانی چون، جذب گردشگر و ایجاد اشتغال مولد نیز در پی خواهد داشت.
تحلیل مکانی و کارکردی خدمات پیشرفته پشتیبان تولید در راستای پیوند تهران با شبکه شهرهای جهانی (مطالعه موردی: شرکت های کارگزاری خدمات بیمه آسیا)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بازساخت شهری در عصر جهانی شدن اقتصادی تا حد زیادی متأثر از ویژگی ها، رفتار و کارکرد شرکت های خدمات پیشرفته است که در اقتصاد پسا- فوردیستی به وجود آمده اند. آنها گره های کلیدی در اقتصاد شبکه ای و اتصال شهرها به یکدیگر هستند؛ به گفته دیگر، اقتصاد جهانی از طریق روابط افقی و عمودی شبکه ای و فعالیت های هم پیوند شرکتی، تا حد زیادی توانسته است خدمات را جهانی کند و در این رابطه، شهر ها با یکدیگر پیوندهای کارکردی برقرار کرده اند. یکی از این خدمات پیشرفته، خدمات بیمه است. خدمات بیمه ضمن آفرینش فضا های خدماتی، عامل کلیدی در سازماندهی فعالیت ها و جریان های اقتصادی به شمار می روند. در این نوشتار، جغرافیای مکانی شرکت های کارگزاری خدمات بیمه و کارکرد آنها در رابطه با پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی نشان داده شده است. هدف پژوهش تحلیل مکانی و کارکردی خدمات بیمه در راستای پیوند تهران با شبکة شهرهای جهانی از طریق شاخص حضور و پیوند شرکت های کارگزاری بیمه بوده است. از حدود 150 شرکت کارگزاری بیمة آسیا، از 45 نمونه پرسشگری و مصاحبه حضوری به عمل آمده است. یافته های این پژوهش عبارتند از:
1. کلانشهر تهران، مرکز فرماندهی و مدیریت خدمات شرکتی بیمه در ایران است؛ 2. از نظر فضایی، خدمات بیمه الگویی مشتری محور داشته و به سمت مناطق شمالی و کانون خدمات شرکتی کلانشهر تهران حرکت می کنند؛ 3. از نظر خدمات شرکت های بیمه، تهران پیوند بسیار ضعیفی با شبکة شهرهای جهانی دارد. نتیجه اینکه، تهران در این بخش شهری جهانی شمرده نمی شود.
بررسی و ارزیابی کاربری اراضی شهری از منظر عدالت اجتماعی (مورد مطالعه: کاشان)**(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، عدالت در توزیع و پراکنش فضایی کاربری ها یکی از مؤلفه های اساسی در توسعة پایدار شهری محسوب می شود. گسترش کالبدی کاشان در دهة اخیر و افزایش جمعیت آن باعث عدم تعادل در کاربری اراضی در نواحی مختلف آن شده و توسعة پایدار شهری را به خطر انداخته است. بنابراین، با توجه به اینکه کاربری ها و خدمات شهری با پاسخگویی به نیاز جمعیتی و افزایش منفعت عمومی نقش و جایگاهی مهم در برقراری عدالت اجتماعی و فضایی دارند، هدف پژوهش شناخت و ارزیابی کاربری های شهری از منظر عدالت اجتماعی به منظور دستیابی به معیار های متناسب و اصول برنامه ریزی توسعة پایدار شهری است. نوع پژوهش از نظر هدف کاربردی و از نظر روش توصیفی - تحلیلی است که با درنظرگرفتن دو شاخص مهم و مؤثر در کاربری اراضی (شامل ظرفیت و عدالت اجتماعی) و به کارگیری نرم افزار GIS، در چارچوب مدل های شاخص آنتروپی و میانگین نزدیک ترین همسایه و سرانة مطلوب، کاربری های شهری در سطح کاشان را بررسی و ارزیابی کمی و کیفی می کند. نتایج پژوهش نشان می دهد کاربری ها پراکنش فضایی مناسبی ندارند و تحلیل کاربری ها با شاخص های ظرفیت و عدالت اجتماعی حاکی از آشفتگی کمی و کیفی در کاربری های نواحی ده گانة کاشان است.
تحلیل ساختار فضایی-کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره چهارم زمستان ۱۳۹۳ شماره ۱۳
71 - 82
حوزه های تخصصی:
مراکز شهری در ایران نه تنها از تحولات مدرنیته به دور نبوده اند بلکه بیشترین میزان تحولات و مسائل شهری را به خود دیده اند. امروزه محدوده مرکزی شهر زنجان با مسائل و مشکلات عدیده ای از جمله تمرکز و اختلاط بی برنامه انواع کاربری ها، آلودگی صوتی و ازدحام جمعیت، کمبود فضاها و سرانه های خدمات عمومی و وجود ترافیک در ساختار فضایی _کالبدی خود مواجهه می باشد. وجود پیوندهای چند سویه بین قابلیت ها و محدودیت های محدوده مرکزی شهر زنجان با نگاهی به وضعیت ناخواسته موجود، اندیشه ای است که موانع بهبود وضعیت این محدوده به چالش می کشد. هدف از پژوهش حاضر تحلیل ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکزی شهر زنجان با رویکرد تفکر راهبردی می باشد. روش پژوهش توصیفی _ تحلیلی و روش جمع آوری اطلاعات با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و میدانی بوده است. مشاهده و استفاده از پرسشنامه از روش های میدانی مورد استفاده می باشند. تعداد نمونه آماری مورد بررسی برای تکمیل پرسشنامه شامل 153 نفر از شهروندان زنجانی می گردد. نتایج پژوهش نشان می دهد مسائل و مشکلات ساختار فضایی _ کالبدی محدوده مرکز شهر زنجان در ارتباط با امکان تحقق منافع حاصل از فرصت های راهبردی مفهوم می یابند. میزان تلاش مورد نیاز برای رفع هر کدام از مسائل و مشکلات با توجه به میزان پیچیدگی هر یک از مسائل و مشکلات می باشد. با تحقق منافع حاصل از فرصت های راهبردی محدوده مرکزی شهر زنجان به عنوان مکانی مطلوب که حداکثر توان های خود را عرضه می دارد، تولدی مجدد خواهد یافت.
تدوین مدل ساختاری عوامل مکانی مؤثر بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری به کمک تحلیل عامل و تحلیل مسیر(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ تابستان ۱۳۹۳ شماره ۳۵
۱۴۲-۱۳۳
حوزه های تخصصی:
معضلات اجتماعی یکی از مسائل مهم بافت های فرسوده در ایران است که می توان از آن به عنوان «ناپایداری اجتماعی» یاد کرد. با این وجود در تهیه طرح های نوسازی برای این گونه بافت ها کمتر به لایه ها و ابعاد اجتماعی به طور کاربردی پرداخته می شود. «پایداری اجتماعی» یکی از ابعاد سه گانه توسعه پایدار است که چهارچوب نظری آن می تواند در راستای توجه به بهبود وضعیت اجتماعی بافت های شهری، در طرح ها و برنامه های شهرسازی مورد استفاده قرار گیرد. استفاده کاربردی از این چهارچوب نظری، مستلزم تدوین شاخص ها و عواملی شهرسازانه است که بر ارتقاء پایداری اجتماعی اثرگذار باشد. این مقاله که بخشی از فرآیند یک رساله دکتری است، در پی آن است که ساختار شاخص ها و عوامل مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده شهری و مدل حاصل از آن ها را تدوین نماید. به این منظور ابتدا پیمایشی مقطعی در باب میزان اثرگذاری شاخص های مکانی برآمده از مرحله قبلی این پژوهش بر ارتقاء پایداری اجتماعی، میان 91 نفر از کارشناسان دارای تجربه در نوسازی بافت های فرسوده و 176 نفر از مردم ساکن بافت فرسوده محله تختی در تهران (به عنوان نمونه موردی)، انجام پذیرفت. سپس با استفاده از روش تحلیل عامل و نرم افزار SPSS، شاخص های ارزیابی شده در ساختاری از عوامل دسته بندی شده و به کمک روش تحلیل مسیر و نرم افزار AMOS مدل حاصل از روابط میان این عوامل و ضرایب هم بستگی آن ها تدوین گردید. بر این اساس، 20 شاخص مکانی تأثیرگذار بر ارتقاء پایداری اجتماعی در بافت های فرسوده در 5 عامل «امنیت»، «فعالیت پذیری»، «هویت مندی»، «انسجام کالبدی- فضایی» و «مردم مداری» دسته بندی و ضرایب هم بستگی میان آن ها در قالب مدل حاصل تعیین گردید.
ارزیابی میزان فشردگی/ پراکنش رشد شهری و تأثیر آن بر افزایش هزینه-های اقتصادی خانوار در شهر بجنورد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
فرم و الگوی رشد شهر به عنوان نمادی کالبدی از مراحل رشد و توسعه، در محیط های مختلف و در ارتباط با عوامل اجتماعی، اقتصادی، طبیعی و انسانی الگویی متمایز به خود گرفته و از سویی نیز بر این عوامل و به ویژه عوامل اجتماعی و اقتصادی مؤثر است. هدف مقاله حاضر ارزیابی میزان فشردگی/پراکنش رشد شهری و تأثیر آن بر افزایش هزینه های اقتصادی خانوار می باشد و بر این اساس روش تحقیق تحلیلی- پیمایشی و مبتنی بر منابع اسنادی و پرسشنامه ای می باشد. داده ها و اطلاعات نیز شامل شاخص ها و معیارهای مرتبط با سنجش میزان فشردگی/پراکنش رشد شهر بجنورد همچون مساحت، جمعیت و تراکم با مدل هلدرن، ضریب جینی و موران و داده های مربوط به نوع وسیله مورد استفاده در سفرهای شهری برای سنجش تأثیر رشد شهری بر هزینه های اقتصادی خانوار در قالب آزمون کای می باشد. با توجه به هدف تحقیق بعد از محاسبه الگوی رشد و میزان اسپرال شهری، سه محله از سه بافت شهر مورد مطالعه قرار گرفتند. نتایج نیز اسپرال شهری را در دوره های متوالی متفاوت و حداکثر 46 درصدی را در دهه اخیر در مقایسه با سایر دوره ها نشان می دهد که در نتیجه این امر میزان استفاده از اتومبیل شخصی در دهه اخیر افزایش یافته و خود این نیز باعث افزایش هزینه اقتصادی خانوار می شود.
بررسی و تحلیل علل شکل گیری حاشیه نشینی در شهر کرمان نمونه مورد مطالعه: محلات سیدی وامام حسن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش سریع شهرنشینی بدون همراهی رشد و توسعه شاخص های اقتصادی و اجتماعی لازمه شهرنشینی پایدار، شهرها را با مشکلات و معضلات متعددی مواجه کرده است. یکی از این معضلات ظهور محله حاشیه نشین در اطراف شهرها بزرگ می باشد.این مجموعه ها به دلیل استقرار تعداد زیادی از شهروندان درون خود و به دلیل عدم برخورداری مناسب از خدمات شهری، وضعیت نامطلوب و کیفیت پایین زندگی، یکی از چالش های اساسی شهرنشینی پایدار به حساب می آیند. این مناطق شهری قابلیت بالایی برای انواع آسیب ها و مسائل اجتماعی دارند و در صورت بی توجهی می توانند هستی و حیات یک شهر را نیز تهدید کنند.هدف پژوهش حاضر بررسی عوامل موثر بر علل شکل گیری و گسترش محلات حاشیه نشین (شهرک سیدی و امام حسن)در شهر کرمان می باشد.روش تحقیق در این پژوهش توصیفی – تحلیلی است که داده های مورد نظر از طریق مطالعه میدانی وکتابخانه ای جمع آوری شده ،در روش پیمایشی از ابزار پرسشنامه استفاده شده و حجم نمونه371نفر با استفاده از فرمول کوکران تعیین شده شیوه نمونه گیری سهمیه ای و پرسشنامه به صورت تصادفی بین ساکنین محلات سیدی و امام حسن توزیع شده است. و به وسیله نرم افزار spss مورد تجزیه تحلیل قرار گرفته،نتایج تحقیق حاکی از آن است مهم ترین عامل ایجاد و گسترش این محلات در شهر کرمان مهاجرت از محیط های کوچک روستایی– شهری می باشد که خود ناشی از جاذبه های اقتصادی شهر کرمان مانند( دسترسی به شغل بهتر و افزایش درآمد )و دافعه های اقتصادی شهرها و روستاهای اطراف(درآمد کم، دسترسی به امکانات )و دافعه های اجتماعی – فرهنگی در محل سکونت قبلی(پایین بودن ارزش کار و فراهم نبودن زمینه برای پیشرفت)، بوده است. و درنهایت باعث حاکم شدن فرهنگ فقر در این محلات و به تبع آن موجب بروز انواع ناهنجاری ها ی شهری(اشتغال افراد حاشیه نشین در مشاغل کاذب، وجود ساخت و سازهای غیر مجاز، افزایش جرم و جنایت، اثرات نامطلوب فرهنگی، اجتماعی، اقتصادی، آلودگی محیط زیست شهری و غیره) شده است.
مفهوم سازی و گونه شناسی فضای عمومی شهری معاصر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
«فضای عمومی» موضوع در حال رشد دامنة متنوعی از رشته های علوم اجتماعی و علوم انسانی است. هر رشته ای فضای عمومی را از طریق لنزهای متفاوت و با علایق خاص و نگرانی های پیش رو می بیند. دانشمندان سیاسی برای نمونه بر دموکراسی و حقوق در فضای عمومی تمرکز دارند. جغرافی دانان بر حس مکانی و نامکانی، حقوق دانان بر مالکیت و دسترسی در مکان های عمومی، جامعه شناسان بر تعاملات انسانی و محرومیت اجتماعی تأکید دارند و غیره. بنابراین، برای فهم فضای عمومی باید از مجموعه متنوعی از رویکردهای چندرشته ای (میان رشته ای) استفاده کرد. در کنار این، ترکیب اصطلاح «فضای عمومی» با دو کلمه «فضا» و «عمومی» و ارتباط آن با کلماتی مانند «مکان» و «مردم» بر ابهام و پیچیدگی این مفهوم افزوده است. با اذعان به این چندگانگی و تفاوت، نخستین هدف این مقاله تلاش برای روشن کردن مفاهیم فضای عمومی با توجه به ماهیتِ پیچیده این اصطلاح و ارائه تعریف جدیدی برای آن است. هدف دوم مقاله، معرفی الگویی معاصر برای گونه شناسی فضای عمومی با در نظر داشتن گستردگی مفهوم آن و با توجه به تعریف ارائه شده از فضای عمومی است. مقاله حاضر از نوع مقالات مروری است. نوع تحقیق بنیادی- نظری است که با استفاده از روش خوانش متن، و ارزیابی انتقادی متون مربوط به فضای عمومی، ماهیت پیچیده آن در متون مختلف را بررسی کرده و سپس با یک رویکرد استنتاجی و ترکیب نتایج، به تعریفی جدید و الگویی نظری رسیده است. خروجی اول تحقیق، بیان تعریفی جدید از فضای عمومی شهری است. این تعریف به سه اصل اساسی در فضای عمومی معاصر توجه می کند: ماهیت متغیر فضای عمومی؛ چالش عمومیت فضای عمومی؛ و توجه به شرایط تاریخی، سیاسی، سنت های فرهنگی، نیروهای اقتصادی و نیز تجربه شخصی از فضا در جوامع مختلف.با توجه به این تعریف، الگویی جدید برای گونه شناسی فضاهای عمومی معاصر پیشنهاد شده است (خروجی دوم). این الگو از شش معیار تشکیل یافته است، که هر کدام از معیارها در بالاترین سطح (میزان عمومیت)، دارای آنتی تز خود در پایین ترین سطح (میزان خصوصی بودن) است. به عبارت دیگر، در سطوح پایینی کیفیت فضای عمومی به لحاظ کارکردهای آن کاهش پیدا می کند؛ یعنی از میزان «عمومیت» آن کاسته می گردد و به میزان «خصوصی سازی» فضای عمومی اضافه می شود. با وجود این ، هر کدام از این گونه های فضای عمومی بسته به شرایطی که در جوامع مختلف حاکم است (اصل سوم در تعریف فضای عمومی)، حدودی از کارکردهای عمومیت فضا را خواهد داشت.
گفتمانی تحلیلی در ارزیابی رویکردها و رویه های معماری زمینه گرای شهری در عصر جهانی شدن(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۳۲۶-۲۹۹
حوزه های تخصصی:
راهبردهای احیائ ارزشهای زیبایی شناسی محیطی رود دره دارآباد تهران.(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ پاییز ۱۳۹۳ شماره ۳۶
۶۶-۴۷
حوزه های تخصصی:
بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بر خانوارهای عضو: مطالعه موردی بخش سرولایت شهرستان نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
چنانچه در تاریخچه و مراحل تکوین تعاون وشرکتهای تعاونی دقت شود می توان ملاحظه کرد که یکی از مهمترین و بزرگترین انگیزه های بشری برای همکاری با یکدیگر وجود نیاز و منافع مشترک بوده است وجود این دو عامل( نیاز و منافع مشترک ) هدف مشترکی را برای آنها بوجود آورده است و آن هم عبارت از رفع نیاز از طریق تعاون وهمکاری است. با توجه به اینکه اکثر کشورهای موفق در دنیا در اکثر زمینه های اقتصادی واجتماعی خود از تعاونی ها بهره برده اند می توان مشاهده کرد که تعاونی ها فقط در مسایل اقتصادی کاربرد ندارند. پژوهش حاضر به بررسی اثرات اقتصادی و اجتماعی فعالیت در شرکت های تعاونی دامداری بخش سرولایت شهرستان نیشابور پرداخته است. این پژوهش به لحاظ هدف از نوع تحقیقات کاربردی و بر مبنای ماهیت و روش از نوع تحقیقات توصیفی - تحلیلی است. ابزار جمع آوری اطلاعات، پرسشنامه و مطالعه اسناد و مدارک بوده است. برای ارزیابی متغیرها، پرسشنامه محقق ساخته به کار گرفته شده است. برای احراز اطمینان از میزان اعتبار پرسشنامه از ضریب آلفای کرونباخ و نرم افزار spss استفاده شده است. با استفاده از روش تمام شماری همه اعضای سه شرکت تعاونی برای مطالعه انتخاب شدند و با توجه به متغییرهای وابسته تحقیق(اقتصاد خانوارهای روستایی عضو) و متغییرهای مستقل(تعاونی تولید) از آزمون های t تک نمونه ای و دو نمونه ای وابسته به منظور بررسی تاثیر متغییر های مستقل مفروض بر متغیر وابسته در نظر گرفته شده است. نتایج این تحقیق نشان می دهد که عضویت در تعاونی های دامداری در ایجاد اشتغال و افزایش درآمد و بهبود وضعیت اجتماعی و رفاهی روستاییان تاثیری نداشته و همچنین در این منطقه باعث توسعه ی روستایی نشده است.
تبارشناسی رویکردهای تبیین جایگاه فضاهای باز عمومی در سکونتگاه های روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۲۶-۱۰۳
حوزه های تخصصی:
ارزیابی ژئوکانزرویشن با تاکید بر زمین گردشگری(مطالعه موردی : منطقه دماوند)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
ژئوکانزرویشن را حفاظت از پدیده های زمین شناسی وژئومورفولوژیک می دانند و تلاش برای حفظ ژئودایورسیتی و میراث زمین شناختی تعریف کرده اند. در واقع ژئوکانزرویشن رویکردی برای مدیریت و حفاظت از سنگ ها، سایت های فسیل دار، لندفرم ها و خاک هاست. منطقه دماوند از جمله مناطقی است که دارای جاذبه ها و پتانسیل های زمین گردشگری منحصر به فردی در سطح کشور می باشد و در صورت حفاظت و مدیریت ژئومورفوسایت ها فرصتی برای توسعه پژوهش های علمی ،آموزش دانشجویان و عموم مردم و توسعه فعالیت های زمین گردشگری و ایجاد درآمد برای ساکنان محلی فراهم خواهد شد .هدف از این نوشتار ارزیابی ژئوکانزرویشن با مقایسه ی دو روش رینارد ومدل Topsis از 16ژئومورفوسایت در منطقه دماوند است.شاخص های مورد استفاده در هر دو روش در این پژوهش شامل :ارزش های زیبایی،اکولوژیکی،اقتصادی ،علمی، زمین تاریخی، کمیابی،حفاظت ،شاخص بودن و فرهنگی می باشند. روش پژوهش کمی -کیفی بوده و روش گردآوری اطلاعات کتابخانه ای - میدانی است. نتایج به دست آمده در هر دو روش همپوشانی 50 درصدی را نشان می دهد یعنی در هر دو روش آتشفشان دماوند و چشمه اعلا بیش ترین امتیاز و پوکه معدنی و سیرک یخچالی کمترین امتیاز را به جهت حفاظت و زمین گردشگری کسب نموده اند.
معرفی فرایندی جامع برای گزینش محلات در اولویت برنامه ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاههای غیررسمی؛ نمونه موردی: شهر گنبد کاووس(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ بهار ۱۳۹۳ شماره ۳۴
۷۶-۵۹
حوزه های تخصصی:
یکی از مراحل اولیه و در عین حال اصلی مطالعات ساماندهی و توانمندسازی سکونتگاه های غیررسمی، تعیین درجه توسعه یافتگی و محرومیت مناطق، محلات، حوزه ها و بلوک های آماری (واحد های همسایگی) در مقیاس شهر با هدف شناسایی محلات فرودست شهری و سپس تعیین و گزینش «محلات در اولویت برنامه» جهت انجام مطالعات مرحله سوم، چهارم و پنجم شرح خدمات تیپ در محدوده این محلات می باشد. بررسی های بعمل آمده نشان می دهد که کاربست صرفاً یک یا دو مدل با شاخص های ترکیبی چندان موفقیت آمیز نبوده و حصول به نتیجه مطلوب متضمن استفاده از انواع مدل های آماری و ریاضی به تفکیک انواع شاخص های گروهبندی شده و سپس ترکیب نتایج حاصل از مدل ها با مدنظر قرار دادن راهبردهایی جهت نیل به نتیجه متقّن و مطمئن از شناخت و پیشنهاد محلات هدف برنامه می باشد. در این مقاله 65 حوزه آماری شهر گنبد کاووس بر اساس چهار طیف از شاخص های کالبدی، جمعیتی، اقتصادی و اجتماعی (در مجموع 33 شاخص) با استفاده از انواع مدل های آماری و ریاضی (شامل فراوانی نسبی، رگرسیون، A.H.P، تاکسونومی و شاخص توسعه انسانی سازمان ملل متحد و نظرات کارشناسان خبره) مورد تحلیل قرار گرفته و در نهایت محلات (هدف پیشنهادی) یا در اولویت برنامه با ترکیب نتایج این مدل ها و مشخص ساختن راهبرد های مربوطه تعیین شده است؛ بدینوسیله فرایند طی شده در این مطالعه می تواند مبنایی برای سایر محققان و مدیران شهری در حوزه برنامه ریزی و ساماندهی سکونتگاه های غیررسمی باشد.
بررسی عوامل اجتماعی مؤثر بر تعلق شهروندان تهرانی به محله (جامعه مورد مطالعه: ساکنان بالای 18 سال منطقه 22 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۱۶۴-۱۵۱
حوزه های تخصصی:
مدلسازی توسعه تبریز در سال 1410با استفاده LTM
حوزه های تخصصی:
تغییر کاربری اراضی فاکتور کلیدی پیشرفت بشری و توسعه محیط فیزیکی می باشد. مدل های تغییر کاربری اراضی کمک شایانی جهت شناخت و فهم سیستم های پیچیده داشته و اطلاعات با ارزشی از شکل و ماهیت ممکن در آینده کاربری ها را میسر میسازد. در این پژوهش برای ارزیابی تغییرات کاربری اراضی در تبریز، از تصاویر ماهواره ای سالهای 1368 و 2005 استفاده شده است و برای مدلسازی این تغییرات در سال 1410، از پارامترهای موثر در توسعه شهر تبریز و از مدل LTM استفاده گردید.
شهر تبریز در دهه های گذشته به شدت با تغییرات اراضی شهری مواجه بوده است که نتایج به دست آمده از بررسی تصاویر ماهواره ای برای سالهای 1368 و 1384 نشانگر تغییرات فزاینده کاربریها مخصوصا کشاورزی و فضاهای سبز به کاربری اراضی ساخته شده می باشد. با ادامه این روند، شهر تبریز با مسائل و مشکلات فراوان در آینده مواجه خواهد شد. بطوریکه نتایج حاصل از مدلسازی توسعه شهر تبریز برای سال 1410 در این پژوهش نشانگر این است که بیش از 90 درصد از محدوده شهر در افق پیش بینی به اراضی ساخته شده اختصاص خواهد یافت و تنها 10 درصد از محدوده شهر به کاربری فضای سبز اختصاص می یابد. پیش بینی توسعه در این تحقیق نشانگر این است که اراضی ساخته شده، 143 درصد افزایش خواهد یافت و اراضی کشاورزی و فضاهای سبز به ترتیب با 11603 و 1919 هکتار کاهش یافته و به ساخت و ساز اختصاص خواهد یافت.
بررسی تطبیقی عدالت فضایی در شاخص های ایمنی پارک های شهری (مطالعه موردی: پارک کوهسنگی و پارک وحدت شهر مشهد)
حوزه های تخصصی:
ایمنی عبارتی است که دارای گستره وسیعی از مفاهیم نظری است که نشان دهنده عوامل عینی و ذهنی است و استفاده مطلوب از فضای سبز شهری و پارک ها زمانی صورت می گیرد که استفاده کنندگان در این فضاها احساس آرامش و ایمنی کنند. نابرابری در مکانیابی فضایی خدمات شهری و همچنین نابرابری در ایجاد و رعایت ملاحظات طراحی در این مکان ها خود باعث استفاده غیر موثر شهروندان، افزایش هزینه ها و عدم مطلوبیت خواهد شد. بنابراین ، در این مقاله به بررسی و تحلیل شاخص های ایمنی در پارک های شهری مشهد (کوهسنگی و وحدت) بر اساس 5 شاخص ایمنی پرداخته شده است. محدوده مورد مطالعه، دو پارک کوهسنگی در منطقه توسعه یافته شهر و پارک وحدت در منطقه کمتر توسعه یافته است. این تحقیق از نوع کاربردی به روش توصیفی – تحلیلی است و روش جمع آوری اطلاعات به دو روش اسنادی ( کتابخانه ای ) و میدانی بوده است. تعداد پرسشنامه از طریق فرمول کوکران 384 به دست آمد که برای هر پارک 190 پرسشنامه تکمیل شد. روایی پرسشنامه ها هم با استفاده از فرمول آلفای کرونباخ 0.866 به دست آمد که نشان دهنده روایی مطلوب است. نتایج تحقیق نشان می دهد که به طور کلی وضعیت ایمنی پارک وحدت نزدیک به متوسط ارزیابی شده و شاخص های ایمنی پارک کوهسنگی بالاتر از متوسط هستند. شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی بهداشتی در پارک کوهسنگی، مطلوب ارزیابی شده اند و در مقابل، پارک وحدت میانگین های پایینی نسبت به این شاخص ها داشته است. با توجه به نتایج آزمون T مستقل، پارک وحدت و کوهسنگی از لحاظ شاخص های ایمنی با یکدیگر تفاوت معناداری داشته اند. همچنین در هر دو پارک، ویژگی های فردی پرسش شوندگان مانند جنسیت و سطح تحصیلات با شاخص های ایمنی روشنایی و ایمنی فیزیکی، همبستگی داشته اند.
کاربرد فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی جهت اولویت بندی مراکز شهری با ملاحظات اکولوژیکی(مطالعه موردی:آذربایجان غربی)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
از آنجایی که تعیین توان هر عرصه از سرزمین برای کاربری های مختلف دارای شرایط مبهم و نادقیق است، با به کارگیری منطق فازی به عنوان منطق مدل سازی ریاضی فرایندهای مبهم می توان بستری را برای مدل سازی عدم اطمینانِ مطرح شده در تعیین توان اکولوژیکی فراهم ساخت. هدف از این تحقیق ترکیب فنون آماری، ریاضی و تصمیم گیری چند معیاره فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی به عنوان روشی برای رفع ابهام در عدم قطعیت معیارهای اکولوژیکی به منظور اولویت بندی مراکز شهری استان آذربایجان غربی با ملاحظات اکولوژیکی است که به روش توصیفی و تحلیلی انجام شده است. با توجه به اینکه اهمیت و ارزش هر یک از معیارهای اکولوژیکی در مناطق مختلف دارای اولویت تأثیر گذاری گوناگونی هستند، در این تحقیق یک مدل تصمیم گیری چند معیاره در قالب فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(FAHP) جهت انتخاب مناسبترین مناطق برای توسعه شهری با ملاحظات اکولوژیکی اجرا شده است. برای این منظور ابتدا معیارهای ارزیابی توان اکولوژیکی برای توسعه شهری(پایداری با حفاظت و یا بهبود سیستم های یکپارچه طبیعی) بر اساس مطالعات کتابخانه ای، تهیه پرسشنامه در قالب تحلیل سلسله مراتبی، نظرخواهی از متخصصین دانشگاهی و کارشناسان شناسایی شدند. سپس از روش فرایند تحلیل سلسله مراتبی فازی(روش چانگ) برای تعیین وزن معیارها، زیر معیارها و گزینه ها استفاده شد. نتایج نشان داد که جمع امتیاز شهرهای خوی، ماکو، چالدران، چایباره و پلدشت برای توسعه بیشتر است. این اولویت بندی مبتنی بر ویژگی های اکولوژیکی محیط این شهرها و با توجه به انطباق آنها با محتویات نقشه های منابع طبیعی به واقعیت نزدیک تر است.
تدوین و طراحی سیستم مدیریت بحران در شهرداری الکترونیک با بهره گیری از روش مدلسازی یکنواخت (UML)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۲ زمستان ۱۳۹۳ شماره ۳۷
۳۵۰-۳۲۷
حوزه های تخصصی:
بررسی سطح توسعه یافتگی شهرستان های استان لرستان به تفکیک بخش های آموزشی و بهداشتی - درمانی طی برنامه چهارم توسعه
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی منطقه ای فرآیندی است، در جهت مشارکت مردم و مناطق در برنامه ریزی و فراهم آوردن موجبات برنامه ریزی در جهت انطباق با برنامه های کلان ملی و ویژگی های منطقه ای. بنابراین برنامه ریزی منطقه ای با هدف توسعه و کاهش نابرابری های منطقه ای، از موضوعات مهم در کشورهای در حال توسعه محسوب می شود. در برنامه ریزی منطقه ای، هدف استفاده بهینه از منابع، برای توسعه منطقه است. بنابراین شناخت توانها و تنگناهای منطقه جزء مبانی کار است. همچنین لازمه برنامه ریزی منطقه ای شناسایی جایگاه مناطق نسبت به یکدیگر به لحاظ توسعه است. روش تحقیق در این پژوهش از نوع توصیفی – تحلیلی بوده و داده های تحقیق به روش کتابخانه ای جمع آوری شده است. هدف از تحقیق حاضر شناخت درجه توسعه شهرستانهای استان لرستان به تفکیک بخشهای آموزشی و بهداشتی - درمانی در دو مقطع زمانی 1382 و 1387 با بکارگیری دو روش تحلیل عاملی(استفاده از نرم افزار spss) و تاکسونومی عددی می باشد. همچنین، شهرستانهای استان به لحاظ توسعه در هر بخش، رتبه بندی و ضرایب نابرابری بین آنها محاسبه گردیده است و در نهایت این که اولویت های لازم برای توسعه را در هر شهرستان مشخص شده است.. در پایان با استفاده از نرم افزار Arc GIS سطح بندی شهرستان های استان، جهت تحلیل توسعه فضایی بخش های استان نمایش داده شده است. و جایگاه هر یک از شهرستان های استان در توسعه این بخش ها مشخص شده است. نتایج حاصل از این تحقیق نشان می دهد که نابرابری بین شهرستانهای استان طی دوره زمانی مورد بررسی در بخشهای آموزش و بهداشت و درمان افزایش یافته است.اما این افزایش ناچیز و روند توسعه متعادل بین شهرستان های استان رو به افزایش است.همچنین باید بیشترین توجه را به شهرستان های دلفان، ازنا و الیگودرز داشت.