فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۹۸۱ تا ۳٬۰۰۰ مورد از کل ۶٬۲۹۷ مورد.
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف اصلی این مقاله شناسایی و پهنه بندی محدوده منطقه ثامن مشهد از نظر آسیب پذیری شبکه معابر در زمان بروز حوادثی همچون زلزله می باشد. روش: این مطالعه براساس هدف، از نوع تحقیقات کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی موردی است. بنابراین ابتدا پارامترهای مؤثّر در تعیین کارایی شبکه معابر در زمان بروز بلایایی، همچون زلزله با استفاده از نظرات کارشناسان تعیین گردیدند. سپس برای انتخاب بهینه ترین مسیر جهت تخلیه اضطراری در زلزله های احتمالی، از مدل تحلیل سلسله مراتبی و قابلیت ها و تکنیک های هم پوشانی لایه های اطّلاعاتی در نرم افزار Arc GIS استفاده شده است. یافته ها/نتایج: استفاده از فرایند تحلیل سلسله مراتبی نشان داد که در بین شاخص های مطرح شده، شاخص ویژگی های سازه ای جداره درمجموع از دیگر شاخص ها تأثیرگذاری بیشتری را داشته است. همچنین نتایج حاصل از هم پوشانی شاخص ها نشان می دهد که معابر موجود در شمال منطقه نسبت به بقیه محدوده موردمطالعه، دارای آسیب پذیری بیشتری می باشند و با حرکت از شمال به جنوب منطقه، از میزان آسیب پذیری کاسته می شود. نتیجه گیری: بیشتر معابر این منطقه به لحاظ دارابودن بافت قدیمی و تراکم بالای جمعیتی و ساختار ساختمانی نامناسب، دارای بیشترین آسیب پذیری می باشند. بنابراین نیاز است تا زمان اصلاح شبکه معابر از مسیرهای اصلی منطقه به عنوان بهینه ترین مسیرها که دارای بهترین شرایط برای دسترسی به سایر مناطق هستند، استفاده کرد.
نقش راهبرد توسعه شهری (CDS) در مدیریت توسعه گردشگری مطالعه موردی: جزیره هرمز(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره پنجم تابستان ۱۳۹۵ شماره ۱۹
37 - 56
حوزه های تخصصی:
گسترش شهرنشینی و مسائل و مشکلات خاص زندگی شهری، بیش از پیش ضرورت توجه همه جانبه به راهبردها و راه حل های سودمند برای بهینه سازی زندگی ساکنان شهرها را روشن ساخته است. در میان موضوعاتی مانند محیط زیست شهری، ایمنی شهری، برنامه ریزی شهری و توسعه شهری، یک عامل بسیار مهم مدیریت شهری است. استراتژی توسعه شهری، یک ابزار جدید برای کمک به توسعه و برای پاسخ به تغییرات جزر و مدی فراگیر جهانی و کاهش فقر شهری و توسعه اقتصاد محلی می باشد. بیشتر استراتژی های توسعه شهری به عنوان یک فرآیند مشارکتی، سه هدف اصلی: بهبود مدیریت شهری، رشد اقتصادی و کاهش فقر شهری را دنبال می کنند. توسعه گردشگری یکی از ابعاد توسعه ملی است که در کشورهای مختلف چه به لحاظ اقتصادی و چه به لحاظ فرهنگی، اجتماعی و سیاسی حائز اهمیت است و یکی از ابزارهای مهم استراتژی توسعه شهری می باشد. هدف این پژوهش، بررسی نقش موثر مدیریت در استراتژی توسعه شهری، برای دستیابی به توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی جزیره هرمز می باشد. روش تحقیق بر مبنای روشهای توصیفی و تحلیلی و کاربردی است که با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و مطالعات میدانی ( مصاحبه و پرسشنامه) انجام گرفته و نتایج حاصل از آن با استفاده از نرم افزار SPSS و با آزمون کای اسکوئر تک نمونه ای محاسبه شده است و از تحلیل SWOT برای شناسایی قوت ها و ضعف ها، فرصت ها و تهدیدها و از مدل استراتژیک SOAR برای تدوین استراتژی توسعه و تشریح قوت ها، فرصت ها، آرمانها و نتایج استفاده شده است. توسعه گردشگری در دنیا، به کارآمدی نظام مدیریتی، تقویت زیر ساختها و بهبود ظرفیت های لازم نیاز دارد. یکی از مهمترین عوامل موثر در توسعه گردشگری در هر منطقه، چگونگی مدیریت آن است. نتایج بدست آمده نشان میدهد توسعه گردشگری در جزیره هرمز با وجود جاذبه های تاریخی و طبیعی به دلیل نداشتن امکانات خدماتی و رفاهی و زیر ساخت های لازم و مدیریت صحیح، به کندی پیش می رود و چشم انداز آن بر پایه تبدیل جزیره هرمز به منطقه آزاد، در یک نظام مدیریتی کارآمد با هدف توسعه گردشگری و رونق اقتصادی و اجتماعی منطقه در سه حوزه گردشگری تاریخی، فرهنگی و اکوتوریسم - ژئوتوریسم قرار دارد.
تحلیل فضایی کیفیّت محیطی بافت های فرسوده شهری (مطالعه موردی: منطقه ۱۱ شهرداری تهران)
حوزه های تخصصی:
کیفیّت محیط شهری، عبارت از وضعیت اجتماعی، فرهنگی، اقتصادی و کالبدی- فضایی محیط شهری که نشان-دهنده میزان رضایت یا عدم رضایت شهروندان از محیط شهری است؛ بنابراین، کیفیّت محیط باید در ارتباط با خواسته های انسان از لحاظ ذهنی و عینی با توجه به پیشرفت های فناوری و استانداردها در طول زمان تغییر و تحول یابد. این پژوهش با هدف تحلیل فضایی کیفیّت محیطی و ارتقای شاخص های کیفیّت محیطی در بافت های فرسوده محلّات ۱۹ گانه منطقه ۱۱ شهرداری تهران است. روش پژوهش، توصیفی– تحلیلی با بهره گیری از نرم افزار-های ArcGIS، Excel و مدل Topsis است. داده ها و اطلاعات جمع آوری شده درباره ۲۷ شاخص در ابعاد کالبدی، اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی می باشد. یافته های پژوهش مشخص می سازد با سطح بندی محلّات بر اساس تکنیک تاپسیس، محلّات عباسی، انبار، راه آهن، پارک رازی، هلال احمر و خرمشهر به عنوان محلّات دارای کیفیّت محیطی نامطلوب و محلّات اسکندری و جمهوری جزو محلّات مطلوب شناخته شدند. با تحلیل ابعاد و شاخص های تحقیق (محلّات منطقه ۱۱) به لحاظ کالبدی بدترین وضعیت و به لحاظ فرهنگی و اجتماعی بهترین وضعیت را در سطح منطقه به خود اختصاص داده اند.
تحلیلی بر رشد سریع شهرنشینی و کیفیت زندگی درکلانشهر اهواز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد جمعیت و افزایش مهاجرت به اهواز (به دنبال اجرای سیاست اصلاحات ارضی، افزایش قیمت نفت و سرازیر شدن دلارهای نفتی به اهواز به عنوان مرکز استان، گسترش روز افزون صنایع گوناگون، افزایش اهمیت سیاسی و اداری این شهر، جنگ تحمیلی و...)، باعث رشد سریع شهرنشینی در اهواز گردید. رشد سریع شهرنشینی در اهواز، مسائل و مشکلاتی را در رابطه با کیفیت زندگی به وجود آورده است. در این راستا، پژوهش حاضر با هدف تحلیل شاخص های منتخب کیفیت زندگی در شهر اهواز و به صورت موردی در سطح محلات کیانپارس، گلستان و عامری صورت گرفته است. این پژوهش از نوع نظری- کاربردی و از لحاظ روش مطالعه، توصیفی- تحلیلی است. داده ها و اطلاعات مورد نیاز برای انجام این پژوهش به دو روش کتابخانه ای و پیمایشی جمع آوری گردید. در ادامه نیز با استفاده از نرم افزارهای SPSS و EXCEL، داده ها و اطلاعات به دست آمده، مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش در دو سطح کیفی و کمّی حاصل شد. یافته های کیفی نشان می دهد، پیدایش و گسترش حجم بالای مناطق حاشیه نشین (حدود 40 درصد وسعت شهر اهواز)، نابرابری و عدم تعادل در تخصیص امکانات و سرانه های شهری و گسترش مشکلات زیست محیطی از مهم ترین پیامدهای رشد سریع شهرنشینی در کیفیت زندگی شهر اهواز بوده است. بر اساس یافته های کمّی نیز از لحاظ رضایتمندی و سطح کیفیت زندگی، از نظر شاخص های منتخب اشتغال، درآمد، حمل و نقل، مسکن، آموزش، بهداشت و سلامت، امنیت، اوقات فراغت، وابستگی و تعلق به محله و ICT، محله کیانپارس با بالاترین سطح کیفیت زندگی به عنوان محله برتر، محله گلستان به عنوان محله متوسط و محله عامری نیز به عنوان محله دارای پایین ترین سطح رضایتمندی و کیفیت زندگی مشخص شدند. بر اساس نتایج به دست آمده می توان گفت شهر نشینی سریع و لجام گسیخته در این شهر، بسیاری از فرصت ها را برای ارتقاء کیفیت زندگی به شدت محدود و در محیط های مختلف شهری ناموزون و نامتعادل نموده است. بر اساس یافته های تحقیق، راهکارهای مناسب نیز ارائه گردیده است.
رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای نمونه موردی؛ محله فهادان شهر یزد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه در سطح محلی و تلاش برای یافتن راهکارهای دموکراتیک در کشورهای توسعه یافته، سال هاست که بخش مهمی از مطالعات برنامه ریزی شهری را به خود اختصاص داده است، ازاین رو مطالعه جغرافیایی شهر با محور قرار دادن محلات شهری از اولویت های کاری برنامه ریزان شهری به شمار می رود. محله فهادان به عنوان هسته مرکزی شکل گیری شهر یزد، شکلی از همبستگی برمبنای سکونت بوده است که اکنون به دلیل عدم توجه به توسعه محله مذکور در گذار از سنت به مدرنیته دستخوش تغییر در ساخت و کیفیت روابط اجتماعی شده است. عدم اتکاء به سازوکارهای محلی، کاهش مشارکت مردم، و… تنها بخشی از پیامدهای عدم توجه به مسائل محله مذکور است. ازاین رو تبیین رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای می تواند به عنوان نقطه آغازین روند توسعه محله فهادان باشد. بنابراین پژوهش حاضر قصد دارد تا به بررسی رابطه شبکه اجتماعی با توسعه محله ای در محله فهادان شهر یزد بپردازد. روش شناسی این پژوهش ازنظر هدف از نوع کاربردی- توسعه ای و ازنظر ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی می باشد. ابزار مورداستفاده پرسشنامه است، که در نرم افزار SPSS و Amos مورد تحلیل قرارگرفته است. یافته های پژوهش نشان می دهد که رابطه مستقیم و معناداری بین شبکه اجتماعی و توسعه محله ای وجود دارد. بنابر یافته های پژوهش میزان تأثیر شبکه اجتماعی بر توسعه محله ای 70/0 است. همچنین به ترتیب ضرایب بتای استاندارد شده در مؤلفه های مشارکت اجتماعی با ضریب (172/0=β)، کیفیت شبکه با ضریب (111/0=β)، مشارکت مدنی با ضریب (092/0 =β)، بیشترین سهم را در تبیین توسعه محله ای دارند. نتایج مدل سازی معادلات ساختاری نشان می دهد که با بهبود وضعیت شبکه اجتماعی، وضعیت مؤلفه های توسعه محله نیز بهبود می یابد
Good Governance Model in Tehran City Islamic Council(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
This paper aims at studying governance and distribution of autonomies in Tehran City Islamic Council in the process of performing intra/inter-organizational functions. According to current theories on governance, there are three types of governance according to the kinde of involvement. Authority involvement, interactive involvement and persuasion involvement, in Tehran City Islamic Council in the process of forming and implementing urban regulations. On the other hand, Tehran City Islamic Council could have three kinds of autonomies to be effective: autogeny, heterogeny and discretion. Good governance model for Tehran City Islamic Council is an optimized combination of involvements and autonomies designed by polling the elites a mathematical model analysis. To study the current governance status in Tehran City Islamic Council, a questionnaire is used and the interval is estimated by single T-test. The findings indicate that in terms of involvement and autonomy, Tehran City Islamic Council has a remarkable distance from optimized governance model.
Reconnaissance and Analysis of Effective Elements on Spatial-Operational Changes in Southern Limit Area of Tehran Mega polis (Case study: Shahr-e-Rey & Islamshahr regions)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
It has been encountering with large modifications and developments during recent decades and it makes large developments at Rey & Islamshahr regions. As the habitation areas as shaped in different dimensions. Thought it can investigate the implicational structural at large scales even at littler scales too. Nevertheless the essential applications of living areas on over coming life need such habitation and it has been discussed occupations, having social relations with others, education and training. The kind of search in this study it is introductive and analysis and it was applied of library and curcuma methods. Also it was applied of Top sis model. The findings of study indicate that economical social and structural are in the rates from first to second and it has the most effective role at modification of environmental and implicational of Rey and Islamshahr habitation areas during Tehran mega city. At last it is evaluated as the final indicates at environmental and habitation areas.
Evaluation of urban management and political Scandinavian economy (case study: Sweden and Norway)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Study on international political economy of two countries, Sweden and Norway, in international interactions allows us to examine political economy of these two countries as the case study for further understanding of macro patterns of international political economy. Thus, understanding the power of influence of international developments in two economic and political areas in internal relations of countries refers to one of the necessities in this research. The present research displays how a constant pattern such as the welfare state pattern can change under influence of global relations or loses its some principles, i.e. the vice versa of this rule is true. In other words, we face impact and effectiveness of the two sides of the exchange. Without doubt, movement toward pattern of welfare state generates behaviors, patterns and considerations at the area of foreign policy of Sweden and Norway, which we will examine them in this research. However this multi-variable equation has not yet on the stage of final settlement and in some cases the relation between Norway and Sweden has not yet defined with the developments in the new world at the area of international political economy, definition for what going on is required to understand this complexity and the reason for creation of some ambiguities. Definition for political economy of Norway and Sweden as two countries with the most welfare worldwide reveals the necessity to conduct this research. Since Norway and Sweden have a distinctive pattern in their welfare services, measurement of the relation between these distinctive patterns and common patterns which have conventionalized at the international economy is considered a major concern. Ultimately, this research is the necessity for our country to use the interactive pattern existing in Scandinavian countries at the area of international political economy. however, there are huge differences between our country and Scandinavian countries in terms of geographical position, population size and financial facilities, it can use some of the patterns of welfare state in our country and some of the behavioral patterns of Norway and Sweden in international relations to progress the political and economic relations of our country in international system.
تلفیق معیارهای کیفی و کمی با استفاده از مدل های مکان مبنا به منظور مسیریابی بهینه ی خودروهای اورژانس در محیط های شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خودروهای اورژانس شهری با توجه به حساسیت مأموریت خود، همواره برای رسیدن به مقصد به دنبال کمترین زمان ممکن هستند. با توجه به پیچیدگی و گستردگی حمل و نقل و ترافیک در شهرهای بزرگ، عوامل و پارامترهای متعددی علاوه بر مسافت، در زمان رسیدن یک خودروی اورژانس به مقصد تأثیرگذار هستند که این پارامترها می توانند کیفی یا کمی و پویا یا ایستا باشند. در این مقاله روشی نوین بر مبنای ترکیب مدل های تلفیق، روش کمی سازی گاما، استفاده از روابط پیش بینی زمان سفر و الگوریتم های فراابتکاری به منظور دستیابی به بهینه ترین مسیر ارائه شده است. در این مقاله ابتدا کلیه ی فاکتورهای تأثیرگذار کمی و کیفی قابل محاسبه و دسترسی از دید مسیریابی اورژانس شناسایی شده، سپس با تبدیل پارامترهای کیفی به کمی، هر پارامتر با روش محاسبه ی حداکثر نرمال شده و بر اساس ارجحیت و میزان تأثیر هر پارامتر در یافتن مسیر بهینه تلفیق می گردند. روش تست گاما به عنوان یک روش برگرفته از داده برای محاسبه ی میزان ارجحیت و تأثیرگذاری فاکتورها استفاده شد. روند مذکور با استفاده از داده ی شبکه معابر و حجم ترافیک دو منطقه از شهر تهران پیاده سازی شد. وزن در نظر گرفته شده برای هر زیرمعیار تشکیل دهنده ی درجه سختی مسیر یعنی «کیفیت مسیر»، «عرض»، «شیب»، «نوع مسیر» و «میزان مستقیم بودن مسیر» بر اساس این روش به ترتیب 331/0، 286/0، 188/0، 172/0 و 020/0 بدست آمدند. در نهایت از الگوریتم فراابتکاری ژنتیک برای انتخاب مسیر بهینه وسایل نقلیه اورژانس استفاده شد و نتایج آن با الگوریتم معمول مسیریابی دیکسترا مقایسه شد. بر مبنای مقایسه ی انجام شده روش ارائه شده در این مقاله نسبت به روش های ساده ی فعلی برتری قابل ملاحظه ای داشت.
سطح بندی زیرساخت ها و تأسیسات گردشگری در شهرستان های استان آذربایجان غربی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه توسعه گردشگری به عنوان فعالیتی سودآور، در اولویت برنامه ریزی کشورها قرار گرفته است. اما توسعه گردشگری نیاز به توسعه زیرساخت ها دارد که معمولاً در کشورهای جهان سوم تمرکز زیر ساخت های گردشگری در شهرهای بزرگ و مراکز استان ها، باعث رونق گردشگری در شهرهای بزرگ شده و شهرهای کوچک و حتی روستاهای با پتانسیل بالای توریستی از مزایای آن کم بهره بوده اند. شناسایی سطوح توسعه یافتگی شهرستان ها به لحاظ زیرساخت های گردشگری می تواند در برنامه ریزی برای مناطق کم تر توسعه یافته کمک شایانی نماید. تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی سعی در تحلیل زیرساخت های گردشگری شهرستان های استان آذربایجان غربی دارد که در این راستا 14 متغیر انتخاب گردیده و با استفاده از تکنیک تحلیل عاملی درspss مورد تحلیل قرار گرفته است. متغیرهای فوق به 2 عامل تأثیرگذار کاهش یافت و در نهایت با تلفیق امتیازات عاملی حاصله، شهرستان ها رتبه بندی شده و سطوح توسعه یافتگی آن ها مشخص گردید. نتایج حاصله حاکی از آن است که، شهرستان ارومیه به لحاظ برخورداری از زیرساخت ها در رتبه اول و شهرستان خوی در رتبه دوم و شهرستان های شوط و پلدشت در رتبه شانزدهم و هفدهم قرار گرفته اند. و سطح بندی شهرستان های استان نشان از وجود ناهمگنی در سطح استان دارد به طوری که، شهرستان ارومیه در سطح کاملاً توسعه یافته و شهرستان های خوی و سردشت، توسعه یافته و شهرستان های چالدران، ماکو، مهاباد، سلماس، میاندوآب، نقده، بوکان در حال توسعه و بقیه ش هرستان ها محروم می باشند و بین رتبه هر شهرستان به لحاظ ب رخورداری از زیرساخت ها و جاذبه های گردشگری شهرستان ها رابطه مثبت وجود دارد.
تحلیل شاخص های آسیب پذیری در بافت های فرسوده شهری با رویکرد مدیریت بحران زلزله (مطالعه موردی: محله سیروس تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
آسیبپذیری شهر تهران دربرابر زلزله، به ویژه در بافت ها و فضاهای فرسودة بخش مرکزی آن، با عنایت به بستر طبیعی ناامن و با توجه به جایگاه بخش مرکزی این شهر، سنجش میزان
آسیب پذیری بافت های قدیمی بخش مرکزی شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری آن ها دربرابر زلزله را در اولویت قرار داده است. در این پژوهش، با ارائه روشی
برای تحلیل آسیب پذیری لرزه ای بافت های فرسوده، بر نقش مؤثر شاخص های برنامه ریزی شهری در کنار شاخص های سازه ای، در برنامه های مقابله با زلزله تأکید میشود. بدین منظور، به چندین موضوع خرد، شامل شناسایی و انتخاب شاخصهای ارزیابی آسیبپذیری لرزهای، تحلیل میزان تأثیر هریک از شاخصها و تعیین نواحی پرخطر و متراکم مسکونی فرسوده و
امتیازبندی طیف های مختلف آسیب پذیری و تولید نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله پرداخته شده است. پژوهش حاضر را می توان از حیث ماهیت و روش، تحلیلی اکتشافی -
دانست. در این نوشتار، ابتدا به مطالعه وضعیت آسیب پذیری منطقه 12 تهران و سپس به شناخت محله سیروس پرداخته می شود. در مرحله تحلیل، ابتدا مقادیر و داده های همه
شاخص ها استخراج می شوند و سپس بهروش تحلیل سلسلهمراتبی ) AHP ( و Expert choice ، شاخص های مربوطه وزن دهی می شوند. سپس با استفاده از نرم افزار GIS ، نقشه ریزپهنه بندی آسیب پذیری محله، با منطق FUZZY ارائه می شود. نتایج نشان می دهد وسعت و پوشش جمعیتی نقاط با آسیب پذیری بالا و بسیار بالا بیشتر است و در کل، محدوده با توجه به همه عوامل کالبدی مورد تحلیل، دربرابر زلزله بسیار آسیب پذیر است.
بررسی روند تغییرات پوشش اراضی شهر اراک دوره زمانی 2011 -1973(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر، مسائل گسترش شهری و تغییرات پوشش اراضی، از موضوعات مهم در مقیاس ملی و جهانی بوده است که برای شناخت ماهیت، ابعاد و کارکردهای عوامل و فرایندهای پیش گفته، تکنیک های مختلفی به کار گرفته شده است که در این میان تکنولوژی سنجش از دور به دلیل تولید تصاویرماهواره ایباقدرتتفکیکطیفیو مکانیبالا، به عنوانوسیله ای کارآمد برایآشکارسازیو ارزیابیتغییرات شناختهشدهاست. تحقیق حاضر از نوع توصیفی و اکتشافی است و با استفاده از داده ها و تصاویر ETM+,TM,MSS سال های 1973، 1985، 2000 و 2011 ماهواره لندست؛ روند تغییرات پوشش اراضی را مورد بررسی قرار داده است. تصاویر ماهواره ای در محیط نرم افزاری ARC GIS10.1 به روش طبقه بندی نظارت شده از نوع حداکثر مشابهت (MLC) با انتخاب نمونه های آموزشی، طبقه بندی شدند و برای به دست آوردن شدت تغییرات، از روش تفریق باندهای مشابه طیفی و منطق فازی استفاده شد. نتایج بررسی نشان داد که به تبع افزایش جمعیت و گسترش مساحت شهر، شدت تغییرات فازی برای دوره زمانی 1985-1973 معادل 84843/0، برای دوره 2000-1985 معادل 92983/0 و برای دوره 2011-2000 معادل 92795/0 بوده است. همچنین مساحت اراضیِ شهری در طول سه دوره فوق، به ترتیب 6/7، 2/15 و 9/11 کیلومتر مربع افزایش یافته و در طول دوره 38 ساله، از 9/14 به 8/49 کیلومتر مربع رسیده که روند گسترش متوسط سالانه شهر به میزان 18 0/9کیلومتر مربع و میزان همبستگی بین افزایش جمعیت و افزایش مساحت شهر 976/0 بوده است.
بررسی عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری پیرانشهر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مدیریت شهرها به عنوان یک سازمان گسترده به وسیله اجتماعات محلی می تواند به عنوان واسطه ای هم برای کنش های متقابل خرد و هم به عنوان تأثیر ساختار فیزیکی، بر افراد درک شود. برای دستیابی به توسعه پایدار شهری که مبتنی بر مدیریت شورایی در برنامه های توسعه می باشد بایستی ظرفیت سازی نمود. ظرفیت سازی در سطح محله های شهری از طریق شناخت توانایی های شهروندان و مشارکت دادن آنان در برنامه های شهری میسر می شود. هدف پژهش دستیابی به فرضیه اصلی پژوهش که عملکرد مدیریت شورایی در پایداری کالبدی و فیزیکی محلات شهری مؤثر است، می باشد. در این بررسی، با به کارگیری روش پیمایشی و ابزار ""پرسشنامه ساخت یافته"" براساس شاخص های پایداری در سطح داخلی و خارجی به گرداوری داده های مورد نیاز پرداخته شده است. جامعه آماریمورد بررسی 4 ناحیه اصلی شهر پیرانشهر می باشند و با استفاده از مدل کوکران متناسب با جمعیت هر محله 382 نفر حجم نمونه این تحقیق بوده است. آزمون های آماری SPSS به میزان پایداری هر یک از شاخص ها در شهر مورد پرداخته شده است و سپس بر اساس مدل ویکور به میزان رتبه بندی ناحیه های شهری انجام گرفته است که در نهایت نتایج نشان داد که شاخص های موجود در تحقیق تأثیر معناداری در افزایش پایداری ناحیه های شهری دارد. یافته های دیگر تحقیق بیانگر این واقعیت است که اعتقاد شهروندان به اینکه آن ها بر تصمیم گیری مؤثر هستند و مدیریت شورایی شهری خواهان مشارکت مردم است، اثر مثبت و قوی بر توسعه پایدار دارد. به گونه ای که عدم حضور مردم در مدیریت شورایی شهر بر پایداری محله ای در شهر تأثیرگذار بوده است؛ و در نهایت یافته ها بر اساس مدل ویکور نشان داد که میزان پایداری در ناحیه 2 با میزان 55/0= Q نسبت به ناحیه های دیگر در وضعیت مطلوب تری قرار دارد.
بررسی راهکارهای ساماندهی و تمرکززدایی از تهران و طراحی الگوی بهینه(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
روند راهکارها و راهبردهای بیان شده برای حل مسائل و مشکلات تهران بعد از طی مراحل مختلف به قانون امکان سنجی مرکز اداری و سیاسی کشور و ساماندهی و تمرکززدایی از تهران رسیده است. هدف این پژوهش پرداختن به مادة 1 این قانون و طراحی الگوی ساماندهی و تمرکززدایی از تهران است. روش این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع کاربردی است. جمع آوری داده ها نیز با استفاده از منابع کتابخانه ای- اسنادی و روش پیمایشی انجام گرفته است. نتایج نشان داد، باید بخش اول این قانون را کنار گذاشت و راهکارهای ساماندهی و تمرکززدایی را جایگزین کرد. همچنین، نتایج نشان داد اجرانکردن دقیق قوانین موجود در زمینة تمرکززدایی و ساماندهی، نگاه نقطه ای به تهران و درنظرنگرفتن منطقة شهری به عنوان یک کل واحد، بی توجهی به ابعاد مسئله دار تمرکز (ابعاد اقتصادی) و عدم پیگیری همزمان سیاست های ساماندهی و تمرکززدایی، باعث شده است سیاست های ساماندهی و تمرکززدایی کم اثر شود. در همین زمینه، ابتدا فهرستی از راهکارها از پژوهش های پیشین استخراج و با به کارگیری روش دلفی غربال گری شد و با ترکیب راهکارهای پیشین و نظر اعضای پانل دلفی، 30 راهکار اصلی در قالب الگوی ساماندهی و تمرکززدایی از تهران توسط اعضای پانل تأیید شد.
شناسایی و پهنه بندی کانون های وقوع جرم(سرقت مسلحانه) شهر اهواز بین سالهای 1390 تا 1393(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
سرقت مسلحانه در بین انواع سرقت دارای اهمیت مطالعاتی فوق العاده ای است زیرا همزمان امنیت جانی و مالی افراد جامعه را تهدید می کند. هدف از انجام این پژوهش شناسایی و پهنه بندی کانون های وقوع سرقت مسلحانه در شهر اهواز در فاصله زمانی سالهای 1390 تا 1393 می باشد. مدل به کار رفته تابع تحلیلی بیضی انحراف معیار از مباحث آمار فضایی می باشد. نتایج پژوهش نشان میدهد که کانون های وقوع سرقت مسلحانه در شهر اهواز در بخش های مرکزی شهر قراردارند و محدوده کانونهای جرم-خیز در حال گسترش می باشد. همچنین، مشخص شد که میزان سرقت مسلحانه در سال 1391 نسبت به 1390 از قسمتهای شمال شرقی و جنوب غربی به بخش های شمال و جنوب شهر جابه جا شده است. در سال 1392 نسبت به سال 1391 سرقت مسلحانه از بخش های شمالی و جنوبی به سمت بخش های شرقی و غربی تغییر جهت داده اند. سال 1393 نسبت به سال 1392 تغییر چندانی نداشته است.
بررسی گفتمان قدرت در نگارش تاریخ هنر و معماری و شهرسازی ایران در عصر ساسانی و ورود اسلام(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مدیریت شهری دوره ۱۴ زمستان ۱۳۹۵ شماره ۴۵
۳۸۸-۳۶۹
حوزه های تخصصی:
ساسانیان خود را جانشینان برحق هخامنشیان می دانستند. فرهنگ و تمدن و هنر در این دوره از تاریخ ایران به اوج خود می رسد. تاریخ نگاران ایرانی و غیر ایرانی بر این باورند که با سرنگونی دولت ساسانی، ایران هرگز روی تمدن و پیشرفت به خود ندیده است. نظریه گفتمان قدرت و دانش میشل فوکو به تحلیل و واسازی این باورها می پردازد. تحلیل گفتمان اهداف پشت این باورها را نشان می دهد. از نظر فوکو قدرت گزینه هایی را به عنوان دانش انتخاب می کند. این دانش هم مولد و هم سرکوبگراست. شکلهایی از مبارزه با این قدرت- دانش وجود دارد. این پژوهش به کمک روش اسنادی و کتابخانه ای با تحلیل نظریه ی گفتمان قدرت- دانش میشل فوکو در عصر ساسانی می پردازد. هدف این پژوهش نشان دادن تفاوت دو دید گاه متفاوت مولد و مبارز برای تاریخنگاران ایرانی و غیر ایرانی است. بسیاری ازتاریخ نگاران ایرانی، اطلاعات خود را مدیون باستان شناسان و شرق شناسان غربی می دانند. از این رو این تاریخنگاران اغلب باستان گرا هستند. تحلیل گفتمان دانش و قدرت جایگاه متفاوت و متضاد این دو گروه را برما آشکار می سازد.
راهکار مدیریت بحران کاربری ها با تأکید بر کاربری های حساس شهری (مکان پژوهش: شهر یاسوج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف پژوهش حاضر، ارزیابی آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج هنگام وقوع مخاطرات است. روش گردآوری اطلاعات به صورت پیمایشی و نوع تحقیق، توصیفی کاربردی و بر مشخصات کمّی و کیفی کاربری های حساس شهر یاسوج و مدل کارشناسانه دلفی مبتنی است. برای رسیدن به اهداف پژوهش حاضر، ابتدا آسیب پذیری کاربری های حساس شهر یاسوج (مراکز آموزشی، مراکز درمانی، مراکز نظامی، مراکز تجاری، ایستگاه های آتش نشانی و امداد و نجات) در برابر بحران های طبیعی بر اساس پنج شاخص اصلی (ساختاری کالبدی، موقعیت ساختمان، تراکم و ابعاد انسانی، ارتباط و دسترسی، تجهیزات و ایمنی ساختمان) ارزیابی شد. همچنین میزان آسیب پذیری کاربری های حساس در نواحی شهر یاسوج در برابر بحران های طبیعی بررسی و تحلیل شد. نتایج پژوهش نشان می دهد بین نواحی شهر یاسوج، ناحیة 4 دچار بدترین وضعیت از نظر میزان آسیب پذیری با وزن (841/0) و بهترین ناحیه از نظر میزان آسیب پذیری ناحیه 1 با وزن (111/0) است. نواحی 2 و 3 شهر یاسوج با میزان آسیب پذیری (350/0) و (581/0) در رتبه های دوم و سوم قرار دارند. بدین ترتیب، نواحی 4 و 3 باید در برنامه ریزی برای مدیریت بحران در اولویت قرار گیرند. بیشترین بعد آسیب پذیر کاربری های حساس شهر یاسوج، بعد ساختاری کالبدی و موقعیت ساختمان به ویژه در مصالح پی و اسکلت ساختمان و نزدیکی به گسل است. همچنین بر اساس نتایج پژوهش در شاخص های ارتباط و دسترسی به تجهیزات و ایمنی، بیشترین بعد آسیب پذیر، دوری از مراکز امداد و نجات و ایستگاه های آتش نشانی و همچنین کمبود خودروهای امدادرسان و کمبود تجهیزات پزشکی است. یافته های پژوهش آشکار کرد که راهکار پیشنهادی، ST است؛ بنابراین، پیشنهادهایی از این جمله به کاهش خسارت جانی و مالی زیادی، هنگام وقوع مخاطرات منجر می شود: نظارت بیشتر شهرداری بر ساخت و سازهای مقاوم و استفاده از مصالح مقاوم در برابر بحران های طبیعی در ناحیه 4، سامان دهی رودخانه بشار برای جلوگیری از طغیان رودخانه در ناحیه 1، ایجاد کانال هایی برای انتقال آب از درون شهر به خارج از شهر به ویژه در مسیر سه آبراهه اصلی شهر و غیره.
بررسی وضعیت امنیت اجتماعی در احداث پیاده راه در شهر اردبیل(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین فضاهای شهری که شهروندان، علاوه بر گذران اوقات فراغت در تهیه ی ملزومات زندگی، تعامل های اجتماعی و غیره مورد استفاده قرار می دهند، پیاده راه های شهری است. انتخاب مسیرهای پیاده نیاز به شاخص هایی دارد که علاوه بر افزایش دسترسی و آسایش برای شهروندان، بتواند امنیت اجتماعی آنها را نیز فراهم آورد. در این خصوص، در پژوهش حاضر، به ارزیابی محدوده ی بقعه شیخ صفی تا جمعه مسجد شهر اردبیل در راستای دستیابی به محیط پیاده راه اقدام شده است. هدف اصلی پژوهش، شناسایی شاخص های تأثیر گذار بر احداث پیاده راه از دیدگاه شهروندان است، تا مناسبت محور مورد مطالعه برای ایجاد محور پیاده راه، مورد بررسی قرار گیرد. در این راستا تحقیق حاضر توصیفی تحلیلی بوده و از لحاظ هدف جنبه ی کاربردی دارد.
جامعه ی آماری تحقیق را شهروندان شهر اردبیل تشکیل می دهند که به وسیله ی فرمول کوکران تعداد 383 نفر به عنوان نمونه تحقیق انتخاب و بین آنها به روش تصادفی ساده پرسشنامه توزیع شده است. برای تجزیه و تحلیل از آزمون های t تک نمونه ای (آزمون کلوموگروف- اسمیرونوف جهت بررسی نرمال بودن توزیع)، tمستقل، واریانس یکطرفه (آزمون تعقیبی شفه جهت بررسی تفاوت بین گروه ها و آزمون لون جهت بررسی برابری واریانس گروه ها) و رگرسیون چند متغیّره (به روش اینتر) استفاده شده است.
یافته های تحقیق نشان می دهد که، در صورت احداث پیاده راه در محدوده، این پیاده راه از نظر امنیت اجتماعی در وضعیت نامناسبی خواهد بود همچنین سن و سطح سواد افراد مورد پرسش، در برداشت آنها از کیفیت پیاده راه، تأثیر گذار بوده است. و اینکه در خصوص معیارهای تأثیرگذار در کیفیت پیاده راه رگرسیون چندگانه نشان داد که حدود 1/85 درصد واریانس کیفیت پیاده راه را معیارهای نه گانه تحقیق تبیین می کنند. به گونه ای که خدمات شهری با 8/68 درصد اثر در رتبه ی اول و معیار اقتصادی با 032/0 درصد اثر در رتبه ی آخر معیارهای نه گانه تحقیق قرار گرفتند.
سنجش عوامل مؤثر در رهاشدگی اراضی شهر ایلام در راستای دستیابی به پایداری شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه، یکی از معضلاتی که شهر و شهروندان با آن مواجه اند، وجود زمین های رهاشده و بی استفاده در مناطق و محلات مختلف شهری است. این اراضی و فضاهای مسئله دار، رشد افقی شهرها را به دنبال داشته، باعث نا پایداری در ابعاد محیط زیستی، اجتماعی و اقتصادی شده و محیط های شهری را با چالش های جدی مواجه ساخته است. با توجه به اهمیت و نقش حساس زمین در توسعة شهری و پیشبرد اهداف و برنامه های شهر، هدایت و کنترل این اراضی ضرورت دارد. در راستای کنترل و مدیریت اراضی رهاشده، اولین گام شناخت و بررسی عواملی است که در شکل گیری آن ها نقش مؤثر داشته است. لذا، هدف اصلی این مقاله، شناسایی و سنجش عوامل و نیروهای مؤثر در پیدایش اراضی رهاشده و بی استفاده (نمونة موردی: شهر ایلام) است. نوع تحقیق کاربردی و روش بررسی توصیفی- تحلیلی است. برای جمع آوری داده ها از روش پیمایشی و کتابخانه ای استفاده شده است. تجزیه وتحلیل داده ها با استفاده از نرم افزار SPSS و بهره گیری از آزمون هایی همچون ضریب همبستگی پیرسون، آزمون T تک نمونه ای و نیز رگرسیون چند گانه است. عوامل و نیروهای مؤثر در رهاشدگی اراضی در پنج بعد شامل عوامل و نیروهای اقتصادی، اجتماعی- فرهنگی، حقوقی- قانونی، سیاسی و محیطی سنجش شده است. نتایج حاصل از تحلیل یافته ها نشان می دهد که رابطة معناداری بین تمامی شاخص های مورد بررسی و شدت رهاشدگی اراضی درون شهری وجود دارد. از بین این شاخص ها، نیروها و عوامل اقتصادی، بیشترین نقش را در رهاشدگی اراضی درون شهری محدودة مورد مطالعه داشته است. به طور کلی، عواملی همچون مهاجرت های ناشی از جنگ تحمیلی و مهاجرت های روستاییان به شهرها، سیاست های واگذاری زمین و مسکن، پیش بینی های نادرست طرح های شهری، بورس بازی زمین و نقش پررنگ دلالان و زمین خواران در این امر در شکل گیری الگوی پراکندة شهری و رهاشدگی اراضی درون شهری ایلام، تأثیرگذار بوده است.
تحلیل الگوی شکل پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر، همه کشورهای جهان را با چالش های جدی روبهرو ساخته است. مسائل مربوط به این پدیده، نه تنها بر سیاست های شهرسازی تأثیر وسیعی گذاشته، بلکه تبعات آن در تشدید ناپایداری مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی جوامع نقش اساسی داشته است. این پژوهش، به ارزیابی الگوی شکل کالبدی شهر کرمانشاه می پردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا الگوی رشد شهری آن در راستای پایداری است. برای پاسخ به این پرسش، ضمن بررسی ادبیات موجود در زمینه های رشد پراکنش شهری و همچنین الگوی رشد فشردة شهری، روش توصیفی- تبیینی بهکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها و تعیین درجة تجمع جمعیت و اشتغال یا نسبت فشردگی و پراکنش براساس همبستگی فضایی، از ضرایب موران و گری و برای تشخیص توزیع نامتعادل، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی شانون استفاده شد. از مدل هلدرن نیز برای اندازه گیری رشد بی قوارة شهری استفاده شد. مطابق یافته ها، الگوی رشد شهری کرمانشاه تا حدودی پراکنده است و نابرابری و نبود تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهری آن مشهود است. نتایج نشان داد الگوی رشد شهر به الگوی تصادفی نزدیک تر و متمایل به پراکنش است. همچنین محاسبات انجامشده از طریق مدل هلدرن نشان می دهد 45 درصد از رشد فیزیکی شهر، درنتیجة رشد افقی (اسپرال) بوده است.