فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۱٬۷۴۱ تا ۱٬۷۶۰ مورد از کل ۴٬۰۲۰ مورد.
حوزه های تخصصی:
بررسی امکان تهیه نقشه خطر زمین لغزش با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی (محدوده ی موردمطالعه: حوزه آبخیز سردارآباد، استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مخاطرات محیط طبیعی سال هفتم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۱۶
45 - 64
حوزه های تخصصی:
با توجه به توانایی تکنیک های داده کاوی، کاربرد آن ها در رشته های مختلف مهندسی و علوم زمین گسترش فراوانی داشته است. هدف از پژوهش حاضر پهنه بندی حساسیت زمین لغزش با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی، در حوزه آبخیز سردارآباد در شهرستان خرم آباد، استان لرستان است. جنگل های تصادفی یک نوع مدرن از درخت- پایه هستند که شامل انبوهی از درخت های کلاس بندی و رگرسیونی می باشند. الگوریتم جنگل تصادفی مبتنی بر دسته ای از درخت های تصمیم است و در حال حاضر یکی از بهترین الگوریتم های یادگیری است. برای انجام پژوهش حاضر لایه های اطلاعاتی درجه شیب، جهت شیب، ارتفاع از سطح دریا، شکل شیب، فاصله از گسل، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، بارندگی، لیتولوژی و کاربری اراضی به عنوان عوامل مؤثر بر وقوع زمین لغزش شناسایی و نقشه های آن در نرم افزار ArcGIS10.2 رقومی و تهیه گردیدند. سپس با استفاده از الگوریتم جنگل تصادفی، ارتباط بین عوامل مؤثر و موقعیت زمین لغزش ها و وزن هر یک از آن ها در نرم افزار آماری R محاسبه و درنهایت جهت تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش منطقه موردمطالعه به محیط GIS منتقل گردید. نتایج ارزیابی دقت روش پهنه بندی با استفاده از منحنی تشخیص عملکرد نسبی و 30 درصد نقاط لغزشی استفاده نشده در فرآیند مدل سازی، بیان گر دقت عالی مدل جنگل تصادفی با سطح زیر منحنی 8/98 درصد است. هم چنین بر اساس الگوریتم جنگل تصادفی، عوامل لیتولوژی، فاصله از جاده و فاصله از رودخانه به ترتیب بیش ترین تأثیر را در وقوع زمین لغزش حوزه آبخیز سردارآباد داشته اند. با توجه به توانایی تکنیک های داده کاوی، کاربرد آن ها در رشته های مختلف مهندسی و علوم زمین گسترش فراوانی داشته است.هدفازپژوهشحاضرپهنه بندیحساسیتزمین لغزشبااستفادهازالگوریتمجنگلتصادفی،درحوزهآبخیزسردارآباددرشهرستان خرم آباد، استانلرستاناست. جنگل هایتصادفییکنوعمدرناز درخت- پایههستندکهشاملانبوهیازدرخت هایکلاس بندیورگرسیونیمی باشند. الگوریتمجنگلتصادفیمبتنیبردسته ایازدرخت هایتصمیماستودر حالحاضریکیازبهترین الگوریتم هاییادگیریاست.برای انجام پژوهش حاضرلایه هایاطلاعاتیدرجهشیب،جهتشیب،ارتفاعازسطحدریا،شکلشیب، فاصلهازگسل،فاصلهازآبراهه،فاصله از جاده، بارندگی، لیتولوژیوکاربریاراضیبه عنوانعواملمؤثربروقوعزمین لغزششناساییونقشه های آن درنرم افزار ArcGIS10.2 رقومی و تهیه گردیدند. سپسبااستفادهازالگوریتمجنگلتصادفی،ارتباط بین عوامل مؤثر و موقعیت زمین لغزش ها و وزنهریکازآن هادرنرم افزارآماری R محاسبهو درنهایت جهت تهیه نقشهحساسیتزمین لغزش منطقهموردمطالعهبه محیط GIS منتقل گردید.نتایجارزیابیدقتروشپهنه بندیبااستفادهازمنحنیتشخیصعملکردنسبیو30درصدنقاطلغزشی استفاده نشدهدرفرآیندمدل سازی،بیان گردقتعالیمدلجنگلتصادفی با سطح زیر منحنی 8/98درصد است.هم چنینبر اساس الگوریتمجنگلتصادفی، عوامللیتولوژی، فاصلهاز جادهوفاصله از رودخانهبه ترتیب بیش ترین تأثیر رادروقوعزمین لغزشحوزه آبخیز سردارآباد داشته اند.
گزارش علمی کارگاه برنامه ریزی درسی و آموزش جغرافیا
حوزه های تخصصی:
مکان یابی نواحی مستعدِ کشت کلزا در منطقه ی سرپل زهاب(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش به مطالعه و مکان یابی مناطق مناسب برای کشت کلزا در شهرستان سرپل زهاب با استفاده از مدل سازی آماری پرداخته است. برای این کار، آمار بلندمدّت هواشناسی شهرستان طیّ 15 سال، مورد استفاده قرار گرفته است. برای تهیّه ی نقشه ها در سیستم اطلاعات جغرافیایی و نیز، تحلیل و مقایسه ی داده ها از ایستگاه های اسلام آباد غرب، روانسر و قصر شیرین استفاده شده است. با توجّه به برآورده شدن نیاز دمایی، تاریخ های آغاز و پایان هر کدام از مراحل رشد کلزا به دست آمد. مقدار آب مورد نیاز و مقدار بارش رخ داده در مراحل رشد گیاه نیز، محاسبه شد. تمامی عناصر و عوامل مؤثّر در رشد و عملکرد بهینه ی کلزا در مدل سازی مورد استفاده قرار گرفته که در هر مرحله، تعدادی از آنها حذف شدند. به کمک سیستم اطلاعات جغرافیایی برای هرکدام از متغیّرهای نهایی اقدام به تهیّه ی نقشه شده و سپس مدل نهایی مورد آزمون قرار گرفت و با مطالعات میدانی، نقشه ی نهایی با واقعیّت منطقه انطباق داده شد. بر اساس نتایج به دست آمده در منطقه ی مطالعاتی، مقدار درجه/ روز مورد نیاز کلزا به خوبی برآورده می شود؛ اما در ابتدا و انتهای فصل رشد با تنش آبی مواجه می شود. بهترین و معنادارترین مدل Backward با متغیّرهای میانگین سالانه ی بارش طیّ دوره ی رشد، میانگین دمای خاک طیّ دوره ی کاشت تا روزت، اوّلین یخبندان های پاییزه و میانگین بارندگی در دوره ی گل دهی و تشکیل غلاف به دست آمده است. با استفاده از آمار واقعی محصول کلزا در سطح شهرستان، مدل مورد آزمایش قرار گرفت که با احتمال 97درصد، نتیجه قابل اعتماد است. نتایج حاصل از مطالعات میدانی نیز با خروجی مدل همخوانی دارد، به گونه ای که 41 درصد از مساحت منطقه ی مطالعاتی برای کشت مناسب و 59 درصد ضعیف و نامناسب است.
ارزیابی تطبیقی روش های رتبه بندی مخاطرات طبیعی در مناطق روستایی (مطالعه موردی: استان زنجان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مخاطرات طبیعی همواره از مهم ترین موضوعات مطرح در جوامع روستایی به شمار می آمده، و برنامه ریزی برای مقابله و پیشگیری از این مخاطرات و آثار زیان بار آن ها در زمرة اهداف بلندمدت جوامع مذکور بوده است. از این رو همواره استفاده از روش شناسی های علمی روز در مطالعات مربوط به مخاطرات طبیعی بسیار ضروری است. در این زمینه بهره گیری از روش ها و مدل های تصمیم گیری به منظور سازماندهی و برنامه ریزی بهینه ابزارهای مهم قلمداد می گردند که با اهداف متعددی چون اولویت بندی، مدل سازی، تصمیم گیری، انتخاب و نظایر اینها نقش مهمی در حوزه فعالیت هایی از این دست ایفا می کنند. این تکنیک ها در دو گروه عمده مدل های تصمیم گیری چندهدفه و چندشاخصه تقسیم می گردند، که در این میان مدل های تصمیم گیری چندشاخصه با توجه به کارایی بیشتر، خود به دو گروه مدل های جبرانی و غیرجبرانی طبقه بندی می شوند. بدین ترتیب در مقاله حاضر ابتدا بر اساس تعدادی شاخص به اولویت بندی روش های وزن دهی از دیدگاه متخصصان پرداخته می شود و سپس در گام بعدی با در نظر گرفتن مجموعه ای از ?? شاخص برای مخاطرات در روستاهای دهستان سجاس رود استان زنجان با ?? روستا در سطح شوراها، با به کارگیری یک مدل از هر زیرگروه به مقایسه دقت نتایج حاصل از اولویت بندی ?? نوع مخاطره پرداخته شد. یافته ها بیانگر آن بود که از نظر متخصصان مناسب ترین شیوه وزن دهی AHP و رتبه بندی مخاطرات بر اساس روش های تصمیم گیری چندشاخصه بیشترین همبستگی را میان روش SAW با دیگر روش های رتبه بندی داشته است. بدین ترتیب روش SAW را می توان گزینه ای مطلوب تر به منظور رتبه بندی مخاطرات طبیعی در مناطق روستایی به شمار آورد.
مدل سازی ارتباط بین مساحت و حجم زمین لغزش مطالعه موردی: حوضه بقیع نیشابور(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
جابجایی توده ای مواد از قبیل زمین لغزش از جمله فرآیندهای دامنه ای مشکل آفرین در حوضه بقیع در دامنه های جنوبی بینالود است، چرا که این پدیده موجب تخریب اراضی، زمین های کشاورزی و مراتع، و نیز افزایش تولید رسوب در خروجی حوضه می شود. بنابراین شناسایی پهنه های حساس به زمین لغزش و همچنین برآورد حجم حائز اهمیت است. در این تحقیق، به منظور برآورد حجم زمین لغزش ابتدا اطلاعات مربوط به عمق و مساحت لغزش ها گردآوری و پس از رعایت فرضیات رگرسیونی، یک مدل رگرسیونی توانی به دست آمد که با 17 رابطه ی ارائه شده در دنیا نیز مقایسه شد. نتایج این تحقیق نشان داد که مقادیر حجم برآورد شده توسط رابطه ارائه شده برای حوضه بقیع همخوانی نسبتأ خوبی با داده های مشاهده ای P Value=0.000,R2=0.692)) و برخی روابط موجود دارد که نشاندهنده ی کارایی رابطه ارائه شده می باشد. همچنین روابطی که در مناطق با زمین لغزش های به مساحت کوچک ایجاد شده اند، برای استفاده در حوضه بقیع کارایی بهتری نسبت به روابطی دارند که از زمین لغزش هایی با مساحت بزرگ بدست آمده اند. با توجه به رابطه ارائه شده، میزان میانگین عمق زمین لغزش ها در حوضه بقیع 314/3 متر برآورد شد که به میزان میانگین عمق مشاهده ای که 069/4 متر بود، نزدیک است.
شبیه سازی احتمال وقوع زمین لغزش با استفاده از منطق فازی و فرایند تحلیل سلسله مراتبی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
زمین لغزش به علت ماهیت خطرناک خود در مناطق کوهستانی معمولا مورفولوژی را به طور ناگهانی بر هم می زند و خسارت هایی عمده به مناطق مسکونی، جاده ها، زمین های کشاورزی و... وارد می کند. در این مطالعه با استفاده از مدل AHP و عملگرهای منطق فازی به ارزیابی و پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن در استان خراسان رضوی پرداخته شده است. مجموعا هشت معیار اصلی ارتفاع، شیب، جهت شیب، فاصله از آبراهه، فاصله از جاده، فاصله از گسل، زمین شناسی و کاربری اراضی مرتبط با وقوع پدیده زمین لغزش مورد بررسی قرار گرفت. زیرمعیارها با استفاده از مدل نسبت فراوانی وزن دهی و فازی سازی گردیدند. وزن معیارها نیز با استفاده از مدل AHP تعیین گردید. سپس نقشه حساسیت زمین لغزش با استفاده از عملگرهای فازی 9/0،8/0 و 7/0 تهیه و با استفاده از منحنی ROC صحت سنجی گردیدند. نتایج نشان داد عامل شیب بیشترین تاثیر و عامل کاربری اراضی کمترین اثر را در وقوع لغزش در حوضه داشته است. نتایج اعتبار سنجی مدل گویای دقت90 درصدی نقشه حساسیت زمین لغزش با عملگر 7/0 در حوضه بوده است. بنابراین مدل فازی گاما با عملگر 7/0 بهترین شکل نقشه حساسیت زمین لغزش در حوضه پیوه ژن را ارائه داده است.
«درآمدی بر جهانگردی»
تعیین اراضی مناسب کشت نخود دیم در استان کرمانشاه با استفاده از داده های اقلیمی و محیطی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
افزایش جمعیت و نیاز روزافزون بشر به مواد غذایی، لزوم توسعة کشاورزی را ایجاب می کند. در این پژوهش، نواحی مستعد از نظر شرایط اقلیمی و محیطی برای کشت نخود دیم در استان کرمانشاه شناسایی شد. داده های مورد نیاز شامل بارش سالانه، بارش فصل رشد، دمای کمینة فصل رشد، میانگین دمای جوانه زنی، دمای گل دهی و رسیدگی، میانگین بیشینه و کمینة ماهانة رطوبت نسبی فصل رشد، میانگین ماهانة ساعت های آفتابی فصل رشد طی دورة آماری بیست ساله (1991-2010) برای هفده ایستگاه سینوپتیک استفاده شد. داده های محیطی ارتفاع، شیب و نوع خاک نیز در این پژوهش وارد شد. بعد از تعیین وزن و استانداردسازی، متغیرها در روش تاپسیس وارد شد و پهنه بندی انجام گرفت. نتایج پژوهش نشان داد بارش سالانه با 45/0 بیشترین و باد با 3/0 کمترین تأثیر را بر تعیین توان کشت نخود دارد. همچنین، 1/0 مساحت استان دارای شرایط بسیار خوب، 4/26 شرایط خوب و 5/73 شرایط متوسطی برای کشت نخود دیم دارد. اثر ارتفاع زیاد بر بخش های شمال شرق، شیب تند بیش از 30 درصد در نواحی شمالی و شرقی و همچنین دماهای بیش از آستانة تحمل گیاه در غرب استان در دوره های گل دهی و رسیدگی، مطلوبیت شرایط اقلیمی و محیطی را برای کشت نخود کاهش داده است.
مدل سازی مفهومی چالش های فراروی تفکیک اراضی روستایی با استفاده از تئوری بنیانی (مطالعه موردی: روستاهای شهرستان مشهد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تفکیک اراضی روستایی به جداسازی قطعات زمین با هدف تخصیص به کاربری های مختلف و مشخص در درون و یا مجاورت بافت روستا اطلاق می گردد که به منظور تامین کمبود فضاهای مسکونی، اداری و خدماتی روستا و با رعایت دسترسی مطلوب بین قطعات روستایی صورت می پذیرد. در این تحقیق ضمن معرفی ابزارهای لازم در نظام مطلوب تفکیک اراضی روستایی شامل قوانین روستایی (اسناد و احکام، حقوق مالکیت، حقوق ارتفاقی) و (استانداردها و ضوابط و مقررات) این سوال مطرح می شود که چالش های پیش رو در جریان تفکیک اراضی در مناطق روستایی شهرستان مشهد کدامند؟ بر این اساس سعی گردیده با واکاوی قوانین روستایی (به کمک کارشناسان بنیاد مسکن) به بررسی نظام موجود قوانین تفکیک اراضی روستایی پرداخته شود و همچنین با بهره مندی از نظر صاحبنظران نظیر مشاوران طرح هادی روستایی، کارشناسان سایر ادارات همچون سازمان نظام مهندسی استان و ادارت ثبت چالش های احتمالی پیش روی طراحی و تفکیک اراضی روستایی واقع در محدوده طرح هادی روستایی شناسایی گردد. در تحقیق حاضر از روش شناسی کیفی با رویکردی تفسیرگرایانه و با استفاده از تئوری بنیانی استفاده شده است. گردآوری داده ها ابتدا در سطح کتابخانه ای برای بررسی نظری و قانونی تفکیک اراضی روستایی و سپس با مصاحبه های ساخت نیافته و باز انجام شده است. یافته های حاصل از تحقیق به استخراج مدل مفهومی چالش های پیش روی تفکیک اراضی منتهی شده است که شامل چالشهای تامین زمین، محدودیت عوامل طبیعی و عوامل مصنوع، موانع حقوقی مالکیت اراضی و موانع اجرایی طرح تفکیک می باشد.
پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضه ابرکوه با استفاده از تصاویر ماهواره ای (2014-1976)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بدلیل افزایش تغییرات مخرّب کاربری اراضی که عمدتاً بوسیله فعالیت های انسانی انجام می گیرد، کشف و بارزسازی تغییرات و ارزیابی اثرات زیست محیطی آنها جهت برنامه ریزی و مدیریت آتی منابع ضروری است. بنابراین هدف از این پژوهش، پایش و روندیابی تغییرات کاربری اراضی حوضه ی کویر ابرکوه در بازه زمانی 38 ساله (2014-1976) به منظور ارزیابی و مدیریت مسائل زیست محیطی از قبیل فشار انسان بر زمین بدون لحاظ نمودن ظرفیت تحمل، و بررسی روند تغییرات مساحتی کاربری ها در جهت شناخت مناطق دارای تنش محیطی می باشد. در این راستا از داده های تصاویر ماهواره ای لندست، سنجنده های MSS (1976)، TM (1990)، ETM+ (2000 و 2006) و OLI (2014)؛ و تکنیک های دورسنجی نظیر طبقه بندی نظارتی و ارزیابی دقت پس از طبقه بندی برای شناسایی نوع کاربری ها، و اعمال توابع تحلیل مؤلفه مبنا، تسلدکپ و تفاضل تصاویر برای پایش تغییرات استفاده شده است. نتایج طبقه بندی حاکی از بارزسازی هفت نوع کاربری شامل اراضی شهری، زراعی، بایر، صخره ای، مرتعی، جلگه رسی و کویر می باشد که سال 2014 با مقادیر ضریب کاپا 18/82 درصد و دقت کل 76/0 بالاترین دقت را دارد. نتایج روندیابی تغییرات کاربری ها بیانگر سیر صعودی سطح اراضی مرتعی (65/5 %)، صخره ای (52/2 %)، بایر (63/3 %) و کشاورزی (04/1 %)، و سیر نزولی مساحت اراضی شهری (33/4 %)، جلگه رسی (89/6 %) و کویر (03/6 %) می باشد. از منظر توابع تحلیل مؤلفه مبنا و تسلدکپ، به ترتیب 748/1 % (4912/306 کیلومترمربع) و 989/3 % (961/699 کیلومترمربع) از سطح منطقه مطالعاتی با تغییرات افزایشی کاربری روبرو بوده، و در مجموع روند کلی تغییرات طبقات افزایشی، صعودی است.بیشترین تغییرات کاربری از نوع مخرب و ویرانگر بوده و از لحاظ فضایی منطبق بر محدوده اطراف مراکز تجمع انسانی مانند شهرهای ابرکوه و مهردشت می باشد.بدیهی است که در اثر تداوم این روند، حوضه ابرکوه در آینده ای نزدیک، تبدیل به یک اکوسیستم غیرفعال مرده می گردد که فاقد هر گونه پتانسیل تولید اکولوژیک و بیولوژیک است.
پژوهشی در توسعه و مشارکت در روستاهای برگزیدة استان آذربایجان شرقی
حوزه های تخصصی:
مشارکت دادن اقشار گوناگون مردم روستایی در پیشبرد برنامه ها و فعالیتهای اجتماعی، اقتصادی و عمرانی، یکی از سیاستهای محوری توسعة روستایی بعد از انقلاب بوده است. در این مقاله سعی شده تا نحوة مشارکت روستاییان در روند توسعة روستایی بر اثر اجرای برنامه های توسعة روستایی بعد از انقلاب، در گروهی از روستاهای برگزیده در استان آذربایجان شرقی مورد بررسی قرار گیرد. با بررسی روستاهای برگزیده، این مطالعه نتیجه می گیرد: نخست اینکه، روستاهایی که بیشترین فعالیت توسعه ای را توسط نهادها و سازمانهای توسعة روستایی تجربه نموده و دارای شرایط توسعه ای بالایی بودند و همچنین روستائیانی که دارای زمینه های اقتصادی و اجتماعی بالاتری بودند، در روند تغییر روستایی، بیشترین مشارکت را داشتند. دوم اینکه، هر چند برنامه ها تأثیر مثبتی در افزایش مشارکت روستاییان داشته، ولی هنوز فاصلة قابل توجهی بین مشارکت مورد نظر برنامه های توسعة روستایی و مشارکت روستاییان در روند تغییر روستایی بعلت استمرار ساختارهای اقتصادی- اجتماعی گذشته، تمرکزگرایی در برنامه ها و سازمانهای روستایی و عدم وجود سازمانهای موثر محلی وجود دارد.
پهنه بندی پایداری منطقه ساحلی محمود آباد از طریق شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه نوسانات سطح آب دریای خزر از جمله در منطقه ساحلی محمودآباد حتی در مقیاس دهه ای بسیار سریع اتفاق می افتد، رعایت عنصر ایمنی در سایه مدیریت یکپارچه ساحلی با تعیین حریم دریا در این سواحل امکان پذیر خواهد بود. تعیین حریم ضرورت های انجام این پژوهش را در قالب بررسی نقش شاخص های ژئومورفولوژیکی در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان محمودآباد به خوبی روشن می سازد.در این پژوهش، از شاخص آسیب پذیری سواحل (CVI) به عنوان شاخص های ژئومورفیک تأثیرگذار در ساخت و ساز منطقه ساحلی شهرستان و شهر محمودآباد استفاده شد. ابتدا با استفاده از داده های توپوگرافی (مدل رقومی ارتفاع 10 متری) و با توجه به نوسانات تراز آب دریای خزر، محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه در اراضی شهرستان محمودآباد تعیین شد؛ محدوده حایل عمودی اولیه شامل اراضی بوده که در ارتفاع پایین تر از 7/24- متر قرار دارند و محدوده حایل عمودی ثانویه اراضی با ارتفاع بین 7/24- تا 5/23- متر را شامل می شود. با تعیین این محدوده ها مشخص شد که 52/32 کیلومتر مربع یعنی 23/12 درصد از کل اراضی شهرستان در محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه قرار گرفته اند. در ادامه همین بحث و در داخل اراضی محدوده حایل عمودی اولیه و ثانویه، شاخص آسیب پذیری ساحل بر مبنای 5 پارامتر ارتفاع، شیب، لندفرم ژئومورفولوژی، کاربری اراضی و فاصله از جاده در دو زیر شاخص طبیعی و انسان منشاء اجرا گردید.
تحلیل نقش بازارچة مرزی ماهیرود در توسعة فضایی - کالبدی منطقة مرزی با تأکید بر عامل مهاجرت و کاهش محرومیت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: توسعه و امنیت مناطق مرزی یکی از مهم ترین دغدغه های دولتمردان است. درراستای تحقق این امر، تأسیس بازارچة مرزی یکی از شناخته شده ترین روش های توسعة اقتصادی این نواحی محسوب می شود. این مراکز اقتصادی می توانند نقش قابل توجهی در به ارمغان آوردن توسعه وامنیت مناطق مرزی داشته باشند. در این پژوهش، به بررسی تأثیرات فضایی- کالبدی بازارچة مرزی ماهیرود شهر سربیشه در منطقه، بعد از تأسیس آن پرداخته می-شود.
روش: این پژوهش ازحیث ماهیت و روش، توصیفی- تحلیلی محسوب می شود. اطلاعات موردنیاز پژوهش به دو شیوة کتابخانه ای و میدانی (پرسشنامه، مصاحبه و بازدید میدانی) گردآوری شده اند. اطلاعات گردآوری شده از 135 نفر جامعة نمونه، با استفاده از نرم-افزار SPSS درقالب روش های آماری توصیفی و استنباطی تجزیه وتحلیل شده اند.
یافته ها/ نتایج: نتایج حاکی از آن است که با فعال شدن بازارچة مرزی ماهیرود سربیشه، در بخش تغییرات کالبدی اقدامات عمرانی ازقبیل احداث جاده، فراهم نمودن تأسیسات زیربنایی آب، برق، تلفن و مراکز بیمه و بانک صورت گرفته است. در این بازارچه علاوه بر افزایش انگیزه برای سکونت و افزایش اشتغال، کاهش محرومیت را به دنبال داشته است.
نتیجه گیری: این بازارچه در سطح خرد در محدودة سکونتگاه های روستایی و در سطح منطقة مرزی، تأثیرات مثبتی در ابعاد کالبدی، اقتصادی، سیاسی و امنیتی داشته است. این مطلب نشان می دهد که باید به بازارچة مرزی در چارچوب برنامه های آمایش ملی، استانی و مناطق مرزی توجه جدی شود.
ارزیابی خطرات زیست محیطی مناطق حاشیه دریاچه ارومیه ناشی از نوسانات مرز پیرامونی طی سال های 1985 تا 2010
حوزه های تخصصی:
ارزیابی تأثیر ات و توان های محیطی امروزه به عنوان یکی از مباحث پایه ای برنامه ریزی های اقتصادی، اجتماعی و طرح های شهری و روستایی مطرح است. دریاچه ارومیه در 45 درجه و 10 دقیقه تا 45 درجه و 45 دقیقه طول شرقی و 37 تا 38 درجه و 16 دقیقه عرض شمالی قرار دارد. حداکثر مساحت آن در ماه های اردیبهشت و خرداد و حداقل گسترش آن در ماه های مهر و آبان است مساحت کل حوضه آبریز دریاچه ارومیه بالغ بر 51876 کیلومتر مربع و طول دریاچه حدود 140 کیلومتر و عرض آن 20 الی 50 کیلومتر می باشد و محیط آن حدود 500 کیلومتر برآورد شده است در این دریاچه یک جریان داخلی آب در سمت غرب از شمال به جنوب و در سمت شرق از جنوب به شمال وجود دارد که در سواحل شمالی دارای جهت شرقی- غربی و در سواحل جنوبی دارای جهت حرکت غربی - شرقی است. و این امر بر مشکلات مناطق واقع در شرق دریاچه که دارای حداکثر پسروی نیز می باشند؛ می افزاید. این پژوهش با توجه به نوع هدف، از نوع کاربردی و از نظر ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی- تحلیلی می باشد. در ابتدای امر از تصاویر موزاییک شده سال های 1985 و 2010دریاچه ارومیه استفاده گردید. در محیط نرم افزار قسمت های مختلف آن برش زده شد و در محیط نرم افزاری ARC GISبر روی دریاچه ارومیه بر اساس وضعیت بهره وری اراضی و مناطق جمعیتی و ... چهار سطح مشخص گردید. سپس با استفاده از لایه های مختلف جمعیت، مناطق مسکونی، ارتفاع، کاربری و ... از طریق روی هم گذاری لایه 5 مورد نقشه مناسب تهیه گردید که به تفسیر هر کدام از نقشه پرداخته شد تحقیقات نشان داد که اکثر شهرهایی که در بخش شرقی منطقه مطالعاتی قرار دارند همچون: تبریز، آذرشهر، صوفیان، میاندوآب، مرند و ... حداکثر خطرپذیری قرار دارند و شهرهایی هم چون بناب که جهت باد در آن ها غربی می باشند در اوج خطرپذیری قرار دارند چون اکثر مناطق حاشیه دریاچه در ارتفاعات زیر 30 متر از سطح دریا قرار دارند بر میزان خطرپذیری مناطق افزوده می گردد که در صورت جابجایی نمک توسط باد و آبیاری از طرف کشاورزان با شورشدن اراضی آبی و دیم به مساحت حدود 10 میلیون هکتار بر مشکلات در طول زمان نیز افزوده خواهد شد و در نهایت منجر به مهاجرت صدها هزار نفر از ساکنین منطقه ما خواهد شد.
تبیین تحوّلات مفهوم مرز در فضای سیاسی مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مرز به پدیده ای فضایی گفته می شود که بازتابنده ی قلمرو حاکمیّت سیاسی یک دولت بوده و مطابق قواعدی خاص در مقابل حرکت انسان، انتقال کالا و نشر افکار مانع ایجاد می کند. جهانی شدن و بحث گسترش فزاینده ی فناوری اطلاعات و ارتباطات که از آن به عنوان ""جامعه ی شبکه ای"" یاد می شود، به تحوّل و دگرگونی در ابعاد مختلف سیاسی، امنیّتی، اقتصادی و اجتماعی منجر شده و ویژگی های جامعه ی شبکه ای همچون اقتصاد اطلاعاتی، فرهنگ مجازی و کاهش اهمّیّت زمان و مکان در تعاملات اجتماعی، ویژگی متمایزی به هزاره ی سوم بخشیده است که ملموس ترین این دگرگونی ها را می توان در عوامل، عناصر و مفاهیم جغرافیایی مشاهده کرد. در چنین فضایی که با عنوان ""فضای سایبر"" توصیف می شود، مجموعه هایی از ارتباطات درونی انسان ها از طریق رایانه و مسائل مخابراتی بدون در نظر گرفتن جغرافیای فیزیکی شکل می گیرد. بدین ترتیب، مرز به عنوان یکی از مفاهیم پایه ای جغرافیای سیاسی مانند مفاهیم دیگر همچون سرزمین، ملّت، دولت و حاکمیّت در عصر جهانی شدن و فضای مجازی دچار دگرگونی های فراوانی شده است. در این پژوهش با روش توصیفی تحلیلی در پی این مطلب هستیم که مرز به عنوان یک پدیده ی جغرافیایی در عصر جهانی شدن و با پیدایش فضای مجازی دچار چه تحوّلاتی شده است؟ یافته های پژوهش نشان می دهد، هر چند تحوّلات دوران معاصر و فناوری های ارتباطی و اطلاعاتی توانسته اند برخی کارکردهای مرز را تغییر دهند؛ و لی نتوانسته اند ماهیّت آن را از بین ببرند.
ارزیابی آسیب پذیری مخاطره ی بیابان زایی در حوضه ی آبریز مند با تاکید بر رهیافت ویکور توسعه یافته (E-VIKOR)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بیابان زایی و تخریب زمین های مستعد کشاورزی در برخی مناطق خشک و نیمه خشک به صورت مخاطره ی طبیعی اکوسیستم های طبیعی و زندگی انسانی را به مخاطره انداخته است. بنابراین، ارزیابی و شناخت مناطق مستعد بیابان زایی ضروری به نظر می رسد. در ایران، به خصوص مناطق جنوبی به علت شرایط آب و هوایی خشک و نیمه خشک جزو مناطق مستعد بیابان زایی محسوب می گردد. این پژوهش با هدف ارزیابی و تحلیل میزان آسیب پذیری بیابان زایی در حوضه ی آبریز مند در سواحل شمالی خلیج فارس انجام شده است. حوضه ی آب ریز رودخانه ی مند در محدوده ی استان بوشهر و جنوب استان فارس قرار دارد. به علت حساسیت و شکنندگی محیط طبیعی در این بخش به شناسایی مناطق مستعد تخریب خاک و بیابان زایی با استفاده از معیارهای جنس زمین، میزان فرسایش (پتانسیل فرسایش آبی)، میزان بارش، شیب، سطوح ارتفاعی، کاربری زمین اقدام شده است. همچنین، سنجش از دور را برای حجم پوشش گیاهی با کمک شاخص NDVI استفاده کردیم. تلفیق معیارها و سرانجام ارزیابی به کمک رهیافت ویکور توسعه یافته (E-VIKOR) انجام شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد بیش از نیمی از سطح حوضه ی مند در طبقه ی با خطر بیابان زایی متوسط قرار دارد و در صورت تداوم روند فعلی تخریب خاک همه ی این پهنه ها مستعد تبدیل شدن به بیابان را دارند. زوال اکوسیستم های طبیعی و کاهش کیفیت حیات انسانی از پیامدهای چنین روندی خواهد بود
بررسی رابطه شیوع بیماری سالک با عناصر اقلیمی در شرق شهرستان اصفهان
حوزه های تخصصی:
بیماری سالک زندگی انسان را از جنبه های جسمی و روحی تحت تأثیر قرار می دهد و شیوع آن تحت تأثیر شرایط اقلیمی و محیطی قرار دارد. هدف این پژوهش بررسی عناصر اقلیمی بر گسترش این بیماری در منطقه شرق شهرستان اصفهان است. برای این منظور از داده های ماهانه تعداد مبتلایان به بیماری سالک در مراکز بهداشتی درمانی 11 شهر شرق اصفهان استفاده شده است. هم چنین از داده های اقلیمی ماهانه ایستگاه ورزنه و نیز 9 ایستگاه هم جوار استفاده گردید. نتایج این پژوهش نشان داد ارتباط تعداد مبتلایان به سالک با عناصر اقلیمی؛ ساعات آفتابی، دمای هوا، رطوبت نسبی با زمان تأخیر 2 تا 4 ماهه در همه شهرهای شهرستان اصفهان در سطح اطمینان 99 درصد معنادار است ولی روابط آن با عناصر بارش و سرعت وزش باد در هیچ یک از شهرها بصورت همزمان و غیرهمزمان معنادار نمی باشد. ارتباط معکوس تراکم مبتلایان به سالک و فاصله از گودال گاوخونی که در سطح اطمینان 95 درصد معناردار است نشان می دهد نواحی پست و باتلاقی می تواند نقش مؤثری در افزایش مبتلایان به سالک داشته باشد.