فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۶۸۱ تا ۷۰۰ مورد از کل ۲٬۲۷۱ مورد.
حوزه های تخصصی:
در این مطالعه، مدلی ترکیبی از شبکه های عصبی ماژولار و پردازش تصاویر مادیس برای محاسبه دمای سطح زمین، در منطقه ای شامل شهر تهران، ارائه شده است. در این مدل، داده های تصاویر حرارتی با تکیه بر ویژگی های دمای درخشندگی در باندهای حرارتی 31 و 32 میکرومترسنجنده مادیس، به منزله ورودی در شبکه های عصبی ماژولار به کار رفته و روش جدیدی براساس ترکیبی از شبکه عصبی نگاشت خودسازمانده و الگوریتم بهینه سازی تجمع ذرات پیشنهاد شد. نتایج به دست آمده نشان می دهد استفاده از این الگوریتم سبب توزیع مناسب داده های ورودی شبکه های عصبی می شود. در آخر، نتایج نهایی با مدل های شبکه های عصبی با آموزش و ساختار غیرماژولار نیز مقایسه شده است. نتایج این مقایسه نشان می دهد که زمان آموزش مدل در پیش بینی دمای سطح زمین کاهش، و دقت مدل افزایش یافته است. اختلاف کم بین مقادیر پیش بینی شده و مقادیر واقعی دما در منطقه نشان می دهد که دما با دقت مناسبی در این مدل پیش بینی شده است، به طوری که میانگین خطای مدل ترکیبی مقدار 0081/0 و درصد خطای مطلق نیز 59/10 است.
مقایسه کارآیی الگوریتم های ماشین بردار پشتیبان و حداکثر احتمال در آشکارسازی تغییرات کاربری اراضی (مطالعه موردی: حوضه آبخیز سیمینه رود)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
با توجه به اینکه الگوریتم های متنوعی برای طبقه بندی تصاویر ماهواره ای در سنجش از دور توسعه یافته اند، انتخاب الگوریتم مناسب طبقه بندی در دستیابی به نتایج صحیح نقش بسیاری ایفا می کند. به همین منظور در پژوهش حاضر، با مقایسه کارآیی صحت طبقه بندی دو الگوریتم حداکثر احتمال و ماشین های بردار پشتیبان، الگوریتم دقیق تر تعیین، و از آن برای بررسی روند تغییرات کاربری اراضی استفاده شد. تحقیق حاضر در حوزه آبخیز سیمینه رود و با استفاده از تصاویر سنجنده های TM، ETM + و OLI انجام گرفت. نتایج تحقیق نشان داد که الگوریتم ماشین بردار پشتیبان، درمقایسه با الگوریتم حداکثر احتمال، تصاویر ماهواره ای را بهتر طبقه بندی کرده است و از میان کرنل های ماشین بردار، کرنل تابع پایه شعاعی (RBF) کارآیی بهتری داشته است. بنابراین، از الگوریتم ماشین بردار پشتیبان با کرنل تابع پایه شعاعی برای تهیه نقشه کاربری اراضی دوره های مورد بررسی و تغییرات کاربری استفاده شد. بررسی روند تغییرات کاربری اراضی، با استفاده از این کرنل، مشخص کرد که در طی دوره های بررسی شده، مساحت کاربری های زراعت آبی از 30.535 هکتار به 67.210 هکتار، زراعت دیم از 79.909 هکتار به 123.383 هکتار و مناطق مسکونی از 474 هکتار به 1934 هکتار افزایش یافته است درحالی که مراتع از 259.811 هکتار به 178.398هکتار، و منابع آب از 240 هکتار به 41 هکتار روند کاهشی دارند.
ارزیابی کارآیی روش های درون یابی برای تخمین PH و EC خاک (مطالعة موردی: بخش درودزن در استان فارس)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
انتخاب مناسب ترین روش درون یابی به منظور تخمین ویژگی های خاک منطقه نقش مهمی در استراتژی های آب و مدیریت کشاورزی ایفا می کند. همچنین ازآنجاکه ویژگی های خاک در زمان و مکان تغییر می کند، تحلیل متغیرهای فضایی خصوصیات خاک برای نشان دادن اکوسیستم های خاص اهمیت دارد. هدف از این تحقیق بررسی دقت پنج روش درون یابی فاصلة وزنی معکوس، چندجمله ای عام، چندجمله ای موضعی، تابع شعاع محور و کریجینگ برای تخمین پارامترهای EC و PH خاک است. بدین منظور، 48 پروفیل در 15 دهستان موجود در بخش درودزن، واقع در استان فارس حفر شد. تمامی مقادیر EC و PH مربوط به عمق 30-0 سانتیمتر اول خاک است. برای بالابردن دقت مطالعه، روش های درون یابی در مدل ها و توان های گوناگون مقایسه شد. ترسیم نیم تغییرنما در GS + نشان داد داده های PH و EC بهترین برازش را به ترتیب در مدل گوسن و کروی دارند. همچنین براساس مقادیر به دست آمده از معیارهای ارزیابی خطا شامل RMSE، MSE، MAE، R 2 و MBE بهترین روش درون یابی با کمترین خطا به منظور تهیة نقشه های پراکنش مکانی پارامترهای EC و PH خاک انتخاب شد. نتایج برتریِ روش LPI با توان دو و روش IDW با توان یک برای فاکتور PH را نشان می دهد. همچنین روش کریجینگ در مدل گوسن و IDW با توان یک به ترتیب بیشترین دقت را برای پارامتر EC در منطقة مورد مطالعه نشان دادند. افزون بر این، نتایج نشان داد دقت روش RBF و GPI به نسبت سایر روش ها پایین تر است.
مدیریت(شناسایی و اولویت بندی) ژئومورفوسایت ها با استفاده از مدل های Entropy و Saw، مطالعه موردی: ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش، با یک نگرش مدیریتی و سیستمی به شناسایی، بررسی و اولویت بندی ژئومورفوسایت های شهرستان سردشت پرداخته شده است. روش کار بر مبنای مطالعات تئوریک، میدانی و به کارگیری مدل های تصمیم گیری چند شاخصه(MADAM) و به صورت موردی روش های Saw و Entropy و نیز ابزارهای تحقیقی نقشه و GPS باهدف تجزیه وتحلیل بوده است. برای نیل به هدف، پنج ژئوسایت(گزینه) شناسایی و با چهار معیار و شاخص تأثیرگذار شامل جذابیت بصری سایت، دسترسی و میزان برخورداری، آمادگی برای توسعه زیرساخت ها و تعداد جاذبه های گردشگری بر اساس آنتروپی و نیز آنتروپی تعدیل شده مورد ارزیابی قرار گرفتند. به عنوان نتیجه، خروجی حاصل از وزن دهی شاخص ها در هر دو روش یکسان حاصل گردید که دال بر دقت مطالعاتی است. در مرحله بعد با نتایج موجود و بر اساس روش Saw، اولویت بندی ژئومورفوسایت ها به ترتیب شامل A1(آبشار شلماش)،A2(سایت چشمه گراوان)،A4(سایت بیوران)، A5(سایت رودخانه زاب) و A3(سایت دشت وزنه) برآورد گردیدند. واکاوی مسئله که به نوعی نتیجه اصلی پژوهش محسوب می شود، بیانگر نقش اصلی شاخص های طبیعی موردبررسی همچون جذابیت بصری( منحصربه فرد بودن) و نیز تعدد جاذبه های گردشگری در پیرامون هر ژئوسایت همراه با نقش شاخص های مدیریتی و انسانی همچون فضا و آمادگی ژئوسایت ها و دسترسی به صورت ترکیبی در انتخاب ژئوسایت های برتر است. در تأیید این مسئله می توان به ژئوسایت دشت وزنه به صورت مقایسه ای با دیگر ژئوسایت ها اشاره کرد که معیار عدم دسترسی مناسب و عدم میزان برخورداری از امکانات حداقلی باعث شده است که در اولویت آخر قرار گیرد. پس می توان به عنوان نتیجه نهایی اشاره کرد که روش های موردمطالعه در این پژوهش به صورت تلفیقی در توان سنجی و شناسایی نقاط ضعف و قوت و نهایتاً مدیریت ژئومورفوسایت ها باهدف ایجاد ژئوتوریسم موفق پایدار و نیز توسعه پایدار مناطق به ویژه توانمند ولی محروم بسیار مؤثر هستند. به عنوان نمونه در مورد مدیریت ژئومورفوتوریسم سردشت مشخص گردید که پتانسیل های ژئومورفوتوریسمی متعددی وجود دارد که به ویژه با توجه به مرزی بودن و وجود توریسم بازار، در صورت بالا بردن شاخص های مدیریتی همچون توسعه و بهبود راه های ارتباطی و دسترسی و نیز ایجاد فضا در سطح ژئوسایت ها، یک تحول در جریان ژئومورفوتوریسم و پایداری محیطی و نیز توسعه پایدار منطقه ایجاد می گردد.
تحلیل فضایی گردشگری با استفاده از مدل های ترکیبی در محیط GIS مطالعه موردی: شهرستان رامسر(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نمایش گرافیکی پدیده های انسانی جهت تحلیل های مکانی- فضایی به عنوان مدلی جهت واکاوی مناطق، می تواند توزیع فضایی پدیده های جغرافیایی را به تصویر بکشد. در این خصوص علم زمین آمار و مدل های تخمین آن می تواند کمک شایانی جهت نمایش گرافیکی این توزیع انجام دهد. پژوهش حاضر از نوع کاربردی و رویکرد حاکم بر تحقیق تحلیلی و تطبیقی است. جهت پهنه بندی منطقه از لحاظ تخمین ورود گردشگر، از بیست روستای دارای آمار ورود گردشگر از فروردین سال 1389 تا فروردین سال1390 به عنوان نقاط معلوم استفاده گردید. همچنین از تکنیک تابع پایه شعاعی (RBF) به همراه پنج مدل آن جهت پهنه بندی استفاده گردید. جهت ارزیابی متقابل مدل های مذکور از نیم تغییر نما استفاده گردید. نتایج ارزیابی نشان می دهد مدل اسپیلاین کاملاً منظم با ضریب تعیین 77/0 و RMS= 19 بهترین مدل جهت پهنه بندی انتخاب گردید. همچنین نتایج تحقیق نشان می دهد 73 روستای شهرستان رامسر می توانند سالانه بین 1000 تا 1500 نفر ، 46 روستا بین 1500 تا 2000 نفر و 42 روستا بین 500 تا 1000 نفر گردشگر جذب نمایند که اکثر این روستاها در شمال شهرستان واقع شده اند. همچنین بیشترین تخمین جذب گردشگر در 2 روستای شهرستان (جواهرده و جنت رودبار) با تعداد 4000 تا 5000 نفر گردشگر برآورد می گردد. نتایج ارزیابی نشان می دهد غرب شهرستان رامسر دارای پتانسیل بالاتری جهت جذب گردشگر می باشد.
سنجش کیفیت خدمات مراکز خدمات ترویج کشاورزی با استفاده از مدل سِروُکوال در استان البرز(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مراکز خدمات ترویج کشاورزی به واسطه ارتباط مستقیم با محیط روستایی و کشاورزی نقش درخورتوجه ای در توسعه و پیشرفت بخش کشاورزی دارد. هدف اصلی این مراکز ارائه خدمات مختلف آموزشی، مشاوره ای و حمایتی است؛ ازاین رو ارتقای کیفیت خدمات در این واحدها و افزایش رضایت مندی کشاورزان و بهره برداران اهمیت فراوانی دارد. مطالعه حاضر دو هدف را دنبال می کرد: 1. ارزیابی کیفیت خدمات ارائه شده توسط مراکز خدمات ترویج کشاورزی و اندازه گیری شکاف آن با استفاده از تفاوت بین ادراک و انتظارها؛ 2. بررسی تفاوت بین ابعاد کیفیت خدمات از دیدگاه کشاورزان. تحقیق حاضر از لحاظ هدف کاربردی بود و از نظر شیوه جمع آوری اطلاعات میدانی و از لحاظ تحلیل داده ها توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری تحقیق را کشاورزان و بهره برداران مراجعه کننده به مراکز خدمات ترویج کشاورزی استان البرز تشکیل می دادند. با استفاده از روش نمونه گیری در جامعه نامحدود 180 نفر به عنوان نمونه انتخاب و داده ها با استفاده از روش نمونه گیری تصادفی جمع آوری شد. در تحقیق حاضر به منظور بررسی کیفیت خدمات مدل پنج عاملی سِروُکوال به کاررفت. روایی ظاهری ابزار با استفاده از دیدگاه های کارشناسان و روایی محتوایی آن با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ تأیید شد. نتایج تحقیق نشان داد که بین انتظارها و ادراک مراجعه کنندگان در تمام ابعاد اختلاف معنی دار آماری وجود دارد. براساس نتایج بین ابعاد کیفیت خدمات نیز تفاوت معنی دار مشاهده و بُعد اطمینان و پاسخ گویی مهم تر از ابعاد دیگر بیان شد. ارائه خدمات به محیط های روستایی و کشاورزی و پیشرفت این بخش پایدار و با افزایش شاخص های کیفی همراه خواهد بود.
برآورد دمای سطح زمین با استفاده از تصاویر ماهواره لندست8 و الگوریتم پنجره مجزا(مطالعه موردی: حوضه آبریز مهاباد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
دمای سطح زمین یکی از معیارهای مهم در برنامه ریزی ناحیه ای و منطقه ای می باشد. دمای سطح زمین در بسیاری از برنامه های کاربردی محیط زیست، کشاورزی، هواشناسی و سایر پروژه ها می تواند مورد استفاده واقع شود.با توجه به محدودیت ایستگاه های هواشناسی، سنجش از دور می تواند به عنوان پایه و اساس بسیاری از داده های هواشناسی مورد استفاده قرار گیرد. یکی از مهمترین جنبه های کاربردی سنجش از دور در مطالعات اقلیم شناسی برآورد دمای سطح زمین می باشد. در این راستا، الگوریتم پنجره مجزا به عنوان یک روش مؤثر در استخراج دمای سطح زمین محسوب می شود؛ که براساس منابع علمی بیشترین دقت را ارائه می دهد. در این پژوهش از تصاویر چند طیفی و حرارتی ماهواره لندست8 برای برآورد دمای زمین در حوضه آبریز مهاباد استفاده شده است. برای نیل به هدف، بعد از انجام تصحیحات رادیومتریک نسبت به مدل سازی و تجزیه و تحلیل تصاویر اقدام شد. بطوری که شاخص پوشش گیاهی، کسری پوشش گیاهی، دمای روشنایی ماهواره، قابلیت انتشار سطح زمین، ستون بخار آب که از معیارهای مؤثر در برآورد دمای سطح زمین با روش الگوریتم پنجره مجزا می باشند، با انجام محاسبه روابط ریاضی مقادیر لازم برای محاسبه دمای سطح زمین بدست آمدند.در نهایت دمای سطح زمین با دقت معادل 4/1 درجه سانتیگراد برآورد شد. مناطق با پوشش گیاهی زیاد و پوشیده از آب (سد) دمای کم و مناطق با پوشش گیاهی کم و خاک لخت دمای بالایی را نشان می دهند که همه در تغییرات دمایی منطقه مورد مطالعه مؤثر می باشند. نتایج تحقیق بیانگر این مهم است که روش الگوریتم پنجره مجزا نتایج قابل اعتماد و مطمئنی را در برآورد دمای سطح زمین ارائه می دهد که می تواند در مطالعات زیست محیطی و علوم زمین مورد استفاده قرار گیرد.
تحلیل الگوی شکل پایدار شهر کرمانشاه با استفاده از روش های کمی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد سریع و گسترش افقی شهرها در دهه های اخیر، همه کشورهای جهان را با چالش های جدی روبهرو ساخته است. مسائل مربوط به این پدیده، نه تنها بر سیاست های شهرسازی تأثیر وسیعی گذاشته، بلکه تبعات آن در تشدید ناپایداری مسائل اقتصادی، اجتماعی، سیاسی، مدیریتی و زیست محیطی جوامع نقش اساسی داشته است. این پژوهش، به ارزیابی الگوی شکل کالبدی شهر کرمانشاه می پردازد و به این پرسش پاسخ میدهد که آیا الگوی رشد شهری آن در راستای پایداری است. برای پاسخ به این پرسش، ضمن بررسی ادبیات موجود در زمینه های رشد پراکنش شهری و همچنین الگوی رشد فشردة شهری، روش توصیفی- تبیینی بهکار گرفته شد. برای تحلیل داده ها و تعیین درجة تجمع جمعیت و اشتغال یا نسبت فشردگی و پراکنش براساس همبستگی فضایی، از ضرایب موران و گری و برای تشخیص توزیع نامتعادل، از ضرایب جینی و آنتروپی نسبی شانون استفاده شد. از مدل هلدرن نیز برای اندازه گیری رشد بی قوارة شهری استفاده شد. مطابق یافته ها، الگوی رشد شهری کرمانشاه تا حدودی پراکنده است و نابرابری و نبود تعادل در توزیع جمعیت در نواحی شهری آن مشهود است. نتایج نشان داد الگوی رشد شهر به الگوی تصادفی نزدیک تر و متمایل به پراکنش است. همچنین محاسبات انجامشده از طریق مدل هلدرن نشان می دهد 45 درصد از رشد فیزیکی شهر، درنتیجة رشد افقی (اسپرال) بوده است.
تحلیل فضایی خشکسالی اقلیمی شمال غرب ایران با استفاده از آماره خودهمبستگی فضایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
خشکسالی یکی از پدیده های خزنده محیطی است که در مناطق خشک و نیمه خشک نمود بیشتری دارد. در این پژوهش با استفاده از داده های بارندگی 23 ایستگاه سینوپتیک و باران سنجی در بازه زمانی 20 ساله در شمال غرب ایران، به بررسی و تحلیل فضایی خشکسالی پرداخته شده است. ابتدا با استفاده از مقادیر SPI، دوره های خشکسالی و ترسالی منطقه شناسایی شدند و با استفاده از افزونه Geostatistic Analyst اقدام به پهنه بندی خشکسالی با روش درون یابی کریجینگ معمولی با مدل نیم پراشنگار گوسین و با کمترین خطای RMS شد. در ادامه با استفاده از واریوگرام مناسب، یاخته هایی به ابعاد 5*5 کیلومتر جهت انجام تحلیل فضایی بر منطقه مورد مطالعه گسترانیده شد. به منظور تبیین الگوی حاکم بر خشکسالی در شمال غرب ایران از آماره های سراسری و موضعی موران در حکم رویکردهای تحلیل اکتشافی داده های فضایی استفاده شد. نتایج شاخص موران در مورد خشکسالی نشان داد که مقادیر مربوط به سال های مختلف در طول دوره آماری دارای ضریب مثبت و نزدیک به یک (I >0/959344Moran's) می باشند که نشان دهنده خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی است. همچنین نتایج حاصل از مقادیر امتیاز استاندارد Z و مقدار P-Value، خوشه ای بودن توزیع فضایی خشکسالی را مورد تائید قرارداد. درنهایت جهت شناسایی الگوهای فضایی حاکم بر خشکسالی از آماره ی عمومی G استفاده شد. نتایج این آماره نشان داد که قسمت غرب و شمال غرب منطقه دارای الگوی خشکسالی ملایم و جنوب شرق منطقه دارای الگوی خشکسالی بسیار شدید می باشد که در سطح 99/0 درصد معنادار می باشند.
سنجش میزان آسیب پذیری سکونتگاه های غیررسمی در برابر خطر وقوع زمین لرزه با استفاده ازGIS مورد پژوهش: محله زیر نهر تراب شهر پارس آباد(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اغلب شهرهای کشورهای در حال توسعه با مسئله سکونتگاه های غیررسمی مواجهند. شکل گیری و رشد این سکونتگاه ها به دلایلی از جمله ساخت و سازهای شتابان و خارج از عرف ساختمانی، از مسائل تهدید کننده برای اجتماعات ساکن در آنها محسوب می شود. از آنجایی که خطر زمین لرزه در اغلب مناطق ایران، سکونتگاه های شهری و از جمله سکونتگاه های غیررسمی را تهدید می کند، بررسی، سنجش و تحلیل میزان آسیب پذیری این سکونتگاه ها در مقابل خطر وقوع زمین لرزه های احتمالی برای بکارگیری اصول مدیریت بحران در مقیاس محله ای ضروری است. هدف اصلی این پژوهش، ارزیابی میزان آسیب پذیری محله زیر نهر تراب پارس آباد در برابر خطر وقوع زمین لرزه احتمالی است. این پژوهش از نوع اسنادی و میدانی است. بعد از مطالعات اسنادی و تدوین مبانی نظری، داده های خام به صورت میدانی و از نهادهای متولی گردآوری شده اند. سپس برای تعیین وزن معیارها، از روش فرآیند تحلیل شبکه ای (ANP) استفاده شده است. در ادامه از مدل های همپوشانی در سامانه اطلاعات جغرافیایی (GIS) از جمله شاخص همپوشانی وزین (WOI) برای تلفیق زیرمعیارها و تعیین میزان آسیب پذیری ساختمان ها، استفاده شده است. یافته های این پژوهش نشان می دهند که؛ در هنگام وقوع زلزله احتمالی، میزان آسیب پذیری حدود 80 درصد از واحدهای ساختمانی محله زیر نهر تراب، زیاد و بسیار زیاد است. از این رو،، برای پیشگیری از وقوع بحران، پیشنهاداتی بر مبنای مؤلفه های پژوهش ارائه شده اند.
بررسی و ظرفیت سنجی شهرداری بابلسر از نظر پیاده سازی و توسعه زیرساخت داده های مکانی بخشی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهم ترین و کلیدی ترین موارد برای تصمیم گیری، برنامه ریزی و مدیریت شهری یکپارچه، وجود اطلاعات مکانی جامع است. پژوهش حاضر، با هدف بررسی و ظرفیت سنجی شهرداری بابلسر از نظر پیاده سازی و توسعه زیرساخت داده های مکانی (SDI) انجام شده است. این پژوهش، توصیفی- تحلیلی مبتنی بر مصاحبه و به لحاظ هدف کاربردی است. جامعه آماری تحقیق، شامل کارکنان شهرداری بابلسر است و نمونه های آماری آن از واحدهای کلیدی مؤثر در SDI بخشی شهرداری انتخاب شده اند. به منظور مطالعه و ارزیابی شهرداری بابلسر از نظر پیاده سازی و توسعه SDI، از مدل مفهومی توسعه SDI ملی ایران استفاده شد. مطابق نتایج، بعضی از چالش های مهم در زمینه پیاده سازی SDI شهرداری بابلسر عبارت اند از: پایین بودن آگاهی، فرهنگ و ادراک متولیان اصلی تولید و به کارگیری داده های مکانی، نبود سیاست ها و دستورالعمل های مشخص برای تولید داده ها و فراداده های مربوط به آن و استانداردسازی و به روزرسانی داده و فراداده های مربوط، ذخیره سازی و تهیة نسخة پشتیبان، نحوه نمایش به اشتراک گذاری و تجزیه و تحلیل داده ها و نیز دستورالعمل های کنترل کیفیت داده ها، و نبود منابع مالی و بودجه های تعریف شده در برنامه های بلندمدت و میان مدت شهرداری. بااین حال، وجود انگیزه بالا در سیاست گذاران شهرداری و کارشناسان بعضی از واحدها برای فراهم کردن امکان استفاده از سیستم GIS در واحدهای مختلف شهرداری و وجود شرایط فنی لازم و بسترهای مخابراتی به منظور برقراری ارتباط میان همه واحدهای مؤثر در فعالیت SDI، از قوت های بسیار مهم در راستای پیاده سازی SDI بخشی شهرداری مورد مطالعه هستند.
ارائه راهبرد های ارتقاء کیفیت محیطی در نوسازی بافت فرسوده فرحزاد با استفاده از روش تحلیل استراتژیک – سلسله مراتبی (SWOT-AHP)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه ارتقا کیفیت های محیطی یکی از مهم ترین موضوعات مد نظر در طرح های توسعه شهری و مهم تر از آن پروژه های نوسازی بافت های فرسوده شهر می باشد. در نظر داشتن موضوع کیفیت محیطی برای مداخله در بافت های فرسوده سبب می شود، رویکردی نسبتا جامع به تمامی ابعاد فرسودگی در این بافت ها به دست آید. به همین سبب، پژوهش حاضر سعی بر آن دارد تا با بررسی ادبیات موجود پیرامون کیفیت های محیطی، عوامل کلیدی موضوع را استخراج کرده و به تحلیل آن ها در بافت فرسوده فرحزاد بپردازد. هدف این پژوهش ارائه اصلی ترین راهبرد ها جهت ارتقا کیفیت محیطی بافت های فرسوده از جمله بافت فرسوده فرحزاد در مسیر نوسازی می باشد. در این پژوهش از روش تحقیق توصیفی- پیمایشی در بستری از مطالعات کتابخانه ای برای استخراج معیار ها بهره گرفته شده است. تحلیل معیار های کیفیت محیطی بدست آمده در بافت مورد بررسی، با استفاده از ماتریس SWOT انجام شده و در نهایت تجزیه و تحلیل داده ها با ترکیب SWOT و AHP و با کمک نرم افزار Expert Choice محاسبه شده است. این پژوهش از نوع کیفی – کمی بوده و از حیث هدف، کاربردی قلمداد می شود. نتایج حاصل از این پژوهش حاکی از آن است که در میان عوامل SWOT، نقاط ضعف بالاترین وزن را در ارتقا کیفیت محیطی دارا می باشد و در دسته بندی عوامل در قالب مولفه های کیفیت محیطی، مولفه عملکردی اولین اولویت را در ارتقا کیفیت محیطی داراست و پس از آن مولفه تجربی – زیبایی شناختی و زیست محیطی قرار دارند.
پیش بینی محل وقوع زلزله احتمالی در استان خراسان رضوی با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
استان خراسان رضوی به عنوان دومین استان پرجمعیت کشور با نزدیک به ۶ میلیون نفر ساکن، بیش از ۲۵۰۰ گسل در آن شناسایی شده که ۶۰% مساحت، ۷۵% شهرها و ۳۵% روستاها در حریم این گسل ها قرار دارد؛ لذا پیش بینی محل وقوع زلزله های آینده، می تواند در کاهش خطرات ناشی از زلزله در این استان بسیار سودمند باشد. هدف پژوهش، شناسایی مکان هایی است که احتمال رخداد زلزله در آن ها نسبت به سایر مناطق بیشتر می باشد. برای دستیابی هدف پژوهش، اطلاعات زلزله های ۸-۴ ریشتری رخ داده در محدوده این استان بین سال های ۲۰۱۴-۱۹۰۰ میلادی با ویژگی های مکان، عمق، ساعت و بزرگی زلزله استخراج گردید. سپس با استفاده از روش شبکه عصبی مصنوعی خودسازمان ده کوهونن به پیش بینی احتمال رخداد زلزله آتی و مکان آن پرداخته شده است. یافته های تحقیق نشان می دهد که میانگین بزرگی و عمق زلزله های اتفاق افتاده در این استان به ترتیب، ۶/۴ ریشتر و ۹۶/۲۰ کیلومتری سطح زمین بوده است. فراوانی ساعت وقوع زلزله ها در طی ۲۴ ساعت شبانه روز به تفکیک در فصول مختلف، از بعد ظهر تا ساعات اولیه بامداد اتفاق افتاده که اوج آن برای بهار، تابستان، پاییز و زمستان به ترتیب در ساعات ۱، ۲۴، ۲۳ و ۲۲ است. همچنین ۱۲% جمعیت شهری و ۱۰% جمعیت روستایی استان در پهنه های با خطر نسبتاً بالا و بالا قرار دارد. بیشترین احتمال وقوع زلزله در منطقه مرکزی متمایل به غرب استان (شهرستان کاشمر و جنوب شرق شهرستان های سبزوار و بردسکن) و در منطقه جنوب شرق استان (شهرستان خواف) با احتمال ۳۰%، بالاتر نسبت به سایر مناطق پیش بینی شده است.
کاربرد مدل ترکیبی فرآیند تحلیل شبکه و منطق فازی در پهنهبندی حساسیت وقوع زمین لغزش (مطالعه موردی: حوضه آبریز چلی چای)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
نقشه های حساسیت وقوع زمین لغزش یکی از مهمترین ابزارهای لازم برای برنامه ریزان و تصمیم گیران محیطی به ویژه در مناطق کوهستانی است. مدل فرآیند تحلیل شبکه(ANP) از جمله مدل های تهیه نقشه حساسیت زمین لغزش است. این مدل با حفظ قابلیت ها و محاسن موجود در مدل AHP، معایب مربوط به آن را رفع کرده و به همین دلیل در سال های اخیر استفاده از آن نسبت به AHP فزونی گرفته و جایگزین آن شده است. در این پژوهش با استفاده از مدل فرآیند تحلیل شبکه، پهنه بندی حساسیت زمین لغزش در حوضه آبخیز چلی چای استان گلستان انجام شده است. برای انجام این کار از 10 پارامتر طبیعی و انسانی(سنگ شناسی، بارش، فاصله از گسل، فاصله از رودخانه، تراکم زهکشی، درجه و برای شیب، کاربری زمین، تراکم پوشش گیاهی(NDVI) و فاصله از جاده) استفاده شده است. نرم افزارهای super decision، Arc map و ENVI از جمله ابزارهای هستند که برای انجام مقایسات زوجی، تهیه داده ها و اجرای مدل مورد استفاده قرار گرفته اند. نقشه نهایی به دست آمده از مدل در پنج کلاس خطر طبقه بندی و با استفاده از زمین لغزه های رخ داده در منطقه مورد ارزیابی قرار گرفت. نتایج ارزیابی نشان داد که 70 درصد زمین لغزه های رخ داده در منطقه در کلاس هایی با خطر زیاد و خیلی زیاد قرار گرفته اند. این مناطق اغلب در نیمه شمالی و بخش های مرکزی حوضه قرار گرفته اند. با توجه به نتیجه ارزیابی، مدل قابلیت مناسبی را برای پیش بینی حساسیت زمین لغزش نشان می دهد. طبق نقشه پهنه بندی حساسیت زمین لغزش نواحی پر خطر حوضه عمدتاً دامنه های جنوبی، جنوب غربی و غربی را تشکیل می دهند. با توجه به نقشه پهنه بندی حساسیت وقوع زمین لغزش، امکان شناسایی مناطق مستعد وقوع زمین لغزش در بخش های مختلف حوضه مشخص شده است و استفاده از آن می تواند در زمینه مدیریت حوضه و پایدارسازی دامنه ها مفید باشد.
برآورد ساختار جنگل کاج با استفاده از تصاویر رادارای(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در این تحقیق، جهت برآورد پارامترهای ساختاری جنگل کاج، از داده های چندزمانه تصاویر رادار با روزنه مصنوعی[1] به دست آمده از ماهواره ALOS[2]-PALSAR[3]، پس از انجام تصحیحات هندسی و کاهش لکه (اسپکل[4])، خصوصیات مربوط به ضرایب بازپخش[5] و نیز اطلاعات بافتی، در پنجره هایی با اندازه ها و جهات مختلف، با استفاده از روش GLCM[6] استخراج شد. سپس با استفاده از رگرسیون خطی چند متغیره گام به گام[7]، مدل های تخمین برای نمونه های جمع آوری شده در طی عملیات زمینی به دست آمد. نتایج حاصل نمایانگر بهبود عملکرد مدل هایی بود که از داده های چندزمانه استفاده کرده بودند، همچنین این تحقیق نشان داد در حالی که ارتفاع متوسط درختان با خطای 7/20 درصد قابل تخمین است. خطای حاصل برای سایر پارامترهای ساختاری بیش از 30 درصد است. در این تحقیق تأثیر سن درخت و شیب اراضی بر عملکرد مدل ها نیز به صورت آماری بررسی شده است.
پیش بینی مکانهای درمعرض خطر فرونشست دشت کرمانشاه با استفاده از مدل فازی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مقابله با مخاطرات محیطی همواره از دغدغه های اساسی مسئولان و برنامه ریزان هر کشور است. یکی از مخاطراتی که متاسفأنه به دلیل عملکرد تدریجی کمتر مورد توجه قرار می گیرد فرونشست است که درسال های اخیر به علت افزایش بهره برداری از آب خوان های کشور به صورت مشکلی شایع درآمده است. در این تحقیق تلاش شده است که امکان وقوع پدیده فرونشست و خطرات احتمالی آن به عنوان یک تهدید جهت پروژه های انسانی در محدوده دشت کرمانشاه مورد بررسی قرار گیرد. نخست با استفاده از آمار 22 ساله 65 چاه مطالعاتی و سیستم اطلاعات جغرافیایی نقشه افت آب برای منطقه تهیه شد. سپس ناحیه ای که افت شدید آب داشت انتخاب و گمانه زمین شناسی چاه های مطالعاتی این محدوده جهت شناسایی بافت رسوب مورد مطالعه قرار گرفت و نقشه حساسیت رسوبات به ایجاد پدیده فرونشست تهیه شد. درمرحله آخر با استفاده ازمدل فازی درمحیط نرم افزار سیستم اطلاعات جغرافیایی هر یک از لایه های حساسیت رسوبات و افت سطح آب تعیین عضویت و با استفاده از هم پوشانی گامای فازی نقشه حسایت منطقه به پدیده فرونشست در سه کلاس حساسیت زیاد، حساسیت متوسط و حساسیت کم تهیه شد. براساس نقشه یادشده، در شرق شهر کرمانشاه در جنوب و شرق روستای ده پهن که افت آب های زیرزمینی زیاد و همچنین رسوبات دانه ریز است، خطر پدیده فرونشست بیشتر از سایر نقاط منطقه است.
توسعه یک مدل تصمیم گیری مبتنی بر محاسبات نرم جهت پیش بینی شدت تصادفات در راه های برون شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه روش های جدید و هوشمند برای جلوگیری از وقوع تصادف یا کاهش شدت تصادفات در راه های برون شهری یکی از اهداف اصلی مطالعات ایمنی راه است. هدف این تحقیق تلفیق قابلیت های سیستم های اطلاعات مکانی (GIS) با روش های مبتنی بر محاسبات نرم، جهت برآورد شدت تصادفات و تعیین فاکتورهای مؤثر بر آن در راه های دو خطه برون شهری است. روش پیشنهادی با ارائه مدل درخت دسته بندی و رگرسیون فازی (FCART) و ایجاد پایگاه داده مکانمند متشکل از داده های تصادفات و اطلاعات راه و محیط مجاور آن در محور قزوین- رشت (ایران) بررسی می شود. نتایج با استفاده روش اعتبارسنجی ده قسمتی بر رویدادهایی که شدت تصادفات آنها معلوم است، ارزیابی و با مدل درخت دسته بندی و رگرسیون (CART) مقایسه می شود. نتایج نشان می دهد که مدل درخت دسته بندی و رگرسیون فازی در مقایسه با درخت تصمیم CART فرایند استنتاج قوی تر ی دارد و شدت تصادفات را با صحت بیشتری پیش بینی می کند. تحلیل حساسیت روش پیشنهادی ضمن کشف تأثیرات مکانی طرح هندسی و عوارض و کاربری های مجاور راه بر شدت تصادفات، نقص فنی خودرو، کمربند ایمنی و شرایط آب وهوایی را نیز مهم ترین فاکتورهای تأثیر گذار در شدت تصادف می شمارد. این مطالعه به متخصصان ایمنی راه کمک می کند تا عوامل مکانی تأثیرگذار در سطوح متفاوت شدت تصادفات را شناسایی کنند و اقدامات پیشگیرانه لازم را برای کاهش شدت یا جلوگیری از وقوع تصادفات انجام دهند.
بررسی مقادیر رس با استفاده از طیف سنجی ابرطیفی آزمایشگاهی (LDRS)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بخش رس از مهم ترین اجزای بافت خاک است که در عملیات مدل سازی زیست محیطی 2 و پهنه بندی رقومی خاک 3 بسیار مورد توجه است. ازآنجا که این ویژگی از تغییرپذیری های مکانی 4 تأثیر می پذیرد، تشخیص و پهنه بندی و پایش این پارامتر، در مقیاس وسیع و با روش های نمونه برداری سنتی و تحلیل آزمایشگاهی معمول، بسیار هزینه بر و وقت گیر است. بنابراین، تقاضا برای بررسی این گونه اطلاعات با کیفیت خوب، هزینه کم و قدرت تفکیک (مکانی) مناسب، در مباحث و زمینه هایی همچون کشاورزی دقیق 5 ( PA ) و برنامه ریزی اراضی 6 ( LP ) بسیار زیاد شده است. با ظهور طیف سنجی ابرطیفی آزمایشگاهی ( LDRS ) که براساس ارتعاشات بنیادین 7 ( FVs )، علائم ترکیبی 8 و فرعی 9 حاصل از گروه های عاملی 10 به تشخیص و بررسی اجزای خاک می پردازد، روزنه ای در بررسی این پارامتر خاک ایجاد کرده است. طی تحقیق حاضر، از طیف سنجی بازتابی مجاورتی 11 ( PSS ) برای بررسی مقادیر رس در قسمت هایی از استان مازندران استفاده شده است. بدین ترتیب، مجموع 128 نمونه از عمق 20 سانتیمتری سطح خاک و براساس روش نمونه برداری طبقه بندی شده تصادفی 12 ( SRS ) و نیز با کمک اطلاعات جانبی همچون: زمین شناسی، کاربری اراضی، نقشه راه ها، و خاک شناسی استان جمع آوری شد. در ابتدا، مجموع نمونه ها به دو قسمت تقسیم شد: 96 نمونه برای ایجاد مدل (عملیات واسنجی 13 ) و 32 نمونه برای اعتبارسنجی مستقل 14 آن. با بهره گیری از تحلیل رگرسیون چندمتغیره 15 PLSR و براساس تکنیک اعتبارسنجی متقاطع به روش حذف تکی 16 ( LOOCV ) و عملیات پیش پردازشی 17 چون: میانگین گیری 18 (روش کاهش داده های ابرطیفی 19 )، هموارسازی و مشتق اول طیفی براساس الگوریتم ساویتسکی- گولای 20 ، درنهایت مدل کالیبراسیون با چهار فاکتور 21 ( LFs )، با RMSE C حدود 55/9 و R 2 C حدود 73/0 و نیز RPD C تقریبی 94/1 و RPIQ C تقریبی 19/3 (ست کالیبراسیون)، به منزله مطلوب ترین مدل جهت برآورد مقادیر رس منطقه مورد مطالعه، شناخته شد که نتایج حاکی از توانایی مناسب مدل در برآورد رس منطقه بوده است. درنهایت، قابلیت فن اوری طیف سنجی بازتابی پراکنشی مرئی-فروسرخ نزدیک 22 ( VNIR- DRS )، در بررسی اجزای رسی منطقه، به اثبات رسید. همچنین، می شود این مدل و نیز دامنه های طیفی مؤثر به دست آمده را جهت بررسی مقادیر رس در مقیاس بسیار وسیع، با عملیات بیش مقیاس سازی 23 به وسیله داده های ابرطیفی هوایی-ماهواره ای، مبنا قرار داد. این امر نشان دهنده اهمیت ابرطیف سنجی آزمایشگاهی، همچون پایه ای برای تشخیص باندهای طیفی مفید و نیز ایجاد مدل جهت استفاده آن در دورسنجی ابرطیفی است.
ارزیابی و پیش بینی تغییرات بیابان زایی در شرق و جنوب اصفهان با مدل CA-Markov(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مهمترین بلایایی که مناطق خشک و نیمه خشک را تحت تاثیر قرار می دهد و در زمره عوامل تهدید کننده حیات بشری و تخریب منابع طبیعی محسوب می شود بیابان زایی است، بنابراین شناخت و پیش بینی این پدیده از اهمیت بسزایی برخوردار است. در این راستا به منظور بررسی وضعیت بیابان زایی منطقه شرق و جنوب اصفهان از تصاویر ماهواره لندست 4 و 7 و 8 در 5 دوره 1986، 1994، 2000، 2008 و 2016 استفاده گردید. شاخص NDVI برای شناسایی پوشش گیاهی و شاخص شوری خاک برای شناسایی مناطق بیابانی و شور به کار گرفته شد. به منظور شناسایی و تهیه نقشه کاربری های منطقه مطالعاتی مشتمل بر( اراضی بیابانی و شور، پوشش گیاهی، شهر، زمین های بایر و گاوخونی) از روش طبقه بندی نظارت شدهFuzzy ARTMAP و برای محاسبه تغییرات در کاربری های پهنه مورد بررسی در 5 دوره فوق از مدل LCM بهره گرفته شد. در ادامه، مدل ترکیبی زنجیره مارکوف و سلولهای خودکار (CA-Markov) برای پیش بینی تغییرات کاربری اراضی استفاده گردید. برای تعیین اعتبار پیش بینی نیز از شاخص انطباق کاپا بهره گرفته شد که میزان 78 درصد را نشان می دهد. نتایج این پژوهش نشان داد که بیشترین تغییرات در طی دوره مورد مطالعه را پوشش گیاهی داشته است. این حجم تغییر طی دوره 1986-1994 بوده است که 1062 کیلومتر مربع کاهش را نشان می دهد. از طرفی بیشترین شدت افزایش مناطق شور و بیابانی طی دوره 1994-2000 رخ داده که حدود 495 کیلومتر مربع افزایش را نشان می دهد. در نهایت مشخص گردید که بیشترین تغییرات طی دوره 2016-2024 در پوشش گیاهی رخ خواهد داد که حدود 60 درصد از پوشش گیاهی منطقه از بین خواهد رفت و اراضی بایر جایگزین آن خواهد شد. اراضی شور و بیابانی نیز جایگزین حدود 3/3 درصد از اراضی بایر، حدود 1 درصد از پوشش گیاهی و کمتر از 01/0 درصد از شهر و تالاب گاوخونی می گردد.
قابلیت اتومای سلولی در شبیه سازی میزان تحول و فرسایش در سیستم رودخانه ای (مطالعه موردی: حوضه آبریز لیقوان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
حوضه ها و سیستم های رودخانه ای در پاسخ به تغییرات عوامل بیرونی و درونی تغییر می یابد. از این رو تکنیک های متعددی جهت شبیه سازی این تغییرات و تحول سیستم رودخانه مطرح شده است. اتومای سلولی یکی از جدیدترین مدل های سلولی رودخانه ای می باشد که چشم انداز حوضه را با شبکه ای از سلول ها تعریف کرده و توسعه این چشم انداز توسط عمل متقابل بین سلول ها (مانند جریان آب و رسوب) با کاربرد قوانینی بر اساس ساده سازی اصول حاکم بر فیزیک مشخص می شود. این روش برای شبیه سازی حوضه آبریز لیقوان با اندازه سلولی ۲۰ متر و داده های بارش ساعتی ۱۰ سال (۸۰-۸۹) به کار رفته است. نتایج شبیه سازی به دو روش کمی و کیفی مورد ارزیابی قرار گرفت، به طوری که تغییرات نسبی در حوضه و توزیع مکانی میزان حفر و رسوبگذاری در کل حوضه و در هر سلول روی نقشه مدل ارتفاعی رقومی مشخص گردید و هم چنین مقادیر توزیع اندازه ذرات رسوب در دبی های مختلف نشان داد که با افزایش دبی، مقادیر رسوب افزایش یافته و در این بین ذرات شن درشت، بیش ترین م قدار و ذرات ماسه خ یلی ریز، رس و لای کم ترین م قدار را دارا می باشند. هم چنین بررسی پروفیل های طولی و عرضی نشان داد که رودخانه جاری در دره لیقوان در مرحله بلوغ قرار دارد و فرآیند رسوبگذاری در مجرای رودخانه غلبه دارد که یکی از مهم ترین دلایل آن، افزایش بارش و تغییر اقلیم حوضه در دهه اخیر بوده که منجر به فرسایش دامنه ها و رسوبگذاری در مجرای رودخانه شده است. در نهایت این که هر چند صحت سنجی نتایج حاصله از اتومای سلولی تا حدی دشوار بوده و مدلCAESAR به پارامترهای ورودی حساس می باشد اما مقایسه نتایج به دست آمده با نتایج مطالعات پیشین و شواهد میدانی بیانگر نتایج قابل قبول رویکرد اتومای سلولی می باشد.