فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۳٬۵۰۱ تا ۳٬۵۲۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
شهر پایدار دوره ۱ بهار ۱۳۹۷ شماره ۱
77 - 89
حوزه های تخصصی:
رسالت عدالت اجتماعی و فضایی در شهرها تخصیص عادلانه منابع و امکانات شهری می باشد؛ به گونه ای که افراد با حداقل شکاف و اعتراض نسبت به حقوق خود مواجه باشند و نیازهای جمعیتی آن در ابعاد مختلف برآورده گردد. عدالت اجتماعی به عنوان یکی از اصول چهارگانه توسعه پایدار در تمام جهان موردتوافق قرارگرفته و می تواند نتایج زیان آوری را که محرومیت و فقر بر محیط زیست و توسعه پایدار وارد می آورد را از بین ببرد. هدف این تحقیق بررسی و شناخت نحوه و چگونگی توزیع خدمات در مناطق شهر تبریز، تعیین معیارهای اصلی تعریف کننده سطح توسعه یافتگی عدالت اجتماعی و ارائه برنامه های تحرک بخشی به جریان عدالت اجتماعی از اهداف مهم این پژوهش می باشد. روش تحقیق توصیفی </strong> –</strong> تحلیلی می باشد. همچنین برای شناسایی ابعاد گوناگون عدالت اجتماعی در مناطق شهری تبریز با استفاده از آخرین آمار و اطلاعات مربوط به سال 1390، 16 شاخص گوناگون در قالب 4 مؤلفه جمعیتی، کالبدی، آموزشی، بهداشتی و درمانی و در میان 10 منطقه، موردمطالعه قرارگرفته و نتایج آن با بهره گیری از مدل تحلیل خاکستری </strong> (GRA)</strong> ارزیابی شده است. در این نوشتار ابتدا با استفاده از تحلیل خاکستری اقدام به کاهش شاخص ها و استخراج مجموعه عوامل دخیل در میزان عدالت اجتماعی پرداخته شده و پس از آن با استفاده از روش رتبه بندی امتیاز استانداردشده، مناطق شهر تبریز رتبه بندی شده اند. نتایج به دست آمده نشان می دهد توزیع امکانات و خدمات در مناطق شهر تبریز متوازن و هماهنگ نمی باشد. به طوری که مناطق 3، 5، 6، ازلحاظ برخورداری از جمیع امکانات و خدمات نسبت به دیگر مناطق در رتبه های یک تا سه قرار دارند.</strong><br /> </strong>
ارزیابی تأثیر مؤلفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری در فضاهای فیزیکی شهری (نمونه موردی خیابان ولی عصر (عج) تهران)
حوزه های تخصصی:
از میان انواع فضاهای شهری در یک شهر، خیابان های اصلی از اهمیت ویژه ای برخوردارند. زیرا خیابان ها مکان هایی هستند که تعاملات اجتماعی در آن ها به بیشترین میزان خود رسیده و انواع رفتارهای متنوع مانند رفت وآمد عابران، گفتگو کردن، تماشا کردن، خوردن، خرید کردن و ... در آن به چشم می خورد. در واقع رفتارهای متنوع عابرانی که در ساعات مختلف شبانه روز در فضا حضور می یابند، خیابان را به فضای شهری سرزنده بدل می کند. پژوهش حاضر تأثیر مولفه های کیفیت محیطی بر الگوهای رفتاری را در یک سکانس منتخب خیابان ولیعصر(عج) تهران (از میدان راه آهن تا چهارراه مولوی)، به عنوان محیطی از فضاهای فزیکی شهری مورد ارزیابی قرار داده است. هدف از این مطالعه، شناسایی و ارزیابی محرک ها و الگوهای رفتاری کاربران در قالب نیازها و کیفیت های محیطی در فضاهای فزیکی شهری است. پژوهش حاضر، یک تحقیق میدانی با رویکرد توصیفی - تحلیلی است و به دنبال پاسخ به این سئوال اساسی است که، الگوها و قلمروهای رفتاری چه تأثیری در ارتقای کیفیت محیطی در فضاهای فزیکی شهری دارند؟ در این پژوهش برای تدوین چارچوب نظری، ابتدا با استفاده از روش اسنادی، ادبیات و مبانی نظری موضوع به تفصیل بیان شده و سپس با تحلیل رویکردهای موجود با تأکید بر الگوهای رفتاری، سعی در استدلال منطقی مباحث و در نتیجه تدوین چارچوب مفهومی برای پژوهش شده است. بدین منظور، علاوه بر تحلیل کیفی فضای شهری مورد مطالعه و بررسی چگونگی رفتارهای شکل گرفته شده در فضا به سبب وجود ویژگی های فضایی موجود در آن، به تحلیل کمّی شاخص ها با استفاده از طراحی پرسشنامه و نقشه های رفتاری بر اساس حجم نمونه و تبدیل یافته های کیفی به مؤلفه های کمّی از طریق نرم افزارSSPS پرداخته شده است. نتایج این پژوهش نشان می دهد از سویی نیازهای انسانی نتیجه ی تأثیر رفتار بر فضا و محیط است و قابلیت محیط، زمینه ساز انجام رفتارهاست و از سویی دیگر، ارتقای کیفیت محیطی و تأثیر مؤلفه های آن بر قلمروها و الگوهای رفتاری در فضاهای فزیکی شهری صرفاً مفهومی کمّی و تکنیکی نبوده، بلکه با مفاهیم کیفی نیز در ارتباط است.
نقش پیکره بندی فضایی در اجتماع پذیری سکونتگاه های غیر رسمی مطالعه موردی: محله های حصار و دیزج شهر همدان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۶
57 - 72
حوزه های تخصصی:
در دهه های اخیر به دلایلی مانند رشد جمعیت، افزایش مهاجرت و عدم امکان تهیه مسکن به وسیله اکثر این مهاجران، انبوهی از سرپناه های غیرقانونی، بدون رعایت اصول ساخت وساز و به صورت درهم تنیده شکل گرفته است. از این سرپناه ها با عناوینی چون سکونتگاه های غیررسمی یاد می کنند که دچار معضلات بسیاری از جمله عدم تأمین زیرساختها و دسترسی به خدمات هستند. از موضوعات قابل توجه در این نواحی، توجه به فضاهای اجتماعی به عنوان مدار اصلی زندگی شهری می باشد. در این رابطه ویژگی های کالبدی- فضایی بستر این سکونتگاه ها، با نقش بی بدیل در شکل دهی به فعالیت های اجتماعی، محور پژوهش حاضر می باشد که با هدف تحلیل نقش پیکره بندی فضایی محلات غیررسمی بر اجتماع پذیری، دو سکونتگاه حصار و دیزج در شهر همدان را مورد کنکاش قرار داده است. در این پژوهش کاربردی از روش تحقیق ترکیبی بهره گرفته شد. در مرحله نخست، در روشی کمی و در راستای نظریه حرکت طبیعی، با استفاده از روش چیدمان فضا و نرم افزارهای تخصصی Arc gis و Ucl depth map، چیدمان فضاها و نقش آنها بر رفتارهای اجتماعی شهروندان تحلیل شده است تا از این طریق بتوان عوامل کالبدی- فضایی مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای شهری را مورد کنکاش قرار داد. سپس در راستای اعتبارپذیری و تصدیق پذیری بیشتر نتایج پژوهش، یافته های حاصل از روش کمی چیدمان فضا، از طریق روش کیفی نقشه شناختی مورد بازبینی و مقایسه تطبیقی قرار گرفت. یافته های پژوهش نشان داد که پیکره بندی فضایی از طریق پنج شاخص کنترل، اتصال، همپیوندی، عمق فضا و شاخص ترکیبی خوانایی به طور معنی داری بر روند اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی اثرگذار است و به طور معنی داری منجر به افزایش میزان حضور، حرکت، تماس چهره به چهره، مکالمه افراد در فضا )به عنوان پیش شرطهای اولیه و اصلی شکل گیری تعاملات اجتماعی( و در نهایت اجتماع پذیری سکونتگاه های غیررسمی می شود. از تحلیل ها می توان نتیجه گرفت که نقشه های روش کمی چیدمان فضا، همپوشانی مناسبی با نقشه های کیفی شناختی دارند و مقایسه تطبیقی هر دو روش نشان می دهد که پیکره بندی فضایی درخت مانند و ممتد محله دیزج موجب استقرار الگوی حرکتی و به الطبع ایجاد تعاملات اجتماعی در بخشهای میانی این محله شده اما در محله حصار با ساختاری بوته مانند بسترهای جذب الگوی حرکتی و رفتارهای اجتماعی افراد در سطح محله پخش شده و منجر به اثرات اجتماعی- فرهنگی متفاوتی گردیده است.
تحلیلی بر برنامه ریزی راهبردی فضایی سیاست های مسکن با استفاده از مدل متا-سوات مطالعه موردی: شهر کرمانشاه(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره هشتم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۲۹
59 - 70
حوزه های تخصصی:
تأمین مسکن مناسب برای زندگی مطلوب به عنوان نخستین توقع جوامع از حکومت ها مطرح و دولت ها بسته به دیدگاه های خود ناگزیر از توجه به مقوله تأمین مسکن بوده اند. با توجه به ناکارآمدی رهیافت های ﺳﻨﺘﯽ ﺑﺮﻧﺎﻣﻪ رﯾﺰی در ﺣﻞ ﻣﻌﻀﻼت و ﺑﺎ ﺗﻮﺟﻪ به ﭘﯿﭽﯿﺪﮔﯽ روزاﻓﺰون رواﺑﻂ ﺑﯿﻦ ﻋﺮﺻﻪ ﻫﺎی ﻓﻌﺎﻟﯿﺘﯽ، در دﻫﻪ اﺧﯿﺮ ﺑﺎ ﺗﻐﯿﯿﺮ روﯾﮑﺮد از برنامه ریزی به منظور رﺷﺪ اﻗﺘﺼﺎدی ﺻﺮف، برنامه ریزی فضایی راهبردی با ارائه سیاست های اجرایی مسکن در جهت دستیابی به عدالت اجتماعی می تواند راهگشا باشد. این تحقیق توصیفی _تحلیلی است. بدین منظور ابتدا در مرحله جمع آوری داده ها از مطالعات اسنادی و در مرحله پیمایشی بنا به ماهیت موضوع از پرسشنامه استفاده شده است. جامعه آماری تحقیق، شهر کرمانشاه است. برای آنالیز و روشنگری پرسشنامه ها از مدل متا سوات استفاده شده است. این پژوهش بعد از شناخت مسائل و مشکلات شهر و کسب نظر از کارشناسان و متخصصان حوزه مسکن، درنهایت با اجماع نظر نخبگان به این نتیجه رسید که تأثیرگذارترین برنامه ها، سیاست انبوه سازی مسکن و مسکن مهر بوده است. باوجود همه اقدامات از بعد کمی، شهر کرمانشاه در دهه 90 با کمبود نزدیک به 20 هزار واحد مسکونی برای شهروندان خود روبه رو است. ارائه تسهیلات مسکن برای گروه های مختلف درآمدی، تشویق بخش خصوصی برای ساخت و تأمین مسکن از طریق شیوه های صنعتی با آموزش و فرهنگ سازی و تسهیلات مادی برای انبوه سازان و بخش خصوصی، اجباری کردن مقررات ملی ساختمان و نظارت بهینه و برخورد قهری با متخلفان، مهم ترین راهبردهای این پژوهش برای برنامه ریزی توسعه مسکن در شهر کرمانشاه است.
بررسی تاثیر سرمایه اجتماعی بر ارتقای شاخص های اقتصادی روستاهای شهرستان زرین دشت
حوزه های تخصصی:
بررسی های مختلف نشان می دهد که مفهوم سرمایه اجتماعی در تحلیل های اقتصادی و اجتماعی پیرامون توسعه روستایی مطرح شده و بر منابع موجود در روستا تاکید بسیار دارد و این منابع شامل روابط انسانی، نهادها و شبکه ها در ساختار اجتماعی است. هدف این پژوهش بررسی تاثیرات سرمایه اجتماعی بر ارتقای شاخص های اقتصاد روستایی است. پژوهش حاضر به لحاظ هدف کاربردی و به لحاظ روش انجام کار، توصیفی- تحلیلی است. جامعه آماری تحقیق را تمام سرپرستان خانوارهای روستایی شهرستان زرین دشت(7927نفر) تشکیل می دهد که با استفاده از فرمول کوکران به تعداد 310 پرسشنامه به صورت تصادفی ساده تکمیل شده است. برای تعیین پایایی پژوهش از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شده است. میزان آلفای محاسبه شده 86/0 است. نتایج آزمون تی تک نمونه ای نشان می دهدکه در بین متغیرهای سرمایه اجتماعی دو متغیر اعتماد اجتماعی با میانگین 861/2 و متغیر مشارکت اجتماعی بامیانگین810/2 دروضعیت نامطلوب و متغیر انسجام اجتماعی با میانگین 019/3 در وضعیت مطلوب قرار دارند و متغیر ارتقای شاخص های توسعه اقتصادی با مقدار میانگین 425/2 در سطح نامطلوب است. همچنین نتایج پژوهش نشان می دهد که همبستگی مثبت و معناداری با ضریب 434/0 درصد و ضریب تعیین 167/0بین متغیر سرمایه اجتماعی و ارتقای شاخص های اقتصادی مناطق روستایی وجود دارد. همچنین نتایج حاصل از آزمون رگرسیون چندگانه نشان می دهد انسجام اجتماعی با ضریب بتای 384/0 بیشترین تاثیر را بر شاخص های اقتصادی دارد و مشارکت اجتماعی با ضریب بتای143/0 تاثیر گذار است. با توجه به اینکه مولفه اعتماد اجتماعی سطح معنی داری را نشان نمی داد از معادله حذف شد.
بررسی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی روستاییان در چهارچوب مدل سه شاخگی (مورد مطالعه: شهرستان اسلامشهر)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
580 - 593
حوزه های تخصصی:
هدف این مطالعه ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر تمایز سطوح مختلف درآمدی و موفقیت سرمایه گذاری در کسب وکارهای کشاورزی در روستاهای شهرستان اسلامشهر است. اثربخشی و سودآوری متفاوت فعالیت کشاورزی، آسیب پراکندگی و تفاوت وضعیت معیشتی کشاورزان و عدم توازن صرفه های اقتصادی بین فعالان کسب وکار کشاورزی در یک منطقه روستایی را تشدید می کند. با توجه به تنوع سطح زیر کشت بهره برداران زراعی در منطقه، روش نمونه گیری طبقه ای با انتساب متناسب انتخاب و حجم نمونه آماری به تعداد 195 نفر محاسبه و با استفاده از مصاحبه و پرسشنامه ها تکمیل گردید. در این مطالعه بر اساس رهیافت توصیفی و استنباطی، با استفاده از چهارچوب مدل سه وجهی الگوی سه شاخگی و مدل آماری تحلیل تمایزی چندگانه به ارزیابی اهمیت نسبی عوامل مؤثر بر نابرابری سطوح درآمدی کشاورزان روستایی پرداخته شد. نتایج نشان داد که اکثر کشاورزان مالک زمین زراعی بوده و میزان تحصیلات بیشتر آنان در سطح تحصیلات متوسطه و دیپلم است. متوسط تجربه فعالیت کشاورزی حدوداً 20 سال و شغل اصلی غالب آنان کشاورزی است. اکثر زمین های زراعی در منطقه همچنان از روش های سنتی آبیاری استفاده می کنند و بیش از 28 درصد کشاورزان، وضعیت دسترسی به آب را مطلوب نمی دانند. نتایج نشان داد عوامل ساختاری و محیطی مهم ترین عوامل مؤثر بر شکاف درآمدی در سطح کشاورزان می باشند و در شاخه عوامل ساختاری، نوع مالکیت زمین و سطح زیر کشت مهم ترین عامل در احتمال قرار گرفتن در گروه با کمترین درآمد دیگر دارد.
تحلیل فضایی شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در مناطق چهارگانه شهر کرمان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تبیین موضوع: «الگوی شهر تاب آور» به عنوان راهکاری جدید به منظور کاهش هرچه بیشتر آسیب پذیری شهری در محافل علمی مطرح شده است. از این رو هدف پژوهش حاضر ارزیابی شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق چهارگانه شهر کرمان است. روش: روش تحقیق این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نوع هدف در زمره تحقیقات کاربردی جای می گیرد. با توجه به موضوع تحقیق و منطقه مورد مطالعه روش گردآوری داده ها زمینه یابی (تحقیق پیمایشی) انتخاب شده، روش نمونه گیری تصادفی منظم و جمع آوری داده ها با استفاده از پرسشنامه انجام گرفته است. جامعه آماری شامل شهروندان شهر کرمان و حجم نمونه اقتباس شده از فرمول کوکران 428 است. تجزیه تحلیل داده ها با استفاده از تکنیک ویکور و به کمک نرم افزار SPSS انجام شد. یافته ها: مناطق چهارگانه شهر کرمان از نظر شاخص های اجتماعی تاب آوری شهری در وضعیت متفاوتی قرار دارند به طوری که منطقه دو شهر با مقدار Q برابر با صفر در مجموع شاخص های مورد ارزیابی از وضعیت مطلوب تری نسبت به سایر مناطق قراردارد. سپس منطقه سه شهر با مقدار Q برابر با 0.370 در رتبه دوم و بعد از آن منطقه یک شهر با مقدار Q برابر با 0.852 در رتبه سوم قرار گرفته است. در آخر منطقه چهار شهر با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی با مقدار Q برابر با 1 در رتبه چهارم و در وضعیت نامطلوبی نسبت به سایر مناطق شهر قرار دارد. یافته های حاصل از میانگین بیانگر این مهم است که در مجموع در شهر کرمان، شاخص آگاهی با میانگین 2.6 از وضعیت بهتری نسبت به سایر شاخص ها برخوردار است؛ سپس شاخص دانش، مهارت و سرمایه اجتماعی با مجموع میانگین (2.4)، (2.3)، (2.1) در رتبه های بعدی و در آخر شاخص نگرش با مجموع میانگین 1.8 در رتبه پنجم نسبت سایر شاخص ها قرار گرفته است. نتایج: شاخص های تاب آوری اجتماعی در مناطق شهر کرمان در حد مناسبی نبوده و بیش از نیمی از مناطق شهر کرمان در برابر حوادث طبیعی مانند زلزله با توجه به شاخص های تاب آوری اجتماعی از تاب آوری لازم برخوردار نسیتند.
میزان انطباق پذیری پارک های شهر تهران با رویکرد شفابخشی باغ ها
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم بهار ۱۳۹۷ شماره ۲۳
۹۵-۱۰۶
حوزه های تخصصی:
باغ های شفابخش به عنوان باغ های موثر در سلامت جسمی و روانی در محیط های مصنوع به دور از بیم زندگی پرمخاطره امروزی، افزون بر خدمات آموزشی، درمانی، طب سنتی و گیاهان دارویی، برای مراجعه کنندگان خود آرامش روحی و روانی به ارمغان می آورد. اثرات منفی جسمی – روانی محیط های بسته، تاریک و شلوغ شهری بر انسان، به مانند: اضطراب، افسردگی، خستگی روانی و... لزوم طراحی و اجرای باغ های شفابخش را در محیط های مصنوع مسلم و محرز می نماید. در این پژوهش از طریق تحلیل و تفسیر منابع متعدد و معتبر، سعی شده است تا عوامل موثر در شفابخشی باغ ها شناسایی گردد، تا اولاً تأثیرات و چارچوب این شاخصه ها و مولفه های شفابخشی در هر گونه از کاربری ها و عرصه ها، تدوین شده و دوماً با توجه به شاخصه ها و مولفه های شفابخشی باغ ها، از طریق مشاهده محقق و پرسشنامه انطباق پذیری، در 8 پارک شهر تهران مورد ارزیابی و نظرسنجی کاربران قرار گیرد، تا نقاط قوت، ضعف، انطباق پذیری و رضایت مندی کاربران از پارک ها شناسایی شده و برای بهبود سطح کیفیت و عملکرد پارک ها، این موارد را در طراحی و بازطراحی لحاظ نمود. همچنین نتایج این تحقیق بیانگر آن است پارک های شهر تهران از نظر میزان شاخصه های شفابخشی و نیز اکولوژیکی در اکثر سطوح، در موقعیت ضعیف و یا بسیار ضعیف قرار دارند. از اینرو، مطالعات این تحقیق، ضرورت طراحی و بازطراحی پارک ها را براساس اصول علمی روشن می سازد.
شناخت و ارزیابی کیفی میادین شهری اروپایی بر اساس ماتریس QRM و روش HSE(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
طراحی شهری نظم چند سطحی است که شامل شاخه های متعددی از مهندسی و طراحی مانند برنامه ریزی و ترکیبات شهری، توسعه شهری، معماری، معماری منظر، حمل و نقل، اقتصاد و قوانین است. مکان های در دسترس عمومی جایی است که مردم برای فعالیت فردی یا جمعی به آنجا رجوع می کنند و بنابر ماهیت اجتماعی انسان، میدان های شهری به عنوان مهم ترین نمود گره های اجتماعی، نشانگر مردم سالاری شهری است. این میادین زمانی که شکل تاریخی به خود می گیرند از اهمیت مکانی و زمانی خاصی برخوردار می شوند. اگر چه، ارزش زیبایی شناسی فضای عمومی نظیر میدان شهری در وهله اول مورد توجه نیست اما خوانایی و کیفیت چگونگی اتفاق آن، بیشتر مورد ارزیابی است. ارزیابی سنتیک فضای شهری نظیر میدان، با توجه به ابعاد خاص کیفی موجود در آن، بیشتر به عنوان یک قضاوت کیفی و کلی مطرح می شد که نهایتاً طیف ارزش دهی نظیر لیکرت و یا خاصیت صفر یا یکی روان شناختی انسان را برای نوع محتوای خود ترغیب می نمود که عموماً با توجه به کیفی بودن ارزیابی، ضریب خطای بالایی را به مراه داشت. هدف پژوهش جاری شناخت ماهیت فضای شهری مانند میدان با رویکرد پدیدارشناسی است که ابتدا با استفاده از ماتریس [1]QRM و معیارهای شش گانه، تعداد شانزده میدان شهری را انتخاب کرده و بعد از تحلیل به روش HSE[2] و متغیرهای پرسشنامه ای امتیاز دهی با خروجی گراف کیفیت عددی انباشته[3] نتیجه گیری شده است تا بتوان بیشتر در مسیر طراحی این نوع فضاهای باارزش گام برداشت. <br clear="all" /><br title="" />
ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی در توسعه صنعت گردشگری از دیدگاه کاربران شبکه های مجازی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۵ تابستان ۱۳۹۷ شماره ۲
53 - 69
حوزه های تخصصی:
دومین اقتصاد جهان پس از نفت با عنوان صنعت گردشگری شناخته شده که درآمدهای بسیاری را برای کشورهای مختلف در پی دارد و از طرفی گسترده ترین صنعت دنیا در حال حاضر به یکی از مؤلفه های تفکیک ناپذیر زندگی انسان تبدیل شده است. از صنعت گردشگری به علت سازوکار منحصربه فرد اقتصادی خود به عنوان صادرات نامرئی نیز یاد می شود. گردشگری به عنوان پدیده ای چندبعدی و فرا بخشی از عناصر و اجزایی تشکیل شده است که ارتباطات متقابل و چند سویه آن ها در قالب یک سیستم یکپارچه، قابل درک و شناخت است. هدف تحقیق ارزیابی تأثیر رسانه های مجازی با استفاده ازنظرات و دیدگاه کاربران شبکه های مجازی داخلی در راستای توسعه گردشگری می باشد. نوع تحقیق کاربردی و ماهیت آن توصیفی-تحلیلی می باشد. گردآوری اطلاعات به صورت اسنادی-پیمایشی و با استفاده از پرسشنامه می باشد. جامعه آماری تعداد 8 گروه از شبکه های مجازی داخلی با کارکردهای مختلف و متوسط 2500 نفر عضو می باشد. تعداد 258 نمونه پرسشنامه صحیح از بین تمام نمونه ها انتخاب شده است. تجزیه وتحلیل یافته ها با استفاده از نرم افزار SPSS انجام گرفته است. یافته های تحقیق نشان می دهد که بین توسعه صنعت گردشگری و استفاده از رسانه ها و شبکه های مجازی یک خلأ یا فاصله وجود دارد ولی با توجه به دیدگاه پرسش شونده ها می توان گفت که با افزایش فعالیت آن ها و گسترش دامنه تبلیغات و خدمات در صنعت گردشگری می توان امید داشت که کاربران این شبکه ها و گردشگران به استفاده از این رسانه ها روی بیاورند و شاهد توسعه نوآورانه گردشگری باشیم.
تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم (نمونه موردی: محدوده هاشمی نژاد مشهد )(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از این پژوهش، تبیین راهبردهای رویکرد نوزایی شهری با تأکید بر مشارکت مردم در محدوده هاشمی نژاد مشهد است. نوع تحقیق کاربردی، روش مورد استفاده توصیفی-تحلیلی و برای تجزیه و تحلیل اطلاعات از مدل هایSWOT و QSPMاستفاده شد. جامعه آماری، در دو سطح شامل 15 نفر کارشناس و تعداد 345 نفر از شهروندان انتخاب و به صورت تصادفی توزیع گردیده است. لذا با واکاوی مبانی نظری و بررسی نمونه های تطبیقی، ابتدا معیارهای نوزایی شهری استخراج شد. در ادامه با نظرخواهی از خبرگان، شاخص های رویکرد نوزایی شهری در محله مذکور که با قرارگیری در محدوده اطراف حرم مطهر، علی رغم حفظ اصالت مکانی، دچار فرسودگی کالبدی و کارکردی گردیده، ارائه شد. سپس با تدوین ماتریس عوامل داخلی و خارجی، امتیاز نهایی محاسبه گردید. نمره نهایی ماتریس ارزیابی داخلی IFE))، برابر 305/2 نشان از وضعیت ضعیف شاخص های نوزایی نسبت به عوامل داخلی و نمره نهایی ماتریس ارزیابی خارجی (EFE)، برابر 509/2 که نشان از وضعیت مطلوب شاخص های نوزایی نسبت به عوامل خارجی هست. درنهایت، ضمن تدوین راهبردهای بهینه با استفاده از ماتریس SWOT و برآورد ضریب جذابیت از طریق نظرسنجی خبرگان، نسبت به اولویت بندی راهبردها در قالب ماتریس برنامه ریزی راهبردی کمی (QSPM)، اقدام گردید که بر این اساس استراتژی« توسعه عرصه های همگانی» ( با نمره جذابیت 862/5)، استراتژی «ایجاد هم پیوندی بین مراکز محلی و بافت سکونتی داخل و خارج محدوده» ( با نمره جذابیت 587/5)، استراتژی «افزایش نظارت مدیریت شهری بر تغییرات کاربری اراضی شهری» ( با نمره جذابیت 586/5) و استراتژی «ارتقاء انعطاف پذیری طرح های فرادست» ( با نمره جذابیت 094/5)، به ترتیب در اولویت اول تا چهارم قرار گرفتند.
ارزیابی تاب آوری زیرساخت های شبکه آب شهری در برابر زلزله (مطالعه موردی: منطقه 2 تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
توسعه شهرها در نواحی ای با خطرپذیری بالا و وقوع زلزله های مخرب در سال های اخیر، نشان دهنده ضرورت برنامه ریزی پیش از وقوع بحران است. براین اساس تاب آوری زیرساخت های شهری، به ویژه سیستم آب رسانی اهمیت بسیاری در مدیریت بحران زلزله دارد. پژوهش کاربردی و توصیفی-تحلیلی حاضر، با هدف ارزیابی میزان آسیب پذیری زیرساخت های خطوط آب رسانی در برابر زلزله، افزایش تاب آوری این سیستم در منطقه 2 شهر تهران و ارائه راهکارهای کاهش آسیب پذیری انجام شده است. با توجه به خطرپذیری بالای این شهر در برابر زلزله و موقعیت عبور خطوط لوله اصلی از منطقه 2، این منطقه به عنوان نمونه موردی برای بررسی خطوط آب رسانی انتخاب شد. با استفاده از روش های تحلیل احتمال حرکت لرزه ای، پارامترهای حرکت لرزه ای براساس گسل شمال تهران به دست آمد. سپس با توجه به شاخص حداقل آب مورد نیاز جامعه، مقوله آب رسانی اضطراری مدنظر قرار گرفت و راهکارهای افزایش تاب آوری ارائه شد. با توجه به نتایج پژوهش، کمینه نرخ تعمیرات بر کیلومتر 06/0 و بیشینه آن 44/0 است؛ بنابراین، احتمال شکست خطوط و نشت آن ها در محله های شمالی منطقه 2 در رتبه های زیاد و خیلی زیاد و در محله های جنوبی در رتبه متوسط به پایین قرار دارد. براساس نتایج تحلیل خسارت، در 43 نقطه شکست کامل خطوط و در 175 نقطه نشت قابل مشاهده است. در پایان، با درنظرگرفتن آسیب پذیری خطوط، خطر لرزه خیزی و شاخص های آب رسانی اضطراری، راهکارهای افزایش تاب آوری ارائه شده است.
بررسی نگرش روستاییان به مقوله مشارکت در روستاها با هدف کاهش محرومیت در شهرستان رومشگان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مشارکت مردمی در سطوح مختلف یکی از راهبردهای کاهش محرومیت جامعه روستایی در ابعاد مختلف به شمار می رود و می تواند نقش مؤثری در افزایش آگاهی مردم در ارتباط با حقوق مدنی و شهروندی به منظورِ دخالت در مدیریت روستاها، امور نهادها و دفاع از حقوق مردم روستایی به دنبال داشته باشد. در این مقاله تلاش شد تا نگرش مردم و مدیران روستایی نسبت به مشارکت مردمی در سطوح مختلف مورد بررسی قرار گیرد. روش تحقیق در این مطالعه، ازنظرِ هدف، کاربردی و ازنظرِ روش، توصیفی- تحلیلی و همبستگی است که بخش عمده ای از داده های آن براساسِ مطالعات میدانی (پرسشنامه، مشاهده و مصاحبه) و با روش نمونه گیری تصادفی (320 نفر نمونه در سطح منطقه) گردآوری شده است. یافته های مطالعه براساسِ نتایج به دست آمده از آزمون های همبستگی پیرسون نشان می دهد که ارتباط معنی داری بین همه شاخص های موردنظر وجود دارد؛ ولی در اکثر مؤلفه ها کمتر از حد مطلوبیت عددی (3) موردنظر ارزیابی شده است. همچنین در توزیع فضایی رابطه بین سطوح مشارکت مردمی و کاهش محرومیت جامعه فقط در دو روستای ولیعصر و رشنوده همبستگی مستقیم و نسبتاً کاملی ازلحاظِ ابعاد مشارکت در محدوده موردمطالعه وجود دارد و در دیگر روستاها ضعیف برآورد شده است؛ بنابراین با توجه به یافته ها، راهکارهایی شامل ایجاد تشکل های مردمی مرتبط با آموزش مردم در جهتِ کاهش محرومیت جامعه روستایی، ایجاد بسترهای اجتماعی- فرهنگی موردنیاز برای بالا بردن میزان مشارکت مردم در ابعاد مختلف توسعه روستایی، ایجاد انگیزه برای شرکت خودجوش مردمی در تهیه، تصویب و اجرای طرح ها و غیره پیشنهاد شده است.
Proposing a Model for the Design of Post-Disaster Temporary Housing Based on the Needs of the Injured with Post-Implementation Evaluation Approach (Case Study: Earthquake-Stricken Villages in Heris of East Azerbaijan)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
Purpose: This study aimed to design a temporary housing pattern tailored to the needs of the injured after a natural disaster.
Design/methodology/approach: This study had an applied objective and employed a descriptive-analytical method with an approach to survey and post-implementation evaluation. The criteria for temporary accommodation design were collected through library research and the victims’ satisfaction of these criteria was considered through field research. The criteria included socio-cultural, physical-functional and technical-structural elements. Field research was carried out in 10 villages of Heris County, East Azerbaijan, which were destroyed completely by earthquake in 2012. Field research was conducted through user-oriented procedures of questionnaires, interviews and field observations. In total, the criteria were evaluated in separate tables based on the Likert spectrum.
Findings: The results indicated that the victims were dissatisfied with temporary resettlement after the earthquake in all three criteria.
Research limitations/implications: The main limitation of this study was the high cost of numerous visits to villages and low willingness of their inhabitants to cooperate with interviewers and answer the questions for various reasons.
Practical implications: Improvement strategies were proposed to enhance the quality temporary housing through organized interviews with the injured. Suggestions made by experts led to proposing some improvement strategies as well. Finally, the design of the temporary housing model was put forward in accordance with these solutions.
Originality/value: This article initiated an innovative design of temporary housing which was tailored to the needs of those who had experienced the disaster based on their perceptions, not merely based on existing theoretical foundations.
تدوین الگوی برنامه ریزی راهبردی محله محور با تأکید بر رویکرد شهر سالم (مطالعه موردی: محله ساربان شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف اصلی پژوهش، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر مؤلفه های سلامت در محله ی ساربان می باشد. این پژوهش به روش توصیفی- تحلیلی صورت پذیرفته و از نوع پژوهش های کاربردی است. بدین منظور ابتدا شاخص های سنجش سلامت محله ای تدوین و سپس داده های حاصل از سنجش مؤلفه های سلامتی به شیوه تحلیل استراتژیک جهت فرآیند برنامه ریزی راهبردی مشخص گردید. برای ارائه راهبردها از روش سوات و برای تعیین اولویت آن ها از ماتریس کمی برنامه ریزی راهبردی(QSPM) استفاده شد. یافته ها نشان می دهد که برخورداری از سلامت عمومی، درصد پایین افسردگی، موقعیت ممتاز مکانی در شهر، قابلیت ایجاد فضاهای باز و عمومی، امکان یکپارچگی شبکه حمل ونقل همگانی، از مهم ترین نقاط قوت و فرصت، تمایل کم به استفاده از دوچرخه و حمل ونقل عمومی، درصد مشارکت پایین ساکنان، ارزش اقتصادی پایین زمین، نامطلوبیت خدمات و امکانات ساربان محله نسبت به سایر محلات بجنورد نیز از مهم ترین نقاط ضعف و تهدید محله محسوب می شوند. با توجه به نتایج حاصل از تحلیل این عوامل، برنامه ریزی راهبردی مبتنی بر سلامت در محله ساربان منوط به اتخاذ راهبردهای اقتضایی می باشد که برنامه های اجرایی مناسب آن نگاشته شد. بروز نابرابری در محلات، کیفیت هایی را از شهرهای کنونی دریغ ساخته که شهروندان و محیطی سالم در رأس آن ها قرار دارد. ادامه روند موجود منجر به ازدست رفتن فرصت های شهربجنورد برای دستیابی به توسعه پایدار، پیامدهایی نظیر آلودگی، چالش های مدیریتی، افزایش هزینه های زیرساختی و اثرات منفی بر کل سیستم شهر محسوب می شود .بدین ترتیب لزوم دیدی راهبردی با رویکردی نوین چون شهر سالم را مشخص می کند.
تحلیل فضایی عوامل اثرگذار بر فقر روستایی و ارتباط آن با تخریب محیط زیست مورد: شهرستان قائنات(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بررسی عوامل تأثیرگذار بر فقر در مناطق روستایی، از مهم ترین کانون های فقر، مورد توجه سیاست گذاران و برنامه ریزان توسعه در ایران است. فقر چرخه خاصی دارد و عامل مهمی در تخریب محیط زیست، به شمار می رود . با توجه به این که اساس کشاورزی در مناطق روستایی استوار است، توجه به وضعیت فقر در این مناطق با توجه به نگرانی های زیست محیطی در دهه های اخیر ضرروی به نظر می رسد. این مطالعه بر آن است تا به بررسی عوامل اثرگذار بر فقر روستایی و ارتباط آن با تخریب محیط زیست در شهرستان قائنات بپردازد. به این منظور تعداد 100 پرسشنامه به روش نمونه گیری تصادفی ساده در منطقه مورد مطالعه تکمیل گردید. به منظور تعیین فقر روستایی در منطقه از شاخص فقر «سن» استفاده شد. نتایج نشان داد علاوه بر عواملی مانند تعداد افراد خانواده، تحصیلات، تخریب محیط زیست، وضعیت مسکن، درآمد و داشتن شغل دوم، بررسی اینکه وضعیت فقر در مناطق مجاور و همسایه به چه صورت است هم بر فقر روستایی کشاورزان مورد مطالعه اثرگذار است. با توجه به معنی داری آماره های فضایی استفاده از رگرسیون های کلاسیک دارای خطا است. عدد ضریب متغیر همسایگی در این مطالعه 9/2 به دست آمده است و از لحاظ آماری معنی دار است. این مسئله نشان می دهد که با افزایش یک واحد فقر در مناطق مجاور، به اندازه 9/2 واحد فقر افزایش پیدا می کند . با توجه به معنی داری کامل شاخص تخریب محیط زیست، با افزایش یک واحد در شاخص تخریب محیط زیست، میزان فقر در مناطق روستایی به اندازه 9/2 تشدید می شود. این شاخص شامل مؤلفه هایی همچون افت منابع آب زیر زمینی، کشت محصولات آب بر، استفاده از کود شیمیایی و چرای دام است.
تحلیل عوامل مؤثر در وضعیت محیط زیست انسانی شهر تهران براساس مدل DPSIR(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمی ت محیط های مس کونی ش هری به عنوان سکونتگاه های اصل ی م ردم، روزبه روز در ح ال افزای ش اس ت. در این بین، تراکم بالای جمعیت در نواحی شهری کیفیت محیط زیست این مناطق را کاهش داده است که به همین دلیل باید به کیفیت این زیستگاه ها توجه ویژه ای شود. این مطالعه با هدف شناسایی زنجیره های عل ت و معل ولی، به صورت توصیفی-تحلیلی براساس مدل DPSIR با استفاده از مطالعات کتابخانه ای و تجزیه وتحلیل آماری در سال ۱۳۹2 انجام شده است. نتایج حاصل از بررسی مؤلفه های زیستگاه شهر تهران در قالب نیروی محرکه، اثر، وضعیت، فشار و پاسخ مدل DPSIR، نشان می دهد میزان استقرار جمعیت و مراکز کار و فعالیت توأم با بی انضباطی کالبدی از مهم ترین شاخصه های مؤثر به عنوان نیروی محرکه زیستگاه شهر تهران است. در این بین، تحت تأثیر مستقیم نیروی محرکه شهرنشینی شتابان، فشار بر منابع اکولوژیکی و بر منابع طبیعی شهر محسوس است، اما عمده ترین وضعیت نیروی محرکه شهرنشینی شتابان برای تمام متغیرها به رغم مثبت بودن روندها، در مقایسه با وضعیت ایده آل و استاندارد چندان مناسب نیست. همچنین مهم ترین آثار وضعیت مطلوب یا نامطلوب اجزا و بخش های عمده یک زیستگاه در قالب دو بخش آلودگی ها و سلامت و بهداشت عمومی منعکس می شود. در این بین از بهترین پاسخ های موجود می توان به تهیه و انتشار نخستین گزارش وضعیت محیط زیست شهر تهران، تصویب و ابلاغ طرح جامع راهبردی ساختاری این شهر در سال 1387، تصویب طرح تفصیلی شهر تهران در سال 1388 و الزام به تهیه برنامه عملیاتی شهرداری تهران اشاره کرد.
گونه شناسی الگوهای ذهنی زنان روستایی در زمینه پبش برنده های توسعه کارآفرینی روستایی : کاربست روش شناسی کیو(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های روستایی دوره نهم زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴ (پیاپی ۳۶)
536 - 551
حوزه های تخصصی:
پژوهش حاضر باهدف گونه شناسی الگوهای ذهنی زنان کارآفرین روستایی در زمینه پیش برنده های توسعه کارآفرینی روستایی در سطح استان ایلام با استفاده از روش شناسی کیو انجام شد. این پژوهش ازنظر هدف، کاربردی، به لحاظ ماهیت از نوع تحقیقات اکتشافی و ازنظر روش گردآوری دادها، کمی - کیفی از نوع کیو است. مشارکت کنندگان این پژوهش تعداد 26 نفر از زنان کارآفرین روستایی بودند که به صورت هدفمند انتخاب شدند. تالار گفتمان پژوهش از پیشینه و مصاحبه گردآوری و تعداد 49 عبارت به عنوان نمونه عبارات کیو انتخاب شد. تجزیه وتحلیل داده های پژوهش به کمک تحلیل عاملی انجام شد. بر اساس یافته های به دست آمده از تحلیل عاملی اکتشافی، ذهنیت های زنان روستایی کارآفرین در زمینه پیش برنده های توسعه کارآفرینی روستایی در 6 دسته ذهنیت کارآفرینانه - آموزشی بازارمحور، اقتصادگرا، محیط گرا، مشارکتی و حمایتی دسته بندی شدند.
واکاوی نقش شاخص های توسعه پایدار شهری در ساماندهی نواحی دچار افت شهری (مطالعه موردی: محله عالی قاپوی اردبیل)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیایی برنامه ریزی شهری دوره ۶ زمستان ۱۳۹۷ شماره ۴
717 - 733
حوزه های تخصصی:
این مقاله با قرارداشتن در دسته سیاست پژوهی، به دنبال شناخت و تبیین مفاهیم و ارکان پایداری شهری و ردیابی آن ها در چارچوب احیای نواحی دچار افت شهری است. با گذشت بیش از دو دهه از طرح انگاشت توسعه پایدار در مجامع جهانی، متون حاضر به سه رکن مردم-اقدامات در ارتباط با کیفیت زندگی، سیاره-عوامل زیست محیطی مانند انرژی و آلودگی ها و سود-ارزیابی کسب وکار و عملکرد اقتصادی اشاره دارند. نواحی دچار افت شهری، عرصه هایی از شهر هستند که در مواجهه با سه رکن یادشده با مشکل روبه رو شده و به عبارت دیگر ارزش افزوده خود را بنا به ناتوانی در پیوستن به سیر پایداری محبوس نگه داشته اند و به مدیریت تغییرات گسترده یا به بیانی دیگر بازآفرینی نیاز دارند. شهر اردبیل با پیشینه تاریخی کهن و داشتن ارزش های مذهبی، فرهنگی، محیطی و گردشگری از جمله شهرهایی است که نمی توان بی اعتنا از کنار فرسودگی یا افت شهری بخش های مرکزی و میانی که حدود 536 هکتار وسعت دارد و مهجورماندن فضاها و مجموعه های ارزشمند آن گذشت. در پژوهش توصیفی-تحلیلی حاضر با طرح پرسشنامه ای، شاخص های توسعه پایدار شهری شناسایی و میزان تطبیق طرح بهسازی و بازسازی بافت های فرسوده اطراف بقعه شیخ صفی الدین اردبیل بررسی شد. در ادامه با تحلیل پرسشنامه و شاخص ها با استفاده از نرم افزارهای Excel و Expertchoice مهم ترین راهکارهای دستیابی به توسعه پایدار در بافت فرسوده محله شیخ صفی (عالی قاپو) از جمله برنامه ریزی ها مشارکتی، عدالت اجتماعی و آموزش به ساکنان برای ارتقای سطح اجتماعی و نظایر آن ارائه شد.
ارزیابی شاخص های کیفیت محیط شهری در مجتمع های مسکونی بناب و عوامل فردی مؤثر بر آن(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
پروژه مسکن مهربزرگترین طرح ملی مسکن در ایران می باشد که به علت گستردگی طرح و نو بودن آن نیاز به بررسی نتایج حاصل از این تجربه احساس می شود. از این رو هدف اصلی این تحقیق سنجش میزان رضایت مندی ساکنان از طرح های مسکن مهر و عوامل فردی مؤثر بر آن می باشد. جامعه آماری این پژوهش ساکنان مسکن مهر شهر بناب و حجم نمونه بر اساس فرمول کوکران 114 خانوار برآورد شده است.. این پژوهش از نوع توصیفی تحلیلی بوده وابزار جمع آوری اطلاعات شامل مطالعات اسنادی و پیمایشی از طریق توزیع پرسش نامه و مصاحبه با ساکنان می باشد. در جهت تجزیه وتحلیل اطلاعات به وسیله نرم افزار spss و از آزمون های آماری تی تک نمونه ای (T-test) برای ارزیابی معنی داری رضایت مندی و ابعاد آن وهمچنین از آزمون کولموگروف- اسمیرنف (K-S test) برای برازندگی توزیع نرمال بودن شاخص ها و ضریب همبستگی پیرسون برای سنجش همبستگی بین ویژگی های فردی ورضایت مندی وروش رگرسیون خطی برای بررسی همبستگی ها وتعیین وزن و سهم هریک از شاخص ها در رضایتمندی کل استفاده شد، که یافته های تحقیق عدم رضایت ساکنین از بخش های (واحد مسکونی، مشاع، مجتمع ومحله) و همچنین نتایج حاصل از ضریب پیرسون نشان می دهد که همبستگی مثبت و معنی دار بین عوامل فردی با رضایت مندی را وجود دارد .