فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۸٬۴۴۱ تا ۸٬۴۶۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۰ مورد.
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۱ پاییز ۱۳۹۸ شماره ۳ (پیاپی ۱۰۹)
715 - 730
حوزه های تخصصی:
تداوم و افزایش رشد شهرنشینی زیست پذیری شهرها را کاهش داده و بی توجهی به نقش بارز سرمایه اجتماعی سبب شده است که در سال های اخیر ساختار فضایی و کالبدی کانون های شهری گسترش یابد و زیست پذیری شهری در این گونه فضاها دچار ازهم گسیختگی ساختاری شود. هدف اصلی پژوهش توصیفی و تحلیلی حاضر بررسی ارتباط اثر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری کانون های کوچک شهری استان البرز است. اطلاعات لازم به روش کتابخانه ای و میدانی به کمک پرسشنامه به دست آمده است. همچنین از مدل تحلیلی عاملی اکتشافی به منظور برآورد هریک از متغیرهای ثابت و وابسته متغیر استفاده شده است. داده های جمع آوری شده به کمک روش های آماری پارامتری و ناپارامتری تحلیل شدند. برای تعیین و تأثیر مؤلفه های سرمایه اجتماعی بر زیست پذیری از نرم افزار SPSS و تحلیل مسیر استفاده شد. نتایج پژوهش حاکی از آن است که بین سرمایه اجتماعی و زیست پذیری شهرها ارتباط مستقیم و معنا داری وجود دارد، اما شدت وضعیت این رابطه درباره همه کانون های کوچک شهری یکسان نیست. نتایج معادلات ساختاری نیز ارتباط میان سرمایه اجتماعی و زیست پذیری را تأیید کرده است؛ به طوری که براساس ضرایب استاندارد 83/12 = ²Rو 18/1 = T است؛ بنابراین اگر سرمایه اجتماعی (متغیر مستقل) تقویت شود، میزان زیست پذیری (متغیر وابسته) 23/3 درصد افزایش خواهد یافت. آمارهای خروجی مدل رگرسیون نشان دهنده تأثیرات متفاوت شاخص هاست؛ به طوری که شاخص هنجار جمعی در شهر اشتهارد 1/2- هشتگرد 06/2- و گرم دره 03/2 است. شهرهایی که جمعیت کمتری دارند، شاخص های مذکور در آن ها تأثیرگذارتر بوده است. برعکس در شهرهایی که تعداد جمعیت آن ها بیشتر است (چهارباغ 2/3، هشتگرد 1/3 و اشتهارد) شاخص های مشترک و تعامل پذیری بیشترین شاخص مثبت را نشان می دهد.
بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان در نواحی روستایی استان اصفهان(1375- 1390)(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
1103 - 1119
حوزه های تخصصی:
یکی از شاخص های نوسازی اقتصاد م ل ی و توسعه اجتماعی مشارکت زنان و نحوه ایفای نقش آن ها در ساختارهای اقتصادی است. هم زمان با طرح مسا ئ ل زنان و نقش آنان در توسعه، تأثیر و چگونگی اشتغال زنان روستایی در توسعه مورد توجه بوده است. در پژوهش حاضر به کشف الگوها و بررسی تغییرات فضایی- زمانی شاخص اشتغال زنان نواحی روستایی استان اصفهان در سال های 1375، 1385 ، و 1390 پردا خته می شود . داده های اشتغال زنان روستایی از سه دوره سرشماری عمومی نفوس و مسکن مرکز آمار استخراج شده است. به منظور بررسی تغییرات فضایی اشتغال در هر سه دوره زمانی، با استفاده از روش تحلیل اکتشافی داده های فضایی ، شاخص موران (خود همبستگی فضایی) ، و شاخص عمومی G محاسبه شده و نقشه الگوی فضایی نقاط داغ (مقادیر بالا) و سرد (مقادیر پا ی ین) ترسیم شده است. سپس ، با استفاده از نتایج حاصل از متد لکه های داغ، درصد مقادیر تغییرات اشتغال زنان روستایی در طی دو دوره نسبت به یکدیگر محاسبه و چگونگی تغییرات (کاهش، افزایش ، یا بدون تغییر) هر دوره نسبت به دوره قبلی مشخص شده است. نتایج پژوهش نشان می دهد اشتغال زنان روستایی استان اصفهان در طول زمان تغییرات فضایی داشته است و طی این سه دوره نواحی روستایی پیرامون شهر اصفهان در پهنه اشتغال پایین قرار گرفته است. بیش از 60 درصد نواحی روستایی استان در شاخص اشتغال زنان بدون تغییر بوده است و روستاهای غرب و جنوب بیشترین تغییر مثبت و برخی روستاهای شهرستان های نائین، اردستان ، و اصفهان تغییرات منفی داشته اند. این پژوهش ، با کشف تغییر پذیری های فضایی- زمانی و شناخت چگونگی روندها و الگوهای فضایی- زمانی اشتغال زنان روستایی، بستر مناسبی برای تحقیقات بنیادین بعدی در قالب نظریات اجتماعی و توسعه در حوزه های مربوط به زنان روستایی فراهم می کند.
بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
گردشگری شهری دوره ۸ تابستان ۱۴۰۰ شماره ۲
51 - 64
حوزه های تخصصی:
شهرها به علت جاذبه های تاریخی، فرهنگی و مراکز خرید متنوع، از مهم ترین مقاصد گردشگری به شمار می آیند. شهر تبریز به دلیل دارا بودن آب وهوای مطبوع و بناها و آثار تاریخی گوناگون یکی از مقاصد موردعلاقه برای گردشگران داخلی به حساب می آید. در میان بناهای تاریخی شهر تبریز، بازار بزرگ تبریز که به ثبت جهانی یونسکو نیز رسیده است، سالانه پذیرای تعداد زیادی گردشگر می باشد. این مهم ضرورت بررسی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز و تأثیر آن بر وفاداری گردشگران داخلی را آشکار می نماید. ازاین رو، پژوهش حاضر با هدف بررسی تأثیر هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز بر وفاداری گردشگران داخلی انجام شده است. جامعه آماری این تحقیق، گردشگران ورودی و بازدیدکننده از بازار تبریز هستند و حجم نمونه به وسیله فرمول کوکران 384 نفر برآورد شد. نمونه گیری به وسیله روش نمونه گیری تصادفی ساده در دسترس و ابزار جمع آوری داده های این تحقیق پرسشنامه می باشد. برای سنجش پایایی، از ضریب آلفای کرونباخ استفاده شد که با توجه به ضرایب بزرگ تر از عدد 7/0 متغیرها، می توان نتیجه گرفت که پایایی پرسشنامه تحقیق، در سطح بالایی قرار دارد. تجزیه وتحلیل داده ها از طریق SPSS و AMOS صورت گرفت. همچنین برای بررسی رابطه متغیرها از مدل معادلات ساختاری استفاده شد. نتایج نشان می دهد که در این مدل بعد انگیزشی هوش فرهنگی اصناف و کسبه بازار تبریز با مقدار ضریب مسیر 699/0 بیشترین تأثیر بر وفاداری گردشگران داخلی را دارد.
تبیین نقش عوامل مؤثر بر تعلق مکانی در بافت های شهری (مطالعه موردی: بافت های قدیم، میانی، جدید و حاشیه ای شهر سنندج)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهمیت ایجاد زمینه های دلبستگی به مکان وتقویت مؤلفه های مؤثر بر آن به ضرورت موضوع دلبستگی به مکان و شناخت عوامل تقویت کننده آن می افزاید. تحقیق حاضر که با هدف بررسی عوامل مؤثر بر ارتقای دلبستگی به مکان در سه مقیاس خانه، محله و شهر در بافت های شهر سنندج انجام شده است، دارای هدف کاربردی و ماهیت و روش تحقیق توصیفی-تحلیلی است. جامعه آماری این پژوهش، 321 نفر از ساکنین بافت های چهارگانه سنندج است. دلبستگی به مکان و ابعاد آن، متغیر وابسته و عوامل دلبستگی به مکان و مقیاس مکان به عنوان متغیرهای مستقل درنظر گرفته شده اند. جهت بررسی مقایسه ای محدوده-های پژوهش در سه سطح از آزمون های پس از تجربه به کمک آزمون توکی؛ برای ارزیابی اثرگذاری عوامل کالبدی، اجتماعی و فردی بر دلبستگی به مکان؛ و همچنین دلبستگی به مکان در سه بعد شناختی، عاطفی و رفتاری از مدل یابی معادلات ساختاری استفاده شده است. نتایج نشان می دهد که از میان متغیر های بعد روانشناسی، عناصر عاطفی، شناختی و رفتاری دلبستگی، عوامل کالبدی و اجتماعی و متغیر های مستقل ویژگی های فردی رابطه معناداری با متغیر وابسته دلبستگی به مکان دارند. بررسی نتایج و مقایسه عوامل دلبستگی در بین چهار محدوده نشان می دهد که محله بافت حاشیه با کمترین میزان دلبستگی به محله، از میان ابعاد دلبستگی، بعد عاطفی و ازمیان عوامل دلبستگی، عامل کالبدی نقش مؤثرتری بر دلبستگی به محله دارد، که لازم است در طرح های آتی به آنها توجه ویژه ای مبدول شود، تا بتوان دلبستگی ساکنین به محله را ارتقا بخشید و از مهاجرت ساکنان به خارج محله جلوگیری نمود.
سنجش کیفیت محیط سکونت شهری با رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی (نمونه موردی: شهر ارومیه)
حوزه های تخصصی:
در سال های اخیر، بروز بحران های مختلف در ابعاد زیست محیطی، اجتماعی، اقتصادی، کالبدی شهرها و... که ناشی از فقدان برنامه ریزی مناسب در سطح محلی است، سبب تنزل کیفیت محله ها، نواحی و مناطق شهری شده است. با استفاده از اصول سکونت پایدار، در فرآیند برنامه ریزی شهری و بهره مندی از ظرفیت های سکونتی، می توان به منظور ارتقا کیفیت محیط بهره جست. نخسین گام برای دستیابی به این منظور، ارزیابی میزان پایداری سکونتگاه های شهری در سطح محلی و منطقه ای است. در این پژوهش هدف سنجش کیفیت محیط سکونت شهری در مناطق شهری ارومیه می باشد. این هدف با توجه به رویکرد رضایتمندی مبتنی بر دیدگاه تجربی شکل گرفته است. جهت رسیدن به اهداف مورد نظر، ضمن بررسی و مطالعه پیشینه و ادبیات تحقیق، ابعاد و گویه های کیفیت محیط سکونت شهری انتخاب شده اند. سپس، با توجه به تعداد خانوار (223402) از طریق فرمول کوکران حجم نمونه با خطای 5 درصد 383 نفر برآورد و متناسب با تعداد خانوار در سطح مناطق توزیع شد. برای تجزیه و تحلیل توصیفی و استنباطی اطلاعات حاصل از پرسشنامه از آزمون های آماری (T تک نمونه ای، کروسکال والیس و نمودارها) در محیط SPSS استفاده گردیده است. نتایج تحقیق نشان داد که بعد محیطی به عنوان شاخص منفی با میانگین 87/2وضعیت نامناسبی دارد. بعد اجتماعی – فرهنگی با مقدار 88/2تقریبا از وضعیت خوبی برخوردار است. مقدار بعد اقتصادی 68/2، بعد کالبدی59/2 و بعد مدیریتی 51/2 که نتایج گویای پایین بودن رضایتمندی شهروندان از کیفیت سکونتی می باشد. طبق تکنیک کروسکال والیس منطقه4 رتبه اول، منطقه 3 رتبه دوم، منطقه 1 رتبه سوم، منطقه 2 رتبه چهارم و منطقه 5 رتبه پنج را از لحاظ رضایتمندی از کیفیت سکونت شهری به خود اختصاص داده اند. در نهایت جهت رفع مشکلات و افزایش رضایتمندی و رفاه شهروندان گویه های ابعاد 5 گانه براساس نمره بدست آمده اولویت بندی شده اند. قابل ذکر است براساس دیدگاه تجربی نتایج به دست آمده از پژوهش حاضر با مطالعات پیشین مطابقت دارد.
ارائه الگوی پایدار پس از همه گیری کووید -۱۹ در فضاهای معماری و شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
همه گیری ها از گذشته یک چالش در همه سطوح محیط ساخته شده بوده اند. از آنجا که شهرسازی و معماری پس از کووید -۱۹ هرگز با گذشته یکسان نخواهد بود، لزوم توسعه یک الگوی پایدار برای مقابله با همه گیری انکارناپذیر است. هدف اصلی این مقاله تولید چارچوب مفهومی برای پاسخگویی به ملاحظات شهرسازی و معماری در همه گیری و ارائه یک الگوی پایدار در یک محیط ساخته شده برای غلبه بر شرایط مشابه و یا سخت تر است. در این راستا ابتدا مطالعه مروری بر شهرسازی و معماری در زمان همه گیری های قرن های گذشته ارائه می شود. سپس زمینه های تحقیقاتی تحت تأثیر همه گیری با مراجعه به منابع موجود، مفهوم سازی می شود و نهایتاً برخی از درس های آموخته شده از همه گیری برای تجسم و معرفی چشم انداز مطالعه در مورد الگوی پایدار پس از همه گیری ارائه می شود. از نظر روش شناسی، تحقیق بر اساس یک چارچوب بین رشته ای و از حیث ماهیت از نوع تحلیلی است. در این راستا با جمع بندی پیشینه تحقیق، چارچوب مفهومی رویکردهای کلیدی برای بررسی پیامدهای شهرسازی و معماری در دوران پس از همه گیری بر اساس سه حوزه کلیدی طبقه بندی می شود تا چشم انداز مطالعه در مورد محیط ساخته شده واقعی ارائه گردد. سپس بر اساس حوزه های کلیدی یاد شده به عملیاتی سازی مفاهیم معماری و شهرسازی پس از همه گیری پرداخته می شود. بررسی تقابل وضعیت مجازی/ واقعی به همراه پیچیدگی های عملیاتی سازی مفاهیم مشترک و متقابل (فضاهای فیزیکی و مجازی/ رشد شهری فشرده و پراکنده / تراکم زیاد و کم / حاشیه شهری و مراکز شهری / حمل و نقل عمومی و خصوصی/ فضاهای باز و بسته) نشان می دهد که برای پاسخ به همه گیری در همه سطوح و مقیاس ها نمی توان فقط به یک استراتژی برای ایجاد الگوی پایدار اعتماد کرد و درنتیجه پیش بینی و تجسم الگوی پایدار برای فضاهای معماری و شهری پس از همه گیری این ویژگی ها را طلب می کند: ۱) استراتژی های انعطاف پذیرتر برای مدیریت مفاهیم متقابل ۲) کمک گرفتن از درس های امنیت سایبری، چندلایه محافظتی منعطف و جامع در همه سطوح و مقیاس ها (محله، منطقه، ناحیه و شهر ۳) اضافه شدن سلامت جسمی و روحی انسان به عنوان بعد چهارم به تعریف کلی پایداری. نهایتاً با مدیریت اطلاعات شرایط همه گیری و پساهمه گیری و پیش بینی جهش های مختلف و مداوم ویروس یا هر چالش جدید شهری، با ایجاد لایه های امنیتی جدید می توان الگوی پیشنهادی پایدار برای ساختار کلی شهرسازی و معماری در آینده را متصور شد.
تحلیل ارتباط بین قابلیت پیاده مداری محلات و آلودگی هوا مطالعه موردی: نواحی پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا در شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
مطالعات شهری دوره دوم زمستان ۱۳۹۱ شماره ۵
35 - 46
حوزه های تخصصی:
ارتباط سلامت عمومی و برنامه ریزی شهری موضوعی نوین و در عین حال پراهمیت است و توجه به این مسئله در برنامه¬ریزی آینده شهرها از جایگاهی ویژه برخوردار است. در این مقاله، کیفیت هوای شهری به عنوان عاملی تأثیر گذار در سلامت شهروندان و پیاده مداری محلات از مشخصه های مهم و نوین محیط انسان ساخت شهری موردنظر قراردارند. امروزه بخش عظیمی از آلودگی هوای کلانشهرها به سبب انتشارات آلاینده ها در بخش حمل ونقل شهری است و این امر لزوم توجه به گونه های حمل ونقل پایدار نظیر حمل و نقل عمومی را بیش از پیش آشکار می سازد. بدین منظور این مطالعه به بررسی قابلیت پیاده مداری محلات به عنوان راهبردی تأثیر گذار و بلند مدت در راستای ارتقاء سفرهای پیاده شهری و کاهش آلودگی هوا می پردازد. در این پژوهش، از میانگین غلظت سالیانه (در سال 1389) برای آلاینده¬های O3، NO، CO، PM10 و تخمین قابلیت پیاده مداری در چهارده محدوده پیرامون ایستگاه های سنجش کیفیت هوا، استفاده شد و در ادامه تغییرات میزان آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با فاصله از مرکز شهر و همچنین میزان همبستگی غلظت آلاینده ها و قابلیت پیاده مداری محلات با استفاده از تحلیل رگرسیونی و همبستگی مورد تحلیل قرار گرفت. یافته های پژوهش حاکی از افزایش غلظت آلاینده های اولیه و قابلیت پیاده مداری محلات در نواحی پیرامون مرکز شهر و افزایش غلظت آلاینده ثانویه O3 با فاصله از مرکز شهر است. همچنین قابلیت پیاده مداری محلات و غلظت آلاینده های O3 و PM10 دارای همبستگی معناداری با یکدیگر می باشند.
ارزش اقتصادی تفرجی دریاچه گهر: رویکرد هزینه سفر منطقه ای(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۳ پاییز ۱۴۰۰ شماره ۳ (پیاپی ۱۱۷)
943 - 955
حوزه های تخصصی:
تفرجگاه های طبیعی نه تنها به مثابه پاره ای از طبیعتْ دارای ارزش ذاتی اند، برای بهره برداری نیز ارزش اقتصادی - تفرجی دارند. اطلاع از ارزش اقتصادی - تفرجی جامعه از تفرجگاه های طبیعی محیط زیست کشور برای سیاست گذاران هر کشوری اهمیت فراوانی دارد؛ از جمله در توجه و اولویت تخصیص بودجه به آن تفرجگاه های طبیعی. در این پژوهش ارزش اقتصادی - تفرجی دریاچه گهر، یکی از تفرجگاه های طبیعی استان لرستان و یکی از جاذبه های گردشگری ایران، با رویکرد هزینه سفر منطقه ای برآورد ش ده است. برآورد ارزش اقتصادی- تفرجی تفرجگاه های طبیعی با رویکرد هزینه سفر منطقه ای مبتنی است بر نقشه آن تفرجگاه طبیعی و دیدگاه و ویژگی های بازدیدکنندگان آن تفرجگاه طبیعی و هزینه و ُبعد مسافت دسترسی به آن تفرجگاه طبیعی. داده های پژوهش با نمونه آماری 161 بازدیدکننده این تفرجگاه طبیعی در تابستان سال 1398 جمع آوری شده است. نتایج پژوهش نشان داده است که رابطه بین تعداد بازدیدکنندگان از مناطق ده گانه به دریاچه گهر با ب ُ عد مسافت و هزینه سفر منفی و معنی دار و با سطح تحصیلات بازدیدکنندگان مثبت و معنی دار بوده است. ارزش اقتصادی- تفرجی دریاچه گهر برای هر بازدید کننده در تابستان 1398، 283550 ریال و برای کل بازدیدکنندگان 19 میلیارد و 848 میلیون ریال برآورد شده است که قابل مقایسه است با تحقیقات مشابه در دیگر تفرجگاه های طبیعی ایران که از روش هزینه سفر منطقه ای استفاده شده است و نشان دهنده ارزش اقتصادی- تفرجی دریاچه گهر در میان تفرجگاه های طبیعی ایران و لزوم توجه بیشتر سیاست گذاران و تخصیص بودجه بیشتر به آن و تدوین طرح جامع گردشگری برای این دریاچه طبیعی است.
بافت های فرسوده فرصتی برای توسعه درون زای شهری در راستای تأمین مسکن محله سرچشمه منطقه سه شهر اصفهان
حوزه های تخصصی:
بافت های فرسوده مهم ترین پتانسیل شهرها برای استفاده از زمین، جهت اسکان جمعیت، تأمین فضاهای باز و خدماتی و نیز بهبود محیط زیست محسوب می شوند. از سوی دیگر این بافت ها راهکاری عملی برای جلوگیری از گسترش کالبدی شهر از زمین های توسعه نیافته پیرامون شهری و توسعه زمین های خالی و متروکه داخل متاطق شهری است که می تواند به احیاء و تجدید حیات شهری کمک نماید. در این راستا هدف اصلی پژوهش حاضر شناسایی ظرفیت پذیری بافت فرسوده در جهت تولید مسکن می باشد. این پژوهش از حیث ماهیت و روش، از نوع تحقیقات توصیفی –تحلیلی و از حیث هدف، از نوع تحقیقات کاربردی است. در جهت رسیدن به اهداف پژوهش با به کارگیری داده های مکانی و انج ام تحلیل های مربوطه در سیستم اطلاعات جغرافیایی و مدل تصمیم گیری چن د معی اره AHP,VIKOR,SAW اقدام شده است. جامعه آماری این پژوهش متخصصین حوزه شهری شهر اصفهان و حجم نمونه از طریق اشباع نظری به تعداد 30 کارشناس است. روش نمونه گیری هم به صورت نمونه گیری گلوله برفی می باشد. نتایج حاصل از دو روش ویکور و ترکیب وزنی خطی نشان می دهد که از مجموع کل مساحت محله سرچشمه، در مدل ویکور حدود 336354.29 مترمربع و در مدل ترکیب خطی وزنی حدود15213.59مترمربع ظرفیت بالا جهت تولید مسکن دارا می باشند. ازآنجایی که تعداد پیکسل های در آستانه مطلوبیت در مدل ویکور بیشتر است خروجی مدل ویکور در جهت استفاده از بافت فرسوده جهت تأمین مسکن آتی در اولویت می باشد.
تدوین معیارهای پایدار و مدل سازی مکان یابی اکوپارک ها با پارادایم ارزیابی توان تلفیقی (ICA) در محیط زیست شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم بهار ۱۴۰۰ شماره ۳۸
215 - 234
حوزه های تخصصی:
محیط زیست شهری به مثابه یک تکنواکوسیستم است که در توالی تاریخی تحولات سرزمین شکل گرفته است و مدیریت و برنامه ریزی محیط زیستی آن نیازمند پارادایم نوینی از جنس توسعه پایدار است تا ابعاد طبیعی-فرهنگی و ارتباطات درهم تنیده انسان و سرزمین را در قالب نگاهی کل نگر به کار گیرد. اکوپارک ها نقش مؤثری در آموزش عمومی برای بهبود عملکرد و ارتقای کارایی چرخه ماده و انرژی در شهر ایفا می کنند و زمینه را برای مشارکت و حضور فعالانه مردم در فرایند طرح ریزی و اجرا فراهم می کنند. هدف این پژوهش، تدوین معیارهای مدل سازی و مکان یابی محل های مناسب برای احداث اکوپارک ها با رویکرد اکولوژی محیط زیست شهری در تهران است. در تدوین معیارهای مدل سازی اکوپارک، از چهار مؤلفه، شامل ضوابط پارک ها، مدل اکوتوریسم، متریک های سیمای سرزمین و چک لیست نظرات کارشناسی استفاده شد. سپس زیرمعیارها به ترتیب اولویت، ازطریق روش تلفیقی ارزیابی توان (ICA) برای مدل سازی اکوپارک مورد استفاده قرار گرفتند. ابتدا پیش پردازش داده ها انجام گرفت. در این مرحله لایه های مربوط، به طور مستقیم یا ازطریق تحلیل های مکانی نرم افزار ArcGIS 9.3 به دست آمدند و همه به صورت راستری به اندازه 30متری در سیستم متری UTM درآمدند. در مرحله پردازش لایه های شبکه-سلولی، با استفاده از ابزار روی هم گذاری (Weighted Overly) با همدیگر تلفیق شدند و در مرحله ارزیابی ازطریق مقایسه مدل اکوپارک شهر تهران با لایه های تلفیقی با استفاده از ابزار الگوریتم نقشه (Map Algebra)، مکان های بالقوه تعیین شدند. نتایح مقدماتی این پژوهش کاربردی نشان داد که 13 سایت مناسب برای تبدیل شدن به اکوپارک در گستره شهر تهران وجود دارد. در مرحله نهایی، برای تعیین سایت های مطلوب تر، از چک لیست ها استفاده شد که بر مبنای مدل مکان پایدار ساخته شده بودند. درنهایت، ارزیابی توان تلفیقی نشان داد که از میان 13 پارک منتخب، 5 سایت جمشیدیه، پردیسان، طالقانی، چیتگر و ولایت، دارای بیشترین پتانسیل و تناسب مکانی در شهر تهران هستند. با بررسی زیربناها، تسهیلات و زیرساخت ها برای احداث اکوپارک ها، پارک پردیسان حائز بالاترین رتبه مطلوبیت برای احداث اکوپارک در مقیاس کلان شهری تهران معرفی شد.
تحلیل راهبردی بازآفرینی ساختاری-کارکردی بازارهای سنتی در شهرهای ایران؛ مورد مطالعه: سراهای بازار تاریخی شهر زنجان(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
پژوهش های جغرافیای انسانی دوره ۵۴ پاییز ۱۴۰۱ شماره ۳ (پیاپی ۱۲۱)
851 - 866
حوزه های تخصصی:
یکی از مبادی هویتی و تاریخی- فرهنگی شهرهای ایرانی بازار و عناصر تشکیل دهنده آن است. این در حالی است که امروزه بازارهای سنتی نتوانسته پاسخ گوی نیازهای شهروندان باشد و شکل گیری فضاهای تجاری جدید به واسطه الزامات شرایط زندگی مدرن به افول ساختاری-کارکردی بازار و عناصر وابسته به آن از جمله سراها منجر شده است. لذا بخش هایی از فضاهای بازار از جمله سراها، که با نیازهای امروز مردم انطباق نداشت، از رونق افتاده و به حاشیه رانده شده است.مقاله حاضر با روش توصیفی- تحلیلی به دنبال بررسی و تطبیق راهبردی ساختار و کارکرد سراهای بازار تاریخی زنجان بر اساس نیازهای فعلی جامعه شهری است. گردآوری داده ها با مطالعات میدانی و کتابخانه ای انجام شد. برای تحلیل داده ها از آزمون تک نمونه ای T و رویکرد تحلیل اثرات متقابل تعاملی با کمک نرم افزارهای SPSS و Scenario Wizard استفاده شد.یافته های تحقیق نشان داد در بین سراهای بازار، سرای ملک نسبت به دیگر سراها وضعیت بهتری برای احیا و بازآفرینی دارد. همچنین، مهم ترین راهبرد برای بازآفرینی و احیای ساختاری- کارکردی سراهای بازار زنجان به منظور مرمت و بازآفرینی معماری و طراحی سراها باید مبتنی بر مؤلفه های «نمای بیرونی (طراحی و معماری نمای بیرونی سرا)، تناسب (تناسب کاربری حجره های سرا با کارکرد بازار و سرا)، کیفیت روشنایی سرا، و حس تعلق مکانی باشد. بنابراین، به منظور بازآفرینی سراها، افزایش و توسعه کاربری های مختلط، ایجاد تنوع و گوناگونی، و تقویت و گسترش لبه های فعال ضروری است.
پیش بینی تقاضای آب شهر همدان با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی
حوزه های تخصصی:
پیش بینی تقاضای آب شهری کمک مؤثری به مدیران و بهره برداران سیستم های آب شهری می باشد تا بتوانند نسبت به مدیریت صحیح مصرف، مخازن، پمپ ها، شیرآلات و تصفیه خانه ها اقدام نمایند. مصرف کوتاه مدت آب تابعی از پارامترهای مختلف و متنوع مانند شرایط اقلیمی و هواشناسی، مناسبت های فرهنگی، اقتصادی، اجتماعی و مصارف گذشته می باشد. به دلیل همین تنوع، پیش بینی مصرف کوتاه مدت به صورت تحلیلی بسیار مشکل و یا ناممکن می باشد. در این شرایط استفاده از سیستم های هوشمند مانند شبکه های عصبی مصنوعی می تواند به عنوان یک گزینه راهگشا مطرح گردد. در این تحقیق با استفاده از شبکه های عصبی پرسپترون چندلایه و با الگوریتم آموزشی پس انتشار خطا، میزان مصرف یک روزه آب شهر همدان بر اساس پارامترهای هواشناسی و داده های تاریخی مصارف گذشته پیش بینی می شود. نتایج این تحقیق نشان می دهد که با اطلاعات محدود قابل دسترس، شبکه عصبی با دولایه نهان که به ترتیب دارای یک و هفت نرون می باشند توانسته است میزان تقاضای روزانه آب شهر همدان را با ضریب همبستگی بیش از ۸5 درصد و خطای متوسط حدود دو درصد تخمین بزند. بدیهی است با افزایش تعداد داده ها در یک دوره زمانی گسترده تر، میزان دقت مدل قابل بهبود می باشد. در این مقاله همچنین با استفاده از شبکه های عصبی مصنوعی، یک فرمول ساده برای پیش بینی میزان مصرف روزانه آب شهر همدان تولیدشده است و با ورود داده های درجه حرارت هوا و مصرف آب روز قبل، میزان مصرف روز بعد به دست می اید. نتایج این تحقیق نشان می دهد که این فرمول قادر است میزان تقاضای روزانه آب شهر همدان را با میانگین خطای مطلق حدود 75/2 درصد، تخمین بزند.
تحلیل پدیدارشناختی از ابعاد ریخت شناسی مکان در ورودی های شهر تهران(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از مطالعه حاضر ارائه مدلِ تحلیلیِ ابعاد ریخت شناسانه ورودی ، مبتنی بر رویکرد پدیدارشناسی و بررسی ورودی های اصلی شهر تهران می باشد. روش تحقیق کیفی-کمی بوده است. در بررسی نمونه از روش تحلیل اسنادی و مشاهده کامل (کارشناس محور) و از روش پیمایش (108 نفر) استفاده شده و داده ها به صورت کیفی-کمی تحلیل شده اند. از آن جا که بررسی مشکلات ورودی های شهری از منظر رویکرد پدیدارشناسی بررسی نشده، نوآوری پژوهش از حیث رویکرد و انتخاب نمونه موردی است. نتایج تحلیل کارشناسانه نشان داد که ورودی ها از حیث جهت یابی نسبتا مطلوب و از حیث شناسایی نامطلوب هستند. نتایج تحلیلی پرسش نامه ها، ضمن تأیید رویکرد کارشناسانه نشان دادند که ورودی ساوه در ابعاد شناسایی و با امتیاز عددی 77.8 ٪ (مجموع امتیاز طیف کم و خیلی کم) در نامناسب ترین وضعیت است و از حیث کاراکتر جهت یابی نیز در وضعیت متوسط (56 ٪) قرار دارد. در این میان ورودی دماوند با امتیاز 66.7 ٪ در بهترین وضعیت است. در رابطه با انواع هویت قابل تشخیص، ورودی ساوه تنها شامل عنصر طبیعی است و ورودی دماوند از حیث پوشش گیاهی (88 ٪) و فعالیت قابل انجام (63 ٪) در بهترین وضعیت قرار دارد. همچنین، ورودی کرج، بعد از دماوند به دلیل وجود عناصر کالبدی (64 ٪) و کاربری های شاخص (66 ٪)، مطلوب ارزیابی شده است. در تمامی ورودی ها طیف غایی درون بودگی محقق نشده و تنها در ورودی دماوند (11 ٪) این سطح، بسیار کم ادراک شده است. براساس یافته ها، برای ایجاد ورودی مطلوب باید به هویت «شناسایی» و «جهت یابی» توجه داشت. نوآوری این پژوهش در انجام مطالعه ای برای شهر تهران می باشد.
سنجش شاخص های سرمایه اجتماعی در محلات بافت تاریخی شهر یزد (نمونه موردی: محله پشت باغ)
منبع:
مطالعات محیطی هفت حصار سال هفتم پاییز ۱۳۹۷ شماره ۲۵
۹۳-۱۰۵
حوزه های تخصصی:
روابط اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد بر اساس هویت محله ای شکل گرفته اند. انباشت این روابط در طی سالیان، مجموعه گسترده ای از پیوندهای اجتماعی را در بین ساکنان سبب شده است. از آنجا که در چند دهه اخیر به دلایلی، مفهوم سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی شهر یزد رو به نزول نهاده، ضروری است تا با تعیین سطح سرمایه اجتماعی در این محلات، نسبت به تقویت شاخص های آن اقدام گردد. هدف اصلی از این پژوهش، اندازه گیری سرمایه اجتماعی در محله تاریخی پشت باغ یزد است. روش تحقیق حاضر از نوع پیمایشی بوده و از ابزار پرسشنامه برای گردآوری داده ها استفاده شد. پس از بررسی منابع معتبر در این زمینه و با توجه به شرایط و مقتضیات جامعه موردمطالعه، تعداد 12 شاخص مشتمل بر ظرفیت پذیرش تفاوت ها، اطلاعات و آگاهی از محله، احساس امنیت، فعالیت گروهی و هدف مشترک، مشارکت در اجتماع محلی، توانمندسازی، حس اعتماد، شبکه های حمایتی، ارزش ها و هنجارهای جمعی، حس تعلق، پیوندهای همسایگی و بها دادن به زندگی تعیین گردید. در این پژوهش جهت نمونه گیری از روش تصادفی مرحله ای استفاده شد. بر اساس فرمول کوکران، حجم نمونه متشکل از 333 نفر از ساکنین محله پشت باغ است که هرکدام یک خانوار را نمایندگی می کند. نتایج نشان می دهند با توجه به سطح معنی داری شاخص ها تمامی آن ها بر روی سرمایه اجتماعی تأثیرگذارند و بین آن ها با سرمایه اجتماعی رابطه چندگانه وجود دارد. همچنین سرمایه اجتماعی در بافت تاریخی محله پشت باغ در سطح متوسط قرار دارد که عامل اصلی آن را می توان خالی از سکنه شدن محدوده مورد مطالعه در پی مهاجرت ساکنین اصلی به حومه شهر و جایگزینی آن ها با اتباع بیگانه و اقشار کم درآمد دانست.
سنجش و ارزیابی تاب آوری اکولوژی و کالبدی-زیرساختی شهر فریمان در برابر مخاطرات طبیعی(مقاله علمی وزارت علوم)
منبع:
جغرافیا و آمایش شهری - منطقه ای سال یازدهم پاییز ۱۴۰۰ شماره ۴۰
155 - 168
حوزه های تخصصی:
تاب آوری در شهرها به خصوص در مقابل مخاطرات طبیعی از اهمیت ویژه ای برخوردار است؛ به طوری که حیات و دوام یک شهر را تحت تأثیر خود قرار می دهد. نگاهی که تاکنون در مدیریت شهری وجود داشته است، بیشتر نگاهی مقابله ای و کاهشی در برابر مخاطرات بوده است. هدف از این مطالعه، ارزیابی و سنجش میزان تاب آوری اکولوژی-زیرساختی شهر فریمان در برابر مخاطرات طبیعی است؛ بنابراین روش پژوهش در این مطالعه از حیث هدف کاربردی و از حیث روش توصیفی-تحلیلی است و جامعه آماری مورد مطالعه تعدادی از خبرگان و متخصصان مسائل شهری است. متغیر مورد مطالعه بُعد اکولوژی و کالبدی-زیرساختی تاب آوری و 23 مؤلفه وابسته به آن است. درجهت تجزیه وتحلیل داده ها از آزمون تی تک نمونه ای و فریدمن کمک گرفته شده است. نتایج حاصل از سنجش تاب آوری اکولوژی-زیرساختی شهر فریمان نشان می دهد که این تاب آوری به سمت طیف نسبتاً زیاد تمایل دارد. از میان مؤلفه های مورد مطالعه در آزمون تی تک نمونه ای، مؤلفه «سیاست های محافظت از زیربناهای عمومی و سیل بندها وجود دارد» با 53/11 دارای بیشترین امتیاز و مؤلفه «در شهر به دلیل ساختمان متراکم کمک رسانی به آسیب دیدگان در هنگام بحران با مشکل مواجه می شود» با 47/4 دارای کمترین امتیاز است. نتایج رتبه بندی با آزمون فریدمن نیز نشان می دهد که مؤلفه «دسترسی به معابر اصلی شهر به سهولت وجود دارد» با امتیاز 96/15 بیشترین امتیاز و مؤلفه «در شهر به دلیل ساختمان متراکم کمک رسانی به آسیب دیدگان در هنگام بحران با مشکل مواجه می شود» با امتیاز 96/5 کمترین امتیاز را به خود اختصاص داده است.
اولویت بندی شاخص های تأثیرگذار در اجتماع پذیری ایستگاه های مترو
حوزه های تخصصی:
هدف از این نوشتار، بررسی و اولویت بندی عوامل مؤثر بر اجتماع پذیری در فضاهای داخلی ایستگاه های مترو با تکیه بر قابلیت های موجود در این گونه فضاها است. امروزه فضاهای مترو به دلیل استفاده بسیار زیاد افراد از آن در طول شبانه روز، به عنوان یکی از فضاهای شهری پرکاربرد ایفای نقش می نماید. چنین به نظر می رسد که این گونه فضاها علاوه بر اینکه به عنوان مکانی برای وجوهی کارکردی در جهت نقل وانتقال سریع و مناسب افراد موردتوجه قرار دارند، می توانند زمینه ساز ارتقا سطح تعاملات اجتماعی میان افراد استفاده کننده از آن نیز باشد؛ لذا چنین به نظر می رسد که با شناخت از مجموعه عواملی که شکل گیری این مهم را در چنین فضاهایی تأمین می کنند، می توان در جهت تأمین ابعاد اجتماعی نیازهای انسان نیز گامی مهم برداشت. در همین راستا پس از تدوین چارچوب نظری تحقیق شامل استخراج و جمع بندی کلیه شاخص های تأثیرگذار بر اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو از طریق مطالعات کتابخانه ای و نیز گردآوری دیدگاه خبرگان در این خصوص، به طراحی پرسشنامه جهت گردآوری اطلاعات پرداخته شد. تعداد 200 پرسشنامه در ایستگاه های مختلف مترو شهری تهران منتشر گردید و نتایج با استفاده از آزمون فریدون و نیز آزمون تی یک نمونه ای مورد تجزیه وتحلیل قرار گرفت. نتایج به دست آمده نشان از آن داشت که از میان عوامل مختلف تأثیرگذار بر اجتماع پذیری فضاهای ایستگاهی، شاخص های وجود مبلمان و وجود کاربری های متنوع در کنار هم که زیرمجموعه عوامل عملکردی دسته بندی شده اند، به ترتیب در اولویت های اول و دوم و پس ازآن شاخص وجود آثار هنری در ایستگاه مترو که زیرمجموعه عوامل کالبدی هستند، سومین اولویت در ارتباط با ایجاد انگیزه های اجتماع پذیری افراد در فضاهای مترو به شمار می رود.
راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
تجدید حیات روستاها به عنوان پیاده سازی استراتژی توسعه روستایی از طریق توسعه اقتصادی، اجتماعی و زیباسازی روستاها معرفی شده است. در مناطق روستایی، احیای بخش کشاورزی به عنوان پایه ای اصلی و به عنوان مبنایی برای رسیدن به این هدف در نظر گرفته شده است. با توجه به اهمیت این موضوع، هدف از این مطالعه ارزیابی شاخص ها و راهبردهای احیای کشاورزی در راستای تجدید حیات مناطق روستایی می باشد. تحقیق حاضر از نظر هدف، کاربردی و روش انجام آن ترکیبی (کیفی و کمی) است. ابزار گردآوری داده ها و اطلاعات پرسش نامه و مصاحبه می باشد. جامعه آماری پژوهش، کارشناسان مختلف در زمینه های تحصیلی جغرافیای روستایی، اقتصاد کشاورزی، علوم اجتماعی و جامعه شناسی روستایی، کارشناسان جهاد کشاورزی، متخصصان/نخبگان/ مدیران و جوانان روستایی استان لرستان می باشد. با روش نمونه گیری هدفمند 70 کارشناس به عنوان نمونه انتخاب گردید. برای پاسخگویی به سوالات پژوهش از مدل تحلیل شبکه ای فازی (FANP)، مدل گسترش عملکرد کیفیت (QFD) و برای شناسایی راهبردهای اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی از مصاحبه های اکتشافی و نتایج مدل تجربی QFDاستفاده شد. نتایج پژوهش گویای آن است که 1) سرمایه گذاری، 2) توسعه بازاریابی، 3) سیاست های حمایت از کشاورزان، 4) اصلاح و تغییر الگوی کشت مهم ترین راهبردهای احیای کشاورزی در لرستان بوده اند. نتایج مدل QFD و ماتریس ارتباط نشان داد که 1) عامل انسانی، 2)کمک مالی/مشاوره دولتی، 3)عامل اجتماعی، 4)منابع محلی و 5)برنامه ریزی محیطی/امکانات برای توسعه آتی روستاها و کشاورزی مهم ترین پیشران های مورد نیاز تجدید حیات مناطق روستایی لرستان می باشند. آموزش نیروی انسانی و رهبری محلی، کمک مالی/ سرمایه ای و مشاوره دولتی، عامل اجتماعی و تقویت مشارکت، استفاده بهینه از منابع محلی و برنامه ریزی بر اساس منابع محیطی و امکانات محلی برجسته ترین استراتژی های اجرایی تجدید حیات مناطق روستایی لرستان با تاکید بر بخش کشاورزی بودند. از نتایج این پژوهش برای احیای کشاورزی و تجدید حیات روستایی در سایر مناطق روستایی ایران می توان استفاده نمود.
نقش واحدهای ژئوپلیتیکی استانی در طراحی مدل اقتصاد شبکه ای در ایران (مطالعه موردی استان لرستان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
: اقتصاد شبکه ای یکی از ضروری ترین نیازهای اقتصادی و سیاسی و اجتماعی همه کشورها و جوامع امروزی محسوب می شود. اقتصاد شبکه ای مخصوصاً مدل کشوری آن می تواند باعث پویایی و گردش منابع اقتصادی و تکمیل اقتصاد نواحی و استان های کشور را فراهم آورد. هدف این مقاله تحلیل و تبیین نقش واحدهای ژئوپلیتیکی استانی در طراحی مدل اقتصاد شبکه ای در ایران با تأکید بر استان لرستان است. سؤال اصلی مقاله این است که در طراحی مدل اقتصاد شبکه ای در ایران واحدهای ژئوپلیتیکی استانی و بخصوص استان لرستان چه نقشی بر عهده دارند؟ علاوه بر این سؤال اصلی سؤالات دیگری که بیشتر فرعی هستند در این مقاله مطرح می شوند از جمله اینکه اقتصاد شبکه ای چیست و مدل تحلیل شبکه دارای چه مختصات و ویژگی هایی است؟ نتایج این مقاله نشان می دهد که برای طراحی اقتصاد شبکه ای در ایران بایستی به واحدهای استانی مانند نقطه های اتصال نگریست و از پتانسیل های هر استانی در راستای مشارکت آن در اقتصاد شبکه ای بهره گرفت. با توجه به این مقدمه در این مقاله تلاش خواهد شد با استفاده از منابع کتابخانه ای و مقالات علمی و پژوهشی و اسناد کلان کشور به تحلیل و تبیین نقش واحدهای ژئوپلیتیکی استانی به ویژه استان لرستان در طراحی مدل اقتصاد شبکه ای در ایران پرداخته شود.
فراتحلیل کیفی مطالعات محله در ایران با تأکید بر پژوهش های جغرافیای شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
محله به عنوان اصلی ترین جزء حیاتی شهر و کوچک ترین سازمان سیاسی-مدیریتی و خُردترین قلمرو اجتماعی، به دلیل برخورداری از ابعاد متنوع، توسط رشته های علمی-هنری گوناگونی مطالعه می شود. موضوع و هدف مقاله حاضر، ارزیابی علمی مقالاتی است که در حوزه جغرافیای شهری ایران درباره محله، ابعاد و مسائل آن انتشار یافته است. جامعه آماری 102 مقاله علمی- پژوهشی است که در رشته جغرافیای شهری نوشته شده و در اختیار همگان است که با توجه به چک لیست استاندارد PRISMA و 27 شاخص برای تجزیه وتحلیل مقالات در چارچوب روش فراتحلیل کیفی استفاده شده است. در این ارزیابی به مضمون ها و مفاهیمی همچون: موضوع، الگو، ماهیت و هدف، شیوه استفاده از نظریه، سبک و روش تحقیق، روش گردآوری داده ها و قلمرو جغرافیایی، رویکرد هریک از مقالات و درنهایت دسته بندی و ارائه نتایج آنان پرداخته شده است. نتایج مقاله نشان داد که بیشترین توجه مقالات جغرافیایی در مرتبه اول به توسعه محله ای (44 درصد مقالات) و در مرتبه دوم به ابعاد اجتماعی (35 درصد مقالات) و سایر مباحث دیگر در بررسی محلات شهری است. پراکندگی و ازهم گسیختگی مضامین مطالعه شده؛ تکیه بر روش های کمّی، تأکید بیش ازحد بر تکنیک پرسشنامه و تکیه صرف بر توصیف یا تحلیل اطلاعات مستخرج از آن (44 درصد مقالات)، تعدد آثار تقلیدی در بحث پایداری محلات، توسعه پایدار محله و... (38 درصد مقالات)، مخدوش بودن پایگاه روش شناسی (78 درصد مقالات)، عدم تولید نظریه به عنوان ویژگی غالب تحقیقات محله ای است. اغلب مقالات مطالعه شده فاقد بنیان های نظری صحیح بوده و به مفاهیم، پیشینه و معرفی چند مفهوم و نظریه به طور ناقص در بخش مبانی نظری اکتفا شده است (71 درصد مقالات). بیشتر مضامین مطالعه شده را نمی توان محله شناسی قلمداد کرد، بلکه بیشتر توصیفی از یک متغیر در محله، آن هم به گونه ای منزوی و گسیخته است.
آینده پژوهی رشد شهری کلانشهر تبریز با تاکید بر رویکرد شهر هوشمند(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
کلانشهر تبریز دارای منابع و ظرفیت های فراوانی برای هوشمندشدن در ابعاد گوناگون با توجه به ظرفیت های درونی و بیرونی است و این امر امروزه به یکی از دغدغه های اصلی شهروندان و مسئولان این شهر تبدیل شده است. در این پژوهش به تیین آینده پژوهی تحولات رشد کلانشهر تبریز مبتنی بر رویکرد شهر هوشمند پرداخته شده است.جهت تجزیه و تحلیل منابع پژوهش به شناسایی و تعیین سطح اهمیت شاخص های عملیاتی توسعه آتی کلانشهر تبریز و تعیین روابط تأثیر و تأثری بین مهم ترین شاخص های شناسایی شده مبتنی بر رویکرد مخبره محور پرداخته شده است. به این صورتکه ابتدا شاخص های عملیاتی پژوهش (شاخص های شش گانه شهر هوشمند) و گویه های پژوهش (شامل 25 مورد)، استخراج و در مرحله اول با استفاده از روش AHP در نرم افزار Expert Choice به ارزیابی و مقایسه زوجی معیارها مبتنی بر ارزیابی خبرگان پرداخته شد. در مرحله دوم مبتنی بر فرمول نویسی بهینه در محیط اکسل و شناسایی سطوح تاثیرگذاری و تاثیرپذیری شاخص ها، از روش دیمتل فازی بهره برده شده است. مطابق با تحلیل های کمی، از 10 گویه مرتبط با عوامل آینده شهر تبریز، به رتبه بندی سلسله مراتبی 25 گویه وزن دار شده پرداخته شد و در مجموع نمودار ماتریسی 10*10 ترسیم شد. براساس نتایج کیفی به دست آمده مشخص گردید که بارزترین ویژگی کلانشهر تبریز توجه به عرصه منابع طبیعی و محافظت از منابع زیست کره (آب، خاک و هوا) است. پس از این ابعاد، توجه به دولت الکترونیک، توسعه زیرساخت ITC، حمل و نقل هوشمند، منابع انسانی و توسعه اجتماعی به ترتیب دارای بیش ترین اهمیت بوده اند. در زمینه بررسی مقادیر تاثیرگذاری و تاثیرپذیری (دیمتل) مشخص گردید که توسعه مبتنی بر دانش برنامه ریزی شهری، با تأسیس شرکت های دانش بنیان در این حوزه (و سایر حوزه های مرتبط با مدیریت شهری در عرصه فیزیکی و مجازی) مهم ترین عامل تاثیرگذار در تحقق شهر هوشمند آینده است.