فیلتر های جستجو:
فیلتری انتخاب نشده است.
نمایش ۲٬۴۸۱ تا ۲٬۵۰۰ مورد از کل ۱۰٬۰۶۲ مورد.
حوزه های تخصصی:
تحلیل قیاسی میزان تاب آوری اجتماعی در محلات تاریخی- مسکونی و تدوین یک برنامه راهبردی – عملیاتی برای ارتقای آن (مورد مطالعه: محلات برج قربان و چرچره شهر همدان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
بلایای طبیعی همواره در طول حیات کره زمین وجود داشته اند و در آینده نیز قابل حذف نخواهند بود. این بلایا چالش اساسی برای دست یابی به توسعه پایدار جوامع انسانی به شمار می آیند؛ از این رو شناخت شیوه های دستیابی به پایداری برای کاهش آسیب پذیری جوامع توانسته است جایگاه مناسبی در سیاست گذاری های ملی هر کشور باز کند. بر این اساس شرایط مطلوبی برای کاهش کارآمد و مؤثرتر خطرها در سطوح مختلف مدیریت سوانح ایجاد شده است. در این میان تاب آوری به عنوان یکی از مهم ترین عوامل تحقق پایداری در نظر گرفته شده است؛ زیرا جوامع تاب آور توانایی یا ظرفیت اجتماعی بالایی در برآورد، آمادگی، پاسخ گویی و بازیافت فوری در زمینه اثرات بحران دارند؛ بر این اساس، در این پژوهش سعی دارد با شناسایی عوامل ایجادکننده تابآوری و اندازه گیری آن در محلات تاریخی- مسکونی با جامعه آماری ساکنان محلات مختلف بافت تاریخی – مسکونی همدان و گروه های نمونه محلات برج قربان و چرچره با جمعیت های 3148 و 1685 با روش نمونه گیری تصادفی و روش تجربی برای برآورد حجم نمونه با استفاده از تحلیل و مقایسه به دنبال یافتن روش های مقابله با اثرات سوانح طبیعی در این محلات باشد؛ از این رو متغیرهای تأثیر گذار بر تاب آوری اجتماعی از چارچوب نظری استخراج شد و در محلات تاریخی- مسکونی مورد مطالعه با ابزار پرسش نامه و فن مصاحبه مورد بررسی قرار گرفت. نتایج این بررسی حاکی از مطلوب نبودن سطح تاب آوری اجتماعی این محلات است. راهبرد اتخاذ شده بر اساس ارزیابی عوامل داخلی و خارجی محلات تاریخی– مسکونی شهر همدان، راهبرد تهاجمی در نظر گرفته شده است؛ بر این اساس، می بایست از توانمندی موجود در محلات تاریخی- مسکونی و فرصت های پیش رو به نحو احسن استفاده کرد تا بتوان تاب آوری محلات را افزایش داد.
بررسی پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های ساحلی جنوب کشور با رویکرد پدافند غیرعامل
منبع:
مطالعات عمران شهری دوره دوم تابستان ۱۳۹۷ شماره ۵
23-50
حوزه های تخصصی:
در این پژوهش بر اساس نتایج سرشماری عمومی نفوس و مسکن سال 1395، وضعیت پراکندگی جغرافیایی جمعیت شهری استان های خوزستان، بوشهر، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با رویکرد پدافند غیرعامل بررسی شده است. روش کار در این پژوهش ترکیبی از روش های اسنادی، توصیفی و تحلیلی است و در آن از مقایسه ی درصد جمعیت شهری، شهرستان مرکز استان با جمعیت شهری سایر شهرستان های استان و قانون رتبه - اندازه زیپف و شاخص نخست شهری استفاده شده است. نتایج نشان داد که استان هرمزگان با تجمع 90/55 درصد جمعیت شهری استان در شهرستان بندرعباس بدترین وضعیت را در بین چهار استان بررسی شده دارد و استان های سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب با 07/44، 55/33 و 73/32، درصد جمعیت شهری استان در شهرستان های زاهدان، اهواز و بوشهر در رتبه دوم تا چهارم قرار دارند. بنابراین استان بوشهر بهترین وضعیت را از لحاظ پراکنش جمعیتی به خود اختصاص می دهد. بررسی شاخص نخست شهری در استان های مورد بررسی نشان می دهد که استان های خوزستان، هرمزگان و سیستان و بلوچستان با پدیده نخست شهری مواجه می باشند و شهرهای بندرعباس، زاهدان و اهواز به عنوان نخست شهر برتر در نظام شبکه شهری استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان و خوزستان قرار دارند. استان بوشهر دارای پدیده ی نخست شهری نمی باشد. نتایج مدل قانون رتبه - اندازه نشان می دهد که جمعیت شهری شهرستان های استان های خوزستان، هرمزگان، سیستان و بلوچستان نسبت به مدل رتبه- اندازه زیپف فاصله زیادی دارند، که دراین بین وضعیت استان های هرمزگان و سیستان و بلوچستان از استان خوزستان بدتر است. و استان بوشهر فاقد پدیده ی نخست شهری بوده و ازاین رو دارای تعادل در نظام شهری است. اما این نوع تعادل از نوع الگوی مختلط است. یعنی سلسله مراتب شهری استان بوشهر نه دارای پدیده ی نخست شهری است و نه استاندارد هست؛ بلکه حالتی بینابین دارد. بنابر نتایج به دست آمده از مدل های مقایسه جمعیت شهر مرکز استان با مجموع جمعیت سایر شهرستان های استان و مدل نخست شهری و مدل رتبه - اندازه زیپف، به این نتیجه می رسیم که وضعیت استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از رتبه یک (بدترین حالت)، تا رتبه چهارم (بهترین حالت)، قرار دارند. بنابراین استان های هرمزگان، سیستان و بلوچستان، خوزستان و بوشهر به ترتیب از بدترین حالت تا بهترین حالت را در زمینه رعایت پدافند غیرعامل دارا می باشند.
تحلیل جغرافیایی از امکانات و تنگناهای توسعه روستایی درناحیه خلخال(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
در ناحیه خلخال با توجه به اقلیم نیمهخشک و مدیترانهای و پراکندگی عوامل طبیعی، میزان جمعیتو ساختار اقتصادی در استقرار و توزیع سکونتگاههای روستایی، نقش دارد و عملکرد فعالیت اقتصادی مبتنی بر بهره کشی از زمین بهویژه زراعت، باغداری و دامداری و دسترسی به منابع طبیعی بخصوص؛آب، خاک و مراتع تعیین کننده بودهاست.عوامل اجتماعیو اداری، بر جمعیتپذیری و ثبات روستاهای ناحیه تاثیر گذاشته و براساستحلیلرگرسیونیرابطه بین جمعیتو میزانبرخورداریاز انواع خدماتبسیار قوی و معنیدار است.تحت تاثیر عوامل اقتصادی نوعی رابطه سلسله مراتبی برای دسترسی بهخدمات بیشتر وسطح برتر از روستاهای کوچک به بزرگ و از روستاهای بزرگ به روستا- شهرها و شهر کوچک در ناحیه وجود دارد.سطوح مختلفی از سلسله مراتب از حداقل سه سطح در بخش مرکزی خلخال ( پیرامون شهر خلخال) تا حداکثر پنج سطح در سایر بخشهای ناحیه قابل تشخیص است و سلسله مراتب موجود در توزیع روستاها و امکانات آنها در سطح ناحیه ناهمگون و ناقص است.با توجه به امکانات و تنگناهای ناحیه به نظر می رسد که در صورت برنامه ریزی و سرمایه گذاری های لازم، مرتفع نمودن تنگناهای ناحیه و با بهره گیری از امکانات و قابلیت های آن می توان این ناحیه را به عنوان یکی از کانون های زیستی استان اردبیل و کشور فعال نمود تا ضمن کاهش مهاجرتهای بی رویه از ناحیه و کاهش رشد طبیعی جمعیت به نگهداشت و جذب جمعیت در سکونتگاههای شهری و روستایی ناحیه کمک کرد.الگوی پیشنهادی ارائه انواع خدمات براساس سلسله مراتب جغرافیایی و فضایی صورت گرفته است، بهطوریکه روستا (شامل؛ روستاهای بسیار کوچک ، کوچک، متوسط و بزرگ) به عنوان کوچکترین و ناحیه بزرگترین واحدجغرافیایی مورد توجه بوده و زیر منظومه روستایی ، منظومه روستایی و خرده ناحیه نیز بین این دو واحد واقع شده اند.
سطح بندی سکونتگاه های روستایی بر اساس توان انسانی از دیدگاه آمایش سرزمین (مطالعه موردی: بخش مرکزی شهرستان شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
یکی از مشکلات اساسی جامعه روستایی در گذشته فقدان برنامه راهبردی برای ساماندهی فضاها و مراکز روستایی بوده است و امروزه نیز عمران و توسعه روستایی کشور در گرو ساماندهی سنجیده محیط روستایی و تجهیز سلسله مراتبی این مراکز و فضاها طبق استانداردهای معین می باشد. این موضوع مورد توجه برنامه های عمرانی دوم، سوم و چهارم کشور نیز قرار گرفته است. در این راستا تعیین و تشکیل سلسله مراتبی از سکونتگاه های روستایی که بتواند چارچوب مؤثری برای توزیع جمعیت، خدمات و کارکردها باشد، ضروری است. هدف از این پژوهش بررسی و سطح بندی روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز از نظر سطح توسعه یافتگی می باشد. روش تحقیق مورد استفاده در این پژوهش توصیفی- تحلیلی و از نظر هدف، کاربردی است که در آن با استفاده از مستندات آماری و مدل های کاربردی در جغرافیا به تحلیل موضوع پرداخته می شود. روش جمع آوری اطلاعات، کتابخانه ای می باشد. برای انجام پژوهش ابتدا با مراجعه به کتابخانه استانداری فارس و سپس سایت مرکز آمار ایران، اطلاعات مورد نیاز به شیوه اسنادی گردآوری شد. سپس با به کارگیری 24 متغیر در قالب 7 شاخص مختلف و با استفاده از شاخص مرکزیت و روش تحلیل خوشه ایK میانگین، به سطح بندی روستاهای منتخب در 3 سطح توسعه یافته، درحال توسعه و توسعه نیافته اقدام گردید. نتایج حاصل از این پژوهش نشان داد که بیشتر روستاهای بخش مرکزی شهرستان شیراز، در خوشه 3 قرار گرفته و همچنین از نظر سطح توسعه یافتگی نیز 54/72 درصد توسعه نیافته، 52/24 درصد درحال توسعه و 94/2 درصد توسعه یافته می باشند.
شناسایی موانع توسعه کارآفرینیِ زنان روستایی (مطالعه موردی: دهستان شلیل- شهرستان اردل)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
هدف از پژوهش حاضر که از نوع توصیفی تحلیلی بوده، شناسایی موانع توسعه کارآفرینی در بین زنان روستایی است که به صورت موردی در دهستان شلیل از توابع شهرستان اردل انجام گرفته است. گردآوری اطلاعات به دو شیوه اسنادی و میدانی بوده که داده های میدانی از طریق سرشماری زنان روستایی که در کلاس های کارآفرینی شرکت داشته اند (195 نفر)، جمع آوری شده است. روایی ابزار تحقیق به صورت صوری با کسب نظرات کارشناسان مربوطه و اساتید دانشگاهی تأییدشده و پایایی ابزار تحقیق با توزیع 30 پرسشنامه در خارج از محدوده مورد مطالعه، با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ (895/0)، تأیید گردید. جهت دستیابی به هدف اصلی پژوهش از تکنیک TOPSIS، و برای وزندهی به متغیرهای مورد مطالعه، از با استفاده از نظرات کارشناسان متخصص کارآفرینی و تکنیک AHP، استفاده گردید. نتایج پژوهش نشان می دهد سه عامل نداشتن پشتوانه مالی و پس انداز کافی، نداشتن وثیقه و ضامن برای استفاده از اعتبارات دولتی و عدم توانایی در رقابت با مردان در عرصه تجارت و اقتصاد، به ترتیب با ضریب اولویت 624/0، 613/0 و 590/0، مهم ترین توسعه کارآفرینی زنان روستایی محدوده مورد مطالعه می باشند.
ساماندهی محلات شهری بر مبنای الزامات پدافند غیرعامل (مطالعه موردی: محلّات ناحیه ی شش منطقه دو شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهرها با توجه به اینکه اکثر جمعیت کشور را در خود جای می دهند و غالباً مراکز اقتصادی، سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و مراکز حاکمیتی در کشورها می باشند، همواره می بایست آمادگی شان در برابر بحران ها (پدافند غیرعامل) مد نظر متخصصین مربوطه قرار گیرد. ساماندهی شهر در مقیاس محله (بعنوان کوچکترین و مؤثرترین واحد شهری) بر مبنای الزامات پدافند غیر عامل، به منظور مقابله با بحران ها (طبیعی و انسان ساز) و به حداقل رساندن مخاطرات با استفاده از فنون جغرافیا و برنامه ریزی از اهداف این تحقیق است. از اینرو ، محلات ناحیه ی شش از منطقه ی دو شهر تهران بعنوان مطالعه موردی انتخاب و نتایج تحقیق ارائه شد تا بدینوسیله امکان تعمیم بررسی ها و مطالعات مشابه در سایر نواحی شهری فراهم گردد.
پژوهش حاضر از نوع کاربردی و روش تحقیق معیاری - تحلیلی است. مبانی علمی این تحقیق مبتنی بر مفاهیم مدیریت بحران شهری با تأکید بر دانش جغرافیا و برنامه ریزی شهری می باشد. در این تحقیق، پس از شناخت وارزیابی وضع موجود، ابعاد آسیب پذیری محلات در زمان وقوع بحران، نقاط قوت و ضعف، و همچنین تهدیدها و فرصت های هر محله با رویکرد پدافندغیرعامل مورد بررسی قرار گرفته و بر همین اساس نتیجه گیری مربوطه صورت پذیرفته است.گردآوری داده ها بر اساس روش کتابخانه ای و مطالعات میدانی صورت گرفته و از روش مقایسه ای جهت ارائه جمع بندی ها استفاده شده است. در این پژوهش، تکنیک تحلیلی SWOT به منظور تعیین نقاط ضعف و قوت، تهدیدها و فرصت ها، و نیز ارائه راهبردها، سیاست ها و پیشنهاد اقدامات لازم، بکار رفته و نرم افزار ArcGis جهت نمایش و همچنین، تجریه و تحلیل داده های توصیفی مورد استفاده قرارگرفته است. نتایج حاصل از تحقیق، مبین این حقیقت است که توجه به مؤلفه هایی از قبیل ساختار شهر، بافت شهر، فرم شهر، کاربری اراضی شهری و بالاخره، مشارکت های اجتماعی ساکنین هر محله، می تواند ساماندهی محلات شهری را بر اساس الزامات پدافندغیرعامل امکان پذیر سازد.
سنجش شاخص های توسعه پایدار محله ای در شهر مشهد با استفاده از روش PROMETHEE
حوزه های تخصصی:
شهر پایدار برآمده از فرایند توسعه ای است که امکان ارتقای همیشگی سلامت اجتماعی-اقتصادی بوم شناسانه شهر و منطقه را ف راهم ک رده و این ذهنیت و امکان را به عینیت و اقدام مبدل سازد. محله به عنوان مفهومیهنجاری که در آن تعهدات اجتماعی بر مبن ای ارزش ه ای مش ترک ش کل می گیرد، می تواند زمینه ساز دست یابی به توسعه پایدار در س طح ش هر و جامعه گردد. بر این اساس، در این پژوهش به سنجش شاخص های توسعه پایدار محله ای در شهر مشهد پرداخته شد. این پژوهش به لح اظ ه دف از نوع کاربردی بوده که ابتدا بر اساس مطالعات کتابخانه ای اطلاعات مورد نیاز در زمینهٴ توسعه پایدار محله ای جمع آوری شد. سپس با تعیین خانوار ب ه عنوان واحد تحلیل، حجم نمونه با استفاده از فرم ول نمون ه گی ری ک وکران معادل 323 خانوار، از 804391 خانواده ساکن در شهر مشهد برآورد ش د. در مرحله بعد با طبقه بندی شهر مشهد بر اس اس ویژگ ی ه ای اجتم اعی، اقتصادی و کالبدی، به روش نمونه گیری تصادفی از ه ر طبق ه ی ک محل ه انتخاب شد. سپس با استفاده از ابزار پرسشنامه اطلاعات مورد نی از جم ع آوری و با استفاده از آزمون آماری کروسکال والیس ماتریس اولی ه تص میم گیری در محیط نرم افزاری SPSS تهیه گردید، در مرحله بعد با بهره گیری ،از فرآیند تحلیل سلسله مراتبی و روش پرومته پای داری محل ه ای، مح لات مورد مطالعه مورد ارزیابی قرار گرفت. سپس ب ا اس تفاده از آزم ون آم اری تحلیل واریانس یک طرفه فرضیه تحقیق مورد بررسی ق رار گرف ت. نت ایج تحقیق نشان داد که محله سید رضی با میزان=0.1162 Φو محله مهرآباد باΦ=-0.1344 به ترتیب در بهترین)رتبه اول( و ب دترین )رتب ه پ نجم ( وضعیت از نظر شاخص های پای داری محل ه ای و مح لات ن وده، مص لی و مهرآباد ب ا Φ=0.0702 ، Φ=-0.0138 و Φ=-0.0380 ب ه ترتی ب در رتبه های دوم تا چهارم از نظر شاخص های پایداری محلهای قرار دارند
رتبه بندی مناطق شهری مشهد براساس شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
اهداف: هدف از مقالة حاضر رتبه بندی و تعیین سطوح برخورداری مناطق دوازده گانة شهر مشهد از شاخص های رشد هوشمند شهری بر مبنای کاربرد منطق فازی است.
روش: در این پژوهش با ماهیت توصیفی- تحلیلی، شاخص های رشد هوشمند شهری در سطح مناطق دوازده گانة شهر مشهد با استفاده از روش تحلیل فازی تحلیل شد.
یافته ها/ نتایج: نتایج نشان داد که از بین مناطق دوازده گانة شهر مشهد، منطقة 8 شهری با امتیاز فازی 517/0 و منطقة 5 شهری با امتیاز فازی 207/0 به ترتیب از بالاترین و پایین-ترین سطح ایده آل شاخص رشد هوشمند شهری و همچنین دیگر مناطق شهری تنها از کمتر از نیمی از سطح ایده آل شاخص ها در سطح منطقه برخوردارند.
نتیجه گیری: امتیاز فازی به دست آمده برای شاخص تلفیقی رشد هوشمند شهری نشان می-دهد که تمامی مناطق شهری مشهد در وضعیّت بحرانی قرار دارند. از این رو نیاز است که استراتژی رشد هوشمند در رأس راهبردهای توسعة شهری قرار گیرد.
ارزیابی مؤلفه های نسل اول CPTED در پیشگیری از جرم (مورد مطالعه: محله دستغیب تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه باتوجه به بحران شهرنشینی در بسیاری از نقاط جهان ازجمله ایران توجه به مفهوم امنیت و ایجاد شهرهای امن به عنوان یکی از اولویتهای اساسی نظریه پردازان برنامه ریزی شهری تبدیل شده است. جرم معلول عوامل متعددی است که یکی از آنها عوامل کالبدی اشت. لذا، پیشگیری از جرم ازطریق طراحی محیطی به کارگیری بهینه محیط مصنوع در راستای کاهش جرایم شهری است. هدف از این پژوهش بررسی نقش طراحی محیطی در پیشگیری از جرم(CPTED) در محله دستغیب شهر تهران و همچنین ارایه راهکارهایی به منظور بهبود شرایط این محله میباشد. پژوهش حاضر با رویکرد توصیفی-تحلیلی نگارش شده است بدین ترتیب که ابتدا با استفاده از فرمول کوکران نمونهای با حجم 377نفر در بین ساکنان محله به صورت تصادفی انتخاب شده و وضعیت شاخصهای(CPTED) در محله به وسیله پرسشنامه، مشاهده های میدانی و اسناد رسمی گردآوری و با استفاده از نرم افزارهای SPSS و GIS تجزیه وتحلیل شده است. نتایج پژوهش حاکی از آن است که اصول طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله دستغیب چندان رعایت نشده و این محله از امنیت نسبتاً پایینی برخوردار است به طوری که میانگین شاخصهای طراحی محیطی برای پیشگیری از جرم در محله دستغیب برابر با 2.71 در طیف لیکرت (5 1) است که حتی از حد متوسط نیز پایین تر میباشد. بنابراین، مهمترین راهکار به منظور افزایش امنیت و کاهش جرایم در سطح این محله را می توان اختلاط زمانی و مکانی فعالیتها و کاربریها و همچنین حذف یا اصلاح فضاهای فاقد نظارت بیان کرد.
بررسی میزان مشارکت زنان روستایی در فعالیت های کشاورزی(دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
مطالعات انجام شده در زمینه مشارکت زنان در فعالیت های مختلف بیانگر آن است که زنان با داشتن توان و تجربه نقش تعیین کننده ای در فعالیتهای مختلف کشاورزی دارند وبررسیها از حضور موثر آنها در اقتصاد وتولید خبر می دهند .هدف این پژوهش شناسایی میزان مشارکت زنان روستایی دهستان استرآباد شمالی شهرستان گرگان در فعالیتهای کشاورزی دارد.روش تحقیق به صورت توصیفی –تحلیلی و براساس مطالعات میدانیوکتابخانه ای اطلاعات لازم جمع آوری ومورد توصیف وتحلیل آماری قرار گرفته است.از کل جامعه آماری با استفاده از فرمول کوکران تعداد نمونه 206 زن روستایی انتخاب شد،که این تعداد در 6 روستای نمونه دهستان استرآباد شمالی به صورت تصادفی مورد پرسشگری قرار گرفتند. برای توصیف وتحلیل داده ها از نرم افزار آماریSPSS و از آزمونهای تی تست، اتا،ANOVA استفاده شده است.پایایی پژوهش براساس آلفای کرونباخ 75٪ وروایی صوری ومحتوایی پرسشنامه بوسیله کارشناسان اساتید مورد تائید قرار گرفته است.نتایج حاصله حاکی از آن است که بیشترین مشارکت زنان در امور دامداری با میانگین (3.29)و در امور باغداری با میانگین (2.52) ودر امور زراعی با میانگین (2.37)در صد که نشان دهنده مشارکت بیشتر زنان روستایی در فعالیت های دامداری است.در ضمن بین فعالیت زنان در فعالیتهای مختلف وسن آنها در امرکشاورزی ودامداری رابطه وجود دارد .در این پژوهش فقط( 0.05)درصداز تغییراتی که در مشارکت زنان در فعالیتهای گوناگون کشاورزی وجود دارد تحت تاثیر سن است.
مکان یابی شهرک صنایع دستی گامی در راستای تحقق توسعه گردشگری پایدار (نمونه موردی: شهر شیراز)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
گردشگری پایدار رهیافت جامعی است که خواهان رشد بلندمدت صنعت گردشگری بدون اثرات مخرب بر زیست بوم های طبیعی است.گردشگری شهری پایدار دو اصل مهم؛ بازیابی منابع فرهنگی و رشد اقتصادی را دنبال می کند و دستیابی به آن بدون برنامه ریزی امکان پذیر نخواهد بود. شهر شیراز به واسطه غنای فرهنگی و جاذبه های تاریخی طبیعی خود گردشگران زیادی را به خود جذب می کند. صنایع دستی از جمله پتانسیل هایی است که به واسطه ماهیت خود می تواند اهداف گردشگری شهری پایدار را محقق سازد. هدف از مطالعه حاضر انتخاب مکان بهینه جهت استقرار سایت صنایع دستی در شهر شیراز می باشد. جهت انتخاب معیارهای مناسب برای استقرار سایت در مرحله اول از تجربیات سایر کشورهای پیشگام در زمینه تاسیس شهرک صنایع دستی استفاده گردید. سپس جلسه ای با حضور دستگاه های متولی و ذیربط، استادکاران، صاحبان حرف صنایع دستی، گردشگران و مردم جامعه محلی تشکیل گردید با استفاده از تکنیک دلفی تصمیم گیری براساس نظر شرکت کنندگان در جلسه، 8 معیار (دسترسی، شیب مناسب، مالکیت، کاربری همجوار، تامین تاسیسات زیربنایی، اندازه قطعات، نزدیکی به محورهای تاریخی و طبیعی) جهت انتخاب سایت تعیین گردید. جهت انتخاب سایت های پیشنهادی نیز با در نظر گرفتن مطالب استخراج شده از مبانی نظری و با استفاده از نظر کارشناسان از میان سایت های پیشنهادی، 4 سایت انتخاب گردید. جهت انتخاب سایت بهینه با توجه به معیارهای انتخابی از تکنیک تاپسیس استفاده شده است. براساس نتایج حاصل از این تکنیک سایت هایی که از نزدیکی نسبی به وضعیت ایده آل برخوردارند، برای احداث شهرک و جذب گردشگر در اولویت قرار دارند. سایت شماره 1 (واقع در بلوار گلستان، منطقه 3 شهرداری شیراز) با میزان 0.944= SLi+ نسبت به دیگر سایت ها از شرایط گردشگری بهتری برخوردار است. دلیل این انتخاب را می توان واقع شدن این سایت در محور تاریخی – فرهنگی و محور عرفان شهر شیراز و همچنین نزدیکی به اصلی ترین دروازه ورودی شهر یعنی دروازه قرآن بیان داشت.
تحلیلی بر عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار با استفاده از روش آمیخته مورد: دهستان سینا در شهرستان ورزقان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
این پژوهش با هدف بررسی و تحلیل عوامل مشارکت پایین زنان روستایی در نیروی کار، از روش پژوهش آمیخته استفاده نموده است. در این تحقیق از روش «کیفی سپس کمی» استفاده شده است. در مرحله اول تحقیق، برای جمع آوری داده ها از تکنیک های روش مشارکتی شامل مشاهده، مصاحبه، بحث گروهی و یادداشت های میدانی استفاده شده که جامعه آماری شامل زنان روستایی باسواد و مطلع بوده است. موانع علی مؤثر در اشتغال زنان جامعه روستایی موردمطالعه، در چهار گروه موانع فردی، موانع خانوادگی، موانع فرهنگی- اجتماعی و موانع مدیریتی- ساختاری شناسایی شده است که دورافتاده بودن روستاها و عوامل فردی و خانوادگی دارای بیشترین میزان اهمیت است. تغییر شیوه زندگی در جامعه روستایی مشهود بوده و متغیرهایی همچون تحصیلات، وضعیت تأهل و سطح درآمد به عنوان موانع مداخله گر در اشتغال زنان روستایی شناخته شده است. انعطاف پذیری زنان در برابر مانع مهم فردی و خانوادگی، تغییر آداب و ارزش های اجتماعی را به دنبال داشته است. با تغییر آداب و ارزش ها و سنن اجتماعی و همچنین تغییر شیوه زندگی، زنان روستایی جامعه مورد مطالعه، از زندگی در روستا روی گردان شده و به شهرها مهاجرت می کنند. ازدواج دیرهنگام یا بالا رفتن سن ازدواج، فقر اقتصادی از دیگر نتایج است که مجموعه این عوامل وضعیت نامناسب رفتاری را در بین دختران و زنان روستایی مهاجرت کرده می تواند به وجود آورد. خروجی حاصل از نرم افزار لیزرل در تجزیه و تحلیل نتایج بحث مشارکتی، سازگاری و توافق مطلوب نتایج ارائه شده را با داده های تجربی نیز ثابت کرد که می توان ادعا نمود نتایج تحقیق دارای اعتبار بیرونی مناسبی است.
سطح بندی توسعه یافتگی شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد با تأکید بر مؤلفه های فرهنگی(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه در فرآیند برنامه ریزی توسعه، شناخت و تبیین سطوح توسعه یافتگی نواحی از ابعاد مختلف همچون فرهنگی و آگاهی از نقاط قوت و ضعف آن ها اهمیت بسیاری دارد، چرا که دستیابی به الگووارة توسعه پایدار نیازمند تعادل در توزیع شاخص های خدماتی، فرهنگی، اقتصادی و محیطی است. هدف از این پژوهش بررسی چگونگی یا نحوه برخورداری شهرستان های 7 گانه استان کهگیلویه و بویراحمد از لحاظ مؤلفه های فرهنگی است. بدین منظور 24 مؤلفه فرهنگی با استفاده از روش اسنادی انتخاب و سپس توسط 12 متخصص با استفاده از تکنیک دلفی وزن دهی گردیده است. روش بررسی توصیفی- تحلیل می باشد. در این پژوهش به منظور سطح بندی شهرستان ها از تکنیک چند شاخصه ELECTREE استفاده شده است. داده های تحقیق از سالنامه آماری1390 این استان به تفکیک شهرستان ها استخراج گردیده است. نتایج تحقیق حاکی از آن است که شاخص های فرهنگی در شهرستان های استان کهگیلویه و بویراحمد به صورت متوازن توزیع نشده و اختلاف فاحشی بین شهرستان ها از نظر خدمات فرهنگی ملاحظه می شود. همچنین نتایج خروجی تکنیک الکتر نشان می دهد که شهرستان های بهمئی، بویراحمد و کهگیلویه به ترتیب به دلیل برخورداری بیشتر از مؤلفه هایی همچون سرانه کتابخانه ها، تعداد کتب موجود در کتابخانه ها، سرانه سالن ها و نمایشگاه های فرهنگی که دارای وزن بالاتری بوده اند در رتبه های یک تا سه از توسعه فرهنگی و شهرستان گچساران در پایین ترین سطح قرار گرفته است.
تاثیرگذاری شهرهای جدید پیوسته در ساماندهی مادر شهر اصفهان(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
رشد شتابان جمعیت کشور و در پی آن گسترش چشمگیر توسعه شهری، باعث افزایش تراکم جمعیت، آلودگی محیط زیست، توسعه بی رویه کالبدی شهرها و عدم توسعه متوازن گردیده است. همچنین افزایش آگاهی های شهروندان برحجم مطالبات و خواسته¬های آنان در زمینه خدمات شهری افزوده است. از میان خواسته های جمعیت شهرنشین، حل معضل مسکن جایگاه ویژه ای دارد. پاسخ اصولی به این نیاز شالوده توسعه موزون را پی ریزی می نماید. قانون گذاری، برنامه ریزی، تهیه طرح و اجرای شهرهای جدید در ادوار زمانی به شکل های مختلف در کشور یکی از راهکارهایی است که در پاسخ به این موضوع طراحی و اجرا گردیده است. هدف این پژوهش بررسی نقش و ساختار شهری خانه اصفهان و ملک شهر از نمونه شهرهای جدید پیوسته به شهر اصفهان، در خصوص ساماندهی و هدایت توسعه کالبدی شهر اصفهان می باشد. روش پژوهش، توصیفی- موردی و پیمایشی است، محقق از طریق اسناد و مدارک موجود و با استفاده از روش میدانی بسیاری از اطلاعات حاصله را کارشناسی نموده و مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. از یافته های این تحقیق می توان به موفقیت نسبی در دستیابی به اهداف اولیه شهرهای جدید پیوسته خانه اصفهان و ملک شهر اشاره کرد. این موفقیت در برنامه ریزی، طراحی، اقبال عمومی و رسیدن به جمعیت افق طرح و در کنار اینها تخریب اراضی مستعد حومه شمالی شهر اصفهان و همین طور استقرار صنایع آلاینده و اثر شدید آلودگی آنها بر این دو نو شهر می باشد. همچنین نقد و بررسی مقایسه ای طرح شهرهای جدید پیوسته با شهرهای جدید اقماری در زمینه اندازه شهر، فاصله از شهرمادر، هزینه ها، جذب جمعیت، تحقق پذیری و دستیابی به اهداف از یافته های این تحقیق است.
ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در طرح های توسعة شهری بر مبنای شاخص های نیازسنجی و مکان-سنجی (مورد مطالعه: شهر بجنورد)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
برنامه ریزی کاربری زمین شهری در ایران در قالب طرح های جامع و تفصیلی انجام می گیرد و با وجود گذشت حدود نیم قرن از تجربة طرح کاربری زمین، انتقادهایی در ابعاد مختلف آن وجود دارد. این مقاله با هدف ارزیابی برنامه ریزی کاربری زمین در دهة اخیر، برنامه ریزی کاربری زمین در طرح تفصیلی شهر بجنورد را با شاخص های مکان سنجی و نیازسنجی بررسی کرده است. نتایج ارزیابی بر مبنای شاخص مکان سنجی نشان می دهد در مجموع، 92/7 درصد کاربری های پیشنهادی طرح تفصیلی تحقق یافته، 8/34 درصد به صورت زمین بایر رها شده و 28/57 درصد به کاربری های دیگر تغییر یافته اند. بنابراین، نقش مکان یابی کاربری ها را در طرح تفصیلی می توان بسیار کم تأثیر ارزیابی کرد. شاخص نیازسنجی نیز نشان می دهد، در مجموع، 61/47 درصد مساحت کاربری های پیشنهادی محقق شده اند این نتیجه اگر چه حاکی از آن است که نیازسنجی نیز از موفقیت کمی برخوردار بوده است، در مقایسه با معیار قبل می توان نتیجه گرفت عدم مکان یابی دقیق کاربری ها می تواند راهکاری جهت افزایش تحقق پذیری کاربری های پیشنهادی باشد. در ادامه، علل اصلی تحقق نیافتن کاربری ها از طریق مصاحبه با مجریان طرح، مشکل تملک زمین، ارتباط غیربهینه بین تهیه کنندگان طرح و مجریان طرح و ناکافی بودن نظارت و الزامات قانونی شناسایی شد.
بررسی عوامل و پدیده های مؤثر بر بروز جرائم و آسیب های اجتماعی در کلان شهرها (با تأکید بر مناطق حاشیه نشین)
حوزه های تخصصی:
تحلیلی بر مکانیابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر اردبیل با استفاده از مدل AHP(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
شهر اردبیل به عنوان مرکز استان اردبیل در طی چند دهه ی اخیر رشد و گسترش شتابانی را به خود دیده است. رشد 5/7 برابری جمعیت شهر نسبت به اولین دوره سرشماری و حدود 5/3 برابری آن بعد از جدایی استان اردبیل از آذربایجان شرقی همزمان با گسترش کالبدی 4/3 برابری آن نسبت به دوره های قبل گواه این مسأله می باشد. ادامه بروز این مسأله که در دهه ی اخیر دلیل اصلی گرایش به توسعه فیزیکی شهر در قسمت های مختلف به خصوص جنوب این شهر بوده، باعث گردیده تا مسأله مکان یابی جهات بهینه توسعه فیزیکی برای جمعیت در حال افزایش شهر یک ضرورت جدی تلقی گردد. در پژوهش حاضر که با رویکرد « توصیفی – تحلیلی» به انجام رسیده است، مکان یابی جهات مطلوب توسعه فیزیکی شهر به عنوان هدف اصلی پژوهش مد نظر قرار گرفته است. در راستای برآورد هدف و با توجه به شرایط فیزیکی منطقه شهری اردبیل و داده های در دسترس اقدام به تهیه و ترسیم نقشه های مربوط به شاخص های دخیل در امر مکان یابی گردیده. در این راستا از مجموعه 14 متغیر در قالب عوامل انسانی و طبیعی مؤثر در مکان یابی جهت بهینه توسعه فیزیکی شهر استفاده شده است. جهت تجزیه و تحلیل داده های بدست آمده اقدام به ارزش گذاری شاخص های منتخب پژوهش با استفاده از نظرات 10 نفر از کارشناسان مربوط به حوزه بحث با استفاده از مدل AHP در قالب نرم افزار Edrisi شده و نتایج بدست آمده جهت نمایش فضایی آنها در قالب نرم افزار Arc GIS تلفیق گردیده است. برابر با نتایج بدست آمده، از دیدگاه کارشناسان و با توجه به وضعیت منطقه، شاخص عوامل طبیعی با کسب 527/0 وزن در مدل AHP دارای اهمیت و وزن بیشتری در بحث مکان یابی جهات بهینه توسعه فیزیکی شهر اردبیل گردید که در این بین بیشترین وزن های کسب شده از سوی خط گسل موجود در منطقه و توپوگرافی زمین بود. از سوی دیگر تلفیق وزن های بدست آمده و ترکیب آنها برای نمایش فضایی و آگاهی از جهت بهینه توسعه فیزیکی برای شهر اردبیل نشان داد که جهات شرقی شهر نسبت به سایر جهات مناسب ترین جهت برای توسعه فیزیکی احتمالی شهر خواهد بود. توپوگرافی مناسب، دوری از خط گسل اصلی و شیب مناسب زمین از عوامل اصلی انتخاب جهت شرقی برای توسعه فیزیکی برای شهر اردبیل بودند.
استفاده از مدل رگرسیون کاربری اراضی (LUR) برای پیش بینی آلاینده های NO2، CO و PM10 (مطالعه موردی: شهر تهران)(مقاله علمی وزارت علوم)
حوزه های تخصصی:
امروزه کیفیت هوای شهرهای بزرگ یکی از معضلات و چالش های اساسی کشورهای توسعه یافته و درحال توسعه است. در این بین، پیدایش و شدت پدیدة آلودگی در شهرها از عوامل گوناگونی مانند منابع آلودگی، عوامل هواشناسی و واکنش های شیمیایی بین آلاینده ها تأثیر می پذیرد. برای مدل سازی تمرکز آلاینده ها در محیط های شهری مدل های متفاوتی وجود دارد که در دو گروه مدل های بر پایة متد پخش و مدل های رگرسیون کاربری اراضی (LUR) طبقه بندی می شود. هدف این تحقیق پیش بینی تمرکز آلاینده های NO2، PM10 و CO در تهران با استفاده از روش رگرسیون کاربری اراضی در سال 2010 است. در پژوهش حاضر از متغیرهای مستقلی مثل مساحت کاربری اراضی، طول شبکة معابر و متغیرهای هواشناسی برای پیش بینی و مدل سازی آلاینده های فوق استفاده، و نتایج چشمگیری ارائه شده است. نتایج پژوهش نشانگر دقت زیاد این مدل در پیش بینی سه آلایندة مورد نظر، به ویژه در فصول گرم است.